آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعیب بن صالح» ثبت شده است

مسجد اموی در دمشق از کهنترین و بزرگترین مسجدهای مسلمانان است که آن را خلیفۀ اموی ولید ابن عبدالملک پس از ویران‎کردن کلیسایی که بر ویرانه‌های معبد ژوپیتر ساخته شده بود، ساخت(۱)، و این مسجد، افزون بر شگفتیهای ساختمانی و تاریخی ‎اش، جایگاه روی ‌دادن رویدادهایی شگفت‎ در آخرالزّمان است؛ و از آن رویدادهاست:

فروریختن بخشی از غرب مسجد دمشق در پی زمین ‌لرزه‎ای بزرگ در شام

محمّد ابن حَنَفِیَّه گفته است:

پیشتازان مغربی درون مسجد دمشق می‎روند؛ پس، هنگامی که آنان همچنان در شگفتیهایش می‌نگرند، ناگهان زمین سخت می‎لرزد و غرب مسجد آن‎جا کنده می‌شود، و آبادی‌ای که به آن حَرَسْتا گفته می‎شود، فروبرده می‌شود. سپس در آن هنگام، سفیانی برمی‌شورد و با ایشان کارزار می کند(۲) تا آنان را درون مصر کند. آن گاه، بازمی‌گردد و با مشرقیها می‌جنگد تا ایشان را به عراق برگرداند.(۳)

چنین می‎نماید که این روایت سخن پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) یا امام علی(علیه‎ السّلام) باشد، اگرچه محمّد ابن خَوْلَۀ حَنَفی تابعی آن را به یکی از آن‎ دو نسبت نداده است.

مراد از «مغربیها» در این حدیث، شورشیان آفریقایی از قیسیان، بربرها و سیاهان‎ اند که با رهبری اَعْرَج کِنْدِی از لیبی و پیرامونش بر مصر یورش می‎برند، سپس از آن ‎جا با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی به فلسطین و اردن می‎ آیند و بر دمشق یورش می‌برند، و «مشرقیها» شورشیان عراقی‎اند که از بغداد و کوفه بر دمشق یورش می‌برند و از پیروان اَصْهَب مَرْوانِی و پیروان هاشمی شَیْصَبانِی پدید می‌آیند.

از عَمّار ابن یاسر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه ‎هایی‎ اند ... فریادگری از دیوار [مسجد](۴) دمشق بانگ می‎زند: وای بر زمینیان از بدی‎ ای که بی‌گمان، نزدیک شده است، و غرب مسجد آن‎جا فروبرده می‎شود، به گونه‎ای که دیوارش(۵) فروبریزد، و سه تن در شام پدیدار می‎شوند که همۀ آنان خاستار پادشاهی‌اند: مردی ابقع، مردی اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان... .(۶)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

بنا بر آن‎چه از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود، زمین ‎لرزه‎ای سخت در سوریه در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه ‎السّلام) روی می‎دهد که نشانه ‎ای بزرگ برای مؤمنان است، و در آن، بیش از سد هزار تن کشته می ‌شوند، و با آن، دو بخش حَرَسْتا و جابِیَه فروبرده می‏شوند و بخشی از دیوار مسجد اَمَوی فرو می‌ریزد.

اَرْطَاَه گفته است:

هر گاه آبادی‏ ای از آبادی های دمشق فروبرده شود و بخشی از غرب مسجد آن‌جا فروریزد، در آن هنگام، ترکها و رومیان گرد می‌آیند و همگی می‎جنگند، و سه پرچم در شام برافراشته می‎شوند... .(۷)

نیز اَرْطَاَه گفته است:

هر گاه ترکها و رومیان گرد آیند و آبادی‌ای در دمشق فروبرده شود و بخشی از غرب مسجد آن‎جا فروریزد، سه پرچم در شام برافراشته می‎شوند: ابقع، اصهب و سفیانی... .(۸)

چنین می‎نماید که این دو حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله) باشند، اگرچه اَرْطَاَه ابن مُنْذِر تابعی آن‌ دو را به وی نسبت نداده است.

ابو رُومان روایت کرده است که علی[(علیه‌السّلام)] فرمود:

هر گاه دارندگان پرچمهای سیاه ناسازگاری کنند، آبادی‎ای از آبادیهای اِرَم فروبرده می‌شود، و گوشۀ غربی مسجدش فرومی‌ریزد، سپس در شام سه پرچم پدیدار می‎شوند: اصهب، ابقع و سفیانی... .(۹)

مقصود از «دارندگان پرچمهای سیاه» در این روایت، سیاه‌نشانان نخستین یا بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند، و «اِرَم» همان شهر دمشق است، و آبادی‎ای از آبادیهای ارم که فروبرده می‌شود، شهر حَرَسْتا می‎باشد، و ضمیر در سخن امام علی(علیه‎السّلام): «بر آنان» به دارندگان پرچمهای سیاه، اصهب و ابقع برمی‌گردد.

جابر ابن یزید جُعْفِی روایت کرده است که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی نجنبان تا نشانه‎ هایی را که برای تو یاد می‌کنم، ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی‎بینم تو به آن برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می‎زند، و صدای گشایش از سوی دمشق به شما می‎رسد، و آبادی‎ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده می‎شود، فروبرده می‎شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرومی‌ریزد... .(۱۰)

نیز جابر جعفی روایت کرده است که ابو جعفر [محمّد باقر](علیه‎السّلام) می‌فرمود:

به زمین بچسب [و](۱۱) هرگز دست و پایت را نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می‌زند، و فروبرده‌شدن آبادی‌ای از آبادی هایش و فروریختن بخشی از مسجدش را... .(۱۲)

 

چیره‌شدن سفیانی بر منبر مسجد دمشق و نشستنش بر آن

عُمَر ابن اُذَیْنَه روایت کرده است که ابو عبدالله [الصادق](علیه‌السّلام) فرمود:

پدرم [باقر](علیه‌السّلام) فرمود که امیر مؤمنان [علی](علیه‎السّلام) فرمود: پسر زن خُرَندۀ جگرها از درۀ خشک بیرون می‌آید، و او مردی میانه‎اندام، هراس‌انگیزچهره، درشت‎ سر و در چهره‎اش نشانۀ آبله‎ای است، هر گاه ببینی‌اش گمان می‌کنی که یک‌چشم است، نامش عثمان و پدرش عَنْبَسَه می‌باشد، و وی از فرزندان ابو سفیان است، تا آن‎که به سرزمینی پایدار و آرام و دارای آبی روان می‌آید، پس، بر منبرش چیره می‌شود.(۱۳)

مراد از «پسر زن خُرَندۀ جگرها»، سفیانی شامی است که از تبار هند دختر عُتْبَه و همسر ابو سفیان است که در اُحُد مکّیّان را بر کارزار با مسلمانان برانگیخت و در پایان جنگ شکم حمزه عموی پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را شکافت و جگرش را درآورد و جوید، پس، نتوانست آن را بخُرَد و انداخت، و مقصود از «سرزمینی پایدار و آرام و دارای آبی روان» در این‎جا، شهر دمشق است.

از محمّد ابن جعفر [باقر(علیه‌السّلام)] روایت شده است که علی ابن ابی طالب[(علیه‌السّلام)] فرمود:

مردی از فرزندان حسین که نامش نام پیامبر شماست، برمی‌شورد که با شورش او زیندگان آسمان و زمین شادمان می‌شوند. پس، مردی به وی گفت: سفیانی نامش چیست؟ فرمود: او از فرزندان خالد ابن یزید ابن ابی سفیان است ... از شام از دره‎ای از سرزمین دمشق که به آن درۀ خشک گفته می‌شود، بیرون می‌آید ... به دمشق می‎آید و بر منبرش می‌نشیند... .(۱۴)

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‎السّلام)، در بیان چگونگیها و کارهای سفیانی، فرمود:

... پس، در روز جمعه‎ای بیرون می‌آید و از منبر دمشق بالا می‎رود، و آن نخستین منبری است که بالایش می‎رود، پس سخنرانی می‎کند و به آنان فرمان جهاد می‎دهد، و با ایشان هم‌پیمان می‌شود بر آن‎که با وی در کاری ناسازگاری نمی‌کنند، چه خُشِشان بیاید از آن یا نپسندَندَش... .(۱۵)

ابن مُنادِی گفت: ابو سلیمان عبدالله ابن جَرِیر جُوالِقِی خبر داد من را از مردی اهل کتاب(۱۶) که وی آگاه کرد او را که دانیال پیامبر(علیه‌السّلام) در کتابش یاد کرده است:

... پس، سفیانی میان همراهانش در حال سخنرانی بر منبر دمشق برمی‎خیزد و می‎گوید: ای زیندگان این شهر، ای دمشقیها، شما گوشت و خون من می‌باشید، و من دشمن دشمنتان و دوست دوستتانم، و آنان را آرزومند و امیدوارشان می‌کند که وی چیزی را بر زیان آنان ویژۀ خُد نمی‌کند... .( ۱۷)

بر کسی که اخبار آشوبها و نبردهای پُرکشتار در آخرالزّمان را پیگیری می‌کند، پوشیده نمی ‌ماند، سخنانی که ابن منادی با سند هایش از کتاب دانیال آورده است، به‌راستی از احادیث اسلامی، به ‌ویژه سخن رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، می‌باشند، ولی با برخی نادرستها آمیخته گردیده و به کسی جز گوینده‎ اش نسبت داده شده‎اند، و بی‎گمان، در این‎جا آن‎چه از آنها درست و سازگار با دیگر خبرهاست را آورده ‎ایم.

کعب گفته است:

... پسر زن خُرَندۀ جگرها بر منبر دمشق می‎نشیند، و بربرها به میانۀ شام می‌آیند، پس، آن، نشانۀ شورش مهدی است.(۱۸)

مقصود از «بربرها» در این حدیث، گروهی از شورشیان آفریقایی‌اند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) از لیبی و پیرامونش به مصر و فلسطین و اردن و سوریه می‌آیند، و «میانۀ شام» همان شهر دمشق است.

 

کشته‎ شدن عَوْف سُلَمِی در مسجد دمشق

حَذْلَم ابن بَشِیر روایت کرده و گفته است: به علی ابن‏ حسین(علیهماالسّلام) گفتم: ویژگی شورش مهدی را برای من گزارش کن و راهنماییها و نشانه‎ های آن را به من بشناسان، فرمود:

پیش از شورش او، شورش مردی که به وی عَوْف سُلَمِی گفته می‌شود، در سرزمین جزیره می‎باشد، و پناهگاهش تکریت و کشته‎شدنش در مسجد دمشق است، سپس شورش شُعَیْب ابن صالح از سَمَرْقَنْد خاهد بود، سپس سفیانی نفرین‎شده از درۀ خشک برمی‎شورد، و او از فرزندان عُتْبَه پسر ابو سفیان است. پس، هر گاه سفیانی آشکار شود، مهدی پنهان می‎شود، سپس، در پی آن، برمی‌شورد.(۱۹)

گمان می‎کنم، «عَوْف سُلَمِی» یادشده در روایت یکی از سران بازماندگان حزب بعث و گروه داعش است که پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎السّلام) بر کشور عراق چیره می‌شوند، و او کسی است که سپاهی را بسیج می‎کند و بر دمشق یورش می‌برد، پس، لشکریان سفیانی دستگیر و در مسجد دمشق نابودش می‌کنند.

 

بدکارگی سفیانی با زن در محراب مسجد دمشق و کشتنش بازدارندۀ از کار ناپسند را
 حُذَیْفَه روایت کرده است که رسول خدا(صلّی ‎الله ‎علیه [وآله]وسلّم) فرمود:

... زن در مسجد دمشق در جامه در نشستی(۲۰) گردانده می‌شود تا آن‎که نزد ران سفیانی می‌آید و بر آن می‌نشیند، در حالی که او در محراب نشسته است. پس، مردی از مسلمانان برمی‎خیزد و می‎گوید: وای بر شما، آیا کفر ورزیدید به خداوند پس از ایمانتان! این، روا نیست. پس، برمی‌خیزد و گردنش را در مسجد دمشق می‎زند، و هر کس که در آن کار پیرویش کند، می‌کشد. در آن هنگام، فریادگری از آسمان بانگ می‎زند: بی‎گمان، خداوند(عزّ و جلّ) از شما دوران بسیارزورگویان و منافقان و پیروانشان را پایان داده است، و بهترین گروه مردمان محمّد(صلّی‎ الله ‎علیه [وآله] و سلّم) را سرپرست شما کرده است، پس، به او در مکّه بپیوندید، و بی‌گمان، وی مهدی است... .(۲۱)

 

بانگ ‎زدن جبرائیل(علیه‎السّلام) از دیوار مسجد دمشق

ا⁦ز عَمّار ابن یاسر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه‎هایی‎اند ... فریادگری از دیوار [مسجد](۲۲) دمشق بانگ می‎زند: وای بر زمینیان از بدی‎ای که بی‌گمان، نزدیک شده است، و غرب مسجد آن‎جا فروبرده می‎شود، به گونه‎ای که دیوارش(۲۲) فروبریزد، و سه تن در شام پدیدار می‎شوند که همۀ آنان خاستار پادشاهی‌اند: مردی ابقع، مردی اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان... .(۲۴)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
 
بنا بر آن‎چه هویداست، سخن وی: «فریادگری بانگ می‎زند» اشاره می‎کند به فریاد جبرائیل(علیه‌السّلام) و یکی از سه صدایی که در رجب پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام) شنیده می‎شوند، و «بدی‎ای که بی‎گمان، نزدیک شده است» همان آشوب کر و کوری است که شرق زمین و غرب آن را فرامی‎گیرد.

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‌ السّلام) فرموده است:

... پس، فرشتگان در آسمان آشفته می‌شوند، و خداوند(عزّ و جلّ) به جبرائیل(علیه‎السّلام) فرمان می‌دهد، پس، بر دیوار مسجد دمشق بانگ می‌زند: آگاه باشید که بی‌گمان، برای شما یاری آمده است ای گروه مردمان محمّد (مسلمانان)، بی‌گمان، برای شما یاری آمده است ای گروه مردمان محمّد، بی‎گمان، برای شما گشایش آمده است، و او مهدی(علیه‌السّلام) است که از مکّه بیرون می‎آید، پس، وی را پاسخ دهید... .(۲۵)

بنا بر آن‎چه هویداست، این بانگ در ماه محرّمی که امام مهدی(علیه‎ السّلام) در آن برمی‌خیزد، پس از پدیدآمدن کارهای زشت و کردارهای دردناک از سوی سفیانی و پیروانش، شنیده می‎شود.

جابر ابن یزید جُعْفِی روایت کرده است که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی‎بینم تو به آن برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می‎زند، و بانگ پیروزی از سوی دمشق به شما می‎رسد، و آبادی ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده می‎شود، فروبرده می‎شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرومی‌ریزد... .(۲۶)

نیز جابر جعفی روایت کرده است که ابو جعفر [محمّد باقر](علیه‎السّلام) می‌فرمود:

به زمین بچسب [و](۲۷) هرگز دست و پایت را نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می‌زند، و فروبرده‌شدن آبادی‌ای از آبادیهایش و فروریختن بخشی از مسجد آن‌جا را... .(۲۸)

 

فرودآمدن عیسی(علیه‎ السّلام) از آسمان نزد منارۀ سفید مسجد دمشق

بنا بر برخی روایات اسلامی، عیسی مسیح(علیه‎السّلام) از آسمان نزدیک منارۀ سفید مسجد دمشق فرود می‌آید.

نَوّاس ابن سَمْعان گفته است: رسول خدا(صلّی ‎الله‎ علیه [وآله]و سلّم) دجّال را یاد کرد ... گفت:

... پس، هنگامی که او آن گونه است، ناگهان خداوند مسیح ابن مریم را برمی‌انگیزد، پس، نزد منارۀ سفید در شرق دمشق فرود می‎آید... .(۲۹)


-------------------------------------------------------------------
۱. بهره‌گرفته‌شده از برخی منابع.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فیقتلهم» ثبت شده است که به «فیقاتلهم» اصلاح و ترجمه شد.  
۳. الفتن، ص ۱۸۱، الجزء الرابع، ح ۷۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است که آن را از حدیثی دیگر گرفته‎ایم که در عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲ آمده است.
۵. در همۀ نسخه‎های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «حائطها» (دیوار دمشق) یافت می‎شود که به «حائطه» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الفتن، ص ۵-۱۴۴، الجزء الثالث، ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. الفتن، ص ۱۹۵، الجزء الرابع، ح ۷۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الفتن، ص ۸-۱۹۷، الجزء الرابع، ح ۸۰۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۹، ب ۱۴، ح ۶۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. میان دو کروشه از افزوده‌های ما است.
۱۲. التفسیر، عیّاشی، ج ۱، ص ۳-۱۶۲، ح ۲۲۲، سورة البقرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۳. کمال الدین، ص ۶۷۹، الجزء الثانی، ب‌ ۲۵، ح‌ ۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الفتن، ص ۴۷۳، الجزء العاشر، دنبالۀ ح ۱۴۸۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. عقد الدرر، ص ۸-۱۲۶، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. اهل کتاب پیروان یکی از دینهایی‎اند که برای پیامبران آنها کتابی آسمانی بود؛ مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان، و مراد از «مردی اهل کتاب» در این‌جا، انسانی یهودی یا مسیحی است.
۱۷. الملاحم، ص ۹-۷۶، ب ۶، ح ۲۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. الفتن، ص ۲۱۶، الجزء الرابع، ح ۸۶۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۹. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۴۳، ف ۷، ح ۴۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در نسخۀ چاپی السنن الواردة فی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «مجلس مجلس» (نشستی نشستی) یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در دیگر نسخه‎های چاپی این کتاب آمده است، به «مجلس» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. السنن الواردة فی الفتن، ص ۷۰-۲۶۹، الجزء الخامس، ب ۱۰۳، دنبالۀ ح ۵۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است که آن را از حدیثی دیگر گرفته‎ایم که در کتاب عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲ آمده است.
۲۳. در همۀ نسخه‎های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «حائطها» (دیوار دمشق) یافت می‎شود که به «حائطه» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۴. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۹، ب ۱۴، ح ۶۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۷. میان دو کروشه از افزوده‌های ما است.
۲۸. التفسیر، عیّاشی، ج ۱، ص ۳-۱۶۲، ح ۲۲۲، سورة البقرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۹. صحیح مسلم، ج ۴، ص ۳-۲۲۵۱، کتاب الفتن و أشراط الساعة، ب ذکر الدجّال، ح ۲۹۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۳۹
خادم گمنام

خوزستان در آخر الزّمان

يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۳۷ ب.ظ

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، فرمود:

ای جابر، هر گاه ناقوس بانگ زند، و کابوس فشار آورد، و گاومیش سخن بگوید، هنگام آن رویدادها، شگفتیها و چه شگفتیهایی خاهند بود! هر گاه آتش در بُصْری بدرخشد، و پرچم عثمانی در درۀ سیاه(1) پدیدار شود، و بصره آشفته گردد و برخی از آنان بر برخی دیگر چیره شوند، و هر گروهی به دیگری بگراید، و لشکرهای خراسان جنبش کنند، و شعیب تمیمی(2) پسر صالح از درون تالقان بجوشد(3)، و برای سعید شوشی در خوزستان پیمان بسته شود، و برای بلندقدان و تناوران کُرد پرچم برافراشته شود...(4).

همان گونه که از پیشترها نیز گفته ایم، گفتاری با عنوان «خوزستان در آخر الزّمان» داریم، ولی هنوز کامل آن آمادۀ ارائه نیست، و همین قدر خوب است بدانید که این سرزمین چنان که درهمسایگی عراق قرار گرفته است و با چون عراق خاکی حاصلخیز و منابع عظیم نفتی دارد، از زمان محمّدرضا پهلوی به این سو مردم آن دیار مانند عراقیها در فقر و محرومیّت به سر می برند، به گونه ای که خوزستان را از هر جهت باید عراق کوچک و اهواز را باید روستایی بزرگ نامید! بنا بر این، با توجّه به همسایگی آن با عراق و شرایط پیش آمده در آن کشور و محرومیّتهای شدید مردم این سرزمین، جنبش سعید شوشی دور از انتظار نیست، هرچند در بارۀ حق یا باطل بودن آن چیزی نمی دانیم یا نباید بر زبان آورد!
———————————————— 
1. در همۀ نسخه های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «سوداء» یافت می شود که به «السویداء» اصلاح و ترجمه گردید.
2. در همۀ نسخه های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «تبع» یافت می شود که به «نبع» اصلاح و ترجمه گردید.
3. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «التیمیّ» یافت می شود که سازگار با آن چه در برخی نسخه های چاپی این کتاب آمده است، به «التمیمیّ» اصلاح و ترجمه گردید.
4. مشارق أنوار الیقین، ص 266، خطبۀ تَطَنْجِیَه (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی


 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۳:۳۷
خادم گمنام

در سال ظهور امام مهدی علیه السلام در خاورمیانه به ویژه ایران ، جنبشی پیروز و ناوابسته به شرق و غرب ، روی خواهد داد به نام تنگدستان شیعه علی که دارای رهبری بزرگ و الاهی است و چیزی جلودارش نمی باشد.

برخی خانندگان منتظر و نگران گاهی چنین اظهار می دارند که با وضعیت اقتصادی جهان ، به ویژه خاورمیانه و ایران عزیز ما که هر روز خبر از اختلاسها و دزدیها به گوش می رسد و سرمایه داران وابسته به حکومت ها روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود و ماه به ماه قیمت کالاها و مسکن و اجاره منزل بالا می رود ،با افزایش هزینه های زندگی و مالیاتهای کمرشکن و تقویت اقتصاد لیبرالی که بنیادش بر نابودی مستضعفان است ، براستی چه بر سر مردم فقیر خواهد آمد و چه بسا خواهند مرد؟

پاسخ ما روشن است که بله مردمان ، به ویژه مسلمانان ، به شرایط بسیار سخت و دشواری می رسند و هنگامی که قدرتمندان و ثروتمندان مردم بیجاره را به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوند ، ناگهان با سیل و باران و زلزله و جنگهای ناخواسته ، مانند شورش اصهب مروانی و داعش در عراق و شورش داعش در قفقاز و لیبی و شورش هاشمی چینی در سین کیانگ چین ، شورش شعیب تمیمی خراسانی در سمرقند ،شورش قریشی عدوی در سیستان ، شورش حسینی یمانی در یمن و شورش حسنی گیلانی در دیلمستان رو به رو می شوند و دچار چالش وتزلزلی کنترل ناشدنی می گردند و یاران قیامگران بر حقی که انصار امام مهدی علیه السلام می باشند و نام بردیم  ، و پیروانشان همان مستضعفان پابرهنه اند نه قدرتمندان غافل و ستمگر و ثروتمندان پول حرام جمع کرده پس اینان فرصت نابودی آنان را پیدا نمی کنند و در آن زمان جنبش تنگدستان شیعه علی علیه السلام شکل می گیرد.

محمد پسر مسلم گفت که شیندم ابوعبدالله – صادق – علیه السلام می فرمود :

بی گمان ، پیش از قائم ، آزمایشی از سوی خداوند خواهد بود . گفتم فدایت شوم آن آزمایش چیست ؟ آیه «و سوگند که بی گمان شما را با چیزی از ترس ، گرسنگی و کاستن دارایی ها ، جان ها و میوه ها می آزماییم و به شکیبایان مژده بده »را خواند سپس فرمود : ترس از پادشاهان پسران آن کس [در پایان حکومتشان]گرسنگی از گرانی نرخ ها ، کاستن دارایی ها از بی رونقی داد و ستد ها و کمی بهره آن ها ، کاستن جانها از مرگی شتابان و فراگیر و کاستن میوه ها از رویش اندک کشته ها و کم فزونی میوه ها . سپس فرمود و شکیبابان را در آن هنگام به شتابان کردن شورش قائم علیه السلام مژده بده . الارشاد جلد 2 صفحه 377-8

مراد از پادشاهان پسران آن کس در این حدیث همان فرمانروایان بنی عباس اند که در آخرالزمان در بخشی از سرزمین های مشرق چیره می شوند و به آنها سیاه نشانان نخست گفته میشود . طبق روایات تمام فرج (گشایش) در اختلاف بنی فلان است .

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، فرمود:

... پس، هر گاه قیامگر که از چین و مُلْتان آمده است، در خراسان به پا خیزد، سفیانی سربازانش(1) را سوی او می فرستد، پس، بر وی چیره نمی شوند. سپس قیامگری از ما در گیلان به پا می خیزد، و مشرقی او را برای دورکردن پیروان عثمان یاری می کند، و  آبُر و دَیْلَم به وی پاسخ می دهند، و از وی بخشش و خُشِیها می یابند...(2).

مُلْتان سرزمینی در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان است، و مرکزش شهر باستانی ملتان می باشد (بهره گرفته شده از: دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، درگاه «مولتان»)، و بنا بر خبرهایی که به دست ما رسیده اند، اکنون، در این سرزمین، گروهی از شیعیان چشم به راه ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.

1. در نسخۀ خطّی منتخب کفایة المهتدی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «فی الجنود» یافت می شود که به «الجنود» اصلاح و ترجمه گردید.

2. منتخب کفایة المهتدی، نسخۀ خطّی، ص 4، ح 3 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی)، و از همین منبع در: إلزام‏ الناصب، ج 2، ص 133، نیز نقل شده است.

. از عَمْر پسر سَعْد روایت شده است که امیر مؤمنان -علی-(علیه السّلام) فرمود:

قیامت بر پا نمی شود، مگر آن که چشم دنیا کنده شود، و سرخی در آسمان پدیدار شود، و آن،  اشکهای باربران عَرْش (تخت پادشاهی خداوند) بر زمینیان است، [و](1) مگر آن که در آنان گروهی به هم پیوسته(2) پدیدار شوند که سوی فرزندانم فرامی خانند و ایشان از فرزندانم بیزارند ... بی گمان، برای بنی عبّاس روزی مانند روز بسیار بلند است، و برای آنان در آن روز شیونی چون شیون زن باردار می باشد، و وای بر شیعیان فرزندان عبّاس از جنگی که میان نهاوند و دینور پیش می آید، آن جنگِ تنگدستان شیعۀ علی است که پیشاهنگشان مردی از همدان خاهد بود که همنام پیامبر(صلّی الله علیه و آله) است...(3).

دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد، و شخصی که نیروهای مبارز را فرماندهی می کند و قصد رفتن به عراق را دارد، همان حسنی گیلانی است ...

1. میان دو کروشه از افزوده های ما است.

2. در همۀ نسخه های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا پس از واژۀ «عصابة» سخن «لا خلاق لهم» -بهره ای از خوبی برایشان نیست- یافت می شود که چون پیاپی آمده بود، انداخته شد.

3. الغیبة، نعمانی، ص 50-149، ب 10، ح 5 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

در پایان شایان یادآوری است، فتنه سوریه حدود 12 ساله و حکومت اسرائیل حدود 73 سال و هفت ماهه شود، به وعده بزرگ الاهی می رسیم ان شاء الله!

برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور

پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۸ ، ۲۰:۵۰
خادم گمنام

خبری امیدوار کننده برای دوستان منتظر!!!

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۰۵ ق.ظ

برخی خانندگان منتظر و نگران گاهی چنین اظهار می دارند که با وضعیت اقتصادی خاورمیانه، به ویژه ایران عزیز ما که گرانی و اختلاس و دزدی روز به روز بیشتر می شود و سرمایه داران وابسته به حکومتها روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود و گوشت به 100 هزار تومان و سیب زمینی به 7 هزار تومان و برنج به 25 هزار تومان و پراید به 50 میلیون تومان و قیمت مسکن و اجاره منزل به کذا و کذا رسیده و مالیاتها روزافزون و کمرشکن و اقتصاد لیبرالی شده که بنایش بر نابودی مستضعفان است، مردم فقیر و ناتوان معلوم نیست چه به سرشان خاهد آمد و چه بسا خاهند مرد؟!!!

پاسخ روشن ما این است که بله مسلمانان، به ویژه مستضعفان، به شرایط سخت و دشواری می رسند و هنگامی که قدرتمندان و ثرومندان مردم بیچاره را به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوند، ناگهان با سیل و باران و زلزله و جنگهای ناخاسته مانند شورش اصهب مروانی و داعش در عراق و شورش داعش در قفقاز و لیبی و شورش هاشمی چینی در سین کیانگ و شورش شعیب در تالقان و سمرقند و قیام سید حسنی در گیلان و شورش قریشی سیستانی در سیستان رو به رو می شوند و دچار چالش و تزلزلی غیر قابل کنترل می گردند و یاران قیامگران بر حقّی که انصار امام مهدی(علیه السلام) می باشند و نام بردیم، همان مستضعفان پا برهنه اند؛ نه قدرتمندان غافل و ستمگر و ثروتمندان پولِ حرام جمع کرده؛ پس اینان فرصت نابودی آنان را پیدا نمی کنند... و در آن زمان همان گونه که با بهره گیری از روایات اسلامی پیشتر وعده داده بودیم، جنبش تنگدستان شیعۀ علی(علیه السّلام) شکل می گیرد، و از سین کیانگ و مولتان و خراسان و ایران و عراق تا سوریه و قدس و اسرائیل همه به دست همین پابرهنگان پرهیزگار می افتد!

اینک اشاره به سه روایت.... 

محمّد پسر مُسْلِم گفت که شنیدم ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) می فرمود:

بی گمان، پیش از قائم، آزمایشی از سوی خداوند خاهد بود. گفتم: فدایت شوم، آن آزمایش چیست؟ آیۀ «و سوگند که بی گمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوه ها می آزماییم، و به شکیبایان مژده بده» را خاند. سپس فرمود: ترس از پادشاهان پسرانِ آن کس [در پایان زمامداریشان]، گرسنگی از گرانی نرخها، کاستن داراییها از بی رونقیِ داد و ستدها و کمیِ بهرۀ آنها، کاستنِ جانها از مرگی شتابان و فراگیر و کاستنِ میوه ها از رویش اندک کِشْته ها و کمفزونی میوه ها. سپس فرمود: و شکیبایان را در آن هنگام به شتابان کردن شورش قائم(علیه السّلام) مژده بده(1).

مراد از «پادشاهان پسرانِ آن کس» در این حدیث، فرمانروایان بنی عبّاس اند که در آخر الزّمان بر بخشی از سرزمینهای مشرق چیره می شوند.

1. الإرشاد، ج 2، ص 8-377 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، فرمود:

... پس، هر گاه قیامگر که از چین و مُلْتان آمده است، در خراسان به پا خیزد، سفیانی سربازانش(1) را سوی او می فرستد، پس، بر وی چیره نمی شوند. سپس قیامگری از ما در گیلان به پا می خیزد، و مشرقی او را برای دورکردن پیروان عثمان یاری می کند، و  آبُر و دَیْلَم به وی پاسخ می دهند، و از وی بخشش و خُشِیها می یابند...(2).

مُلْتان سرزمینی در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان است، و مرکزش شهر باستانی ملتان می باشد (بهره گرفته شده از: دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، درگاه «مولتان»)، و بنا بر خبرهایی که به دست ما رسیده اند، اکنون، در این سرزمین، گروهی از شیعیان چشم به راه ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.

1. در نسخۀ خطّی منتخب کفایة المهتدی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «فی الجنود» یافت می شود که به «الجنود» اصلاح و ترجمه گردید.
2. منتخب کفایة المهتدی، نسخۀ خطّی، ص 4، ح 3 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی)، و از همین منبع در: إلزام‏ الناصب، ج 2، ص 133، نیز نقل شده است.

از عَمْر پسر سَعْد روایت شده است که امیر مؤمنان -علی-(علیه السّلام) فرمود:

قیامت بر پا نمی شود، مگر آن که چشم دنیا کنده شود، و سرخی در آسمان پدیدار شود، و آن،  اشکهای باربران عَرْش (تخت پادشاهی خداوند) بر زمینیان است، [و](1) مگر آن که در آنان گروهی به هم پیوسته(2) پدیدار شوند که سوی فرزندانم فرامی خانند و ایشان از فرزندانم بیزارند ... بی گمان، برای بنی عبّاس روزی مانند روز بسیار بلند است، و برای آنان در آن روز شیونی چون شیون زن باردار می باشد، و وای بر شیعیان فرزندان عبّاس از جنگی که میان نهاوند و دینور پیش می آید، آن جنگِ تنگدستان شیعۀ علی است که پیشاهنگشان مردی از همدان خاهد بود که همنام پیامبر(صلّی الله علیه و آله) است...(3).

دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد، و شخصی که نیروهای مبارز را فرماندهی می کند و قصد رفتن به عراق را دارد، همان حسنی گیلانی است ...

1. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
2. در همۀ نسخه های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا پس از واژۀ «عصابة» سخن «لا خلاق لهم» -بهره ای از خوبی برایشان نیست- یافت می شود که چون پیاپی آمده بود، انداخته شد.
3. الغیبة، نعمانی، ص 50-149، ب 10، ح 5 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

در پایان شایان یادآوری است، فتنه سوریه حدود 12 ساله و حکومت اسرائیل حدود 73 سال و هفت ماهه شود، به وعده الاهی می رسیم ان شاء الله ....

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۱:۰۵
خادم گمنام

قیام سید خراسانی

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۳۹ ب.ظ

 پاسخ سید سلیمان مدنی تنکابنی پژوهشگر و نویسنده در حوزه ی مهدویت و آخرالزمان به افرادی که می گویند سید خراسانی از ایران است و می خواهند حقایق را پنهان کنند.

دو نفر منتقدی که سید خراسانی را ایرانی می دانند:

1- به گمان من، آنکسی که بدیهیات ظهور را انکار می کنه و مهمترین تکیه گاه شیعیان در جهان امروز رو به بنی عباس تشبیه می کنه (و ارتباط واضح خلفای عثمانی قدیم و عثمانیان جدید مثل اردوغان رو با حکومت عباسیان و مشابهت روشهای مکارانه شون رو نادیده می گیره) و خراسانی و شعیب رو اهل چین و ماچین میدونه (در حالیکه میدانیم شعیب صالح و گنجهای طالقان به یاری حسنی گیلانی میروند و هر عاقلی میدونه که طالقان ایران به گیلان نزدیکتره یا تالقان افغانستان)، چنین آدمی سزاوارتر به صفت دجال هست.

2-آخه سید خراسانی از سین میانگ با چی میخواد بیاد نصف دنیا رو بگیره؟ با چوب و چماق؟
هشت سال جلو دنیا وایستادیم، شهید دادیم، سی سال تحریم و فشار رو ما تحمل کردیم، ولایت طاغوت رو ما به ولایت امان زمان تبدیل کردیم، اسرائیل از ترس موشک های ماست که جرئت نکرده بیاد نیل تا فرات رو صاف کنه، ماییم که جلویی تکفیری ها توی عراق و سوریه وایستادیم، اون وقت سید خراسانی از چین بیاد و شعیب هم از تالقان؟!!! تازه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شده بنی عباس آخرالزمان!!!

پاسخ سید سلیمان مدنی تنکابنی :

یادآور می شویم که مراد از طالقان در روایات مرتبط با شعیب و گنجهای خدا در طالقان همان طالقان افغانستان است؛ زیرا در روایات آمده است که شعیب اهل طالقان است و خروج وی از سمرقند خواهد بود، و در روایتی از امام علی(علیه السلام) که به سرزمینهایی در آخرالزمان و گنجهای خدا در طالقان اشاره فرموده است، طالقان را کنار سمرقند بیان کرده است، و چنان که می دانید این دو منطقه در خراسان به هم نزدیک اند و طالقان درست پایین منطقه سمرقند قرار گرفته است.

البته شعیب پس از خروج در سمرقند به ری می آید و در تهران با دشمنان امام زمان علیه السلام مانند سپاه سفیانی که بر ری یورش می برند، می جنگد و به کمک حسنی گیلانی می شتابد. همه این روایتها امروزه در اینترنت یافت می شوند و ما در مقاله مفصل خود آنها را می آوریم و هیچ روایتی ندارد شعیب اهل ری است و این مطلب را شیخ علی کورانی بی دلیل ادعا کرده است.
اما سید خراسانی یا هاشمی خراسانی که روایات اسلامی بر جوان بودن وی تصریح دارند، طبق روایات اسلامی از شیعه و سنی، در بخشهایی از چین جنبش خود را می آغازد و به ماوراء النهر در خراسان می آید و سپس همراه شعیب به سوی ری می آید و با سپاه سفیانی می جنگد و از ایران به عراق و سپس سوی شام و بیت المقدس می رود. گفتنی است اکنون استان سین بیش از 50 میلیون مسلمان دارد که خواهان استقلال از حکومت چین اند.
خراسان سرزمینی پهناور در آسیای میانه است که از شمال شرقی ایران آغاز و تا مرزهای غربی چین و هند کشیده می شود، و اکنون بیشتر افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان و بخشهایی از ایران و قرقیزستان را در بر می گیرد (با بهره گیری از: برخی منابع).
اینک می پردازیم به بیان روایاتی که بر چینی بودن سیّد خراسانی تصریح دارند:
هنگامی که پسر مَهْزِیار اهوازی، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، با امام مهدی(علیه‏ السّلام) رو به رو شد، امام به وی فرمود:


ای پسر مهزیار -در حالی که دستش را کشید- تو را از خبری آگاه
می کنم؛ بی گمان، هر گاه چینی پنهان شده ای را بجوید(1) و مغربی
 جنبش کند و عبّاسی برود و با سفیانی پیمان بسته شود،
به سرپرست از سوی خدا اجازه داده می شود؛ پس در
صَفا و مَرْوَه(2)، میان 313 نفر بی کم و کاستی برمی شورم...(3).


در این حدیث، مراد از «چینی» همان هاشمی خراسانی است که جنبش خود را از چین می آغازد و در ماه رجبِ سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) در سمرقند -از شهرهای خراسان- به پا می خیزد و مهدی(علیه السّلام) را در پایانۀ روزهای پنهان شدنش می جوید و فرمانبرداری را به وی می سپارد.
1. در همۀ نسخه های چاپی موجود نزد ما از مختصر البصائر، در اینجا نادرست، «فقد» ثبت شده است که به «تفقّد» اصلاح و ترجمه شد.
2. مغربی همان فَهْرِی مغربی از قبیلۀ قیس و رهبر بربرهایِ سلفی در شمال افریقاست که جنبش خود را از مغرب می آغازد و بر مصر و سوریه یورش می برد.
3. مختصر البصائر، ص 429، ح 508.
امام باقر(علیه السّلام) می فرماید:


گویا می بینم که از دورترین سرزمینهای مشرق، از شهری که به آن
«شیلا» گفته می شود، گروهی قیام کرده و حقّ خود را از چینیها
می خواهند، امّا به آنان داده نمی شود؛ دگر باره آن را می خواهند
و همچنان داده نمی شوند. چون کار را چنین دیدند، شمشیرهای خود را
بر دوشهایشان می گذارند و با آنان می جنگند. در نتیجه، چینیها راضی
می شوند آنچه را این گروه خواسته اند، بدهند، امّا ایشان نمی پذیرند
و شمار زیادی از آنان را می کشند. سپس همه سرزمینهای ترکها(1)
و هندیان(2) را می گیرند و سوی خراسان می آیند و تسلیم آنجا
را از مردم آن سامان می خواهند، امّا به مقصود نمی رسند. در نتیجه،
خراسان را به زور می گیرند و چیزی جز دادن حکومت به صاحب شما
(امام مهدی علیه السلام) نمی خواهند. در این هنگام، سفیانی برمی شورد
می کند و آنان با او درگیر و همگی کشته می شوند. امّا هم آنان و هم
کشندگانشان (سپاهیان سفیانی) با دعای صاحب شما به دنیا باز می گردند
و ایشان از آنان انتقام می گیرند و تا پایان دنیا در حکومت او زندگی می کنند(3).


1. به استان سین کیانگ و مناطق ترک نشین اطراف اشاره دارد.
2. به هند، پاکستان اشاره دارد که در گذشته یک کشور بودند.
3. منتخب کفایة المهتدی، ص 4 - 3، ح 2.
بی گمان، این حدیث به مبارزات استقلال طلبانۀ مسلمانان ترک نژاد در استان سین کیانگ چین در عصر کنونی اشاره دارد.
گفتنی است، یاران خراسانی در آغاز کار گروهی از مسلمانان مبارز چینی می باشند که بیشترشان سنّیان اند و ماهها و بلکه سالها پیش از ظهور خراسانی، شورش خود را در استان سین کیانگ، با هدف کسب استقلال از دولت چین، آغاز کرده اند و پس از گزینش حسینی خراسانی به رهبری خود و پیوستن به شیعیان، هدفشان دگرگون می شود و سپس به مولتان در پاکستان می آیند و پس از اسقرار در سرزمین خراسان و تشکیل دولت، برای پیوستن به امام مهدی(علیه السلام)، سوی عراق لشکر می کشند.
نگارنده چند سال قبل از برخی طلاب چینی ساکن قم شنید که در میان چینیهای ساکن سین کیانگ گروهی از سادات از جمله سادات مدنی نیز می زیند. البته سید خراسانی ممکن است از نسل جعفر بن ابی طالب(علیهما السلام) باشد نه سید حسینی.
امام علی(علیه السلام) نیز فرموده است:


... پس هر گاه آن شخص به پا خاسته ای که از چین و مولتان(1) آمده است،
در خراسان قیام کند، سفیانی لشکرهایش را به سوی او می فرستد...(2).


1. مُولْتان سرزمینی است که در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان جای دارد، و مرکزش شهر تاریخی مولتان است(با بهره گیری از: دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، مدخل «مولتان».)، و اکنون، در این سرزمین، گروه بسیاری از شیعیان منتظر ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.
2 . إلزام الناصب، ج 2، ص 133.
مؤلّف «البدء و التاریخ»، پس از بیان روایتی از پسر عبّاس، در بارۀ دارندگان پرچمهای سیاه و مهیّاگران حکومت مهدی(علیه السلام) در مشرق، از  برخی کارشناسان چنین نقل کرده است:


... بی گمان، نقطۀ آغاز حرکت آنها (پرچمهای سیاه) از کشور چین
و ناحیه ای که به آن «ختن»(1) گفته می شود، خواهد بود.
در آنجا گروهی از فرزندان فاطمه(علیها السلام)
از نسل حسین بن علی هستند...(2).


1. خُتَن شهر و منطقه ای در بلاد ترکستان چین و نزدیک مرزهای جامو و کشمیر است. ختن امروزه در استان سین کیانگ در غرب چین قرار دارد که بیشترین جمعیّت آن را مسلمانان ترک تبار تشکیل می دهند.
2. البدء و التاریخ، ج 2، ص 175، ف 9.


سلام جناب تنکابنی
چرا آن اشکالی را که در مورد روایت ظهور خراسانی از شیلا نوشتم، پاسخی ندادی؟ "از نظر دانش روانشناسی"، سانسور کردن سوالات و متکلم وحده بودن، نشانه ضعف و نداشتن دلیل محکم نمی باشد احیانا؟
[پاسخ:]
سلام جناب مهدی، گویا شما مقالۀ ما در بارۀ قیام خراسانی در وبلاگ قبلی مان را نخوانده اید. چنین بحثهایی را قبلاً اشاره کرده ام و در آینده بیشتر خواهم کرد. بله ما هم می دانیم شیلا نام شبه جزیرۀ کره است. پیشتر گفته ایم که این کلمه ممکن است تصحیف شیملا باشد. نیز می تواند نام منطقه ای در قدیم در همان سین کیانگ باشد که اکنون نام دیگری باشد. چنان که در خراسان قدیم به نام شیلارود یا شیله رود برمی خوریم. ما از نظر پژوهش و تحقیق و روانشناسی مشکل نداریم. مشکل از ناحیۀ شما و مانند شماهاست که حقیقت را بر نمی تابید و به فحش و تهمت و مطالب بی دلیل روی می آورید و تا کنون نتوانستید حتی یک دلیل بر درستی سخن تان در بارۀ ایرانی بودن خراسانی و شعیب بیاورید.
اینک بخشی از مقالۀ قدیم خود را که برخی خوانندگان گرامی در وبلاگ قبلی دیده اند، در اینجا می آوریم و چه بسا ممکن است و احتمال دارد که این اشکال را شما از ما در آنجا گرفته باشید، البته به صورت احتمال می گویم تا تهمت دروغگویی نزنید:
شیلا یا سیلا نامی بود که در قدیم بر شبه جزیرۀ کره اطلاق می گردید. به عنوان نمونه، در مروج الذهب، ج 1، ص 6- 155، می خوانیم: «پس از آبادیهای چین، به سوی دریا سرزمینهایی که شناخته شده و وصف شده باشند، وجود ندارند، جز سرزمینهای سیلا و جزایر آن...». با توجّه به آنکه میان کرۀ شمالی و همسایه اش چین اختلافی وجود ندارد، نمی تواند مراد از «شیلا»- در متن حدیث یادشده - کرۀ شمالی باشد.
بنا بر این، با توجّه به متون روایات اسلامی و توضیحات برخی نویسندگان مسلمان و مبارزات استقلال خواهانۀ مسلمانان ترک نژاد استان سین کیانگ با دولت چین، باید گفت، «شیلا» نام سرزمینی در ختن یا مناطق نزدیک به آن است که اکنون این نام کاربرد ندارد و یا ما از آن بی خبریم.
البتّه این احتمال نیز وجود دارد که «شیلا» در اصل همان «شیملا» - شهر و منطقه ای کوهستانی و سرسبز در شمال غربی هند - باشد و در ضبط کلمه اشتباهی روی داده است. همچنین احتمال دارد نام منطقه ای در کشمیر هند باشد که مجاور منطقۀ ختن در استان سین کیانگ است.


بیش از اینها نیز مطالب هست ولی فرصت نیست، و در هر حال فحش و ناسزاشنیدن
در مسیر نشر معارف قرآنی و اهل البیت(علیهم السلام) بسیار شیرین است.
خداوند به ما و همۀ دوستان حقجو صبر دهد و به برخی دوستان ناآگاه بصیرت.
لطفا در این باره نظر ندهید که ارائه نخواهد شد و می خواهیم
بحث طولانی نشود. البته اگر روایتی در باره ایرانی بودن هاشمی خراسانی
ارائه شود،با کمال میل در وبلاگ می آوریم.
----------------------------------
از نظر دانش روانشناسی، فحش و ناسزاگویی نشانه ضعف
و نداشتن دلیل محکم می باشد.
-------------------------------------
گفتنی است، نگارنده تا کنون از هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی ایران،
از ابتدای انقلاب تا کنون، ادّعای سید خراسانی یا شعیب بودن را نشنیده
است، و این گونه مطالب تنها از سوی برخی افراد کم بهره از دانش
و ساده لوح ارائه گردیده است.
نیز شایستۀ یادآوری است، همان گونه که ما پیشتر نیز یادآور شده ایم،
انقلاب ایران و حکومت روحانیون در ایران به ظهور امام مهدی(علیه السلام)
و قیام حسنی گیلانی منتهی می شود، و امریکا و انگلیس
دیگر بار بر ایران عزیز چیره نمی شوند.

نوشته سید سلیمان مدنی تنکابنی 

۲۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۳۹
خادم گمنام