گران شدن نرخها در آخر الزّمان
گران شدن نرخهایی که مایۀ تنگی و دشواری و گرسنگی میشود، از نشانههای نزدیکشدن زمان قیام امام مهدی(علیهالسّلام) است.
بنا بر روایات اسلامی، شکنجههای خداوند که بر مردمان فرود میآیند، برآیند کارهای ناشایست آناناند، و دو گونه میباشند: شکنجههای بزرگ و یکباره، مانند پرتابکردن، فروبردن و زشتکردن؛ و شکنجههای کوچک و اندک اندک، مانند گرانی نرخها، گرسنگی و از راستی برگشتن پادشاهان.
مُفَضَّل پسر عُمَر گفت:از ابو عبدالله-صادق-(علیه السّلام) در بارۀ سخن خداوند(عزّ و جلّ): «و سوگند که بیگمان، آنان را پیش از شکنجۀ بزرگتر، از شکنجۀ نزدیکتر میچشانیم»(1) پرسیدم؟ فرمود:
نزدیکتر گرانی نرخ، و بزرگتر مهدی با شمشیر است(2).
شایان یادآوری است، ضمیر در سخن خدای متعالی: «و سوگند که بیگمان، آنان را ... میچشانیم» به «بیرون روندگان از دین» برمیگردد، و گمانی نیست در آنکه امام مهدی(علیهالسّلام) با شمشیرش برای مؤمنان مهربانی و خُشی، و برای بیرون روندگان از دین شکنجه و کیفر میباشد.
حَفْص پسر عُمَر از مردی روایت کرده است که ابو عبدالله-صادق-(علیهالسّلام) فرمود:
گرانی نرخ بدخویی میآورد، امانتداری را از میان میبرد و مرد مسلمان را به ستوه میآورد(3).
قاسم پسر اسحاق از پدرش از نیای خُد روایت کرده است که رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) فرمود:
نشانۀ خُشنودی خداوند(تعالی) در مردمش، ارزانی نرخهایشان و برابری ورزیدن پادشاهشان، و نشانۀ خشمگینی خداوند(تبارک و تعالى) بر مردمش، از راستی برگشتن پادشاهشان و گرانی نرخهایشان است(4).
از امیر مؤمنان-علی-(علیهالسّلام) روایت شده است که رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) فرمود:
هر گاه خداوند بر گروهی از مردم خشم گیرد و میان آنان شکنجهای فرو نفرستد(5)، نرخهاهایشان گران میشوند، عمرهایشان کوتاه میشوند، بازرگانانشان سود نمیبرند، میوه هایشان پاکیزه نمیشوند، رودهایشان پُرآب نمیشوند، بارانهایشان از آنان بازداشته میشوند و بدهایشان بر آنان چیره میگردند(6).
محمّد پسر مُسْلِم گفت که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیهالسّلام) میفرمود:
بیگمان، پیش از قائم، آزمایشی از سوی خداوند خاهد بود. گفتم: فدایت شوم، آن آزمایش چیست؟ آیۀ «و سوگند که بیگمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوهها میآزماییم، و به شکیبایان مژده بده»(7) را خاند. سپس فرمود: ترس از پادشاهان پسرانِ آن کس [در پایان زمامداریشان](8)، گرسنگی از گرانی نرخها، کاستن داراییها از بیرونقیِ داد و ستدها و کمیِ بهرۀ آنها، کاستنِ جانها از مرگی شتابان و فراگیر و کاستنِ میوهها از رویش اندک کِشْتهها و کمفزونی میوهها. سپس فرمود: و شکیبایان را در آن هنگام به شتابانکردن شورش قائم(علیهالسّلام) مژده بده(9).
مراد از «پادشاهان پسرانِ آن کس» در این حدیث، فرمانروایان بنی عبّاساند که در آخر الزّمان بر بخشی از سرزمینهای مشرق چیره میشوند.
