آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۱۴ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

پناه بر خداوند از بلاهای آخرالزّمان!

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ۰۴:۰۳ ب.ظ

این روزها آتش و صاعقه و خشکسالی و سیل و بارندگی و جنگ و درگیری و بیماری و مرگ و کشتار بسیاری از مردم جهان را گرفتار کرده‌اند. افزون بر اینها، در کشور ما گرانی نرخها نیز خزنده و گزنده در حال افزایش و تخریب پیکرۀ اقتصادی جامعه است، و بیش از همه آسیبش به ناداران و نیازمندان می‌رسد!!!

پناه می‌بریم به خداوند متعالی از بلاهای گوناگون و شرّ شیاطین آسیب‌رسان جنّی و انسی!!!

----------------------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۰ ، ۱۶:۰۳
خادم گمنام

بارش بارانهای تابستانه و نابهنگام از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌ السّلام) است.

عبدالّاه ابن عبّاس گفته است که با رسول خدا(صلّی‌الّاه ‎علیه‎ وآله‎ و سلّم) حج گزاردیم، حجّ وِداع(۱). پس، کوبۀ در کعبه را گرفت و رویش را سوی ما کرد و فرمود:

آیا شما را از پیش ‎درآمدهای «ساعت» آگاه نکنم؟ و در آن روز، سلمان از همۀ مردم به او نزدیکتر بود، گفت: بله ای فرستادۀ خداوند. فرمود: ... هنگام آن پیش‌درآمدها ... باران در سختیِ گرما خاهد بود ... و هنگام نباریدنِ باران باریده می‌شوند... .(۲)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌ السّلام) است.

رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

بر مردم زمانی می‌رسد ... خداوند باران آسمان را از آنان در هنگام خِیش بازمی‌دارد، و آن را نابهنگام فرو می‌ریزد... .(۳)

نیز در نوشتارهای زرتشتیان آمده است:

باران بی‌هنگام بارد، و آن‌چه بارد، بی‌سود و بد باشد.(۴)

 

شایان یادآوری است، باران پدیده‌ای طبیعی است که بیشتر در بهار و پاییز می‌بارد، و بارش آن اگر سیل‌آسا نباشد، برای زیست انسانها، جانوران و گیاهان بسیار بایسته و سودمند است، و برف بیشتر در زمستان می‌بارد. بارش باران در تابستان پدیده‌ای کم‌رویداد است که اگر تند و فراوان باشد، بسیار زیان‌آورتر از بارش آن در دیگر فصلهای سال می‌باشد و برای انسانها خطرآفرین است و به فراورده‌های کشاورزی بسیار آسیب می‌زند.
—------------------------------------------------------ 

۱. حجّ وِداع واپسین حجّی است که پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه ‎و آله) آن را گزارد.
۲. تفسیر القمّیّ، ج ۲، ص ۸۰-۲۷۹، سورۀ محمّد(صلّی‌الّاه‌ علیه ‎وآله)؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. جامع الأخبار، ص ۳۵۵، ف ۸۸، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. نجات بخشی در ادیان، ص ۶۳، گفتار ۱، بخ ۸، با نقل از: جاماسب‌نامه پهلوی، ف ۱، بند ۵.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۰ ، ۱۶:۰۱
خادم گمنام

طبق روایاتی که در کتابهای شیعیان و سنّیان آمده است، ترکهای ترکیه نیروهایی از قفقاز جنوبی را ضدّ ایران می‌شورانند و سپس به عراق می‌فرستند، و نیز نیروهایی را از لیبی و پیرامونش ضدّ مصریان و اردنیها و نیروهای اروپایی و آمریکایی مستقر در اسکندریه و نیز مستقر در فلسطین و نیز ضدّ اسرائیل و نیروهای یمنی هوادارش و نیز ضدّ سوریها و حزب الله لبنان و نیروهای ایرانی مستقر در سوریه می‌شورانند!

این صف‌کشیها و درگیریها به قدری عجیبند که کارشناسان سیاسی نظامی نیز از درک و تجزیه و تحلیل عباراتی که نوشته‌ام چه بسا عاجزند و با خد بگویند مگر می‌شوند نیروهایی بیایند که هم با مصریان و اردنیها و هم با اروپاییان و آمریکاییها و اسرائیلیها و یمنیها و سوریها و ایرانیها و حزب الله لبنان دشمنی داشته باشند!

دهها روایت شاهد بر درستی گفتارم یافت می‌شوند که اکنون جای طرح آنها نیست، و تنها به بیان دو روایت بسنده می‌کنم.

 از عَمّار ابن یاسِر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه‌هایی‌اند ... پس، هر گاه رومیان و ترکها بر شما بشورانند، و لشکرها بسیج شوند ... و ترکها و رومیان با هم ناسازگاری می‌کنند، و جنگها در زمین فراوان می‌شوند... .(۱)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

وَلِید ابن یَزِید گفته است:

هر گاه ترکها بر دارندگان پرچمهای سیاه بشورند و با آنان کارزار کنند، زیرزینیهای چهارپایانشان خشک نخاهد شد تا آن‌که زیندگان مغرب برشورند.(۲)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه ولید ابن یزید تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

نُسْتْرآدامُوس در یکی از رباعیهایش، از احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته و از روی‌دادن زمین‌لرزه‌هایی پیاپی در زیر دریای مدیترانه و پیرامونش خبر داده است که توفانهایی دریایی (تسونامی) پدید می‌آورند و برخی شهرهای کناره‌ای اروپا و ترکیه را در آب فرو می‌برند، و نیز به دو تلاش پی در پی در بهار و دو نبرد دلیرانه اشاره کرده است، و گمانی نیست در این‌که مرادش همان یورش نیروهای خزر و ترک قفقازی بر ایران و یورش نیروهای قیسی، بربر و سیاه آفریقایی بر مصر، فلسطین، اردن و سوریه می‌باشد:

برای چندین شب زمین خاهد لرزید.
در بهار دو تلاشِ پی در پی انجام می‌گیرد.
کورِنْتوس و اِفِسُوس در دو دریا شناور می‌شوند.
جنگ در دو نبرد دلیرانه پایدار خاهد ماند.(۳)

کورِنْتُوس شهری کهن و بندری در جنوب یونان می‌باشد که بر خلیج کورنتوس جای دارد، و اِفِسُوس شهری کهن در غرب ترکیه و نزدیک کنارۀ دریای اِژِه است(۴)، و گروههای خزر و ترک قفقازی و گروههای قیس و بربر و سیاه آفریقایی از روزگاران کهن به دلیری در جنگ شناخته شده بودند.

————————————————————- 

۱. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 

۲. الفتن، ص ۱۷۷، الجزء ۴، ح ۷۱۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. نوشتارهای نسترآداموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری ۲، رباعی ۵۲؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
۴. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۰ ، ۱۵:۴۰
خادم گمنام

طبق بررسیهای روایی و میدانی انجام‌شده تا کنون اثری از نیروهای شعیب ابن صالح خراسانی که دارای پرچمهای سیاه کوچکی می‌باشند و دستارهای سیاه و لباسهای سفید بر تن دارند، در افغانستان و ازبکستان دیده نشده است، و بنا بر احادیث اسلامی، شعیب در رجب پیش از ظهور قیام می‌کند، و چنین به نظر می‌رسد که این رویداد بزرگ پس از دو رویداد بزرگ جنگ هند با پاکستان و جنگ هند با چین باشد. 

ناگفته نماند، هر گروهی که با شعیب و یارانش درگیر شود، سنّی باشد یا شیعه، خونشان هدر و نابرحق خاهند بود و نابود می‌شوند.

-----------------------------------------------------------------

 ✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۰ ، ۲۳:۴۰
خادم گمنام

خوب به خاطر بسپارید!!!

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۳۸ ب.ظ

آشوب در افغانستان و ازبکستان و پیرامونشان زمینه‌ساز جنبش و قیام شعیب تمیمی در خراسان، و آشوب در عراق، به‌ویژه بغداد و بصره، زمینه‌ساز جنبش و شورش اصهب مروانی و عوف سُلَمِی و پیروانشان از حزب بعث و داعش در این کشور خاهند بود، و این دو رویداد چند ماه قبل از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) روی می‌دهند.

دقّت کنید، هنوز خراسان به آشوب کشیده نشده است، و جنبش جدید طالبان در افغانستان زمینه‌ساز آن آشوب خاهد بود. 

-----------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۰ ، ۲۳:۳۸
خادم گمنام

بنا بر روایات اسلامی و نوشتارهای زرتشتیان، افزایش بی‌دینی، پیمان‌شکنی، خیانت، دروغ، دزدی و طمع‌ورزی، در اندازه‌های خُرد تا کلان، میان مردم جهان، به‌ویژه مسلمانان و ایرانیان، از نشانه‌های نزدیک‌شدن ظهور امام مهدی(علیه‌ السّلام) یا سوشیانت و زمینه‌سازان ظهورش، مانند حسنی گیلانی یا هوشیدر ماه، است!

