آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ سفید» ثبت شده است

پدیدارشدن گرفتاریهای نوپدید و پخش‌شدن بیماریهای واگیر در پی انجام نافرمانیها و گناهان تازه از سوی مردم از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه دعا را کم کنند، گرفتاری فرود می‌آید، و هر گاه صدقات را رها کنند، بیماریها فراوان می‌شوند... .(۱)

عبّاس ابن هِلال شامی گفته است که شنیدم رضا (علیه‌ السّلام) می‌فرمود:

هر گاه بندگان گناهانی را که انجام نمی‌دادند، پدید آورند، خداوند برای آنان گرفتاریهایی را که نمی‌شناختند، پدید می‌آورد.(۲)

ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هرگز زنا در میان گروهی پدیدار نشده است، به گونه‌ای که آن را آشکار کنند، مگر آن‌که میان آنان طاعون و دردهایی پدیدار شده‌اند که در پیشینیانشان که درگذشتند، نبوده‌اند... .(۳)

سلیمان ابن خالد گفته است که شنیدم ابو عبدالله [صادق](علیه‌السّلام) می‌فرمود:

پیشاپیش قائم دو مرگ‌اند: مرگی سرخ و مرگی سفید تا آن‌که از هر هفت تن پنج تن از میان بروند. مرگ سرخ شمشیر، و مرگ سفید طاعون است.(۴)

شایان یادآوری است، «مرگ سرخ شمشیر» به ریختن خون مردمان با جنگها، و «مرگ سفید طاعون» به نابودی مردم با پخش‌شدن بیماریهای واگیر در میانشان اشاره می‌کند.

اَعْلَم اَزْدِی روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) فرمود:

پیشِ رویِ قائم مرگی سرخ و مرگی سپید و ملخی بهنگام و ملخی نابهنگام که مانند خون سرخ است، خاهند بود؛ ولی مرگ سرخ با شمشیر، و مرگ سپید با طاعون(۵) است.(۶)

ابو حمزۀ ثُمالِی گفته است که شنیدم ابو جعفر محمّد ابن علی(علیهما‏السّلام) می‏فرمود:

... ای ابو حمزه، قائم(علیه ‏السّلام) برنمی‌خیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمین‌لرزه‌هایی، آشوبی و گرفتاری‌ای که به مردم می‏رسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاری‌ای سخت میان مردم و پراکندگی‌ای در دینشان و دگرگونی‌ای در حالشان، به گونه‎ای که هر آرزوکننده‌ای، از بزرگی آن‌چه از درنده‌خویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را می‌بیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ ‌کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(۷)

موسی ابن جعفر، از پدرش، از پدرانش(علیهم‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

پدیدارشدن بواسیر و مرگ ناگهانی و جُذام (خُرِه) از نزدیک‌شدن ساعت است.(۸)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

سَکُونِی از ابو عبدالله [صادق](علیه‌السّلام) روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

بی‌گمان، از پیش‎درآمدهای ساعت آن است که بیماری سست‎ کنندۀ بخشی از بدن و مرگ ناگهانی پخش شوند.(۹)

مقصود از «مرگ ناگهانی»، مرگهای ناگهانی گوناگون‌اند، مانند مرگ با سکته یا با کشتن ناگهانی.

ابو هُرَیْرَه روایت کرده است:

از نزدیک‎شدن ساعت آن است که مرد بدون درد بمیرد.(۱۰)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه ابو هریرۀ صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر ابن محمّد(علیهما‌السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید، میوه‌ها کاهش می‌یابند، سرزمینها بی‌باران و خشک می‌شوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه می‌شوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار می‌شوند، و آشوبها از همۀ گوشه‌وکناره‌ها بر شما سایه می‌افکنند... .(۱۱)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... بهوش، ای وای بر بصره از آن‌چه(۱۲) در آن‌جا فرود می‌آید از طاعون و آشوبها که برخی از آنها در پی دیگری‌اند... .(۱۳)


بی‌گمان، امام علی(علیه‌السّلام) در این روایت از روی‌دادن برخی آشوبها و جنگهای پیاپی و فراگیرشدن برخی بیماریهای واگیر میان بصریان خبر داده است.

از کعب الاَحْبار روایت شده است که گفت:

... بی‌گمان، قائم از فرزندان علی(علیه‌السّلام) است که برای وی پنهان‌شدنی چون پنهان‌شدن یوسف و بازگشتی مانند بازگشت عیسی ابن مریم می‌باشد. سپس در پی پنهان‌شدنش، با برآمدن ستارۀ سرخ، ویران‌شدن زَوْرا که همان ری است، فروبرده‌شدن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، شورش سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربایجان، آشکار می‌شود؛ آن، نبردی می‌باشد که در آن، هزارانی و هزارانی کشته می‏شوند، هر کدام شمشیری آراسته را می‌گیرند که بر همگی پرچمهایی سیاه به جنبش درمی‌آیند؛ آن، جنگی است که مرگ سرخ و طاعون تیره با آن درمی‌آمیزند.(۱۴)

چنین می‎نماید که این حدیث ارزشمند دربردارندۀ برخی پیشبینیهای شگفت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«ستارۀ سرخ» همان بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار است که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

«سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

«فرزندان عبّاس»، بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.

