آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دجال بصره» ثبت شده است

سه سال سخت در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۱۰ ق.ظ

از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که در آخرالزّمان سه سالی سخت خاهند بود که در آنها گرفتاریها و ناخُشیهای گوناگونی فرود می‌آیند که زمین را ویران و بسیاری از زیندگانش را نابود می‌کنند، و آن سالهای سخت از سه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‎ السّلام) در ماه محرّم در مکّه آغاز می‌شوند و در ماه رمضان پس از قیامش به پایان می‌رسند، و در آغاز سال سوم که سخت‌ترین سالهای سه‌گانه است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» نامیده می‌شود، در ماه رمضان برمی‌آید، و در پایانه‌هایش دجّال یک‌چشم هنگام بی‌بارانی و گرسنگی‌ای سخت در زمانی چهل‌روزه برمی‌شورد. پس، عیسی ابن مریم(علیهماالسّلام) از آسمان در شام فرود می‌آید و به بیت المقدس می‌رود و پشت سر مهدی(علیه‌السّلام) نماز می‌گزارد و دجّال را با فرمان امام می‌کشد، و سختیها، به‌ویژه آشوبها و جنگها، پایان می‌یابند.

خداوند متعالی فرموده است:

«بی‌گمان، با سختی آسایشی است»(۱).

امام علی(علیه ‎السّلام) فرمود:

هنگام سختی بیش از اندازه، گشایش می‌باشد، و زمان تنگ‌شدن دایره‌های گرفتاری، آسایش خاهد بود.(۲)

ابو اُمامَه باهِلِی گفته است که رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه‌[وآله]وسلّم) برای ما سخنرانی کرد ... فرمود:

... بی‌گمان، پیش از شورش دجّال، سه سالی سخت خاهند بود که در آنها گرسنگی سختی به مردم می‌رسد. خداوند در سال نخست به آسمان فرمان می‌دهد که یک‌سوم بارانش را بازدارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس، یک‌سوم روییدنی‌اش را بازمی‌دارد. سپس در [سال](۳) دوم به آسمان فرمان می‌دهد، پس دوسوم بارانش را بازمی‌دارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس دوسوم روییدنی‌اش را بازمی‌دارد. سپس خداوند در سال سوم به آسمان فرمان می‌دهد، پس، همۀ بارانش را بازمی‌دارد و قطره‌ای نمی‌بارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس، همۀ روییدنی‌اش را بازمی‌دارد و سبزی‌ای نمی‌رویاند، و هیچ دارندۀ سُم‌شکافداری نمی‌ماند، مگر آن‌که نابود شده باشد، جز آن‌چه خداوند بخاهد... .(۴)

از تُبَیْع روایت شده است که گفت:

پیشِ رویِ دجّال سه نشانه است: سه سالی گرسنگی، و رودها می‌کاهند، و گیاهان خُشبوی زرد می‌شوند و چشمه‌ها می‌خشکند و مَذْحِج و هَمْدان از عراق جابه‌جا می‌شوند تا آن‌که در قِنَّسْرِین و حَلَب فرود ‌آیند؛ پس، دجّال را در خانه‌هایتان بامداد یا آغاز شب بشمارید.(۵)

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه تُبَیْع حِمْیَری تابعی پسر زن کعب الاحبار آن را به وی نسبت نداده است.

مَذْحِج و هَمْدان از قبیله‌های قحطانی یمنی‌اند، و مردمانی از این دو قبیله پس از اسلام‌آوردنشان با دست علی(علیه‌السّلام) در روزگار پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) کم‌کم به عراق آمدند و در کوفه و پیرامونش جای گرفتند و از شیعیان امام علی(علیه‌السّلام) شدند و در جنگها یاری‌اش کردند، سپس بخشی از هَمْدانیها به خوزستان و کرمان و و خراسان از سرزمینهای ایران کوچیدند و اکنون ایشان در آن‌جاها زندگی می‌کنند.(۶)

«قِنَّسْرِین» از شهرهای کهن در شمال غربی سوریه بود، و اکنون نشانه‌ها و ویرانه‌هایی از آن نزدیک ۴۰ کم جنوب غربی شهر بزرگ «حَلَب» بر جای مانده‌اند، و امروزه در این بخش روستایی با نام عِیس یا اِسْکِی حلب یافت می‌شود.(۷)

ابو سعید خُدْری روایت کرده است که پیامبر خدا(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

