آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

آدرس کانال آخرالزمان در ایتا https://eitaa.com/joinchatakheruzzaman
آدرس کانال آخرالزمان در تلگرام https://t.me/joinchatakheruzzaman

بایگانی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهاب سنگ و ستاره دنباله دار» ثبت شده است

پخش ‎شدن دود از آسمان در آخرالزّمان

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۱۴ ب.ظ


پخش شدن دود از آسمان از نشانه‎ های نزدیک‎ شدن زمان قیام امام مهدی(علیه السلام) است.

خداوند متعالی فرمود:

چشم به راه روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد* که مردم را فرامی‎گیرد، این شکنجه‌ای دردناک است*.(1)

بنا بر آن‎چه هویداست، مراد از «دودی آشکار» در این آیه، دودی است که در آسمان پخش می‎شود، در پی برآمدن بزرگ‎ ستاره‎ای دنباله‎ دار در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی (علیه ‎السّلام)، پس از رفتنش درون پوشش گازی زمین و سوختن و شعله‎ ورشدن و فروافتادنش در مشرق، و دود از نشانه‎ های رستاخیز نیست، ولی برخی روایات اسلامی که از آنها گمان می‎رود دود پس از قیام قائم و فرود عیسی مسیح(علیهماالسّلام) خاهد بود، از درهم ‎آمیختگی یا پیش‎ و پس ‎کردن برخی بخشهایشان تهی نیستند، و خداوند داناتر است. 
 
از حُذَیْفَة ابن اَسِید روایت شده است که گفت: رسول خدا(صلّى‌ الله ‎علیه [وآله] و سلّم) نزد ما آمد و ما در بارۀ «ساعت» گفتگو می‎کردیم، فرمود:

هرگز ساعت برپا نخاهد شد، تا آن‎که ده نشانه را ببینید: پس، یاد کرد دجّال، دود، یأجوجوج و مأجوج، برآمدن خُرشید از غروبگاهش، جنبنده، فرود عیسی پسر مریم(علیه‌السّلام)، فروبردنی در مشرق، فروبردنی در مغرب، فروبردنی در جزیرۀ عربها و آتشی که مردم را می کوچاند.(2)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) می‌باشد.

از حذیْفَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى‌ الله‎ علیه [وآله]و سلّم) فرمود:

... پس، عیسی به بیت المقدس بازمی‎گردد و مؤمنان با وی‎ اند، در آن هنگام، دود آشکار می‎شود. گفتم: ای رسول خدا نشانۀ دود چیست؟ فرمود: برای آن سه صدای بلند شنیده می‎شود و دودی میان مشرق و مغرب را پُر می‌کند؛ ولی مؤمن سرماخُردگی‌ای به او می‌رسد، ولی کافر مانند مست می‎شود، دود در دو سوراخ بینی، دو گوش، دهان و پشتش می رود... .(3)

... «چشم به راه روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد»(4)

... از رسول خدا(صلّى‌ الله ‎علیه [وآله]و سلّم) روایت شده است:

نخستین نشانه‎ ها دود است ... حذیفه گفت: ای فرستادۀ خدا، دود چیست؟ پس، رسول خدا(صلّى‌ الله ‎علیه [وآله]و سلّم) آیه را خاند و فرمود: میان مشرق و مغرب را پُر می‎کند، چهل روز و شب می‎ماند... .(5)

از اَرْطَاَه روایت شده است که گفت:

آتشی یا دودی در مشرق چهل شب خاهد بود.(6)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى ‎الله‎ علیه ‎و آله) یا بهره‎ گرفته‎ شده از آنها باشد، اگرچه اَرْطَاَة ابن مُنْذِر تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

بنا بر آن‌چه هویداست، آغاز پخش‌شدن دود از آسمان در چهل شب، پس از برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار از مشرق در ماه رمضان پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎ السّلام) و پایانش در ماه شوّال خاهد بود.
-------------------------------------------------------

1. قرآن کریم، سورۀ دخان، آیۀ 11-۱٠؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2.  الزهد و الرقائق، ابن مبارک، ص 60-559، ح 1606؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. السنن الواردة فی الفتن، ص 276، الجزء 5، ب 103، دنبالۀ ح 597؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. قرآن کریم، سورۀ دخان، آیۀ ۱٠؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. الکشّاف، ج 4، ص 272، سورۀ دخان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
6. الفتن، ص 428، الجزء 9، دنبالۀ ح 1360؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۱۴
Admin

کعب الأحبار گفته است:

... هر گاه آشوب را در سرزمینهای شام ببینی، مرگ و مردن است، و بَنِی اَصْفَر (رومیان) جنبش می کنند و به سرزمینهای عربها می رسند. پس، میان آنان (رومیها و عربها) نبردهایی خاهند بود(1).

حُذَیْفه گفت:

... گفتم: بنی اصفر چه کسانی اند ای رسول خدا؟ فرمود: رومیان...(2)، و نویسنده می گوید: عربها رومیان را «بَنِی اَصْفَر» -پسران مرد زرد- می نامیدند؛ زیرا آنان چنین می پنداشتند که پدر نخست رومیها که همان روم است، مردی زردپوست بود(3).

از روایت وَلِید پسر مُسْلِم بهره گرفته می شود که ترکها و رومیان، در پیِ گردش ستاره ای دنباله دار در کرانه های آسمان از ماه صفر تا رجب سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، درون سرزمینهای عربی می آیند.

وَلید گفته است:

... بی گمان، ستاره ای که از نشانه هاست، ستاره ای می باشد که در صفر و در دو ربیع یا در رجب در کرانه ها می گردد، و هنگام آن رویداد، خاقان با ترکها می رود، و در پیِ او رومیان اند که با پرچمها و صلیبها آشکار می شوند(4).

«خاقان» واژه ای ترکی است که در روزگاران کهن لقب پادشاه ترکان بود، و بنا بر آن چه هویداست، در این حدیث، مراد از «خاقان» همان رئیس جمهوری کشور ترکیه است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوب شرقی این کشور می گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می روند، و مقصود از «رومیان»، نیروهایی مسیحی اند که از سرزمینهایی مانند اروپا، امریکا و استرالیا به اسکندریّه در شمال مصر، رَمْلَه در شمال فلسطین، حِمْص در غرب سوریه و دشت عُمْق، میان حَلَب و اَنْتاکِیَه، در شمال غربی سوریه و قَرْقِیسِیا در شرق این کشور می آیند.

محیی الدّین ابن عربی با سندهایش از کتاب ابن‏ عصمه گزارش کرده است:

... پس، در آن زمان زمامدار مغرب(5) با سپاهی بسیار و لشکریانی انبوه جنبش می کند، و در شرق و غرب فرود می آیند ... پس، خبر آن رویداد به رومیان می رسد، و در ناوگانهای دریایی بزرگ جنبش می کنند و کناره های دریا را می گشایند ... سپس سفیانی با لشکرهایی بزرگ برمی شورد ... سپس مهدی برمی شورد...(6).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه راوی آن را به وی نسبت نداده است.
 
بنا بر آن چه هویداست، مراد از «زمامدار مغرب» در این روایت، همان اَعْرَجِ کِنْدِی رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان آفریقایی در لیبی است که سپاهش را به مصر می آورد، و آنان را با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی برای نبرد سوی فلسطین، اُردن و سوریه می فرستد، و مقصود از «رومیان» در بسیاری از روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان، همان اروپاییان و بسیاری از آمریکاییان و استرالیاییها می باشند که از فرزندان رومیان اند، و «کناره های دریا» در این جا همان کناره های دریای مدیترانه است. 
—--------------------------------------------------- 

1. التشریف بالمنن، ص 263، فتن سُلَیْلی، ب 50، ح 382 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. الفتن، ص 300-299، جزء 5، ح 1165 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
4. الفتن، ص 152، جزء 3، دنبالۀ ح 620 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. در نسخۀ چاپی محاضرة ‏الأبرار پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «الغرب» یافت می شود که به «المغرب» اصلاح و ترجمه گردید.
6. محاضرة ‏الأبرار، ج 1، ص 3-341 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم https://telegram.me/joinchatakheruzzaman

آخرالزّمان
بررسی راهبردی رویدادهای آخرالزّمان
با بهره گیری از: آیات، روایات و پیشگوییها

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۵۴
Admin

صفر دومین ماه از ماههای دوازده‌گانۀ سال هجری قمری نزد مسلمانان است، و از برخی روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می‌شود که هر گاه خدای متعالی بخاهد امام مهدی-علیه‌السّلام- را بر جهانیان چیره کند، میان آنان، به‌ویژه مسلمانان، جنگهایی پایدار و آشوبهایی فراگیر را در بازه‌ای یک‌ساله پیش می‌اندازد که از صفر سال پیش از قیام امام آغازیده، و در صفر پس از قیامش پایان‌داده می‌شوند، و چنین می‌نماید که آغاز جنبشهای اصهب مروانی در عراق و اعرج کندی در لیبی و عثمان سفیانی در سوریه همان آغاز آشوبها و جنگهایی باشند که در این بازۀ زمانی روی می‌دهند، و برخی پژوهشگران باور دارند که شوریدن ترکها بر ارمنیها در قفقاز جنوبی آغاز آن جنگها و آشوبها است، و خداوند داناتر است.

در این‌جا شایان اشاره است که ماه صفر در روزگار نادانی عربها به بدشگونی شناخته شده بود، و عربها باور داشتند که صفر ماه فرودآمدن ناشادمانیها و ناخُشایندها است، و افسوس این‌که آن باور نادرست میان مسلمانان تا روزگار کنونی ما نیز پخش شده است، به گونه‌ای که بسیاری از ایشان می‌گویند که صفر ماهی بدشگون است، به‌ویژه واپسین روز چهارشنبۀ آن. پس، از سفرکردن در صفر یا پیوند زناشویی در آن خُدداری می‌کنند، در حالی که از پیامبر و خاندانش-صلوات‌الّاه‌علیهم- چیزی که نشانگر ناخجستگی این ماه یا برخی روزهایش باشد، به ما نرسیده است، مگر برخی روایتهایی که در بارۀ رویدادهای صفر پیش از ظهور امام مهدی-علیه‌السّلام- آمده‌اند، و آن نیز برایِ مؤمنان چشم‌به‌راه نیکو است.
 
از کتاب عبدالّاه ابن بَشّار، شیرخُرده(۱) با حسین-علیه‌السّلام-، روایت شده است:

هر گاه خداوند بخاهد خاندان محمّد را چیره گرداند، جنگ را از صفر تا صفر پیش می‌اندازد، و آن، در آستانۀ قیام مهدی-علیه‌السّلام- است.(۲)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه عبدالّاه ابن بَشّار ابن ابی عَقِب دُئْلی لَیْثی، شاعر مشهور و دارندۀ قصیدۀ مَلاحِم، آن را به وی نسبت نداده است.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌[وآله]وسلّم- فرمود:

مرگی(۳) در صفر خاهد بود... .(۴)

بی‌گمان رسول خدا-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- در این روایت از روی‌دادن مرگی در ماه صفر خبر داده است، و هرچند ما آشکارا نمی‌دانیم که این مرگ برای چه چیزی و برای چه کسی یا کسانی و در چه جایی روی می‌دهد، گمان می‌رود که آن مرگ خُد به خُدِ مردی بلندپایه میان مسلمانان یا مرگ بسیاری از مسلمانان در پیِ جنگی است که در سرزمینهایشان روی می‌دهد، و خداوند داناتر است.
 
شایان یادآوری است، هنگامی که ما به نوشتار همۀ این حدیث برمی‌گردیم، می‌بینیم که در گزارش برخی سخنانش پیش‌وپس‌انداختنی روی داده است، و از آن‌چه پس‌انداخته شده است، سخن «مرگی در صفر خاهد بود» می‌باشد، در حالی که آن، به رویدادی در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- در ماه محرّم اشاره می‌کند.

بر پایۀ آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت‌شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرو می‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

از ابن مسعود روایت شده است که گفت:

در صفر نشانه‌ای خاهد بود، و ستاره‌ای که برای وی دنباله‌هایی‌اند، پدیدار(۵) می‌شود.(۶)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه عبدالّاه ابن مسعود صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
 
از روایت وَلِید ابن مُسْلِم و جز آن بهره گرفته می‌شود که ترکها و رومیان، هنگام گردش ستاره‌ای دنباله‌دار در کرانه‌های آسمان از ماه صفر تا رجب پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، درون سرزمینهای کردی و عربی می‌روند.