اگر نیم‌نگاهی به حال مردم روزگار ما و قشرهای گوناگون جامعه از کِهین تا مِهین و زیرین تا زبرین بیندازید، می‌بینید همۀ آن‌چه در ادیان گذشته برای آخرالزّمان پیشگویی شده‌اند، روزبه‌روز در حال روی‌دادن و افزایش‌اند.
 
نمونۀ آشکار کارها و رفتارهای ناشایست یادشده، خیانت در ارث و میراث است که گاه پسر و عروسی ناصالح یا دختر و دامادی ناشایست با فریب پدر و مادر و بهره‌گیری از نادانی و حماقتشان، از حقّ دیگر وارثان می‌کاهند یا محرومشان می‌کنند، به گونه‌ای که می‌بینیم در ایران روز به روز اختلاف بر سر ارث رو به فزونی است.

از نمونه‌های دیگرش، فروش یک ملک به چند تن با چند فروشنامه و چندبار پول‌گرفتن است، و چنین کارها و کلاهبرداریهایی در کشورمان بسیار فراوان و رو به افزایش‌اند.

نیز می‌بینم بسیاری از تاجران در آغاز معامله برای خریدارانِ خُد بهای فروش کالایی را معیّن می‌کنند، ولی هنگامی که خریداران پول آن را آماده و برای خریدش اقدام می‌کنند، تاجران طمّاع نرخی گرانتر از پیش بر آن می‌گذارند تا جایی که خریداران ناچار به دادن بهایی بیشتر می‌شوند و یا از معامله صرفِ نظر می‌کنند که نمونه‌ای از این نرخهای شناور اجحاف‌آمیز را در فروش خُدروهای کارخانه‌های خدروسازی ایران شاهدیم، افزون بر گران‌فروشی و بی‌کیفیّتی کالاهایشان!

در صورت برخُرد با برخی خیانتها و کلاهبرداریها، به‌ویژه در ارث و میراث و غصب خانه و زمین از سوی غاصبان، به هیچ وجه از حقّ خُد نگذرید و آن را بر شخص غاصب و کلاهبردار حلال نکنید و به وی نبخشید، و اگر می‌توانید در کوتاه‌مدّت و با مخارجی اندک از راه قانونی پس بگیرید، چنین کنید، و در غیر این صورت، ضمن واگذارکردن حقّتان به خداوند قادری که سخت انتقام‌گیرنده است، صبر کنید تا به‌زودی روز ظهور امام مهدی(علیه‌ السّلام) و انتقام الاهی از ظالمان فرا برسد و به حقّتان دست یابید.

ناگفته نماند که اگر خیانت و کلاهبرداری در چیزهای حرام، مانند داراییهای غصبی و یا ربوی، روی دهد، به طور طبیعی نباید انتظار دادخاهی و حقرسی را در دوران فرمانروایی امام مهدی(علیه ‌السّلام) داشته باشید.

شایان یادآوری است، اگر حقّی که با زور یا نیرنگ از شما گرفته‌اند، خانه و زمینی معیّن است و شخص غاصب قصد فروش یا واگذاری آن را به دیگری دارد و یا کارش را انجام داده است، در اسرع وقت میان اقوام و بستگان و آشنایان و اهل آن آبادی غصبی‌بودنش را آشکارا بیان کنید و بگویید که کسی اقدام به خرید یا گرفتن آن نکند و اگر کسی چنین کند، مالی حرام را خریده و یا گرفته است و هر گونه تصرّفی در آن برایش حرام می‌باشد، و روزی ناچار می‌شود آن را به صاحبش برگرداند.

در این‌جا شایسته است به دو گزارش ارزشمند پیرامون باورها، رفتارها و کارهای بد مردم آخرالزّمان اشاره کنیم:

 

گزارش مسلمانان در بارۀ ویژگیهای مردم آخرالزّمان

نَزال ابن سَبْرَه گفته است که امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‎السّلام) برای ما سخنرانی کرد، و خداوند(عزّ و جلّ) را ستود و بر وی آفرین گفت و بر محمّد و خاندان او درود فرستاد، سپس ـسه بارـ فرمود:

بپرسید ای مردم از من پیش از آن که مرا نیابید. پس، صَعصَعه ابن صُوحان سوی او برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان، دجّال کی برمی‌شورد؟ پس، علی(علیه‎ السّلام) به او فرمود: بنشین که بی‌گمان، خداوند سخنت را شنید و دانست چه خاسته‌ای، سوگند به خدا که پرسش‌شونده از پرسشگر داناتر نیست، ولی برای آن، نشانه‎ ها و چگونگی هایی‌اند که برخی در پی دیگری می‎آیند، مانند روبه ‎روبودن کفش با کفش، و اگر بخاهی تو را از آنها آگاه کنم؟ گفت: بله ای امیر مؤمنان.

پس او(علیه ‎السّلام) فرمود: به یاد بسپار که بی‎گمان، نشانۀ آن، هنگامی است که مردم نماز را بمیرانند، امانت را تباه کنند، دروغگویی را حلال دانند، ربا بخُرند؛ رشوه بگیرند، ساختمان را استوار بسازند، دین را به بهای دنیا بفروشند، کم ‏خِرَدان را به کار گیرند، با زنها رایزنی کنند، رشتۀ خیشاوندی را بگسلند، از خاهشهای دل پیروی کنند، خونها را سبک شمارند، بردباریْ ناتوانی، و ستمْ گردن‏فرازی باشد، فرماندهانْ بدکاران، وزیرانْ ستمگران، سرپرستانِ گروهها خیانتگران، و عبادت‌پیشگانْ(۱) بیرون‌روندگان از دین باشند، گواهی بیهوده، بدکارگی، سخن ناروا، بزهکاری و سرکشی آشکار شوند، قرآنها آرایش، مسجدها آراسته و مناره ‏ها دراز گردند، بَدها گرامی‌داشته، صفها شلوغ(۲) و دلها ناهماهنگ شوند، پیمانها شکسته و آن‌چه وعده داده شده است، نزدیک گردد، زنان، برای آزمندی بر دنیا، با شوهرانشان در دادو ستد همدست شوند، بانگ بیرون‌روندگان از دین بلند شود و سخن ایشان شنیده شود، رهبر مردم پَست‏ ترینشان باشد، از بدکار برای ترسیدن از بدی‌اش پرهیز شود، دروغگو راستگو، و خیانتکار امانتدار به شمار آید، کنیزان آوازخان و ابزارهای نوازندگیِ زدنی برگزیده شوند، آیندگان این مردم (مسلمانان) پیشینیانشان را نفرین کنند(۳)، زنان بر زینها سوار شوند، زنان مانند مردان و مردان مانند زنان شوند، گواهی‌دهنده، بی‏آن‌که از او بخاهند، و دیگری، برای انجام‌دادن پیمانی بی‏آن‌که حقّی را بشناسد، گواهی دهد، فقه برای جز دین آموخته گردد(۴)، کار این جهان را بر آن جهان برتری دهند، پوستهای میشها را بر دلهای گرگها بپوشند(۵) و دلهایشان از مردارها بدبوتر، و از «صَبِر»(۶) تلخترند؛ پس، در آن هنگام، پیشی گیرید، پیشی گیرید، سپس بشتابید، بشتابید، بهترین زیستگاهها در آن روز بیت‏ المَقْدِس است، و سوگند که بی‌گمان، بر مردم زمانی فرا‌می‌رسد که هر یک از آنان آرزو کند که وی از زیندگان آن‌جا باشد.(۷)
--------------------------------------------------------------- 

۱. واژۀ «القُرّاء» در متن عربی حدیث به معنای عبادت‌پیشگان و قرآن ‌خانان می‌باشد، و چنین می‌نماید که مراد از آن در این‌جا همان معنای اوّل است.
۲. مقصود آن است که صفهای مسلمانان در نماز جماعت شلوغ می‌شوند.
۳. مراد آن است که بَدانِ از مسلمانان در آخرالزّمان خوبانِ از مؤمنان در آغاز اسلام را نفرین می‌کنند!
۴. مقصود آن است که علوم دینی را برای رسیدن به سیم و زر (پول) می‌آموزند.
۵. مراد آن است که دورو و منافق می‌باشند. 
۶. شیرۀ گیاهی تلخ است که در سرزمینهای گرمسیر می‌روید و در طب به کار می‌رود.
۷. کمال الدین، ص ۳-۵۵۲، الجزء ۲، ب ۱۵، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

گزارش زرتشتیان در بارۀ ویژگیهای مردم آخرالزّمان

جهان بد و بَتَر و مردم را زندگانی دشوارتر و شرّ و فساد و دزدی و دروغ بیشتر بوَد.(۱)

بی‌دینی و بدی در جهان آید ... و جهان خاستار دین نباشد.(۲)

همۀ مردم آزپرست(۳) ناراست‏دین باشند.(۴)

بی‏وفایی در جهان بسیار شود.(۵)

برادر کوچک برادر بزرگ را زند و برای خاسته(۶) زور و ستم برگوید.(۷)

------------------------------------------------------------------
۱. جاماسپ‏نامۀ فارسی، ص ۳-۸۲، ف ۳، بند ۲.
۲. جاماسپ‏نامۀ فارسی، ص ۸۳، ف ۳، بند ۲.
۳. حریص، افزون‏طلب.
۴. زند بهمن‏یَسن، ص ۷، ف ۴، بند ۴۱.
۵. جاماسپ‏نامۀ فارسی، ص ۴، ف ۳، بند ۵.
 ۶. مال و دارایی.
۷. نجات‌بخشی در ادیان، ص ۶۱، گفتار ۱، بخ ۸، با نقل از: جاماسب‌نامه پهلوی، ف ۱، بند ۴.

