آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سفیانی» ثبت شده است

فلسطین و بیت المقدس در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۴۱ ق.ظ

فِلَسْطِین سرزمینی در خاورمیانه و غرب آسیاست که از شمال به لبنان، از شرق به سوریه و اردن، از جنوب به مصر، و از غرب دریای مدیترانه می‌رسد، و چون بیت المقدس و دولت اسرائیل را در خُد دارد، دارای جایگاهی راهبردی است، و بَیْتُ الْمَقْدِس یا أورْشَلِیم که إیْلِیا نیز نامیده می‌شود، مرکز فلسطین است، و داود-علیه‌السّلام- آن را پایتخت کشورش کرد، و سلیمان-علیه‌السّلام- معبد مشهورش را در آن‌جا ساخت، و آن، شهری مقدّس برای یهودیان و مسیحیان و مسلمانان است.(۱)

از آیات قرآنی و روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می‌شود که فلسطینیهای مسلمان سرزمینهایشان را آزاد نمی‌کنند و بر دشمنان یهودیشان چیره نمی‌شوند، و آشوبهای سختی بر آنان فرود می‌آیند، و از رهایی و کمک‌رسانی دولتهای عربی و ناعربی بی‌امید می‌شوند؛ پس هنگامی که شورشیان آفریقایی از لیبی به مصر و شام می‌آیند، گروهی از ایشان به آنان می‌پیوندند، و هنگامی که سفیانی در سوریه برمی‌شورد، گروهی دیگر درون سپاه سفیانی می‌روند، و بیت المقدس را از چنگال یهودیان آزاد نمی‌کند، مگر سپاه امام مهدی-علیه‌السّلام- پس از ظهورش، و پایان کارها از آنِ پرهیزکاران است.

از کعب شنیده شده است که گفت:

هر گاه آشوب فلسطین برافروخته شود، در شام جابه‌جا می‌شود، مانند جابه‌جاشدن آب در مشک، سپس از میان می‌رود، هنگامی که از میان می‌رود، در حالی که شما اندک و پشیمان‌اید.(۲)

 

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «آشوب فلسطین»، ناسازگاری و درگیری‌ای است که میان مسلمانان و یهودیان در سرزمین فلسطین روی می‌دهد، و سرزمینهای شام با آن آشفته می‌شوند، و مقصود از «شما» شامیهای مسلمان‌اند، و آنان، برای باورهای نادرست و کارهای تباهشان، پشیمان می‌شوند.

سلیمان ابن حاطِب حِمْیَری گفته است:

سوگند که بی‌گمان در شام آشوبی خاهد بود که در آن‌جا جابه‌جا می‌شود، چنان‌که آب در مشک جابه‌جا می‌شود، از شما برداشته می‌شود، در حالی که شما از گرسنگی سخت پشیمان‌اید، پس بوی نان در آن‌جا از بوی مشک خُشتر خاهد بود.(۳)

  
چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه سلیمان ابن حاطب حمیری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

امیر مؤمنان علی-علیه‌السّلام- در بیان نشانه‌های قیام قائم-علیه‌السّلام- فرمود:

... آگاه باشید، ای وای بر فلسطین(۴) از آن‌چه(۵) در آن‌جا فرود می‌آید از آشوبهایی که توان‌فرسای‌اند... .(۶)


-----------------------------------------------------------------------------------------
۱. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
۲. الفتن، ص ۹-۱۵۸، الجزء ۳، ح ۶۵۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الفتن، ص ۱۵۷، الجزء ۳، ح ۶۴۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. در نسخۀ چاپی إلزام الناصب پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لقسطنتین» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در نسخۀ بدلش در پاورقی و نیز در برخی نسخه‌های چاپی آمده است، به «لفلسطین» اصلاح و ترجمه گردید.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید. 
۶. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۸، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

ادامه دارد....

📚گزیده‎هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۲ ، ۰۹:۴۱
خادم گمنام

همان گونه که از سالها پیش گفته‌ایم و سیاستمداران و کارشناسان نظامی نیز باید بدانند، فتنۀ داعش تا سال ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) پایدار خاهد ماند، ولی با شکلی جدید و پرچمی نو ظاهر می‌شوند!

هرچند که این روزها شاهدیم با تلاشهای دولتهای سوریه و عراق و گروه حزب‌الله و حشد شعبی و کمکهای ایران و روسیه، گروه داعش در سوریه و عراق رو به نابودی رفته است، ولی طبق روایات اسلامی، بازمانده‌های این گروه، شورشی بزرگ از شمال آفریقا و قفقاز جنوبی خاهند داشت، و نیز مقدّر شده است که همراه حزب بعث چندماهی بر عراق چیره شوند، و بازمانده‌های داعش سوریه نیز به سفیانی می‌پیوندند، و داعش دو باره اوج می‌گیرد!!!

شنیدنی است اگر بدانید، بیش از چهل روایت در بارۀ شورش گروهی چون داعش یا شبیه به آن در آخرالزمان به دست ما رسیده است، و شورش داعش قفقازی و داعش آفریقایی از نشانه‌های نزدیک شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

 

داعش قربانی سودجویی و هوسهای غربیان، ترکها و عربهای سنّی

چندسالی است گروه داعش که برخاسته از سنّیان افراطی مذهب می‌باشد و ریشه‌هایش به خوارج می‌رسد، در سرزمینهای اسلامی پدیدار شده است، و با داراییهای دولتهای عرب سنّی و پشتیبانی ترکهای عثمانی و جنگ افزارهای دولتهای غرب مسیحی، به گمان نادرست خُد، در صدد برپایی خلافت اسلامی برآمده، و برای رسیدن به هدف خیش، هزاران کشته داده و گرفته، ولی تا کنون راه به جایی نبرده است!

نویسنده با پژوهشهایی که در روایات اسلامی و دیگر منابع انجام داده، به این نتیجه رسیده است که سرانجام داعشیها خاهند فهمید و شاید تا حالا هم فهمیده باشند که غرب مسیحی برای آنان ارزشی قائل نیستند، و تنها از وجودشان برای کسب منافع و ایجاد آشوب و ترس و کشتار در میان مسلمانان بهره می‌گیرند، و بر همین پایه است که گاه از آنان پشتیبانی می‌کنند و برایشان اسلحه می‌فرستند، و گاه نیز بر سرشان بمب و موشک می‌ریزند و یا اجازه میدهند که دیگران آنان را بکشند، و در هر حال، همیشه در حالتی از نه پیروزی و نه شکست بمانند، و دولتهای عرب سنّی نیز که در هوا و هوسهای خُد فرو رفته‌اند و نمی‌خاهند خلافتهای موروثی وابسته به غربیان را که ایشان را به عیش و نوش دنیایی رسانده است، به این گروه نوظهور واگذار کنند، برای به قدرت رسیدن آنان در برابر دشمنانی چون ایران، روسیه، سوریه، مصر و چین تلاش فراوانی نمی‌کنند.

بنا بر پیشبینی احادیث اسلامیِ بیانگر رویدادهای آخرالزّمان، داعشیان پس از دادن کشته‌های بسیار و سالها مبارزۀ بی‌نتیجه، سرانجام با همراهی بازماندگان حزب بعث و پشتیبانی دولت عربستان سعودی، شخصی را از جنوب عراق وارد این کشور می‌کنند و بر بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر چیره می‌شوند، و در این هنگام ایران بر عراق می‌شورد و بصره را می‌گیرد و ایرانیان با کمک کردها نبردهایی پی در پی با نیروهای عراقی می‌کنند.

سپس گروهی از بازماندگان داعش با فرماندهی شروسی از قفقاز جنوبی بر ایران می‌شورند، و پس از نبردی سخت با ایرانیان، سوی عراق می‌روند، و گروهی دیگر از بازماندگان آنان با فرماندهی اعرج کندی، با فریاد خونخاهی کشته‌های خُد در لیبی، صحرای سینا، اردن، سوریه و عراق، با لشکری انبوه از لیبی برمی‌شورند و سوی مصر می‌آیند و با اروپاییان و آمریکاییانی که در اسکندریه مستقر شده‌اند، می‌جنگند، و آنان را از آن‌جا دور می‌کنند و سپس پادشاه مصر را می‌کشند و با فرماندهی ابقع مصری سوی فلسطین و اردن می‌آیند و به اسرائیل حمله می‌کنند تا بیت‌المقدس را بگیرند، ولی نیروهای اروپایی و آمریکایی و نیروهای یمنی پیرو پادشاه یمن که در آن زمان در رمله مستقرّند، جلوی آنان را می‌گیرند و نمی‌گذارند به هدفشان برسند. این شورشیان همچنان به راه خُد ادامه می‌دهند تا آن‌که وارد سوریه می‌شوند و در آن‌جا با نیروهای حاکم شام و هوادارانش مانند حزب‌الله لبنان و نیز با نیروهای حاکم عراق اصهب مروانی و هوادارانش درگیر می‌شوند، و در این حال، سفیانی از درۀ خشک در جنوب دمشق بر همگان می‌شورد، و بازماندگان داعش ضمن شوریدن بر نیروهای سفیانی، سه گروه می‌شوند، و گروهی به سفیانی می‌پیوندند و گروهی به آفریقا برمی‌گردند و گروهی دیگر سوی عربستان سعودی می‌روند.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۲ ، ۲۰:۲۵
خادم گمنام

عملیّات «طوفان الأقصی» یورشی جسورانه از سوی گروه فلسطینی حماس و جنگی نیابتی از سوی ایران و روسیه با اسرائیل و دولتهای غربی پشتیبانشان مانند آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان بود که نفوذپذیری مرزهای سرزمینی و امنیّتی اسرائیلیان را ثابت کرد.
 
حال این پرسش پیش می‌آید که آیا با توجّه به آن‌که هیچ کشور عربی، به‌ویژه دولتهای مجاور فلسطین، مانند سوریه و مصر و لبنان، نمی‌خاهند جبهه‌ای برای نبرد با اسرائیل بگشایند و با وی بجنگند، و گروههایی مانند حزب‌الّاه لبنان نیز به‌تنهایی توان لازم برای شرکت در یک درگیری بزرگ با اسرائیل را ندارند، آیا انجام چنین عملیّاتی از سوی گروهی کوچک با توانایی‌ای اندک در سرزمینی باریک با ساختمانهایی انبوه و مردمی در محاصره، ضدّ کشوری بزرگتر با دولتی ددمنش و نیروهایی سر تا پا مسلّح که از سوی دولتهای بزرگ غربی، پشتیبانی می‌شود، کاری عاقلانه و دوراندیشانه و راهبردی بوده است؟!

