مصر در احادیث آخرالزمان
خروج ابقع از مصر وشکست او از سفیانی
إذا اختلفت الرایات السود خسف بقریه من قری إرم ، وسقط جانب مسجدها الغربی ، ثم تخرج بالشام ثلاث رایات : الأصهب ، والأبقع ، والسفیانی ، فیخرج السفیانی من الشام ، والأبقع من مصر ، فیظهر السفیانی علیهم ”
از علی علیه السلام : زمانی که پرچمهای سپاه ( در شام ) با یکدیگر اختلاف نمایند قریه ای از قراء ، ارم ، در زمین فرو رفته ( بواسطهء زلزله ) وقسمت غربی مسجد آن خراب شده وسقوط می نماید . سپس سه پرچم ( وحزب ) اعلام موجودیت کرده ، اصهب ، ابقع ، وسفیانی وسفیانی از شام ، و ابقع ، از مصر خروج کرده اما سفیانی بر آنها پیروز می گردد .(۱)
تحریم اقتصادی مصر
” منعت العراق قفیزها ودرهمها ، ومنعت الشام مدها ودینارها ، ومنعت مصر إردبها ، ودینارها وعدتم من حیث بدأتم ، وعدتم من حیث بدأتم ، وعدتم من حیث بدأتم ”
سهیل ، از پدرش ، از ابو هریره از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل می کند که آن حضرت فرمود : عراق از پیمانه و درهمش ، و شام از پیمانه ودینارش ، و مصر از پیمانه ودینارش محروم میشود ، ( تحریم اقتصادی می شوند ) وبرمیگردید از همانجایی که شروع کردید وبرمی گردید از همانجایی که شروع کردید وبرمی گردید از همانجایی که شروع کردید(۲)
شکست مصری هاازشامی هاوبه اسارت رفتن آنان
” إذا ملک رجل الشام ، وآخر مصر ، فاقتتل الشامی والمصری ، وسبا أهل الشام قبائل من مصر ، وأقبل رجل من المشرق برایات سود صغار قبل صاحب الشام ، فهو الذی یؤدی الطاعه إلی المهدی . قال أبو قبیل : یکون بإفریقیه أمیر اثنا عشر سنه ثم تکون بعده فتنه ، ثم یملک رجل أسمر یملأها عدلا ، ثم یسیر إلی المهدی فیؤدی إلیه الطاعه ویقاتل عنه ”
تبیع ، از کعب ، روایت کرده ، و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است ، در این روایت آمده است : زمانیکه مردی در شام ودیگری در مصر به حکومت برسند با یکدیگر نبرد کرده تا آنکه اهل شام قبیله هائی از مصر را به اسارت می گیرند ، آنگاه مردی از مشرق با پرچمهای سیاه و کوچک بطرف شام خروج می نماید و او همان کسی است که با حضرت مهدی علیه السلام بیعت کرده واز آن حضرت اطاعت می نماید وجنگ می کند از طرف آن حضرت(۳)
تسلط قبطیان بر مصر
…وغلبه القبط علی أطراف مصر…
وقبطیان برمصرغلبه وتسلط پیدا خواهندکرد(۴)
درباره قبطیان مصر میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
فرارحاکم مصربه غرب وآغازگرجنگها
سیکون رجل من بنی أمیه مصر یلی سلطانا ثم یغلب علی سلطانه أو ینزع ( منه ) ثم یفر إلی الروم فیأتی بالروم إلی أهل الاسلام ،فذلک أول الملاحم ”
از ابوالنجم نقل است که می گوید : از اباذر شنیدم که میگفت از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیده که آن حضرت فرمود : بزودی مردی از بنی امیه والی مصر میشود ، آنگاه شکست می خورد یا اینکه حکومت از او گرفته می شود ، سپس بسوی روم میگریزد ، واز آنجا بر ضد مسلمانان لشکر کشی میکند وآن نخستین جنگ ودرگیری است .(۵)
حرکت پرچمهای قیس در مصر
ترید الاکثار أم أجمل لک ؟ فقال : بل تجمل لی ، قال : إذا رکزت رایات قیس بمصر ، ورایات کنده بخراسان
حسن بن جهم می گوید : از ابو الحسن ( ع ) درباره مسأله ( فرج ) سؤال کردم حضرت فرمود : آنرا بگونه ای مفصل برایت بیان کنم یا بطور خلاصه ، عرض کردم میخواهم آنرا برایم خلاصه
بیان فرمایی ، حضرت فرمود : ( فرج ) آن زمان است که درفش های قیس در مصر و درفش های کنده در خراسان به حرکت درآید(۶)
البته توجه داشته باشیدکه قیس هم میتواند غربی ها باشد وهم میتواند فلسطینی ها باشند که از غزه می آیند.