«جوانان ارمنستان و آذربایجان» نیروهای خَزَری از ترک و روس و جز آن‎دو می‎باشند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه ‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند تا مروانیان را یاری کنند، و در آن‌جا با هم نابود می‌شوند.

شمشیرهای آراسته همان جنگ‌افزارهای نو و آراسته‌ای می‌باشند که سپاهیان آنها را در آخرالزّمان به کار می‌گیرند.

مقصود از «پرچمهایی سیاه» در این روایت، پرچمهای سیاه کوچکی‌اند که آنها را، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه ‌السّلام)، هاشمی چینی رهبری و شعیب تَمِیمِی خراسانی فرماندهی می‌کند.

«طاعون تیره»، طاعونی سخت و سراسری است که به بسیاری از مردم می‌رسد.

کعب گفته است:

ترکها به جزیره می‌آیند تا آن‎که اسبهایشان از فرات سیراب شوند، پس، خداوند بر آنان طاعون را برمی‎انگیزد و می‎کشدشان؛ پس، از ایشان جز مردی رهایی نمی‌یابد.(۱۵)

چنین می‎نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «ترکها» در این حدیث، نیروهای فرمانروای ترکیه‎اند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام) از مرزهای جنوبی این کشور می‎گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق سوریه جای دارد، میروند و به فرات می‌رسند، ولی از آن نمی‎گذرند.
 
امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در یادکردن برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:

... ولی شهر تِرْمِذ پس بی‌گمان، آنان با طاعون نابودگر همه‎چیز می‌میرند؛ پس، کسی از ایشان نمی‌ماند.(۱۶)

«تِرْمِذ» شهری کهن بر کنارۀ شمالی رود جیهون (آمودریا) در جنوب شرقی ازبکستان است، و بیشتر زیندگانش گروههای تاجیک و اُزبک‎اند.(۱۷)

قَتادَه از سعید ابن مُسَیِّب روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی(علیه‌السّلام)](۱۸) در بارۀ سخن او (خداوند) متعالی:

«هیچ آبادی‎ای نیست، مگر آن‎که ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجه‌کنندۀ آن می‎باشیم»(۱۹)، پرسیده شد؟ فرمود: ویران می شود ... سامان(۲۰) با طاعون... .(۲۱)

بنا بر آن‏چه هویداست، مراد از «سامان» در این روایت، سرزمینی در شمال افقانستان، میان بَغْلان و بَلْخ است که به آن «سَمَنْگان» (سَمَنْجان) گفته می‎شود، و ریشه‎اش «سامان‎گان» بوده است، و در شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است، و پادشاهان خاندان سامانی به آن‎جا نسبت داده می‎شوند، و بیشتر زیندگانش گروههای اُزبک و تاجیک‎اند.(۲۲)

در پایان، برخی حدیثهایی را که پیرامون برخی بیماریهای یادشده در این گفتار آمده‎اند، یاد می‎کنیم.

اَنَس ابن مالک روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

طاعون برای هر مسلمانی شهادت است.(۲۳)

اُسامَه ابن زید روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

هر گاه بشنوید در سرزمینی طاعون است، درون آن نروید، و اگر در سرزمینی طاعون افتاد و شما در آن‎ بودید، از آن‎جا بیرون نروید.(۲۴)

بر کسی پوشیده نمی‎ماند که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) بی‎گمان، در این سخن مسلمانان را به انجام قرنطینۀ بهداشتی در سرزمینهایی که در آنها طاعون پدیدار می‎شود، سفارش کرده است؛ برای پیشگیری از دچارشدن به این بیماری یا جلوگیری از پخش‌شدن آن در دیگر سرزمینها.

ابو هریره روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

... از جُذام‎ گرفته بگریز، چنان‎که از شیر می‌گریزی.(۲۵)

امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) فرمود:

شستن نشیمنگاه با آب سرد بواسیر را می‌بُرَد.(۲۶)

محمّد ابن مسلم گفته است که شنیدم ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) می‎فرمود:

بسیارنشستن در آبریزگاه بواسیر بر جای می‎گذارد.(۲۷)


-------------------------------------------------------------- 
۱. جامع الأخبار، ص ۵۰۹، ف ۱۴۱، ح ۳۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الکافی، ج ۳، ص ۶۸۲، کتاب الإیمان و الکفر، ب الذنوب، ح ۲۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الکافی، ج ۴، ص ۱۱۹، کتاب الإیمان و الکفر، ب فی العقوبات المعاصی العاجلة، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. کمال الدین، ص ۶۸۳، الجزء الثانی، ب ۲۵، ح ۲۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فالطاعون» یافت می‌شود که به «فبالطاعون» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۶، ب ۱۴، ح ۶۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الغیبة، نعمانی، ص ۴۰-۲۳۹، ب ۱۳، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. بحار الأنوار، ج ٥٢، ص ۲۶۹، ب ۲۵، ح ۱۵۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الکافی، ج ۵، ص ۶۴۲، کتاب الجنائز، ب النوادر، ح ۳۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. فردوس الأخبار، ج ۴، ص ٢٩٨، ح ۶۴۲۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الأمالی، للمفید، ص ۵-۶۴، المجلس السابع، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. در همۀ نسخه‌های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۳. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۸، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الغیبة، للنعمانیّ، ص ۹-۱۴۸، ب ۱۰، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. الفتن، ص ۱۴۵، الجزء الثالث، دنبالۀ ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. الفتوح، الجزء ۲، ص 320؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۸. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
۱۹. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در همۀ نسخه‌های چاپی مناقب آل أبی طالب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «شامان» یافت می‌شود که به «سامان» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۲۳. صحیح البخاریّ، ج ۳، ص ۱۰۴۱، کتاب الجهاد و السیر، ب الشهادة سبع سوى القتل، ح ۲۶۷۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۴. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۲۱۶۳، کتاب الطبّ، ب ما یذکر فی الطاعون، ح ۵۳۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۹-۲۱۵۸، کتاب الطبّ، ب الجذام؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الخصال، ص ۱۲-۶۱۱، ب الواحد إلى المئة، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 
۲۷. علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۷۸، ب ۱۸۷، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۶
خادم گمنام

مرگ سرخ و مرگ سفید در آخرالزّمان

شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ب.ظ


سلیمان پسر خالد گفته است که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیه‌‏السّلام) می‌فرمود:

پیشاپیش قائم دو مرگ‌اند: مرگی سرخ و مرگی سفید تا آن‌که از هر هفت تن پنج تن از میان بروند. مرگ سرخْ شمشیر، و مرگ سفیدْ طاعون است.(1)

گفتنی است، «شمشیر» به جنگها و «طاعون» به پخش‌شدن بیماریهای واگیر در میان مردم اشاره می‌کنند.
--------------------------------------------------------------
1. کمال الدین، ص 655، ب 57، ح 27؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۵
خادم گمنام

از برخی احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان چنین برمی‌آید که خاورمیانه، به‌ویژه سرزمین مسلمانان، پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، گرفتار آشوبی دوازده‌ساله می‌شود که آغاز آن آشوب شام و پایانش نیز در آن‌جا خاهد بود.
 
بنا بر آن‌چه هویداست، آشوب شام همان «آشوب سوریه» است که گویا آغازش از بازی کودکان بود، و در شهر دَرْعا زبانه کشید، هنگامی که شماری از کودکان شعارهایی را بر زیان زمامداری سوریه در 22 ربیع اوّل 1432 برابر 26 فوریه 2011 بر دیوار مدرسه‌شان نوشتند و با دست نیروهای امنیّتی بازداشت شدند، و پس از آن، آشوب با دستان برخی گروههای تروریستی و پشتیبانی برخی دولتهای غربی، عربی و ترک، در سراسر سوریه و برخی بخشهای لبنان پخش شد، و پس از گذشتن نزدیک چهار سال از درنگش در آن دو کشور، در 10 شعبان 1435 برابر 9 ژوئن 2014 با دستان گروه داعش و بازماندگان حزب بعث، درون کشور عراق رفت، و آن همچنان که بود، پایدار می‌باشد، و گمانی نیست در این‌که آشوب یادشده پس از دوازده سال به درگیری میان گروه حسنی لبنانی، گروه اصهب مروانی، گروه ابقع فهری و گروه سفیانی شامی کشیده می‌شود، و با قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پایان می‌یابد، و خداوند داناتر است.

ابن مُسَیِّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. از سویی بالا می‌آید و از سویی آرام می‌شود، و پایان نمی‌یابد تا آن‌که فریادگری فریاد زند: بی‌گمان، فرمانده آن کس است.(1)

نیز ابن مُسَیِّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. سپس کار مردم بر چیزی استوار نمی‌شود و برای آنان گردآمدگانی نخاهند بود تا آن‌که فریادگری از آسمان فریاد زند: بر شما باد آن کس، و پنجۀ دستی برآید که اشاره می‌کند.(2)

چنین می‌نماید که این دو روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشند، اگرچه سعید تابعی پسر مسیّب آن‌دو را به وی نسبت نداده است.