در مردم من (مسلمانان) در آخرالزّمان گرفتاری‌ای سخت از پادشاهشان فرود می‌آید که گرفتاری‌ای از آن سخت‌تر شنیده نشده است، به گونه‌ای که زمین گسترده برایشان تنگ شود و تا آن‌که زمین از برگشتن از راستی و ستم‌ورزی لبریز شود، تا جایی که مؤمن پناهگاهی نمی‌یابد که به آن از ستم پناه برد. پس، خداوند(عزّ و جلّ) مردی از فرزندان و نوادگانم را برمی‌انگیزد و زمین را از دادن بهرۀ هر کس و برابری پُر می‌کند، چنان‌که از ستم‌ورزی و برگشتن از راستی لبریز شده است، زیندۀ آسمان و زیندۀ زمین از وی خُشنود می‌شوند، زمین از دانه‌اش چیزی را نمی‌اندوزد، مگر آن‌که بیرونش اندازد، و آسمان از بارانش چیزی را نمی‌اندوزد، جز آن‌که آن را بر ایشان بسیار بریزد، در آن‌جا هفت یا هشت یا نُه سالی‌ زندگانی می‌کند، زندگان بودن مردگان را آرزو می‌کنند، برای آن‌چه خداوند(عزّ و جلّ) از خوبی‌اش با زیندگان زمین کرده است.(۸)

بی‌گمان، بیشتر روایات اسلامی در اندازۀ زمان فرمانروایی امام مهدی(علیه‌السّلام) میان هفت تا هفتاد سال ناسازگارند، و باور دارم که بیشتر آن اندازه‌ها از افزوده‌های روایتگران و رونوشت‌برداران‌اند، و درست در نزد من همان چیزی است که در کتابهای شیعیان و سنّیان آمده است، از پایداری دولتش نزدیک بیست سال، و خداوند داناتر است، و از برخی حدیثها هویدا می‌شود که در پایان کار مهدی(علیه‌السّلام)، امام حسین(علیه‌السّلام) به دنیا بازمی‌گردد و مؤمنان او را می‌شناسند، و هر گاه مرگ مهدی فرا رسد، حسین او را می‌شوید و می‌پوشاند و به خاک می‌سپارد، سپس سیسد و نه سال پادشاهی می‌کند، و پیامبر و امیر مؤمنان علی و دیگر پیامبران و سفارش‌شدگان(صلوات‌الّاه‌علیهم) با دشمنانشان به دنیا بازمی‌گردند، پس، از آنان خونخاهی می‌کنند و می‌کشندشان، و برای مهدی(علیه‌السّلام) نیز بازگشتی خاهد بود، و بازگشت‌کنندگان با دیگر مؤمنان زندگی می‌کنند تا رستاخیز بر پا شود.
  
ابو حمزۀ ثُمالی گفته است که شنیدم ابو جعفر محمّد ابن علی(علیهما‏السّلام) می‌فرمود:

... ای ابو حمزه، قائم(علیه‎ السّلام) برنمی‌خیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمین‌لرزه‌هایی، آشوبی و گرفتاری‌ای که به مردم می‏رسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاری‌ای سخت میان مردم و پراکندگی‌ای در دینشان و دگرگونی‌ای در حالشان، تا آن‌جا که هر آرزوکننده‌ای، از بزرگی آن‌چه از درنده‌خویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را می‌بیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ می‌کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(۹)

سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالّاه جعفر ابن محمّد(علیهما‌السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید، میوه‌ها کاهش می‌یابند، سرزمینها بی‌باران و خشک می‌شوند، دچار گرانی نرخها و از راستی برگشتن پادشاه می‌شوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار می‌شوند، و آشوبها از همۀ گوشه‌وکناره‌ها بر شما سایه می‌افکنند... .(۱۰)

ابو بَصِیر روایت کرده است که ابو عبدالّاه [صادق](علیه‌السّلام) فرمود:

ناگزیر پیشاپیش قائم سالی خاهد بود که در آن مردم گرسنه می‌شوند، و به آنان ترسی سخت از کشتن و کاستنی از داراییها و جانها و میوه‌ها می‌رسند؛ پس بی‌گمان، آنها در کتاب خداوند روشن‌اند، سپس این آیه را خاند: «و سوگند که بی‌گمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوه‌ها می‌آزماییم، و به شکیبایان مژده بده»(۱۱).(۱۲)

ابو بَصِیر روایت کرده است که ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) فرمود:

قائم(علیه‌السّلام) در تک‌سالی از سالها برمی‌خیزد: نه‌ای، یک‌ای، سه‌ای، پنج‌ای. و فرمود: هر گاه بنی اُمیّه ناسازگاری کنند، پادشاهیشان می‌رود، سپس بنی عبّاس پادشاهی می‌کنند، پس، هموار در جوانی از پادشاهی و فراوانی از زندگانی خاهند بود تا آن‌که در میانشان ناسازگاری کنند، و هر گاه ناسازگاری کنند، پادشاهیشان می‌رود، و زیندگان مشرق و زیندگان مغرب ناسازگاری کنند، بله، و روی‌آورندگان به قبله (مسلمانان) نیز، و مردم، از آن‌چه بر آنان از ترس می‌گذرد، با دشواری‌ای سخت رویاروی می‌شوند، پس، همواره در آن حال‌اند تا آن‌که فریادگری از آسمان بانگ زند، و هر گاه بانگ بزند، پس، رهسپار شوید، رهسپار شوید، و سوگند به خداوند که بی‌گمان، گویا او را میان گوشه و جایگاه می‌نگرم که با مردم پیمان می‌بندد، با فرمانی نو و کتابی تازه و چیرگی‌ای نوین از آسمان. آگاه باشید که هرگز پرچمی برای وی بازگردانده نمی‌شود تا آن‌که بمیرد.(۱۳)

مراد از «بنی عبّاس» در این حدیث، بنی عبّاسی‌اند که دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، در سرزمینهای اسلامی فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، در بخشی از سرزمینهای مشرق فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

بدان که پس از شنیده‌شدن صدای بلند جبرائیل(علیه‌السّلام) از آسمان در ماه رمضان، امام مهدی(علیه‌السّلام) در مدینه آشکار می‌شود، سپس در ماه محرّم به مکّه می‌رود و پهلوی کعبه، میان گوشۀ شرقی‌اش که حجر اسود در آن است و جایگاه ایستادن ابراهیم(علیه‌السّلام)، می‌ایستد و همراهانش با او پیمان می‌بندند. پس، سزاوار است برای مؤمنان که پس از صدای بلند و پیش از قیام، از مدینه و دیگر سرزمینها رهسپار مکّه شوند تا به امامشان بپیوندند.

فُضَیْل روایت کرده است که ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) ... فرمود:

... هر گاه نیازمندی و تنگدستی سخت شوند و برخی از مردم دیگری را نشناسند (از برآوردن نیاز برادران روی‌گردان شوند)، پس، در آن هنگام، هر صبح یا غروب، این فرمان را پیشبینی کنید... .(۱۴)

مقصود از «فرمان» در این روایت، فرمان خداوند به نابودی خاندان عبّاس در پایان دولت دومشان کمی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

امیر مؤمنان علی(علیه‎السّلام)، در بیان نشانه‎های ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، فرمود:

... مرگها فراگیر و سختیها در دولت پادشاه و زنان فراوان می‌شوند... .(۱۵)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در یادآوری برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایشان، فرمود:

... سوگند که بی‌گمان، در زمامداری سفیانی، بی‌بارانی، دشواری و گرفتاری‌ای بزرگ به زیندگان ری می‌رسند.(۱۶)

«سُفْیانِی» همان عُثْمان ابن عَنْبَسَه شامی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

بنا بر آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

شیخ مفید(رحمه‌الّاه) در کتابش آورده است:

هر گاه بزرگ‌ستاره‌ای سرخ را ببینی که آن را نمی‌شناسی و در گذرگاههای ستارگان نیست، در آسمان از جایی به جایی می‌رود، مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بی‌گمان، آن، نشانۀ جنگ، گرفتاریها، کشتن بزرگان، فراوانی بدیها، دلنگرانیها و آشوب در مردم است.(۱۷)

کعب ابن حارث از کاهِنی به نام «سَطِیح»(۱۸)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، روایت کرده است:

... برآمدن بزرگ‌ستاره که عربها را سخت و ناگهان می‌ترساند، و برای آن مانند دُم است؛ پس، در آن هنگام، بارانها نمی‌بارند، رودها خشک، شهرها(۱۹) ناسازگار و نرخها در همۀ سرزمینها گران می‌شوند... .(۲۰)

در نوشتارهای زرتشتیان آمده است:

در پایان هزارۀ هوشیدر بامی، دیوی مَهِیب(۲۱) به نام «مَلْکوش»، زمستانی سخت و ترسناک پدید می‌آورد، و در مدّت سه سال، سراسر گیتی را با برف و باران و تگرگ و باد سرد و طوفان ویران می‌سازد، و مردمان و جانوران و دیگر موجودات روی زمین را نابود می‌کند.(۲۲)

بنا بر پژوهش نویسنده، هُوشِیدَر(۲۳) یا هوشیدر بامِی(۲۴) همان بهرام (هاشمی چینی) و نخستین زمینه‌ساز زمامداریِ سوشیانت (امام مهدی‌علیه‌السّلام) است که در چین آشکار می‌شود، و چند ماه پیش از قیام سوشیانت، از چین و مُلْتان به سرزمین خراسان می‌آید و در آن‌جا برمی‌شورد، و همراه پَشُوتَن (شعیب خراسانی) برای یاری هوشیدر ماه (حسنی گیلانی) به ایران می‌آید و سپس به عراق می‌رود و از آن‌جا رهسپار دمشق و بیت‌المقدس می‌شود.

گفتنی است، «مَلْکوش» واژه‌ای پهلوی و به معنای «مرگ و نابودی» است.