 

پیامدهای تلخ پیمان‌شکنی

ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

... پیمان خدا و پیمان رسولش را نشکسته‌اند، مگر آن‌که خداوند بر آنان دشمنانشان را چیره کند و برخی چیزهایی را که در دستانشان‌ است، بگیرند... .(۱)

 

ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) فرموده است که در کتاب رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) یافتیم:

... هر گاه پیمان را بشکنند، خداوند بر آنان دشمنشان را چیره می‌کند... .(۲)

 

پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

... هر گاه پیمان را بشکنند، خداوند آنان را گرفتار کشتن می‌کند... .(۳)

------------------------------------------------------------- 
۱. الکافی، ج ۴، ص ۱۱۹، کتاب الإیمان و الکفر، ب فی عقوبات المعاصی العاجلة، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الکافی، ج ۴، ص ۲۰-۱۱۹، کتاب الإیمان و الکفر، ب فی عقوبات المعاصی العاجلة، ح ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. جامع الأخبار، ص ۵۰۹، ف ۱۴۱، ح ۳۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

 

بازگردندان حقوق ستمدیدگان در دولت امام مهدی(علیه‌السّلام)

جعفر ابن سیّار شامی گفته است:

از بازگرداندن مهدی چیزهایی را که با ستم گرفته شده‌اند، کار به جایی می‌رسد که اگر زیر دندان انسانی چیزی باشد، آن را می‌کند تا برگرداندش.(۱)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه جعفر ابن سیّار شامی آن‌ را به وی نسبت نداده است.
-----------------------------------------------------------------

۱. الفتن، ص ۲۴۹، الجزء ۵، ح ۹۷۱، ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان


گفتار فوق را به همۀ مظلومان دلسوخته ای که حقوق حلالشان در گذر سالیان به دست ستمگران غصب شده است، پیشکش می‌کنم تا مایۀ آرامش و تسکین خاطری باشد، و ستمگران را نیز با این بیت شعر حکیمانه که سعدی در گلستان آورده است، نصحیت می کنم:

حذر کن ز درد درونهای ریش 
که ریش درون عاقبت سرکند

به هم بر مکن تا توانی دلی 
که آهی جهانی به هم برکند
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۰۰ ، ۲۲:۴۸
خادم گمنام

۱. چیره‌شدن روحانیون که خاستار برپایی جمهوری اسلامی‌ بودند، بر ایران از ۱۹۷۹ م، و به قدرت رسیدن اصولگراها و چیره‌شدن آنان بر سه قوّه در ایران در ۱۴۰۰ شمسی!
۲. چیره‌شدن گروه طالبان که خاستار برپایی امارت اسلامی بودند، بر بخشهای زیادی از افغانستان از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ م، و چیرگی دوبارۀ آنان بر بیشتر افغانستان در ۱۴۰۰ شمسی! 
۳. چیره‌شدن حوثیهای زیدی بر یمن از سال ۲۰۱۵ م به این سو.
۴. گروه مروانیها پدیدآمده از حزب بعث و داعش که باید در عراق به قدرت برسند.
۵. گروه شیصبانی که باید در کوفه و پیرامونش به قدرت برسند.
۶. گروه کردهای طالبانی که باید در سلیمانیّه و پیرامونش به قدرت برسند.
۷. گروه داعش و همفکرانشان که باید در قفقاز جنوبی به قدرت برسند و شورش کنند.
۸. گروه داعش و همفکرانشان که باید در لیبی و پیرامونش به قدرت برسند و شورش کنند. 
۹. گروه سفیانی که باید در سوریه و پیرامونش به قدرت برسند.
    
شایان یادآوری است، در کنار به قدرت رسیدن گروهها و احزاب یادشده و افزایش مشکلات و ناامیدی مردم از دیدن خوبی و آسایش، ناگهان پنج قیامگر بر حقّ یاریگر امام مهدی(علیه‌السّلام)، هاشمی چینی، شعیب تمیمی خراسانی، قریشی سیستانی، حسنی گیلانی و حسینی یمانی، برمی‌شورند، و بدین گونه زمینه برای قیام امام مهدی(علیه‌ السّلام) و برپایی حکومت راستی و برابری فراهم می‌شود.
 -------------------------------------------------------------

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۳
خادم گمنام

هدیه‌ای امیدبخش به همۀ منتظران نگران!

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۱۹ ق.ظ

برخی با خُد اندیشناک‌اند که آیا روزگار ما واقعاً همان آخرالزّمان و عصر ظهور است، یا نه، ظهور ده ها و سدها سال دیگر رخ می‌دهد؟!

در پاسخ به افرادی با چنین نگرش و نگرانی‌ای، یادآور می‌شوم که نویسنده با بیش از بیست سال پژوهش در مباحث مهدویّت و آخرالزّمان، از طریق متون کتابهای آسمانی و منسوب به پیامبران، مانند قرآن کریم، تورات، انجیل و اوستا و نیز پیشگوییهای برخی دانشمندان پیشگو و دارایان علوم باطنی و غریبه، مانند مُوَکَّل و جفر، و بررسی اوضاع و احوال کنونی جهان و بشارتهایی دیگر، بی‌هیچ شک و شبهه ای بر این باورم که روزگار ما همان آخرالزّمان و عصر ظهور است، ان شاء الّاه.

قال الّاه تعالی: «إنّهم یرونه بعیداً * و نراه قریباً» (سورة المعارج، الآیة ۷-۶).

خداوند متعالی فرمود: بی‏‌گمان، کافران آن روز را دور می‌بینند* و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

---------------------------------------------------------------------------

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۰۰ ، ۰۰:۱۹
خادم گمنام

وای بر کجروان و ستمگران!

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۳۹ ب.ظ

علی ابن ابی طالب(علیهماالسّلام)، در بیان نشانه‌ های ظهور قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... آه (دردا) بر حقداران و ناتوان‌گردیدگان در تنگاها... .(۱)

وقتی می‌بینی در جامعه‌ای زندگی می‌کنی که ارزش یک ساندویج دارایانش ۵۰۰ هزار تومان است، و فقیر اگر صدقه نگیرد، از داشتن لقمۀ نانی محروم می‌شود و شب را گرسنه می‌خابد، و راستگرایان نزد کجروان هیج ارزشی ندارند، می‌یابی درونمایۀ سخن امام علی(علیه‌السّلام) در حال پدیدارشدن است!

وقتی با مادربزرگ رنج‌کشیده‌ای روبه‌رو می‌شوی که در حسرت خریدن خوشۀ انگوری برای نوۀ خردسالش که هوس خُردن انگور کرده بود، می‌سوزد، می‌توانی نزدیک‌بودن زمان نزول انواع عذابهای زمینی و آسمانی را بر مردمان کشورت خیلی آسانی پیشبینی کنی!  
———————————————————-

۱. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۸۴، خطبة البیان ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۰ ، ۲۳:۳۹
خادم گمنام

از سری خبرهای سرّی در کانال آخرالزّمان

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۳۶ ب.ظ

مردم ایران سه سال فرصت دارند!!!

در زمستان ۱۳۹۸، روزی با انسانی اهل دل و پند و موعظه هم‎ صحبت شدم، چون رند و زیرک بود، دستش را رو نمی‎کرد. جسته و گریخته و عوامانه حرفهایی می‎زد، و من که خوب به سخنانش گوش می‎دادم، بی‎ آن‎که از حوادث آخرالزّمان برایش چیزهایی بگویم، به گونه ‎ای کلّی پرسیدیم: آیا حوادث روزگار ما به ظهور امام زمان(علیه ‎السّلام) می‎ انجامند؟ پاسخ داد: کارها به آن سو پیش می‎روند، ولی این را دانسته باش که این مردم سه سال فرصت دارند تا کارهایشان را جمع و جور کنند. بعد حوادث مهمّی رخ می‎دهند که بیشترشان سختی و عذابند تا به ظهور برسیم!!!

