آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

پیامدهای نزدیکی بهرام و کیوان در آخرالزّمان

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ب.ظ

دو ستارۀ بهرام (مرّیخ) و کیوان (زحل) هر دو سال یک بار به هم نزدیک می شوند، و گاهی این نزدیکی دقیق می باشد، و نزد منجّمان کهن، نزدیکی دقیق آن است که دو ستاره، در یک برج، با یک درجه و دقیقه گرد آیند، و بنا بر سخن دانشمندان نجوم نوین، نزدیکی دقیق آن است که دوری میان دو ستاره، در دیدگاه بینندۀ زمینی، کمتر از پنج درجۀ نجومی باشد.

بنا بر آنچه امام علی‏(علیه السّلام) از آن خبر داده است و آنچه در دیگر احادیث اسلامی یافت می شود، بی گمان، پس از واپسین نزدیکیِ دقیقی که میان بهرام و کیوان پیش از ظهور امام مهدی‏(علیه السّلام) روی می دهد، تکانها و زمین لرزه ها بسیار و پیاپی می شوند، و سپاه هاشمی چینی با فرماندهی شعیب تمیمی خراسانی، با پرچمهایی سیاه و کوچک، از سمرقند سوی عراق می آیند و بخشهای راهبردیش، مانند بصره، بغداد و سرزمین بابل، بویژه شهر کوفه، را می گیرند، و سپاهیان سفیانی و دیگر دشمنان امام مهدی‏(علیه السّلام) را نابود می کنند، و زمینۀ زمامداری آن بزرگوار در این سرزمین و دیگر جاها را فراهم می سازند.

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، فرمود:

... آگاه باشید، برای شما، پس از زمانی، چیز نو و شگفتی خواهد بود که با آن، برخی گفتارهای

من را خواهید دانست، و برای شما برهانهای گوناگون و  درستی آنها، هنگام درخشیدن

بهرام و کیوان با نزدیکیِ دقیق، آشکار خواهد شد. در این هنگام، تکانها و لرزشها

پیاپی روی خواهند داد، و از کنارۀ جیحون سوی بیابان بابل پرچمهایی روی می آورند...(1).

جَیحُون یا آمُو دَرْیا پرآبترین رود آسیای میانه است که از کوههای هندوکُش و کوههای پامِیر سرچشمه می گیرد، و بخشی از مرزهای طبیعی افقانستان و تاجیکستان را پدید می آورد، و پس از آنکه از افقانستان بیرون می آید، از مشرق ترکمنستان می گذرد، و بخشی از مرزهای‌ طبیعی این کشور و ازبکستان‌ را پدید می آورد،‌ و سپس‌ به ازبکستان‌ می رود و در دریاچۀ آرال می ریزد(2).

مراد از «کنارۀ جیحون»، همان سرزمینهای جای گرفته در شمال رود جیحون اند که به آنها «فرارود» گفته می شود، و بیشتر خراسان را در بر می گیرند، و شهر سمرقند، جایگاه قیام هاشمی چینی و شعیب تمیمی خراسانی، در آن است.

یکی از دانشمندان نجوم ایران زمین، در بارۀ سخن امام علی(علیه السّلام) و رویداد نجومی یادشده، چنین می گوید:

«این سخن کوتاه امام علی(علیهالسّلام) نشانۀ چیرگی گستردۀ آن بزرگوار بر دانش نجوم -مانند دیگر دانشها- می باشد و دنیایی از اسرار در آن نهفته است. بر پایۀ احکام نجومی، مقارنۀ مرّیخ و زحل، بیشتر بر وقوع حوادث آسمانی و زمینی، مانند توفانها و زلزله ها، دلالت دارد. همچنین از تزلزل آرای مردم، پیمان شکنی، دروغ، خیانت و زیادشدن گناه خبر می دهد. نشانۀ اتّحاد دشمنان و اختلاف دوستان نیز هست، که آن خالی از خیانت، و این دور از خونریزی نخواهد بود. سرانجام، از ظاهرشدن آتش در جهان، به صورت عمودهای آتشین از آسمان و برخاستن آتش از روی زمین، حکایت می کند».

