آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

آدرس کانال آخرالزمان در ایتا https://eitaa.com/joinchatakheruzzaman
آدرس کانال آخرالزمان در تلگرام https://t.me/joinchatakheruzzaman

بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعیب تمیمی خراسانی» ثبت شده است

روایت شده است از شُرَیْح ابن عُبَیْد و راشِد ابن سَعْد و ضَمْرَه ابن حَبِیب و بزرگانشان که گفتند:

سفیانی سواران و سربازانش را می‌فرستد، پس به بیشتر شرق از سرزمین خراسان و سرزمین فارس می‌رسند، زیندگان مشرق بر آنان می‌شورند و با آنان می‌جنگندند و میان آنان در بیش از یک جا نبردهایی خاهند بود؛ پس هر گاه نبردشان با آنان بر ایشان به درازا کشید، با مردی از بنی‌هاشم پیمان می‌بندند و او در آن روز در پایانۀ شرق است، پس با زیندگان خراسان برمی‌شورد، در حالی که فرماندۀ سپاه پیشروش مردی از بنی‌تمیم از خیشاوندانشان، زردچهره(۱) و کم‌ریش است که هر گاه خبر شورش او به وی برسد، میان پنج هزار تن سویش می‌رود و با وی پیمان می‌بندد، پس او وی را فرمانده سپاه پیشروش می‌کند، اگر کوههای استوار با او روبه‌روی شوند بی‌گمان ویرانشان می‌کند، پس او و سوران سفیانی رویاروی می‌شوند و در هم می‌شکندشان و می‌کشد از آنان کشتاری بزرگ، [پس همواره آنان را از سرزمینی به سرزمینی بیرون می‌رانند تا آن‌که آنان را سوی عراق در هم می‌شکنند، سپس میان آنان و میان سواران سفیانی نبردهایی خاهند بود،](۲) سپس چیره‌شدن برای سفیانی می‌باشد، و هاشمی می‌گریزد(۳)، و شعیب ابن صالح پنهانی به بیت‌المقدس می‌رود، برای مهدی فرودگاهش را آماده می‌کند(۴)، هنگامی که خبر آمدنش به شام به وی برسد(۵).(۶)
----------------------- 

۱. گفتنی است، شعیب در این روایت و در روایتی دیگر در الفتن به زردچهره بودن، و در روایتی در الفتن و روایتی دیگر در خطبة البیان به سبزه‌رو بودن وصف شده است، و اگر «أصفر» (زردچهره) همانندنویسی‌شدۀ «أسمر» (سبزه‌روی) نباشد، می‌توان آن دو را در شعیب گرد آورد، به این گونه که شعیب سبزه‌رویی است که به زردی می‌زند، در پیِ شب‌بیداری برای پرستش؛ چنان‌که ابوالحسن موسى ابن جعفر-علیه‌السّلام- در بیان ویژ‌گیهای امامی که برای وی فراخان داده می‌شود: «آن، مهدی از خاندان محمّد- صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله‌وسلّم- است ... سبزه‌رنگ است که با سبزه‌بودنش زردی‌ای می‌گیرد ‌از شب‌بیداری...»؛ فلاح السائل، ص ۴-۳۵۳، ف ۲۱، ح ۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. میان دو چنگک از نسخۀ چاپی‌ الفتن پشتوانۀ ما افتاده است، و در نسخۀ چاپی این کتاب در قاهره، ج ۱، ص ۲-۳۲۱، الجزء ۵، ح ۹۱۵، یافت می‌شود: «و لایزال یهزمهم من بلدة إلى بلدة حتّى یهزمهم إلى العراق، ثمّ یکون بینهم و بین خیل السفیانیّ»، و آن‌چه در متن آورده‌ایم، ترجمۀ متن عربی درستی است که در نسخۀ چاپی «عقد الدرر، ج ۲، ص ۱۷۲، ب ۵» آمده است: «فلایزال یخرجهم من بلدة إلى بلدة حتّى یهزمهم إلى العراق، ثمّ یکون بینهم و بین خیل السفیانیّ وقعات». 
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یهرب» (می‌گریزد) یافت می‌شود، ولی درست سازگار با دو روایت همان «یقتل» (کشته می‌شود) است؛ یکی از آن دو در الفتن، ص ۲۲۲، الجزء ۵، ح ۸۷۴: «مردی پیش از مهدی از خاندان او در مشرق برمی‌شورد ... و سوی بیت‌المقدس روی می‌آورد، ولی پس از مرگش به آن‌جا می‌رسد»، و دیگری در «منتخب کفایة المهتدی، ص ۲۲»: «گویا می‌بینم گروهی را که از دوردست سرزمینهای مشرق ... برشوریده‌اند ... پس هر گاه سفیانی برشورد، آنان با او پیکار می‌کنند و همگی کشته می‌شوند...».
۴. در نسخۀ چاپی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یوطّن» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در نسخۀ چاپی این کتاب در قاهره آمده است، به «یوطّئ» اصلاح و ترجمه گردید.
۵. مرادش آن است: هر گاه خبر رفتن امام مهدی-علیه‌السّلام- از عراق به شام به شعیب تمیمی برسد. 
۶. الفتن، ص ۲۲-۲۲۱، الجزء ۵، ح ۸۷۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

📚جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی
✍🏻روش ما نوشتن 
واژه‌ها سره‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار است

✔️کانال آخرالزّمان
@
joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۴ ، ۲۰:۱۰
Admin

روایت شده است از هیثم ابن عبدالرّحمان، از کسی که برای وی حدیث گفت، از علی ابن ابی‌طالب-رضی‌الّاه‌عنه- که فرمود:

مردی پیش از مهدی از خاندان او در مشرق برمی‌شورد که شمشیر را هشت ماه بر دوشش می‌کَشَد، بسیار می‌کُشَد و تکه‌تکه می‌کند و سوی بیت‌المقدس روی می‌آورد، ولی پس از مرگش به آن‌جا می‌رسد(۱).(۲)

مراد از «مردی پیش از مهدی از خاندان او در مشرق برمی‌شورد» رهبری از بنی‌هاشم است که جنبش خِیش را در استان سِین‌کِیانْگِ چین یا پیرامونش می‌آغازد، و با سپاهش به مُلْتان سپس خراسان می‌آید و در آن‌جا در ماه رمضان یا نزدیکش برمی‌خیزد.

شایان یادآوری است، از سخن امام علی-علیه‌السّلام- در این حدیث و از سخن امام باقر-علیه‌السّلام- در حدیثی دیگر برداشت می‌شود که هاشمی چینی و گروهی از همراهان و یارانش، پس از هشت ماه جهاد در راه خدا، در نبرد با سفیانی و سربازانش، هنگام آزادسازی بیت مقدّس، شهید می‌شوند، سپس با دعای امام مهدی-علیه‌السّلام- زنده می‌شوند، و اگر آغاز این هشت ماه را از ماه رمضان یا نزدیک به آن بشماریم، پس بی‌گمان ما به ربیع الثانی می‌رسیم که گمان می‌رود ماه شهادت این مجاهدان باشد، و خداوند داناتر است.

نیز شایان یادآوری است، با نگاه به آن‌که زمان آغاز قیام هاشمی چینی ماه رمضان ظهور امام مهدی(علیه السلام) می باشد، می توان به گونه ای تقریبی شهادت آن بزرگوار را در ماه ربیع دوم سال ظهور دانست.

بدان که تکه تکه کردن اندام کُشته (مُثْلَه) کاری حرام در اسلام است که پیامبر-صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله- از آن بازداشته است، مگر آن‌که برای رویارویی تلافی‌جویانه باشد، چنان‌که خداوند متعالی فرمود:

«پس هر کس بر شما ستم کند، بر او مانند ستمی که بر شما کرده است، ستم کنید»(۳).

بر کسی که در احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان پژوهش می‌کند، پوشیده نمی‌ماند که سفیانی و سپاهیانش بسیاری از مؤمنان و نامؤمنان را در شام و کوفه و مدینه و دیگر سرزمینها می‌کشند و اندام برخی از آنان را می‌برند، پس هاشمی چینی و همراهانش با آنان با کشتار فراوان و بریدن بدنهایشان رویارویی می‌کنند.
-----------------------

۱. بر پایۀ آن‌چه برخی دوستان پژوهشگر و ادیب ما گفته است، معنای سخن «فلایبلغه حتّی یموت» آن نیست که «هاشمی می‌میرد و هرگز به بیت‌المقدس نمی‌رسد»، بلکه معنایش آن است که «هاشمی به بیت‌المقدس می‌رسد، بی‌آن‌که زنده باشد»؛ زیرا استثنا پس از نفی، سودرسان اثبات است.
۲. الفتن، ص ۲۲۲، الجزء ۵، ح ۸۷۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ ۱۹۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی
✍🏻روش ما نوشتن 
واژه‎‌ها سره‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار است