مراد از «فرصت» در این‎جا، مهلتی است که خداوند پیش از فرود عذابهای آخرالزّمانی به انسان ها می‎دهد تا کارهایشان را جمع و جور کنند و دست از ستم و سرکشی و گناه بکشند و بدهکاریها را بپردازند و به نیازمندان کمک کنند و از زراندوزی بپرهیزند و از کسانی که حقّی بر گردنشان دارند، حلالیّت بطلبند، و به درگاه خالق هستی توبه کنند. 

یادآوری می‌شود، برخی افراد کج‌فهم عیبجویی نکنند و نگویند که آن بزرگوار وقتی برای ظهور تعیین کردند!!! زیرا در این پیشبینی تعیین وقت دقیق که کاری مخالف روایات اسلامی است، نشده است. 

🔵آن کس که ز شهر آشنایی است//داند که متاع ما کجایی است
 
ایران-قم-سیّد سلیمان مدنی تنکابنی- ۱۳۹۹/۱/۲۱

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۰ ، ۲۳:۳۶
خادم گمنام

همان گونه که گروه حوثیان در یمن را نمی‌توانیم گروه یمانی موعود بدانیم، گروه طالبان در افغانستان و هیچ گروه دیگری را به اعتبار این که دستارهای سیاه بر سر می‌بندند و تنپوشهای سفید می پوشند، نمی‌توانیم همان گروه مندیل‌سیاه و سیاه‌پرچمی بدانیم که در آخرالزّمان پدیدار می‌شوند.

زیرا طبق روایات پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) و امام علی(علیه‌السّلام) و جانشینانش(صلوات‌الّاه‌علیهم) و علم جفر، در پی جنگی بزرگ میان چین با هند و هند با پاکستان که ویرانی و کشتار فراوان را در پی دارند، گروه یادشده با رهبری شعیب ابن صالح تالقانی در ماه رجب پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) در سمرقند برمی‌شورند، و در حوالی ماه رمضان، نیروهای مبارز سین‌کیانگی با رهبری هاشمی چینی پس از نبردهایی با چینیان و همراه‌شدن یارانی از مُلتان با آنان، به خراسان می‌آیند و با هم متّحد و هاشمی رهبر و شعیب فرمانده نیروها می‌شود، و سپس به ایران و عراق می‌آیند، و چون زمان شورش و قیام شعیب و هاشمی فرا نرسیده و این دو رهبر و فرمانده هیچ گروهی نیستند، لذا هیچ کدام از گروههای موجود در سین‌کیانگ و افغانستان را نمی‌توان مصداق روایات اسلامی دانست.

بله این را هم ناگفته نگذاریم، با توجّه به همکاریهایی که میان برخی گروههای مبارز موجود در سین‌کیانگ و نیز گروه طالبان در افغانستان، هست، ممکن است افراد زیادی از این گروه که دستهایشان به ستم آلوده نشده است و دلهایشان پاک است و پایبند شریعت مقدّس اسلام‌اند، و هدفی جز برچیده‌شدن ظلم ندارند، به هاشمی چینی و شعیب خراسانی بپیوندند و از یاوران امام مهدی(علیه‌السّلام) شوند، ان شاء الّاه، ضمن آن‌که شباهت میان طالبان و طالقان را نیز می‌توان به فال نیک گرفت! همچنین نزدیکی یا همسویی میان سین‌کیانگ و تالقان و سمرقند را!

بی‌گمان، هر گروه و نیرویی که بر مردم ستم‌ ورزد، و سر به مخالفت با هاشمی چینی و شعیب خراسانی و قریشی سیستانی و حسنی گیلانی و حسینی یمانی بردارد، شکست می‌خُرد و نیست و نابود و رهسپار جهنّم می‌شود.

 ✔️کانال آخرالزّمان

@joinchatakheruzzaman

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۰ ، ۰۰:۵۹
خادم گمنام

محمّد ابن حنفیّه گفته است:

پرچمی سیاه برای بنی عبّاس بیرون خاهد آمد. سپس پرچمی دیگر سیاه از خراسان بیرون می‌آید که سربندهایشان سیاه و تنپوشهایشان سفید است، پیشاپیش آنان مردی از تمیم است که به او شعیب ابن صالح ابن شعیب گفته می‌شود. همراهان سفیانی را در هم می‌شکنند تا آن‌که در بیت‌المقدس فرود آید و برای مهدی چیرگی‌اش را آماده کند و سیسد تن را از شام سوی وی بکشاند. میان شورش او تا آن‌که کار را به مهدی بسپارد، هفتاد دو ماه خاهد بود.(۱)

بنا بر پژوهش نویسنده، هنگامی که این روایت را با دیگر روایات بیانگر رویدادهای آخرالزّمان می‌سنجیم، می‌یابیم که در نقل و رونویسی نوشتار آن درهم‌ریختگی و نادرستی و افزودنی روی داده است، و درست آن است که روایت این گونه باشد:

محمّد ابن حنفیّه گفته است: پرچمی سیاه برای بنی عبّاس بیرون خاهد آمد. سپس پرچمی دیگر سیاه از خراسان بیرون می‌آید که سربندهایشان سیاه و تنپوشهایشان سفید است، پیشاپیش آنان مردی از تمیم است که به او شعیب ابن صالح(۲) گفته می‌شود. همراهان سفیانی را در هم می‌شکنند تا آن‌که در بیت‌المقدس فرود آید و برای مهدی چیرگی‌اش را آماده کند و سیسد تن را از شام سوی وی بکشاند. میان شورش او تا آن‌که کار را به مهدی بسپارد، هفت ماه(۳) خاهد بود.(۴)


چنین می‌نماید که این حدیث سخن پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا امام علی(علیه‌السّلام) باشد، اگرچه محمّد ابن خَوْلَۀ حَنَفِیَّه تابعی آن را به یکی از آن‌دو نسبت نداده است.

مراد از «بنی عبّاس» در این روایت، بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند، و مقصود از «خراسان» در این‌جا، بخشی از سرزمینهای خراسان است که تالقان در افغانستان و سمرقند در ازبکستان را در بر می‌گیرد، و چنان‌که می‌دانید، گذاشتن دستار سیاه بر سر و پوشیدن جامۀ سفید میان مردمان افغانی فراگیر است.

شایان یادآوری است، از همۀ روایات اسلامی، مگر این روایت، بهره گرفته می‌شود که شورش شعیب ابن صالح تمیمی در سمرقند در ماه رجب و قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در مکّه و سپردن کار به وی در ماه محرّم خاهد بود. پس، دوری زمانی میان شورش و میان قیام و کارسپاری بیش از هفت ماه نمی‌باشد.
----------------------------------------------------- 

۱. الفتن، ص ۲۱۳، الجزء ۴، ح ۸۵۱؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «شعیب ابن صالح ابن شعیب» یافت می‌شود که به «شعیب ابن صالح» اصلاح و ترجمه گردید.
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «اثنان و سبعون شهراً» یافت می‌شود که به «سبعة أشهر» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. الفتن، ص ۲۱۳، الجزء ۴، ح ۸۵۱؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۰ ، ۱۴:۱۲
خادم گمنام

تهران در آخرالزّمان

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۲۷ ق.ظ

تاریخچۀ ری و تهران

«رَیْ» شهری با پیشینه ای چند هزار ساله است که زمانی از بزرگترین و آبادترین شهرهای جهان بود. این شهر روزگاری در سر راه ابریشم که باختر دنیای آن زمان را به خاورش پیوند می داد، بود و بازرگانانی از گوشه کناره های جهان در آن جا رفت و آمد داشتند و به گفتۀ اصمعی، «عروس دنیا و مرکز تجارت مردم» بود(1). ری باستان که پیوندگاه خراسان، تبرستان، قزوین، گیلان، قم و ساوه و مرکز برجستۀ سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی به شمار می آمد، از روزگاران کهن زیر نگاه همگان بوده است، و خاهندگان زمامداری و جویندگان قدرت، همواره در پی چیره شدن بر آن بوده اند و بر این مرکز راهبردی یورش می برده اند.