ولید گفته است:

... جز این نیست که ستارۀ نشانه‌ها ستاره‌ای است که در صفر و در دو ربیع یا در رجب در کرانه‌ها می‌گردد، و در آن هنگام، خاقان با ترکها می‌رود، در پیِ او رومیان آشکارشونده با پرچمها و صلیبها می‌روند.(۷)

«خاقان» واژه‌ای ترکی است که در روزگاران کهن لقب پادشاهان ترکها بود، و بنا بر آن‌چه هویداست، مراد از «خاقان» در این حدیث، واپسین فرمانروای ترکیه در آخرالزّمان است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوبی این کشور می‌گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می‌روند، و مقصود از «رومیان آشکارشونده با پرچمها و صلیبها»، نیروهایی مسیحی‌اند که از سرزمینهای رومیان، مانند اروپا و آمریکا، به دشت عُمْق، میان حَلَب و اَنْتاکِیَه، در شمال غربی سوریه، قَرْقِیسِیا در شرق این کشور و حِمْص در غرب سوریه و رَمْلَه در شمال فلسطین و اسکندریّه در شمال مصر می‌آیند.

از ذی قَرَبات(۸) روایت شده است که گفت:

مردم در صفر ناسازگاری می‌کنند، و به چهار تن می‌گرایند: مردی در مکّه پناهنده، و دو مرد در شام که یکی از آن دو سفیانی و دیگری کبودچشم و زردی آمیخته با سرخی و سپیدی از فرزندان حَکَم است، و مردی از زیندگان مصر که [کوتاه‎ قدّی](۹) بسیار زورگو است، پس آنان چهار تن می‌باشند. مردی از کِنْدیان خشمگین می‌شود و سوی کسانی که در شام‌اند، می‌رود و سپاه را به مصر می‌آورد. پس آن بسیار زورگو کشته می‌شود و مصر چون پاشیده‌شدن سرگین شتر پاشیده می‌شود. سپس [سفیانی سپاهی را](۱۰) سوی کسی که در مکّه است، می‌فرستد.(۱۱)

 

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه ذو قَرَبات حِمْیَری صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «مردی در مکّه پناهنده» در این حدیث، امام مهدی-علیه‌السّلام- است که پس از پنهان‌شدنی دراززمان، در ماه محرّم سال قیامش، در مدینه آشکار می‌شود، و هنگامی که سپاه سفیانی به این سرزمین می‌رسد، و می‌خاهند وی را دستگیر کنند و بکشند، او بر جان خِیش نگران می‌شود و سوی مکّه می‌گریزد و به کعبه پناه می‌برد.
 
بدان که «پناهنده» از ویژگیهای امام مهدی-علیه‌السّلام- می‌باشد، و بر کسی که از زبان عربی آگاه است، پوشیده نیست که پناهنده در این‌جا معنایش «پناهنده به کعبه در آینده» می‌باشد، و از این حدیث و دیگر احادیث اسلامی بهره گرفته می‌شود که پیروان امام مهدی-علیه‌السّلام- هنگامی که برخی نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان ظهورش را در ماه صفر پیش از قیامش می‌بینند، با برخی نشانه‌هایی که پیشتر دیده‌اند، چشم‌به‌راه ظهور و قیامش در ماه محرّم سال قیامش می‌شوند.

«سُفْیانِی» همان عُثْمان ابن عَنْبَسَه شامی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- رهبری جنبشی را در سوریه می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

«دیگری کبودچشم و زردی آمیخته با سرخی و سپیدی از فرزندان حَکَم» همان اَصْهَب مَرْوانِی، رهبر زیندگان جزیره(۱۲) و عراق(۱۳) و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد مَرْوان حِمار پسر محمّد پسر مروان پسر حکم پسر ابو عاص پسر اُمیّه در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- رهبری جنبشی را در سرزمینهای جزیره و عراق می‌پذیرد، و در رجب یا نزدیکش بر بغداد، سپس بر بیشتر سرزمینهای کشور عراق چیره می‌شود، و با هاشمی شَیْصَبانِی شورشگر در کوفه پیمان می‌بندد، و سپاهش با فرماندهی عَوْف سُلَمِی با ایران می‌جنگد، و بر سوریه یورش می‌برد.

بر پایۀ آن‌چه هویداست، «مردی از زیندگان مصر که کوتاه‎ قدّی بسیار زورگو است»(۱۴) همان واپسین کسی است که پیش از یورش سپاه شورشیان آفریقایی از لیبی بر این سرزمین و بر پا خاستن ابقع فهری مصری در آن‌جا، مصر را فرمانروایی می‌کند؛ پس او کسی است که با دست آن سپاه یا با دست گروهی از مصریان سَلَفی‌ای که به این سپاه می‌پیوندند، کشته می‌شود.

«مردی از کِنْدیان» همان عبدالرحمان اَعْرَج کِنْدِی رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان آفریقایی در آخرالزّمان است که چندماهی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- رهبری جنبشی را در لیبی و پیرامونش می‌پذیرد، و در جمادی آخر یا نزدیکش در آن‌جا برمی‌شورد، سپس سپاهش را به مصر می‌آورد، و آنان را با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی مصری برای نبرد سوی فلسطین، اردن و سوریه می‌فرستد.

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب-علیه‌السّلام- فرمود:

سه پرچم ناسازگاری می‌کنند: پرچمی در مغرب، وای بر مصر از آن‌چه(۱۵) در آن‌جا فرود می‌آید از آنان (مغربیها)، و پرچمی در جزیره، و پرچمی در شام؛ آشوب یک‌سالی میان آنان پایدار می‌شود... .(۱۶)

بی‌گمان امام علی-علیه‌السّلام- در این روایت از روی‌دادن آشوبهایی خبر داده است که یک‌سالی میان نیروهای اعرج کندی از لیبی و نیروهای اصهب مروانی از جزیرۀ عراقی و نیروهای عثمان سفیانی از سوریه پایدار می‌مانند، و از برخی احادیث اسلامی بهره گرفته می‌شود که آشوبها میان پرچمداران سه‌گانه از ماه صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- آغازیده می‌شوند، و در صفر پس از قیامش پایان‌داده می‌شوند.