از دیدگاه نویسنده و هر کارشناس دوراندیش و باانصافی، رهبران حماس اگر پیش از عملیّات طوفان الاقصی به عواقب این کار و اوضاع پساعملیّات می‌اندیشیدند، و به پروندۀجنایتهای یهودیان صهیونیست و گروههای وابسته به آن در زمانهای گذشته در سرزمین فلسطین و لبنان و کشتارهایی چون صبرا و شتیلا و قانا، نگاهی می‌انداختند، و توان ادامۀ نبرد با دشمنی چون اسرائیل را می‌سنجیدند و تنهاماندن در این نبرد و تحمّل خسارتهای جبران‌ناپذیر و بسیار زیانبارش از خرابی خانه‌ها و کشته و مجروح‌شدن انبوهی از مردمان پیر و جوان و زن و کودک بی‌پناه و بی‌دفاع غزّه را پیشبینی می‌کردند، شاید هیچ‌گاه چنین عملیّاتی را انجام نمی‌دادند!!!

از نخستین ساعات شنیدن خبر آغاز عملیّات طوفان الاقصی از سوی حماس در باریکۀ غزّه ضدّ اسرائیل این حکایت از گلستان سعدی در ذهنم یادآوری شد: «هندوی نفط‌‌اندازی همی‌آموخت. حکیمی گفت: تو را که خانه نیین است، بازی نه این است»!

نفط‌اندازی یا نفت‌اندازی آتش‌بازی با در دهان نگه‌داشتن مادۀ آتش‌زای نفت و دمیدن در آتش است.

عربها نیز مثلی دارند و می‌گویند: «إنْ کانَ بَیْتُکَ مِنْ زُجاجٍ فَلاتَرْمِ النّاسَ بِالحِجارَةِ»! اگر خانه‌ات از شیشه است، مردم را با سنگ مزن!

نویسنده باور دارد که عملیّات طوفان الاقصی از سوی گروهی کوچک و کم‌توان چون حماس، هرچند پیامدهای دردناکی داشته و خسارات جبران‌ناپذیری بر جای گذاشته، بر همگان آشکار کرد که سران کشورهای مسلمان، به‌ویژه عربها، تنها در حدّ حرف و شعار ضدّ اسرائیل‌اند، و هیچ کشور و گروهی، جز حزب‌الّاه لبنان آن هم به گونه‌ای تدافعی و محتاطانه، حاضر نیست پا به عرصۀ میدان گذارد و گامی عملی بردارد و جبهه‌ای جدید بگشاید و با اسرائیل درگیر شود!!!

آیا برای شما این پرسش پیش نیامده است که چرا با آن‌که اسرائیل سدها بار سوریه را مورد تهاجم هوایی و موشکی قرار داده است، و دولت بشّار اسد نیز بارها وعدۀ پاسخ‌دادن به حملات اسرائیلیان را به مردمش را داده است، از سوی سوریها هیچ پاسخی داده نمی‌شود؟ آن هم در چنین شرایط حسّاسی که می‌بایست مردم غزّه و حماس را تنها نگذارد؟!!!

بنا بر آن‌چه گفتیم و اکنون شاهدش هستیم، در پیِ عملیّات طوفان الاقصی و با پشتیبانی شتابان و بی‌دریغ دولتهای غربی از اسرائیل و ارسال کمکهای نظامی به این کشور و افزایش حضور نظامیشان در خاورمیانه و غرب آسیا، می‌توان پیشبینی کرد که اسرائیل بیش از پیش تواناتر و جسورتر شده است، و پای غربیها نیز بیش از گذشته به خاورمیانه و غرب آسیا، به‌ویژه سرزمین فلسطین، باز شده و خاهد شد!!!

بی‌گمان اگر در روزهای آتی شاهد حمله‌ای جدید و اثرگذار از سوی سوریها و گروههای مقاومت به اسرائیل و گشودن جبهه‌ای جدید از دروازۀ جولان و دیگر مناطق، ضدّ اسرائیل نباشیم، که چنین چیزی بسیار بعید به نظر می‌رسد، و مردم بی‌پناه و بی‌دفاع غزّه زیر بمبارانهای ددمنشانۀ صهیونیستها تنها بمانند که مانده‌اند، شاهد سرخُردگی گروههای مبارز فلسطینی و مردم فلسطین و ناامیدی آنان از دولتهای عرب و ناعرب و گرایش آنان به گروههای شورشی‌ای که در آینده سر بر خاهند آورد، مانند شورشیان آفریقایی از لیبی و شورشیان هوادار سفیانی در سوریه خاهیم بود. کمی صبر کنیم آن روز را خاهیم دید!!!

در پایان این سخن امام زین‌العابدین علی ابن الحسین-علیهما‌السّلام- را یادآور می‌شویم که به زیانباربودن قیام فرزندان و شیعیانش ضدّ ستمگران و حکومتها پیش از ظهور امام مهدی-علیه‌السّلام- اشاره فرموده است:

«سوگند به خداوند که هیچ یک از ما پیش از شورش قائم-علیه‌السّلام- برنمی‌شود، مگر آن‌که کارش مانند کار جوجه‌اى خاهد بود که پیش از درآمدن بالهایش از آشیانۀ خیش پرواز کند، پس کودکان آن را بگیرند و با وی بازى کنند!» (الکافی، ج ۱۵، ص ۶۰۰-۵۹۹، ح ۳۸۲)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۲ ، ۲۰:۲۱
خادم گمنام

پیشبینی نبردی ویرانگر در دو سوی رود ارس!

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ق.ظ

از روایات اسلامی چنین برمی‌آید که پیش از شورش بزرگ داعش در قففاز جنوبی بر ضدّ ایران با پشتیبانی ترکیه، میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در آن سوی رود ارس نبردی ویرانگر و خونین روی می‌دهد و ترکها بر ارمنیها چیره می‌شوند و سپس کمی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) داعشیان بر ایران می‌تازند!

در بارۀ آن‌چه که در این گفتار به گونه‌ای فشرده آورده‌ایم، احادیث فراوانی به دست ما رسیده‌اند که برخی از آنها را در گذر ۲۰ سال گذشته به این سو بارها یادآور شده و نسبت به خطر بروز جنگی بزرگ در این منطقۀ حسّاس از جهان هشدار داده‌ایم، و در آینده نیز به برخی دیگر از آنها خاهیم پرداخت. 
 
کعب گفته است:

جزیره از ویرانی آسوده است تا آن‌که ارمنستان ویران شود، و مصر از ویرانی آسوده است تا آن‌که جزیره ویران شود، و کوفه از ویرانی آسوده است تا آن‌که مصر ویران شود، و نبرد پُرکشتار نخاهد بود تا آن‌که کوفه ویران شود، و شهر کفر گشوده نخاهد شد تا آن‌که نبرد پُرکشتار باشد، و دجّال برنمی‌شورد، مگر آن‌که شهر کفر گشوده شود.(۱)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«جزیره» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات از جنوب شرقی ترکیه و شمال و شرق سوریه تا درون عراق است، و «اَرْمَنِسْتان» سرزمینهایی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و ایران در جنوب جای دارد.
 
مراد از «شهر کفر» قُسْطَنْطِینِیَّه است که شهری بزرگ و کهن بر کنارۀ دریای مَرْمَرَه در ترکیه و پایتخت امپراتوری روم شرقی بود. پس، ترکهای عثمانی آن را گشودند و اِسْتانْبُول نامیدند و پادشاهانشان در آن‌جا ماندگار شدند تا آن‌که پایتخت را به آنکارا جابه‌جا کردند، و چون این شهر میان دو قارّۀ اروپا و آسیا جای دارد، دارای جایگاهی راهبردی است و به آن دروازۀ اروپا گفته می‌شود.(۲)

مقصود از «نبرد پُرکشتار» در این‎جا همان نبرد پرکشتار بزرگ است، و آن جنگ خونین بزرگی است که پس از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، میان امام و یاران مؤمنش با رومیان و همپیمانان کافرشان، در چراگاه عَکّا در فلسطین، هنگام گشودن کشور اسرائیل و آزادکردن بیت‌المقدس، روی می‌دهد، و این همان جنگی است که یهودیها و مسیحیان آن را نبرد آرْمَگِدُون می‌نامند.

از کعب روایت شده که وی گفته است:

در کتابها می‌یابیم که زمین همه‌اش پیش از شام ویران می‌شود ... ولی آذربایجان و ارمنستان پس با سپاهیان و آذرخشها و جنگها نابود می‌شوند، و از سختیها با چیزهایی رویاروی می‌شوند که جز آنان با آنها رویاروی نمی‌شوند... .(۳)

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

در برخی نوشتارهای کهن زرتشتیان نیز به همپیمانی‌ای ناخجسته‌ میان برخی دولتهای عربی مانند عربستان سعودی با دولتهای اروپایی و آمریکایی و ترکیه و آذربایجان بر زیان ایرانیان در آخرالزّمان اشاره شده است:


«تازیان با رومیان [و] ترکان اندر آمیزند و کشور بیاشوبند و پس سِفَنْدارْمَذ به اورْمَزْد بانگ کند که من این بدی و زشتی برنتابم»(۴).

در این نوشتار، مراد از «کشور» همان ایرانشهر و کشور عزیز ما ایران، و «سِفَنْدارْمَذ» فرشتۀ نگاهبان زمین یا خُد زمین، و «اورْمَزْد»، اهورامزدا یا آفریدگار هستی است.

نوآم چامسکی، زبان‌شناس، مورّخ و منتقد سیاسی و اجتماعی آمریکایی، هم در سخنانی هشدارآمیز گفته است:
«تلاشهایی برای برانگیختن آذری زبانها در حال انجام است که ترکها را از ایران جدا کنند یا این‌که ایران را از منابع نفتی دریای خزر محروم سازند. حقیقت این است که جنگ با ایران امری است که احتمالاً در شرف وقوع است. این امر کاملاً آشکار شده است که ۱۲ درسد از نیروی هوایی اسرائیل در حال حاضر در جنوب شرق ترکیه مستقر شده‌‏اند و علّت این حضور، کسب آمادگی برای حمله به ایران است»(۵).
----------------------------------------------------------------

۱. المستدرک علی الصحیحین، ج ۵، ص ۶۵۶، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۴۷۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۳. البلدان، ابن الفقیه، ص ۵-۵۲۴، القول فی همذان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. نجات بخشی در ادیان، ص ۵۳، گفتار ۱، با گزارش از: جاماسب نامۀ پهلوی، ف ۱، بند ۱۵.
۵. روزنامۀ سیاست روز، ش ۴۹۳، ۱۳۸۱/۱۰/۱۲ هـ.ش، ص ۳، با حذف و تصرّفی اندک.
  
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۱۱:۱۸
خادم گمنام

آیا می‌دانید که واژۀ «زمینه‌سازان ظهور» واژه‌ای نوساخته از سوی برخی نویسندگان و سخنوران هم‌روزگار ما می‌باشد و در روایات اسلامی به کار نرفته است، و اگر آن را درست بدانیم و بخاهیم برایش مصداقی پیدا کنیم، سفیانی نیز از زمینه‌سازان ظهور است؛ چون با ستم و کشتار زمینۀ ظهور امام مهدی(علیه ‌السّلام) را فراهم می‌کند.

آن‌چه تنها در یک روایت اسلامی آشکارا به کار رفته و درونمایۀ برخی دیگر از روایات اسلامی نیز است، زمینه‌سازان حکومت امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد که به قیامگران چینی و خراسانی‌ای اشاره دارد که نزدیک شش ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در مشرق‌زمین قیام می‌کنند و قدرت را در خاورمیانه در دست می‌گیرند و با تلاشها و نبردها و سپردن پرچم به امام مهدی(علیه‌السّلام) زمینه پادشاهی‌اش را فراهم می‌کنند.

از عبدالّاه ابن حارث ابن جَزْء زُبَیْدی روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

مردمی از مشرق برمی‌شورند که برای مهدی زمینه‌سازی می‌کنند؛ مرادش زمامداری‌اش است.(۱)


--------------------------------------------------------------------------- 
۱. سنن ابن ماجة، ج ۵، ص ۲۱۵، ک الفتن، ب خروج المهدیّ، ح  ۴۰۸۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۲۷
خادم گمنام

مسجد اموی در دمشق از کهنترین و بزرگترین مسجدهای مسلمانان است که آن را خلیفۀ اموی ولید ابن عبدالملک پس از ویران‎کردن کلیسایی که بر ویرانه‌های معبد ژوپیتر ساخته شده بود، ساخت(۱)، و این مسجد، افزون بر شگفتیهای ساختمانی و تاریخی ‎اش، جایگاه روی ‌دادن رویدادهایی شگفت‎ در آخرالزّمان است؛ و از آن رویدادهاست:

فروریختن بخشی از غرب مسجد دمشق در پی زمین ‌لرزه‎ای بزرگ در شام

محمّد ابن حَنَفِیَّه گفته است:

پیشتازان مغربی درون مسجد دمشق می‎روند؛ پس، هنگامی که آنان همچنان در شگفتیهایش می‌نگرند، ناگهان زمین سخت می‎لرزد و غرب مسجد آن‎جا کنده می‌شود، و آبادی‌ای که به آن حَرَسْتا گفته می‎شود، فروبرده می‌شود. سپس در آن هنگام، سفیانی برمی‌شورد و با ایشان کارزار می کند(۲) تا آنان را درون مصر کند. آن گاه، بازمی‌گردد و با مشرقیها می‌جنگد تا ایشان را به عراق برگرداند.(۳)

چنین می‎نماید که این روایت سخن پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) یا امام علی(علیه‎ السّلام) باشد، اگرچه محمّد ابن خَوْلَۀ حَنَفی تابعی آن را به یکی از آن‎ دو نسبت نداده است.

مراد از «مغربیها» در این حدیث، شورشیان آفریقایی از قیسیان، بربرها و سیاهان‎ اند که با رهبری اَعْرَج کِنْدِی از لیبی و پیرامونش بر مصر یورش می‎برند، سپس از آن ‎جا با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی به فلسطین و اردن می‎ آیند و بر دمشق یورش می‌برند، و «مشرقیها» شورشیان عراقی‎اند که از بغداد و کوفه بر دمشق یورش می‌برند و از پیروان اَصْهَب مَرْوانِی و پیروان هاشمی شَیْصَبانِی پدید می‌آیند.

از عَمّار ابن یاسر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه ‎هایی‎ اند ... فریادگری از دیوار [مسجد](۴) دمشق بانگ می‎زند: وای بر زمینیان از بدی‎ ای که بی‌گمان، نزدیک شده است، و غرب مسجد آن‎جا فروبرده می‎شود، به گونه‎ای که دیوارش(۵) فروبریزد، و سه تن در شام پدیدار می‎شوند که همۀ آنان خاستار پادشاهی‌اند: مردی ابقع، مردی اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان... .(۶)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

بنا بر آن‎چه از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود، زمین ‎لرزه‎ای سخت در سوریه در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه ‎السّلام) روی می‎دهد که نشانه ‎ای بزرگ برای مؤمنان است، و در آن، بیش از سد هزار تن کشته می ‌شوند، و با آن، دو بخش حَرَسْتا و جابِیَه فروبرده می‏شوند و بخشی از دیوار مسجد اَمَوی فرو می‌ریزد.

اَرْطَاَه گفته است:

هر گاه آبادی‏ ای از آبادی های دمشق فروبرده شود و بخشی از غرب مسجد آن‌جا فروریزد، در آن هنگام، ترکها و رومیان گرد می‌آیند و همگی می‎جنگند، و سه پرچم در شام برافراشته می‎شوند... .(۷)

نیز اَرْطَاَه گفته است:

هر گاه ترکها و رومیان گرد آیند و آبادی‌ای در دمشق فروبرده شود و بخشی از غرب مسجد آن‎جا فروریزد، سه پرچم در شام برافراشته می‎شوند: ابقع، اصهب و سفیانی... .(۸)

چنین می‎نماید که این دو حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله) باشند، اگرچه اَرْطَاَه ابن مُنْذِر تابعی آن‌ دو را به وی نسبت نداده است.

ابو رُومان روایت کرده است که علی[(علیه‌السّلام)] فرمود:

هر گاه دارندگان پرچمهای سیاه ناسازگاری کنند، آبادی‎ای از آبادیهای اِرَم فروبرده می‌شود، و گوشۀ غربی مسجدش فرومی‌ریزد، سپس در شام سه پرچم پدیدار می‎شوند: اصهب، ابقع و سفیانی... .(۹)

مقصود از «دارندگان پرچمهای سیاه» در این روایت، سیاه‌نشانان نخستین یا بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند، و «اِرَم» همان شهر دمشق است، و آبادی‎ای از آبادیهای ارم که فروبرده می‌شود، شهر حَرَسْتا می‎باشد، و ضمیر در سخن امام علی(علیه‎السّلام): «بر آنان» به دارندگان پرچمهای سیاه، اصهب و ابقع برمی‌گردد.

جابر ابن یزید جُعْفِی روایت کرده است که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی نجنبان تا نشانه‎ هایی را که برای تو یاد می‌کنم، ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی‎بینم تو به آن برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می‎زند، و صدای گشایش از سوی دمشق به شما می‎رسد، و آبادی‎ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده می‎شود، فروبرده می‎شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرومی‌ریزد... .(۱۰)

نیز جابر جعفی روایت کرده است که ابو جعفر [محمّد باقر](علیه‎السّلام) می‌فرمود:

به زمین بچسب [و](۱۱) هرگز دست و پایت را نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می‌زند، و فروبرده‌شدن آبادی‌ای از آبادی هایش و فروریختن بخشی از مسجدش را... .(۱۲)

 

چیره‌شدن سفیانی بر منبر مسجد دمشق و نشستنش بر آن

عُمَر ابن اُذَیْنَه روایت کرده است که ابو عبدالله [الصادق](علیه‌السّلام) فرمود:

پدرم [باقر](علیه‌السّلام) فرمود که امیر مؤمنان [علی](علیه‎السّلام) فرمود: پسر زن خُرَندۀ جگرها از درۀ خشک بیرون می‌آید، و او مردی میانه‎اندام، هراس‌انگیزچهره، درشت‎ سر و در چهره‎اش نشانۀ آبله‎ای است، هر گاه ببینی‌اش گمان می‌کنی که یک‌چشم است، نامش عثمان و پدرش عَنْبَسَه می‌باشد، و وی از فرزندان ابو سفیان است، تا آن‎که به سرزمینی پایدار و آرام و دارای آبی روان می‌آید، پس، بر منبرش چیره می‌شود.(۱۳)

مراد از «پسر زن خُرَندۀ جگرها»، سفیانی شامی است که از تبار هند دختر عُتْبَه و همسر ابو سفیان است که در اُحُد مکّیّان را بر کارزار با مسلمانان برانگیخت و در پایان جنگ شکم حمزه عموی پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را شکافت و جگرش را درآورد و جوید، پس، نتوانست آن را بخُرَد و انداخت، و مقصود از «سرزمینی پایدار و آرام و دارای آبی روان» در این‎جا، شهر دمشق است.

از محمّد ابن جعفر [باقر(علیه‌السّلام)] روایت شده است که علی ابن ابی طالب[(علیه‌السّلام)] فرمود:

مردی از فرزندان حسین که نامش نام پیامبر شماست، برمی‌شورد که با شورش او زیندگان آسمان و زمین شادمان می‌شوند. پس، مردی به وی گفت: سفیانی نامش چیست؟ فرمود: او از فرزندان خالد ابن یزید ابن ابی سفیان است ... از شام از دره‎ای از سرزمین دمشق که به آن درۀ خشک گفته می‌شود، بیرون می‌آید ... به دمشق می‎آید و بر منبرش می‌نشیند... .(۱۴)

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‎السّلام)، در بیان چگونگیها و کارهای سفیانی، فرمود:

... پس، در روز جمعه‎ای بیرون می‌آید و از منبر دمشق بالا می‎رود، و آن نخستین منبری است که بالایش می‎رود، پس سخنرانی می‎کند و به آنان فرمان جهاد می‎دهد، و با ایشان هم‌پیمان می‌شود بر آن‎که با وی در کاری ناسازگاری نمی‌کنند، چه خُشِشان بیاید از آن یا نپسندَندَش... .(۱۵)

ابن مُنادِی گفت: ابو سلیمان عبدالله ابن جَرِیر جُوالِقِی خبر داد من را از مردی اهل کتاب(۱۶) که وی آگاه کرد او را که دانیال پیامبر(علیه‌السّلام) در کتابش یاد کرده است:

... پس، سفیانی میان همراهانش در حال سخنرانی بر منبر دمشق برمی‎خیزد و می‎گوید: ای زیندگان این شهر، ای دمشقیها، شما گوشت و خون من می‌باشید، و من دشمن دشمنتان و دوست دوستتانم، و آنان را آرزومند و امیدوارشان می‌کند که وی چیزی را بر زیان آنان ویژۀ خُد نمی‌کند... .( ۱۷)

بر کسی که اخبار آشوبها و نبردهای پُرکشتار در آخرالزّمان را پیگیری می‌کند، پوشیده نمی ‌ماند، سخنانی که ابن منادی با سند هایش از کتاب دانیال آورده است، به‌راستی از احادیث اسلامی، به ‌ویژه سخن رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، می‌باشند، ولی با برخی نادرستها آمیخته گردیده و به کسی جز گوینده‎ اش نسبت داده شده‎اند، و بی‎گمان، در این‎جا آن‎چه از آنها درست و سازگار با دیگر خبرهاست را آورده ‎ایم.

کعب گفته است:

... پسر زن خُرَندۀ جگرها بر منبر دمشق می‎نشیند، و بربرها به میانۀ شام می‌آیند، پس، آن، نشانۀ شورش مهدی است.(۱۸)

مقصود از «بربرها» در این حدیث، گروهی از شورشیان آفریقایی‌اند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) از لیبی و پیرامونش به مصر و فلسطین و اردن و سوریه می‌آیند، و «میانۀ شام» همان شهر دمشق است.

 

کشته‎ شدن عَوْف سُلَمِی در مسجد دمشق

حَذْلَم ابن بَشِیر روایت کرده و گفته است: به علی ابن‏ حسین(علیهماالسّلام) گفتم: ویژگی شورش مهدی را برای من گزارش کن و راهنماییها و نشانه‎ های آن را به من بشناسان، فرمود:

پیش از شورش او، شورش مردی که به وی عَوْف سُلَمِی گفته می‌شود، در سرزمین جزیره می‎باشد، و پناهگاهش تکریت و کشته‎شدنش در مسجد دمشق است، سپس شورش شُعَیْب ابن صالح از سَمَرْقَنْد خاهد بود، سپس سفیانی نفرین‎شده از درۀ خشک برمی‎شورد، و او از فرزندان عُتْبَه پسر ابو سفیان است. پس، هر گاه سفیانی آشکار شود، مهدی پنهان می‎شود، سپس، در پی آن، برمی‌شورد.(۱۹)

گمان می‎کنم، «عَوْف سُلَمِی» یادشده در روایت یکی از سران بازماندگان حزب بعث و گروه داعش است که پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎السّلام) بر کشور عراق چیره می‌شوند، و او کسی است که سپاهی را بسیج می‎کند و بر دمشق یورش می‌برد، پس، لشکریان سفیانی دستگیر و در مسجد دمشق نابودش می‌کنند.

 

بدکارگی سفیانی با زن در محراب مسجد دمشق و کشتنش بازدارندۀ از کار ناپسند را
 حُذَیْفَه روایت کرده است که رسول خدا(صلّی ‎الله ‎علیه [وآله]وسلّم) فرمود:

... زن در مسجد دمشق در جامه در نشستی(۲۰) گردانده می‌شود تا آن‎که نزد ران سفیانی می‌آید و بر آن می‌نشیند، در حالی که او در محراب نشسته است. پس، مردی از مسلمانان برمی‎خیزد و می‎گوید: وای بر شما، آیا کفر ورزیدید به خداوند پس از ایمانتان! این، روا نیست. پس، برمی‌خیزد و گردنش را در مسجد دمشق می‎زند، و هر کس که در آن کار پیرویش کند، می‌کشد. در آن هنگام، فریادگری از آسمان بانگ می‎زند: بی‎گمان، خداوند(عزّ و جلّ) از شما دوران بسیارزورگویان و منافقان و پیروانشان را پایان داده است، و بهترین گروه مردمان محمّد(صلّی‎ الله ‎علیه [وآله] و سلّم) را سرپرست شما کرده است، پس، به او در مکّه بپیوندید، و بی‌گمان، وی مهدی است... .(۲۱)

 

بانگ ‎زدن جبرائیل(علیه‎السّلام) از دیوار مسجد دمشق

ا⁦ز عَمّار ابن یاسر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه‎هایی‎اند ... فریادگری از دیوار [مسجد](۲۲) دمشق بانگ می‎زند: وای بر زمینیان از بدی‎ای که بی‌گمان، نزدیک شده است، و غرب مسجد آن‎جا فروبرده می‎شود، به گونه‎ای که دیوارش(۲۲) فروبریزد، و سه تن در شام پدیدار می‎شوند که همۀ آنان خاستار پادشاهی‌اند: مردی ابقع، مردی اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان... .(۲۴)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
 
بنا بر آن‎چه هویداست، سخن وی: «فریادگری بانگ می‎زند» اشاره می‎کند به فریاد جبرائیل(علیه‌السّلام) و یکی از سه صدایی که در رجب پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام) شنیده می‎شوند، و «بدی‎ای که بی‎گمان، نزدیک شده است» همان آشوب کر و کوری است که شرق زمین و غرب آن را فرامی‎گیرد.

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‌ السّلام) فرموده است:

... پس، فرشتگان در آسمان آشفته می‌شوند، و خداوند(عزّ و جلّ) به جبرائیل(علیه‎السّلام) فرمان می‌دهد، پس، بر دیوار مسجد دمشق بانگ می‌زند: آگاه باشید که بی‌گمان، برای شما یاری آمده است ای گروه مردمان محمّد (مسلمانان)، بی‌گمان، برای شما یاری آمده است ای گروه مردمان محمّد، بی‎گمان، برای شما گشایش آمده است، و او مهدی(علیه‌السّلام) است که از مکّه بیرون می‎آید، پس، وی را پاسخ دهید... .(۲۵)

بنا بر آن‎چه هویداست، این بانگ در ماه محرّمی که امام مهدی(علیه‎ السّلام) در آن برمی‌خیزد، پس از پدیدآمدن کارهای زشت و کردارهای دردناک از سوی سفیانی و پیروانش، شنیده می‎شود.

جابر ابن یزید جُعْفِی روایت کرده است که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی‎بینم تو به آن برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می‎زند، و بانگ پیروزی از سوی دمشق به شما می‎رسد، و آبادی ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده می‎شود، فروبرده می‎شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرومی‌ریزد... .(۲۶)

نیز جابر جعفی روایت کرده است که ابو جعفر [محمّد باقر](علیه‎السّلام) می‌فرمود:

به زمین بچسب [و](۲۷) هرگز دست و پایت را نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می‌زند، و فروبرده‌شدن آبادی‌ای از آبادیهایش و فروریختن بخشی از مسجد آن‌جا را... .(۲۸)

 

فرودآمدن عیسی(علیه‎ السّلام) از آسمان نزد منارۀ سفید مسجد دمشق

بنا بر برخی روایات اسلامی، عیسی مسیح(علیه‎السّلام) از آسمان نزدیک منارۀ سفید مسجد دمشق فرود می‌آید.

نَوّاس ابن سَمْعان گفته است: رسول خدا(صلّی ‎الله‎ علیه [وآله]و سلّم) دجّال را یاد کرد ... گفت:

... پس، هنگامی که او آن گونه است، ناگهان خداوند مسیح ابن مریم را برمی‌انگیزد، پس، نزد منارۀ سفید در شرق دمشق فرود می‎آید... .(۲۹)


-------------------------------------------------------------------
۱. بهره‌گرفته‌شده از برخی منابع.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فیقتلهم» ثبت شده است که به «فیقاتلهم» اصلاح و ترجمه شد.  
۳. الفتن، ص ۱۸۱، الجزء الرابع، ح ۷۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است که آن را از حدیثی دیگر گرفته‎ایم که در عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲ آمده است.
۵. در همۀ نسخه‎های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «حائطها» (دیوار دمشق) یافت می‎شود که به «حائطه» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الفتن، ص ۵-۱۴۴، الجزء الثالث، ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. الفتن، ص ۱۹۵، الجزء الرابع، ح ۷۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الفتن، ص ۸-۱۹۷، الجزء الرابع، ح ۸۰۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۹، ب ۱۴، ح ۶۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. میان دو کروشه از افزوده‌های ما است.
۱۲. التفسیر، عیّاشی، ج ۱، ص ۳-۱۶۲، ح ۲۲۲، سورة البقرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۳. کمال الدین، ص ۶۷۹، الجزء الثانی، ب‌ ۲۵، ح‌ ۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الفتن، ص ۴۷۳، الجزء العاشر، دنبالۀ ح ۱۴۸۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. عقد الدرر، ص ۸-۱۲۶، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. اهل کتاب پیروان یکی از دینهایی‎اند که برای پیامبران آنها کتابی آسمانی بود؛ مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان، و مراد از «مردی اهل کتاب» در این‌جا، انسانی یهودی یا مسیحی است.
۱۷. الملاحم، ص ۹-۷۶، ب ۶، ح ۲۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. الفتن، ص ۲۱۶، الجزء الرابع، ح ۸۶۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۹. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۴۳، ف ۷، ح ۴۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در نسخۀ چاپی السنن الواردة فی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «مجلس مجلس» (نشستی نشستی) یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در دیگر نسخه‎های چاپی این کتاب آمده است، به «مجلس» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. السنن الواردة فی الفتن، ص ۷۰-۲۶۹، الجزء الخامس، ب ۱۰۳، دنبالۀ ح ۵۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است که آن را از حدیثی دیگر گرفته‎ایم که در کتاب عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲ آمده است.
۲۳. در همۀ نسخه‎های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «حائطها» (دیوار دمشق) یافت می‎شود که به «حائطه» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۴. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۹، ب ۱۴، ح ۶۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۷. میان دو کروشه از افزوده‌های ما است.
۲۸. التفسیر، عیّاشی، ج ۱، ص ۳-۱۶۲، ح ۲۲۲، سورة البقرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۹. صحیح مسلم، ج ۴، ص ۳-۲۲۵۱، کتاب الفتن و أشراط الساعة، ب ذکر الدجّال، ح ۲۹۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۳۹
خادم گمنام

در روایات اسلامی از درگیری و آشوب میان مسلمانان و یهودیان در سرزمین فلسطین تعبیر به «فتنۀ فلسطین» شده است، و جنبش فلسطینیان راه به جایی نمی‌برد، و هنگامی که شورشیان آفریقایی به فلسطین رسیدند، گروه بسیاری از فلسطینیان به آنان می‌پیوندند، و سرانجام، به سفیانی که در سوریه برمی‌شورد و دشمن امام مهدی(علیه‌السّلام) است، می‌گرایند، و سفیانی نیز پس از فرار از دمشق، در میان آنان در بیتالمقدس شرقی پناه می‌گیرد، و فتح بیتالمقدس تنها به دست پیروان مشرقی امام مهدی(علیه‌السّلام) از اهالی سینکیانگ چین و مُلتان پاکستان گرفته تا خراسان و سیستان و برخی شهرهای ایران، بهویژه قم، خاهد بود.

 📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

🏻روش ما در نوشتن واژهها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.

کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۵۴
خادم گمنام

آزادی فلسطین و قدس شریف نه به دست شورشیان آفریقایی که از مصر می آیند و نه به دست سفیانی و نه به دست خُد فلسطینیان خاهد بود. این که در روایت آمده است سفیانی بر پنج منطقۀ شام چیره می شود، از جمله فلسطین، مراد همان بیت المقدس شرقی و مناطقی از فلسطین است که اکنون در دست فلسطینیان است و فلسطینیها در آن زمان با سفیانی بیعت می کنند و به او می‌پیوندند. 

آزادی فلسطین و گشودن اسرائیل، به ویژه بیت المقدس، از چنگال نیروهای سفیانی ناصبی و نیز یهودیان اسرائیلی تنها به دست یاران مشرقی امام مهدی(علیه‌السّلام) و چند ماه پس از ظهور خاهد بود!

در سالهای آینده دو گفتار با مستندات قرآنی و روایی با عنوان «فلسطین در آخرالزّمان» و «اسرائیل و بیت المقدس در آخرالزّمان» ارائه خاهیم داد که حاوی اسرار و نکات فراوانی‌اند.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۲۴
خادم گمنام

گرفتاری پادشاه سوریه

دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۲۵ ب.ظ

اگر یادتان باشد چند روز پیش در گفتار «آثار و پیامدهای ماه‌گرفتگی در صورت فلکی سرطان» آورده بودیم: «به پادشاه شام (سوریه) گرفتاری‌ای سخت می‌رسد»!

برای بیشتر روشن‌شدن مطلب فوق به گزارش زیر توجّه کنید:

تلاش آمریکا برای ایجاد فتنه اقتصادی و معیشتی در سوریه 

امیر علی‌حیدر امیری -تحلیلگر مسائل سیاسی غرب آسیا- امروز در جمع خبرنگاران، با اشاره به این‌که فتنه‌ جدیدی که در سوریه در حال شکل‌گیری است، اظهار کرد: متاسفانه این‌بار جنس فتنه سوریه از نوع اقتصادی و معیشتی است و موج جدید تظاهرات بعد از لبنان، عراق و ایران، در سوریه در حال شکل‌گیری و رشد است.
 
وی با اشاره به پروژه بی‌دولت‌سازی در سوریه، ادامه داد: آمریکا به‌دنبال برپایی تظاهرات گرسنگان، نافرمانی مدنی، ترور بشار اسد و جایگزینی وی با یکی‌از افسران علویِ مورد وثوق روسیه، دول خائن عربی خلیج‌فارس و به نوعی اسرائیل غاصب است (نامه نیوز)
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۸ ، ۲۰:۲۵
خادم گمنام

پادشاهی بنی اُمیّه هزار ماه

يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۲۷ ق.ظ

از احادیث اسلامی بهره گرفته می شود که برای بنی اُمیّه با دو شاخه شان -بنی سفیان و بنی مروان- دو دولت خاهد بود:

دولت نخستین همان است که پس از زمامداری چهار خلیفۀ مسلمانان، در سال 41 هـ.ق با دست معاویه پسر ابو سفیان بنیادگذاری شد و در سال 132 هـ.ق با کشته شدن مروان حمار با دست عبّاسیان پایان یافت، و دولت دوم آن است که در آخر الزّمان برپا می شود، و در این دولت واپسین، بنی مروان با رهبری اصهب مروانی چند ماهی جزیره و عراق را فرمانروایی می کنند، و بنی سفیان با رهبری عثمان سفیانی نه ماهی بیشتر سرزمینهای شام را فرمانروایی می کنند، و از برخی آیات قرآنی و روایات اسلامی هویدا می شود که زمان پادشاهی بنی اُمیّه همه اش هزار ماه از ماههای قمری خاهد بود، 991 ماه از آنها زمان دولت نخستینشان است که بی گمان، پیش از بنی عبّاس سپری شده است، و نه ماه از آنها زمان دولت دومشان در آخر الزّمان خاهد بود و در روزگار فرمانروایی سفیانی، واپسین پادشاهانشان، می گذرد!

در این جا دو روایت را یاد می کنیم که به زمان فرمانروایی بنی اُمیّه سربسته یا جدا جدا اشاره می کنند.روایتی که زمان فرمانروایی بنی اُمیّه همه اش را سربسته روشن می کند، این است:

از ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) روایت شده است که فرمود: رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در خابش دید که پس از وی، بنی اُمیّه از منبرش بالا می‌روند و مردم را از راه به گمراهی (جاهلیّت) برمی گردانند، پس، صبح کرد، در حالی که اندوهناک و ناشادمان بود. فرمود:

جبرائیل(علیه السّلام) بر وی فرود آمد و گفت: ای رسول خدا، چه شده است که من تو را اندوهناک و ناشادمان می بینم؟! فرمود: ای جبرائیل، بی گمان، من در این شب بنی اُمیّه را دیدم که پس از من از منبرم بالا می روند و مردم را از راه به گمراهی برمی گردانند! گفت: سوگند به آن که تو را به راستی پیامبر برانگیخت، این نیست چیزی که که بر آن آگاه شدی. پس سوی آسمان بالا رفت و درنگ نکرد که فرود آمد بر وی با آیه هایی از قرآن که با آن همدم باشد ... بر وی فرود آورد: «بی گمان، ما آن را فرود آوردیم در شب قدر* و چه چیز آگاهت کند که شب قدر چیست* شب قدر از هزار ماه بهتر است*»(1). خداوند(عزّ و جلّ) شب قدر را برای پیامبرش(صلّی الله علیه و آله) بهتر از هزار ماه پادشاهی بنی اُمیّه گردانید(2).

این داستان در کتابهای سنّیان چنین آمده است: 

قاسم حُدّانی پسر فضل از یوسف راسِبی پسر مازِن روایت کرده است ... حسن[(علیهما السّلام)](3) فرمود: ... بی گمان، رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) بنی اُمیّه را دید که مردی پس از مردی بر منبرش سخنرانی می کنند، پس، آن رویداد او را ناشادمان کرد ... فرود آمد: «بی گمان، ما آن را در شب قدر فرود آوردیم* و چه چیزی آگاهت کند که شب قدر چیست* شب قدر بهتر از هزار ماه است*»(4) که بنی اُمیّه پادشاهی اش می کنند. [قاسم گفت:](5) پس، آن (زمامداری بنی اُمیّه) را شمردیم، نه افزون و نه کم می شود(6).

این روایت برای ما زمان فرمانروایی بنی اُمیّه را جدا جدا روشن می کند: حدیث گفت ما را ولید پسر مسلم و گفت:

خانده ام از کعب که گفت: بنی عبّاس هزار جز نه ماهی پادشاهی می کنند، وای بر آنان پس از آن، و پس از وای، وای ای(7).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه کعب الأحبار تابعی أن را به وی نسبت نداده است.

با نگاه به روایاتی که در بارۀ این که زمان پادشاهی بنی اُمیّه هزار ماه می باشد، آمده اند و با نگاه به آن که زمان فرمانروایی بنی عبّاس در روزگار دولت نخستینشان 524 سال بود، و روایتی آمده است که ایشان در روزگار دولت دومینشان در آخر الزّمان 40 سال فرمانروایی می کنند(8)، می یابیم که بی گمان، در این روایت پنهانکاری و عیب پوشانی ای از سوی راویان و رونوشت نویسانش روی داده است، و درست آن است که روایت این گونه باشد:

حدیث گفت ما را ولید پسر مسلم و گفت:

خانده ام از کعب که گفت: بنی اُمیّه هزار جز نه ماهی پادشاهی می کنند، وای بر آنان پس از آن، و پس از وای، وای ای(9).

بنا بر آن چه در کتابهای تاریخ یاد شده است، بنی اُمیّه هنگامی که امام حسن پسر امام علی(علیهما السّلام) با معاویه در سال 41 هجری صلح کرد، در فرمانروایی خُدگردان شدند، و پایان پادشاهیشان سال 132 پس از هجرت با دستان ابو مسلم کوفی پایه گذار دولت عبّاسی بود، و همۀ آنها 91 سال و چند ماه بود، و هر گاه از این زمان 8 سال و چند ماه از رهبری عبدالله پسر زُبَیر در مکّه و مدینه و دیگر سرزمینهای اسلامی انداخته شود، نزدیک 83 سال می ماند، پس زمان پادشاهیشان 991 ماه بود، و اگر در آخر الزّمان نه ماه پادشاهی کنند، دوران رهبری آنان میان مسلمانان به هزار ماه می رسد!

پس، از آن چه یاد کردیم و از احادیث اسلامی بهره می گیریم که مراد از سخنش: «وای بر آنان پس از آن» همان وای بر بنی اُمیّه پس از پادشاهی 991 ماهه شان است، از بنی عبّاس، و مقصود از گفتارش: «پس از وای، وای ای» همان وایی دیگر بر بنی اُمیّه پس از پادشاهی نه ماهه شان در آخر الزّمان است، از امام مهدی(علیه السّلام) و همراهانش. 