شهر ری در گذر زمان با رویدادهای دهشتناکی، مانند زمین لرزه، درگیری های درونی و یورش بیگانگان که هر کدام ویرانی و کشتار را در پی داشت، رو به رو بود. ری از سدۀ سوم هجری قمری به پیش، در پیِ چند زمین لرزۀ سخت، کم کم رو به ویرانی نهاد. در نیمۀ نخست سدۀ پنجم هجری سلطان محمود قزنوی بر این شهر یورش برد(2)، و در نیمۀ نخست سدۀ هفتم هجری مُقُلها بر آن تاختند(3). هنوز آثار زلزله های پیشین و یورش دردمنشانۀ مقلها از میان نرفته بود که در نیمۀ دوم سدۀ هشتم هجری، ری دچار زلزله ای ویرانگر شد و یورش سپاهیان تیمور لنگ نیز آسیبهای بسیاری بر این شهر زد و آن را به ویرانی کشید. همۀ اینها مایۀ ویرانیهای گستردۀ ری شدند، به گونه ای که از آن پس، ری دیگر روی آبادانی به خود ندید و از ری کهن تنها بخشی از آن که اکنون به «شهر ری» مشهور می باشد، بر جای مانده است و پاره ای از  ویرانه های ری کهن هنوز نزدیک شهر کنونی ری پابرجاست.
 
بر پایۀ گزارشهای تاریخی، یورش بر ری که همواره با خود ویرانیهای بسیار و کشتارهای گسترده را همراه داشت، بیشتر در زمانی انجام می گرفت که مردم این شهر، دچار کشمکشهای مذهبی یا هماوردیهای سیاسی بر سر گرفتن قدرت و ریاست می شدند، و یارای پیشگیری از یورش دشمن یا ایستادگی در برابر آن نبودند.

مردم شهر ری، مانند بسیاری از ایرانیان، با آمدن سپاهیان مسلمان به ایران، به آیین اسلام درآمدند و روش تسنّن را برگزیدند و در نیمۀ نخست سدۀ دوم هجری قمری، گروهی از ایشان به مذهب شیعه روی آوردند. بنا بر نوشتۀ یاقوت حَمَوی (626-574 هـ.ق)، در سدۀ ششم و هفتم هجری قمری، نیمی از مردم ری و تمام زیندگان روستاهای پیرامونش، شیعه و از نیم دیگر نیز بیشترشان سنّیِ حنفی و کمتر آنان شافعی بودند و میان پیروان این سه مذهب کشمکشهای فراوانی بود(4). 

در کتابی فارسی که در سالهای 62-556 هـ.ق نوشته شده است، می خوانیم:

و بری با آنکِ نعمت بسیار بود گران باشد و اهل وی مخالفت یکدیگر کنند از بهر دین(5).

------------------------------------------------------------------

1. معجم البلدان، ج 3، ص 118، درگاه «الریّ».
2. بنا بر برخی گزارشهای تاریخی، سلطان محمود غزنوی که از شاهان سنگدل، هوسران و غارتگر بود، پس از رسیدن به ری و کشتار شیعیان، فرمان داد تا گروهی از دانشمندان و بزرگان شیعه را دستگیر کردند، بر دار آویختند و کتابهای شیعیان را از کتابخانه ها، به ویژه کتابخانۀ بزرگ صاحب ابن عبّاد - وزیر دانشمند دیالمه- گردآوری کردند و آن چه را در فقه، حدیث و کلام بود، سوزاندند و بر جای مانده ها را بار سد شتر کردند و به غزنین -مرکز حکومت غزنویان- بردند. همچنین، بنا بر نقلی، با دستور محمود غزنوی، در سه روز، تنور نانواییها و تون حمّامهای ری را جای هیزم، با سوزاندن کتابهای شیعیان گرم نگه داشتند! 
3. نجم الدین رازی، نویسندۀ مرصاد العباد، که خود اهل ری بود، شمار کشتگان و اسیران ری در یورش مُغُل بر این شهر را حدود 500 هزار تن برآورد کرده است!
4. بنگرید: معجم البلدان، ج 4، ص 51، درگاه «طِهْران».
5. عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات، ص 227، رکن 4 .

 

حدیثی شگفت از امام علی(علیه السلام) در بارۀ ری (تهران کنونی)

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در یادآوری سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:

... ولی ری، بی گمان، آن جا شهری است که به دست زیندگان خود به آشوب کشیده می شود(1) است، و آشوب ناشنوا در آن جا ماندگار است، و ویرانی آن در آخرالزّمان جز با دست دیلمها نخواهد بود، و سوگند که بی گمان، در ری، بر دروازۀ کوهستان، در آخرالزّمان آفریدگان بسیاری که شمارشان را جز آفریدگارشان کسی نمی داند، کشته می شوند، و بر دروازۀ کوهستان، هشت تن از بزرگان بنی هاشم که هر کدام خاستار رهبری است، گرفتار می شوند(2)، و مردی بزرگ که همنام پیامبری است، در ری در تنگنا می افتد و چهل روز در تنگنا می ماند، سپس، در پیِ آن رویداد، دستگیر و کشته می شود، و در زمامداری سفیانی، بی بارانی، دشواری و گرفتاری بزرگی به زیندگان ری می رسند(3).
—------------------------------------------------------------

1. در نسخۀ چاپی الفتوح پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «افتُتِنَت» یافت می شود که به «تُفْتَتَن» اصلاح و ترجمه گردید.
2. در نسخۀ چاپی الفتوح پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «لیُصِیبَنّ» یافت می شود که به «لیُصابَنّ» اصلاح و ترجمه گردید.
3. الفتوح، جزء 2، ص 80-79 (ترجمۀ نویسنده).
 

 

نکوهش ری و زورا و مردمانشان در احادیث اسلامی
بی گمان، ری و زورا (تهران) و زیندگانشان در روایات اسلامی با نکوهش یاد شده اند، و با نگاه به آن که در روزگاران گذشته و در زمان کنونی، انسانهای مؤمنی در ری می زیسته و می زیند، باید بگوییم که احادیث نکوهشگر زیندگان ری در گذشته، در بارۀ ناصبیانی است که با خاندان پیامبر(صلوات الله علیهم) و پیروانشان دشمن بودند، و روایات نکوهش زیندگان ری و زورا در آخرالزّمان، در بارۀ سرکشان و ستمکارانی است که بر شیعیان امام علی(علیه السّلام) کینه می ورزند و ربا می خرند و پس از شورش حسنی گیلانی، مردم را به جنگ با وی که از خاندان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) می باشد، وا می دارند، و گروهی از دورویانشان در ری و زورا به سپاه حسنی می پیوندند و با آنان به کوفه می روند و در آن جا با امام مهدی(علیه السّلام) ناسازگاری می کنند و به دست وی و همراهانش کشته می شوند.

در هر حال، آرزومندیم خداوند آن گروه از مؤمنانی را که اکنون در ری و زورا می زیند، از گرفتاریها و آشوبهای آخرالزّمان آسوده نگاه دارد.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وی فرمود:

ری، قزوین و ساوه دورشده از مهربانی خدا و ناخجسته می باشند(1).

از مردی نقل شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:

بی گمان، زیندگان ری در این جهان، از نوشیدن شراب، تشنه می میرند و تشنه گردآوری می شوند و تشنه درون آتش می روند(2).

از اَعْمَش روایت شده است که جعفر پسر محمّد(علیهما السّلام) فرمود:

شانزده دسته از گروه مردمان (مسلمانان) نیای من(صلّى الله علیه و آله) ما را دوست ندارند و ما را نزد مردم دوست داشتنی نمی کنند ... زیندگان شهری که «ری» خانده می شود، ایشان دشمنان خدا، دشمنان فرستادۀ او و دشمنان خاندان وی اند، جنگ با خاندان رسول خدا(صلّی الله علیه و ‏آله) را جهاد، و دارایی آنان را دارایی به چنک آورده می دانند، پس، برای ایشان شکنجۀ خارشدن در زندگانی این جهان و جهان دیگر می باشد و برای ایشان شکنجه ای ماندگار است ... زیندگان شهری که زورا نامیده و در آخرالزّمان ساخته می شود، از خونهای ما بهبودی می جویند و با ناخرسندی ما نزدیکی می خواهند و در دشمنی ما دوست می دارند و جنگ با ما را واجب و کارزار با ما را بایسته می دانند. ای پسرکم، بپرهیز از این گروهها، سپس بپرهیز از ایشان...(3).

یعقوب سَرّاج گفت که شنیدم ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) می فرمود:

سیزده شهر و گروه اند که قائم با زیندگانش می جنگد و آنان با وی می جنگند: مکّیها، مدنیها، شامیها، بنی اُمیّه، بَصْریها، دَسْت مَیْسانیها، کردهای کوه نشین، عربهای بیابانی، ضَبَّه ایها، غَنَویها، باهِلیها، اَزْدِیها و زیندگان ری (تهرانیها)(4).
—------------------------------------------—
1. کتاب البلدان، ص 543، قول فی الریّ و الدنباوند (ترجمۀ نویسنده).
 2. فروع الکافی، ج 6، ص 407، ب 15، ح 17 (ترجمۀ نویسنده).
 3. الخصال، ص 7-506، أبواب ستّه عشر، ح 4 (ترجمۀ نویسنده).
 4. الغیبة، نعمانی، ص 309، ب 17، ح 6 (ترجمۀ نویسنده).

گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم  

کانال آخرالزمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۰ ، ۰۰:۲۷
خادم گمنام

بسته‌شدن راههای پیونددهنده میان سرزمینها در پی جنگها و آشفتگیها، و بازداشتن بسیاری از مسلمان از رفتن به مکّه برای انجام کارهای حجّ واجب، از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) فرمود:

... آگاه باشید که بی‏گمان، خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را می‏بندد، و دریا سوارِ خِیش را بازمی‏دارد... .(1)

 

کعب گفته است:

نزدیک است که دریا دشوار گردد، به گونه‌ای که کشتی‌ای در آن شناور نشود، و خشکی دشوار گردد، به گونه‌ای که کسی نتواند به خانه‌ای پناه برد.(2)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

حسن بَصْرِی گفته است:

... راه ها بسته می‌شوند؛ پس، کسی از شهری به شهری نمی‌رود.(3)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه حسن بصری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

ابو سعید خُدْرِی گفته است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[وآله]‌وسلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) برپا نمی‌شود، مگر آن‌که خانۀ خدا (کعبه) حج‌گزارده نشود.(4)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد.

از عبدالله ابن عُمَر روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه مسجد بُراثا ویران گردد، حج از دست می‌رود. به او گفته شد: این مسجد براثا کجاست؟ فرمود: در غرب زورا از سرزمین عراق است که هفتاد پیامبر و سفارش‌شده(5) در آن‌جا نماز گزارده‌اند، و واپسین کسی که در آن‌جا نماز می‌گزارد، این است. و با دستش سوی سرور ما علی پسر ابو طالب(علیه‌السّلام) اشاره کرد.(6)

بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «زَوْرا» در این حدیث، دجلۀ بغداد است(7)، و «بُراثا» کویی در غرب دجله و شمال بغداد کنونی، میان کَرْخ و کاظِمَیْن، می‌باشد، و از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که آن‌جا در روزگاران کهن جایگاه پرستش بسیاری از پیامبران و سفارش‌شدگانشان، مانند نوح و ابراهیم و امام علی(صلوات‌الله‌علیهم) بود، و خانۀ مریم و زادگاه عیسی(علیهما‌السّلام) در آن‌جاست، و در دوران اسلامی، با فرمان امام علی(علیه‌السّلام)، در آن‌جا مسجد براثا ساخته شد که از مسجدهای کهن در عراق می‌باشد، و همواره نزد شیعیان دارای جایگاهی ویژه بوده است، و آنان به دیدارش می‌روند و در آن نماز می‌گزارند، و بی‌گمان، مسجد گرامی براثا چند بار ویران گردیده است، و واپسین ویرانی‌اش با دستان پیروانش اصهب مروانی، در ماه ذی‌‌قعدۀ پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، خاهد بود، و در پی این رویداد ناگوار، راه حج بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، بسته می‌شود.(8)
 
جابر ابن عبدالله انصاری گفته است: اَنَس پسر مالک که خدمتگزار رسول خدا(صلّی‎ الله‎ علیه ‎و آله) بود، برای من حدیث گفت:

هنگامی که امیر مؤمنان علی پسر ابو طالب(علیه ‎السّلام) از کارزار نَهْرَوانیان(9) بازگشت، در بُراثا فرود آمد و در آن‎جا ترسایی مسیحی که حُباب نام داشت در دیرش بود ... پس، امیر مؤمنان(علیه ‎السّلام) به وی فرمود: در کجا پناه می‎گیری؟ گفت: در دیری که برای من است، این‎جا، می‌باشم. امیر مؤمنان(علیه‎السّلام) به وی فرمود: پس از این روزت، در آن‌جا نمان، ولی در این‎جا مسجدی بساز ... هشدار ای حباب، به‌زودی کنار این مسجدِ تو شهری ساخته می‎شود و بسیارزورگویان در آن‌جا فراوان می‎شوند و گرفتاری در آن شهر سخت می‌گردد تا آن‎که هر شب جمعه‎ ای در آن‎جا هفتاد هزار شرمگاه حرام آمیزش شوند. پس، هر گاه گرفتاریشان بزرگ شود، با کمک پلی بر مسجد تو یورش می‌برند(10) [و آن را ویران می‌کنند](11) ... جز کافری ویرانش نمی کند. هر گاه آن کار را کنند، از حج بازداشته می‌شوند ... و سبزیهایشان می سوزند... .(12)

شایان یادآوری است، اصهب مروانی و پیروانش، پس از آن‎که بر کشور عراق چیره می‌شوند، با برخی سران شیعه و پیروانشان، به‌ویژه کسانی که در کوفه می‌زیند، همپیمان می‌شوند، و برای همین، مروانیها سوی شیعه و جایگهای مقدّس آنان دست اندازی نمی‎کنند، ولی هنگامی که گرفتاری بر آنان سخت می‎شود، پیمانهای پیشینشان را می‎شکنند و دشمنیهایشان در بارۀ شیعیان را آشکار می‌کنند و برخی جایگاههای مقدّس نزد آنان، به‌ویژه مسجد براثا، را ویران می‌کنند. پس، هر گاه آن کار را بکنند، خداوند با دستان سفیانی و پیروانش آنان را از حج بازمی‌دارد و شکنجه‎شان می‎کند و می‌کشد.

مراد از شهری که در کنار مسجد براثا ساخته می‌شود، بغداد است که ابو جعفر منصور، دومین پادشاه بنی عبّاس، به پدیدآوردن آن در غرب دجله و جنوب براثا، از 145 تا 147 هـ.ق برابر 762 تا 764 م، فرمان داد، و آن‎جا را پایتخت دولت عبّاسیان کرد.
 
بنا بر آن‌چه هویداست، پلی که مروانیان ناصبی (ستیزه ‎خو) از آن می‎گذرند و بر مسجد براثا یورش می‌برند و ویرانش می‌کنند، «پل صَرّافیّه» کنونی در شمال بغداد است که کوی وزیریّۀ سنّی‎نشین در شرق دجله را به کوی عُطَیْفیّۀ شیعه ‎نشین در غرب آن پیوند می‎دهد.
 
سدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید(13)، حج گزارید، پیش از آن‌که خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را ببندد، حج گزارید پیش از ویران‌کردن مسجدی در عراق که میان درخت خرما و رودهاست، حج گزارید پیش از آن‌که در زَوْرا درخت سِدری (کُناری) بریده شود که بر بالای(14) ریشه‌های درخت خرمایی روییده است که مریم(علیهاالسّلام) از آن خرمای تازۀ چیده‌شده برداشت؛ پس در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید... .(15)

مقصود از «مسجدی در عراق» مسجد گرامی بُراثا در غرب دجله است، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای کهن یا بخش غربی بغداد کنونی پایتخت عراق است، و «درخت خرما» همان درخت خرمایی است که مریم(علیهاالسّلام)، هنگام زاییدن عیسی(علیه‎ السّلام) و گرفتن درد زایمان، زیر آن رفت و تنه‎اش را تکان داد؛ پس، خرمایِ ترِ تازه‌چیده‌شده‌ای بر وی فروریخت و از آن خُرد(16).
 
از محمّد ابن معروف هِلالی روایت شده است که ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما‏السّلام) فرمود:

گریختن با شتاب و ترس، گریختن با شتاب و ترس، هر گاه عربها افسارهایشان را بَرکنند و خشکی ‏ سمت‌وسوی خُد را ببندد و جلو حج گرفته شود. سپس فرمود: حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید، و با انگشتِ شست خِیش به قبله اشاره کرد و فرمود: در این سو هفتاد هزار تن یا بیشتر کشته می‌شوند.(17)

کندن عربها افسارهایشان را همان شورشهای برخی مردمان عرب بر فرمانروایانشان و کندن آنان ریسمان پادشاهان از گردنهایشان است، چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه ‎السّلام)، مانند شورش پیروان اَعْرَج کِنْدِی در لیبی و پیروان اَبْقَع فِهْرِی در مصر و پیروان اَصْهَب مَرْوانِی در عراق و پیروان سُفْیانِی شامِی در سوریه، و گمانی نیست در آن‎که این شورشها و جنبشها مایۀ جنگها و آشفتگیها و روی‎دادن کشتار، ویرانی و تاراج در سرزمینها می‌شوند. بنا بر این، از نمونه‎ های آشوبهای آخرالزّمان به شمار می‎آیند، و پرهیز از آنها بایسته است.
   
بنا بر آن‎چه هویداست، کشتن هفتاد هزار تن در پی ناسازگاری سخت و درگیری خونینی خاهد بود که میان حجگزاران در ماه ذی‎حجّه در مکّه، پس از پخش‌شدن خبر کشته‌شدن پادشاه حجاز و سرزمینهای پیرامونش، روی می‌دهد.
  