از شَهْر ابن حَوْشَب روایت شده است که گفت:

... در صفری از صفرها هر بسیار زورگویی در جایگاه گردآمدن رودها کشته می‌شود.(۱۷)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه شهر ابن حوشب تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «صفری از صفرها» در این روایت، صفری است که در پیِ محرّمی می‌آید که امام مهدی-علیه‌السّلام- در آن ماه در مکّه قیام می‌کند، و مقصود از «جایگاه گردآمدن رودها»، سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن دو می‌باشند که کشتارگاه بسیاری از بسیار زورگویان در آخرالزّمان‌اند.

ابو بَصِیر از ابو عبدالّاه [صادق]-علیه‌السّلام- روایت کرده و گفته است: از او در بارۀ رجب پرسیدم؟ فرمود:

آن ماهِ یادآوری است که عربهای روزگار نادانی آن را بزرگ می‌داشته‌اند، و آن را ماه ناشنوای خدا می‌نامیده‌اند(۱۸). گفتم: شعبان؟ فرمود: کارها در آن شاخه شاخه می‌شوند. گفتم: رمضان؟ فرمود: ماه خدا است، و در آن به نام زمامدارتان و نام پدرش بانگ زده می‌شود. گفتم: پس شوّال؟ فرمود: کار گروه در آن پراکنده می‌شود. گفتم: پس ذی قعده؟ فرمود: در آن می‌نشینند(۱۹). گفتم: پس ذی حجّه؟ فرمود: آن ماهِ خون است. گفتم: پس محرّم؟ فرمود: در آن حلال حرام، و حرام حلال‌کرده می‌شود. گفتم: صفر و ربیع؟ فرمود: در آن دو رسوایی‌ای سخت زشت و کاری بزرگ است. گفتم: جمادی؟ فرمود: در آن گشودن است از آغازش تا پایانش.(۲۰)

بر پایۀ آن‌چه هویداست، مراد از «کارها» در این حدیث، کارهای بنی عبّاس می‌باشد، و «زمامدارتان» همان امام مهدی-علیه‌السّلام- است، و مقصود از «گروه»، فرمانروایان بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.

در پایان این گفتار برای شما روشن می‌کنم که بر پایۀ برخی روایات اسلامی، در آخرالزّمان میان مسلمانان آشوبها و جنگهایی پدیدار می‌شوند که هجده سال پایدار می‌مانند، و در واپسین سال، از صفر تا صفر در آستانۀ قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، آشوبها و جنگها همۀ سرزمینها و مردمان را فرا می‌گیرند و سختر می‌شوند، به گونه‌ای که پایدار و ناگسستنی خاهند شد.

از بَزَنْطِی روایت شده است که امام رضا-علیه‌السّلام- فرمود:

پیشاپیش این رویداد کشتاری بسیار ریشه‌برانداز(۲۱) است. گفتم: بسیار ریشه‌برانداز چیست؟ فرمود: پایداری است که سست نمی‌شود.(۲۲)

مراد امام رضا-علیه‌السّلام- از سخنش: «این رویداد»، قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- است.
--------------------------------------------------------- 

۱. بی‌گمان در برخی روایات اسلامی آمده است که «حسین-علیه‌السّلام- از فاطمه-علیهاالسّلام- و از زنی دیگر شیر نخُرد»، و در هیچ روایت و تاریخی یافت نمی‌شود که عبدالّاه ابن بشّار و امام حسین-علیه‌السّلام- از یک پستان شیر خُرده باشند، مگر در این سخن، و شاید مراد گوینده‌اش آن باشد که آن دو را یک دایه پرورش داده است.
۲. الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۸۵، ب ۱۱، ف ۱۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «صوت» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در المستدرک علی الصحیحین آمده است، به «موت» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. الفتن، ص ۱۴۹، الجزء ۳، ح ۶۱۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یبتدأ» یافت می‌شود که به «یتبدّی» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الفتن، ص ۱۴۸، الجزء ۳، ح ۶۰۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الفتن، ص ۱۵۲، الجزء ۳، دنبالۀ ح ۶۲۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. در نسخۀ چاپی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «ذی قریات» یافت می‌شود که به «ذی قربات» اصلاح و ترجمه گردید.
۹. میان دو چنگک از افزوده‌های ما است که آن را از روایت دیگری از ذی قربات مانند این روایت که در «الفتن، ص ۱۹۶، الجزء ۴، ح ۸۰۱» آمده است، گرفته و ترجمه کرده‌ایم.

۱۰. میان دو چنگک از افزوده‌های ما است که آن را از روایت دیگری از ذی قربات گرفته‌ایم که گفته است: «پس هر گاه سفیانی به کسی که در مصر است برسد، سپاهی را سوی کسی که در مکّه است، می‌فرستد، و مدینه را سخت‌تر از حَرَّه ویران می‌کنند تا آن‌که به بَیْدا رسیدند فرو برده می‌شوند»؛ الفتن، ص ۲۲۷، الجزء ۵، ح ۸۹۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الفتن، ص ۱۹۸، الجزء ۴، ح ۸۰۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. جزیره بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات از جنوب شرقی ترکیه و شمال و شرق سوریه تا درون عراق است، و مراد از «جَزِیرَه» در این‌جا، بیشتر سرزمینهای جزیره می‌باشد که درون کشور عراق جای دارد، و از مَوْصِل در شمال تا تَکْرِیت بر کنارۀ باختری دجله و حَدِیثَه بر کنارۀ خاوری فرات کشیده می‌شود؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۳. مقصود از «عِراق» در این‌جا، بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن دو است که از سامَرّا بر کنارۀ خاوری دجله و هِیْت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می‌شود و تا آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بَصْرَه در شمال کویت کشیده می‌شود؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۴. برخی پژوهشگران گمان می‌کنند که این مرد همان عبدالفتّاح سِیسِی رئیس جمهوری کنونی مصر است که نماد زمامداران سکولار ستیزه‌گر با گروههای سَلَفی (گذشته‌گرا) مانند گروه اِخوانِ مسلمین و داعش می‌باشد، و خداوند داناتر است. زمامداران سکولار کسانی‌اند که نه باورهای دینی را پشتیبانی و نه با آنها ناسازگاری می‌کنند.
۱۵. در همۀ نسخه‌های چاپی عقد الدرر نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۶. عقد الدرر، ص ۷-۱۲۶، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. الملاحم، ص ۱۶۶، ب ۱۸، ح ۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. بر کسی که به تاریخ روزگار نادانی عربها می‌نگرد پوشیده نمی‌ماند که آنان واژۀ «الّاه» را به کار می‌برده‌ و او را باور می‌داشته‌اند، ولی ایشان برای «الّاه» همبازانی می‌گرفتند و بتها را در کنار «الّاه» می‌پرستیده‌اند. و جوهری در الصِّحاح گفته است: «مردم روزگار جاهلیّت رجب را ماه ناشنوای خدا می‌نامیده‌اند. خلیل گفته است: جز این نیست که به آن نام نامیده شده است، چون در آن ماه صدای یاریخاهی و کارزاری و برخُرد جنگ‌افزاری شنیده نمی‌شده است؛ زیرا آن از ماههای حرام است».
۱۹. در نسخۀ چاپی سرور أهل الإیمان پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یقاعدون» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در بحار الأنوار آمده است، به «یقعدون» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۰. سرور أهل الإیمان، ص ۴۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۱. در همۀ نسخه‌های چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا و پس از آن «بَیُوح» و «البیوح» یافت می‌شوند که سازگار با آن‌چه در روایتی دیگر مانند این روایت که در بحار الأنوار آمده است، به «بَؤُوح» و «البؤوح» اصلاح و ترجمه گردیدند. 
۲۲. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲، ب ۲۵، ح ۶، با گزارش از: قرب الإسناد؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان 
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۸ ، ۱۶:۳۰
Admin

ربیع اوّل و ربیع آخر سومین و چهارمین ماه از ماههای دوازده گانۀ سال هجری قمری نزد مسلمانان‌اند، و از برخی روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان بهره گرفته می‌شود که در این دو ماه، گردش ستارۀ دنباله‌داری که از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد، مانند پیشتر، در کرانه‌های آسمان پایدار خاهد بود، و میان مردم، به ویژه مسلمانان در سرزمینهای اسلامی، جنگها سخت و آشوبها فراگیر می‌شوند، و بسیاری از گروهها، مانند رومیان، فرنگیان، روسها، ترکها، خزرها، عربها، بربرها، فارسها، کردها، بلوچها، خراسانیان، هندیان، سندیان، چینیان، کره‌ایها و ژاپنیها، گرفتار آن دو می‌شوند.

بنا بر آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، از ماه صفر تا رجب پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن که در ماه شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و گردش می‌چرخد و اندک اندک درون هوای فشردۀ پیرامونش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبِ پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهای بسیاری بر روی زمین فرومی‌باراند و مایۀ سختیها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

از روایت وَلِید پسر مُسْلِم و جز آن بهره گرفته می‌شود که ترکها و رومیان، هنگام گردش ستاره‌ای دنباله‌دار در کرانه‌های آسمان از ماه صفر تا رجب پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، درون سرزمینهای کردی و عربی می‌روند.

ولید گفته است:

جز این نیست که ستارۀ نشانه‌ها ستاره‌ای می‌باشد که در صفر و در دو ربیع یا در رجب در کرانه‌ها می‌گردد، و در آن هنگام، خاقان با ترکها می‌رود، در پیِ او رومیان آشکارشونده با پرچمها و صلیبها می‌روند(1).

 «خاقان» واژه‌ای ترکی است که در روزگاران کهن لقب پادشاهان ترکها بود، و بنا بر آن‌چه هویداست، مراد از «خاقان» در این حدیث، واپسین رئیس‌جمهوری ترکیه در آخر الزّمان است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوبی این کشور می‌گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می‌روند، و مقصود از «رومیان آشکارشونده با پرچمها و صلیبها»، نیروهایی مسیحی‌اند که از سرزمینهای روم، مانند اروپا، آمریکا و استرالیا به دشت عُمْق، میان حَلَب و اَنْتاکِیَه، در شمال غربی سوریه، قَرْقِیسِیا در شرق این کشور و حِمْص در غرب سوریه و رَمْلَه در شمال فلسطین و اسکندریّه در شمال مصر می‌آیند.

ابو هُرَیْرَه از پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم) روایت کرده است که فرمود:

... سپس گروهها در دو ماه ربیع با هم درگیر می‌شوند...(2).

بنا بر آن‌چه هویداست، رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در این روایت از روی‌دادن ناسازگاریها و درگیریها در دو ماه ربیع اوّل و ربیع آخر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، میان گروهها و دسته‌های گوناگون در جهان، به ویژه سرزمینهای اسلامی از مَرّاکُش در مغرب تا سین کیانگ در مشرق، خبر داده است، و خداوند داناتر است.

شایان یادآوری است، هنگامی که ما به نوشتار همۀ این حدیث بازمی گردیم، می بینیم که در نقل برخی سخنانش پیش و پس انداختنی روی داده است، و از آن‌چه پس‌انداخته شده است، سخن «سپس گروهها در دو ماه ربیع با هم  درگیر می‌شوند» می‌باشد، در حالی که آن، به رویدادی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در ماه محرّم اشاره می‌کند.
------------------------------------------------------------ 
1. الفتن، ص 152، الجزء 3، دنبالۀ ح 620 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. الفتن، ص 149، الجزء 3، ح 611 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۳:۴۷
Admin

عبداللّه های سه گانه در آخر الزّمان (بخش 7)

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۲۳ ب.ظ

عبدالله سفیانی یکی از پرچمداران سه گانه در شام

از کعب روایت شده است که گفت:

سوی فرات،در کنار شام یا کمی پس از آن، جایگاه گردآمدنی بزرگ خاهد بود؛ پس، بر سر داراییها کارزار می کنند، و از هر نه تن هفت تن کشته می شوند، و آن، پس از صدای سخت فروافتادن چیزی سنگین و سست شونده در ماه رمضان، و پس از جداشدن سه پرچمی است که هر کدام از آنان پادشاهی را برای خُدش می خاهد، و در ایشان مردی می باشد که نامش عبدالله است(1).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه کعب الأحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «جایگاه گردآمدنی بزرگ خاهد بود؛ پس، بر سر داراییها کارزار می کنند»، گردآمدن سپاهیانی فراوان در قرقیسیا و کارزارشان بر سر گنجی از تلاست که فرات نمایانش می کند. 