در پایان یادآوری می‎کنیم، هرچند بیشتر این گرفتاریها و سختیهایی که اندکی پیش از ظهور امام مهدی(علیه ‎السّلام) روی می‎دهند، از نشانه ‎های نزدیک‎ شدن آن‎اند، ولی از پیامدهای آن نیستند، بلکه برآیندهای فراوانی نافرمانیهای بشر و کارهای تباهش در آن بازۀ زمانی می‌باشند.
--------------------------------------------------------------- 

۱. قرآن کریم، سورۀ انشراح، آیۀ ۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. نهج البلاغة، ص ۸۶۰، ب المختار من الحکم، ش ۳۴۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. در نسخۀ چاپی سنن ابن ماجة پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «السنة» افتاده است، و ما آن را از نسخۀ چاپی این کتاب در مصر افزوده و ترجمه کرده‌ایم.
۴. سنن ابن ماجة، ج ۵، ص ۱۹۷ و ۲۰۱، أبواب الفتن، ب فتنة الدجّال...، ح ۴۰۷۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. الفتن، ص ۱-۳۶۰، الجزء ۷، دنبالۀ ح ۱۳۱۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۷. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
۸. المستدرک على الصحیحین، ج ۵، ص ۶۵۹، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۴۸۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الغیبة، نعمانی، ص ۴۰-۲۳۹، ب ۱۳، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. الأمالی، مفید، ص ۵-۶۴، المجلس ۷، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. الغیبة، نعمانی، ص ۲۵۹، ب ۱۴، ح ۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۳. الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۰، ب ۱۴، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی.
۱۴. تفسیر القمّیّ، ج ۱، ص ۱۱-۳۱۰، سورة یونس؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰۴، خطبة التَّطَنْجِیَّة؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
۱۶. الفتوح، ج ۲، ص ۱-۳۲۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. الاختصاص، ص ۱۶۲، آفة العلامات فی السنة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. سَطِیح کاهن از شناخته‌شده‌ترین پیشگویان عرب در روزگار نادانی عربها بود که از برخی چیزهای پنهان خبر می‌داد، و مردی یمنی زیندۀ شام بود که ناتوان زاده شده بود، و همواره چون پاره‌گوشتی بی‌استخان پهن‌شده بر روی زمین بود، به گونه‌ای که نمی‌توانست بایستد یا بنشیند؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
۱۹. در همۀ نسخه‌های چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «الأعصار» یافت می‌شود که به «الأمصار» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۰. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳-۱۶۲، ب ۱۱، با نقل از: مشارق أنوار الیقین؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۱. شیطانی ترسناک.    
۲۲. سوشیانت، ص ۹۷، بخ ۴، یادداشت ۱.
 ۲۳. «هوشیدر» به معنای «پرورانندۀ قانون» است. 
۲۴. بسا از برای امتیاز، «بامی» را به اسم اوّلین موعود افزوده، هوشیدر بامی گفته‌اند؛ سوشیانت، ص ۶۴، بخ ۲. بامی (به معنای روشن و درخشان) یعنی مشرقی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۱۰
خادم گمنام

خانندگان گرامی، بر پایۀ پژوهش مفصّلی که در روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان انجام داده ایم، یمانی موعود جوانی از نسل امام حسین(علیه السّلام) می باشد که پس از چیره شدن پادشاه چشم فروهشته و ستمگر یمن بر این کشور به ویژه صنعا- که ظاهراً همین منصور هادی است-، در ماه رجب سال ظهور امام مهدی(علیه السلام)، همزمان با قیام شعیب خراسانی در سمرقند و قیام سفیانی شامی در وادی یابس در جنوب دمشق، در یمن قیام می کند.

بنا بر این، یمانی موعود بر عبدالملک حوثی رهبر شورشیان زیدی در یمن منطبق نیست؛ زیرا حوثیها از سادات حسنی می باشند و قیامشان قبل از رجب سال ظهور انجام گرفته است!!!

نیز منطبق بر احمد اسماعیل همبوشی بصری نیست؛ زیرا این شخص اصلا سیّد نیست و جوان نیست و اهل بصره می باشد نه یمن!!!!

در هر حال، هر وقت دیدید که شخصی در گفتار و نوشتارش یمانی را جز آن که ما در دو سه خط معرّفی کردیم، معرّفی کرد، بدانید که یا جاهل است و ناکارشناس، و یا شیّاد و دروغگو!!!

در آینده در مقاله «یمن در آخر الزّمان» به گونه ای مفصّل در بارۀ یمانی موعود بحث خاهیم کرد تا هیچ شکّ و شبه ای برای کسی باقی نماند. قیامگران بر حق مثل یمانی و قیامگران نا بر حق مانند سفیانی نشانه هایی دارند که هیچ شیّاد کذّابی نمی تواند خد را جای آنها به مردم معرّفی کند و مدّعی آنان شود. 

 سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم https://t.me/joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۷
خادم گمنام

هنوز زمان قیام یمانی موعود فرا نرسیده است!

شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۶:۰۵ ب.ظ

حوثیها همان گونه که آقای شیخ علی کورانی لبنانی، نویسنده کتاب عصر ظهور، یادآور شده است، ربطی به یمانی موعود ندارند، و اگر دیدید در یمن شکست خردند، فکر نکنید یمانی موعود شکست خرده است. زیرا قیامگران بر حق پیش از ظهور، همزمان با قیام سفیانی در رجب و یا پس از وی قیام می کنند. حوثیها از نسل امام حسن(علیه السّلام) و زیدی مذهب اند و اعتقادی به امامت امام دوازدهم ندارند، ولی یمانی موعود سیّدی حسینی از تبار زید ابن علی(علیه السّلام) و باورمند به امامت امام مهدی(علیه السّلام) می باشد و هنوز وقت آشکارشدنش در یمن فرا نرسیده است و پس از چیره شدن پادشاه چشم فروهشتۀ یمن بر این کشور که گویا همین عبدربّه منصور هادی است، قیام می کند، و پرچمش که سفید است و هدایتگرترین پرچمها سوی حق (امام مهدی علیه السلام) می باشد، در همان سال ظهور برافراشته می شود. 

با این حال، برخی کسانی که ملتزم به روایات اسلامی نیستند به دروغ احمد اسماعیل همبوشی بصری ناسیّد را احمد الحسن نامیده و او را همان یمانی موعود معرّفی می کنند!

نیز برخی دیگر، عبد الملک حوثی را که از سادات حسنی است، یمانی موعود جا می زنند، و یادمان نرفته است که همفکرانشان در چند سال قبل، سیّد حسین حوثی مقتول به دست سربازان علی عبدالله را همان یمانی موعود می دانستند!

خلاصه هر کس از این گروهها به گونه ای در تحریف مباحث مهدویّت می کوشد، ولی خدا را شکر با وجود روایات ارزشمند بسیار در هر باب، راه بر دروغگویان و دغلبازان بسته است و تا رجب پیش از ظهور فرا نرسد، دعوت قیامگران پذیرفته نیست.

 سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم

https://t.me/joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۵
خادم گمنام

از برنامه های خداوندی در این دنیا آن است که پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، هر گروهی از گروههای بشری به فرمانروایی می رسند، تا برای آنان روشن شود که بر برپایی راستی و برابری توانا نیستند، و از شگفتیهای این کار آن است که بنی عبّاس و بنی اُمیّه در آخرالزّمان برای بار دوم بر مردم فرمانروا می شوند.

از هِشام پسر سالم روایت شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:

این کار (قیام مهدی علیه السّلام) نمی شود تا آن که دسته ای از مردم نماند مگر آن که بر مردم فرمانروا گردیده است، تا گوینده ای نگوید: بی گمان، اگر ما فرمانروا شویم، برابری می ورزیم. سپس برپاکنندۀ راستی و برابری برمی خیزد(1).

از ابو صادق روایت شده است که ابو جعفر -باقر-(علیه السّلام) فرمود:

دولت ما واپسین دولتهاست، و خاندانی که برای آنان دولتی باشد، نخواهند ماند، مگر آن که پیش از ما پادشاهی کنند؛ تا هنگامی که روش ما را ببینند نگویند: هر گاه پادشاهی کنیم، مانند روش اینان رفتار می کنیم، و آن، سخن خداوند(ﻋﺰّ ﻭ ﺟﻞّ) است: «و سرانجام از آنِ پرهیزکاران است»(2)(3).

از ابو خدیجه روایت شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:

قائم برنمی شورد، مگر آن که دوازده تن از بنی هاشم برشورند که هر کدام آنان سوی خدش فرا می خواند(4).

«بنی هاشم» بخشی از قریشیان اند که تبارشان به هاشم پسر عبد مَناف نیای پیامبر(صلّی الله علیه و آله) می رسد، و به طالبیان از نژاد ابو طالب(علیه السّلام) و علویان و فاطمیان از تبار علی و فاطمه(علیهم ا السّلام) و عبّاسیان از نژاد عبّاس و جز آنان جدا می شوند.

شایان یادآوری است، بنی هاشمی که پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) برمی شورند و مردم را سوی خودشان فرا می خانند و خواستار رهبری می باشند، همان بسیارسرکشانی اند که جای خداوند پرستیده می شوند.

عبدالله پسر عبدالعزیز گفته است که علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام) در کوفه سخنرانی کرد و فرمود:

ای مردم، پس از من بر زمین بچسبید و از تکروان از خاندان محمّد بپرهیزید؛ زیرا بی گمان، تکروانِ از خاندان محمّد برمی شورند، و برای سرپیچی کردن آنان از فرمان من و شکستن ایشان پیمانم را، آن چه را که دوست دارند، نمی بینند(5)، و پرچمی از فرزندان حسین بیرون می آید که در کوفه با فراخوانِ [بنی](6) اُمیّه آشکار می شود، و مردم را گرفتاری فرا می گیرد، و خداوند بهترین آفریدگانش را می آزماید، تا پلید را از پاکیزه جدا کند، و برخی مردم از دیگری بیزاری می جویند، و آن رویدادها به درازا می کشند، تا آن که خداوند با دست مردی از خاندان محمّد برای آنان گشایش کند، و هر کس از فرزندانم برشورد و کار و روشی جز کار و روش من انجام دهد، من از او بیزارم، و هر کس از فرزندانم پیش از مهدی برشورد، بی گمان، وی شتر گردن زده و تکه تکه شده است، و از دجّالهای از فرزندان فاطمه بپرهیزید؛ زیرا بی گمان، برخی فرزندان فاطمه دجّال اند، و دجّالی از [کنارۀ](7) دجلۀ بصره برمی شورد، در حالی که از من نیست، و او پیش درآمد همۀ دجّالهاست(8).

تکروان از خاندان محمّد(صلّی الله علیه و آله) گروهی از آنان اند که با روش امامان دوازده گانۀ پس از رسول خدا(صلوات الله علیهم) ناسازگاری می کنند، و باور دارند که شوریدن بر پادشاهان ستمگر و برافراشتن پرچم برای برپایی فرمانروایی ای نو برای نامعصومانِ(9) از پسرانِ فاطمه(علیها السّلام) نیز در هر روزگاری رواست، و زیدیها از این گروه اند، در حالی که شیعیان دوازده امامی باور دارند که شورش با شمشیر و بنیادگذاری زمامداری ای نو تنها برای امام مهدیِ قائم(علیه السّلام) در آخرالزّمان رواست(10).

گواه روا بودن قیام حسینی یمانی در یمن و قیام حسنی گیلانی در دیلم، که هر دو از فرزندان علی و فاطمه(علیهما السّلام) می باشند، و قیام شعیب تمیمی خراسانی در سمرقند و قیام هاشمی چینی در خراسان و قیام مردی قریشی از بنی عَدِی در سیستان همان چیزی است که از برخی احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان آشکار می شود که این قیامگران پنج گانه هدف بنیادینشان از قیام همان فراخواندن مردم به خشنودی خاندان محمّد(صلوات الله علیهم) و فرمانبرداری از امام مهدی(علیه السّلام) می باشد، و آنان پس از قیام قائم(علیه السّلام) با او پیمان می بندند و پرچم را به وی واگذار می کنند، و بر کسی پوشیده نیست که حسینی یمانی و حسنی گیلانی از فراگیری قانونِ فراگیری که از برخی روایات اسلامی بهره گرفته می شود، بیرون می روند، و آن قانونِ فراگیر این است که پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، کسی از فرزندان علی و فاطمه(علیهما السّلام) بر کسی از فرمانروایان ستمگر با شمشیر برنمی شورد، مگر آن که وی کشته می شود و به هدفش نمی رسد.
 مراد از «پرچمی از فرزندان حسین» در این حدیث، همان پرچم هاشمی شیصبانی، و مقصود از «بنی اُمیّه» در این جا، همان اصهب مروانی و همراهانش می باشند که از سرزمینهای جزیره بر زمامداران عراق می شورند و در این کشور فرمانروا می شوند.
 
چنین می نماید، دجّالی که آغازگاه قیامش شهر بصره بر کنارۀ دجله است، همان دجّال نخستین از دجّالهای سه گانه در آخرالزّمان باشد که دجّال زیرکتر نامیده شده است، و این دجّال سالهای بسیار پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام) برمی شورد، و از زیندگان بصره نیست، و مردم او را از تبار امام علی(علیه السّلام) می پندارند، در حالی که وی از نژاد بنی عبّاس است.

--------------------------------------------------------------------------------

1. الغیبة، نعمانی، ص 282، ب 14، ح 53 (ترجمۀ نویسنده).
2. قرآن کریم، سورۀ اعراف، آیۀ 128 (ترجمۀ نویسنده).
3. الغیبة، توسی، ص 3-472، ف 8، ح 493 (ترجمۀ نویسنده).
4. الغیبة، توسی، ص 437، ف 7، ح 428 (ترجمۀ نویسنده).
5. مرادش آن است: گشایشی را که دوست دارند آن را ببینند، نمی بینند.
6. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
7. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
8. التشریف بالمنن، ص 9-248، فتن ‏سُلَیْلی، ب 36، ح 362 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).
9. بر پایۀ باور شیعیان دوازده امامی، معصوم همان کسی است که خداوند وی را، برای چنگ زدن به قرآن کریم، از همۀ حرامهایش باز می دارد، و معصومان همان پیامبر و دخترش فاطمۀ زهرا و امامان دوازه گانۀ پس از وی(صلوات الله علیهم) می باشند (بهره گرفته شده از: برخی روایات اسلامی).
10. شیعیان دوازده امامی بر این باورند که یزید و پیروانش بر امام حسین(علیه السّلام) شوریدند، و او بر آنان نشورید، بلکه ایشان را به کارهای پسندیده فرمان داد و از کارهای ناپسند باز داشت و از خیش، خانواده و یارانش در کربلا پشتیبانی کرد.

نویسنده مقاله سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم  

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۳۲
خادم گمنام

پدیدارشدن یمانی دروغین در بصره!!!

پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۸ ق.ظ

سالهاست شخصی در بصرۀ عراق پدیدار شده است که خود را امام احمد الحسن الیمانی و سیّد، فرزند، یاور، نائب و وصیّ امام مهدی(علیه السّلام) و وارث علم و سلاح و پرچم و وصیّت پیامبر(صلّی الله علیه و آله) می داند و می گوید که من همان یمانی موعود، طالع (درخشنده) از مشرق، قیامگر مشرقی و قائم و  مهدی نخستینی می باشم که با وی میان رکن و مقام بیعت می شود! زهی بی شرمی و بی حیایی.

بررسیهای انجام شده آشکار می سازند که وی همان احمد اسماعیل گاطع همبوشی بصری است که به دروغ خود را سیّد می شناساند و نام پدرش را از اسماعیل به حسن تغییر داده است تا نام وی و پدرش همانند نام امام زمان و پدرش(علیهما السّلام) احمد ابن الحسن شود. زیرا احمد از اسامی امام دوازدهم و حسن نام پدر آن بزرگوار است. این شخص که در سال 1968 م در پیرامون بصره زاده شد و مدّتی در نجف به تحصیل علوم دینی پرداخت، از سال 2004 م به این سو دعوت خویش را آغاز کرد و با ادّعاهایی دروغین دیگران را به بیعت خویش فرا خواند و گروهی را فریفت و هوادارانی را فراهم آورد. در سال ۲۰۰۸ م در بصره و ناصریّه میان هواداران احمد الحسن موسوم به «انصار المهدی» و نیروهای دولت عراق درگیری ای مسلّحانه روی داد که در آن بیش از 70 تن کشته شدند. پس از آن وی ناپدید شد و برخی از مرگش و گروهی از گریختنش به کشور امارات خبر دادند، ولی هوادارانش مدّعی شدند که احمد بصری برای مدّت شش سال غایب گردید تا دیگر بار ظاهر شود!

نویسنده پس از چهارده سال پژوهش در مباحث مهدویّت و آخرالزّمان در هیچ روایتی نیافته است که امام زمان(علیه السّلام) فرزندی با نام احمد دارد که پیش از وی با آن ویژگیها آشکار می شود. بلکه قائم و مهدی نخستینی که وارث علم و سلاح و پرچم و وصیّت پیامبر(صلّی الله علیه و آله) می باشد و با وی میان رکن و مقام بیعت می شود، تنها خود امام زمان(علیه السّلام) است.

احمد اسماعیل خود را طالع از مشرق و قیامگر مشرقی می داند، و پُر روشن است که این دو واژه از ویژگیهای هاشمی چینی یا شعیب ابن صالح تمیمی خراسانی می باشند و هیچ پیوندی با احمد اسماعیل بصری ندارند. خراسان کجا و بصره کجا!

بنا بر پژوهش نویسنده در روایات اسلامی، در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) دو یمانی در یمن برمی شورند که نخستین آنان منصور قحطانی پادشاه ستمگر یمن می باشد که پس از ویران کردن کشورش، سپاهش را برای پاسداری از اسرائیل به فلسطین می آورد و آنان را کنار نیروهای رومی جای گرفته در رمله پیاده می کند، و با نیروهای قیسی، بربر و سیاه افریقایی می جنگد و مردم را چون کشتار دوران جاهلیّت می کشد و سفیانی بر وی می شورد و پس از شکست، به یمن می گریزد، و دومین یمانی جوانی یمنی از نسل زید ابن علیّ ابن الحسین(علیهما السّلام) است که از وی با عنوان منصور یاد می شود و پرچمش هدایتگرترین پرچمها سوی حقیقت می باشد و در ماه رجب سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) در یمن برمی شورد و پس از کشتن منصور قحطانی، به مدینه می رود و به امام می پیوندد و از یاوران وی می شود، و سرانجام به عراق و شام می آید. یمن کجا و بصره کجا! شگفت آن است که برخی هواداران احمد بصری در دروغی آشکار مدّعی شده اند که یمن یکی از نامهای بصره است! تو گویی که می خواهند کودکان را با چنین سخنان بیهوده ای بفریبند.