از عبدالله پسر مسعود روایت شده است که رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) میفرمود:
ساعت (زمان قیام قائم) بر پا نمیشود ...، مگر آنکه اسبان و زنان گران شوند.سپس ارزان میشوند و تا روز قیامت (رستاخیز) گران نخاهند شد(10).
با نگاه به همراهی ساعت با قیامت در این حدیث، بهره میگیریم که مراد از «ساعت» در اینجا، زمان قیام امام مهدی(علیهالسّلام) میباشد، و در بسیاری از روایات اسلامی و برخی آیات قرآنی نیز کار این گونه است.
از سخن پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) هویدا میشود که هنگام نزدیکشدن زمان قیام امام مهدی(علیهالسّلام) بهای همه گونه ابزارهای جابهجایی، مانند اسبان، استران، خُدروها، کشتیها و هواپیماها و مهر زنان و هزینههای پیوند زناشویی بالا میروند، و سپس نرخها در دولت گرامیاش ارزان میشوند و تا روز رستاخیز همین گونه میمانند.
کعب پسر حارث از کاهِنی به نام «سَطِیح»(11)، در بیان رویدادهای آخر الزّمان، روایت کرده است:
... برآمدن بزرگستاره که عربها را سخت و ناگهان میترساند، و برای آن مانند دُم است؛ پس، در آن هنگام، بارانها نمیبارند، رودها خشک، شهرها(12) ناسازگار و نرخها در همۀ سرزمینها گران میشوند...(13).
کمی پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام)، از ماه صفر تا رجب در کرانههای آسمان میگردد تا آنکه در ماه شعبان میان خُرشید و زمین جای میگیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک میشود و پیرامونش میچرخد و اندک اندک درون پوشش گازیاش میرود و میسوزد و شعلهور میشود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی میکند، و تندبادی سرخ پدید میآورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومیباراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق میافتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم میشود.
از این روایت و دیگر روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان برمیآید که گرانی فراگیر نرخها در سرزمینها در پی برآمدن بزرگستارهای دنبالهدار خاهد بود که «گیسوی سختیآور» یا «گیسوی شیطان» نامیده میشود، و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام)، از ماه صفر تا رجب در کرانههای آسمان میگردد تا آنکه در ماه شعبان میان خُرشید و زمین جای میگیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک میشود و پیرامونش میچرخد و اندک اندک درون پوشش گازیاش میرود و میسوزد و شعلهور میشود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی میکند، و تندبادی سرخ پدید میآورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومیباراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق میافتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم، به ویژه عربها، میشود.
سَدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:
... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته میشوید، میوهها کاهش مییابند، سرزمینها بیباران و خشک میشوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه میشوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار میشوند و آشوبها از همۀ گوشه و کنارهها بر شما سایه میافکنند...(14).
مَدائِنِی در کتاب «صفّین» روایت کرده و گفته است: علی(علیهالسّلام) پس از پایان کار نَهْرَوان(15) سخنرانی کرد و چیزهای نو و شگفتی از نبردهای پُرکشتار را یادآور شد و فرمود:
هر گاه میان شما، نژادآمیختگان افزون و نَبَطِیها چیره شوند، ویرانشدن عراق نزدیک خاهد شد. آن، هنگامی است که شهری که دارای درخت شورهگز(16) و رودهایی میباشد، ساخته شود. پس، هر گاه در آنجا نرخها گران، ساختمانها برافراشته و بیرون روندگان از دین فرمانروا شوند و گرفتاری سخت شود و مردمان پست و بد به خُد ببالند، فرورفتن بَیْدا(17) نزدیک و گریختن با شتاب و ترس و کوچیدن گوارا شود...(18).