مقصود از «صدای سخت فروافتادن چیزی سنگین»(2) در این جا، صدایی سخت است که در پی فروافتادن شهابی بزرگ از آسمان در مشرق زمین شنیده می شود، هنگام برآمدن خُرشید در مکّه، در صبح روز جمعه نیمۀ ماه رمضان سالی که امام مهدی(علیه السّلام) در آن به پا می خیزد.

از برخی خبرها بهره گرفته می شود که «سست شونده» در این جا وصف برای موصوفی مُقَدَّر است که «زمین» باشد، و مراد از آن، شهر حَرَسْتا پیرامون دمشق و آبادی جابِیَه در دوردستهای آن است که در ماه رمضان سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) فروبرده می شوند، یا آن در این جا وصف برای موصوفی مُقَدَّر است که «آسمان» باشد، و مقصود از آن، شهابی بزرگ است که از آسمان فرومی افتد، چنان که در سخن خداوند متعالی آمده است: «و آسمان بشکافد، پس، آسمان در آن روز سست شونده است»(3)، و خداوند داناتر است.

مقصود از «سه پرچمی» در این روایت، پرچم اصهب مروانی از جزیره و عراق، پرچم ابقع فِهْری از مصر و پرچم عثمان سفیانی از سوریه است، و «عبدالله» همان عثمان سُفْیانِی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخر الزّمان است.
----------------------------------------- 

1. الفتن، ص 4-233، جزء 5، ح 923 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. بهره گرفته شده از: برخی فرهنگهای واژگان عربی.
3. قرآن کریم، سورۀ حاقّه، آیۀ 16 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور 
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۲۳
Admin

پیامدهای نزدیکی بهرام و کیوان در آخرالزّمان

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ب.ظ

دو ستارۀ بهرام (مرّیخ) و کیوان (زحل) هر دو سال یک بار به هم نزدیک می شوند، و گاهی این نزدیکی دقیق می باشد، و نزد منجّمان کهن، نزدیکی دقیق آن است که دو ستاره، در یک برج، با یک درجه و دقیقه گرد آیند، و بنا بر سخن دانشمندان نجوم نوین، نزدیکی دقیق آن است که دوری میان دو ستاره، در دیدگاه بینندۀ زمینی، کمتر از پنج درجۀ نجومی باشد.

بنا بر آنچه امام علی‏(علیه السّلام) از آن خبر داده است و آنچه در دیگر احادیث اسلامی یافت می شود، بی گمان، پس از واپسین نزدیکیِ دقیقی که میان بهرام و کیوان پیش از ظهور امام مهدی‏(علیه السّلام) روی می دهد، تکانها و زمین لرزه ها بسیار و پیاپی می شوند، و سپاه هاشمی چینی با فرماندهی شعیب تمیمی خراسانی، با پرچمهایی سیاه و کوچک، از سمرقند سوی عراق می آیند و بخشهای راهبردیش، مانند بصره، بغداد و سرزمین بابل، بویژه شهر کوفه، را می گیرند، و سپاهیان سفیانی و دیگر دشمنان امام مهدی‏(علیه السّلام) را نابود می کنند، و زمینۀ زمامداری آن بزرگوار در این سرزمین و دیگر جاها را فراهم می سازند.

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، فرمود:

... آگاه باشید، برای شما، پس از زمانی، چیز نو و شگفتی خواهد بود که با آن، برخی گفتارهای

من را خواهید دانست، و برای شما برهانهای گوناگون و  درستی آنها، هنگام درخشیدن

بهرام و کیوان با نزدیکیِ دقیق، آشکار خواهد شد. در این هنگام، تکانها و لرزشها

پیاپی روی خواهند داد، و از کنارۀ جیحون سوی بیابان بابل پرچمهایی روی می آورند...(1).

جَیحُون یا آمُو دَرْیا پرآبترین رود آسیای میانه است که از کوههای هندوکُش و کوههای پامِیر سرچشمه می گیرد، و بخشی از مرزهای طبیعی افقانستان و تاجیکستان را پدید می آورد، و پس از آنکه از افقانستان بیرون می آید، از مشرق ترکمنستان می گذرد، و بخشی از مرزهای‌ طبیعی این کشور و ازبکستان‌ را پدید می آورد،‌ و سپس‌ به ازبکستان‌ می رود و در دریاچۀ آرال می ریزد(2).

مراد از «کنارۀ جیحون»، همان سرزمینهای جای گرفته در شمال رود جیحون اند که به آنها «فرارود» گفته می شود، و بیشتر خراسان را در بر می گیرند، و شهر سمرقند، جایگاه قیام هاشمی چینی و شعیب تمیمی خراسانی، در آن است.

یکی از دانشمندان نجوم ایران زمین، در بارۀ سخن امام علی(علیه السّلام) و رویداد نجومی یادشده، چنین می گوید:

«این سخن کوتاه امام علی(علیهالسّلام) نشانۀ چیرگی گستردۀ آن بزرگوار بر دانش نجوم -مانند دیگر دانشها- می باشد و دنیایی از اسرار در آن نهفته است. بر پایۀ احکام نجومی، مقارنۀ مرّیخ و زحل، بیشتر بر وقوع حوادث آسمانی و زمینی، مانند توفانها و زلزله ها، دلالت دارد. همچنین از تزلزل آرای مردم، پیمان شکنی، دروغ، خیانت و زیادشدن گناه خبر می دهد. نشانۀ اتّحاد دشمنان و اختلاف دوستان نیز هست، که آن خالی از خیانت، و این دور از خونریزی نخواهد بود. سرانجام، از ظاهرشدن آتش در جهان، به صورت عمودهای آتشین از آسمان و برخاستن آتش از روی زمین، حکایت می کند».