بدان که در ماه محرّم سال قیام قائم(علیه‌السّلام)، جبرائیل(علیه‌السّلام) از آسمان بانگ می‌زند که مهدی فرماندۀ مردم است، و پنجۀ دستی آویزان در هوا آشکار می‌شود که سوی وی اشاره می‌کند.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم) فرمود:

پس از من چهار آشوب سوی شما می‌آیند: نخستین آنها در آن خونها حلال دانسته می‌شوند، دومین آنها در آن خونها و داراییها حلال دانسته می‌شوند، سومین آنها در آن خونها، داراییها و شرمگاهها حلال دانسته می‌شوند، و چهارمین، ناشنوا، کور و فراگیر است که مانند جنبش موج در دریا می‌جنبد تا آن‌که کسی از مردم از آن پناهگاهی نمی‌یابد، و خانه‌ای از عربها و ناعربها نمی‌ماند، مگر آن‌که آن را از خاری و ترس پُر کند، در شام می‌گردد، عراق را می‌پوشاند و جزیره را با دست و پایش می‌کوبد، و گروه مردمان (مسلمانان) در آن، چون مالیده‌شدن چرم، مالیده می‌شوند، گرفتاری در آن سخت می‌شود، به گونه‌ای که کار نیکو در آن زشت دانسته، و کار زشت در آن نیکو شناخته گردد، کسی از مردم نمی‌تواند در آن بگوید: نه نه. سپس آن را از سویی نمی‌دوزند، مگر آن‌که از سویی دیگر بشکافد، مرد در آن صبح می‌کند، در حالی که مؤمن است و شب می‌کند در حالی که کافر است، و رهایی نمی‌یابد در آن، مگر کسی که مانند دعای فرورفته در دریا دعا کند، آن آشوب دوازده سال پایدار می‌ماند، از میان می‌رود هنگامی که از میان می‌رود، در حالی که بی‌گمان، فرات از کوهی از تلا پرده برداشته است؛ پس، بر سر آن کارزار می‌کنند تا آن‌که از هر نه تن هفت تن کشته شوند.(3)

شایان یادآوری است که این روایت در کتاب الفتن دو بخش شده بود، و ما دو بخش را برای فراگیرشدن بهره‌اش، به هم پیوند دادیم و روایت را بر گونۀ یگانه و درستش در این‌جا آوردیم.
«عِراق» بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن‌دو است که از سامَرّا بر کنارۀ خاوری دجله و هِیْت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می‌شود و تا آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بَصْرَه در شمال کویت کشیده می‌شود.(4)

«جَزِیرَه» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات است که از جزیرۀ ابن عُمَر، نَصِیبِین، مارِدِین، دِیار بَکْر، حَرّان و شانْلِی اُورْفا در جنوب شرقی ترکیه آغاز می شود و به قامِشْلِی، حَسَکه، رأسُ الْعَیْن، عَیْن العَرَب، رَقَّه و بُصَیْرَه در شمال شرقی، شمال و شرق سوریه می رسد و تا درون کشور عراق، از مَوْصِل بر کنارۀ خاوری دجله تا تَکْرِیت بر کنارۀ باختری دجله و حَدِیثَه بر کنارۀ خاوری فرات، کشیده می‌شود.(5)
------------------------------------------------------------ 

1. المصنّف، ج 11، ص 361، ح 20746؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2. الفتن، ص 236، الجزء 5، ح 929؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. الفتن، ص 31، الجزء 1، ح 87 و الفتن، ص 159، الجزء 3، دنبالۀ ح 651؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
5. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۱۱
خادم گمنام

از اَعْلَم اَزْدِی روایت شده است که امیر مؤمنان-علی-(علیه‌السّلام) فرمود:

پیشِ رویِ قائم مرگی سرخ و مرگی سپید و ملخی بهنگام و ملخی نابهنگام که مانند خون سرخ است، خاهند بود. پس، مرگ سرخ با شمشیر، و مرگ سپید با طاعون(1) است.(2)

 

از کعب روایت شده که گفت:

در کتابها می‌یابیم که زمین همه‌اش ویران می‌شود ... ولی کرمان و اسفهان و فارس، پس، ملخ و از راستی‌ برگشتن پادشاه نابودشان می‌کنند... .(3)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.
————————————————————— 

1. در همۀ نسخه‌های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فالطاعون» یافت می‌شود که به «فبالطاعون» اصلاح و ترجمه گردید.
2. الغیبة، نعمانی، ص 286، ب 14، ح 61؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 
3. کتاب البلدان، ص 5-524، القول فی همذان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۰۳
خادم گمنام