خروج پرچمهای سبز رنگ از مصر بسوی شام
کأنی برایات من مصر مقبلات خضر مصبغات حتی تأتی الشامات فتهدی إلی ابن صاحب الوصیات معمر بن خالد از ابی الحسن ( ع ) روایت کرده که فرمود : گویی درفش های سبز رنگ آمیزی شده ای را میبینم که از مصر میآیند تا به شامات میرسند و از [ آنجا ] به سمت فرزند صاحب الوصیات هدایت میشوند(۷)
قیام فرمانده نظامی در مصر
لا یطهر الله الأرض من الظالمین حتی یسفک الدم الحرام . – ثم ذکر أمر بنی أمیه وبنی العباس فی حدیث طویل – ثم قال : إذا قام القائم بخراسان ، وغلب علی أرض کوفان وملتان ، وجاز جزیره بنی کاوان ، وقام منا قائم بجیلان وأجابته الآبر والدیلم ( – ان ) ، وظهرت لولدی رایات الترک متفرقات فی الأقطار والجنبات ، وکانوا بین هنات وهنات . إذا خربت البصره ، وقام أمیر الامره بمصر فحکی علیه السلام حکایه طویله – ثم قال : إذا جهزت الألوف ، وصفت الصفوف وقتل الکبش الخروف هناک یقوم الآخر ، ویثور الثائر ، ویهلک الکافر ، ثم یقوم القائم المأمول ، والامام المجهول ، له الشرف والفضل ، وهو من ولدک یا حسین ، لا ابن مثله یظهر بین الرکنین ، فی دریسین بالیین یظهر علی الثقلین ، ولا یترک فی الأرض دمین ، طوبی لمن أدرک زمانه ، ولحق أوانه ، وشهد أیامه ”
ابراهیم بن عبید الله بن علاء ، از پدرش از امام صادق علیه السلام وآن حضرت از علی علیه السلام نقل کرده که فرمود : خداوند زمین را از ستمگران پاک نخواهد کرد تا آنکه خون حرامی ریخته شود ، سپس حضرت برنامه بنی امیه وبنی عباس را در حدیثی طولانی ذکر کرده ، سپس فرمود : زمانیکه شخصی از ما در خراسان قیام کرده وبر سرزمین ، کوفان وملتان غلبه نمود واز جزیرهء بنی کاوان گذشت ونیز شخصی دیگر از ما در جیلان قیام کرده و قبائل ، آبر و دیلمان به او بپیوندند ، و برای یاری فرزند من ( مهدی ) پرچمهای ترک بطور پراکنده در گوشه وکنار جهان در میان کم وبیش مشکلات به اهتزاز در آمد وزمانی که بصره خراب شده و رئیس امارت و حکومت در مصر قیام کند ، سپس حضرت حکایتی طولانی را ذکر کرد ، و فرمود : زمانیکه هزاران نفر تجهیز شده و صفها کشیده شد وشخص بزرگتر ، شخص کوچکتر را بکشد آنگاه شخص دیگری قیام کند و انقلاب نماید و کافر هلاک شود ، سپس قائم منتظر وامام نهان و ناشناخته که صاحب فضل و شرف بوده قیام مینماید و او از فرزندان توست ای حسین ، در حالیکه هیچ فرزندی مانند او نخواهد بود ، در بین رکنین ( بین رکن ومقام در مکه ) با دو لباس کهنه قیام کرده و بر جن و انس غلبه مینماید و [ انتقام از ] دو خون را در زمین ترک نخواهد کرد خوشا به حال کسی که زمان او را درک کرده و شاهد دوران آن حضرت باشد .(۸)
خروج بافنده بلند قامت در سرزمین مصر
…ویخرج الحائک الطویل بأرض مصر والنیل ، قال سلمان فقلت : وما الحائک الطویل ؟ قال : رجل صعلوک لیس من أبناء الملوک ، تظهر له معادن الذهب ، ویساعده العجم والعرب ، ویأتی له منکل شئ حتی یلی الحسن ویکون فی زمانه العظائم ….
مردی بلند قدوبافندهای در سرزمین مصر ونیل خروج میکند سلمان پرسید این مرد کیست؟ فرمود مردی بدبخت واز پادشاهان نیست ومعادن برایش کشف میشود وایرانیان واعراب اورا کمک میکنند تااینکه به مقام ومنزلتی خواهد رسید(۹)
———————————————–
۱-ابن حماد : ص ۷۷ – حدثنا الولید ورشدین ، عن ابن لهیعه ، عن أبی قبیل ، عن أبی رومان ، عن علی قال : – وفیها : قال ابن لهیعه ، عن أبی قبیل ، عن أبی رومان ، عن علی قال : ( تخرج بالشام
ثلاث رایات : الأصهب ، والأبقع من مصر ، فیظهر السفیانی علیهم ) .