نُوسْتْرْاَدَمُوس، پیشگو و ستاره شناس مشهور فرانسوی، نیز با بهره گیری از روایات اسلامی و دانش نجوم، نزدیکی کیوان و بهرام و در پیِ آن شعله ورشدن ستاره ای دنباله دار را نشانۀ بروز دگرگونیهای آب و هوایی نابهنجار و پدید‏اری جنگها و یورشها می داند:

سالی که کیوان و بهرام به یک اندازه آتشین اند،

هوا بسیار خشک، شهاب سنگی دراز

بر اثر آتش سوزی رازآلود یک جایگاه بزرگِ شعله ور از گرمای سوزنده

بارانی کم، بادی گرم، جنگها و یورشها(3).

مراد نوسترادموس از «شهاب سنگی دراز»، همان بزرگ ستارۀ دنباله داری است که «گیسوی شیطان» نامیده می شود، و در ماه صفر سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) از سوی مشرق در آسمان پدیدار می شود، و چند ماه در کرانه ها می گردد تا آنکه میان خورشید و زمین جای می گیرد، و در ماه رمضان همان سال به زمین نزدیک می شود و گرد آن می چرخد و اندک اندک درون هوای فشردۀ پیرامونش می رود و می سوزد و شعله ور می شود و سه یا هفت شبِ پیاپی برای زمینیان نورافشانی می کند، و سختیها و ناخوشیهایی برای مردم پدید می آورد.

چنین می نماید که مراد از نزدیکی دقیق میان بهرام و کیوان در سخن امام علی(علیه السلام) و شعرهای نوسترادموس همان نزدیکی ای باشد که میان دو ستارۀ یادشده در 3 شریور 1395، 21 ذی قعدۀ 1437 برابر 24 اوت 2016 با جدایی زاویه ای 4 درجه و 21 دقیقه در برج قوس روی خواهد داد.

--------------------------------------------------------

1. مشارق أنوار الیقین، ص 266، خطبۀ تَطَنْجِیه (ترجمۀ نویسنده).

2. بهره گرفته شده از: برخی منابع.

3. نوشتارهای نوسترادموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری 4، رباعی 67 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۴
Admin

ماه صفرماه آغاز نشانه ها

شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۵ ق.ظ

در روایات آخرالزمان ازماه صفر به عنوان آغاز نشانه های ظهور حضرت یاد شده به طوری که اراده خداوند متعال برای ظهور از این ماه یاد شده درحالی که آغاز نابودی بنی عباس ،اختلاف مردم و صاحبان پرچم های سه گانه شام وحرکات ترک ها و رومی ها وهرج و مرج در عالم از این ماه می باشد در این مقاله سعی شده که به بررسی روایات ماه صفر درآخرالزمان بپردازیم البته روایت ضعیف هم داردکه نوعی تعاضد روایی آن راحل می کند.

عزیزانی که روایتی یا مطلبی درباره این ماه یافتند برای ما بفرستند.

 

ستاره دنباله داردرماه صفر

ابن مسعود قال تکون علامه فی صفر ویبتدأ نجم له ذناب.(۱)

یکی از مهمترین ظهور ستاره های دنباله داری که در روایات اخرالزمان آمده است ستاره دنباله داری است که بعد ازآن بنی عباس آخرالزمان از بین خواهد رفت . که برای نمونه به یکی از این روایات اشاره داریم:

                              

امام باقر(علیه السلام) نیز فرموده است:

… آشکار می شود اَکیَس (زیرکتر) با گروهی که به آنان اهمّیّت  داده نمی شود، دلهایشان چون پاره های آهن است، موهایشان تا شانه هایشان بوده، برای ایشان دلسوزی و بخششی بر دشمنانشان نیست، نامهایشان کنیه ها و قبیله هایشان آبادیهاست و بر ایشان لباسهایی مانند رنگِ شبِ تاریک است. اکیس این گروه را به سوی آل عبّاس رهبری می کند و دولت آنان را فراهم می سازد. پس بزرگان آن زمان را می کشند تا جایی که آن بزرگان از دست این گروه به بیابان فرار می کنند) فرار به بیابان کنایه از شدّت گرفتاری بزرگان آن زمان است.(همواره دولتشان بر قرار است تا آنکه ستارۀ دنباله دار پدیدار شود و میانشان با یکدیگر اختلاف افتد.(۲)

إنما نجم الآیات نجم ینقلب فی الآفاق فی صفر(۳)

 

همانا ستاره نشانه ها(که می توان گفت که همان ستاره ای که آغاز نشانه های ظهور است)همان ستاره ای که در آفاق حرکت وگردش خودرا در صفریا در ربیعین یادر رجب آغاز می کنددر این هنگام حرکت می کند خاقان ( فرمانروای ترکها یا چین) با ترکهاپشت سر آنها روم حرکت می کند با پرچمهای برافراشته و صلیبها.

 

شنیده شدن صوتی درماه صفر

عن النبی صلى الله علیه وسلم قال (تکون آیه فی شهر رمضان ثم تظهر عصابه فی شوال ثم تکون معمعه فی ذی القعده ثم یسلب الحاج فی ذی الحجه ثم تنتهک المحارم فی المحرم ثم یکون صوت فی صفر ثم تنازع القبائل فی شهری ربیع ثم العجب کل العجب بین جمادی ورجب(۴)

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: سر و صدائی در ماه رمضان به پا می شود که شخص خواب را بیدار می کند و شخص بیدار را می ترساند، بعد از آن گروهی در ماه شوال ظاهر می شوند، و در ماه ذی قعده جنگ و جدالی خواهند شد، در ماه ذی حجه حجاج را غارت میکنند در ماه محرم هتک حرمت هائی میشود، در ماه صفر صدائی بوجود میاید و قبیله ها در ماه ربیع به نزاع می پردازند. و العجب کل العجب‏بین جمادی و رجب.

                              

اختلاف ۴نفردرماه صفر درمکه ، سفیانی و اصهب درشام و مردی مصری که جبار است.