از حَمْران روایت شده است که ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) فرمود:

... پس، هر گاه ... ببینی که خانۀ خدا بی‌گمان، بسته شد و فرمان داده می‌شود به رهاکردنش، پس، بپرهیز، و از خداوند(عزّ و جلّ) رهایی بخاه... .(18)

شایان یادآوری است، پس از روی‎دادن درگیری‌ای خونین میان حجگزاران در مکّه و کشتن بسیاری از آنان، کعبه بسته و پردۀ ارزشمندش تاراج می‎شود، و نیز سفیانی شامی پیش از آن، به رهاکردن خانۀ خدا فرمان می‎دهد و سوریها و عراقیها و مصریها را از حجگزاردن بازمی‎دارد و سپاهی را به مدینه می‎فرستد، پس، آن‎جا را تاراج می‎کنند و بسیاری از زیندگانش را می‌کشند، سپس هنگامی که می‌خاهند به مکّه بروند و کعبه را ویران کنند و امام مهدی(علیه‌السّلام) را دستگیر کنند و بکشند، ناگهان در بیدای مدینه فروبرده می‎شوند.
 
اصْبَغ ابن نُباتَه از امیر مؤمنان-علی-(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های شورش قائم(علیه‌السّلام)، روایت کرده است:

بهوش که بی‌گمان، برای شورش او(19) ده نشانه است: نخستین آنها «شکافتن کُنجها(20) در کوچه‌های کوفه»، «بستن مسجدها»(21)، «بازماندن حاجیان»، «فروبردنی»(22)، «پرتاب‌کردنی در خراسان»(23)، «برآمدن بزرگ‌ستارۀ دنباله‌دار»، «همراستایی ستارگان»، «کارزاری و آشفتگی‌ای»، «کشتاری» و «تاراجی»؛ آنها نشانه‌هایی ده‌گانه‌اند، و از نشانه تا نشانه شگفتی‌ای است. پس، هر گاه نشانه‌ها به پایان برسند، قائم ما، گیرندۀ حق(24)، قیام می‌کند.(25)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... از شام خبری می‌آید که بی‌گمان، جلو حجگزاران گرفته شده است. در آن هنگام، حاجیان از سمت‌وسوی حج بازداشته می‌شوند؛ پس، کسی از شام و از عراق حج نمی‌گزارد، و حج‌گزاری از مصر خاهد بود، و سپس، در پی آن، جلو حج گرفته می‌شود... .(26)

ابن مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه‌السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، در روزگار پنهان‌شدن کوتاه‌مدّتش، گفته است:

... آن گاه که او را دیدم، خِرَدم در خوبی و ویژگی‌اش سرگردان شد. پس، به من فرمود: ای پسر مهزیار، چگونه برادرانت را در عراق پشتِ سر گذاشتی؟ گفتم: در تنگیِ زندگی و ناخُشی، در حالی که بی‌گمان، شمشیرهای بنی شَیْصَبان پی‌درپی بر آنان بوده است. فرمود: خدا بکشد ایشان را، چگونه [از راستی](27) بازداشته می‌شوند! گویا این گروه را می‌بینم که در خانه‌های خِیش کشته شده‌اند، و فرمان خداوند آنان را شب یا روز فراگرفته است. گفتم: ای پسر فرستادۀ خدا، آن رویداد کی خاهد شد؟ فرمود: هنگامی که میان شما و راه کعبه، با دست گروههایی که بهره‌ای از خوبی برایشان نیست و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند، بسته شود، و سه [روز](28) سرخی در آسمان پدیدار شود که در آن، ستونهایی مانند ستونهای نقره‌ای‎اند که نورانی می‌درخشند، و شَرُوسِی، با هدفِ کوه سیاه در پشتِ ری که پیوسته به کوه سرخ و چسبیده به کوههای تالِقان است، از اَرْمَنِسْتان و آذَرْبایْجان بیرون می‌آید. پس، میان او و میان مَرْوَزی نبردی نابودگر و ریشه‌برانداز خاهد بود که در آن، خردسال سپیدمو، و از آن، بزرگسال پیر می‌شود، و میان آن‌دو کشتار آشکار می‌شود. پس، در آن هنگام، رفتن وی سوی زَوْرا را پیشبینی کنید، و در آن‌جا درنگ نمی‌کند تا به ماهان و سپس به واسِط عراق برود، و در آن‌جا، شش(29) [روز](30) یا کمتر می‌ماند. آن ‏گاه، به کوفان می‏‌رود، و میان آنان(31)، نبردی از نجف به حِیرَه تا غَرِی خاهد بود، نبردی سخت که در پی آن خِرَدها از یاد برده می‌شوند. پس، در آن هنگام، نابودی هر دو گروه می‌باشد، و بر خداوند است دروکردن بازماندگان... .(32)

«شَیْصَبان»، بنا بر آن‌چه از برخی فرهنگهای واژگان عربی هویداست، از نامهای شیطانِ رانده‌شده‌ای می‌باشد که در قرآن کریم با نام اِبْلِیس یاد شده است(33)، و مراد از «بنی شیصبان» در این حدیث، بنی عبّاس‌اند که شیطان هنگام بستن نطفه‌شان همبازشان است و آنان همدست شیطان‎اند در فریب‎ دادن مردم و گمراه‎ کردنشان، و دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، سرزمینهای اسلامی را فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، بخشی از سرزمینهای مشرق را فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

چنین می‌نماید که مراد امام مهدی(علیه‌السّلام) از گروههایِ بی‌بهره از خوبی، مانند دین و انسان‎بودن، که راه حج را بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، می‌بندند، همان سفیانی و پیروانش باشند که به مردم می‌گویند: بی‌گمان، ما خداباوران و پیروان روش پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشیم، ولی هنگامی که کارهایشان دیده می‌شوند، آشکار می‌شود که آنان کفرورزان به خدا و دشمنان فرستاده‌اش و بیرون‌روندگان از دین و انسانیّت می‌باشند.

سرخی که در آسمان پدیدار می‌شود، سرخی‌ای است که در پی برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار و وزش تندبادی سرخ در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پدید می‌آید، و ستونهای درخشنده مانند ستونهای نقره‌ای همان سنگهای آسمانی‌اند که درون پوشش گازی زمین می‌روند و می‌سوزند و شعله‌ور می‌شوند و برخی از آنها بر روی زمین می‌افتند.

بنا بر آن‌چه از برخی محاسبه‌های جفری و روایات اسلامی آشکار می‌شود، «شَرُوسِی» مرد روسیِ یهودی نژاد و ناصبی روشی است که نیروهای خَزَری را فرماندهی می‌کند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

«مَرْوَزِی» (مَرْوِی) مردی هاشمی است که نیاکان کهن وی در مَرْو که از شهرهای خراسان می‌باشد، می‌زیسته‌اند، و سومین رهبر انقلاب ایران است، و ایرانیانِ پایداری‌کننده در برابر یورش شروسی و نیروهایش را رهبری می‌کند، و شاید آن مرد همان «جَحّافی» (نیشابوری) یادشده در برخی احادیث اسلامی باشد، و خداوند داناتر است.(34)

«اَرْمَنِسْتان» سرزمینی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و رود اَرَس در جنوب جای دارد، و «آذَرْبایْجان» سرزمینی در شمال غربی ایران است که میان دریای خزر در شرق و ترکیه در غرب و رود اَرَس در شمال جای دارد، و آن جدای از جمهوری آذربایجان می‎باشد که نادرست به این نام نامیده شده است.

«پشتِ ری» همان بخش بلند جای‎گرفته در شمال شهر ری کهن است، و مراد از آن در این‎جا، بخش شمالی از شهر کنونی تهران می‎باشد، و «کوه سیاه» همان کوه تُوچال است که از دور سیاه دیده می‌شود و بر بخش تجریش و پیرامونش در شمال شهر تهران سایه می‌افکند و در بخش جنوبی کوههای اَلْبُرْز مرکزی جای دارد، و «کوه سرخ» همان کوه سرخی است که در بخش کرج، میان کوه سیاه در تهران و کوههای تالقان، جای دارد، و اکنون از آن سنگهای سرخ که در ساختمان کاربرد دارند، برداشته می‌شود، و مقصود از «تالِقان» در این حدیث، سرزمینی است که میان کَرَج و قَزْوِین، در 120 کیلومتری شمال غربی تهران جای دارد، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای نو یا بخش شمالی تهران کنونی پایتخت ایران می‎باشد.

«ماهان» دو تاییِ «ماه» است، و ماه در زبان فارسی کهن یا دَرِی به معنای شهر یا بزرگترین شهر هر سرزمینی می‎باشد، و عربها پس از گشودن دو شهر «دِینَوَرِ» و «نَهَاوَنْد»، نخستین را به کوفه وابسته کردند و «ماه کوفه» نامیدند، و دومین را به بصره وابسته کردند و «ماه بصره» نامیدند، و اکنون دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد.