کنز العمال : ج ۱۱ ص ۲۸۴ ح ۳۱۵۳۶ – عن روایه ابن حماد الأولی بتفاوت یسیر .
۲- إسحاق بن راهویه : علی ما فی سنن البیهقی .
تفسیر القرطبی : ج ۸ ص ۴ – أوله ، کما فی أحمد ، وقال ” ومما یصحح هذا المذهب ما رواه الصحیح عن أبی هریره ” .
جمع الجوامع : ج ۱ ص ۸۴۸ – کما فی مسلم ، عن أحمد ، ومسلم ، وأبی داود .
کنز العمال : ج ۱۱ ص ۱۳۱ ح ۳۰۹۱۳ – کما فی مسلم ، عن أحمد ، ومسلم ، وأبی داود .
۳-ملاحم ابن طاووس : ص ۵۴ ب ۹۹ – عن ابن حماد ، ما عدا قوله ” یکون بأفریقیه أمیر اثنا عشر سنه ، ثم تکون بعده فتنه ” وفی سنده ” . . رشدی . . شقر ” .بن حماد : ص ۸۵ – حدثنا رشدین ، عن ابن لهیع ، عن أبی قبیل ، عن شفی ، عن تبیع ، عن کعب قال : – ولم یسنده إلی النبی صلی الله علیه وآله .: عرف السیوطی ، الحاوی : ج ۲ ص ۶۸ – عن ابن حماد ، وفیه ” . . قتل صاحب الشام . . اثنتا عشر سنه ویکون بعده فتنه ” .: برهان المتقی : ص ۱۴۹ ب ۷ ح ۸ و ۹ – عن عرف السیوطی ، الحاوی ، ولیس فیه ” قتل صاحب الشام ” .
فرائد فوائد الفکر : ص ۱۷ ب ۵ – عن ابن حماد .
۴- مناقب ابن شهرآشوب : ج ۲ ص ۲۷۴ – مرسلا عن علی علیه السلام : – البحار : ج ۴۱ ص ۳۱۹ ب ۱۱۴ ح ۴۲ – عن مناقب ابن شهرآشوب ،
۵-برهان المتقی : ص ۲۰۰ ح ۶ – کما فی عرف السیوطی ، عنه ، ورواه أیضا بسند آخر عن أبی ذر – فیض القدیر : ج ۴ ص ۱۳۱ ح ۴۷۷۷ – عن الجامع الصغیر- ملاحم ابن المنادی : ص ۳۳
۶-الارشاد : ص ۳۶۰ – علی بن أسباط ، عن ( أبی ) الحسن بن الجهم قال : سأل رجل أبا الحسن علیه السلام عن الفرج فقال : –
غیبه الطوسی : ص ۲۷۲ – کما فی الارشاد بتفاوت ، عن الفضل : – وفیه ” إذا تحرکت رایات . . بخراسان ، أو ذکر غیر کنده ” .البحار : ج ۵۲ ص ۲۱۴ ب ۲۵ ح ۶۸ – عن الارشاد ، وغیبه
الطوسی .
۷- الارشاد : ص ۳۶۰ – الفضل بن شاذان ، عن معمر بن خالد ، عن أبی الحسن علیه السلام قال : – کشف الغمه : ج ۳ ص ۲۵۱ – عن الارشاد ، وفیه ” . . میمون بن خلاد ” .الصراط المستقیم : ج ۲ ص ۲۵۰ ب ۱۱ ف ۸ – عن الارشاد
۸-النعمانی : ص ۲۷۴ – ۲۷۶ ب ۱۴ ح ۵۵ – أخبرنا علی بن أحمد قال : حدثنا عبید الله بن موسی العلوی قال : حدثنا عبد الله بن حماد الأنصاری قال : حدثنا إبراهیم بن عبید الله بن العلاء قال : حدثنی أبی ، عن أبی عبد الله جعفر بن محمد علیهما السلام ” أن أمیر المؤمنین علیه السلام حدث عن أشیاء تکون بعده إلی قیام القائم ، فقال الحسین : یا أمیر المؤمنین متی یطهر الله الأرض من الظالمین ؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السلام -البحار : ج ۵۲ ص ۲۳۵ – ۲۳۷ ب ۲۵ ح ۱۰۴ – عن النعمانی
۹-البحار : ج ۵۲ ص ۲۷۵ ب ۲۵ ح ۱۶۸ – عن العدد القویه .نفس الرحمن فی فضائل سلمان : ص ۱۰۳ ب ۱۱ – عن العدد القویه .منتخب الأثر : ص ۲۴۸ ف ۲ ب ۲۵ ح ۶ – عن دلائل الإمامه