بی گمان، در روایات اسلامی آمده است که بنی اُمیّه با رهبری عثمان سفیانی نه ماه در آخر الزّمان به فرمانروایی می رسند، از آنهاست این روایت:

از عیسی پسر اَعْیِن روایت شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:

سفیانی از شدنیهاست، و شورش وی در رجب است، و از آغاز شورش وی تا پایانش پانزده ما می باشد، شش ماهی که در آنها کارزار می کند، پس هر گاه بر شهرهای پنج گانه چیره شد، نه ماهی پادشاهی می کند، و نمی افزاید(10) بر آنها روزی(11).

مراد از «شهرهای پنج گانه» در این حدیث، دِمَشْق و حِمْص و فِلَسْطین و اُرْدُن و قِنِّسْرین می باشند.
---------------------------------------------------------------------

1. قرآن کریم، سورۀ قدر، آیۀ 3-1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. فروع الکافی، ج 4، ص 60-159، کتاب الصیام، ب 69، ح 10 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
4. قرآن کریم، سورۀ قدر، آیۀ 3-1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
6. المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 380، کتاب معرفة الصحابة، ح 4857 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 7-426، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8776.
7. الفتن، ص 142، الجزء 3، ح 583 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
8. بنگرید: حدیث اَرْطَاَه در الفتن، ص 143، الجزء 3، ح 590.
9. الفتن، ص 142، الجزء 3، ح 583، با حذف و تصرّف در روایت (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
10. در همۀ نسخه های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «لم یزد» -نیفزوده است- یافت می شود که به «لایزید» اصلاح و ترجمه گردید. 
11. الغیبة، نعمانی، ص 310، ب 18، ح 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۸ ، ۱۱:۲۷
خادم گمنام

خبر نخست غیبی: نابودی پایتختهای کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس در آیندۀ نزدیک!

برخی از ما می پرسند که چگونه است بر سر مردم مسلمان یمن و فلسطین آن همه بمب و موشک کشورهای غربی یا عربی ریخته می شود و این دو ملّت در فقر و بیچارگی و محاصره اند و ذرّه ای به غیرت دولتهای شیطانی و بی غیرت عرب برنمی خُرَد تا به آمریکا و اروپا و عربستان اعتراض کنند و همچنان به عیش و نوش در کاخهایشان مشغول باشند. پس، عدالت خدا کجاست؟! 

پاسخ به این سؤال بخشی تجربی و عقلی و بخشی دیگر شهودی و غیبی است که البتّه خالی از تجربۀ امّتهای پیشین نیز نیست. 

در بخش تجربی و عقلی نخست باید بگوییم که بلاهایی که بر سر برخی امّتها چون یمنیها و فلسطینیان می آیند، تا حدّی نتیجه کارهای ناشایست و اعتقادات فاسد و رفتارهای فتنه گرانۀ خُد این امّتها نیز هست که بحث در این باره مفصّل می باشد، ولی در هر حال، نظام این عالم به گونه ای است که خداوند برای امتحان بشر به قدرتمندان فرصت و مهلت برای تاخت و تاز و ستمگری و خونریزی می دهد و زمانش که برسد ظالم را از میان برمی دارد، به ویژه آن هم در روزگار ما که دوران آخر الزّمان و پر از آزمایشها و فرصتها و مهلتها و هنگام پایان یافتن ستمگریهاست. 

در بخش دوم که خبر غیبی و شهودی و نیز تجربۀ امّتهای ستمگر و یا ساکت در برابر ظالم و ناکمک کار به مظلوم است، آن می باشد، بر پایۀ اسناد قرآنی و روایی و غیره در سالهایی نزدیک که ان شاء الله به عدد انگشتان دست نمی رسند، شاهد پیروزی مظلومان پرهیزکار، نه هر یمنی و نه هر فلسطینی مظلوم ولی ناپرهیزکار، بر غربیان و عربهای قدرتمند و ظالم خاهیم بود، و مهمتر از همه آن که خاستم برای نخستین بار به آگاهی شما برسانم همه یا بیشتر پایتختها و شهرهای بزگ کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس، چون کویت، بحرین، قطر، امارات متّحدۀ عربی و عُمان، به زودی در پیِ هفت جنگ بزرگ یا بیشتر، توفانهای دریایی و سیل آب و باد شدید و زلزله نابود خاهند شد و اثری از این عربهای کاخ نشین مست که روزگاری اجدادشان شترچرانی می کردند و چلپاسه می خُردند و سرزمینهایشان زیر سلطۀ ایرانیان بود، و اکنون نه خدای را بنده اند و نه بیشترشان برای ایران ارزش چندانی قائلند، بر جای نخاهد ماند، و اگر فرصتی دست داد اسناد و مدارک اشاره شده را در گفتاری مستقل یا لا به لای گفتارهایمان ارائه می دهم! 

خبر دوم غیبی از سروش غیبی است که در بارۀ روی کرد آمریکا به ایران در شرایط کنونی فرمود: «تشرّفت الحیّة علیهم» ... مار از جای بلند بر آنان نگریست!  ... مار نماد دشمنی گزنده و زیان رسان است، و از بلندی نگریستن آن حاکی از نیرومندی و قصد قدرت نمایی است .... خداوند شرّشان را به خُدشان برگرداند و نیکان را از گزندشان محفوظ بدارد.

خبر سوم غیبی آغاز آشکارشدن دشمنی رومیان با ایرانیان از فرانسه و نیز پیروزی پادشاه یمن بر مخالفانش با کمک جنگ افزارهای فرانسوی: در بارۀ آسیب فرانسه به ایران در مقالۀ «نقش فرانسه و همپیمانان غربی اش در سرنوشت انقلاب ایران» پیشگویی نوستراداموس را نگاه کنید، و در بارۀ یمن خبر ارطأه ر را بخانید و سپس خبر بعدی را ببینید:

باران، گرسنگی و جنگ در ایران بازنمی ایستند.
ایمانی بزرگ پادشاه را به زانو درمی آورد.
آن کارهایی که در فرانسه آغاز شده بودند، در همان جا پایان می یابند.
نشانه ای رازآلود برای کسی که در تنگناست
(نوشتارهای نسترآداموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری 1، رباعی 70، ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).

نوشته سید سلیمان مدنی تنکابنی کانال تلگرامی آخرالزمان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۸ ، ۱۵:۰۹
خادم گمنام

عبداللّه های سه گانه در آخر الزّمان (بخش 7)

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۲۳ ب.ظ

عبدالله سفیانی یکی از پرچمداران سه گانه در شام

از کعب روایت شده است که گفت:

سوی فرات،در کنار شام یا کمی پس از آن، جایگاه گردآمدنی بزرگ خاهد بود؛ پس، بر سر داراییها کارزار می کنند، و از هر نه تن هفت تن کشته می شوند، و آن، پس از صدای سخت فروافتادن چیزی سنگین و سست شونده در ماه رمضان، و پس از جداشدن سه پرچمی است که هر کدام از آنان پادشاهی را برای خُدش می خاهد، و در ایشان مردی می باشد که نامش عبدالله است(1).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه کعب الأحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «جایگاه گردآمدنی بزرگ خاهد بود؛ پس، بر سر داراییها کارزار می کنند»، گردآمدن سپاهیانی فراوان در قرقیسیا و کارزارشان بر سر گنجی از تلاست که فرات نمایانش می کند. 

مقصود از «صدای سخت فروافتادن چیزی سنگین»(2) در این جا، صدایی سخت است که در پی فروافتادن شهابی بزرگ از آسمان در مشرق زمین شنیده می شود، هنگام برآمدن خُرشید در مکّه، در صبح روز جمعه نیمۀ ماه رمضان سالی که امام مهدی(علیه السّلام) در آن به پا می خیزد.

از برخی خبرها بهره گرفته می شود که «سست شونده» در این جا وصف برای موصوفی مُقَدَّر است که «زمین» باشد، و مراد از آن، شهر حَرَسْتا پیرامون دمشق و آبادی جابِیَه در دوردستهای آن است که در ماه رمضان سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) فروبرده می شوند، یا آن در این جا وصف برای موصوفی مُقَدَّر است که «آسمان» باشد، و مقصود از آن، شهابی بزرگ است که از آسمان فرومی افتد، چنان که در سخن خداوند متعالی آمده است: «و آسمان بشکافد، پس، آسمان در آن روز سست شونده است»(3)، و خداوند داناتر است.

مقصود از «سه پرچمی» در این روایت، پرچم اصهب مروانی از جزیره و عراق، پرچم ابقع فِهْری از مصر و پرچم عثمان سفیانی از سوریه است، و «عبدالله» همان عثمان سُفْیانِی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخر الزّمان است.
----------------------------------------- 

1. الفتن، ص 4-233، جزء 5، ح 923 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. بهره گرفته شده از: برخی فرهنگهای واژگان عربی.
3. قرآن کریم، سورۀ حاقّه، آیۀ 16 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور 
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۲۳
خادم گمنام

حکومت بنی مروان درآخرالزمان

شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷ ق.ظ

یکی از اقوام تاثیرگذار در تاریخ که انحراف آنها بسیار بود و در مقابل شیعه ایستاده بودند مروانیان می باشند که در زیارت عاشورا بر آنها لعن وارد شده است.

لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّهَ قَاطِبَه

هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ وَ الْعَذَاب‏

اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَهَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه

جواب این سوالات چیست؟

حال نقش بنی مروان در آخرالزمان چگونه است ؟
چگونه حکومتی خواهند داشت؟

اشخاص تاثیرگذار در بین آنها خواهد بود؟

آیا قدرتی خواهند داشت؟

دشمنان وهمدستان آنها چه کسانی هستند؟

 

صحیفه الرضا علیه السلام عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام کَأَنِّی بِالْقُصُورِ وَ قَدْ شُیِّدَتْ حَوْلَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ کَأَنِّی بِالْأَسْوَاقِ قَدْ حُفَّتْ حَوْلَ قَبْرِهِ فَلَا تَذْهَبُ الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّى یُسَارَ إِلَیْهِ مِنَ الْآفَاقِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ انْقِطَاعِ مُلْکِ بَنِی مَرْوَانَ.

 

بحار الأنوار (ط – بیروت) ج‏۹۸ ص ۱۱۴

 

مرحوم مجلسی دربحار روایتی را از امام رضا علیهم السلام که آن حضرت از پدرانشان و از حضرت سجاد علیه السلام نقل می فرمایند:

گویا که من قصرهایی را که بلند می باشد را می بینم که اطراف قبر امام حسین علیه السلام بنا شده است و بازارها اطراف قبر او را احاطه کرده است و شب و روز می گذرد که از آفاق به سوی قبر او می آیند و این در زمان از بین رفتن حکومت بنی مروان است.

 

در این روایت حضرت از واقعه ای پیشگویی می کند که در آخرالزمان اتفاق می افتد زیرا ساختمانهای بلند و آپارتمانها درزمانهای گذشته اطراف حرم امام حسین علیه السلام نبوده و تایید آن به نظر نمی رسد ولی اینکه به سوی زیارت قبر حسین علیه السلام می آیند شاید تایید باشد ولی بازهم باید گفت که زیدیه ، اسماعیلیه ، کیسانیه و… همه ارادتمند امام حسین علیه السلامند و تنها حضور در کربلا وزیارت قبر حسین علیه السلام دلیلی بر خوب بودن افراد نیست مگر کسی که امامیه و دوازه امامی باشد ولی در این این روایت شریف بیشتر اشاره به از بین رفتن حکومت بنی مروان دارد که بعد از آن زیارت رونق می گیرد و این خود نشانه ای واضح برای شیعه می باشد.

حال آیا می توان بنی مروان را حکومت صدام و بعثی های عراق عنوان کرد؟ چرا که بعد از نابودی صدام و بعث در عراق این رونق در زیارت کربلا و ساختمانهای بزرگ وهتلهای بلند در اطراف این مرقد نورانی ساخته شده و بازارها و زفت وآمد به این مکان شریف زیاد شد، طوری که هرساله میلیونها زائر از سراسر زمین به زیارت ایشان می روند.

 از ویژگی های بارز بنی مروان طبق روایات تراشیدن ریش وگذاشتن سبیل بوده است که امیرالمومنین از این گروه هم خبر می دهد که :

 

….قَالَ لَهُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ فَمَا جُنْدُ بَنِی مَرْوَانَ قَالَتْ فَقَالَ لَهُ أَقْوَامٌ حَلَقُوا اللِّحَى وَ فَتَلُوا الشَّوَارِب‏ ….

الکافی (ط – الإسلامیه) ج‏۱ ص ۳۴۶

 

در روایت حباله والبیه بیان شده که راوی به امیرالمومنین علیه السلام می گوید:

جند بنی مروان چه کسانی اند؟ حباله می گوید : حضرت فرمودند: آنها گروهی اند که ریشهای خود را می تراشند و شبیلهای خود را می گذارند…

از ویژگی های اصلی حکومت بعث همین خصلت می باشد که ریشهای خود را می تراشند و سبیل های خود را میگذارند وهمه در تصویر صدام ولشکریانش کاملا دیده اند واین را می رساند که آنها با اهل بیت علیهم السلام خوب نبوده و زیاد نمی گذارند زیارت ائمه رونق بگیرد.

اما این گروه هنوز نابود نابود نشده اندولی حکومت آنها منقطع شده است  و باقی مانده افراد آنها توسط سفیانی نابود خواهند شد که این افراد در شام ودمشق می باشند و در واقع همان امتداد حزب بعث در عراق هستند که ریش های خود را می زنند و سبیل می گذارند.

عن جابر ، عن أبی جعفر علیه السلام  قال : یقتل أربعه نفر بالشام کلهم ولد خلیفه ، رجل من بنی مروان ورجل من آل أبی سفیان .قال : فیظهر السفیانی على المروانیین فیقتلهم ، ثم یتبع بنی مروان ، فیقتلهم ، ثم یقبل على أهل المشرق وبنی العباس حتى یدخل الکوفه .

جابر از امام باقرعلیه السلام نقل می کند که فرمود:

چهار نفر درشام کشته می شوند که همه آنها فرزند خلیفه هستند ، مردی از بنی مروان ومردی از آل ابی سفیان ، پس سفیانی بر مروانیان غلبه کرده و انها را می کشد وبعد از ان نیز طرفداران آبنی مروان را می کشد و سپس رو به سوی اهل مشرق و بنی عباس می کند تا اینکه وارد کوفه می شود.

 

قال أبو جعفرعلیه السلام : ینازع السفیانی بدمشق أحد بنی مروان فیظهر على المروانی فیقتله ثم یقتل بنی مروان ثلاثه أشهر ثم یدخل على أهل المشرق حتى یدخل الکوفه .

 

امام باقرعلیه السلام فرمود:

 سفیانی با یکی از بنی مروان در دمشق منازعه کرده و درگیر می شود و بر مروانی غلبه می کند سپس بنی مروان را در مدت سه ماه می کشد سپس وارد اهل مشرق شده و وارد کوفه می شود.

 

الفتن لابن حماد ص ۱۷۱-۱۷۲

إحقاق الحق للتستری ج ۲۹ ص ۵۱۸

اینجاست که این روایت نورانی امام باقر علیه السلام برای شیعه معنایش واضح تر می شود که سفیانی برای شما برای مقابله وشکنجه با دشمنانتان کافیست

 

…کَفَى بِالسُّفْیَانِیِّ نَقِمَهً لَکُمْ مِنْ عَدُوِّکُم …

سفیانى براى شکنجه کردن دشمن شما براى شما کافى است

الغیبه( للنعمانی) ص: ۳۰۱ – بحار الأنوار (ط – بیروت) ج‏۵۲ص ۱۴۱

 

حال ببینیم چه کسانی از از بین رفتن مروانی نیرو می گیرند که آغازی برای ظهور حضرت خواهد بود و وظیفه شیعه عدم حمایت از هیچ کدام جز معصوم است .

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ:

 إِذَا صَعِدَ الْعَبَّاسِیُّ أَعْوَادَ مِنْبَرِ مَرْوَانَ أُدْرِجَ مُلْکُ بَنِی الْعَبَّاسِ وَ قَالَ علیه السلام قَالَ لِی أَبِی یَعْنِی الْبَاقِرَ علیه السلام: لَا بُدَّ لِنَارٍ مِنْ آذَرْبِیجَانَ لَا یَقُومُ لَهَا شَیْ‏ءٌ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَکُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ وَ أَلْبِدُوا مَا أَلْبَدْنَا فَإِذَا تَحَرَّکَ مُتَحَرِّکُنَا فَاسْعَوْا إِلَیْهِ وَ لَوْ حَبْواً وَ اللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ عَلَى کِتَابٍ جَدِیدٍ…

 

ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:

هنگامى که‏ عبّاسىّ از چوبهاى (پله‏هاى چوبین) منبر مروان بالا رود، حکومت بنی عبّاس ترقّى و رونق خواهد یافت و فرمود: پدرم- یعنى امام باقر علیه السّلام- به من فرمود: ناگزیر باید آتشى از آذربایجان برافروزد که چیزى در برابرش نتواند ایستاد، پس چون چنین شود در خانه‏هاى خود بمانید و تا زمانى که ما آرام هستیم شما نیز آرام باشید  وبه زمین بچسبید و چون حرکت‏کننده ما به فعّالیت پرداخت به سوى او بشتابید اگر چه بر سر زانوان، به خدا سوگند گوئى من هم اکنون بدو مى‏نگرم که در میان رکن و مقام از مردم بر کتابی جدید بیعت می گیرد.

الغیبه( للنعمانی) ص ۲۶۴ – بحار الأنوار (ط – بیروت) ج‏۵۲ ص ۱۳۵

 

سفیانی اصهب مروانی را در شام که کشت ، هدف بعدی او عراق می باشد.

امام باقر علیه السلام فرمودند:

…أَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ أَرْضُ الشَّامِ ثُمَّ یَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِکَ عَلَى ثَلَاثِ رَایَاتٍ رَایَهِ الْأَصْهَبِ وَ رَایَهِ الْأَبْقَعِ وَ رَایَهِ السُّفْیَانِیِّ فَیَلْتَقِی السُّفْیَانِیُّ بِالْأَبْقَعِ فَیَقْتَتِلُونَ فَیَقْتُلُهُ السُّفْیَانِیُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ یَقْتُلُ الْأَصْهَبَ ثُمَّ لَا یَکُونُ لَهُ هِمَّهٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق‏….

اولین زمینی که خراب می شود زمین شام است که در این موقع سه پرچم وحزب (اصلی) در آنجا اختلاف می کنند اصهب وابقع وسفیانی که سفیانی بعد از کشتدن ابقع و یارانش اصهب را می کشد و بعد از ان تنها همتش این است که به سوی عراق حرکت کند….

الغیبه( للنعمانی) ص ۲۸۰ – باب ۱۴

 

البته دربرخی روایات که اصهب را همان ابقع معرفی کرده است را می توان به همین معنا که هردو مروانی هستند تعبیر کرد که وقتی سفیانی این دو را می کشد یکی از ترفندهای بنی عباسیان این است که به مکه می روند و اموال فراوانی را بین مردم تقسیم می کنند ومی خواهند برای جذب نیرو خود را شبیه امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف کنند وشاید از زیدیه هم کمک بگیرند

 

بُرَیْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام  قَالَ یَا بُرَیْدُ اتَّقِ جَمْعَ الْأَصْهَبِ قُلْتُ وَ مَا الْأَصْهَبُ قَالَ الْأَبْقَعُ قُلْتُ وَ مَا الْأَبْقَعُ قَالَ الْأَبْرَصُ وَ اتَّقِ السُّفْیَانِیَّ وَ اتَّقِ الشَّرِیدَیْنِ مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ یَأْتِیَانِ مَکَّهَ یَقْسِمَانِ بِهَا الْأَمْوَالَ یَتَشَبَّهَانِ بِالْقَائِمِ علیه السلام وَ اتَّقِ الشُّذَّاذَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ قُلْتُ وَ یُرِیدُ بِالشُّذَّاذِ الزَّیْدِیَّهَ لِضَعْفِ مَقَالَتِهِمْ وَ أَمَّا کَوْنُهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ لِأَنَّهُمْ‏ مِنْ بَنِی فَاطِمَهَ.

 

از برید روایت شده که امام محمد باقر علیه السّلام به او فرمود: ا

ى برید! از پیوستن بجمعیت اصهب وابقع برحذر باش.  گفتم: اصهب کیست؟ فرمود: همان ابقع است. گفتم: اصهب کیست؟ فرمود: کسى است که پیسى دارد و از سفیانى پرهیز کن و از دو نفر آواره از اولاد فلان که بمکه مى‏آیند و اموال بمردم تقسیم مى‏کنند و خود را شبیه بقائم نشان می دهند نیز بپرهیز. همچنین از گروه کمی از آل محمد که سادات هستند هم دورى کن.

مقصود حضرت زیدیه هستند که عقیده ضعیفى دارند اما اینکه آنها از آل محمدند چون از فرزندان فاطمه می باشند.

بحار الأنوار (ط – بیروت) ج‏۵۲ ص ۲۷۰

 

نکاتی درباره آل مروان در آخرالزمان

  1. آل مروان مورد لعن وبرائت ائمه معصوم علیهم السلام واقع شده اند.
  2. آل مروان ابتدا حکومتی درعراق دارند که قبر حسین علیه السلام تحت سلطه آنهاست.
  3. حکومت بنی مروان که از بین برود کربلا رونق پیدا کرده و از همه جای دنیا به زیارت قبر شریف می آیند.(بنی عباس اول بسیاری از حکامشان مخالف زیارت بودند مانند متوکل)
  4. بعد از بنی مروان بنی عباس می آید که باعث رونق زیارت کربلا با بنا و ساخته های بلند وبازار ها می شود.
  5. همه بنی مروان از بین نمی روند بلکه گروهی از آنها در شام قدرت دارند.
  6. سفیانی دشمن مشترک بنی مروان وبنی عباس است
  7. شخصیتهای بزرگ بنی مروان مانند اصهب درشام ودمشق هستند.
  8. سفیانی سراغ یکی از طرفداران بنی مروان رفته او ویارانش را می کشد.
  9. سفیانی بعد از ان سراغ اصهب رفته واورا نیز می کشد.
  10. سفیانی بعد از کشتن مروانیان هدفش عراق است.
  11. بعد از کشته شدن مروانیانِ دمشق وشام، بنی عباس ضعیف می شود.
  12. بنی مروان و بنی عباس و زیدیه ازدشمنان سفیانی هستند که کاری از پیش نمی برند.
  13. لزوم خانه نشینی وعدم حمایت از هیچ گروهی تا خروج سفیانی وندای آسمانی درروایات تصریح شده است.
  14. سفیانی برای مبارزه با دشمنان شیعه کافی است و امام عصر علیه السلام خودشان با سفیانی مبارزه می کنند.
  15. بنی مروانیان یک ویژگی بارز دارند که سبیلها را می گذارند وریشها را می تراشند که این خلاف عمل سفیانی و مکاتب افراطی اهل تسنن است.
  16. اهل مشرق و بنی عباس باهم همدست هستند که سفیانی علیه ایشان حرکت می کند.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۷
خادم گمنام

یکی از عواملی که برای یاری امام  عصر عج الله فرجه الشریف نیاز است این است که شیعه تا می تواند خود را به مهلکه نیندازد وخود را به کشتن ندهد جان خود را حفظ کند تا به یاری مولای خود برسد و همینکه ظهوررا باید نزدیک بدانیم یعنی جان خود را حفظ کنیم تا حضرت را یاری کنیم رکن اصلی یاری رسانی به امام جان شیعه وشیعیان اند.حتی امام حسین علیه السلام برای حفظ جان خود از مدینه خارج شد وبرای حفظ جان از مکه خارج شد تااورانکشند.

درروایتی می بینید که امام صادق علیه السلام در حالی که قیام گروهی را تشریح می کند وحتی کشته های آنان را شهید می نامد ولی باز تاکید می کند جان خود ار باید حفظ کرد.

عنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی‏ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ.

الغیبه( للنعمانی)، النص، ص: ۲۷۴

همانا از امام باقر علیه السّلام  فرمودند:  انگارمی بینم گروهی را در شرق که خارج شده اند  وحق را می خواهند  ولی به آنها نمی دهند، دوباره حق را می خواهند و طلب می کنندولی به آنها نمی دهند وقتی می بینند اینچنین است  شمشیرهای خود را بر دوش می گذارند   پس به آنها آنچه را که خواسته بودند میدهند ولی  آنها قبول نمی کنند تا اینکه قیام می کنند وقیامشان را نگه داشته تا اینکه به  صاحب شما می دهند کشته هایشان شهید اند اما اگر من آن زمان را درک کنم جانم را نگه می داشتم برای صاحب این امر.

نکاتی که از این حدیث بدست می آید

۱-گروهی در آخرالزمان قبل از ظهور امام ازشرق خارج می شوند یا حرکتی می کنند

۲-این خروج قیام مسلحانه نیست  بلکه خارج شدن از خانه هایشان یا حرکتی مسالمت آمیز است چون بعد از آنکه به آنها حقی که خواستارند نمی دهند مسلح می شوند ولی باز هم در روایت نیامده که از اسلحه استفاده می کنند بلکه تنها آمادگی آنها بیان می شود

۳-حقی که این گروه می طلبند ولایت ائمه است ومبارزه با کسانی که ولایت ائمه رامنحرف کرده اند یعنی بنی عباس آخرالزمان

أَنَّ أَئِمَّهَ الْحَقِ‏ وَ أَتْبَاعَهُمْ هُمُ الَّذِینَ عَلَى دِینِ اللَّهِ وَ أَنَّ أَئِمَّهَ الْجَوْرِ لَمَعْزُولُونَ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ عَنِ الْحَقِ‏ فَقَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ الَّتِی یَعْمَلُونَهَا

الغیبه( للنعمانی)، النص، ص:۱۲۹

در این روایت به صراحت تاکید شده که  همانا حق ائمه اطهارند وکسانی که از آنها تبعیت کنند و امامان جور از دین خدا دورند وبر حق نیستند وآنها گمراه شده وگمراه کننده می باشند دقیقا بر حکومت وامامان بنی عباس آخرالزمان تطبیق می شود که این گروه اهل شرق حق را می خواهند یعنی توحید وولایت معصوم را می خواهند

۴-خروج آنها می تواند بر خراسانیکه  بر بنی عباس  می شورد باشد چرا که درروایتی آمده

… لَا بُدَّ لِبَنِی فُلَانٍ مِنْ أَنْ یَمْلِکُوا فَإِذَا مَلَکُوا ثُمَّ اخْتَلَفُوا تَفَرَّقَ مُلْکُهُمْ وَ تَشَتَّتَ أَمْرُهُمْ حَتَّى یَخْرُجَ عَلَیْهِمُ الْخُرَاسَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِق‏…

الغیبه( للنعمانی)، النص، ص: ۲۵۶

به ناچار بنی عباس حکومتی تشکیل می دهند وهنگامی که قدرتمند شده وحکومت می کنند اختلاف در آنها پیش می آید و تفرقه در حکومتشان می شود وامورآنها پراکنده خواهد شد تا اینکه بر آنها خراسانی از مشرق وسفیانی از مغرب خروج می کند

۵-خروج خراسانی وسفیانی در یک زمان است وبعد از خروج سفیانی امام مهدی عج ظهور مخفی کرده وارتباط با خواص ویارانش دارد لذا این حرکت با خود حضرت مهدی عج الله فرجه هماهنگ می باشد.

فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْیَانِیُّ اخْتَفَى‏ الْمَهْدِیُ‏ ثُمَّ یَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِک‏ 

الغیبه (للطوسی)/ کتاب الغیبه للحجه، النص، ص: ۴۴۵

۶-کشته های  آنها شهیدند چند دلیل می تواند داشته باشد 

الف:چون اینان بعد از خروج سفیانی حرکت کردند وبعد از خروج سفیانی اجازه حرکت داده شده است

ب: آنها به ظلم کشته شده اند نه اینکه آنها وارد مهلکه وجنگ شده باشند مثلا اینها آماده نبرد بودند ولی عملیاتی نکردند اما بنی عباس به ناحق ومخفیانه یا شبیخون مانند آنها را کشته است یا مثلا درزندانهای بنی عباس کشته شدند

ج:این حرکت برای نابود حکومتی که ولایت ائمه را منحرف کرده، بوده است وبعد از اذن امام معصوم هم بوده پس شهیدند.

۷-خروج آنها قیام نیست چون ادامه حدیث می گوید حتی یقوموا یعنی قیامشان با یقینی شدن ظهور امام عصر عج الله تعالی فرجه است

۸-با این همه اوضاع واحوال باز هم واجب نیست  انسان وارد حرکت آنها شود ومی تواند صبر کند تا ظهور امام زمان عج الله فرجه علنی وآشکار شود وبه یاری وی رود

۹- اینکه دوباردر روایت اشاره شده به اینکه حق را می خواهند ولی به آنها نمی دهند وبار دوم آماده نبرد مسلحانه می شود نشان است این دارد که در بار اول بنی عباس قدرتمند است ولی در بار دوم بنی عباس ضعیف شده وآنها قدرتمند تر شده اند

۱۰-اما چرا امام  کمک به آنها را واجب نکرده است در جواب می توان گفت:

الف: شاید به خاطر هم مسیری خراسانی وسفیانی باشد چرا که هردو یک هدف دارند واین خود انحراف ایجاد می کند یا شبه ایجاد می کند که سفیانی هم شاید حق باشد

ب:شاید نیازی به حرکت آنها نیست وخود سفیانی برای نابودی بنی عباس کافی است

ج:شاید در بین بنی عباس افرادی باشند که ساده گی داشته وفریب خورده اند واگر آنها بجنگند شاید انسانهای بی گناهی کشته شود

د:مهمترین عامل را شاید اهمیت قیام امام دانست واینکه کمک به آن قیام واجب است و با قیام حضرت تمام حکومتهای ظالم بر خواهد افتاد ونیازی به حرکت اینها نمی باشد

اما مهمترین نکته در باره این حدیث اهمیت حفظ جان برای یاری رساند به قیام حضرت است واگر نگاهی به نزدیک دانستن ظهور بکنیم متوجه خواهیم شد اگر هم گفته اند ظهور را نزدیک بدانیم یعنی چون ظهور نزدیک است وهر لحظه امکان دارد حضرت بیاید باید جان خودرا حفظ نموده ووارد مهلکه ها نشویم.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۳:۳۵
خادم گمنام