«واسِط» شهری است که اکنون کُوت نامیده می شود، و در راه بصره به بغداد، نزدیک مرزهای ایران جای دارد، و به این نام نامیده شده است؛ زیرا دوری آن تا بصره و کوفه نزدیک میانه می‌باشد.

«کُوفان» یا «کُوفَه» در روزگاران کهن سرزمینی شنزار و سرخ بر کنارۀ غربی رود فُرات بود که شهر کوفه در مشرق، و بخشهای بلند جای‎ گرفته در پشت آن‎جا در مغرب، مانند ثَوِیَّه، غَرِی و نَجَف، را در بر می‌گرفت، و «غَرِی» جایگاهی در پایانه‎ های پشت کوفه می‌باشد که پس از ثَوِیَّه، در جنوب حَنّانَه تا جنوب نُخَیْلَه در گورستان وادیِ سلام، جای دارد، و آرامگاه امام علی(علیه‌السّلام) در آن‎جا است، و «نجف» بلندی‌ای در پایانۀ پشت کوفه بر کنارۀ دریای نجف در مغرب می‌باشد که نزدیک 1 کیلومتر از آرامگاه امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) دور است، و این نام با گذر زمانها شناسایی شد برای شهری که در کنار همان بلندی پدید آمد، و «حِیْرَه» شهری کهن در جنوب شهر کوفه و پشت آن‌جا و نزدیک 7 کیلومتر از آن دور بود، و اکنون ویرانه ‎هایی از آن در غرب شهری کوچک که ابو صُخَیْر نامیده می‎شود، مانده‎ اند.(35)

از ابو سعید خُدْرِی روایت شده است که پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه‎[وآله]وسلّم) فرمود:

سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا، پس از شورش یأجُوج و مأجُوج، حج گزارده و عمره گزارده می‎شود.(36)

 

«حَجّ» دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در روزهایی ویژه از ماه ذی‎حجّه، و عُمْرَه دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در هر زمانی که باشد.
  
بدان که یأجوج و مأجوج، بنا بر پژوهش نویسنده در آیه‎های قرآنی و روایات اسلامی، نیروهایی از گروههای خَزَر رام‎نشده‌اند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

مقصود پیامبر(صلّی‎ الله‎ علیه ‎و آله) از سخنش: «سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا ... حج گزارده و عمره گزارده می‎شود» آن است که در دورۀ زمانی میان شورش یأجوج و مأجوج و قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، دیدار خانۀ خدا در مکّه به گونه‎ای سراسری رها نمی‎شود، بلکه برخی مسلمانان حجّ و عمره می‎گذارند.

در پایان یادآور می‎شویم، از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود که امام مهدی(علیه‌السّلام) در روزگار پنهان‌شدنش، در هر سالی در روزهای برگزاری حج به مکّه می‎آید، ولی در واپسین حجّ پیش از قیامش که در آن ناسازگاری و یورش و کشتار میان حاجیان می‌افتند، امام در میانشان نمی‎آید و با آنان حج نمی‌گزارد؛ پس حجّشان پذیرفته نمی‎شود.

عبَیْد ابن زُرارَه گفته است که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) می‎فرمود:

مردم، امام خُد را از دست می‎دهند، پس، در جایگاه گردآمدن حاجیان هست و آنان را مى‌‏بیند، و آنان وی را نمی‎بینند.(37)

علی ابن محمّد رازی روایت کرده است از کسی که ابو عبدالله-صادق-(علیه‎السّلام) فرمود:

سالی که دارندۀ این فرمان در جایگاه گردآمدن حجگزاران نیست، از مردم حجّشان پذیرفته نمی‌شود.(38)
 
«فرمان» در این حدیث همان فرمان خداوند به برپاکردن راستی و برابری است، و «دارندۀ این فرمان» امام مهدی(علیه السّلام) می‌باشد.

🔻عبدالله ابن عَمْر گفته است:

مردم، بی ‎امام، با هم حج مى‌گزارند و با هم در عرفات می‎مانند... .(39)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‎ الله‎ علیه ‎وآله) باشد، اگرچه عبدالله ابن عَمْر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
---------------------------------------------------------------- 

1. إلزام ‏الناصب، ج 2، ص 185، خطبة البیان 2؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
2. الفتن، ص ۴۴، الجزء 1، ح 149؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. التشریف بالمنن، ص 2۵۴، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب ۴۱، ح ۳۷۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 365، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8570؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. مقصود از «سفارش‌شده» در این‌جا، کسی است که پیامبر به جانشینی‌اش پس از خُدش سفارش می‌کند.
6. التشریف بالمنن، ص 261، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب 48، ح 379؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

7. یاقوت حَمَوِی گفته است: «... دجلۀ بغداد زورا نامیده شده است»؛ معجم البلدان، ج 3، ص 155، درگاه «زوراء». 
8. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
9. «نَهْرَوانیان» همان خوارج (شورشیان) می‎باشند که بر امام علی(علیه‎السّلام) شوریدند. پس، میان آنان و سپاه امام نبردی در سرزمین نَهْرَوان -میان واسِط و بغداد-، در سال 38 هـ.ق، روی داد؛ بهره‎گرفته‎شده از: برخی منابع.
10. در همۀ نسخه‎های چاپی الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سدّوا» یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در بحار الأنوار آمده است، به «شدّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
11. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
12. الیقین، ص 3-421، ب 157؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
13. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لایحجّوا» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در بحار الأنوار آمده است، به «لاتحجّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
14. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «عسل» یافت می‌شود که به «عسقل» اصلاح و ترجمه گردید.
 15. الأمالی، مفید، ص 5-64، المجلس 7، ح 10؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
16. بنگرید: قرآن کریم، سورۀ مریم، آیۀ 25.
17. الأُصول الستّة عشر، ص 4-353، من نوادر علیّ ابن أسباط، ح 31؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
18. فروع الکافی، ج 8، ص 42-36، کتاب الروضة، ح 7؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
19. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لخروجی» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در حدیثی مانند این که در کفایة الأثر، ص 266 آمده است: «ألا و إنّ لخروجه علامات عشرة...»، به «لخروجه» اصلاح و ترجمه گردید.
20. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «تحریف الرایات» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) نقل‌شده در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 آمده است، به «تخریق الزوایا» اصلاح و ترجمه گردید. مقصود از «شکافتن کنُجها» پدیدیدآوردن پناهگاههاست.
21. در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) که در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 نقل شده، آمده است: «بستن مسجدها چهل شب»، و بنا بر آن‌چه هویداست، مرادش بستن مسجدهای کوفه در روزهای یورش سپاه سفیانی بر آن شهر و فرودآمدنشان در آن‌جاست. 
22. مراد از «فروبردنی» در این‌جا، فروبردن شهر حَرَسْتا در شمال شرقی دمشق و فروبردن سپاهی از سفیانی در بَیْدای مدینه است.
23. بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «پرتاب‌کردنی در خراسان» در این‌جا، باراندن سنگها و شهاب های آسمانی بر شهر هَرات است که از سرزمینهای خراسان در شمال غربی افقانستان می‌باشد.
24. مراد از «حق» در این‌جا همان بهره و نصیب است، و حقِّ امام سرپرستی بر مردم می‎باشد.
25. مشارق أنوارالیقین، ص 262، خطبة الافتخار؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
26. إلزام الناصب، ج 2، ص 161، خطبة البیان 1؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
27. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
28. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
29. در همۀ نسخه‎ های چاپی بحار الأنوار و کمال الدین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سنة» یافت می‎شود که به «ستّة» اصلاح و ترجمه گردید.
30. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
31. مرادش آن است: میان نیروهای خزر یورشگر با فرماندهی شروسی و نیروهای کوفی پاسداری‌کننده با رهبری شیصبانی و همتایانش نبردی خاهد بود، و آن‌دو همان دو گروه نابود شونده‌اند که در دنبالۀ حدیث به آنان اشاره شده است.
32. بحار الأنوار، ج 52، ص 6-45، ب 18، ح 32، با نقل از: کمال ‏الدین؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
33. در این باره بنگرید: لسان العرب، درگاه «شصب».
34. سخن نویسنده.
35. بهره ‎گرفته‎ شده از: منابع گوناگون.
36. الکتاب المصنّف، ج‌ 7، ص‌ 501، ح 37543؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
37. کمال الدین، ص 346، الجزء 2، ب 33، ح 33؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
38. دلائل الإمامة، ص 487، ح 485؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
39. الفتن، ص 238، الجزء 5، دنبالۀ ح 937؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۰ ، ۱۳:۵۱
خادم گمنام