نُوسْتْرْاَدَمُوس، پیشگو و ستاره شناس مشهور فرانسوی، نیز با بهره گیری از روایات اسلامی و دانش نجوم، نزدیکی کیوان و بهرام و در پیِ آن شعله ورشدن ستاره ای دنباله دار را نشانۀ بروز دگرگونیهای آب و هوایی نابهنجار و پدید‏اری جنگها و یورشها می داند:

سالی که کیوان و بهرام به یک اندازه آتشین اند،

هوا بسیار خشک، شهاب سنگی دراز

بر اثر آتش سوزی رازآلود یک جایگاه بزرگِ شعله ور از گرمای سوزنده

بارانی کم، بادی گرم، جنگها و یورشها(3).

مراد نوسترادموس از «شهاب سنگی دراز»، همان بزرگ ستارۀ دنباله داری است که «گیسوی شیطان» نامیده می شود، و در ماه صفر سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) از سوی مشرق در آسمان پدیدار می شود، و چند ماه در کرانه ها می گردد تا آنکه میان خورشید و زمین جای می گیرد، و در ماه رمضان همان سال به زمین نزدیک می شود و گرد آن می چرخد و اندک اندک درون هوای فشردۀ پیرامونش می رود و می سوزد و شعله ور می شود و سه یا هفت شبِ پیاپی برای زمینیان نورافشانی می کند، و سختیها و ناخوشیهایی برای مردم پدید می آورد.

چنین می نماید که مراد از نزدیکی دقیق میان بهرام و کیوان در سخن امام علی(علیه السلام) و شعرهای نوسترادموس همان نزدیکی ای باشد که میان دو ستارۀ یادشده در 3 شریور 1395، 21 ذی قعدۀ 1437 برابر 24 اوت 2016 با جدایی زاویه ای 4 درجه و 21 دقیقه در برج قوس روی خواهد داد.

--------------------------------------------------------

1. مشارق أنوار الیقین، ص 266، خطبۀ تَطَنْجِیه (ترجمۀ نویسنده).

2. بهره گرفته شده از: برخی منابع.

3. نوشتارهای نوسترادموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری 4، رباعی 67 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۴
خادم گمنام

بحرین در آخرالزّمان(ویرایش شده)

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۹ ب.ظ

جغرافیای بحرین

بحرین کشوری جزیره ای در جنوب خلیج فارس می باشد که میان قطر در شرق و جنوب و عربستان سعودی در غرب جای دارد، و بخشی از ایران بوده است، ولی در سال 1350 هـ.ش برابر 1971 م از آن جدا و خودمختار شد(1).

درگیری میان فرمانروا و مردم در بحرین

امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های قیام قائم(علیه السّلام)، فرمود:

... مردم به بدترین حال برمی گردند. پس، هنگام آن رویداد، دولتهای شیطانها می گردند، و بر ناتوانترین بیچارگان یورش برده می شود ... پس، هر گاه چنان شود، آشوبهایی بر آنان روی می آورند که توانایی ای برایشان در برابر آنها نیست. بهوش که بی گمان، نخستین آنها هَجَری کوتاه قد، و واپسین آنها سفیانی شامی(2) است ... بهوش ای وای بر زیندگان بحرین از نبردهایی که پی در پی از هر سو و جایی بر آن جا خواهند بود. پس، بزرگانش بازداشت می شوند، و کودکانش در بند می افتند، و بی گمان، من در آن جا هفت نبرد بزرگ را می شناسم: پس، نخستین نبرد در آن جا در جزیرۀ کنار افتاده از آن در شاخ شمالی اش خواهد بود که سَماهِیج نامیده می شود ... سپس [میان](3) دو خلیج کوچک(4) خواهد بود، و آن هفتمین است، ناخوشیِ فراگیر بزرگ، و نشانۀ آن رویداد [این است که](5) کشته شود در آن نبرد یکی از بزرگان عربها در خانه اش که نزدیک دریاست، و سرش با فرمان فرمانروای آن جا جدا می گردد. پس عربها (مردم بحرین) بر وی یورش می برند، و مردان کشته و داراییها تاراج می شوند. پس، در پیِ آن، عجمها (پارسیان) بر عربها (زمامدار بحرین و هوادارانش) می شورند و آنان را تا سرزمینهای خط دنبال می کنند(6)

بی گمان، امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) در این روایت اشاره کرده است به آن که پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، آشوب در میان مسلمانان با دست مردی هَجَری و کوتاه قد آغازیده می شود و با دست سفیانی شامی پایان داده می شود، و از روی دادن برخی آشوبها و درگیریهای پیاپی در شرق سرزمینهای شبه جزیرۀ عربی خبر داده است، و نخستین آنها در بخش سماهیج خواهد بود، و واپسین و بزرگترین آنها درگیریهای سختی اند که در بیشتر کشور بحرین، به ویژه مَنامَه تا دِراز، میان فرمانروا و مردمان شیعه ای که بیشترین زیندگان این کشورند، روی خواهند داد، و به پشتیبانی رهبر انقلاب ایران از مردم بحرینی و یورش سپاهش بر بحرین و بخش قطیف از کناره های عربستان سعودی کشیده می شود، و چنان که می دانید، پس از آغاز زبانه کشیدن شورشهای مردمی عربی از تونس در جمعه 10 محرّم 1432 برابر 17 دسامبر 2010، مردم شیعۀ بحرینی جنبش خود بر زمامداری آل خلیفه را در دوشنبه 10 ربیع اوّل 1432 برابر 14 فوریه 2011 آغازیده اند، و این جنبش چنان که بود، پایدار می باشد و زبانه کشیدنش روز به روز افزایش می یابد، و بی گمان، فرمانروای بحرین تلاش کرد تا ناسازگاران با خود را سرکوب کند و در این کار زشت از دولت عربستان سعودی و دیگر دولتها کمک گرفت، و مردم ستمدیدۀ بحرین در این بازۀ زمانی دشواریهای توانفرسا و زیانهای بسیاری، مانند کشته، زخمی، دستگیر، زندانی شدن و ویرانی مسجدهایشان، از زمامداری ستمگر دیده اند.

با نگاه به آن که هَجَر در روزگاران کهن نام شهر احسای کنونی بود، «هَجَری» مردی از احساء می باشد. بنا بر این، دور نیست که مراد از «هَجَری کوتاه قد» همان حَمَد پسر عیسی آل خلیفه فرمانروای کنونی و کوتاه قد در کشور بحرین باشد، و «بی گمان، در تاریخ آل خلیفه و آل صباح یاد شده است که هر دو از قبیله های عَتُوب اند که از عربهای بیابانی زینده در بیابان نجد بودند، و عتوبیان برای بی بارانی و گرسنگی سوی احسا کوچیدند و از آن جا به قطر آمدند و اندک اندک بر بحرین و کویت چیره شدند(7)».

گمان می کنم که مقصود از سخن وی: «این که کشته شود در آن، یکی از بزرگان عربها در خانه اش که نزدیک دریاست»، همان شیخ عیسی قاسم درازی بحرانی، امام جماعت و خطیب جمعۀ مسجد امام صادق(علیه السّلام) در دراز و رهبر شیعیان بحرین باشد، و چنان که می دانید، این مرد از زیندگان بخش دراز در شمال غربی جزیرۀ بحرین است، و خانه اش نزدیک دریا جای دارد، و پدرش ماهیگیر بود، و بنا بر این، مراد از زمامدار در این حدیث، همان پادشاه کنونی بحرین حَمَد پسر عیسی آل خلیفه باشد که پیش از این به وی اشاره کرده ایم.

بنا بر آن چه هویداست، بی گمان، فرمانروایان کشور عربستان سعودی، برای کینه ورزی در بارۀ شیعیان، به ویژه ایرانیان، به فرمانروایان کشور بحرین دستور کشتن شیخ عیسی قاسم را می دهند و آنان را بر این کار دلیر می کنند، و پادشاه بحرین و دولتمردان وی، پس از یورش ایرانیان بر کشورشان، از پل ملک فَهْد(8) سوی سرزمینهای خط در کناره های عربستان سعودی می گریزند، و خداوند داناتر است.
چنین می نماید که «میان دو خلیج کوچک» همان بیشتر جزیرۀ بحرین باشد که میان دو پیشروی کوچک آب دریا در خشکی جای دارد، و در شمال از منامه -پایتخت- بر خلیج کوچک شرقی تا خود دراز -زادگاه و زیستگاه شیخ عیسی قاسم- بر خلیج کوچک غربی کشیده می شود.

بدان که «عَجَم» نامی است برای همۀ مردمان ناعرب، ولی چه بسیار عجم به کار می رود و با چیزی که همراه سخن است، دانسته می شود که مقصود از آن همان پارسیان یا ایرانیان اند، چنان که در این حدیث آمده است.(9)

بَحْرَیْن نامی برای سرزمینی گسترده در شرق شبه جزیرۀ عربی بود، و از بَصْرَه در شمال تا عُمان در جنوب بر درازای کناره های خلیج فارس کشیده می شد، و کُوَیْت، قَطِیف، قَطَر، اَحْسا (هَجَر)، اِمارات و بخشهایی از بصره و عمان، افزون بر جزیره های اَوال، را در بر می گرفت. سپس این نام بر جزیره های اَوال گذاشته شد که از شرق رو به روی بخشی از این کناره هاست، و آن، کشور کنونی بحرین می باشد.

در شمال شرقی کشور بحرین جزیره ای یافت می شود که سَماهِیج نامیده می شده است، و اکنون به آن جزیرۀ مُحْرَق یا استان محرق گفته می شود، و سماهیج در روزگار ما نام یکی از آبادیهای این جزیره است، و از برجسته ترین پایگاههای شورش مردمی در بحرین به شمار می آید.

خَط همان بخش قَطِیف در کناره های کشور عربستان سعودی است که از صَفْوی در شمال تا خود ظَهْران در جنوب کشیده می شود، و در روزگاران کهن بخشی از سرزمینهای بحرین بوده است.(10)

 

ویران شدن خط و هجر و جزیرۀ اَوال

امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های ظهور قائم(علیه السّلام)، فرمود:

... مردم سوی کفر بازمی گردند. پس، هنگام آن رویداد، خداوند ویران کردن شهرها و سرزمینها را می آغازد ... خَط از کشتن و تاراج کردن ویران می شود ... و هَجَر با بادها و شن ویران می شود، و جزیرۀ اَوال از سوی بحرین ویران می شود...(11).

نیز امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های قیام قائم(علیه السّلام)، فرمود:

... بهوش ای وای بر زیندگان خط از نبردهای گوناگونی که برخی از آنها در پی دیگری اند ... بهوش ای وای بر هَجَر از آن چه در آن جا فرود می آید از نزدیک دیوارش...(13).

خَط همان بخش قطیف از صفوی تا خود ظهران می باشد، و هَجَر نامی کهن برای شهر احسای کنونی، و مرکز سرزمین بحرین بود که از بصره تا عمان کشیده شده است، و جزیرۀ اوال همان مجموعه جزایری می باشد که اکنون کشور بحرین نامیده می شود(14).

---------------------------------------------------------

1. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
2. در همۀ نسخه های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربیِ حدیث، در این جا «و الشامیّ» یافت می شود که به «الشامیّ» اصلاح و ترجمه گردید.
3. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.
4. در همۀ نسخه های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربیِ حدیث، در این جا «الحورتین» یافت می شود که به «الخورین» اصلاح و ترجمه گردید.
5. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.
6. إلزام الناصب، ج 2، ص 7-155، خطبۀ بیان 1 (ترجمۀ نویسنده).
7. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
8. پل ملک فَهْد پلی بر روی دریاست که میان کشور عربستان سعودی و کشور بحرین پیوند می دهد، و درازایش نزدیک به 25 کیلومتر و پهنایش به 23.2 متر می رسد، و پل در نوامبر 1986 به گونه ای رسمی بازگشایی شد (الموسوعة الحرّة «ویکیبیدیا»، درگاه «جسر الملک فهد»، با دگرگونی ای اندک، ترجمۀ نویسنده).
9. سخن نویسنده.
10. بهره گرفته شده از: منابع گوناگون.
11. إلزام الناصب، ج 2، ص 3-172، خطبۀ بیان 2 (ترجمۀ نویسنده).
12. در همۀ نسخه های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربیِ حدیث، در این جا «و ما» یافت می شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
13. إلزام الناصب، ج 2، ص 157، خطبۀ بیان 1 (ترجمۀ نویسنده).
14. بهره گرفته شده از: برخی منابع.


سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۹
خادم گمنام