گفتنی است، احمد اسماعیل بصری خود را از یاران امام مهدی(علیه السّلام) می داند، در حالی که بنا بر برخی روایات اسلامی، امام مهدی(علیه السّلام) از بصره یاوری ندارد. نیز در هیچ روایتی نیامده است که در سال ظهور امام مهدی(علیه السلام) یا پیش از آن قیامگر بر حقِّ با نام و نشانی از عراق، به ویژه بصره، قیام می کند. قیامگران بر حقّ شناخته شده همگی از دیگر سرزمینها می باشند.

نیز شایان یادآوری است، در برخی روایات اسلامی آمده است که دجّالی در کنارۀ دجلۀ بصره شورش خود را می آغازد و برخی نویسندگان هم روزگار ما پنداشته اند که وی همان احمد اسماعیل بصری است، در حالی که نویسنده باور دارد که دجّال یادشده یکی از دجّالهای سه گانه در آخرالزّمان و چهره ای جهانی و شناخته شده است و احمد بصری چنین جایگاهی ندارد.

با توجّه به جا به جایی پولهای انبوه میان افراد حلقه های نخستین هواداران احمد اسماعیل بصری و تبلیغات گسترده در بارۀ دعوت مردم سوی این رهبر گمراه و هواداری کسانی چون «عبدالله هاشم»، فیلمساز مسلمان مصری ساکن امریکا و یکی از سازندگان مستند ۵۲ بخشی ظهور (The Arrivals) از این شخص، بودن دستان قدرتمند خارجی عرب و غربی در پشت این جریان باطل و انحرافی میان شیعیان دور از ذهن نیست.

در اینجا با خواست خدای متعالی، برای افراد فریب خوردۀ هوادار احمد اسماعیل بصری که در جبهۀ باطل می کوشند و نیز برای گروه خوانندگان مقالات تلگرامی خودم که بیشترشان حقجو می باشند، پیشبینی می کنم که گروه شیطانی احمد اسماعیل بصری خیلی زود در سال 1438 هـ.ق نابود و رسوا می شوند. زیرا هنگامی که جنگها و آشوبها سخت می شوند، مدّعیان دروغین و هوادارانشان چون خوشگذران اند و تاب مقاومت در برابر سختیها را ندارند، کنارزده و فراموش می شوند، و تنها شخصیّتهای واقعی زمان ظهور دوام می آورند، چه حق باشند مانند منصور حسینی یمانی و شعیب تمیمی خراسانی، و چه باطل باشند مانند اصهب مروانی و عثمان سفیانی.

نویسنده در پژوهشی که در نوشتارها و دیدگاههای احمد اسماعیل بصری و گروه هواداران و مبلّغینش داشته و نیز در بحثهای اینترنتی ای که با برخی آنان کرده، به چند نکته دست یافته است:

1. عدم تعادل روحی و روانی احمد اسماعیل بصری و نداشتن دانش فراوان حوزوی.

2. هوادران احمد اسماعیل، جز اندکی افراد مرموز و فریبکار، بیشترشان انسانهایی ساده و سطحی نگر و فریب خورده اند که دانش و دانسته های اندکی دارند.

3. در سخنان مبلّغین احمد اسماعیل بصری تضاد وتناقض بسیاری دیده می شود، و برای گیج کردن مخاطبان و آشفته کردن ذهنشان، انبوهی از روایات را به صورت درهم و برهم و گاه دگرگون کرده با ترجمه های غلط و متنهای نادرست ارائه می کنند.

4. برآیند سخنان مبلّغین احمد اسماعیل بصری در حقیقت آن است که احمد اسماعیل بصری همان امام دوازدهم قائم(علیه السّلام) است، امّا به گونه ای مزوّرانه این نکته را از دیگران پنهان می کنند.

5. احمد اسماعیل بصری و هواداران و مبلّغینش چون بر درستی بافته های ذهنی خودشان دلایل درست و استواری ندارند، از خواب و استخاره نیز کمک می گیرند.

در پایان این گفتار از هواداران احمد اسماعیل بصری می خواهیم که از لجاجت و خیره سری دست بکشند و به راه راست بازگردند، و به خوانندگان گرامی و پیروان امام مهدی(علیه السّلام) یادآور می شویم، هشیار باشید و فریب نیرنگهای شیاطین و دشمنان دین را نخورید، و وقت ارزشمند خود را که پدیدآورندۀ عمر گرانبهایتان است، برای خواندن و اندیشیدن در گفتارهای بیهوده و آمیخته با راست و دروغ مدّعیان دروغین از دست ندهید و به بحث و نقد آنان و سخنانشان نپردازید؛ زیرا گفته اند: بی گمان، باطل (نادرست) با یادنکردنش، از میان می رود.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۵ ، ۰۰:۱۸
خادم گمنام