آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آخرالزمان» ثبت شده است

فلسطین و بیت المقدس در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۴۱ ق.ظ

فِلَسْطِین سرزمینی در خاورمیانه و غرب آسیاست که از شمال به لبنان، از شرق به سوریه و اردن، از جنوب به مصر، و از غرب دریای مدیترانه می‌رسد، و چون بیت المقدس و دولت اسرائیل را در خُد دارد، دارای جایگاهی راهبردی است، و بَیْتُ الْمَقْدِس یا أورْشَلِیم که إیْلِیا نیز نامیده می‌شود، مرکز فلسطین است، و داود-علیه‌السّلام- آن را پایتخت کشورش کرد، و سلیمان-علیه‌السّلام- معبد مشهورش را در آن‌جا ساخت، و آن، شهری مقدّس برای یهودیان و مسیحیان و مسلمانان است.(۱)

از آیات قرآنی و روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می‌شود که فلسطینیهای مسلمان سرزمینهایشان را آزاد نمی‌کنند و بر دشمنان یهودیشان چیره نمی‌شوند، و آشوبهای سختی بر آنان فرود می‌آیند، و از رهایی و کمک‌رسانی دولتهای عربی و ناعربی بی‌امید می‌شوند؛ پس هنگامی که شورشیان آفریقایی از لیبی به مصر و شام می‌آیند، گروهی از ایشان به آنان می‌پیوندند، و هنگامی که سفیانی در سوریه برمی‌شورد، گروهی دیگر درون سپاه سفیانی می‌روند، و بیت المقدس را از چنگال یهودیان آزاد نمی‌کند، مگر سپاه امام مهدی-علیه‌السّلام- پس از ظهورش، و پایان کارها از آنِ پرهیزکاران است.

از کعب شنیده شده است که گفت:

هر گاه آشوب فلسطین برافروخته شود، در شام جابه‌جا می‌شود، مانند جابه‌جاشدن آب در مشک، سپس از میان می‌رود، هنگامی که از میان می‌رود، در حالی که شما اندک و پشیمان‌اید.(۲)

 

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «آشوب فلسطین»، ناسازگاری و درگیری‌ای است که میان مسلمانان و یهودیان در سرزمین فلسطین روی می‌دهد، و سرزمینهای شام با آن آشفته می‌شوند، و مقصود از «شما» شامیهای مسلمان‌اند، و آنان، برای باورهای نادرست و کارهای تباهشان، پشیمان می‌شوند.

سلیمان ابن حاطِب حِمْیَری گفته است:

سوگند که بی‌گمان در شام آشوبی خاهد بود که در آن‌جا جابه‌جا می‌شود، چنان‌که آب در مشک جابه‌جا می‌شود، از شما برداشته می‌شود، در حالی که شما از گرسنگی سخت پشیمان‌اید، پس بوی نان در آن‌جا از بوی مشک خُشتر خاهد بود.(۳)

  
چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه سلیمان ابن حاطب حمیری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

امیر مؤمنان علی-علیه‌السّلام- در بیان نشانه‌های قیام قائم-علیه‌السّلام- فرمود:

... آگاه باشید، ای وای بر فلسطین(۴) از آن‌چه(۵) در آن‌جا فرود می‌آید از آشوبهایی که توان‌فرسای‌اند... .(۶)


-----------------------------------------------------------------------------------------
۱. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
۲. الفتن، ص ۹-۱۵۸، الجزء ۳، ح ۶۵۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الفتن، ص ۱۵۷، الجزء ۳، ح ۶۴۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. در نسخۀ چاپی إلزام الناصب پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لقسطنتین» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در نسخۀ بدلش در پاورقی و نیز در برخی نسخه‌های چاپی آمده است، به «لفلسطین» اصلاح و ترجمه گردید.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید. 
۶. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۸، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

ادامه دارد....

📚گزیده‎هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۲ ، ۰۹:۴۱
خادم گمنام

برای دورشدن از غضب خداوند از برخی کارها که به آنها اشاره می‌کنیم پرهیز کنید:

  1. پرهیز از پس‌انداز سرمایه‌ها در بانکها و گرفتن وامهایشان؛ زیرا گردانندگان این بانکها رباخار و دشمنان خدایند.
  2. پرهیز از موسیقیها و نوازندگان و اماکنی که در آن موسیقی نواخته می‌شود.
  3. پرهیز از نوشیدنیها و خراکیهایی که از کشورهای غیر مسلمان و از دست غیر مسلمانان به دستتان می‌رسد؛ مانند انواع نوشیدنیها و چاییها و شکلات و ...
  4. پرهیز از خردن گوشت و تخم ماهیهایی مانند اوزون‌بُرون که پولک ندارند و دوری کردن از کسانی که در کار تولید، صید و خرید و فروش آنها می‌باشند.
  5. دوری‌کردن از انسانهای خیلی پولدار و بسیار متمکّن که از سدهزارشان یکی سرمایۀ حلال ندارند، و طبق روایات اسلامی، ثروت در آخرالزّمان در دست انسانهای پست می‌افتد و نشستن با ثروتمندان قساوت قلب می‌آورد.
  6. پرهیز از مجالس گناه و نشستن با انسانهای گناهکار و کفرورز و بی‌اعتقاد به پیامبران و امامان دوازده‌گانه(سلام‌الّاه‌علیهم)، مگر در حدّ ضرورت و احتمال اثرگذاری و اجرای صلۀ رحم در میان خیشان.
  7. پرهیز از انسانهای دروغگو و فریبکار و عهدشکن که اینان هیچ گاه از مکر خداوند در امان نیستند.
  8. پرهیز از عالمان گمراهی که سیره‌شان دنیاطلبی و شیوه‌شان توجیه کارهای ستمگران است.
  9. پرهیز و دوری از حاکمان ستمگر و کارگزارانشان. 

------------------------------------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۱ ، ۱۰:۴۴
خادم گمنام

بله گران‌شدن قیمتها در شهرها و سرزمینها از امتحانات الاهی است، و حاکمان قدرتمند که نرخها را گران می‌کنند و تاجران زراندوز که کالاها را گران می‌فروشند را جهنّمی می‌کند، و مردم ناتوان را به سختی و فقر می‌کشاند، و ایمان آنان را می‌گیرد، و این یعنی عذاب و امتحان الاهی. برای همین، مردم عادی باید قناعت کنند و توانگران و داراها به داد ناداران و نیازمندان برسند و همه تلاش کنند ایمانشان از دست نرود!

----------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۱ ، ۱۰:۴۷
خادم گمنام

به خانندگان گرامی سفارش می‌کنیم، اکنون که به گردنه‌های سخت آخرالزّمان رسیده‌ایم، قناعت و صرفه‌جویی پیشه کنید و از ولخرجیها و سفرهای بی فایده و حتّی برخی سفرهای زیارتی هم بپرهیزید. جهان، به ویژه خاورمیانه و کشور عزیز ما ایران، افزون بر گرفتاریهای کنونی، دچار بلاهای آسمانی و زمینی بیشتر از اینها، مانند طوفان و سیل و خشکسالی و زلزله و فقر و گرانی و گرسنگی سخت، خاهد شد.

در شرایط کنونی، چند ماهی از خریدن کالاهای گران‌قیمت، مانند خُدروهای گران و بی‌کیفیّیت داخلی و خدروهای گران و افزایش قیمت‌یافته خارجی، خدداری کنید تا روی دست گرانفروشان بمانند و باد کنند و ارزان شوند. حواستان باشد خدروفروشها با بالابردن بیش از حدّ قیمت خدرو، مردم را به مرگ گرفته‌اند تا به تب راضی شوند.
 
بازار بورس و وامهای بانکی قمار و ربوی و حرام‌اند. با گذاردن سرمایه‌هایتان در بانکها و بازارهای بورس و گرفتن وامهای ربوی هم دنیایتان خراب می‌شود و هم آخرتتان می‌سوزد!!!

در مصرف آب و برق و گاز و تلفن و موبایل هم تا می‌توانید صرفه‌جویی کنید تا انرژیهای کشور هدر نروند و ‌داراییهایتان بیهوده صرف در این امور نشوند.

افزون بر سفارش قناعت به همگان، به ثروتمندان نیز یادآور می‌شویم به داد بیچارگان برسند، و اگر چنین نکنند، روزگارشان در همین دنیا، به ویژه در عصر ظهور، سیاه و تباه خاهد شد؛ زیرا در دوران زمامداری امام مهدی(علیه‌السّلام) سرمایه‌های انبوه و گنجهای زراندوزان مصادره خاهند شد.

-------------------------------------------------------------------
کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۰:۴۶
خادم گمنام

از نکته‌های کلیدی در دنیای سیاست و اقتصاد در روزگار ما آن است که دلار آمریکا و اقتصاد و کشاورزیش در جهان برترین است، و تحریمهای سیاسی، اقتصادی و پولی غربیها، به‌ویژه آمریکاییان، ضدّ هر کشوری فلج‌کننده و نابودگر است. نمونۀ آشکار چنین تحریمهایی و آثار ویرانگرش را پیشتر در بارۀ ایران دیدیم، و اکنون با افتادن روسیه و اکراین، با تحریک و فتنه‌انگیزی غربیها، در دام و باتلاق جنگ با اکراین، و اجرای شدیدترین تحریمهای سیاسی و اقتصادی و پولی غربیها ضدّ این دو کشور به‌زودی ببیندۀ نابودی اقتصادهای تک یا دو سه قطبی آنان می‌باشیم، و چینیها هم در آیندۀ نزدیک، با فتنه‌انگیزی غربیها، در دام جنگ با هند و شاید تایوان خاهند افتاد، و اقتصادشان رو به نابودی می‌نهد.

این‌که در روایات اسلامی آمده است که در آخرالزّمان، غربیها با چندین لشکر از روم (اروپا و آمریکا) به خاورمیانه لشکرکشی می‌کنند، و هنگام بروز خشکسالی و کمبود موادّ غذایی، به‌ویژه در مشرق‌زمین، دجّال یهودی از غرب برمی‌شورد، و لشکرهای رومی در سرزمین فلسطین با امام مهدی(علیه‌السّلام) و یارنش می‌جنگند، دلیل دیگری بر درستی پیشبینی ما است که پیشترها گفته بودیم که در آخرالزّمان کشورهای بلوک شرق زودتر از کشورهای بلوک غرب فرو می‌پاشند.

نکتۀ کلیدی دیگر آن است که همان گونه که بارها گفته‌ایم، برجام برآیند خُشی برای ایران ندارد، و از این جام برای مردم ما آبی گرم نخاهد شد، و چنین می‌نماید که غربیهای مسیحی که پیشینه‌ای بد و دستِ درازی در پیمان‌شکنی دارند، و سالها پیش در کنفرانس گوادلپ تصمیم به برکناری هم‌پیمان راهبردی خُد محمّدرضا پهلوی گرفتند، و او را بی‌پناه و سرگردان در جهان رها کردند، و در برجام یک زیر قول خد زدند، باز هم می‌خاهند زمامداران ایران را با وعده‌های پوچ بفریبند و از یک سوراخ دو بار بگزانند، و از سویی دیگر می‌بینیم که با احتمال توافق ایران با غرب در برجام دو که از برجام یک نیز ضعیفتر است، روسها از مدّتها پیش رفتارشان با زمامداران ایران به سردی گراییده است، و اکنون که روسها و غربیها در ماجرای اکراین با یکدیگر شاخ به شاخ شده‌اند، بی‌گمان، نزدیکی ایرانیان با غربیان دشمن روسها، خشم روسها را برمی‌انگیزد، و دست از پشتیبانی سران ایران و سوریه و حوثیها می‌کشند، و آنان را در برابر دشمنانی چون عربستان و ترکیه و حزب بعث عراق و داعش قفقاز و سفیانی یاری نمی‌کنند، و در پی این رویداد، دگرگونیهای شگفتی در خاورمیانه پدیدار می‌شوند، و می‌بینیم که روسهای سرد و بی‌خیر خیلی بدتر از غربیهایند، و دورشدن از آنان نیز مانند نزدیک‌شدن به ایشان خطرناک و زیانبار است!

--------------------------------------------------------------------------------------

ایران-قم-سیّد سلیمان مدنی تنکابنی- ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

✔️کانال آخرالزّمان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۰۰ ، ۱۴:۳۵
خادم گمنام

هنگامی که حادثۀ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ روی داد و نویسنده به پژوهش در مباحث مهدویّت و آخرالزّمان پرداخت، من نیز چون دیگران در گفتار و نوشتار واژگان «جنگ جهانی سوم» را به کار می‌بردم، ولی بعدها از عبارت «جهان در جنگ» نیز بهره گرفتم. در کتاب مژدۀ ظهور، ج ۱، ص ۱۷۹، که سال ۱۳۸۳ هـ.ش در قم چاپ شده است، گفتاری با نام «جنگ نفت» نوشتیم و در آن‌جا آوردیم: 

«در استخراجی جفری که در سال ۱۳۸۰ هـ.ش انجام گرفته و در آن از جنگ جهانی سوم سؤال شده است، کلمات «روس» و «نفت» دیده می شوند. بنا بر این، کشور روسیه و نفت، در جنگ جهانی سوم، نقشی انکارناپذیر را بر عهده خاهند داشت».

اکنون می‌بینیم که در کنار نقش راهبردی نفت در پیشبرد اقتصادهای مدرن و پیدایش کشمکشهای سیاسی و نبردهای نظامی درونی و بین‌المللی، با چرخش اکراین سوی اروپا و آمریکا و جداشدن جزیرۀ کریمه از این کشور و پیوستنش به روسیه و درگیریهای پیش‌آمده میان روس‌تباران وابسته به روسیه و اکراینیهای هوادار غرب و تحرّکات و صف‌کشیهای نظامی پیش‌آمده میان روسیه و دولتهای غربی در آن بخشها و آمدن روسیه درون درگیریهای سوریه برای کمک به ایران در درهم شکستن تروریستهای وابسته به دولتهای عربی و پشتیبانی‌شده از سوی دولتهای غربی و ترکیه و آزادکردن حلب و کشتن بیش از ۳۵ هزار جنگجوی مخالف بشّار اسد با انجام عملیّات هوایی در این کشور و آسیب‌رساندن روسیه همراه با ایران به فرادستی آمریکا و همپیمانانش در خاورمیانه و کم‌رنگ کردن نقش‌آفرینی آنها در سوریه، و نیز انداختن هواپیمای جنگی روسها با دست ترکها و کشته‌شدن خلبانش و ترور سفیر روسیه در ترکیه با دست یک پلیس ترک و رفتن انگشت اتّهام در این رویداد سوی آمریکاییان، همه و همه زمینه‌های برافروختن آتش کینخاهیها و جنگهایی گسترده میان دو ابرقدرت روسیه و آمریکا، و دیگر قدرتهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مانند چین را فراهم کرده‌اند، ولی دانستن این که جنگ روسیه و آمریکا همچنان نیابتی می‌باشد و یا به درگیری رویاروی هم کشیده خاهند شد، نیازمند گذشت زمان و آشکارشدن رازهای نهان است.

نیز شایسته است اشاره کنیم که در گفتار «آخرین رئیس جمهوری ایران در آخرالزّمان»، آورده بودیم، در پرسش و پاسخی جفری که در پایانۀ آبان ۱۳۹۲ در بارۀ هفتمین رئیس‌جمهوری ایران انجام گرفته بود، واژه‌های زیر استخراج شده بود:

.....  وِزْر . نفت . سپاه ....

شنیدنی است اگر بدانید، در استخراجی جفری که در سال ۱۳۷۹ هـ.ش انجام گرفته و در آن از چگونگی برخُرد آمریکا با ایران در روزگار کنونی سؤال شده بود، کلمات «صبر» و «حرب» دیده شدند که بنا بر سخن یکی از دوستان دانشمند ما، صبر و شکیبایی، دراززمان، و حرب و کارزار، ناگهانی و در کوتاه‌زمانی روی خاهد داد!

نیز در برخی استخراجهای جفری که در ۲-۱۳۸۱ هـ.ش در بارۀ حوادث ایران در آخرالزّمان و درگیری نظامی آمریکا و متّحدانش با این کشور انجام گرفته است، کلمات زیر پدیدار شدند:

... بهانه، زود، شبانه، ز روی آب، تنب، بندر، جت، تازش...

 

🔵ویرانی پایتختها و شهرهای بزرگ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس

آیا به یاد می‌آورید این سخن ما را که پیشبینی کرده بودیم، همه یا بیشتر پایتختها و شهرهای بزرگ کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس، چون کویت، بحرین، قطر، امارات متّحدۀ عربی و عُمان، به زودی در پیِ هفت جنگ بزرگ یا بیشتر و نیز با توفانهای دریایی و سیل آب و باد شدید و زلزله ویران و یا نابود خاهند شد، و از کاخ سران کاخ‌نشین دولتهای عربی که اکنون سرمست پول و قدرت‌اند و نه خدای را بنده‌اند و نه بیشترشان برای ایرانیان و حتّی عربهای  مظلوم ارزشی قائلند، جز آثاری بر جای نخاهد ماند، و اگر فرصتی دست داد، اسناد و مدارک آن‌چه اشاره شده است را در گفتاری مستقل یا لا به لای گفتارهایمان ارائه می‌کنیم!

 

🔵درگیری ایران با برخی کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس

همچنین در برخی مقالات از تهاجم ایران به برخی کشورهای حاشیۀ خلیج فارس و فرار سرانشان سوی عربستان و نیز از یورش برخی دولتهای غربی با همکاری برخی دولتهای عربی به برخی جزایر و شهرهای ایران خبر داده‌ایم.

--------------------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۰۰ ، ۱۹:۵۳
خادم گمنام

گفتاری که اکنون در زیر فروارد می‌شود، در دی ماه سال گذشته (1399) در کانال بارگذاری شده بود، و در آن، دگرگونیهایی شگفت در میان مردم و جابه‌جایی دولتها و قدرتها و شورش برخی گروههای شورشگر و فروپاشی حکومتها را پیشبینی کرده بودیم، و دیدیم که بلافاصله در آمریکا قدرت از ترامپ جمهوری‌خاه به جوبایدن دمکرات منتقل شد، و بی‌گمان، شورش طالبان در افغانستان نیز یکی از پیامدهای نزدیکی مشتری و زحل در دی‌ماه 1399 می‌باشد، و پس از گذشت هفت ماه از نزدیکی زحل و مشتری، ناگهان گروه طالبان برشوریدند و شهرهای افغانستان را یکی پس از دیگری گرفتند تا سرانجام به کابل رسیدند و حکومت این کشور را برانداختند.هنوز چند ماهی از اقتران مشتری و زحل نگذشته است که برخی آثار آن، به‌ویژه ناسازگاریها و دشمنیها و سختیها، آشکار شده و رو به فزونی نهاده‌اند. مانند اختلاف اروپا و آمریکا با روسیه و چین و ایران، اختلاف گروهها و جناحها در برخی کشورها، اختلاف در خاندان پادشاهی اردن و سختی زندگی و گرانی نرخها در برخی کشورها از جمله ترکیه و ایران و ... 

                                                      👇👇👇

نزدیک‌شدن مشتری و زحل از رویدادهای نجومی‌ای است که هر بیست سال یک بار انجام می‌شود.منّجمان خبر داده‌اند که مشتری و زحل، در ۱ دی ۱۳۹۹ برابر ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، با ۶ دقیقۀ کمانی در صورت فلکی جَدْی (بزغاله)، به هم نزدیک می‌شوند، و گفته‌اند که این نزدیکی کمیابترین و نزدیکترین نزدیکی میان دو بزرگ‌ستاره از ژوئیه ۱۶۲۳ است که در آن نزدیکی‌ای با ۵ دقیقۀ کمانی روی داده است(۱)؛ زیرا دوری مشتری و زحل هنگام اقتران کمتر از یک درجۀ قوسی خاهد بود، و دو بزرگ‌ستاره، با نزدیکی بسیار و کمیابی میانشان، آشکارا کمی پس از غروب خُرشید در جنوب غربی آسمان دیده می‌شوند، و چنین نزدیکی‌ای در گذر سده ‎ها و روزگاران جز بارهایی اندک روی نخاهد داد.

دانشمندان نجوم باور دارند که نزدیکی دو بزرگ‌ستارۀ مشتری و زحل در برخی زمانها از آشکارشدن انسانهای برجستۀ کارساز در سرنوشت بشر و روی‌دادن زمین‌لرزه‌ها، ناسازگاریها، دشمنیها، ناآرامیها و جنگها میان فرمانروایان و مردمان و فرودآمدن اندوهها و سختیها بر سران و ناتوان‌شدن پادشاهان و مرگشان و فروپاشیدن حکومتها و دولتها و کشورها و جابه‎ جاشدن فرمانروایی از خاندانی به دیگری و دگرگونی در اخلاق مردم و دینهایشان خبر می‎دهد، و بر کسی که در علم نجوم پیگیری و آزمودگی دارد، پوشیده نمی‌ماند که این رویدادها گاه از یک‌سالی پیش از اقتران تا سه‌سالی پس از آن نمایان می‌شوند، و گاهی پیامدهایشان در درازای سالیان یا سده‌ها و روزگاران پایدار می‌مانند، و خداوند داناتر است.

شیخ مفید(رحمه‌الّاه) آورده است:

هرگاه زحل و مشتری در یک برج گرد آیند، دنیا در بیشتر حالات دگرگون می‌شود، و کارهای مردم دگرگون می‌شوند، و شورشیان از همه سو، به‌ویژه از گیلان و دیلمها و کردها، برمی‌شورند، و مردم را می‌کشند، کشتاری سخت، و کار بر مردم از ترس و اندوه سخت می‌شود، و فرومایگان جایگاهشان بلند می‌شود، سرشتهای همۀ مردمان دگرگون می‌شوند، و از آنان شرم و انسانیّت می‌رود، و هر کدام در دیگری آزمندی می‌کند، و در ایشان، به‌ویژه زنان، تباهی، انداختن زایندگان فرزندان حرام را، ریختن خونها، کشتن و گرسنگی افزوده می‌شود.(۲)

بدان که نوشتار نجومی‌ای که پیشتر آوردیم، به واپسین نزدیکی‌ای که میان مشتری و زحل پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) روی می‌دهد، اشاره می‌کند. پس، پیامدهای پیشبینی‌شده برای این اقتران بهره‌گرفته‌شده از علم نجوم و برپایۀ درونمایۀ برخی روایات اسلامیِ‌ بیانگر رویدادهای آخرالزّمان‌اند؛ مانند آن‌چه امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) فرمود: «هر گاه ... قیامگری از ما در گیلان به پا خیزد»(۳)، و آن‌چه امام صادق(علیه‌السّلام) از آن خبر داد: «حسنی، نوجوان روشن‌چهره، از سوی دیلمان برمی‌شورد»(۴)، و آن‌چه امام علی(علیه‌السّلام) آن را پیشبینی فرمود: «هر گاه ... برای بلندقدان و تناوران کُرد پرچم برافراشته شود»(۵)، و مراد از «شورشیان از همه سو ... برمی‌شورند»، کسانی‌اند که پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) برمی‌شورند، حق باشند یا باطل، مانند: هَجَری کوتاه‌قد در اَحسا یا بحرین، عَوْف سُلَمِی و اَصْهَب مَرْوانِی در جزیره و عراق، هاشمی شَیْصَبانِی در کوفه، شَهْرزُورِی در سلیمانیّه از کردستان عراق، سعید شُوشِی در خوزستان، عَدَوِی سیستانی در سیستان، حسنی گیلانی در دَیْلَمِسْتان، شُعَیْب تَمِیمِی خراسانی در سمرقند، هاشمی چینی در سِینْ‌کِیانْگ، شَرُوسِی در ارمنستان و آذربایجان، اَعْرَج کِنْدِی در لیبی، اَبْقَع فِهْرِی در مصر، جُرْهَمِی و رَبِیعِی و سُفْیانِی در سوریه، چشم‌فروهشته در صنعا و حسینی یمانی در یمن.

نیز احمد بُونی گفته است:

هر گاه زحل با مشتری نزدیک شود، جنگ در سرزمینها فراگیر می‌شود، و پادشاهی از پادشاهان دنیا و زمین می‌میرد.(۶)

شایان یادآوری است که بی‌گمان، مشتری و زحل، در ۱۰ دی ۱۳۵۹ برابر ۳۱ دسامبر ۱۹۸۰، با ۱ درجه و ۲ دقیقۀ کمانی، به هم نزدیک شدند، و یک‌سالی پیش از این نزدیکی، ارتش سرخ شوروی در ۲۵ دسامبر ۱۹۷۹ وارد افغانستان شد و حفیظ‌الّاه امین رئیس‌جمهوری را در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ کشتند و بَبْرَک کارْمَل را جایگزین وی کردند، و نه سالی در آن‌جا ماندند، و در این دوران، یک و نیم میلیون افغان کشته و سه میلیون زخمی و دو میلیون رانده و پنج میلیون تن به دیگر کشورها پناهنده شدند، و پنج‌ماهی پیش از نزدیکی، پادشاه برکنارشدۀ ایران محمّدرضا پهلوی در ۵ مرداد ۱۳۵۹ در مصر مرد، و سه ماهی پیش از نزدیکی، میان ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ جنگی بزرگ شعله‎ور شد که هشت سال پایدار ماند و کشته‎های بسیار و ویرانیهای فراوانی از آن بر جای ماند، و نه‌ماهی پس از آن نزدیکی، محمّد اَنْوَر سادات، رئیس‌جمهوری مصر، در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ کشته شد، و محمّد حُسْنِی مبارک، در ۱۴ اکتبر ۱۹۸۱ جانشینش گردید، و نیز میان مشتری و زحل در ۸ خرداد ۱۳۷۹ برابر ۲۸ می ۲۰۰۰ نزدیکی‌ای‎ با ۱ درجه و ۹ دقیقۀ کمانی روی داد، و پس از گذشتن پانزده‌ماهی از این نزدیکی، حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا روی داد که مایۀ ویرانی دو برج مرکز تجارت جهانی در نیویُرک و کشته و زخمی‌شدن نزدیک ۱۰ هزار تن شد، و در پی آنها، آمریکا و همپیمانانش جنگ با افغانستان را در اکتبر ۲۰۰۱ برپا ساختند و حکومت طالبان را که سازمان القاعده را پناه داده بود، برانداختند، و سپس در مارس ۲۰۰۳ بر عراق یورش بردند و حکومت حزب بعث با رهبری صدّام را فروپاشاندند، و از این دو جنگ هزاران کشته و زخمی و زیانهای مالی فراوانی بر جای مانده است!

هنگامی که به تاریخهای دور می‌نگریم، می‌بینیم که بی‌گمان، مشتری و زحل در سال ۶ پیش از سال میلاد عیسی مسیح(علیه‌السّلام) نزد بیشتر مسیحیان، به هم نزدیک شدند، ولی چون برخی پژوهشگران باور دارند که مسیح چهار تا هشت‌سالی پیش از سال آغازین میلادی زاده شده، پس، سزاوار است گفته شود که ولادت در سال اقتران یا در سالی نزدیک به آن بوده است، و نیز می‌بینیم که بی‌گمان، میان مشتری و زحل در ۵۷۱ م، سال ولادت پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله)، و همچنین در سال ۶۱۰ م، سال بعثت وی، نزدیکی روی داده است!

افزون بر آنها، مشتری و زحل در مارس ۱۲۲۶ با ۲ دقیقۀ کمانی به هم نزدیک شدند، و زمین‌لرزۀ سختی شهرزور در کردستان عراق را در نوامبر ۱۲۲۶ ویران کرد، و چنگیزخان، بنیادگذار امپراتوری مُغُلی، در اوت ۱۲۲۷ مرد!
 
در پایان این گفتار از خداوند متعالی می‌خاهیم که بدیها و آسیبهای آسمانی و زمینی را، با برکت محمّد و خاندان پاکش(صلوات‌الّاه‌علیهم) و خاندن آیة‌الکرسی و دادن صدقات در راه خدا، از ما و همۀ مؤمنان، دور کند.
------------------------------------------------------------------ 

۱. در سال ۱۶۲۳ م شاه عبّاس یکم بغداد را گشود و آن را از دستان سپاهیان دولت عثمانی بیرون آورد.
۲. الاختصاص، ص ۱-۱۶۰، آفة العلامات فی السنة؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۳، ب ۱۴، ح ۵۵؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. الهدایة الکبری، ص ۴۰۳، ب ۱۴؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. مشارق أنوار الیقین، ص ۲۶۶، خطبة التَّطَنْجِیَّة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. شمس المعارف الکبرى، ص ۳۲، الجزء ۱، فصل فی اقتران الکواکب بالکواکب؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

ایران-قم-یک‌شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۱۱
خادم گمنام

ارمنستان در آخرالزّمان

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ۰۵:۱۰ ب.ظ

روی‌دادن جنگ در ارمنستان و ویران‌شدن آن از نشانه‌ های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

اَرْمَنِسْتان کشوری در قفقاز جنوبی و غرب آسیاست که از شرق به جمهوری آذربایجان و از غرب به ترکیه و از شمال به گرجستان و از جنوب به ایران می‌رسد، و چون مایۀ پیوند میان ایران و روسیه و گرجستان و اروپا می‌باشد، دارای جایگاهی راهبردی است.(۱)

کعب گفته است:

جزیره از ویرانی آسوده است تا آن‌که ارمنستان ویران شود، و مصر از ویرانی آسوده است تا آن‌که جزیره ویران شود، و کوفه از ویرانی آسوده است تا آن‌که مصر ویران شود، و نبرد پُرکشتار نخاهد بود تا آن‌که کوفه ویران شود، و شهر کفر گشوده نخاهد شد تا آن‌که نبرد پُرکشتار باشد، و دجّال برنمی‌شورد، مگر آن‌که شهر کفر گشوده شود.(۲)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«جزیره» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات از جنوب شرقی ترکیه و شمال و شرق سوریه تا درون عراق است.

مراد از «شهر کفر» قُسْطَنْطِینِیَّه است که شهری بزرگ و کهن بر کنارۀ دریای مَرْمَرَه در ترکیه و پایتخت امپراتوری روم شرقی بود. پس، ترکهای عثمانی آن را گشودند و اِسْتانْبُول نامیدند و پادشاهانشان در آن‌جا ماندگار شدند تا آن‌که پایتخت را به آنکارا جابه‌جا کردند، و چون این شهر میان دو قارّۀ اروپا و آسیا جای دارد، دارای جایگاهی راهبردی است و به آن دروازۀ اروپا گفته می‌شود.(۳)

مقصود از «نبرد پُرکشتار» در این‎جا همان نبرد پرکشتار بزرگ است، و آن، جنگ خونین بزرگی است که پس از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، میان امام و یاران مؤمنش با رومیان و همپیمانان کافرشان، در چراگاه عَکّا در فلسطین، هنگام گشودن کشور اسرائیل و آزادکردن بیت‌المقدس، روی می‌دهد، و این همان جنگی است که یهودیها و مسیحیان آن را نبرد آرْمَگِدُون می‌نامند.

از حدیث حُذَیْفَه ابن یَمان روایت شده است که پیامبر(صلّی‎ الّاه‎ علیه‎[وآله]وسلّم) فرمود:

ویرانی در گوشه‌وکناره‌های زمین پدیدار می‌شود(۴) ... ویرانی ترکها از دیلمها، ویرانی دیلمها از ارمنیها، ویرانی ارمنیها از خزرها، ویرانی خزرها از ترکها و ویرانی ترکها از آذرخشهاست... .(۵)

بر کسی پوشیده نیست که مراد از ویرانی گروههای یادشده در این روایت، ویرانی سرزمینهای آنان است، و بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از سرزمینهای ترکها در این‌جا همان بیشتر کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان می‌باشد، و چه بسا سه استان درون ایران از آذربایجان شرقی و غربی و اَرْدَبیل را که ترکها در آنها زندگی می‌کنند نیز در بر می‌گیرند، و خداوند داناتر است.

در کتاب ابو حُذَیْفَه آمده است که مُقاتِل گفت:

پس از مرگ ضَحّاک، در کتابهای گردآوری‌شده نزدش، در بارۀ گفتار خداوند(عزّ و جلّ): «و هیچ آبادی‎ای نیست، مگر آن‎که ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجه‎ کنندۀ آن می‎باشیم، شکنجه‎ای سخت؛ آن در کتاب نوشته شده بود»(۶)، خانده‎ ام: ... ویران‌شدن ارمنستان از آذرخشها و سخت‌تکان‌دهنده‌ها است... .(۷)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‎ الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه ضَحّاک ابن مُزاحِم خراسانی تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

بدان که مراد از «روز قیامت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، روز قیام قائم(علیه‎ السّلام)، و مقصود از «کتاب» در این‎جا، لوح محفوظ است، و بنا بر آن‌چه هویداست، «آذرخشها» همان آذرخشهای آسمانی‌اند، نه موشکها و بمبهایی که در جنگها بر سرزمینها پرتاب می‌شوند، و «سخت‌تکان‌دهنده‌ها» زمین‌لرزه‌های سخت‌اند.

روایت شده است که کعب گفت:

در کتابها می‌یابیم که زمین همه‌اش پیش از شام ویران می‌شود ... ولی آذربایجان و ارمنستان پس با سپاهیان و آذرخشها و جنگها نابود می‌شوند، و از سختیها با چیزهایی رویاروی می‌شوند که جز آنان با آنها رویاروی نمی‌شوند... .(۸)

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «سپاهیان» در این‌جا، لشکریان خزر و ترک‌اند که بر این دو سرزمین یورش می‌برند.

امیر مؤمنان علی(علیه‎ السّلام)، در بیان نشانه‎ های ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، فرمود:

ای جابر، هر گاه ناقوس بانگ زند، کابوس فشار آورد و گاومیش سخن بگوید، پس، در آن هنگام، شگفتیها و چه شگفتیهایی خاهند بود! هر گاه آتش در بُصْری بدرخشد، پرچم عثمانی در درۀ سُوَیْدا(۹) پدیدار شود، بصره آشفته گردد و برخی از آنان بر برخی دیگر چیره شوند، هر گروهی بر گروهی دیگر یورش بَرَد(۱۰)، لشکرهای خراسان بجنبند و شعیب ابن صالح تمیمی(۱۱) از درون تالقان بجوشد(۱۲)، برای سعید شوشی در خوزستان پیمان بسته شود، برای بلندقدان و تناوران کرد(۱۳) پرچم برافراشته شود و عربها بر ارمنیها چیره شوند... .(۱۴)

شاید مقصود امام علی(علیه‌السّلام) از گفتارش: «عربها بر ارمنیها چیره شوند»، چیره‌شدن برخی گروههای تروریستی عرب مانند داعش و جز آنان باشد که با ترکهای ترکیه و آذربایجان در یورش بر ارمنستان همبسته می‌شوند، و خداوند داناتر است.

امیر مؤمنان علی(رضی‌الّاه‌عنه) روزی سخنرانی کرد و در سخنرانی‌اش فرمود:

خداوند را ستایش کنید ... سپس فرمود: چگونه خاهند بود، هنگامی که مشرقی برشورد، مغربی بجنبد، سیستانی بجنگد، هَجَری بجنبد، حسینی برشورد، حسنی خشمگین شود، علوی برخیزد، اَمَوی پیمان بسته شود، ارمنی برشورد، دیلمستان آشفته شود، تبرستانی فریاد کند، هاشمی برسد، مصری بیاید، خراسانی پیروز شود، کلبی کفر ورزد، زنگی پیمان بسته شود، ترکی بشکند، رومی چیره شود، قحطانی برشورد؛ در آن هنگام، رومیها در هزار هزار و بیشتر برمی‌شورند، هاشمی به زورا نزدیک(۱۵) می‌شود و خراسانی در آن‌ فرود می‌آید... .(۱۶)

بنا بر آن‌چه هویداست، «ارمنی» شورشگری از زیندگان ارمنستان است که ارمنیها را در کارزار با ترکها و خزرها رهبری می‌کند.

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان رویدادهایی که پیش از شورش قائم(علیه‌السّلام) خاهند بود، فرمود:

... چیره‌شدن زیندگان ارمنستان [بر ارمنستان](۱۷)... .(۱۸)

شایان یادآوری است، از درون‌مایۀ این روایت بهره گرفته می‌شود که بخشی از سرزمینهای ارمنیها از سوی دشمنان ترک و خزرشان گرفته می‌شود، سپس آنان، کمی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، آن را از دستان ایشان آزاد می‌کنند، مگر آن‌که گفته شود که در گزارش و نوشتن روایت درهم‌آمیختگی و نادرستی روی داده است، و این گونه بوده است: «چیره‌شدن ترکها بر زیندگان ارمنستان»، و خداوند به آن‌چه درست می‌باشد، داناتر است.

ابو مُسْلِم گفته است:

... همواره پرچمهای سیاه بر کسی که با آنان دشمنی ورزد، چیره‌اند تا آن‌که ترکها از دروازۀ ارمنستان درآیند.

ولید گفته است:

و آن، نخستین نشانه از نشانه‌های سست‌شدن کارشان، پس از ناسازگاریشان در میانشان، است.(۱۹)

می‌گویم: بر آگاهان از تاریخ مسلمانان پوشیده نیست که مُغُلها از دروازۀ ایران بر بنی عبّاس در عراق در پایان دولت نخستینشان که پس از بنی اُمیّه بنیادگذاری شد، شوریدند، و از این روایت و مانندهایش بهره گرفته می‌شود که ترکهای قفقازی از دروازۀ ارمنستان بر بنی عبّاس سیاه‌نشان در پایان دولت دومشان که در آخرالزّمان برپا می‌شود، می‌شورند.

علی ابن ابراهیم ابن مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه‌السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، در روزگار پنهان‌شدن کوتاه‌مدّتش، گفته است:

... آن گاه که او را دیدم، خِرَدم در خوبی و ویژگی‌اش سرگردان شد. پس، به من فرمود: ای پسر مهزیار، چگونه برادرانت را در عراق پشتِ سر گذاشتی؟ گفتم: در تنگیِ زندگی و ناخُشی، در حالی که بی‌گمان، شمشیرهای بنی شَیْصَبان پی‌درپی بر آنان بوده است. فرمود: خدا ایشان را بکشد، چگونه [از راستی](۲۰) بازگردانده می‌شوند! گویا این گروه را می‌بینم که در خانه‌های خِیش کشته شده‌اند، و فرمان خداوند آنان را شب یا روز فرا گرفته است. گفتم: ای پسر فرستادۀ خدا، آن رویداد کی خاهد شد؟ فرمود: هنگامی که میان شما و راه کعبه، با دست گروههایی که بهره‌ای از خوبی برایشان نیست و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند، بسته شود، و سه روز سرخی در آسمان پدیدار شود که در آن، ستونهایی مانند ستونهای نقره‌ای‎اند که نورانی می‌درخشند. و شَرُوسِی از اَرْمَنِسْتان و آذَرْبایْجان بیرون می‌آید، در حالی که در پشتِ ری، کوه سیاهِ پیوسته به کوه سرخِ چسبیده به کوههای تالِقان را می‌خاهد. پس، میان او و میان مَرْوَزی نبردی نابودگر و ریشه‌برانداز خاهد بود که در آن، خردسال سپیدمو، و از آن، بزرگسال پیر می‌شود، و میان آن‌دو کشتار آشکار می‌شود. پس، در آن هنگام، رفتن وی سوی زَوْرا را پیشبینی کنید، و در آن‌جا درنگ نمی‌کند تا به ماهان و سپس به واسِط عراق بیاید، و در آن‌جا، شش(۲۱) روز یا کمتر می‌ماند. آن ‏گاه، به کوفان می‏‌رود، و میان آنان(۲۲)، نبردی از نجف به حِیرَه تا غَرِی خاهد بود، نبردی سخت که در پی آن خِرَدها از یاد برده می‌شوند. پس، در آن هنگام، نابودی هر دو گروه می‌باشد، و دروکردن بازماندگان بر خداوند است... .(۲۳)

«شَیْصَبان»، بنا بر آن‌چه از برخی فرهنگهای واژگان عربی هویداست، از نامهای شیطانِ رانده‌شده‌ای می‌باشد که در قرآن کریم با نام اِبْلِیس یاد شده است(۲۴)، و مراد از «بنی شیصبان» در این حدیث، بنی عبّاس‌اند که شیطان هنگام بسته‌شدن نطفه‌شان همبازشان می‌شود، و آنان نیز در فریب‎دادن مردم و گمراه‎کردنشان همدست شیطان می‌شوند، و دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، سرزمینهای اسلامی را فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، بخشی از سرزمینهای مشرق را فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

چنین می‌نماید که مراد امام مهدی(علیه‌السّلام) از گروههای بی‌بهره از خوبی، مانند دین و انسان‎بودن، که راه حج را بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، می‌بندند، همان سفیانی و پیروانش باشند که به مردم می‌گویند: بی‌گمان، ما خداباوران و پیروان روش پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) می‌باشیم، ولی هنگامی که کارهایشان دیده می‌شوند، آشکار می‌شود که آنان کفرورزان به خدا و دشمنان فرستاده‌اش و بیرون‌روندگان از دین و انسان‌بودن می‌باشند.

سرخی که در آسمان سه روز پدیدار می‌شود، سرخی‌ای است که در پی برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار و وزش تندبادی سرخ در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پدید می‌آید، و ستونهای درخشنده مانند ستونهای نقره‌ای همان سنگهای آسمانی‌اند که درون پوشش گازی زمین می‌روند و می‌سوزند و شعله‌ور می‌شوند و برخی از آنها بر روی زمین می‌افتند.

بدان که در قَفْقاز سرزمینی با نام «شَرُوس» یافت نمی‌شود تا به نسبت‌داده‌شدۀ به آن‌جا «شروسی» گفته شود، و برخی پژوهشگران باور دارند که شروسی مردی است که ریشه‌اش از شهر «شَرُوس» در شمال آفریقاست، و بنا بر آن‌چه برخی جغرافی‌دانان در کتابهایشان یاد کرده‌اند، شروس شهری بزرگ در کوهستان نَفُوسَه بود و بیشتر زیندگانش خوارج اِباضِی بوده‌اند(۲۵)، پس، ویران شد و از آن ویرانه‌هایی باستانی در شهری که اکنون حَرابَه نامیده می‌شود و در سوی جنوب غربی شهر طَرابُلُس در لیبی جای دارد، بر جای مانده‌اند، و از برخی محاسبه‌های جفری بیرون آمده است که شَرُوسِی مردی روسی و یهودی‌نژاد است، و خداوند به درست داناتر است، و به هر روی، شَرُوسِی فرماندهی ناصبی‌روش است که نیروهایی رام‌نشده از خَزَرها و ترکان را فرماندهی می‌کند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماهی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند تا مروانیان را یاری کنند، و در آن‌جا با هم نابود می‌شوند.

گمان می‌کنم که «مَرْوَزِی» (مَرْوِی) مردی هاشمی باشد که نیاکان کهن وی در مَرْو که از شهرهای خراسان است، می‌زیسته‌اند، و سومین رهبر انقلاب ایران در روزگار ما باشد، و ایرانیانِ پایدار در برابر یورش شروسی و نیروهایش را رهبری می‌کند، و شاید آن مرد همان «جَحّافِی» (نیشابوری) یادشده در برخی احادیث اسلامی باشد، و می‌تواند «مَرْوَزِی» نادرست‌نویسی‌شدۀ «رازی» (نسبت‌داده‌شده به ری) باشد، و خداوند داناتر است.(۲۶)

«آذَرْبایْجان» سرزمینهایی در شمال غربی ایران‌اند که میان دریای خزر در شرق و ترکیه و عراق در غرب و جمهوری آذربایجان و ارمنستان در شمال جای دارند، و بر کسی پوشیده نیست که جمهوری آذربایجانِ جای‌گرفته در شمال رود اَرَس در سرزمینهای آران، نادرست به این نام نامیده شده است.

«پشتِ ری» همان بخش بلند جای‎گرفته در شمال شهر ری کهن است، و مراد از آن در این‎جا، بخش شمالی از شهر کنونی تهران می‎باشد، و «کوه سیاه» همان کوه تُوچال است که از دور سیاه دیده می‌شود و بر بخش تجریش و پیرامونش در شمال شهر تهران سایه می‌افکند و در بخش جنوبی کوههای اَلْبُرْز مرکزی جای دارد، و «کوه سرخ» همان کوه سرخی است که در بخش کرج، میان کوه سیاه در تهران و کوههای تالقان، جای دارد، و اکنون از آن سنگهای سرخ که در ساختمان کاربرد دارند، برداشته می‌شود، و مقصود از «تالِقان» در این حدیث، سرزمینی است که میان کَرَج و قَزْوِین، در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی تهران جای دارد، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای نو یا بخش شمالی تهران کنونی پایتخت ایران می‎باشد.

«ماهان» دو تاییِ «ماه» است، و ماه در زبان فارسی کهن یا دَرِی به معنای شهر یا بزرگترین شهر هر سرزمینی می‎باشد، و عربها پس از گشودن دو شهر «دِینَوَر» و «نَهَاوَنْد»، نخستین را به کوفه وابسته کردند و «ماه کوفه» نامیدند، و دومین را به بصره وابسته کردند و «ماه بصره» نامیدند، و اکنون دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد.

«واسِط» شهری است که اکنون کُوت نامیده می شود، و در راه بصره به بغداد، نزدیک مرزهای ایران جای دارد، و به این نام نامیده شده است؛ زیرا دوری آن تا بصره و کوفه نزدیک میانه می‌باشد.

«کُوفان» یا «کُوفَه» در روزگاران کهن سرزمینی شنزار و سرخ بر کنارۀ غربی رود فُرات بود که شهر کوفه در مشرق، و بخشهای بلند جای‎گرفته در پشت آن‎جا در مغرب، مانند ثَوِیَّه، غَرِی و نَجَف، را در بر می‌گرفت، و «غَرِی» جایگاهی در پایانه‎های پشت کوفه می‌باشد که پس از ثَوِیَّه، در جنوب حَنّانَه تا جنوب نُخَیْلَه در گورستان وادیِ سلام، جای دارد، و آرامگاه امام علی(علیه‌السّلام) در آن‎جا است، و «نجف» بلندی‌ای در پایانۀ پشت کوفه بر کنارۀ دریای نجف در مغرب می‌باشد که نزدیک ۱ کیلومتر از آرامگاه امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) دور است، و این نام با گذر زمانها شناسه‎ای شد برای شهری که در کنار همان بلندی پدید آمد، و «حِیْرَه» شهری کهن در جنوب شهر کوفه و پشت آن‌جا و نزدیک ۷ کیلومتر از آن دور بود، و اکنون ویرانه‎ هایی از آن در غرب شهری کوچک که ابو صُخَیْر نامیده می‎شود، مانده‎اند.(۲۷)

کعب الاحبار گفته است:

... بی‌گمان، قائم از فرزندان علی(علیه‌السّلام) است که برای وی پنهان‌شدنی مانند پنهان‌شدن یوسف و بازگشتی چون بازگشت عیسی ابن مریم می‌باشد. سپس در پی پنهان‌شدنش، با برآمدن ستارۀ سرخ، ویران‌شدن زَوْرا که همان ری است، فروبرده‌شدن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، شورش سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربایجان، آشکار می‌شود؛ آن، نبردی است که در آن، هزارانی و هزارانی کشته می‌‏شوند، هر کدام شمشیری آراسته را می‌گیرند که بر همگی پرچمهایی سیاه به جنبش درمی‌آیند؛ آن، جنگی است که مرگ سرخ و طاعون تیره با آن درمی‌آمیزند.(۲۸)

چنین می‎نماید که این حدیث ارزشمند دربردارندۀ برخی پیشبینی های شگفت از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«ستارۀ سرخ» همان بزرگ‌ستارۀ دنباله‌داری است که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرو می‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

«سُفْیانِی» همان عُثْمان ابن عَنْبَسَه شامی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) رهبری برخی جنبشهایی را که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

«فرزندان عبّاس»، بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.

«جوانان ارمنستان و آذربایجان» نیروهایی از خَزَرها و ترکان‌اند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماهی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند تا مروانیان را یاری کنند، و در آن‌جا همگی نابود می‌شوند.

شمشیرهای آراسته همان جنگ‌افزارهای نو و آراسته‌ای می‌باشند که سپاهیان آنها را در آخرالزّمان به کار می‌گیرند.

مقصود از «پرچمهایی سیاه» در این روایت، پرچمهای سیاه کوچکی‌اند که آنها را، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، هاشمی چینی رهبری و شُعَیْب تَمِیمِی خراسانی فرماندهی می‌کند، و گمانی نیست در این‌که دارندگان آن پرچمها دشمنان عبّاسیان و نیز دشمنان خزرها و ترکان می‌باشند.
 
«طاعون تیره» طاعونی سخت و سراسری است که به بسیاری از مردم می‌رسد.

مُفَضَّل از امام صادق(علیه‌السّلام) روایت کرده است که امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) فرمود: سوگند که بی‌گمان، رُومِیان، صُقْلُبْها، قِبْطِیان، حَبَشِیها، عِرانِیها، کُرْدها و اَرْمَنِیها را می‌کشم... .(۲۹)

بی‌گمان، امام علی(علیه‌السّلام) کشتن دشمنان از گروههای یادشده در حدیث را به خُدَش نسبت داده است؛ زیرا کسی که آن را در آخرالزّمان انجام می‌دهد، همان امام مهدی(علیه‌السّلام) است که از تبار او می‌باشد، و فرمانروایی مهدی(علیه‌السّلام) به‌راستی دنبالۀ فرمانروایی نیای گرامی وی علی(علیه‌السّلام) است، چنان‌که روایتی یافت می‌شود که امام علی(علیه‌السّلام) در آن برخی کارهای بزرگی را که ویژۀ امام مهدی(علیه‌السّلام) در آخرالزّمان است، به خیش نسبت می‌دهد. پس، شنونده از آن شگفتی می‌کند و از او در بارۀ‌اش می‌پرسد، و امام پرسشش را پاسخ می‌دهد و برای وی می‌گوید: «آنها را مردی از من انجام می‌دهد»(۳۰).

بدان که از آیه‌های قرآنی و روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که امام مهدی(علیه‌السّلام) همۀ کسان گروهها را کارزار نمی‌کند و نمی‌کشد، بلکه با ستمگران گمراهی که با وی در پیاده‌کردن راستی و برابری می‌جنگند و ناسازگاری می‌کنند، می‌جنگد و می‌کشدشان، و در کشتن زیاده‌روی نمی‌کند.
---------------------------------------------------------- 

۱. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۲. المستدرک علی الصحیحین، ج ۵، ص ۶۵۶، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۴۷۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۴. در همۀ نسخه‌های چاپی التذکرة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یبدأ» یافت می‌شود که به «یبدو» اصلاح و ترجمه ‌گردید.
۵. التذکرة بأحوال الموتى و أمور الآخرة، ص ۱۳۴۹، ب خراب الأرض و البلاد قبل الشام؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. البدء و التاریخ، الجزء ۴، ص ۳-۱۰۲، ف ۱۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. البلدان، ابن فقیه، ص ۵-۵۲۴، القول فی همذان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «سوداء» (سیاه) یافت می‌شود که به «السویداء» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۰. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «صبا کلّ قوم إلی قوم» یافت می‌شود که به «صبأ کلّ قوم علی قوم» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۱. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «تبع» یافت می‌شود که به «نبع» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۲. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «التیمیّ» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در برخی نسخه‌های چاپی این کتاب آمده است، به «التمیمیّ» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۳. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «کردان» یافت می‌شود که واژه‌ای فارسی است و در سخن عرب به کار نمی‌رود، و به «الأکراد» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۴. مشارق أنوار الیقین، ص ۲۶۶، خطبة التَّطَنْجِیَّة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. در نسخۀ چاپی البلدان پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یهرب» یافت می‌شود که سازگار با درونمایۀ برخی روایات اسلامی به «یقرب» اصلاح و ترجمه گردید.

۱۶. البلدان، ابن فقیه، ص ۶-۵۴۵، القول فی الریّ و الدنباوند؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 
۱۷. میان دو چنگک از همۀ نسخه‌های چاپی مناقب آل أبی طالب نزد ما افتاده است، و آن را از بحار الأنوار، ج ۴۱، ص ۳۱۹، ب ۱۱۴، ح ۴۲، نوشته‌ایم.
۱۸. مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۰۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۹. الفتن، ص ۱۴۴، الجزء ۳، ح ۵۹۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. میان دو چنگک از افزوده‎های ما است.
۲۱. در همۀ نسخه‎های چاپی بحار الأنوار و کمال الدین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سنة» یافت می‎شود که به «ستّة» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۲. مرادش آن است: میان نیروهای خزر و ترک یورشگر با فرماندهی شروسی و نیروهای کوفی پاسداری‌کننده با رهبری شیصبانی و همتایانش نبردی خاهد بود، و آن‌دو همان دو گروه نابود شونده‌اند که در دنبالۀ حدیث به آنان اشاره شده است.
۲۳. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۶-۴۵، ب ۱۸، ح ۳۲، با گزارش از: کمال ‏الدین؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
۲۴. در این باره بنگرید: لسان العرب، درگاه «شصب».
۲۵. بنگرید: المسالک و الممالک، بکری، ج ۲، ص ۶۵۶، ذکر مدینة أطرابلس.
۲۶. سخن نویسنده.
۲۷. بهره‎گرفته‎شده از: منابع گوناگون.
۲۸. الغیبة، نعمانی، ص ۹-۱۴۸، ب ۱۰، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۹. الهدایة الکبرى، ص ۱-۴۳۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳۰. بنگرید: بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۶۰-۵۹، ب ۲۹، ح ۴۷، با گزارش از: معانی الأخبار.
 
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۰ ، ۱۷:۱۰
خادم گمنام

پیشبینی نبردی ویرانگر در دو سوی رود ارس!

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ق.ظ

از روایات اسلامی چنین برمی‌آید که پیش از شورش بزرگ داعش در قففاز جنوبی بر ضدّ ایران با پشتیبانی ترکیه، میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در آن سوی رود ارس نبردی ویرانگر و خونین روی می‌دهد و ترکها بر ارمنیها چیره می‌شوند و سپس کمی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) داعشیان بر ایران می‌تازند!

در بارۀ آن‌چه که در این گفتار به گونه‌ای فشرده آورده‌ایم، احادیث فراوانی به دست ما رسیده‌اند که برخی از آنها را در گذر ۲۰ سال گذشته به این سو بارها یادآور شده و نسبت به خطر بروز جنگی بزرگ در این منطقۀ حسّاس از جهان هشدار داده‌ایم، و در آینده نیز به برخی دیگر از آنها خاهیم پرداخت. 
 
کعب گفته است:

جزیره از ویرانی آسوده است تا آن‌که ارمنستان ویران شود، و مصر از ویرانی آسوده است تا آن‌که جزیره ویران شود، و کوفه از ویرانی آسوده است تا آن‌که مصر ویران شود، و نبرد پُرکشتار نخاهد بود تا آن‌که کوفه ویران شود، و شهر کفر گشوده نخاهد شد تا آن‌که نبرد پُرکشتار باشد، و دجّال برنمی‌شورد، مگر آن‌که شهر کفر گشوده شود.(۱)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«جزیره» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات از جنوب شرقی ترکیه و شمال و شرق سوریه تا درون عراق است، و «اَرْمَنِسْتان» سرزمینهایی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و ایران در جنوب جای دارد.
 
مراد از «شهر کفر» قُسْطَنْطِینِیَّه است که شهری بزرگ و کهن بر کنارۀ دریای مَرْمَرَه در ترکیه و پایتخت امپراتوری روم شرقی بود. پس، ترکهای عثمانی آن را گشودند و اِسْتانْبُول نامیدند و پادشاهانشان در آن‌جا ماندگار شدند تا آن‌که پایتخت را به آنکارا جابه‌جا کردند، و چون این شهر میان دو قارّۀ اروپا و آسیا جای دارد، دارای جایگاهی راهبردی است و به آن دروازۀ اروپا گفته می‌شود.(۲)

مقصود از «نبرد پُرکشتار» در این‎جا همان نبرد پرکشتار بزرگ است، و آن جنگ خونین بزرگی است که پس از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، میان امام و یاران مؤمنش با رومیان و همپیمانان کافرشان، در چراگاه عَکّا در فلسطین، هنگام گشودن کشور اسرائیل و آزادکردن بیت‌المقدس، روی می‌دهد، و این همان جنگی است که یهودیها و مسیحیان آن را نبرد آرْمَگِدُون می‌نامند.

از کعب روایت شده که وی گفته است:

در کتابها می‌یابیم که زمین همه‌اش پیش از شام ویران می‌شود ... ولی آذربایجان و ارمنستان پس با سپاهیان و آذرخشها و جنگها نابود می‌شوند، و از سختیها با چیزهایی رویاروی می‌شوند که جز آنان با آنها رویاروی نمی‌شوند... .(۳)

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

در برخی نوشتارهای کهن زرتشتیان نیز به همپیمانی‌ای ناخجسته‌ میان برخی دولتهای عربی مانند عربستان سعودی با دولتهای اروپایی و آمریکایی و ترکیه و آذربایجان بر زیان ایرانیان در آخرالزّمان اشاره شده است:


«تازیان با رومیان [و] ترکان اندر آمیزند و کشور بیاشوبند و پس سِفَنْدارْمَذ به اورْمَزْد بانگ کند که من این بدی و زشتی برنتابم»(۴).

در این نوشتار، مراد از «کشور» همان ایرانشهر و کشور عزیز ما ایران، و «سِفَنْدارْمَذ» فرشتۀ نگاهبان زمین یا خُد زمین، و «اورْمَزْد»، اهورامزدا یا آفریدگار هستی است.

نوآم چامسکی، زبان‌شناس، مورّخ و منتقد سیاسی و اجتماعی آمریکایی، هم در سخنانی هشدارآمیز گفته است:
«تلاشهایی برای برانگیختن آذری زبانها در حال انجام است که ترکها را از ایران جدا کنند یا این‌که ایران را از منابع نفتی دریای خزر محروم سازند. حقیقت این است که جنگ با ایران امری است که احتمالاً در شرف وقوع است. این امر کاملاً آشکار شده است که ۱۲ درسد از نیروی هوایی اسرائیل در حال حاضر در جنوب شرق ترکیه مستقر شده‌‏اند و علّت این حضور، کسب آمادگی برای حمله به ایران است»(۵).
----------------------------------------------------------------

۱. المستدرک علی الصحیحین، ج ۵، ص ۶۵۶، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۴۷۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۳. البلدان، ابن الفقیه، ص ۵-۵۲۴، القول فی همذان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. نجات بخشی در ادیان، ص ۵۳، گفتار ۱، با گزارش از: جاماسب نامۀ پهلوی، ف ۱، بند ۱۵.
۵. روزنامۀ سیاست روز، ش ۴۹۳، ۱۳۸۱/۱۰/۱۲ هـ.ش، ص ۳، با حذف و تصرّفی اندک.
  
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۱۱:۱۸
خادم گمنام

اگر دقّت کرده و پیگیر خبرها باشید، از زمان روی کار آمدن دولت رئیسی، شمار فراوانی از وزرای وزارتخانه‌های کلیدی و استانداران و فرمانداران جدید از میان فرماندهان سپاه پاسداران انتخاب شده‌اند. از دیدگاه مباحث آخرالزّمانی، به‌ویژه برخی پیشگوییهای زرتشتیان و محاسبات جفری (واژۀ سپاه)، این رویداد سرنوشت‌ساز از دگرگونیهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادیِ شگفت در کشور و نزدیک‌شدن زمان ظهور سوشیانت یا امام مهدی(علیه‌السّلام) خبر می‌دهد! (لطفاً روی دو لینک زیر 👇👇👇 کلیک کنید).

لینک 1👈آخرین رئیس جمهوری ایران در آخرالزّمان

لینک 2👈از افزوده‌ها بر اشعار شاه نعمت‌الّاه ولی در احوال کشور در دوران کوتاه پادشاه سوم ایران

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۰ ، ۱۷:۱۲
خادم گمنام

از شُرَیْح ابن عُبَیْد و ابو عامِر هَوْزَنِی و ضَمْرَه ابن حَبِیب روایت شده است که گفته‌اند: به ما رسیده است که رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

کشتار کشتار؛ پرتاب‌کردن و فروبردن و زشت‌گردانیدن روی می‌دهد(۱)، مرگ در عالمان زمین می‌افتد تا جایی که نمی‌ماند مگر مرد پس از مرد، آسمان تگرگی مانند تخم مرغ می‌باراند که چهارپایان نابود می‌شوند، نیل و فرات بسته می‌شوند، به گونه‌ای که در دو کناره‌شان کشاورزی می‌شود، راهها بسته می‌شوند و درندگان بر پسران آدم چیره می‌شوند و هر گروهی زمینگیر شهرشان می‌شوند، خُرشید نیم‌ساعتی باز می‌ایستد و نیمی از انسانها و جنّیان نابود می‌شوند(۲)، و برای آنان زاده‌شونده‌ای زاده نمی‌شود و ماده باردار نمی‌شود، زنان مانند استران سیاه می‌شوند، به گونه‌ای که زن را چهل مرد آمیزش می‌کنند و آن را چیزی نمی‌انگارد، سال مانند ماه و ماه مانند هفته و هفته مانند روز و روز مانند ساعت و ساعت مانند آتش‌گرفتن شاخۀ خشک درخت خرما می‌شود، به گونه‌ای که مرد از خانه‌اش بیرون می‌رود و به دروازۀ شهر نمی‌رسد تا آن‌که خرشید پنهان می‌شود، و خرشید از غروبگاهش برمی‌آید(۳)، و بر هر دلی با آن‌چه در آن است، مهر زده می‌شود، و «به کسی ایمان‌آوردنش سود نمی‌دهد، اگر پیشتر ایمان نیاورده یا در ایمانش خوبی‌ای به دست نیاورده است»(۴)، و از آن‌چه در پشت آن است نپرسید.(۵)

شایان یادآوری است، این روایت به رویدادهایی که میان چند ماهی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) روی می‌دهند، اشاره می‌کند، و هنگامی که به نوشتار آن در کتاب الفتن می‌نگریم، می‌یابیم که بی‌گمان، راویان به آن برخی واژه‌ ها و شمارۀ سالها را که درونمایۀ روایت را آسیب می‌زند و تباه می‌کند، افزوده‌اند، و من افزوده‌ ها را انداختم و روایت را به آن‌چه بوده است، بازگرداندم، و خداوند به آن‌چه درست می‌باشد، داناتر است. 
---------------------------------------------------------- 

۱. «پرتاب‌کردن» شهابها و سنگهای آسمانی بر روی زمین، و «فروبردن» سرزمینها و کسانی که بر آنهایند در زمین، و «زشت‌گردانیدن» آفرینش انسان و دگرگون‌کردن آن از گونۀ سرشتی به گونه‌ای دیگر از شکنجه‌های سخت سه‌گانه‌ای می‌باشند که خداوند در آخرالزّمان بر بسیاری از بیرون‌روندگان از راه درست و شتاب‌ورزان در نافرمانیها فرود می‌آورد. 
۲. چنین سخن شگفتی را که خبر از نابودی نیمی از جنّیان در رویدادهای آخرالزّمان می‌دهد، جز در این روایت نیافتیم، و خداوند داناتر است که آیا آن از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا افزوده‌های روایان می‌باشد. بله، روایتی یافت می‌شود که درونمایه‌ها و واژگانش به آن‌چه گزارش کرده‌ایم، نزدیک‌اند و در آن، این سخن آمده است: «خرشید می‌گیرد، پس نیمی از جنّیان و انسانها می‌میرند»؛ بنگرید: جامع الأخبار، سبزواری، ص ۳۹۷، ف ۱۰۲.
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «طلوع» یافت می‌شود که سازگار با ساختار سخن به «تطلع» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. قرآن کریم، سورۀ انعام، آیۀ ۱۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 
۵. الفتن، ج ۲، ص ۲-۷۰۱، الجزء ۱۰، ح ۱۹۷۸، چاپ قاهره؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۰ ، ۱۷:۰۶
خادم گمنام

عبدالله های سه گانه در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ ق.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۰۰
خادم گمنام

دوران رویداد‌خیز ۱۰۰ ساله در آخرالزّمان

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۸ ب.ظ

دورانهای رویداد‌خیز

با بهره‌گیری از دانش نجوم و تجربیّات هزاران‏ سالۀ بشر چنین می‌یابیم که در سر بازه‌های زمانی ویژه‌ای، رویدادهایی پدیدار می‌شوند که بر چرخۀ زندگی آدمی و دیگر زیندگان کرۀ زمین اثر‏گذارند. بازه‌های ۷ ساله، ۱۲ ساله، ۲۰ ساله، ۲۹ ساله، ۴۰ ساله، ۶۰ ساله، ۷۰ ساله،۱۰۰ ساله، ۳۰۰ ساله، ۴۰۰ ساله، ۱۰۰۰ ساله و ۷۰۰۰ ساله از برجسته‌ترین دوره‌های حادثه‌خیزند.
 
شایان یادآوری است، برخی از این دورانهای رویداد‌خیز با دورۀ گردش برخی کرات منظومۀ شمسی به گرد خُرشید همخانی دارند؛ مانند دورۀ ۱۲ سالۀ مشتری و دورۀ ۲۹ سالۀ زحل. همچنین در پدیدآمدن دوره‌های دراز‏مدّت، گاه دو یا چند دورۀ کوتاهتر با هم گرد می‌آیند؛ مانند دورۀ ۴۰ ساله که نزدیک به یک دورۀ ۲۹ سالۀ زحل و ۱۲ سالۀ مشتری را در بر می‌گیرد. در هر حال، کسی می‌تواند از این بازه‌های زمانی رویداد‌خیز رویدادهایی را پیشبینی کند که از دانش تاریخ و احکام نجومی و محاسبات جفری برخُردار باشد.

 

نگاهی گذرا به تاریخ سد سال پیش ایران و جهان

یکی از بازه‌های زمانی رویداد‌خیر دورۀ ۱۰۰ ساله است. اگر به سد سال پیش برگردیم و نگاهی گذرا به اوضاع آن زمان جهان و ایران بیندازیم، می‌بینیم: انقلاب بُلشِویکی روسیه با رهبری لنین در اکتبر ۱۹۱۷ برابر آبان ۱۲۹۶ آغازیده شد که به سرنگونی حکومت ۳۰۰ سالۀ تزارها انجامید، و پس از یک دوره جنگهای داخلی بین ارتش سرخ و سفید، با پیروزی ارتش سرخ در اکتبر ۱۹۲۲، کشور شوروی پدید آمد. جنگ جهانی اوّل که در ۱۹۱۴ آغاز شد و چهار سال به درازا کشید و ۱۰ میلیون کشته و ویرانیهای فراوانی بر جای گذاشت، در نوامبر ۱۹۱۸ برابر آبان ۱۲۹۷ پایان یافت. در این میان، ایران نیز از آسیبهای جنگ جهانی اوّل و انقلاب کمونیستی در همسایۀ شمالی‌اش روسیه دور نبود، و در سال ۱۲۹۸-۱۲۹۷ هـ.ش، همزمان با پادشاهی احمدشاه قاجار و مصادف با آخرین سال جنگ جهانی اوّل، کشور از شمال و جنوب زیر سیطرۀ نیروهای امپراتوری بریتانیا، روسیه و آلمان بود، و هر کدام از این بیگانگان، بخشی از سرزمین ایران را در اشغال خُد داشتند، و افزون بر آن دو رویداد، جهان از فوریه ۱۹۱۸ تا آوریل ۱۹۲۰ برابر بهمن ۱۲۹۶ تا فروردین ۱۲۹۹ درگیر بیماری واگیر و مرگبار آنفلوآنزای اسپانیایی شد که نزدیک به ۵۰ میلیون تن را به کام مرگ فرستاد، و ایران نیز در همان زمان یکی از بالاترین آمارهای مرگ بر اثر آنفلوانزای اسپانیایی و وبا و گرسنگی را داشت، و نزدیک به سه میلیون از جمعیّت ده ‎میلیونی کشور مردند!

در هر حال، در پایانه‌های حکومت قاجاریان، و پادشاهی احمد شاه قاجار، ایران دستخُش آشگفتیهای فراوان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود، و فقر، گرسنگی، بیماری، دزدی، راهزنی، سرکشی و ناامنی سراسر کشور را فرا گرفته بود که ناگهان میرپنج رضاخان، با همکاری انگلیسیها و برخی رجال سیاسی و مذهبی داخلی، همراه با شماری از نیروهای قزّاق، از قزوین بر تهران تاخت و در ۳ اسفند ۱۲۹۹ برابر ۲۲ فوریه ۱۹۲۱ این شهر را فتح و کودتا کرد. وی نخست سردارسپه، سپس وزیر جنگ و آن گاه نخست‌وزیر و در ۲۴ آذر  ۱۳۰۴ برابر ۱۵ دسامبر ۱۹۲۵، با برکناری احمدشاه، پادشاه ایران شد، و به زمامداری ۱۳۰ سالۀ ترکهای قاجار پایان داد، و کشور را از نابسامانی و آشفتگی رهانید، و به آبادانی و ایجاد امنیّت و برانداختن شاهزاده‌های قاجاری ستمگر و خوانین سرکش و سران خُدمختار و سرکوب کمونیستهای وابسته به روسیه پرداخت، ولی در پی خُدکامگیها و نداشتن باورهای دینی و نیز برخی برنامه‌هایی که از سوی انگلیسیها به وی داده شده و ناچار به اجرای آنها بود، از در ناسازگاری با روحانیّون و مذهبیها و آزادیخاهان و روشنفکران درآمد و قانون کشف حجاب را پیاده کرد و به ناروا انسانهایی را کشت و داراییهایی را مصادره کرد، و سرانجام، پس از ۱۶ سال فرمانروایی، برای سرکشیهایی که در برابر انگلیسیها کرده بود و ناخشنودیهایی که مردم از وی داشتند، از قدرت برکنار و به جزیرۀ موریس در جنوب غربی اقیانوس هند فرستاده شد و در همان‌جا مرد.

نیز در سد سال پیش، با آمدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از اراک به قم در ۲۹ اسفند ۱۲۹۹ برابر ۱۰ رجب ۱۳۳۹ و ماندگارشدنش در این شهر، حوزۀ علمی قم در سال ۱۳۰۰ هـ.ش برابر ۱۳۴۰ هـ.ق بنیادگذاری شد که در برابر حوزۀ نجف، اسفهان، تهران، قزوین و مشهد سر بلند کرد، و روحانیون و مبلّغان دینی فراوانی پروراند، و اکنون آن حوزۀ علمی به سدسالگی‌اش رسیده است، هرچند قم از سدۀ دوم هجری قمری، با مهاجرت گروهی از شیعیان اشعری یمنی‌تبار از کوفه به این شهر، اندک‌اندک مرکز حدیث و فقه و کلام گردیده، و دارای برخی مدارس علمی و کتابخانه‌هایی شده بود.

 

نگاهی پیشبینانه به اوضاع کنونی ایران و جهان و دگرگونیهای پیشِ ‌رو

اگر پس از گذشت ۱۰۰ سال از روزگار آشفته و نابسامان ایران و جهان و دگرگونیهایی که در آن زمان پدیدار شدند، اکنون نیز به اوضاع آشفته و نابسامان و آخرالزّمانی ایران و دیگر کشورهای جهان و نیز آشوبها و جنگهایی که از سالها پیش در برخی کشورهای خاورمیانه، مانند افغانستان، عراق، سوریه، یمن، فلسطین و لیبی، آغاز شده‌‌اند و همچنان پایدارند، نگاهی بیندازیم، پیشبینی برخی دگرگونیهای بنیادین سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینی در ایران و دیگر کشورهای جهان در سالهای نزدیک پیش رو، از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ هـ.ش، دور از انتظار نخاهد بود! و خداوند داناتر است.

--------------------------------------------------------------------------------

ایران-قم-سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی - ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ 

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۸
خادم گمنام

با توجّه به احتمال اعلان «آغاز شمارش معکوس شروع سالهای سخت آخرالزّمانی» از ماه رمضان ۱۴۴۲، از ارائۀ برخی اخبار روزانه و حاشیه‌ای در کانال آخرالزّمان خُدداری می‌کنیم، و فقط به آوردن آیات قرآنی، روایات اسلامی و پیشگوییهای متون کتابهای مقدّس یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان و پیشگوییهای برخی دانشمندان قدیم مانند نوسترآداموس و استخراجات جفری و نجومی و برخی تحلیلهای آخرالزّمانی می‌پردازیم.

به دلیل ضیق وقت، از دیدن پیامها، نظرات، خبرها و پاسخگویی به سؤالات جدّاً معذوریم. فقط گفتارهای کانال آخرالزّمان را اگر دوست داشتید، دنبال کنید...

...............................................................................

✔️کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۰۹
خادم گمنام

کناره‌گیری پاپ کنونی از جایگاه خود

کناره‌گیری پاپ بِنِدِیکْت شانزدهم رهبر کاتولیکهای جهان که از آوریل ۲۰۰۵ با عنوان دویست‌ و شصت و پنجمین پاپ برگزیده شد، نخستین کناره‌گیری‌ای است که پس از ۶۰۰ سال روی می‌دهد(۱)، و آشکارکردن خبر این تصمیم ناگهانی، در ۱۱ فوریه ۲۰۱۳ برابر ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، سران واتیکان را شگفت‌زده کرده است. گروهی آن را از نشانه‌های آخرالزّمان و نزدیک‌شدن زمان فرود عیسی مسیح(علیه‌السّلام) برمی‌شمارند، و بر این باورند که پاپ نو واپسین پاپ این دوران خاهد بود، و گروهی دیگر آن را نشانۀ ناخجستگی و پدیدآمدن گرفتاریهای خدایی در پیِ کارهایِ زشت آدمیان و افزایش تباهکاری در میان بشر امروزی و حتّی کشیشان مسیحی می‌دانند. در این سالهای واپسین، میلیونها تن از کلیساها بیرون رفته‌اند و به گونه‌ای رسمی از دین مسیحیّت دوری جسته‌اند، و این پدیده رو به فزونی است.
 
پاپ جوزِف راتْزِینْگر ۸۵ ساله دلیل کناره‌‌گیری خُد از این مقام را در نامه‌ای چنین بیان کرده است: کهولت سن و سرعت تحوّلات دنیای مدرن باعث شده که نتوانم مسئولیّتی را که به من واگذار شده است، خوب انجام دهم. به همین سبب و با آگاهی کامل از اهمّیّت این کار، من با آزادی کامل اعلان می‌کنم که مقام اسقفی کلیسای رم را رها خاهم کرد.

سخنگوی واتیکان گفت: پاپ ۸۵ ساله ساعت نوزده به وقت گرینویچ در تاریخ ۲۸ فوریه کناره‌گیری خاهد کرد و تا زمان انتخاب جانشین برای وی، این منصب خالی خاهد ماند. کاردینالهای کلیسای واتیکان در ماه مارس نشستی خاهند داشت تا پاپ جدید را برگزینند.

پیشگویی سنت مالاچی در بارۀ واپسین پاپ جهان

یکی از مشهورترین پیشگوییها در بارۀ پاپها، پیشگویی سَنْت مالاچِی است که از قدّیسان ایرلندی و کشیش بزرگی بود که میان سالهای ۱۰۹۴ تا ۱۱۴۸ م می‌زیست.
 
او در الهامات تصویری‌ای که داشته است، ویژگیهای ۱۱۲ پاپ پس از خُدش را به گونه‌ای استعاری در عنوانهایی کوتاه بیان کرده است. از دیدگاه وی، پس از این پاپها دنیا به پایان می‌رسد، و این، سرآغاز رستاخیز خاهد بود.

مالاچی پاپ پیش از پایان را «شکوه زیتون» وصف کرده است که به باور برخی مفسّران، با پاپ بندیکت شانزدهم سازگاری دارد. هرچند پاپ بندیکت شانزدهم از گروه کشیشان بندیکتی نیست، پس از رسیدن به این مقام، لقب بندیکت را به یاد بندیکت مقدّس نِرْسِیا برای خدش برگزید.
 
بندیکت که در نشر مسیحیّت بسیار نقش داشت، بنیادگذار سلسلۀ بندیکتهاست، و نشان خانوادگی بندیکتها شاخۀ زیتون می‌باشد. برخی می‌گویند: این‌که مالاچی از پاپ پیش از پایان با عنوان «شکوه زیتون» یاد کرده است، به تلاشهایی اشاره دارد که پاپ بندیکت شانزدهم برای برقراری صلح در جهان انجام داد، و چنان‌که می‌دانید، شاخۀ زیتون سمبل صلح است. بنا بر این، پاپ بندیکت شانزدهم باید پاپ پیش از پاپ پایانی باشد، و جانشین او واپسین پاپ جهان خاهد بود، و خداوند داناتر است.
  
سنت مالاچی از پاپ سدودوازدهم با عنوان «پِیتِر رُمِی» نام برده و در بارۀ وی چنین پیشگویی کرده است:

با واپسین پیگیریهای کلیسای مقدّس رم، پیتر رمی آن‌جا خاهد نشست؛
کسی که گوسفندانش را در سختیهای بسیار خاهد چَرانَد، 
و هنگامی که این سختیها به پایان رسند، شهر هفت تپه ویران خاهد شد،
و قاضی ترسناک در بارۀ مردمش قضاوت خاهد کرد. پایان.(۲)

در نوشته‌های سنت مالاچی، «پیتر رمی»، پیتر زیندۀ شهر رم در ایتالیا یا پیتر زیندۀ سرزمین روم است، و «گوسفندان»، مردمان پیرو آیین مسیحیّتاند، و «شهر هفت تپه»، شهر باستانی رُم(۳) در کشور ایتالیاست که واتیکان، زیستگاه پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان، و مرکز کلیسای کاتولیک، در آن‌جاست، و «قاضی ترسناک»، خداوند است که بندگانش را داوری خاهد کرد و پاداش یا کیفر کارهایشان را می‌دهد. 

سرانجام، پس از برگزاری نشستهای پی‌درپی و چند روزۀ ۱۱۵ کاردینال در واتیکان، در شامگاه چهارشنبه ۱۳ مارس ۲۰۱۳ برابر ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، دود سفید از دودکش کلیسای «سِیسْتِینا» به هوا برخاست و ناقوس آن نواخته و خبر انتخاب دویست‌وشست‌وششمین رهبر مسیحیان کاتولیک جهان داده شد. پاپِ نو خورخه ماریو بِرْگولِیو آرژانتینی ۷۶ ساله است که لقب «فرانسیس اوّل» را برای خد برگزید. وی نخستین پاپ نااروپایی می‌باشد که به این جایگاه رسیده است، و به باور بسیاری از مسیحیان غربی، واپسین پاپ جهان پیش از ظهور عیسی مسیح(علیه‌السّلام) می‌باشد.

گفتنی است، هرچند نام پاپ نو، چنان‌که سنت مالاچی پیشبینی کرده بود، پیتر نیست و خدش نیز زادۀ بُوئْنُوس آیْرِس می‌باشد، چون خانواده‌اش مهاجرانی ایتالیایی‌اند، اهل سرزمین روم به شمار می‌آید. پدر پاپ زادۀ شهر پورتا کومارو (آسْتِی) در ایتالیا و مادرش زادۀ بُوئْنُوس آیْرِس ولی از خانواده‌ای در شمال ایتالیاست.

 

پیشگویی نسترآداموس در بارۀ واپسین پاپ جهان

نُسْتْرْآدامُوس، پیشگو و ستاره‌شناس مشهور فرانسوی، در بارۀ واپسین پاپ دوران آخرالزّمان، چنین می‌سراید:

ستارۀ بزرگ برای هفت روز شعله‌ور خاهد شد،
ابر سببِ نمایان‌شدن دو خُرشید می‌شود.
سگ «ماستیف» بزرگ سراسر شب زوزه خاهد کشید،
هنگامی که پاپ سرزمینش را جابه‌جا کند.(۴)

مراد نسترآداموس از «ستارۀ بزرگ»، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار است که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و با گازها و گردهای همراه خُد و دود برخاسته ازسوختنش، سبب پیدایش ابرهایی انبوه و تیره در آسمان می‌شود، و در پی این رویداد، در روز دو چیز درخشنده هم زمان در آسمان دیده می‌شوند که چنین پدیده‌ای مایۀ شگفتی مردم خاهد شد: یکی خُرشید و دیگری ستارۀ دنباله‌داری که در حال سوختن است.

سگ «ماسْتِیف» گونه‌ای مشهور از سگهای انگلیسی است که از نزدیک به دوهزار سال پیش به این سو، برای نگهبانی و مبارزه پرورش داده می‌شود.
 
چنان‌که می‌دانید، در برخی زمانها و مکانها، زوزه‌کشیدن یا شیهه‌کشیدن پیشاپیش جانورانی مانند سگ و اسب از بروز رویدادهایی مانند زلزله و جز آن خبر می‌دهد.
 
بر پایۀ این پیشگویی، در سال آشکارشدن ستارۀ دنباله‌دار بزرگی که هفت شب و روز می‌درخشد، پاپ ناچار می‌شود جایگاهِ خُد در واتیکان و شهر رم را رها کند و به سرزمینی دیگر بکوچد.
--------------------------------------------------------------

۱. تا کنون تنها دو پاپ خُدخاسته از جایگاهشان کناره‌گیری کرد‌ه‌ا‌ند: یکی پاپ کولستین پنجم، در سال ۱۲۹۴ م، و دیگری پاپ گریگوری دوازدهم، در سال ۱۴۱۵ م.
۲. نوشتار انگلیسی دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، پیشبینی پاپها، نوشتۀ سنت مالاچی؛ ترجمۀ مهندس سیّد محمّدعلی شمس.
۳. نزدیک به هزار سال پیش از میلاد مسیح(علیه‌السّلام) گروهی از رومیهای مهاجر که هزار سال پیشتر از اروپای مرکزی به سرزمین ایتالیا کوچیده بودند، با ساختن دهکده‌هایی بر روی هفت تپهٔ کم بلندا در پیچ و خم رود تِیبِر بر لبۀ شمالی دشت حاصل‌خیز لاتیوم، آغاز به یکجانشینی کردند، و بدین گونه، شهر رم پدید آمد؛ دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، سرواژه «روم»، با حذف و تصرّف.
۴. نوشتارهای نسترآداموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری ۲، رباعی ۴۱؛ ترجمۀ مهندس سیّد محمّدعلی شمس.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۰۲
خادم گمنام

پدیدارشدن گرفتاریهای نوپدید و پخش‌شدن بیماریهای واگیر در پی انجام نافرمانیها و گناهان تازه از سوی مردم از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه دعا را کم کنند، گرفتاری فرود می‌آید، و هر گاه صدقات را رها کنند، بیماریها فراوان می‌شوند... .(۱)

عبّاس ابن هِلال شامی گفته است که شنیدم رضا (علیه‌ السّلام) می‌فرمود:

هر گاه بندگان گناهانی را که انجام نمی‌دادند، پدید آورند، خداوند برای آنان گرفتاریهایی را که نمی‌شناختند، پدید می‌آورد.(۲)

ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هرگز زنا در میان گروهی پدیدار نشده است، به گونه‌ای که آن را آشکار کنند، مگر آن‌که میان آنان طاعون و دردهایی پدیدار شده‌اند که در پیشینیانشان که درگذشتند، نبوده‌اند... .(۳)

سلیمان ابن خالد گفته است که شنیدم ابو عبدالله [صادق](علیه‌السّلام) می‌فرمود:

پیشاپیش قائم دو مرگ‌اند: مرگی سرخ و مرگی سفید تا آن‌که از هر هفت تن پنج تن از میان بروند. مرگ سرخ شمشیر، و مرگ سفید طاعون است.(۴)

شایان یادآوری است، «مرگ سرخ شمشیر» به ریختن خون مردمان با جنگها، و «مرگ سفید طاعون» به نابودی مردم با پخش‌شدن بیماریهای واگیر در میانشان اشاره می‌کند.

اَعْلَم اَزْدِی روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) فرمود:

پیشِ رویِ قائم مرگی سرخ و مرگی سپید و ملخی بهنگام و ملخی نابهنگام که مانند خون سرخ است، خاهند بود؛ ولی مرگ سرخ با شمشیر، و مرگ سپید با طاعون(۵) است.(۶)

ابو حمزۀ ثُمالِی گفته است که شنیدم ابو جعفر محمّد ابن علی(علیهما‏السّلام) می‏فرمود:

... ای ابو حمزه، قائم(علیه ‏السّلام) برنمی‌خیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمین‌لرزه‌هایی، آشوبی و گرفتاری‌ای که به مردم می‏رسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاری‌ای سخت میان مردم و پراکندگی‌ای در دینشان و دگرگونی‌ای در حالشان، به گونه‎ای که هر آرزوکننده‌ای، از بزرگی آن‌چه از درنده‌خویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را می‌بیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ ‌کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(۷)

موسی ابن جعفر، از پدرش، از پدرانش(علیهم‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

پدیدارشدن بواسیر و مرگ ناگهانی و جُذام (خُرِه) از نزدیک‌شدن ساعت است.(۸)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

سَکُونِی از ابو عبدالله [صادق](علیه‌السّلام) روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

بی‌گمان، از پیش‎درآمدهای ساعت آن است که بیماری سست‎ کنندۀ بخشی از بدن و مرگ ناگهانی پخش شوند.(۹)

مقصود از «مرگ ناگهانی»، مرگهای ناگهانی گوناگون‌اند، مانند مرگ با سکته یا با کشتن ناگهانی.