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۰۴ ، ۱۷:۲۸
Admin

خاستگاه شورش هاشمی چینی و یارانش

چهارشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۲۴ ب.ظ


روایت شده است از ابوخالد کابلی که ابوجعفر [باقر]-علیه‌السّلام- فرمود:

گویا می‌بینم گروهی را که در مشرق برشوریده‌اند و حقّ را می‌خاهند و داده نمی‌شوند، سپس آن را می‌خاهند و داده نمی‌شوند؛ پس هر گاه آن را ببینند، شمشیرهایشان را بر دوشهایشان می‌گذارند و داده می‌شوند آن‌چه را که خاسته‌اند، پس آن را نمی‌پذیرند تا آن‌که برخیزند، و آنها (شمشیرها) را جز به فرمانروای شما نمی‌سپارند، کشته‌هایشان شهیدان‌اند. آگاه باشید که بی‌گمان من اگر به آن رویداد برسم، جانم را برای فرمانروای این کار نگاه خاهم داشت.(۱)

-----------------------
۱. الغیبة، نعمانی، ص ۲-۲۸۱، ب ۱۴، ح ۵۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

روایت شده است از بُرَیْد ابن مُعاویۀ عِجْلِی و کُلَیْب ابن مُعاویۀ صَیْداوی که گفتند: شنیدیم ابوجعفر [باقر]-علیه‌السّلام- می‌فرمود:

گویا می‌بینم گروهی را که از دوردست سرزمینهای مشرق، از سرزمینی که به آن شیلا گفته می‌شود، برشوریده‌اند و حقّشان را از زیندگان چین می‌خاهند و داده نمی‌شوند، سپس آن را می‌خاهند و داده نمی‌شوند؛ پس هر گاه آن را ببینند، شمشیرهایشان را بر دوشهایشان می‌گذارند و با آنان می‌جنگند، پس چینیها پذیرای دادن آن‌چه خاسته‌اند می‌شوند، و ایشان نمی‌پذیرند و مردم بسیاری از آنان را می‌کشند. سپس بر همۀ سرزمینهای ترکها(۱) و هندیان(۲) چیره می‌شوند و سوی خراسان روی می‌آورند و آن‌جا را از زیندگانش می‌خاهند و داده نمی‌شوند و آن را با زور می‌گیرند، و می‌خاهند که پادشاهی را جز به فرمانروای شما نسپارند. پس هر گاه سفیانی برشورد، آنان با او پیکار می‌کنند و همگی کشته می‌شوند، و آنان با کسانی که آنان را کشته‌اند (سپاهیان سفیانی) با دعای فرمانروایتان به این جهان برمی‌گردند و آنان از ایشان خونخاهی می‌کنند و سوی پایان این جهان در پادشاهی او می‌زیند.(۳)

از این روایت هویدا می‌شود که «شِیلا» نام سرزمینی درون استان سین‌کیانگِ چین است که در آن‌جا شماری بسیار از مسلمانانی می‌زیند که خاستار خُدگرانی و جدایی سرزمینشان از چین‌اند، ولی تا کنون سرزمینی به این نام در آن استان نیافتیم، و بر پایۀ آن‌چه که برخی پژوهشگران گفته‌اند، در کنار سین‌کیانگ، در شمال هند و رشته‌کوههای هِیمالایا، در بخش لَداخ که به تَبَّت کوچک مشهور و بیشتر زیندگانش بوداییان‌ و کمترشان شیعیان دوازده‌امامی‌اند، آبادی‌ای به نام شیلا و رودخانۀ شیلا کونْگ و تنگه‌ای به نام شیلا یافت می‌شوند، و در پایین‌دستِ آن بخش، قلّۀ بلند شیلا جای دارد که میان رشته‌کوههای هیمالایا مشهور است، و نیز در همسایگی لداخ، در شمال پاکستان بخشِ کوهستانی گِلْگِت بَلْتِسْتان جای دارد که بیشتر زیندگانش شیعیان‌اند و آبادی‌ای به نام شیلا در آن‌جا یافت می‌شود.  
  
مراد از «فرمانروای شما» و «فرمانروای این کار» در دو حدیث یادشده همان امام مهدی‌-علیه‌السّلام- است.
 
گمان می‌رود که سخن امام باقر-علیه‌السّلام- به شورشهای مردمیِ ترکهای اُیْغور مسلمان در روزگار کنونی در استان سین‌کیانگ (سرزمین نو) برای خُدگردانی و جداشدن از دولت چین اشاره می‌کند، و شایان یادآوری است که زیندگان سین‌کیانگ در ۱۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰۰ بار بر چینیان شوریدند، و پس از بنیادگذاری «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» در سال ۱۹۹۳ م دو شورش برجسته برای آنان روی داد: نخستین در سال ۲۰۰۹ م که از ایشان در آن، نزدیک ۲۰۰ تن کشته شدند، و دومین در سال ۲۰۱۴ م که از ایشان در آن، نزدیک ۱۰۰ تن کشته شدند، و هر گاه این دو شورش همان دو شورش یادشده در روایت باشند، بایسته است در آینده‌ای نزدیک چشم‌به‌راه روی‌دادن شورش سوم این مردم ستمدیده بر چینیان کافر و ستمگر باشیم، مگر آن‌که گفته شود هر سه شورش در زمانهایی نزدیک به هم کمی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- روی خاهند داد، و می‌تواند مقصود امام شورشهایی جز آنها باشند که برخی شیعیان در سین‌کیانگ یا پیرامونش اندکی پیش از ظهور امام مهدی-علیه‌السّلام- بر پا می‌کنند، و خداوند داناتر است.
---------------------- 

۱. مرادش برخی بخشهای ترکستان شرقی یا استان سین‌کیانگ و پیرامونش است. 
۲. مقصودش برخی بخشها در شمال هند و پاکستان است که در گذشته‌ای نه‌ چندان دور یک کشور بودند به نام هند.
۳.منتخب کفایة المهتدی فی معرفة المهدیّ، ص ۲۲، نسخۀ خطّی، کتابخانۀ دانشگاه الاهیّات در مشهد، شمارۀ ۱۱۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی، و این حدیث از أربعین میر لوحی» در «إلزام‏ الناصب، ج ۲، ص ۱۳۳» نیز با افتادگی‌ای گزارش شده است.

📚جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی
✍🏻روش ما نوشتن 
واژه‎‌ها سره‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار است

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۴ ، ۱۷:۲۴
Admin

ابوطُهَوِی و شمار لشکریانش

جمعه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۳۹ ق.ظ

روایت شده است از ابن‌شَوْذَب که گفت: نزد حسن بودم، از حِمْص(۱) یادکردیم، پس گفت: آنان خُشبخت‌ترین مردم‌اند با سیاه‌نشانان نخست، و بدبخت‌ترین مردم‌اند با سیاه‌نشانان دوم. گفتیم: ای ابوسعید، سیاه‌نشانان دوم کیان‌اند؟ گفت: ابوطُهَوِی است که از سوی مشرق میان هشتاد هزار تنی برمی‌شورد که دلهایشان پُر از ایمان است مانند پُربودن انار از دانه، نابودی سیاه‌نشانان نخست بر دستان ایشان است.(۲)

گویا بخش واپسین این حدیث: «ابوطُهَوِی ... بر دستان ایشان است» از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- است، اگرچه ابوسعید حسن بصری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«سیاه‌نشانان» گروهی‌اند که سیاه را نشانه‌ای برای خُدشان برمی‌گزینند، پس پرچمهایی سیاه برمی‌افرازند و بر سرهایشان عِمامَه‌ها و کلاههایی سیاه می‌گذارند یا تنپوشهایی سیاه می‌پوشند.
در این روایت مراد از «سیاه‌نشانان نخست» بنی‌عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند، و «سیاه‌نشانان دوم» همان لشکریان سپاه هاشمی چینی و شعیب تمیمی خراسانی‌اند.
 
مقصود از «ابوطُهَوِی» همان شعیب ابن صالح تمیمی است، و سَمْعانی گفته است: «طهوی -با ضمّۀ طاء بی‌نقطه و فتحۀ هاء- این نسبت به بنی‌طُهَیَّه است، و آنان شاخه‌ای از تمیمیان‌اند»(۳).
-------------------

۱. «حِمْص» شهری در غرب سوریه است.
۲. الفتن، ص ۲۱۷، جزء ۴، ح ۸۶۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الأنساب، ج ۴، ص ۸۹، ب الطاء و الهاء؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

 

📚جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها سره‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار است

 

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۳۹
Admin

هنوز زمان قیام یمانی موعود فرا نرسیده است!

شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۶:۰۵ ب.ظ

حوثیها همان گونه که آقای شیخ علی کورانی لبنانی، نویسنده کتاب عصر ظهور، یادآور شده است، ربطی به یمانی موعود ندارند، و اگر دیدید در یمن شکست خردند، فکر نکنید یمانی موعود شکست خرده است. زیرا قیامگران بر حق پیش از ظهور، همزمان با قیام سفیانی در رجب و یا پس از وی قیام می کنند. حوثیها از نسل امام حسن(علیه السّلام) و زیدی مذهب اند و اعتقادی به امامت امام دوازدهم ندارند، ولی یمانی موعود سیّدی حسینی از تبار زید ابن علی(علیه السّلام) و باورمند به امامت امام مهدی(علیه السّلام) می باشد و هنوز وقت آشکارشدنش در یمن فرا نرسیده است و پس از چیره شدن پادشاه چشم فروهشتۀ یمن بر این کشور که گویا همین عبدربّه منصور هادی است، قیام می کند، و پرچمش که سفید است و هدایتگرترین پرچمها سوی حق (امام مهدی علیه السلام) می باشد، در همان سال ظهور برافراشته می شود. 

با این حال، برخی کسانی که ملتزم به روایات اسلامی نیستند به دروغ احمد اسماعیل همبوشی بصری ناسیّد را احمد الحسن نامیده و او را همان یمانی موعود معرّفی می کنند!

نیز برخی دیگر، عبد الملک حوثی را که از سادات حسنی است، یمانی موعود جا می زنند، و یادمان نرفته است که همفکرانشان در چند سال قبل، سیّد حسین حوثی مقتول به دست سربازان علی عبدالله را همان یمانی موعود می دانستند!

خلاصه هر کس از این گروهها به گونه ای در تحریف مباحث مهدویّت می کوشد، ولی خدا را شکر با وجود روایات ارزشمند بسیار در هر باب، راه بر دروغگویان و دغلبازان بسته است و تا رجب پیش از ظهور فرا نرسد، دعوت قیامگران پذیرفته نیست.

 سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم

https://t.me/joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۵
Admin

🔵تعیین جایگاه قیام سفیانی برای نخستین بار در تاریخ پژوهشهای مهدوی
 

امیر مؤمنان علی-علیه‎السّلام-، در بیان نشانه‎های ظهور امام مهدی-علیه‌السّلام-، فرمود: ای جابر، هر گاه ناقوس بانگ زند، کابوس فشار آورد و گاومیش سخن بگوید، پس، در آن هنگام، شگفتیها و چه شگفتیهایی خاهند بود! هر گاه آتش در بُصْری بدرخشد، پرچم عثمانی در درۀ سُوَیْدا(۱) پدیدار شود، بصره آشفته گردد و برخی از آنان بر برخی دیگر چیره شوند، هر گروهی بر گروهی دیگر یورش بَرَد(۲)، لشکرهای خراسان بجنبند و شعیب ابن صالح تمیمی(۳) از درون تالقان بجوشد(۴)، برای سعید شوشی در خوزستان پیمان بسته شود، برای بلنداندامان و تناوران کردها(۵) پرچم برافراشته شود و ترکها(۶) بر ارمنیها چیره شوند... .(۷)
 

بی‌گمان امام علی-علیه‌السّلام- با سخنش: «هر گاه ناقوس بانگ زند» خبر داده است که کمی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، ناقوسِ خطری کوبیده خاهد شد که مردم را هشدار می‌دهد که آنان در آستانۀ نابودی‌اند، و نیز این سخن می‌تواند به یورش رومیان مسیحی بر سرزمینهای مسلمانان و عربها و کارزارشان با ایشان کمی پیش از قیام اشاره‌گر باشد.

کابُوس (بَخْتَک) فشار سختی است که بر سینۀ انسان در خاب می‌آید و او را آزار می‌دهد و می‌ترساند، و مراد از «کابوس فشار آورد»، فشارهای سختی‌اند که بر مردمان از رویدادهای ترسناک و گرفتاریهای بزرگ در چند ماهی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- فرود می‌آیند.

در گفتار امام: «گاومیش سخن بگوید» اشاره‌ای نرم به داستان گوسالۀ تلایی‌ای دارد که سامری آن را ساخته و برایش صدای گاو بود، و بیشترِ قوم موسای پیامبر-علیه‌السّلام-، هنگامی که پنهان‌شدن وی به درازا کشید، آن را پرستیدند، و گویا این گاومیش سخنگو در آخرالزّمان به آن گوسالۀ تلایی فریادکش میان بنی‌اسرائیل همانند شده است، و بر پایۀ آن‌چه در اندیشه‌ام می‌گذرد، مقصود از «گاومیش سخن بگوید»، می‌تواند سخن‌گفتن مردی تندخو، نیرومند، ترسناک و پرنیرنگ در کارهای مردم باشد، و خداوند داناتر است.

درخشیدن آتش در بصری درخشش آتشی است که در حجاز، در پی ترکیدن و جوشش برخی آتشفشانهای جنوب مدینه، پدیدار می‌شود و در هوا پخش می‌گردد و زبانه‌هایش سوی آسمان زبانه می‌کشند، به گونه‌ای که بخشهای گسترده‌ای از حجاز و سرزمینهای پیرامونش را روشن می‌کنند و از جاهای دور، مانند بصرای شام(۸)، دیده می‌شوند.

پدیدارشدن پرچم عثمانی در درۀ سویدا همان برافراشته‌شدن پرچم عُثْمان ابن عَنْبَسَه سُفْیانِی، رهبر شامیان و واپسین فرمانروایان اَمَوی از نژاد ابوسفیان در آخرالزّمان است که جنبش خُد را در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- در سوریه می‌آغازد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان یا نزدیکش بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

شایان یادآوری است، از بیشتر احادیث اسلامی‌ای که به جایگاه قیام سفیانی اشاره می‌کنند برداشت می‌شود که آن همان «درۀ خشک» در کناره‌های دمشق و دوردستهای آن است، و گمانی نیست در این‌که اکنون در سرزمینهای شام دره‌ای به این نام یافت نمی‌شود، بلکه درۀ خشک نامی همگانی است که همۀ دره‌های خشک در شام را در بر می‌گیرد، و برای همین، به روایتی نیازمندیم که این اسم را ویژه می‌کند و این جایگاه را می‌شناساند، و آن نیست مگر همین روایتی که در آغاز گفتار گزارش کرده‌ایم، و آن ما را یادآوری می‌کند که جای شورش سفیانی همان درۀ سُوَیْدا است؛ پس، روایت نزد پژوهندگان در رویدادهای آخرالزّمان بسیار گرانبها است.

از آن چیزهایی که راهنمایی می‌کنند درۀ خشک در سویدا همان جایگاه شورش سفیانی است، برخی روایات اسلامی‌‌اند که روشن می‌کنند سفیانی «داییهایش از کلبیان‌اند»(۹) و «بیشتر پیروانش از کلبیان‌اند»(۱۰)، و سخن برخی جغرافی‌دانان که می‌گوید: «... سویدا، پس بی‌گمان در آن‌جا گروهی از کلبیان‌اند»(۱۱).
 
«درۀ سویدا» دره‌ای در شهر سویدا در ۱۰۰ کم جنوب شهر دمشق است، و بر پایۀ آن‌چه کمال شوفانی در گفتار «درۀ سویدا دیگر دره نیست» بر پایگاه اینترنتی «السویداء الیوم» از برخی جهانگردان گزارش کرده است، درۀ سویدا دره‌ای گود بود که از کوه حَوْران سرازیر می‌شد، و بر فرازش پلی بلند و استوار و خُش‌ساخت بود و در آن سیلابهای برنده‌ای در برخی فصلها روان بودند که برای به کار انداختن آسیابهای آبی در غرب پل بسنده بودند، و آبهای فراوان در پایان بهار روان نمی‌شدند، و شوفانی گفته است: وادی سویدا سخنی پرکاربرد در زبان مردمان شهر نیست؛ پس ویژگیهایش پنهان شده‌اند، و از آن جز نمای میان‌تُهى‌اش میان ساختمانهایِ نو سویدا و پلهای بر پا بر آن که می‌فهمانند بی‌گمان دره‌ای در زیرشان روان بوده، نمانده است.

بر پایۀ آن‌چه هویدا است، آشفتگی بصره برای جنبش بازماندگان حزب بعث و گروهی از سَلَفیان با رهبری اصهب مروانی در این شهر و پیرامونش و چیره‌شدنشان بر آن و یورش آنان از آن‌جا بر شهر اهواز است، و در پی آن رویداد، یورش ایرانیان بر عراقیها و گرفتنشان بصره را خاهد بود.

«لشکرهای خراسان» همان دارندگان پرچمهای سیاه کوچک در آخرالزّمان‎اند، و «شعیب ابن صالح تمیمی» نوجوانی است که در تالِقان زاده می‌شود، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- جنبش خد از آن‌جا می‌آغازد، سپس در رجب در سَمَرْقنْد برمی‌شورد، و هنگامی که هاشمی چینی با سپاهش از چین و مُلْتان به خُراسان می‌آید و در آن‌جا برمی‌خیزد، همراه یارانش با وی پیمان می‌بندد و فرمانده سپاهش می‌شود.

مراد از «تالقان» در این حدیث، تالقان خراسان است که اکنون مرکز استان تَخار در شمال شرقی افغانستان است و در ۳۹۵ کم سوی جنوب شرقی سمرقند جای دارد که آن نیز از سرزمینهای خراسان و از شهرهای ازبکستان است.
  
شُوش شهری باستانی در خوزستان است، و خُوزِسْتان استانی در جنوب غربی ایران است که مرکزش اهواز و از شهرهایش آبادان و شوش و شُوشْتَرند.(۱۲)

«سعید شوشی» مردی از زیندگان شوش کنونی است که رهبری جنبشی را در خوزستان در آخرالزّمان می‌پذیرد.

گویا سخن امام علی-علیه‌السّلام-: «بلنداندامان و تناوران کردها» به کردهای طالبانی اشاره می‌کند که در بخشهای کوهستانی عراق، مانند سلیمانیّه و پیرامونش، جای دارند؛ زیرا آنان در سنجش با کردهای بارزانی که در بخشهای ناکوهستانی، مانند اربیل و کرکوک و پیرامونشان، زندگی می‌کنند، بلنداندامتر و تنومندترند، و خداوند داناتر است.

بر پایۀ آن‌چه هویدا است، مقصود امام علی-علیه‌السّلام- از گفتارش: «ترکها بر ارمنیها چیره شوند»، چیره‌شدن ترکهای جمهوری آذربایجان با یاری ترکهای ترکیه بر ارمنیها پس از یورش آنان بر جمهوری ارمنستان است.
-----------------

۱. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «سوداء» (سیاه) یافت می‌شود که به «السویداء» اصلاح و ترجمه گردید.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «صبا کلّ قوم إلی قوم» یافت می‌شود که به «صبأ کلّ قوم علی قوم» اصلاح و ترجمه گردید.
۳. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «التیمیّ» یافت می‌شود که سازگار با  آن‌چه در دیگر نسخه‌های چاپی این کتاب آمده است، به «التمیمیّ» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «تبع» یافت می‌شود که به «نبع» اصلاح و ترجمه گردید. 
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «کردان» یافت می‌شود که واژه‌ای فارسی است و در سخن عربها به کار نمی‌رود، و به «الأکراد» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «العرب» یافت می‌شود که سازگار با درونمایۀ برخی روایات اسلامی، به «الترک» اصلاح و ترجمه گردید.
۷. مشارق أنوار الیقین، ص ۶-۲۶۵، خطبة التَّطَنْجِیَّة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. بُصْری یا بصرایِ شام شهری در جنوب دمشق در استان دَرْعا و نزدیک مرزهای شمالی اُردُن است؛ برگرفته از: برخی منابع.
۹. کتاب سُلَیم بن قیس الهلالیّ، ج ۲، ص ۷۷۴، ح ۲۵.
۱۰. المستدرک علی الصحیحین، ج ۵، ص ۷۲۷، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۶۳۳.
۱۱. البلدان، یعقوبی، ص ۱۶۴، درگاه «جند دمشق».
۱۲. برگرفته از: برخی منابع.
 

ایران- قم- سیّد سلیمان مدنی تنکابنی- ۸ آذر ۱۴۰۰


📚جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی 
✍🏻 روش ما در نوشتن واژه‎ها سره‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار است
 

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۸ ، ۲۰:۵۵
Admin