یختلف الناس فی صفر ویفترق الناس على أربعه نفر رجل بمکه العائذ ورجلین بالشام أحدهما السفیانی والآخر من ولد الحکم أزرق أصهب ورجل من أهل مصر جبار فذلک أربعه. (۵)

یختلف الناس فی صفر ویفترقون على أربعه نفر رجل بمکه العائذ ورجلین بالشام أحدهما السفیانی والآخر من ولد الحکم أزرق أصهب ورجل من أهل مصر جبار فذلک أربعه فیغضب رجل من کنده فیخرج إلى الذین بالشام فیأتی الجیش إلى مصر فیقتل ذلک الجبار ویفت مصر فت البعره ثم یبعث إلى الذی بمکه.(۶)

مردم در صفر اختلاف پیدا می کنند و به چهار نفر می گرایند؛مردی در مکّه: پناهنده، و دو مرد در شام: یکی از آن دو سفیانی و دیگری از فرزندان حَکَم که چشم آبی و سرخ وسفید یا کک و مکی یا همان پیسی مانند(البته به معنای شیر هم آمده) است و مردی ازاهل مصر که زورگوست؛ پس اینها چهارتایند. پس خشمگین می شودمردی از کِندَه و می شورد به سوی کسانی که در شام اند و سپاه را به مصر می آورد، در نتیجه آن جبّار کشته می شود و مصر چون پهن شتر می پاشد. سپس لشکرکشی می کندبه سوی کسی که در مکّه است.

 

جنگ صفر تا صفراول آغازظهورمهدی(عج)

إذا أراد الله أن یظهر آل محمد، بدأ الحرب من صفر إلی صفر، وذلک أوان خروج المهدی علیه السلام(۷)

هنگامی که خداوند بخواهد آل محمد را ظاهر کند جنگ از صفر تا صفر آغاز می شودو این ابتدای خروج مهدی است.

و قال: من کتاب عبدالله بن بشار رضیع الحسین علیه‏السلام اذا أراد الله ان یظهر آل محمد بدا الحرب من صفر الی صفر، و ذلک او ان خروج المهدی علیه‏السلام.(۸)

«هر گاه خداوند اراده کند که قائم آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم را ظاهر کند، ابتداء  جنگ شود از صفر تا صفر و این أوان خروج مهدی است».

 

رسوایی وامرعظیمی درماه صفر

عن أبی بصیر عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال سألته عن رجب، قال: (ذلک شهر کانت الجاهلیه تعظمه وکانوا یسمونه الشهر الأصم، قلت شعبان، قال: تشعبت فیه الأمور، قلت رمضان، قال: شهر الله تعالی وفیه ینادی باسم صاحبکم واسم أبیه، قلت شوال، قال: فیه یشول أمر القوم، قلت فذو القعده، قال: یقعدون فیه، قلت فذو الحجه، قال: ذاک شهر الدم، قلت فالمحرم، قال: یحرم فیه الحلال و یحل فیه الحرام، قلت صفر وربیع، قال: فیها خزی فظیع وأمر عظیم، قلت جمادی، قال: فیها الفتح من أولها إلی آخرها).

ابوحمزه ثمالی روایت کرده که گفت: از حضرت امام باقر علیه السلام شنیدم می فرمود: وقتی که از کشمکش و اختلافات داخلی شام اطلاع یافتید باید از شام گریخت، زیرا آشوب و جنگ در آنجاست عرض کردم: به کدام شهر فرار کنیم؟ فرمود: به مکه زیرا مکه در آنروز امن ترین شهرهاست که مردم از هر سو به انجا پناهنده می شوند. عرضکردم: کوفه چطور؟ فرمود: مردم در کوفه چه ها خواهند دید؟ مردان بسیار در آنجا کشته می شوند، مگر یک نفر شامی که سالم می ماند. ولی وای بر کسانیکه در اطراف کوفه باشند چه سختیها به انها می رسد، مردان و زنان در آنجا اسیر می شوند، آسوده ترین مردم کسانی هستند که در آن موقع از نهر فرات عبور کنند و کسانیکه اصلا در آنجا حاضر نباشند.

عرض کردم: ساکنین سواد کوفه را چطور می بینید؟ حضرت با دست مبارک اشاره کردند که خطری بانها نمی رسد. سپس فرمود: بیرون رفتن از آنجا بهتر از توقف در آنجاست. عرض کردم: این واقعه چقدر طور می کشد؟ فرمود: در یک لحظه از روز. عرض کردم: کسانی که اسیر و گرفتار می شوند چه حالی دارند؟ فرمود: باکی نخواهند داشت. زیرا بزودی مردمی که نزد اهل کوفه ارزشی ندارند آنها را نجات می دهند، و بجای دیگر نمی برند. هم در آن کتاب از ابوبصیر نقل کرده که گفت: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم ماه رجب، چا ماهی بوده است؟ فرمود: ماه رجب را مردم عهد جاهلیت بزرگ می داشتند و آنرا شهر اصم می نامیدند. سپس سایر ماهها را حضرت بدین گونه شرح داد. در ماه شعبان کارها از هم جدا شد، ماه رمضان ماه خداست، در آن ماه است که صاحب شما را بنام خود و پدرش صدا میزنند. در ماه شوال کار دشمنان ما بالا میگیرد، و در ذی العقده می نشینند ماه ذی الحجه ماه خون است که مسلمانان قربانی می کنند، و محرم ماهی است که در آن حلال حرام و حرام حلال میگردد، و در ماه صفر و بیع خواری و رسوائی و امر عظیمی روی می دهد و جمادی ماهی است که از اول تا آخر پیروزی است.

روح الله رستمیان -قم-صفر۱۴۳۳

پی نوشتها

۱-الفتن ص۶۰خطی ح۶۲۷

۲-الفتن، ص ۱۳۴، جزء ۳، ح ۵۵۲

۳-الفتن  ۱۳۴ -البته درملاحم والفتن ۴۴باب ۶۲ سید بن طاووس هم به این مضمونی آمده است

۴-ملاحم والفتن باب۶۶

۵-الفتن ۱۷۳

۶-الفتن۱۷۴

۷-معجم الاحادیث المهدی ج۳ح۷۵۶

۸-اثباه الهداءح۷۴۲-الزام الناصب ج۲ص۱۲۵

۹-کتاب مهدی موعود صفحه ۱۰۵۶

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۵
Admin