ابو هُرَیْرَه روایت کرده است:

از نزدیک‎شدن ساعت آن است که مرد بدون درد بمیرد.(۱۰)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه ابو هریرۀ صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر ابن محمّد(علیهما‌السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید، میوه‌ها کاهش می‌یابند، سرزمینها بی‌باران و خشک می‌شوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه می‌شوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار می‌شوند، و آشوبها از همۀ گوشه‌وکناره‌ها بر شما سایه می‌افکنند... .(۱۱)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... بهوش، ای وای بر بصره از آن‌چه(۱۲) در آن‌جا فرود می‌آید از طاعون و آشوبها که برخی از آنها در پی دیگری‌اند... .(۱۳)


بی‌گمان، امام علی(علیه‌السّلام) در این روایت از روی‌دادن برخی آشوبها و جنگهای پیاپی و فراگیرشدن برخی بیماریهای واگیر میان بصریان خبر داده است.

از کعب الاَحْبار روایت شده است که گفت:

... بی‌گمان، قائم از فرزندان علی(علیه‌السّلام) است که برای وی پنهان‌شدنی چون پنهان‌شدن یوسف و بازگشتی مانند بازگشت عیسی ابن مریم می‌باشد. سپس در پی پنهان‌شدنش، با برآمدن ستارۀ سرخ، ویران‌شدن زَوْرا که همان ری است، فروبرده‌شدن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، شورش سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربایجان، آشکار می‌شود؛ آن، نبردی می‌باشد که در آن، هزارانی و هزارانی کشته می‏شوند، هر کدام شمشیری آراسته را می‌گیرند که بر همگی پرچمهایی سیاه به جنبش درمی‌آیند؛ آن، جنگی است که مرگ سرخ و طاعون تیره با آن درمی‌آمیزند.(۱۴)

چنین می‎نماید که این حدیث ارزشمند دربردارندۀ برخی پیشبینیهای شگفت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«ستارۀ سرخ» همان بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار است که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

«سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

«فرزندان عبّاس»، بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.

«جوانان ارمنستان و آذربایجان» نیروهای خَزَری از ترک و روس و جز آن‎دو می‎باشند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه ‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند تا مروانیان را یاری کنند، و در آن‌جا با هم نابود می‌شوند.

شمشیرهای آراسته همان جنگ‌افزارهای نو و آراسته‌ای می‌باشند که سپاهیان آنها را در آخرالزّمان به کار می‌گیرند.

مقصود از «پرچمهایی سیاه» در این روایت، پرچمهای سیاه کوچکی‌اند که آنها را، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه ‌السّلام)، هاشمی چینی رهبری و شعیب تَمِیمِی خراسانی فرماندهی می‌کند.

«طاعون تیره»، طاعونی سخت و سراسری است که به بسیاری از مردم می‌رسد.

کعب گفته است:

ترکها به جزیره می‌آیند تا آن‎که اسبهایشان از فرات سیراب شوند، پس، خداوند بر آنان طاعون را برمی‎انگیزد و می‎کشدشان؛ پس، از ایشان جز مردی رهایی نمی‌یابد.(۱۵)

چنین می‎نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «ترکها» در این حدیث، نیروهای فرمانروای ترکیه‎اند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام) از مرزهای جنوبی این کشور می‎گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق سوریه جای دارد، میروند و به فرات می‌رسند، ولی از آن نمی‎گذرند.
 
امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در یادکردن برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:

... ولی شهر تِرْمِذ پس بی‌گمان، آنان با طاعون نابودگر همه‎چیز می‌میرند؛ پس، کسی از ایشان نمی‌ماند.(۱۶)

«تِرْمِذ» شهری کهن بر کنارۀ شمالی رود جیهون (آمودریا) در جنوب شرقی ازبکستان است، و بیشتر زیندگانش گروههای تاجیک و اُزبک‎اند.(۱۷)

قَتادَه از سعید ابن مُسَیِّب روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی(علیه‌السّلام)](۱۸) در بارۀ سخن او (خداوند) متعالی:

«هیچ آبادی‎ای نیست، مگر آن‎که ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجه‌کنندۀ آن می‎باشیم»(۱۹)، پرسیده شد؟ فرمود: ویران می شود ... سامان(۲۰) با طاعون... .(۲۱)

بنا بر آن‏چه هویداست، مراد از «سامان» در این روایت، سرزمینی در شمال افقانستان، میان بَغْلان و بَلْخ است که به آن «سَمَنْگان» (سَمَنْجان) گفته می‎شود، و ریشه‎اش «سامان‎گان» بوده است، و در شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است، و پادشاهان خاندان سامانی به آن‎جا نسبت داده می‎شوند، و بیشتر زیندگانش گروههای اُزبک و تاجیک‎اند.(۲۲)

در پایان، برخی حدیثهایی را که پیرامون برخی بیماریهای یادشده در این گفتار آمده‎اند، یاد می‎کنیم.

اَنَس ابن مالک روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

طاعون برای هر مسلمانی شهادت است.(۲۳)

اُسامَه ابن زید روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

هر گاه بشنوید در سرزمینی طاعون است، درون آن نروید، و اگر در سرزمینی طاعون افتاد و شما در آن‎ بودید، از آن‎جا بیرون نروید.(۲۴)

بر کسی پوشیده نمی‎ماند که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) بی‎گمان، در این سخن مسلمانان را به انجام قرنطینۀ بهداشتی در سرزمینهایی که در آنها طاعون پدیدار می‎شود، سفارش کرده است؛ برای پیشگیری از دچارشدن به این بیماری یا جلوگیری از پخش‌شدن آن در دیگر سرزمینها.

ابو هریره روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

... از جُذام‎ گرفته بگریز، چنان‎که از شیر می‌گریزی.(۲۵)

امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) فرمود:

شستن نشیمنگاه با آب سرد بواسیر را می‌بُرَد.(۲۶)

محمّد ابن مسلم گفته است که شنیدم ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) می‎فرمود:

بسیارنشستن در آبریزگاه بواسیر بر جای می‎گذارد.(۲۷)


-------------------------------------------------------------- 
۱. جامع الأخبار، ص ۵۰۹، ف ۱۴۱، ح ۳۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الکافی، ج ۳، ص ۶۸۲، کتاب الإیمان و الکفر، ب الذنوب، ح ۲۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الکافی، ج ۴، ص ۱۱۹، کتاب الإیمان و الکفر، ب فی العقوبات المعاصی العاجلة، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. کمال الدین، ص ۶۸۳، الجزء الثانی، ب ۲۵، ح ۲۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فالطاعون» یافت می‌شود که به «فبالطاعون» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۶، ب ۱۴، ح ۶۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الغیبة، نعمانی، ص ۴۰-۲۳۹، ب ۱۳، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. بحار الأنوار، ج ٥٢، ص ۲۶۹، ب ۲۵، ح ۱۵۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الکافی، ج ۵، ص ۶۴۲، کتاب الجنائز، ب النوادر، ح ۳۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. فردوس الأخبار، ج ۴، ص ٢٩٨، ح ۶۴۲۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الأمالی، للمفید، ص ۵-۶۴، المجلس السابع، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. در همۀ نسخه‌های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۳. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۸، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الغیبة، للنعمانیّ، ص ۹-۱۴۸، ب ۱۰، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. الفتن، ص ۱۴۵، الجزء الثالث، دنبالۀ ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. الفتوح، الجزء ۲، ص 320؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۸. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
۱۹. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در همۀ نسخه‌های چاپی مناقب آل أبی طالب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «شامان» یافت می‌شود که به «سامان» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۲۳. صحیح البخاریّ، ج ۳، ص ۱۰۴۱، کتاب الجهاد و السیر، ب الشهادة سبع سوى القتل، ح ۲۶۷۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۴. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۲۱۶۳، کتاب الطبّ، ب ما یذکر فی الطاعون، ح ۵۳۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۹-۲۱۵۸، کتاب الطبّ، ب الجذام؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الخصال، ص ۱۲-۶۱۱، ب الواحد إلى المئة، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 
۲۷. علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۷۸، ب ۱۸۷، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۶
خادم گمنام

بسته‌شدن راههای پیونددهنده میان سرزمینها در پی جنگها و آشفتگیها، و بازداشتن بسیاری از مسلمان از رفتن به مکّه برای انجام کارهای حجّ واجب، از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) فرمود:

... آگاه باشید که بی‏گمان، خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را می‏بندد، و دریا سوارِ خِیش را بازمی‏دارد... .(1)

کعب گفته است:

نزدیک است که دریا دشوار گردد، به گونه‌ای که کشتی‌ای در آن شناور نشود، و خشکی دشوار گردد، به گونه‌ای که کسی نتواند به خانه‌ای پناه برد.(2)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

حسن بَصْرِی گفته است:

... راهها بسته می‌شوند؛ پس، کسی از شهری به شهری نمی‌رود.(3)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه حسن بصری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

ابو سعید خُدْرِی گفته است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[وآله]‌وسلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) برپا نمی‌شود، مگر آن‌که خانۀ خدا (کعبه) حج‌گزارده نشود.(4)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد.

از عبدالله ابن عُمَر روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه مسجد بُراثا ویران گردد، حج از دست می‌رود. به او گفته شد: این مسجد براثا کجاست؟ فرمود: در غرب زورا از سرزمین عراق است که هفتاد پیامبر و سفارش‌شده(5) در آن‌جا نماز گزارده‌اند، و واپسین کسی که در آن‌جا نماز می‌گزارد، این است. و با دستش سوی سرور ما علی پسر ابو طالب(علیه‌السّلام) اشاره کرد.(6)

بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «زَوْرا» در این حدیث، دجلۀ بغداد است(7)، و «بُراثا» کویی در غرب دجله و شمال بغداد کنونی، میان کَرْخ و کاظِمَیْن، می‌باشد، و از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که آن‌جا در روزگاران کهن جایگاه پرستش بسیاری از پیامبران و سفارش‌شدگانشان، مانند نوح و ابراهیم و امام علی(صلوات‌الله‌علیهم) بود، و خانۀ مریم و زادگاه عیسی(علیهما‌السّلام) در آن‌جاست، و در دوران اسلامی، با فرمان امام علی(علیه‌السّلام)، در آن‌جا مسجد براثا ساخته شد که از مسجدهای کهن در عراق می‌باشد، و همواره نزد شیعیان دارای جایگاهی ویژه بوده است، و آنان به دیدارش می‌روند و در آن نماز می‌گزارند، و بی‌گمان، مسجد گرامی براثا چند بار ویران گردیده است، و واپسین ویرانی‌اش با دستان پیروانش اصهب مروانی، در ماه ذی‌‌قعدۀ پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، خاهد بود، و در پی این رویداد ناگوار، راه حج بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، بسته می‌شود.(8)
 
جابر ابن عبدالله انصاری گفته است: اَنَس پسر مالک که خدمتگزار رسول خدا(صلّی‎الله‎علیه‎وآله) بود، برای من حدیث گفت:

هنگامی که امیر مؤمنان علی پسر ابو طالب(علیه‎السّلام) از کارزار نَهْرَوانیان(9) بازگشت، در بُراثا فرود آمد و در آن‎جا ترسایی مسیحی که حُباب نام داشت در دیرش بود ... پس، امیر مؤمنان(علیه‎السّلام) به وی فرمود: در کجا پناه می‎گیری؟ گفت: در دیری که برای من است، این‎جا، می‌باشم. امیر مؤمنان(علیه‎السّلام) به وی فرمود: پس از این روزت، در آن‌جا نمان، ولی در این‎جا مسجدی بساز ... هشدار ای حباب، به‌زودی کنار این مسجدِ تو شهری ساخته می‎شود و بسیارزورگویان در آن‌جا فراوان می‎شوند و گرفتاری در آن شهر سخت می‌گردد تا آن‎که هر شب جمعه‎ای در آن‎جا هفتاد هزار شرمگاه حرام آمیزش شوند. پس، هر گاه گرفتاریشان بزرگ شود، با کمک پلی بر مسجد تو یورش می‌برند(10) [و آن را ویران می‌کنند](11) ... جز کافری ویرانش نمی کند. هر گاه آن کار را کنند، از حج بازداشته می‌شوند ... و سبزیهایشان می سوزند... .(12)

شایان یادآوری است، اصهب مروانی و پیروانش، پس از آن‎که بر کشور عراق چیره می‌شوند، با برخی سران شیعه و پیروانشان، به‌ویژه کسانی که در کوفه می‌زیند، همپیمان می‌شوند، و برای همین، مروانیها سوی شیعه و جایگهای مقدّس آنان دست اندازی نمی‎کنند، ولی هنگامی که گرفتاری بر آنان سخت می‎شود، پیمانهای پیشینشان را می‎شکنند و دشمنیهایشان در بارۀ شیعیان را آشکار می‌کنند و برخی جایگاههای مقدّس نزد آنان، به‌ویژه مسجد براثا، را ویران می‌کنند. پس، هر گاه آن کار را بکنند، خداوند با دستان سفیانی و پیروانش آنان را از حج بازمی‌دارد و شکنجه‎شان می‎کند و می‌کشد.

مراد از شهری که در کنار مسجد براثا ساخته می‌شود، بغداد است که ابو جعفر منصور، دومین پادشاه بنی عبّاس، به پدیدآوردن آن در غرب دجله و جنوب براثا، از 145 تا 147 هـ.ق برابر 762 تا 764 م، فرمان داد، و آن‎جا را پایتخت دولت عبّاسیان کرد.
 
بنا بر آن‌چه هویداست، پلی که مروانیان ناصبی (ستیزه‎خو) از آن می‎گذرند و بر مسجد براثا یورش می‌برند و ویرانش می‌کنند، «پل صَرّافیّه» کنونی در شمال بغداد است که کوی وزیریّۀ سنّی‎نشین در شرق دجله را به کوی عُطَیْفیّۀ شیعه‎نشین در غرب آن پیوند می‎دهد.
 
سدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید(13)، حج گزارید، پیش از آن‌که خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را ببندد، حج گزارید پیش از ویران‌کردن مسجدی در عراق که میان درخت خرما و رودهاست، حج گزارید پیش از آن‌که در زَوْرا درخت سِدری (کُناری) بریده شود که بر بالای(14) ریشه‌های درخت خرمایی روییده است که مریم(علیهاالسّلام) از آن خرمای تازۀ چیده‌شده برداشت؛ پس در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید... .(15)

مقصود از «مسجدی در عراق» مسجد گرامی بُراثا در غرب دجله است، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای کهن یا بخش غربی بغداد کنونی پایتخت عراق است، و «درخت خرما» همان درخت خرمایی است که مریم(علیهاالسّلام)، هنگام زاییدن عیسی(علیه‎السّلام) و گرفتن درد زایمان، زیر آن رفت و تنه‎اش را تکان داد؛ پس، خرمایِ ترِ تازه‌چیده‌شده‌ای بر وی فروریخت و از آن خُرد(16).
 
از محمّد ابن معروف هِلالی روایت شده است که ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما‏السّلام) فرمود:

گریختن با شتاب و ترس، گریختن با شتاب و ترس، هر گاه عربها افسارهایشان را بَرکنند و خشکی ‏ سمت‌وسوی خُد را ببندد و جلو حج گرفته شود. سپس فرمود: حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید، و با انگشتِ شست خِیش به قبله اشاره کرد و فرمود: در این سو هفتاد هزار تن یا بیشتر کشته می‌شوند.(17)

کندن عربها افسارهایشان را همان شورشهای برخی مردمان عرب بر فرمانروایانشان و کندن آنان ریسمان پادشاهان از گردنهایشان است، چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام)، مانند شورش پیروان اَعْرَج کِنْدِی در لیبی و پیروان اَبْقَع فِهْرِی در مصر و پیروان اَصْهَب مَرْوانِی در عراق و پیروان سُفْیانِی شامِی در سوریه، و گمانی نیست در آن‎که این شورشها و جنبشها مایۀ جنگها و آشفتگیها و روی‎دادن کشتار، ویرانی و تاراج در سرزمینها می‌شوند. بنا بر این، از نمونه‎های آشوبهای آخرالزّمان به شمار می‎آیند، و پرهیز از آنها بایسته است.
   
بنا بر آن‎چه هویداست، کشتن هفتاد هزار تن در پی ناسازگاری سخت و درگیری خونینی خاهد بود که میان حجگزاران در ماه ذی‎حجّه در مکّه، پس از پخش‌شدن خبر کشته‌شدن پادشاه حجاز و سرزمینهای پیرامونش، روی می‌دهد.
  
از حَمْران روایت شده است که ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) فرمود:

... پس، هر گاه ... ببینی که خانۀ خدا بی‌گمان، بسته شد و فرمان داده می‌شود به رهاکردنش، پس، بپرهیز، و از خداوند(عزّ و جلّ) رهایی بخاه... .(18)

شایان یادآوری است، پس از روی‎دادن درگیری‌ای خونین میان حجگزاران در مکّه و کشتن بسیاری از آنان، کعبه بسته و پردۀ ارزشمندش تاراج می‎شود، و نیز سفیانی شامی پیش از آن، به رهاکردن خانۀ خدا فرمان می‎دهد و سوریها و عراقیها و مصریها را از حجگزاردن بازمی‎دارد و سپاهی را به مدینه می‎فرستد، پس، آن‎جا را تاراج می‎کنند و بسیاری از زیندگانش را می‌کشند، سپس هنگامی که می‌خاهند به مکّه بروند و کعبه را ویران کنند و امام مهدی(علیه‌السّلام) را دستگیر کنند و بکشند، ناگهان در بیدای مدینه فروبرده می‎شوند.
 
اصْبَغ ابن نُباتَه از امیر مؤمنان-علی-(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های شورش قائم(علیه‌السّلام)، روایت کرده است:

بهوش که بی‌گمان، برای شورش او(19) ده نشانه است: نخستین آنها «شکافتن کُنجها(20) در کوچه‌های کوفه»، «بستن مسجدها»(21)، «بازماندن حاجیان»، «فروبردنی»(22)، «پرتاب‌کردنی در خراسان»(23)، «برآمدن بزرگ‌ستارۀ دنباله‌دار»، «همراستایی ستارگان»، «کارزاری و آشفتگی‌ای»، «کشتاری» و «تاراجی»؛ آنها نشانه‌هایی ده‌گانه‌اند، و از نشانه تا نشانه شگفتی‌ای است. پس، هر گاه نشانه‌ها به پایان برسند، قائم ما، گیرندۀ حق(24)، قیام می‌کند.(25)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... از شام خبری می‌آید که بی‌گمان، جلو حجگزاران گرفته شده است. در آن هنگام، حاجیان از سمت‌وسوی حج بازداشته می‌شوند؛ پس، کسی از شام و از عراق حج نمی‌گزارد، و حج‌گزاری از مصر خاهد بود، و سپس، در پی آن، جلو حج گرفته می‌شود... .(26)

ابن مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه‌السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، در روزگار پنهان‌شدن کوتاه‌مدّتش، گفته است:

... آن گاه که او را دیدم، خِرَدم در خوبی و ویژگی‌اش سرگردان شد. پس، به من فرمود: ای پسر مهزیار، چگونه برادرانت را در عراق پشتِ سر گذاشتی؟ گفتم: در تنگیِ زندگی و ناخُشی، در حالی که بی‌گمان، شمشیرهای بنی شَیْصَبان پی‌درپی بر آنان بوده است. فرمود: خدا بکشد ایشان را، چگونه [از راستی](27) بازداشته می‌شوند! گویا این گروه را می‌بینم که در خانه‌های خِیش کشته شده‌اند، و فرمان خداوند آنان را شب یا روز فراگرفته است. گفتم: ای پسر فرستادۀ خدا، آن رویداد کی خاهد شد؟ فرمود: هنگامی که میان شما و راه کعبه، با دست گروههایی که بهره‌ای از خوبی برایشان نیست و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند، بسته شود، و سه [روز](28) سرخی در آسمان پدیدار شود که در آن، ستونهایی مانند ستونهای نقره‌ای‎اند که نورانی می‌درخشند، و شَرُوسِی، با هدفِ کوه سیاه در پشتِ ری که پیوسته به کوه سرخ و چسبیده به کوههای تالِقان است، از اَرْمَنِسْتان و آذَرْبایْجان بیرون می‌آید. پس، میان او و میان مَرْوَزی نبردی نابودگر و ریشه‌برانداز خاهد بود که در آن، خردسال سپیدمو، و از آن، بزرگسال پیر می‌شود، و میان آن‌دو کشتار آشکار می‌شود. پس، در آن هنگام، رفتن وی سوی زَوْرا را پیشبینی کنید، و در آن‌جا درنگ نمی‌کند تا به ماهان و سپس به واسِط عراق برود، و در آن‌جا، شش(29) [روز](30) یا کمتر می‌ماند. آن ‏گاه، به کوفان می‏‌رود، و میان آنان(31)، نبردی از نجف به حِیرَه تا غَرِی خاهد بود، نبردی سخت که در پی آن خِرَدها از یاد برده می‌شوند. پس، در آن هنگام، نابودی هر دو گروه می‌باشد، و بر خداوند است دروکردن بازماندگان... .(32)

«شَیْصَبان»، بنا بر آن‌چه از برخی فرهنگهای واژگان عربی هویداست، از نامهای شیطانِ رانده‌شده‌ای می‌باشد که در قرآن کریم با نام اِبْلِیس یاد شده است(33)، و مراد از «بنی شیصبان» در این حدیث، بنی عبّاس‌اند که شیطان هنگام بستن نطفه‌شان همبازشان است و آنان همدست شیطان‎اند در فریب‎دادن مردم و گمراه‎کردنشان، و دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، سرزمینهای اسلامی را فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، بخشی از سرزمینهای مشرق را فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

چنین می‌نماید که مراد امام مهدی(علیه‌السّلام) از گروههایِ بی‌بهره از خوبی، مانند دین و انسان‎بودن، که راه حج را بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، می‌بندند، همان سفیانی و پیروانش باشند که به مردم می‌گویند: بی‌گمان، ما خداباوران و پیروان روش پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشیم، ولی هنگامی که کارهایشان دیده می‌شوند، آشکار می‌شود که آنان کفرورزان به خدا و دشمنان فرستاده‌اش و بیرون‌روندگان از دین و انسانیّت می‌باشند.

سرخی که در آسمان پدیدار می‌شود، سرخی‌ای است که در پی برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار و وزش تندبادی سرخ در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پدید می‌آید، و ستونهای درخشنده مانند ستونهای نقره‌ای همان سنگهای آسمانی‌اند که درون پوشش گازی زمین می‌روند و می‌سوزند و شعله‌ور می‌شوند و برخی از آنها بر روی زمین می‌افتند.

بنا بر آن‌چه از برخی محاسبه‌های جفری و روایات اسلامی آشکار می‌شود، «شَرُوسِی» مرد روسیِ یهودی نژاد و ناصبی روشی است که نیروهای خَزَری را فرماندهی می‌کند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

«مَرْوَزِی» (مَرْوِی) مردی هاشمی است که نیاکان کهن وی در مَرْو که از شهرهای خراسان می‌باشد، می‌زیسته‌اند، و سومین رهبر انقلاب ایران است، و ایرانیانِ پایداری‌کننده در برابر یورش شروسی و نیروهایش را رهبری می‌کند، و شاید آن مرد همان «جَحّافی» (نیشابوری) یادشده در برخی احادیث اسلامی باشد، و خداوند داناتر است.(34)

«اَرْمَنِسْتان» سرزمینی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و رود اَرَس در جنوب جای دارد، و «آذَرْبایْجان» سرزمینی در شمال غربی ایران است که میان دریای خزر در شرق و ترکیه در غرب و رود اَرَس در شمال جای دارد، و آن جدای از جمهوری آذربایجان می‎باشد که نادرست به این نام نامیده شده است.

«پشتِ ری» همان بخش بلند جای‎گرفته در شمال شهر ری کهن است، و مراد از آن در این‎جا، بخش شمالی از شهر کنونی تهران می‎باشد، و «کوه سیاه» همان کوه تُوچال است که از دور سیاه دیده می‌شود و بر بخش تجریش و پیرامونش در شمال شهر تهران سایه می‌افکند و در بخش جنوبی کوههای اَلْبُرْز مرکزی جای دارد، و «کوه سرخ» همان کوه سرخی است که در بخش کرج، میان کوه سیاه در تهران و کوههای تالقان، جای دارد، و اکنون از آن سنگهای سرخ که در ساختمان کاربرد دارند، برداشته می‌شود، و مقصود از «تالِقان» در این حدیث، سرزمینی است که میان کَرَج و قَزْوِین، در 120 کیلومتری شمال غربی تهران جای دارد، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای نو یا بخش شمالی تهران کنونی پایتخت ایران می‎باشد.

«ماهان» دو تاییِ «ماه» است، و ماه در زبان فارسی کهن یا دَرِی به معنای شهر یا بزرگترین شهر هر سرزمینی می‎باشد، و عربها پس از گشودن دو شهر «دِینَوَرِ» و «نَهَاوَنْد»، نخستین را به کوفه وابسته کردند و «ماه کوفه» نامیدند، و دومین را به بصره وابسته کردند و «ماه بصره» نامیدند، و اکنون دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد.

«واسِط» شهری است که اکنون کُوت نامیده می شود، و در راه بصره به بغداد، نزدیک مرزهای ایران جای دارد، و به این نام نامیده شده است؛ زیرا دوری آن تا بصره و کوفه نزدیک میانه می‌باشد.

«کُوفان» یا «کُوفَه» در روزگاران کهن سرزمینی شنزار و سرخ بر کنارۀ غربی رود فُرات بود که شهر کوفه در مشرق، و بخشهای بلند جای‎گرفته در پشت آن‎جا در مغرب، مانند ثَوِیَّه، غَرِی و نَجَف، را در بر می‌گرفت، و «غَرِی» جایگاهی در پایانه‎های پشت کوفه می‌باشد که پس از ثَوِیَّه، در جنوب حَنّانَه تا جنوب نُخَیْلَه در گورستان وادیِ سلام، جای دارد، و آرامگاه امام علی(علیه‌السّلام) در آن‎جا است، و «نجف» بلندی‌ای در پایانۀ پشت کوفه بر کنارۀ دریای نجف در مغرب می‌باشد که نزدیک 1 کیلومتر از آرامگاه امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) دور است، و این نام با گذر زمانها شناسه‎ای شد برای شهری که در کنار همان بلندی پدید آمد، و «حِیْرَه» شهری کهن در جنوب شهر کوفه و پشت آن‌جا و نزدیک 7 کیلومتر از آن دور بود، و اکنون ویرانه‎هایی از آن در غرب شهری کوچک که ابو صُخَیْر نامیده می‎شود، مانده‎اند.(35)

از ابو سعید خُدْرِی روایت شده است که پیامبر(صلّی‎الله‎علیه‎[وآله]وسلّم) فرمود:

سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا، پس از شورش یأجُوج و مأجُوج، حج گزارده و عمره گزارده می‎شود.(36)

«حَجّ» دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در روزهایی ویژه از ماه ذی‎حجّه، و عُمْرَه دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در هر زمانی که باشد.
  
بدان که یأجوج و مأجوج، بنا بر پژوهش نویسنده در آیه‎های قرآنی و روایات اسلامی، نیروهایی از گروههای خَزَر رام‎نشده‌اند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

مقصود پیامبر(صلّی‎الله‎علیه‎وآله) از سخنش: «سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا ... حج گزارده و عمره گزارده می‎شود» آن است که در دورۀ زمانی میان شورش یأجوج و مأجوج و قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، دیدار خانۀ خدا در مکّه به گونه‎ای سراسری رها نمی‎شود، بلکه برخی مسلمانان حجّ و عمره می‎گذارند.

در پایان یادآور می‎شویم، از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود که امام مهدی(علیه‌السّلام) در روزگار پنهان‌شدنش، در هر سالی در روزهای برگزاری حج به مکّه می‎آید، ولی در واپسین حجّ پیش از قیامش که در آن ناسازگاری و یورش و کشتار میان حاجیان می‌افتند، امام در میانشان نمی‎آید و با آنان حج نمی‌گزارد؛ پس حجّشان پذیرفته نمی‎شود.

عبَیْد ابن زُرارَه گفته است که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) می‎فرمود:

مردم، امام خُد را از دست می‎دهند، پس، در جایگاه گردآمدن حاجیان هست و آنان را مى‌‏بیند، و آنان وی را نمی‎بینند.(37)

علی ابن محمّد رازی روایت کرده است از کسی که ابو عبدالله-صادق-(علیه‎السّلام) فرمود:

سالی که دارندۀ این فرمان در جایگاه گردآمدن حجگزاران نیست، از مردم حجّشان پذیرفته نمی‌شود.(38)
 
«فرمان» در این حدیث همان فرمان خداوند به برپاکردن راستی و برابری است، و «دارندۀ این فرمان» امام مهدی(علیهالسّلام) می‌باشد.

🔻عبدالله ابن عَمْر گفته است:

مردم، بی‎امام، با هم حج مى‌گزارند و با هم در عرفات می‎مانند... .(39)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‎الله‎علیه‎وآله) باشد، اگرچه عبدالله ابن عَمْر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
---------------------------------------------------------------- 

1. إلزام ‏الناصب، ج 2، ص 185، خطبة البیان 2؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
2. الفتن، ص ۴۴، الجزء 1، ح 149؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. التشریف بالمنن، ص 2۵۴، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب ۴۱، ح ۳۷۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 365، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8570؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. مقصود از «سفارش‌شده» در این‌جا، کسی است که پیامبر به جانشینی‌اش پس از خُدش سفارش می‌کند.
6. التشریف بالمنن، ص 261، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب 48، ح 379؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

7. یاقوت حَمَوِی گفته است: «... دجلۀ بغداد زورا نامیده شده است»؛ معجم البلدان، ج 3، ص 155، درگاه «زوراء». 
8. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
9. «نَهْرَوانیان» همان خوارج (شورشیان) می‎باشند که بر امام علی(علیه‎السّلام) شوریدند. پس، میان آنان و سپاه امام نبردی در سرزمین نَهْرَوان -میان واسِط و بغداد-، در سال 38 هـ.ق، روی داد؛ بهره‎گرفته‎شده از: برخی منابع.
10. در همۀ نسخه‎های چاپی الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سدّوا» یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در بحار الأنوار آمده است، به «شدّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
11. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
12. الیقین، ص 3-421، ب 157؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
13. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لایحجّوا» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در بحار الأنوار آمده است، به «لاتحجّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
14. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «عسل» یافت می‌شود که به «عسقل» اصلاح و ترجمه گردید.
 15. الأمالی، مفید، ص 5-64، المجلس 7، ح 10؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
16. بنگرید: قرآن کریم، سورۀ مریم، آیۀ 25.
17. الأُصول الستّة عشر، ص 4-353، من نوادر علیّ ابن أسباط، ح 31؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
18. فروع الکافی، ج 8، ص 42-36، کتاب الروضة، ح 7؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
19. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لخروجی» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در حدیثی مانند این که در کفایة الأثر، ص 266 آمده است: «ألا و إنّ لخروجه علامات عشرة...»، به «لخروجه» اصلاح و ترجمه گردید.
20. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «تحریف الرایات» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) نقل‌شده در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 آمده است، به «تخریق الزوایا» اصلاح و ترجمه گردید. مقصود از «شکافتن کنُجها» پدیدیدآوردن پناهگاههاست.
21. در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) که در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 نقل شده، آمده است: «بستن مسجدها چهل شب»، و بنا بر آن‌چه هویداست، مرادش بستن مسجدهای کوفه در روزهای یورش سپاه سفیانی بر آن شهر و فرودآمدنشان در آن‌جاست. 
22. مراد از «فروبردنی» در این‌جا، فروبردن شهر حَرَسْتا در شمال شرقی دمشق و فروبردن سپاهی از سفیانی در بَیْدای مدینه است.
23. بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «پرتاب‌کردنی در خراسان» در این‌جا، باراندن سنگها و شهابهای آسمانی بر شهر هَرات است که از سرزمینهای خراسان در شمال غربی افقانستان می‌باشد.
24. مراد از «حق» در این‌جا همان بهره و نصیب است، و حقِّ امام سرپرستی بر مردم می‎باشد.
25. مشارق أنوارالیقین، ص 262، خطبة الافتخار؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
26. إلزام الناصب، ج 2، ص 161، خطبة البیان 1؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
27. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
28. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
29. در همۀ نسخه‎های چاپی بحار الأنوار و کمال الدین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سنة» یافت می‎شود که به «ستّة» اصلاح و ترجمه گردید.
30. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
31. مرادش آن است: میان نیروهای خزر یورشگر با فرماندهی شروسی و نیروهای کوفی پاسداری‌کننده با رهبری شیصبانی و همتایانش نبردی خاهد بود، و آن‌دو همان دو گروه نابود شونده‌اند که در دنبالۀ حدیث به آنان اشاره شده است.
32. بحار الأنوار، ج 52، ص 6-45، ب 18، ح 32، با نقل از: کمال ‏الدین؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
33. در این باره بنگرید: لسان العرب، درگاه «شصب».
34. سخن نویسنده.
35. بهره‎گرفته‎شده از: منابع گوناگون.
36. الکتاب المصنّف، ج‌ 7، ص‌ 501، ح 37543؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
37. کمال الدین، ص 346، الجزء 2، ب 33، ح 33؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
38. دلائل الإمامة، ص 487، ح 485؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
39. الفتن، ص 238، الجزء 5، دنبالۀ ح 937؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۰۸
خادم گمنام

از برخی احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان چنین برمی‌آید که خاورمیانه، به‌ویژه سرزمین مسلمانان، پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، گرفتار آشوبی دوازده‌ساله می‌شود که آغاز آن آشوب شام و پایانش نیز در آن‌جا خاهد بود.
 
بنا بر آن‌چه هویداست، آشوب شام همان «آشوب سوریه» است که گویا آغازش از بازی کودکان بود، و در شهر دَرْعا زبانه کشید، هنگامی که شماری از کودکان شعارهایی را بر زیان زمامداری سوریه در 22 ربیع اوّل 1432 برابر 26 فوریه 2011 بر دیوار مدرسه‌شان نوشتند و با دست نیروهای امنیّتی بازداشت شدند، و پس از آن، آشوب با دستان برخی گروههای تروریستی و پشتیبانی برخی دولتهای غربی، عربی و ترک، در سراسر سوریه و برخی بخشهای لبنان پخش شد، و پس از گذشتن نزدیک چهار سال از درنگش در آن دو کشور، در 10 شعبان 1435 برابر 9 ژوئن 2014 با دستان گروه داعش و بازماندگان حزب بعث، درون کشور عراق رفت، و آن همچنان که بود، پایدار می‌باشد، و گمانی نیست در این‌که آشوب یادشده پس از دوازده سال به درگیری میان گروه حسنی لبنانی، گروه اصهب مروانی، گروه ابقع فهری و گروه سفیانی شامی کشیده می‌شود، و با قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پایان می‌یابد، و خداوند داناتر است.

ابن مُسَیِّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. از سویی بالا می‌آید و از سویی آرام می‌شود، و پایان نمی‌یابد تا آن‌که فریادگری فریاد زند: بی‌گمان، فرمانده آن کس است.(1)

نیز ابن مُسَیِّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. سپس کار مردم بر چیزی استوار نمی‌شود و برای آنان گردآمدگانی نخاهند بود تا آن‌که فریادگری از آسمان فریاد زند: بر شما باد آن کس، و پنجۀ دستی برآید که اشاره می‌کند.(2)

چنین می‌نماید که این دو روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشند، اگرچه سعید تابعی پسر مسیّب آن‌دو را به وی نسبت نداده است.

بدان که در ماه محرّم سال قیام قائم(علیه‌السّلام)، جبرائیل(علیه‌السّلام) از آسمان بانگ می‌زند که مهدی فرماندۀ مردم است، و پنجۀ دستی آویزان در هوا آشکار می‌شود که سوی وی اشاره می‌کند.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم) فرمود:

پس از من چهار آشوب سوی شما می‌آیند: نخستین آنها در آن خونها حلال دانسته می‌شوند، دومین آنها در آن خونها و داراییها حلال دانسته می‌شوند، سومین آنها در آن خونها، داراییها و شرمگاهها حلال دانسته می‌شوند، و چهارمین، ناشنوا، کور و فراگیر است که مانند جنبش موج در دریا می‌جنبد تا آن‌که کسی از مردم از آن پناهگاهی نمی‌یابد، و خانه‌ای از عربها و ناعربها نمی‌ماند، مگر آن‌که آن را از خاری و ترس پُر کند، در شام می‌گردد، عراق را می‌پوشاند و جزیره را با دست و پایش می‌کوبد، و گروه مردمان (مسلمانان) در آن، چون مالیده‌شدن چرم، مالیده می‌شوند، گرفتاری در آن سخت می‌شود، به گونه‌ای که کار نیکو در آن زشت دانسته، و کار زشت در آن نیکو شناخته گردد، کسی از مردم نمی‌تواند در آن بگوید: نه نه. سپس آن را از سویی نمی‌دوزند، مگر آن‌که از سویی دیگر بشکافد، مرد در آن صبح می‌کند، در حالی که مؤمن است و شب می‌کند در حالی که کافر است، و رهایی نمی‌یابد در آن، مگر کسی که مانند دعای فرورفته در دریا دعا کند، آن آشوب دوازده سال پایدار می‌ماند، از میان می‌رود هنگامی که از میان می‌رود، در حالی که بی‌گمان، فرات از کوهی از تلا پرده برداشته است؛ پس، بر سر آن کارزار می‌کنند تا آن‌که از هر نه تن هفت تن کشته شوند.(3)

شایان یادآوری است که این روایت در کتاب الفتن دو بخش شده بود، و ما دو بخش را برای فراگیرشدن بهره‌اش، به هم پیوند دادیم و روایت را بر گونۀ یگانه و درستش در این‌جا آوردیم.
«عِراق» بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن‌دو است که از سامَرّا بر کنارۀ خاوری دجله و هِیْت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می‌شود و تا آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بَصْرَه در شمال کویت کشیده می‌شود.(4)

«جَزِیرَه» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات است که از جزیرۀ ابن عُمَر، نَصِیبِین، مارِدِین، دِیار بَکْر، حَرّان و شانْلِی اُورْفا در جنوب شرقی ترکیه آغاز می شود و به قامِشْلِی، حَسَکه، رأسُ الْعَیْن، عَیْن العَرَب، رَقَّه و بُصَیْرَه در شمال شرقی، شمال و شرق سوریه می رسد و تا درون کشور عراق، از مَوْصِل بر کنارۀ خاوری دجله تا تَکْرِیت بر کنارۀ باختری دجله و حَدِیثَه بر کنارۀ خاوری فرات، کشیده می‌شود.(5)
------------------------------------------------------------ 

1. المصنّف، ج 11، ص 361، ح 20746؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2. الفتن، ص 236، الجزء 5، ح 929؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. الفتن، ص 31، الجزء 1، ح 87 و الفتن، ص 159، الجزء 3، دنبالۀ ح 651؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
5. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۱۱
خادم گمنام

خانندگان گرامی، بر پایۀ پژوهش مفصّلی که در روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان انجام داده ایم، یمانی موعود جوانی از نسل امام حسین(علیه السّلام) می باشد که پس از چیره شدن پادشاه چشم فروهشته و ستمگر یمن بر این کشور به ویژه صنعا- که ظاهراً همین منصور هادی است-، در ماه رجب سال ظهور امام مهدی(علیه السلام)، همزمان با قیام شعیب خراسانی در سمرقند و قیام سفیانی شامی در وادی یابس در جنوب دمشق، در یمن قیام می کند.

بنا بر این، یمانی موعود بر عبدالملک حوثی رهبر شورشیان زیدی در یمن منطبق نیست؛ زیرا حوثیها از سادات حسنی می باشند و قیامشان قبل از رجب سال ظهور انجام گرفته است!!!

نیز منطبق بر احمد اسماعیل همبوشی بصری نیست؛ زیرا این شخص اصلا سیّد نیست و جوان نیست و اهل بصره می باشد نه یمن!!!!

در هر حال، هر وقت دیدید که شخصی در گفتار و نوشتارش یمانی را جز آن که ما در دو سه خط معرّفی کردیم، معرّفی کرد، بدانید که یا جاهل است و ناکارشناس، و یا شیّاد و دروغگو!!!

در آینده در مقاله «یمن در آخر الزّمان» به گونه ای مفصّل در بارۀ یمانی موعود بحث خاهیم کرد تا هیچ شکّ و شبه ای برای کسی باقی نماند. قیامگران بر حق مثل یمانی و قیامگران نا بر حق مانند سفیانی نشانه هایی دارند که هیچ شیّاد کذّابی نمی تواند خد را جای آنها به مردم معرّفی کند و مدّعی آنان شود. 

 سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم https://t.me/joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۷
خادم گمنام

سه سال سخت در آخرالزّمان(ویرایش شده)

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ق.ظ

از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که در آخرالزّمان سه سال سخت خاهند بود که در آنها گرفتاریها و ناخُشیهای گوناگون فرود می‌آیند که زمین را ویران و بسیاری از زیندگانش را نابود می‌کنند، و آن سالهای سخت از سه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در ماه محرّم در مکّه آغاز می‌شوند و در مضان پس از قیامش به پایان می‌رسند، و در آغاز سال سوم که سخت‌ترین سالهای سه‌گانه است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» نامیده می‌شود، در ماه رمضان برمی‌آید، و در پایانه‌هایش دجّال یک‌چشم هنگام بی‌بارانی‌ای سخت در زمانی چهل‌روزه برمی‌شورد. پس، عیسی پسر مریم(علیهماالسّلام) از آسمان در دمشق فرود می‌آید و به بیت المقدس می‌رود و پشت سر مهدی(علیه‌السّلام) نماز می‌گزارد و دجّال را با فرمان امام می‌کشد، و سختیها، به‌ویژه آشوبها و جنگها، پایان می‌یابند.

خداوند متعالی فرموده است:

«بی‌گمان، با سختی آسایشی است».(1)

نیز امام علی(علیه‏السّلام) ‏فرمود:

هنگام سختی بیش از اندازه، گشایش می‌باشد، و زمان تنگ‌‏شدن دایره‌های گرفتاری، آسایش خاهد بود.(2)

ابو اُمامَه باهِلِی روایت شده است که گفت: رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم) برای ما سخنرانی کرد ... فرمود:

... بی‌گمان، پیش از شورش دجّال، سه سال سخت خاهند بود که در آنها گرسنگی سختی به مردم می‌رسد. خداوند در سال نخست به آسمان فرمان می‌دهد که یک‌سوم بارانش را بازدارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس، یک‌سوم روییدنی‌اش را بازمی‌دارد. سپس در [سال](3) دوم به آسمان فرمان می‌دهد، پس دوسوم بارانش را بازمی‌دارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس دوسوم روییدنی‌اش را بازمی‌دارد. سپس خداوند در سال سوم به آسمان فرمان می‌دهد، پس، همۀ بارانش را بازمی‌دارد و قطره‌ای نمی‌بارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس، همۀ روییدنی‌اش را بازمی‌دارد و سبزی‌ای نمی‌رویاند، و هیچ دارندۀ سُم‌شکافداری نمی‌ماند، مگر آن‌که نابود شده باشد، جز آن‌چه خداوند بخاهد... .(4)

در نوشتارهای زرتشتیان آمده است: در پایان هزارۀ هوشیدر بامی، دیوی مهیب(5) به نام «مَلْکوش»، زمستانی سخت و ترسناک پدید می‌آورد، و در مدّت سه سال، سراسر گیتی را با برف و باران و تگرگ و باد سرد و طوفان ویران می‌سازد، و مردمان و جانوران و دیگر موجودات روی زمین را نابود می‌کند.(6)

بنا بر پژوهش نویسنده، هُوشِیدَر(7) یا هوشیدر بامِی(8) همان بهرام یا هاشمی چینی و نخستین زمینه‌ساز زمامداریِ سوشیانت یا همان امام مهدی(علیه‌السّلام) است و در چین آشکار می‌شود، و چند ماه پیش از قیام سوشیانت، از چین و مُلْتان به سرزمین خراسان می‌آید و در آن‌جا برمی‌شورد، و پس از چیره‌شدن بر آسیای میانه، به یاری ایرانیان می‌شتابد و سپس به عراق می‌رود و از آن‌جا رهسپار دمشق و بیت المقدس می‌شود.

گفتنی است، «مَلْکوش» واژه‌ای پهلوی و به معنای «مرگ و نابودی» است.

از ابو سعید خُدْری روایت شده است که پیامبر خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم) فرمود:

در مردم من (مسلمانان) در آخرالزّمان گرفتاری‌ای سخت از پادشاهشان فرود می‌آید که گرفتاری‌ای از آن سخت‌تر شنیده نشده است، به گونه‌ای که زمین گسترده برایشان تنگ شود و تا آن‌که زمین از برگشتن از راستی و ستم‌ورزی لبریز شود، تا جایی که مؤمن پناهگاهی نمی‌یابد که به آن از ستم پناه برد. پس، خداوند(عزّ و جلّ) مردی از فرزندان و نوادگانم را برمی‌انگیزد و زمین را از بهره‌دهی و برابری پُر می‌کند، چنان‌که از ستم‌ورزی و برگشتن از راستی لبریز شده است... .(9)

از ابو حمزۀ ثُمالی روایت شده است که گفت:

شنیدم ابو جعفر محمّد پسر علی(علیهما‏السّلام) می‏فرمود:

... ای ابو حمزه، قائم(علیه‏السّلام) برنمی‌خیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمین‌لرزه‌هایی، آشوبی و گرفتاری‌ای که به مردم می‏رسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاری‌ای سخت میان مردم و پراکندگی‌ای در دینشان و دگرگونی‌ای در حالشان، تا آن‌جا که هر آرزوکننده‌ای، از بزرگی آن‌چه از درنده‌‏خویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را می‌بیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ می‌‏کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(10)

سَدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما‌السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید، میوه‌ها کاهش می‌یابند، سرزمینها بی‌باران و خشک می‌شوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه می‌شوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار می‌شوند، و آشوبها از همۀ گوشه‌وکناره‌ها بر شما سایه می‌افکنند... .(11)

از ابو بَصِیر روایت شده است که ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) فرمود:

ناگزیر پیشاپیش قائم سالی خاهد بود که در آن مردم گرسنه می‌شوند، و به آنان ترسی سخت از کشتن و کاستنی از داراییها و جانها و میوه‌ها می‌رسند؛ پس بی‌گمان، آنها در کتاب خداوند روشن‌اند، سپس این آیه را خاند: «و سوگند که بی‌گمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوه‌ها می‌آزماییم، و به شکیبایان مژده بده»(12).(13)

از فُضَیْل روایت شده است که ابو جعفر-باقر-(علیه‌السّلام) ... فرمود:

... هر گاه نیازمندی و تنگدستی سخت شوند و برخی از مردم دیگری را نشناسند (از برآوردن نیاز برادران روی‌گردان شوند)، پس، در آن هنگام، هر صبح یا شام، این کار (نابودی پادشاهی خاندان عبّاس و ظهور امام مهدی‌علیه‌السّلام) را پیشبینی کنید... .(14)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در یادآوری برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:

... سوگند که بی‌گمان، در زمامداری سفیانی، بی‌بارانی، دشواری و گرفتاری‌ای بزرگ به زیندگان ری می‌رسند.(15)

«سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در ماه صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را می‌پذیرد، و در ماه رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق و سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

بنا بر آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از ماه صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در ماه شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

شیخ مفید(رحمه‌الله) در کتابش آورده است:

هر گاه بزرگ‌ستاره‌ای سرخ را ببینی که آن را نمی‌شناسی و در گذرگاههای ستارگان نیست، در آسمان از جایی به جایی می‌رود، مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بی‌گمان، آن، نشانۀ جنگ، گرفتاریها، کشتن بزرگان، فراوانی بدیها، دلنگرانیها و آشوب در مردم است(16).

کعب ‏پسر حارث از کاهِنی به نام «سَطِیح»(17)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، روایت کرده است:

... برآمدن بزرگ‌ستاره که عربها را سخت و ناگهان می‌ترساند، و برای آن مانند دُم است؛ پس، در آن هنگام، بارانها نمی‌بارند، رودها خشک، شهرها(18) ناسازگار و نرخها در همۀ سرزمینها گران می‌شوند... .(19)


--------------------------------------------------------------- 
1. قرآن کریم، سورۀ انشراح، آیۀ 6؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2. نهج البلاغة، ص 860، ب المختار من الحکم، ش 341؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. در نسخۀ چاپی سنن ابن ماجه پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «السنة» یافت نمی‌شود، و ما آن را سازگار با آن‌چه در نسخۀ چاپی این کتاب در مصر آمده است، افزوده و ترجمه کرده‌ایم.
4. سنن ابن ماجه، ص 5-913، کتاب الفتن، ب 33، ح 4077؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. شیطانی ترسناک.    
6. سوشیانت، ص 97، بخ 4، یادداشت 1.
 7. «هوشیدر» به معنای «پرورانندۀ قانون» است. 
8. بسا از برای امتیاز، «بامی» را به اسم اوّلین موعود افزوده، هوشیدر بامی گفته‌اند؛ سوشیانت، ص 64، بخ 2. بامی (به معنای روشن و درخشان) یعنی مشرقی.
9. المستدرک على الصحیحین، ج 5، ص 376، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8611؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
10. الغیبة، نعمانی، ص 40-239، ب 13، ح 22؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
11. الأمالی، ص 5-64، المجلس 7، ح 10؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
12. قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ 155؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
13. الغیبة، نعمانی، ص 259، ب 14، ح 6؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
14. تفسیر القمّیّ، ج 1، ص 11-310، سورۀ یونس؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
15. الفتوح، الجزء 2، ص 80؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
16. الاختصاص، ص ۱۶۲، آفة العلامات فی السنة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
17. سَطِیح کاهن از شناخته‌شده‌ترین پیشگویان عرب در روزگار نادانی عربها بود که از برخی چیزهای پنهان خبر می‌داد، و مردی یمنی زیندۀ شام بود که ناتوان زاده شده بود، و همواره چون پاره‌گوشتی بی‌استخان پهن‌شده بر روی زمین بود، به گونه‌ای که نمی‌توانست بایستد یا بنشیند؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
18. در همۀ نسخه‌های چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «الأعصار» یافت می‌شود که به «الأمصار» اصلاح و ترجمه گردید.
19. بحار الأنوار، ج 51، ص 3-162، ب 11، با نقل از: مشارق أنوار الیقین؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۸ ، ۰۰:۳۵
خادم گمنام

شبانگاه جمعه ۲۰ دی ۹۸ ماه‌گرفتگی رخ داد ... وضعیّت قمر در صورت فلکی سرطان است که تا بامداد شنبه ۲۱ دی ماه ادامه داشت ... این ماه‌گرفتگی به ساروس ۱۴۴ تعلّق داشته و شانزدهمین گرفت از ۷۱ گرفت ماه‌گرفتگی ساروس مذکور بوده است ... زمان آغاز ماه‌گرفتگی در تهران ساعت ۲۰ و ۳۷ دقیقه، لحظۀ حدّاکثر گرفت ۲۲ و ۴۰ دقیقه و پایان آن در ساعت ۴۲ دقیقۀ بامداد روز شنبه ۲۱ دی بود ... قارّه‌های آسیا، استرالیا، اروپا و آفریقا تحت پوشش ماه‌گرفتگی جمعه شب (۲۰ دی ماه) بودند .... این ماه‌گرفتگی از نوع نیمسایه بود که در نجوم قدیم از آن به عنوان "خسوف غیر مرئی" (ماه گرفتگی غیرقابل مشاهده) یاد می‌شود؛ زیرا تغییر نورانیّت سطح ماه برای چشم انسان چندان محسوس نیست، و چنین ماه‌گرفتگیهایی برای عموم مردم جذّاب نیستند، و هرچه ماه‌گرفتگی کمتر دیده شود، آثارش کمتر است!

امّا آن‌ چه که از این پدیده نجومی می‌شود استخراج کرد در مورد ایران و خاورمیانه به این شرح است:

نوسانات ارزی و بورس دیده می‌شود و همچنین افزایش نرخ طلا و  پس از گذشت مدّتی کاهش حدّاقلی آن...

بارندگی و برودت هوا...

اختلافات درونی...

شنیدن اخبار ضدّ و نقیض ... تضاد در رفتار برخی مسئولین... 

و در آینده اختلاف ایران با همسایگان غربی...

فوت یکی از پادشاهان عرب(1) و ظهور حاکمان جدید...

اختلاف و نزاع میان مردم...

یک‌شنبه 21 دی 1398
و الله أعلم بحقائق الأمور
———————————————————————
1. مقصود منجّم، مرگ سلطان قابوس پادشاه عمان نمی‌باشد که چند ساعت قبل از ماه‌گرفتگی درگذشته است، و گویا از پیامدهای خرشیدگرفتگی حلقوی در 5 دی 1398 بود!

این سه عکس مربوط به ماه‌گرفتگی و استخراجات نجومی در بارۀ آن پدیده است

کانال آخرالزّمان

سید سلیمان مدنی تنکابنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۸ ، ۱۴:۳۶
خادم گمنام

سخنی کوتاه در بارۀ مرگ سلطان قابوس

يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

پیشتر مقاله ای در بارۀ عمان در آخرالزّمان در کانال گذاشتیم و به نکات مهمی در آن جا اشاره کردیم، ولی چند روز قبل آن را برای ویرایش برداشتیم تا مباحث درگیری در تنگه هرکز را طبق پیشبینی روایات اسلامی بر آن بیفزاییم. 

چنان که می دانید، سلطان قابوس پس از خرشیدگرفتگی 5 دی 1398، در عصر جمعه 20 دی 1398 درگذشت، و در مبحث «آثار و پیامدهای خُرشیدگرفتگی در صورت فلکی قوس» از «درگذشت مردی بزرگ‌جایگاه» خبر داده شده بود، که ممکن است همین شخص و حتی پادشاهی بزرگتر از او باشد، و نیز پیشبینی کرده بودیم: «و برخی از این پادشاهان و سران می‌میرند، و عزلها و نصبها در میان آنان رو به فزونی می‌نهند».

نیز دیشب ماه‌گرفتگی نیم‌سایه رخ داد، و در احکام نجومی‌اش همانند یکی دو سال قبل از عزل و نصب برخی سران و وزیران پایینتر از پادشاه سخن خاهیم گفت، و بی‌گمان، پس از این ماه گرفتگی و مرگ پادشاه عمان، سران و وزیران دولتش دولتش دگرگون و برکنار خاهند شد. 

نیز در گفتار «عمان در آخرالزّمان» آورده بودیم: «اگر پادشاهی جدید در عمان روی کار بیاد، و همان سیاست و روش سلطان قابوس را در پیش بگیرد و قدرت وی را داشته باشد، شرایط مانند سابق پیش می‌رود، هرچند با چالشهایی نیز روبه‌رو خاهد شد، ولی اگر گرایش وی بیش از ایرانیها به عربها باشد، کار بر رهبران حوثی در یمن و رهبران ایران کم‌وبیش دشوار خاهد شد. بنا بر این، تا آن زمان و پیدایش پادشاه و شرایطی نو در این کشور کمی باید صبر کنیم، و ببینیم آیا وی نخستین پادشاهی است که پس از خرشیدگرفتگی 5 دی 1398 غروب خاهد کرد یا خیر.»

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۸ ، ۰۰:۳۰
خادم گمنام

در دوران شگفت‌انگیز آخرالزّمانیم!

سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۵۰ ب.ظ

به گوشه‌ای بنشین خُشدل و تماشا کن
که کس به یاد ندارد چنین عَجَب‌زَمَنی

کانال آخرالزّمان، می‌کوشد خانندگانش را، دور از هدفهای شخصی، بازیهای سیاسیِ سرگرم و گمراه‌کننده با رویدادهای شگفت‌انگیز آخرالزّمان آشنا سازد.
 
این کانال به هیچ حزب و گروه سیاسی وابستگی ندارد و می‌خاهد با ارائۀ آموزه‌های مهدوی و آخرالزّمانی خداباوران را به آینده‌ای روشن امیدواری دهد و با افزایش آگاهی و صبر مردمان این روزگار، گاه به بیان برخی دردهای بیچارگان و ستمدیدگان نیز بپردازد و راهکاری برای خروج از فتنه‌های این دوران ارائه دهد. 

تحوّلات شگفتی در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه در حال شکل‌گرفتن است. در ماههای آینده خبرهای حیرت‌انگیزی به گوشتان خاهد رسید. چنین می‌نماید که واقعۀ ظهور آخرین ذخیرۀ الاهی، همان که تمام انبیا و صالحان تاریخ از وی خبر داده‌اند، در روزگار ما رخ خاهد داد.
 
هرچند نمی‌توان برای ظهور امام مهدی( علیه‌السّلام)، وقت مشخّصی تعیین کرد، امّا نشانه‌ها به‌ سرعت در حال روی دادنند و زمان به‌ سرعت به سمت نقطه هدفش نزدیک می‌شود. طلیعه صبح دمیده است و سحر نزدیک است...

در بارۀ آخرالزّمان اسرار، رموز عددی و روایات فراوانی هست که باید بدانیم و بخانیم تا در برابر فتنه‌ها و حوادث تلخ این دوران، درمانده و وامانده نشویم.

در این جا شایسته است نگاه خانندگان گرامی را سوی چند نکته ببریم:

1. برخی روایاتی که در گفتارهای کانال «آخر الزّمان» و کتاب «جهان در آستانۀ ظهور» می آوریم، شاید بیانگر رویدادهای گذشتۀ تاریخ مسلمانان و سرزمینهای اسلامی یا ساخته و پرداختۀ ذهن برخی راویان حدیث باشد. بنا بر این، باید از تطبیقهای شتابزده و نادرست بپرهیزیم و شکیبا باشیم و ببینیم که کدام یک از احادیث یادشده در این گفتارها، در آخر الزّمان روی می دهند.

2. گاهی دیده می شود، برخی سایتها و وبلاگها گفتارهایی از وبلاگ ما را بی آن که نامی از منبع آن ببرند، نقل می کنند که امیدواریم مدیران این پایگاهها از چنین کار ناپسندی دست بکشند، و بدانند که بازدیدکنندگان هوشیار عصر ما از این گونه دزدیهای علمی در عرصۀ اینترنت آگاه اند.

3. روش ما در نوشتن واژگان به فارسی، درست نویسی بر پایۀ سازگاری گویش با نوشتار و نگاه به ریشۀ زبانی هر واژه است. بنا بر این، با نگاه به آن که در واژگان سرۀ زبان فارسی، حروف «ث، ح، ذ، ص، ض، ط، ظ، غ» و  حروف با تشدید « ّ» یافت نمی شوند، واژگانی مانند شصت (عدد 60)، صد (عدد 100)، طلا (فلز گرانبهای زرد)، طهران، طالقان، طبرستان، طبس، طوس، بلوط، امپراطور، ارسطو، طاووس، طوطی، طومار، اطاق، اصفهان، افغانستان، قورباغه، مغل (مغول)، ایغر، حلیم (گونه ای غذا) و خاکشیر را شست، سد، تلا، تهران، تالقان، تبرستان، تَبَس، توس، بلوت، امپراتور، ارستو، تاووس، توتی، تومار، اتاق، اسفهان، افقانستان، قورباقه، مُقُل، اُیقُر، هلیم و خاکشی نوشته ایم، و نیز تکّه، بچّه، درّه و ارّه را تکه، بچه، دره و اره نوشته ایم، و در کلماتی مانند خواننده، خواندن، خواستن، خواهش، خواب، خوار (پست)، خواهر، خوردن، خوراک، خورش، خوش، خود، خویش، خویشتن، خودرو، خودکار و مقل (مغول) واوهای بر زبان نیامده را برداشته ایم و خاننده، خاندن، خاستن، خاهش، خاب، خار، خاهر، خُردن، خُراک، خُرِش، خُش، خُد، خِیش، خِیشتن، خُدرو، خُدکار و مُقُل نوشته ایم. همچنین، ارزشمندترین و مشهورترین آیۀ قرآن کریم که «بسم الله الرحمن الرحیم» می باشد و عربها آن را از آغاز نادرست نوشته اند، به گونۀ درست «باسم الله الرحمان الرحیم» نوشته ایم. در هر حال، امیدواریم دست اندرکاران ادب و زبان فارسی هرچه زودتر برای پدیدآوردن دگرگونیهایی بنیادین در درست نویسی واژه ها چاره ای بیندیشند و روشی در پیش گیرند تا کار سیستمهای کامپیوتری را در واژه یابی و ترجمه و نوشتار آسان کند.

4. برای کمبود وقت، از پاسخگویی به پرسشهای اینترنتی، پیامکی و تماسهای تلفنی و لینک کردن پایگاههای دوستان پوزش می خاهیم. بی گمان، دیدگاههای شما بزرگواران را می خانیم و از آنها بهره می گیریم. 

5. اگر در گفتارهای وبلاگ یا کتاب جهان در آستانۀ ظهور چیزهای نادرستی دیدید و یا به نکته ای تازه در بارۀ رویدادهای آخر الزّمان دست یافتید، ما را از آنها آگاه کنید.

6. برای دسترس آسان خانندگان گرامی به گفتارهای کانال آخر الزّمان، در آینده گزیده ای از بهترین آنها را به گونۀ کتاب و با نام «جهان در آستانۀ ظهور» چاپ و پخش خاهیم کرد و در همین کانال در این باره خبررسانی می کنیم. بنا بر این، نیازی به پرسش از راه فرستادن پیام یا گرفتن تماس تلفنی نیست.

....................................................................................................................

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۸ ، ۲۱:۵۰
خادم گمنام

سرنوشت شگفت‌انگیز هاشمی رفسنجانی

يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۱۸ ق.ظ

در تاریخ دوران قاجار از بزرگمردی با نام میرزا تقی‌خان امیر کبیر یاد می‌شود که نخست‌وزیر ناصرالدّین شاه قاجار بود. وی که تلاشهای فراوانی در برداشتن فساد درباریان و کارگزاران دولت و پیشرفت کشور کرد، پس از دوران کوتاه 39 ماهۀ قمری صدارت، در پی بدگویی درباریان و خُدخاهی ناصرالدّین شاه، از ریاست برکنار و به کاشان رانده شد. او سرانجام، با فرمان پادشاه و با دست گماشتگان وی، در روز جمعه 19 دی 1230 برابر 16 ربیع اوّل  1268 و 9 ژانویۀ 1852، در گرمابۀ فین کاشان کشته شد.
 
در تاریخ انقلاب ایران، 19 دی 1356 که قیام مردم قم بر رژیم شاهنشاهی در آن آغاز شد، روزی سرنوشت‌ساز به شمار می‌آید، و در عرصۀ مبارزه با خاندان پهلوی، سیاستمداری با نام اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی پدیدار شد که پس از پیروزی انقلاب تا درگذشتش، پستهای برجسته و حسّاسی، مانند ریاست مجلس شورا، فرماندهی نیروهای مسلّح، ریاست جمهوری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را، یکی در پی دیگری، در دست داشت.

 هاشمی رفسنجانی که هوادارانش وی را سردار سازندگی و امیر کبیر دوران معاصر نامیده‌اند، و خُدش نیز کتابی در بارۀ زندگانی و شخصیّت امیر کبیر با نام «امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» نوشته و پخش کرده است، همواره خاهان گفتگو با دولتهای غربی و داشتن رابطه با آنان بود، و تلاشهای پیدا و پنهانش مایۀ امضای پیمان برجام میان ایران و شش قدرت جهانی، به‌ویژه آمریکا، شد، و بنا بر سخن بسیاری از کارشناسان، وی از ستونهای انقلاب ایران به شمار می‌آمد، و مرگش برای انقلاب پیامدهای زیانباری خاهد داشت.

شنیدنی است اگر بدانید، هاشمی رفسنجانی که در کنار زمامداری و سیاستمداری، شناگر چیره‌دستی نیز بود، سرانجام، پس از دوران دراز 39 سالۀ قمری ریاست، بنا بر برخی گزارشها، در عصر یک‌شنبه 19 دی 1395 برابر 9 ربیع آخر 1438، در حال شنا درون استخری در کوشک ناصری، روبه‌روی مجموعۀ کاخ سعدآباد تهران، درگذشت؛ درست هم‌زمان با سالگرد کشته‌شدن امیر کبیر در حمّام فین کاشان و سالگرد شورش مردم قم بر حکومت محمّدرضا پهلوی شاه ایران.
 
در پیشبینی‌ای چهارپاره برای آیندۀ ایران که در تابستان 1389 هـ.ش پخش کرده بودیم، در بارۀ هاشمی رفسنجانی آوردیم:

«ستارۀ بخت مرد سفیدپوش در حال غروب است».

چنانکه می‌دانید، هاشمی رفسنجانی با پشتیبانی از نامزد هواداران جنبش سبز و در پی بروز اختلاف بر سر نتیجۀ انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد 1388 و سخنانی که در نماز جمعه گفته بود، از امامت جمعۀ تهران کناره گرفت و کم کم کنار زده شد، و بخشی از محبوبیّت خُد را نزد برخی گروههای سیاسی در ایران از دست داد، و از آن پس ستارۀ بخت وی، روز به روز و شتابانتر از پیش، رو به تاریکی رفت.
 
ایران - قم - سیّد سلیمان مدنی تنکابنی - 26 دی 1395
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۸ ، ۰۱:۱۸
خادم گمنام

دی‌ماه 98؛ پُرحادثه و بلاخیز!

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۱۹ ق.ظ

ما ایرانیان، پس از خُرشیدگرفتگی حلقوی در 5 دی‌ 1398، دی‌ماه شگفت‌انگیز و پُرحادثه‌ای را، چنان‌که پیشبینی شده بود، در حال سپری‌کردن هستیم. 

- نخست زمین‌لرزه‌ای ۴.۹ ریشتری در شهرستان دشتستان در استان بوشهر که خُشبختانه آسیب جانی و مالی نداشت!

- سپس مجروح‌شدن سردار حاجی زاده -فرماندۀ هوافضای سپاه پاسداران- در سوریه در پی بمباران هواپیماهای اسرائیلی (9 دی 1398)

 - آن‌گاه ترور سردار سلیمانی -بزرگترین فرمانده و سردار جنگ و انقلاب- و همراهانش به دست نیروهای آمریکایی در فرودگاه بغداد (13 دی 1398)

 - جان‌باختن نزدیک به 80 تن و مجروح شدن 250 تن دیگر در مراسم خاکسپاری سردار سلیمانی در کرمان (17 دی 1398)

- موشکباران ایرانیان بر نیروهای آمریکایی در دو پایگاه نظامی عین الاسد در انبار و پایگاهی دیگر در اربیل عراق به انتقام ترور سردار سلیمانی و همراهانش (18 دی 1398)

- سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی در پیرامون تهران و جان‌باختن همۀ 176 سرنشین آن که 147 تن آنان ایرانی بودند (18 دی 1398) 

- افتادن اتوبوس مسافربری تهران-گنبد به دره در جادۀ فیروزکوه با 19 کشته و 24 زخمی (19 دی 1398)

-... و خداوند روزهای باقی‌مانده از این دی‌ماه پرحادثه را به خیر بگذراند ... صدقه و صلوات فراموش نشود.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۸ ، ۰۱:۱۹
خادم گمنام

در میان شیّادانی که در روزگار ما پدیدار شده اند و خُد را پیشگو جا زده اند و برای فریب انسانهای ساده اندیش، پیشگوییهای دروغین خِیش را به استادی خیالی یا واقعی و شیّادتر از خُد نسبت می دهند، ابو علی شیبانی عراقی است که در روزگار چیرگی صّدام و بعثیان در آن کشور هوادارشان بوده و با آنان ارتباط داشته، و گاه در برخی کاباره های عراق می رقصیده که فیلمهایش نیز در اینترنت موجود است. این انسان پلید، دروغگو و منافق، پس از سقوط صدّام و حزب بعث در عراق، برای این که گیر مردم خشمگین نیفتد و کشته نشود، فرار را بر قرار ترجیح داد و به لبنان گریخت و در آن جا نیز خد را هوادار شیعیان و گروه حزب الله و ایران نشان داد تا نان را به نرخ روز بخُرد و از گزند دیگران در امان باشد. وی، با کمک دستهای پیدا و پنهان و بر پایۀ اهدافی شوم و شیطانی، تبلیغات دروغین و پر سر و صدایی را در برخی شبکه های ماهواره ای در بارۀ رویدادهای آخر الزّمان آغاز کرد که سالهاست ادامه دارد و متّأسفانه برخی انسانهای گمراه و نادان در ایران نیز بوق تبلیغاتی وی شده اند. شنیدنی است اگر بدانید که وی تا کنون نتوانسته هیچ حادثۀ راهبردی و مهمّی را پیشبینی کند و چندین بار دروغگوییهایش بر همگان آشکار شده است، و تنها با بهره‌گیری از برخی خبرهای سیاسیِ از پیش گفته شده و نیز اشارۀ کلی به سقوط برخی هواپیماها یا برکناری و جا به جایی برخی وزرا در برخی کشورها، پیشگوییهای بی ارزشی را ارائه دهد و با این کار  توانسته مخاطبان فراوانی را جذب کند و خد و استادش را پیشگو جلو دهد. گاهی هم برخی مطالب راست، مانند حمله به ایران در آخرالزّمان را برای جلب توجّه مطرح می کند که سخن تازه ای نیست و برگرفته از روایات اسلامی و سخن کارشناسان است و ما نیز حتّی پیش از حملۀ آمریکا و متّحدانش به عراق و سقوط صّدام آن را مطرح کرده بودیم. 

گفتنی است، ابو َعلی شیبانیِ شیطانی نه تنها پیشگو و عالم نیست، بلکه انسانی بسیار گمراه است که سعی در سست کردن باورهای اعتقادی شیعیان و آسیب زدن زدن به آنان با روشی به ظاهر هوادرانه ولی در واقع منافقانه را دارد. همین چند سال قبل بود که وی یکی از شخصیّتهای سیاسی ایران را خراسانی و دیگری را شعیب بن صالح معرّفی کرده بود، در حالی که شعیب -بنا بر روایات اسلامی- همان خراسانی و اهل تالقان در افقانستان است و در سمرقند قیام می کند و سپس به ایران می آید. شیبانی بعدها هنگام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران گفته بود که این شخص بار دیگر انتخاب می شود که چنین نشد. سپس گفت او دوباره به قدرت باز می گردد که چنین نخاهد شد. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که افرادی منحرف در ایران و لبنان با بازی رسانه ای و شگردهای تبلیغاتی سعی در پوشاندن دروغهایش و یا پس از روی دادن برخی حوادث حتّی کم ارزش، با دستکاری کردن تاریخ سخنانش تلاش در پیشگویی آن از سوی شیبانی دارند!

چه کسی پیشگوی دروغین است؟
پشت پرده زمینه سازی برای علم کردن مهدی دروغین!!

احمد فتلاوی ، عضو کمیته امنیتی استانداری نجف اشرف و یکی از اعضای کمیته تحقیقاتی مشترک عراقی آمریکایی نیز تأکید کرد: مهدی دروغین یک مزدور اطلاعاتی رژیم بعث عراق بود که در لبنان با شخصی به نام ابوعلی شیبانی ، افسر سابق اطلاعات رژیم صدام که خود از اهالی منطقه مشخاب نجف اشرف است ، آشنا شده بود و با او مراوده داشت . ابوعلی شیبانی که به علت تهدید شدن به مرگ ، عراق را ترک کرده و در لبنان مستقر شده است هم اکنون به عنوان پیشگو در شبکه ماهواره ای شهرزداد فعالیت می کند و پیش از این با الکرعاوی همکاری تنگاتنگی داشته است .

ابوعلی شیبانی دو ماه پیش در شبکه تلویزیونی شهرزداد به مردم عراق و جهانیان نوید داده بود که امام زمان در اوایل ماه دوم میلادی در عراق ظهور خواهد کرد. این مسئله نشان می دهد شیبانی در تلاش برای زمینه سازی به منظور شورش الکرعاوی تحت عنوان اعلام ظهور مهدی (عج ) بوده است .
حوزه نت
کانال آخرالزّمان


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۸ ، ۰۱:۲۳
خادم گمنام

سیر رویدادهای شگفت سوریه در آخر الزّمان

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۳۴ ب.ظ

سیر حوادث سوریه بسیار پیچیده و شگفت انگیز است، و جز با کمک روایات اسلامی، نمی توان پایان آن را پیشبینی  کرد.

فتنۀ شام (سوریه) آرام شدنی نیست!

ابن  مُسَیِّب گفته است:

در شام آشوبی خواهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. از سویی بالا می آید و از سویی آرام می شود، و پایان نمی یابد تا آن که فریادگری فریاد زند: بی گمان، فرمانده آن کس است(1).

چنین می نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه سعید تابعی پسر مسیّب آن دو را به وی نسبت نداده است.

بر پایۀ آیات قرآنی و روایات اسلامی و برخی علوم پیشگویی، کشوریه سوریه در آخر الزّمان و پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می بایست مراحل زیر را بگذراند، و ما در آینده، با خاست خدای متعالی، به بررسی همۀ این مراحل، با ارائۀ آیات و روایات و دیگر شواهد و دلایل، خاهیم پرداخت. 

1. آشوب و درگیری گسترده سوریه که نزدیک 12 سال قمری به درازا می کشد (شروع 22 ربیع اوّل 1432)
2. ویرانی گسترده سوریه (در حال انجام)
3. کشتار گسترده در سوریه (در حال انجام)
4. چیره شدن فرماندهی سعودی عربستانی با نام جُرْهُمِی بر حمص با کمک آمریکا و متّحدانش (انجام نشده)
5. لشکرکشی گستردۀ نیروهای ایرانی و حزب الله لبنان به شمال شرق سوریه و دمشق (انجام نشده)
6. محاصرۀ اقتصادی شدید سوریه از سوی دولتهای اروپایی و آمریکایی (انجام نشده)
7. لشکرکشی گسترده دولتهای اروپایی و آمریکایی به بخشهایی از سوریه (انجام نشده)
8. لشکرکشی گستردۀ نیروهای ترکیه به بخشهایی در شمال شرقی سوریه (انجام نشده) 
9. لشکرکشی گستردۀ دولت بعثی و داعشی عراق با رهبری اصهب مروانی همراه با گروهی از منافقان به ظاهر شیعه از کوفه با رهبری شیصبانی سوی دمشق (انجام نشده)
10. لشکرکشی گستردۀ نیروهای شورشی داعشی و غیر داعشی آفریقایی از لیبی به مصر و سپس با فرماندهی ابقع سوی دمشق (انجام نشده)
11. زلزله ای بزرگ در سوریه و فرورفتن زمین در حَرَسْتا و جابیه با 100 هزار کشته (انجام نشده)
12. کشته شدن حاکم سوریه به  دست گروهی از مردم آن جا (انجام نشده)
13. قیام سفیانی در وادی یابس (درۀ خشک) و چیره شدنش چند ماه بعد بر دمشق (انجام نشده)
14. برخی رویدادهای دیگر.... (انجام نشده)
—————————————

1. المصنّف، ج 11، ص 361، ح 20746 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۸ ، ۱۵:۳۴
خادم گمنام

بنا بر روایات اسلامی، ترکهای منطقۀ قفقاز جنوبی و ترکهای ترکیه در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) دو شورش فتنه گرانه و نابرحق دارند که در نخستین آنها همراه با خزرها و با فرماندهی فرمانده ای ناصبی مذهب و یهودی نسب با نام شَرُوسِی بر کشور ما یورش می برند و پس از مدّتی نبرد با ایرانیان به رهبری مَرْوَزِی، از ترس چینیها و خراسانیها و برای چیزهایی دیگر، جنگ با ایرانیان را رها می کنند و سوی عراق می روند و در آن جا نابود می شوند، و در دومین شورش، وارد بخشی از جزیره در شمال و شمال شرقی سوریه می شوند و دختران جوان مسلمان را به یغما می برند، و سرانجام، نخست نیروهای سفیانی بخشی از آنان را می کشند و سپس یاران امام مهدی(علیه السّلام) آنان را نابود می کنند.

از مَکْحُول روایت شده است که پیامبر(صلّی الله علیه و سلّم) فرمود:

برای ترکها دو شورشی است: شورشی که آذربایجان را ویران می سازند، و شورش دومی که اسبهایشان را بر فرات می بندند، و پس از آن (شورش دوم) ترکی نخاهد بود(1).

پسر مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، در روزگار پنهان شدنش، گفته است: ... آن گاه که او را دیدم، خِرَدم در خوبی و ویژگی اش سرگردان شد. پس، به من فرمود:

 ... شَرُوسِی، با هدفِ کوه سیاه در پشتِ ری که پیوسته به کوه سرخ و چسبیده به کوههای تالِقان است، از اَرْمَنِسْتان و آذَرْبایْجان بیرون می آید. پس، میان او و میان مَرْوَزی نبردی نابودگر و ریشه برانداز خاهد بود که در آن، خردسال سپیدمو، و از آن، بزرگسال پیر می شود، و میان آن دو کشتار آشکار می گردد...(2).

«پشتِ ری» همان بخش بلند جای گرفته در شمال شهر ری کهن است، و مراد از آن در این جا، بخش شمالی از شهر کنونی تهران می باشد، و «کوه سیاه» همان کوه تُوچال است که از دور سیاه دیده می شود و بر بخش تجریش و پیرامونش در شمال شهر تهران سایه می افکند و در بخش جنوبی کوههای اَلْبُرْز مرکزی جای دارد، و «کوه سرخ» همان کوه سرخی است که در بخش کرج، میان کوه سیاه در تهران و کوههای تالقان، جای دارد، و اکنون از آن سنگهای سرخ که در ساختمان کاربرد دارند، برداشته می شود، و مقصود از «تالِقان» در این حدیث، سرزمینی است که میان کَرَج و قَزْوِین، در 120 کیلومتری شمال غربی تهران جای دارد، و «زَوْرا» در این جا، همان زورای نو یا شهر تهران پایتخت ایران می باشد.

«اَرْمَنِسْتان» سرزمینی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و رود اَرَس در جنوب جای دارد، و «آذَرْبایْجان» سرزمینی در شمال غربی ایران است که میان دریای خزر در شرق و ترکیه در غرب و رود اَرَس در شمال جای دارد، و آن جدای از جمهوری آذربایجان می باشد که نادرست به این نام نامیده شده است.

از ابو بصیر روایت شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود که بی گمان، پدرم -باقر-(علیه السّلام) به من فرمود:

ناگزیر بی گمان، آتشی از آذربایجان خاهد بود که چیزی برابر آن نمی ایستد. پس، هر گاه چنان شود، پلاسهای خانه هایتان شوید و بمانید تا هنگامی که ما مانده ایم. پس، هر گاه جنبشگر ما (مهدی) جنبش کند، سوی او بشتابید، اگرچه با سینه خیز رفتن...(3).

خانندگان گرامی بدانند که ویرانی فقط برای آذربایجان نیست برای بسیاری از مناطق و شهرهای ایران و کشورهای خاورمیانه و جهان نیز ویرانی یا نابودی پیشبینی شده است و آیات و روایات بسیاری در این باره داریم! حتی قم و مکّه و بیت المقدس نیز ویرانی و آسیب دارند!
 ————————————————————- 

1. الفتن، ص 145، الجزء 3، ح 597 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. بحار الأنوار، ج 52، ص 6-45، ب 18، ح 32، با نقل از: کمال ‏الدین (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).
3. الغیبة، نعمانی، ص 200، ب 11، ح 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۸ ، ۱۵:۲۶
خادم گمنام

هرچند رویداد ظهور ناگهانی است، ولی حوادث پیش از ظهور حساب و کتاب و برنامه‌ریزی خاصّی دارند... برخی اصرار دارند که بگویند امسال قمری 1441 سال پیش از ظهور و سال شورش سفیانی است و سال بعد 1442 سال قیام امام مهدی(علیه السلام) می باشد، در حالی که هنوز بسیاری از نشانه های ظهور آشکار نشده اند. بله اگر در ماه جمادی و رجب پیش رو باران و سیل جهانی روی دهد، در ماه رجب شورش سفیانی و در ماه رمضان دنباله بزرگ و درخشنده پدیدار می شود و سپس صیحۀ آسمانی شنیده می شود و در محرّم سال بعد ظهور امام مهدی(علیه السّلام) روی می دهد، و آرزو می کنیم که این گونه شود. 

از سویی دیگر می بینیم که هنوز برخی نشانه ها و پیشبینیهای مقدّماتی ظهور روی نداده اند و تا زمان وقوع آنها چند سالی باقی است. به عنوان مثال، در برخی روایات اسلامی آمده است فتنه شام که به اعتقاد ما همان آشوب سوریه است، دوازه سال طول می کشد و سپس گنج فرات آشکار می شود و نبرد پرکشتار قرقیسیا درمی گیرد و ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) روی می دهد، و چنان که می دانید، فتنۀ سوریه در 22 ربیع اوّل 1432 برابر 26 فوریه 2011 آغاز شد، و اگر بدا و تغییری در آن روی ندهد، تا سال 1443 برابر 2021 می بایست ادامه یابد. نیز طبق پیشگویی دانیال نبی(علیه‌السّلام) در تورات و رمزگشایی نسترآداموس از آن، حکومت یهودیان در اسرائیل 73 سال و هفت ماه دوام می آورد، و چون آغاز حکومتشان در 1948 میلادی بود، می بایست تا سال 2021 صبر کنیم.

در هر حال، ماههای آینده سرنوشت ساز می باشند.... 

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۸ ، ۰۰:۳۷
خادم گمنام

هرچند در ماه صفر امسال جنگی در ماه صفر در جزیره از سوی ترکها آغاز شده و در دو ماه ربیع میان قبایل و احزاب اختلافات و درگیریهایی پدیدار و رو به فزونی نهاده است، بنا بر دلایل متقن و شواهد محکم، امسال سال ظهور نیست، و هر کس چنین ادّعایی کند، دروغگو، جاهل و بی بهره از دانش مهدویّت و آخر الزّمان است!

امّا این که سال بعد (رمضان به آن سو) را سال ظهور بدانیم در صورتی قابل اثبات خاهد بود که در جمادی دوم و ده روز از رجب پیش رو بارانی چهل روزه و سیل‌آسا در جهان، به ویژه ایران، ببارد که شورش سفیانی را در پی داشته باشد.

 

چیره شدن آب بر روی زمین
 
روایت شده است از علی پسر محمّد عسکری، از پدرش، از نیایش امیر مؤمنان -علی-(علیه السّلام) که رسول خدا(صلّى الله علیه و آله) فرمود:

هنگامی که به آسمان چهارم گذر داده شدم، نگاه کردم به گنبدی از مروارید که برای آن چهار گوشه و چهار در بود همه اش از پارچۀ ابریشمی زربافت سبز، گفتم: ای جبرائیل، این گنبدی که نیکوتر از آن را در آسمان چهارم ندیدم چیست؟! گفت: دوست من محمّد، این نَمای شهری است که به آن «قم» گفته می شود، و در آن جا بندگان مؤمن خداوند گرد می آیند که چشم به راه محمّد و شفاعت وی برای رستاخیز و حسابرسی می شوند، و بر آنان اندوه، دلنگرانی، ناشادمانیها و ناخُشایندها می گذرد. [راوی](1) گفت: از علی پسر محمّد عسکری(علیه السّلام) پرسیدم: کی چشم به راه گشایش خاهند شد؟ فرمود: هنگامی که آب بر روی زمین چیره شود.(2)
 

.............................................................................................................
1. میان دو کروشه از افزوده های ما است، و بنا بر آن‌چه از کتاب «تاریخ قم، ص 269، ف 8،  ب 1، چاپ نخست، سال 1385 هـ.ش در قم» برمی‌آید، راوی همان ابو مُقاتِل دیلمی است. 
2. الاختصاص، ص 2-101، در مدح مدینۀ قم (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۸ ، ۲۲:۲۴
خادم گمنام