بیگمان، امیر مؤمنان علی(علیهالسّلام) در این پیشگویی از رویدادن برخی رویدادهای برجسته در عراق، به ویژه شهر بغداد، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام) خبر داده است، و آن، هنگامی است که میان عراقیها گروههای نژادآمیخته، مانند گروه داعش و دیگر تروریستهایی که از سراسر جهان به عراق میآیند، افزون شوند، و نیز هنگامیاند که بر زیندگان عراق نَبَطِیها، مانند برخی کسان از حزب بعث، چیره شوند، و گمانی نیست در آنکه پس از این رویدادها ایرانیان بر عراقیان یورش میبرند و شهر راهبردی بصره را میگیرند و زیندگان عراق را در تنگنای اقتصادیای میافکنند که مایۀ کمشدن خُراکیها و گرانی نرخها میان آنان میشود، و سپس سفیانی از سوریه بر عراق یورش میبرد و سپاهی را سوی ایران و سپاهی را سوی عربستان سعودی میفرستد؛ پس، سپاه دوم در بیدا فروبرده میشود، هنگامی که میخاهند از مدینه به مکّه بروند، و مراد از «بیرون روندگان از دین» و «مردمان پست و بد»، اصهب مروانی و پیروانش، از بازماندگان حزب بعث و گروه داعش، میباشند که خُدشان را مسلمان نشان میدهند، ولی آنان بهراستی از ناسازگاران با دین و بیروندگان از آناند، و برای سروری کوتاه زمانشان به خِیش میبالند(19).
«نَبَطِیها» گروهی ناعرب و ناپارسیاند که در سیاه زمینِ عراق جای دارند، و به کشاورزی، چوپانی و هنرهای دستی سرگرم میباشند، و «سیاه زمینِ عراق» نامی است که کشورگشایان مسلمان بر سرزمینهای سبز و پُردرخت و کِشْتۀ رو به سیاهی از روستاها و کشتزارهای جای گرفته در جنوب سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آندو گذارده بودند(20).
امیر مؤمنان علی(علیهالسّلام)، در بیان نشانههای قیام قائم(علیهالسّلام)، فرمود:
... مردم به کفر بازمیگردند. پس، در آن هنگام، خداوند ویران کردن شهرها و سرزمینها را میآغازد ... مَوْصِل پس زیندگانش از گرسنگی و گرانی نابود میشوند ... و اَنْتاکِیَه از گرسنگی، گرانی و ترس ویران میشود ... و حِمْص از گرسنگی و گرانی ویران میشود...(21).
«موصل» شهری در شمال عراق، «انتاکیه» شهری در جنوب ترکیه و «حمص» شهری در غرب سوریه است.
علی پسر ابو طالب(علیهماالسّلام)، در بیان نشانههای ظهور قائم(علیهالسّلام)، فرمود:
... در شام گرانی فرود میآید...(22).
گرانی نرخها در سرزمینهای شام، به ویژه سوریه، از رومیان، مانند اروپاییان و آمریکاییان، سرچشمه می گیرد، هنگامی که نیروهایشان را به آنجا میفرستند و بر برخی بخشهایش چیره میشوند و از رسیدن داراییها و خُردنیها به شامیها جلوگیری میکنند و آنان را در تنگنای اقتصادی سختی میافکنند.
«شام» سرزمینی پهناور در خاورمیانه است که فلسطین، اردن، لبنان و بیشتر سوریۀ کنونی و بخشی از جنوب ترکیه و شرق مصر را در بر میگیرد(23).
امیر مؤمنان علی(علیهالسّلام)، در بیان نشانههای قیام قائم(علیهالسّلام)، فرمود:
بهوش، ای وای بر نَجْد از آنچه(24) بر آنجا فرود میآید از بیبارانی و گرانی...(25).
«نَجْد» سرزمینی گسترده در میانۀ کشور عربستان سعودی است که مرکزش ریاض میباشد. نجد از شمال به عراق و اردن و از جنوب به ربع خالی و از شرق به اَحْسا و از غرب به حجاز میرسد. بُرَیدَه، عُنَیزَه، سَدِیر، رِیاض -پایتخت عربستان سعودی-، خَرْج و دَمام از برجستهترین شهرهای نجد میباشند(26).
--------------------------------------------------------
1. قرآن کریم، سورۀ سجده، آیۀ 21 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. بحار الأنوار، ج 51، ص 59، ب 5، ح 55، با نقل از: تأویل الآیات الظاهرة (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. فروع الکافی، ج 5، ص 166، کتاب المعیشة، ب 63، ح 6 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
4. فروع الکافی، ج 5، ص 164، کتاب المعیشة، ب 63، ح 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. مرادش آن است: میان آنان گرفتاری بزرگ و یکبارهای نفرستد.
6. فروع الکافی، ج 5، ص 317، کتاب المعیشة، ب 159، ح 53 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
7. قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ 155 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
8. میان دو کروشه از افزودههای ما است، و آن را از دو حدیث همانند این حدیث گرفتهایم که یکی از آن دو در: الغیبة، نعمانی، ص 250، ب 14، ح 5، و دیگری در: کمال الدین، ص 678، الجزء 2، ب 25، ح 3 آمده است.
9. الإرشاد، ج 2، ص 8-377 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
10. المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 7-426، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8776 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
11. سَطِیح کاهن از شناختهشدهترین پیشگویان عرب در روزگار نادانی عربها بود که از برخی چیزهای پنهان خبر میداد، و مردی یمنی زیندۀ شام بود که ناتوان زاده شده بود، و همواره چون پاره گوشتی بیاستخان پهنشده بر روی زمین بود، به گونهای که نمیتوانست بایستد یا بنشیند (بهرهگرفتهشده از: برخی منابع).
12. در همۀ نسخههای چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «الأعصار» یافت میشود که به «الأمصار» اصلاح و ترجمه گردید.
13. بحار الأنوار، ج 51، ص 3-162، ب 11، با نقل از: مشارق أنوار الیقین (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
14. الأمالی، ص 5-64، المجلس 7، ح 10 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
15. مراد از «کار نَهْرَوان» نبردی است که میان گروهی گمراه از مسلمانان با نام خَوارِج (شورشیان) و سپاه امام علی(علیهالسّلام) در سرزمین نهروان -میان واسِط و بغداد-، در سال 38 هـ.ق، روی داده است (بهرهگرفتهشده از: برخی منابع).
16. شورهگز درختی شکوفهآور از دستۀ درختان گز است که بیشتر در زمینهای خیسِ نزدیک آبها، رودها و درهها میروید، و در خیابانها برای آراستن رویانیده میشود، و بومی عربستان سعودی، مصر، عراق، ایران، افقانستان و پاکستان میباشد (بهرهگرفتهشده از: برخی منابع).
17. بَیْدا در روزگاران کهن زمینی بیابان در جنوب مدینه بر راه مکّه بود، و امروزه، درون آبادی شهر مدینه رفته است (بهرهگرفتهشده از: معجم معالم الحجاز، ج 1، الجزء 2، ص 3-242، درگاه «البَیْداء»).
18. شرح نهج البلاغة، ج 3، الجزء 6، ص 5-134، باب الخطب و الأوامر، دنبالۀ خطبۀ 70 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی). گفتنی است، این سخن که به امام علی(علیهالسّلام) نسبت داده شده است، در نسخههای چاپی «وقعة صفّین» نزد ما، یافت نمیشود، و شاید ابن ابی الحدید آن را از نسخهای که فراگیرتر از این نسخهها بوده، آورده است، و یا آن را از منبعی دیگر گرفته و نامش را نادرست برده است، و به هر روی، این سخن و همانندهایش جز از پیامبر یا سفارش شدۀ وی(صلواتاللهعلیهما) پدید نمیآید.
19. سخن نویسنده.
20. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
21. إلزام الناصب، ج 2، ص 3-172، خطبة البیان 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
22. إلزام الناصب، ج 2، ص 184، خطبة البیان 2 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
23. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
24. در همۀ نسخههای چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «و ما» یافت میشود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
25. إلزام الناصب، ج 2، ص 8-157، خطبة البیان 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
26. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان