آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

یکی از دوستان بزرگوار که از اساتید دانشگاه در دیار تنکابن و سالیانی دراز از منتظران ظهور امام مهدی(علیه ‌السّلام) و پیگیر رویدادهای آخرالزّمان است، برای نویسنده گزارشی فرستاد که خبر از زیستن شمار فراوانی از سادات بنی هاشم و شیعیان در استان سین‌کیانگ در غرب چین می‌دهد، و سازگار با روایاتی است که بیانگر شورش گروهی از زمینه‌سازان حکومت امام مهدی(علیه‌السّلام) با رهبری مردی هاشمی‌تبار در چین می‌باشند.

چندین سال پیش، در سفری هوایی از رامسر به تهران، با شخصی که چهره‌ای شاد و جذّاب داشت، آشنا شدم. وی که از سادات طباطبایی و پدرش مشهدی و مادرش یزدی بود و دکتری زبان‌شناسی داشت و با چند زبان آشنا بود، سالیان درازی را در کشورهای اروپایی زیسته بود و سفرهای بسیاری به گوشه و کنار جهان، به‌ویژه افغانستان، پاکستان، هند، نپال و چین، داشت، و با ادیان و مذاهب گوناگون آشنا بود. پس از آن سفر، با هم دوست شدیم و نشستهایی داشتیم، و روزی از سفرهایش برایم خاطراتی نقل کرد و گفت:

سفری به تبّت که سرزمینی کوهستانی و بلند و معروف به بام دنیاست، داشتم، و در آن‌جا معبد بوداییان و راهبان بودایی را دیدم. نیز به شهر شینینگ در غرب چین رفتم و با «دونگ گوان عبدالّاه»، از علمای بزرگ و رهبر مسلمانان چین، دیداری داشتم.

در همین سفر به ایالت خُدمختار سِین‌کیانْگ رفتم که خاستگاه ترکهای مسلمان اُیغُر می‌باشد، و در یکی از بخشهایش، روزی در بازاری محلّی سرگرم قدم‌زدن بودم که در مغازه‌هایش غذاهای حلال دیدم، و از غذاهای حرام، مانند سگ و گربه که چینیان می‌خُرَند، خبری نبود، و خُشحال شدم و کمی تعجّب کردم. ناگهان ذهنم درگیر نکته‌ای شد که پیشتر آگاهی‌ای به آن داشتم و ناخدآگاه از خاطرم گذشت که شجرۀ بنی‌هاشم و نسل گرامی پیامبر اسلام(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) و امام علی(علیه‌السّلام) در همۀ دنیا پراکنده‌ و دارای مناصبی‌اند و گاهی در ملّتهای دیگر ذوب شده‌اند، مانند جُرج فلان در انگلیس یا توماس فلان در کانادا و ایالات متّحدۀ آمریکا، و نیز شنیده بودم که در چین هم نزدیک به ده‌ هزار تن از سادات مدنی زندگی می‌کنند، و با اندکی پرس‌وجو دریافتم که در همین استان جایی سادات‌نشین یافت می‌شود.

فردای آن روز به آن‌ سرزمین(۱) رسیدم، و پس از گشت‌وگذاری کوتاه، ساعت سه از ظهر گذشته بود که صدای اذان عصر را از بلندگوهای مسجد با آداب شیعیان دوازده‌امامی و با لهجه‌ای خاص که هیچ گاه از یادم نمی‌رود، شنیدم. وضو گرفتم و خُدَم را به مسجد رساندم و همراه نماز عصر نمازگزاران، نماز ظهر و عصرم را که هر دو قصر بودند، به امام جماعت مسجد که دستاری کوچک را یک دور بر سر پیچیده بود، اقتدا کردم، و پس از نماز مشغول تعقیبات نماز عصر شدم و آن قدر خُشحال بودم که وصف‌ناشدنی است. ناگهان از پشت شبستان مسجد ولوله و صداهایی شنیدم. نگاهم را تیز کردم و دیدم نوجوانان و جوانان و مردانی میان‌سال که همگی مسلّح به شمشیر و گونه‌ای ابزار رزمی مانند نانچیکو برای دفاع شخصی‌اند، در حال ورزشهای رزمی‌ می‌باشند، و چنان چابک و چالاک بودند و جست‌وخیز می‌کردند که گویا در کف پای آنان فنر کار گذاشته شده است، و از روی دیواری بلند به‌آسانی می‌پریدند، و دانستم که این برنامۀ هر روزۀ آنان پس از نماز عصر می‌باشد.

من که زبان ترکی اُیغُری که گویش بومی مسلمانان غرب چین و زبان ماندارین که گویش بومی بسیاری از چینیهاست را نمی‌دانستم، کسی را در میان آنان یافتم که آشنا به زبان انگلیسی بود، و با وی دوست شدم و شرح احوالشان را پرسیدم، و او گفت: در این سرزمین بیست هزار تن از سادات و بنی هاشم زندگی می‌کنند که همگی از منتظران ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشند و با دولت مرکزی کاری ندارند و بیشتر نیازمندیهای ضروری زندگیشان را خدشان تولید می‌کنند. پرسیدم: شما هم از سادات می‌باشید؟ گفت: مگر می‌شود نباشم. گفتم:‌ من هم از سادات و نسل رسول الّاه(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) هستم، و دیگر احساس غربت نمی‌کردم، و آن شب را مهمانش شدم. در پی غروب آفتاب با دوستم برای نمار مغرب به مسجد رفتیم و نماز را به همان امام جماعت اقتدا کردیم، و پس از نماز، امام برای نمازگزاران سخنان کوتاهی گفت و دعا کرد، و به خانۀ میزبان برگشتیم، و نماز عشا و صبح را نیز همان گونه در وقتش در مسجد گزاردیم. از شغل و کارشان پرسیدم، گفت:‌ بیشتر مردم ما کشاورزی می‌کنند و من هم کشاورزم. صبح که به مزرعه‌اش رفتیم، دریافتم که خداوند چه نعمت فراوانی به آنان داده است، و از دیدن کشاورزی پُررونق و محصولات و میوه‌های کم‌نظیر از نظر کیفی و کمّی در شگفت شدم و بسیار لذّت بردم؛ زیرا با آن‌که سفرهای گوناگونی به دیگر مناطق جهان، مانند اروپا، آمریکا، آفریقا، داشتم، چنین چیزی را هرگز در جایی دیگر ندیده بودم!

پس از دو روز، ناچار به خداحافظی با دوستم و مردم آن دیار شدم، در حالی که حسّ عجیبی داشتم و بُغض گلویم را گرفته بود، و آن‌جا را به قصد رفتن به دیگر مناطق آن کشور، برای دیدن دیوار چین و کاخهای سلاطین و امپراتوری کهن چین، ترک کردم. 
---------------------------------------------------------- 

۱. اکنون که گزارش این سفر را برایتان می‌نویسم، نام آن آبادی و سرزمین که دوستم به آن‌جا رفته و نامش را گفته بود، از یادم رفته است، و ناگوارانه باید گفت که دیگر به آن سیّد بزرگوار که در سنّ نزدیک به ۸۰ سالگی و در اردیبهشت ۱۳۹۲ هـ.ش درگذشته است، دسترس ندارم؛ خدایش بیامرزد.
 
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

نظرات  (۵)

ادمین جان لطفا به جناب سید تنکابنی اطلاع بدید چند روز پیش خدمت آیت الله سیستانی ادعاهای آقای سلیمان تنکابنی رو مطرح کردیم ایشان گفتن ادعاهای آقای تنکابنی با روایات و احادیث ناسازگار هست چون چین و خراسان و دیلم که کشورهای اطراف دریای خزر هستن پس از تصرف سرزمین های شام عراق حجاز فلسطین و ترکیه امروزی توسط سپاه حضرت فتح میشود! و اگر شیعیان چینی یا کشورهای خراسان قدیم موفق به قیام و حکومت می شدن نیازی به لشکر کشی امام زمان به این مناطق پس از فتح مناطق 5 گانه خاورمیانه توسط ایشان نبود!! 

امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «حضرت قائم، سه پرچم را برای (عملیات در) سه نقطه آماده می سازد؛ پرچمی را به قسطنطنیه(۴۰۹) گسیل می دارد وخداوند آن جا را برای او می گشاید؛ پرچم دیگری را برای چین می فرستد وآن جا نیز برای حضرت گشوده می گردد وپرچم سوم را برای کوه های دیلم(۴۱۰) می فرستند وآن جا به تصرف نیروهایش درمی آید»

امیر مؤمنان (علیه السلام) درباره گشودن خراسان می فرماید: «حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به حرکت خود ادامه می دهد تا این که خراسان(۴۲۵) را می گشاید وپس از آن دوباره به شهر مدینه بازمی گردد»(۴۲۶).
 

ابو حمزه ثمالی می گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «هنگامی که قائم آل محمد (صلّی الله علیه وآله) ظهور می کند، به همراه او شمشیری است که آن را از نیام می کشد وخداوند به دست او سرزمین های روم(۴۱۶)، چین، ترک(۴۱۷)، دیلم، سند، هند(۴۱۸)، کابل، شام، وخزر را می گشاید»(۴۱۹).
 

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که حضرت قائم قیام کند... لشکری به قسطنطنیه می فرستد. چون آنان به خلیج برسند، جمله ای بر روی پاهای خود می نویسند واز روی آب می گذرند»(۴۰۳).

امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: «حضرت مهدی ویارانش حرکت می کنند تا این که وارد قسطنطنیه می شوند وبه جایی که پادشاه روم سکونت دارد می روند وسه گنج را از آن جا بیرون می آورند؛ گنجی از جواهرات، گنجی از طلا، وگنجی از نقره، آن گاه حضرت اموال وغنیمت ها را بین لشکریان تقسیم می کند»(۴۰۸).

ابن حجر می نویسد:... اوّلین پرچمی را که حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) برای جنگ می بندد، به ترک روانه می کند(۴۲۰).

درباره گشودن هند، کعب می گوید: فرمانروایی که در بیت المقدس می باشد، سپاهی را به هند گسیل می دارد وآن جا را می گشاید. آن گاه آن سپاه، وارد خاک هند می شوند وگنج های آن جا را برای فرمانروای بیت المقدس می فرستند واو نیز آن جا را تزیین می کند وپادشاهان هند را به صورت اسیر نزد او می آورند. شرق وغرب زمین برای آنان گشوده می شود ونیروها در هند حضور خواهند داشت تا هنگامی که دجّال خروج کند(۴۲۱).

درباره گشودن هند، کعب می گوید: فرمانروایی که در بیت المقدس می باشد، سپاهی را به هند گسیل می دارد وآن جا را می گشاید. آن گاه آن سپاه، وارد خاک هند می شوند وگنج های آن جا را برای فرمانروای بیت المقدس می فرستند واو نیز آن جا را تزیین می کند وپادشاهان هند را به صورت اسیر نزد او می آورند. شرق وغرب زمین برای آنان گشوده می شود ونیروها در هند حضور خواهند داشت تا هنگامی که دجّال خروج کند(۴۲۱).
حذیفه می گوید: پیامبر (صلّی الله علیه وآله) فرمود: «طاهر فرزند اسماء با بنی اسرائیل جنگید وآنان را به اسارت گرفت وبیت المقدس را به آتش کشید ومقدار هزار وهفت صد (یا نه صد) کشتی طلا وجواهرات را از آن جا به شهر رومیه آورد. به طور حتم، حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) آنها را از آن شهر بیرون برده، به بیت المقدس بازمی گرداند»(۴۲۲).
هرچند قیام حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) از مکه آغاز می شود، ولی سرزمین حجاز(۴۲۳) را پس از ظهور می گشاید. امام باقر (علیه السلام) دراین باره می فرماید: «حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) در مکه ظاهر می شود وخداوند، سرزمین حجاز را می گشاید وحضرت هرکس از بنی هاشم را که در زندان است، آزاد می سازد»(۴۲۴).
آن حضرت درباره گشودن ارمینیه(۴۲۷) به دست حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) می فرماید:
«حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به حرکت خود ادامه می دهد تا این که به ارمینیه می رسد. چون مردم آن سرزمین او را می بینند، یکی از راهبان دانشمند را برای مذاکره، خدمت حضرت می فرستند. راهب به امام (علیه السلام) می گوید: آیا مهدی تو هستی؟ حضرت می فرماید: آری، منم؛ آن که نامم در انجیل آمده است وبشارت داده شده که در آخر زمان، ظهور می کنم.
او پرسش هایی را مطرح می کند وامام (علیه السلام) پاسخ می دهد.
راهب مسیحی، اسلام می آورد؛ ولی ساکنان ارمینیه، سرپیچی وتمرّد می کنند.

دکتر عزیز سلام.این حدیث که شما اوردی واضح نیست.و همش واس گنج.و.غنایم میجنگن.در صورتی که قیام حضرت برای نجات دینخدا و بشریت از ظلم و.ستم هستش.و تا اونجایکه تاریخ بما اموخته کوفی جماعت نه تنها کمک امام نمیکنن بلکه سرشم زیر اب میکنن.مثله مولام علی.مثله امام حسین.پس ایرانیان و چینیها و بقیه یارای وفادار امامن.و زمینه سازی میکنن.بعدشمم محجاز ک دشمن امامن.کوفه که دشمن امامن و پر از منافق هستش.البته یه عده خوبم توشون هست که کمن.سوریه که واویلا...بمن بگو کی میخواد مهدی فاطمه ص را یاری کنه?

۰۵ تیر ۰۰ ، ۰۴:۴۳ دکتر نصیر

برادر من شما اگر قرآن رو درباره تقسیم غنایم یا تاریخ صدر اسلام رو هم خوانده باشی سپاه مسلمانان در جنگ با کفار و مشرکان به بردن غنایم معروف بوده! قیام امام مهدی ع هم دقیقا مثل قیام مسلمانان صدر اسلام گفته شده

این روایات رو بنده از سایت آیت الله سیستانی مرجع شیعیان عراق  برداشتم! که ایشون روایتی رو نمیگه مگر صحیح السند باشه!

خود ایشان به روایات سید تنکابنی اشکال وارد کرده از نظر ضعف سندیت و شخص راوی و نوع تفسیر

داداش گلم سلام,,شما خودتم میگی صدر اسلام,خوب اون موقع اقتضا میکرد که پیامبر به وسیله غنایم لشگر جمع کنه چون هنوز باور مردم به قران و اسلام محکم نشده بود.خیلیا فقط بخاطر غنایم میومدن میجنگیدن.فقط مولام علی ع و چند نفر دیگه از ته دل بخدا و فرستادش ایمان داشتن.بگذریم.الان اگه بخوایم به صدر اسلام حساب کنیم که باید با تیر و تخته بجنگیم!!البته اگه لایق باشیم.من نه کاری به سید تنکابنی دارم نه سیستانی.فقط باید صبر کرد تا عکس و فیلم مولا صاحب الزمان ع که تو جایگاه حضرت ابراهیم وایستاده و بیعت میگیره یا کلا اقارو رویت کنیم بعد بهش ملحق بشیم,البته اگه خدای مهربان و حجتش مارو به نوکری و سربازی قبول کنن.بذار با چشم میبینیم که چه ایت اللهای دروغینی به شکل میمون میشن..اونوقت اه و.حسرت ازمون بلند میشه که یه عمر زیر پرچم یزید سینه میزدم وخبر نداشتم.و در کل گفتم با  توجه به  اینکه در سین کیانگ چین از سادات عزیز که از دودمان عزیز امامان ع هستن و در افغانستان و.ایران و بقیه اطراف شیعه و سادات واقعی گمنام وجود دارند.نتیجه میگیریم که کیا  یارا و.زممینه سازان ظهور هستن.چونن اگه معروف و شناخته شده بودن که اونهام مجبور به سکوت بودن در برابر ظلم و.ستمی که داره اتقاق میوفته و انقدر عالمان دین  فاسد و همدست دجال هستن که سکوت میکنن.در اخر دعا میکنم که بحق محمد و ال بیت پاکش ع همه مارو جزء یارای اقا جان قرار بده و.ظهور حضرت روبه ثانیه بندازه.امین یا رب العا لمین.یا حق

من که میگم امام زمان ۳۱۳ فرمانده داره به هرکدوم قدرت طی الارص و نابودی بدون سلاح و مسخ ادمها و پرواز و سایر معجزات رو میده هرکدوم مال یه کشور باشن اونجا رو برای مهدی فتح میکنند و سید خراسانی به نظر من هر جای دنیا باشه احتمالا ریشه ایرانی داره شاید هم یه زندانی سیاسیه در بند ایرانه که موقع ظهور قدرت مافوق بشری میگیره و نیرو دور خودش جمع میکنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی