آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گنج فرات» ثبت شده است

طبق بررسیهایی که در روایات اسلامی انجام داده‌ایم و تجربه‌های تاریخی، چینیها و روسها در قرقیسیا نقشی ندارند. چینیها که اصلا لشکری به این منطقه نمی‌آورند. روسها هم که به بی وفایی نسبت به متّحدانشان و رهاکردن صحنۀ کارزار معروف‌اند، بسیار بعید است تا آخر کار با ایران در کنار بشّار اسد بایستند و وارد نبرد قرقیسیا شوند، الله اعلم؛ مانند رهاکردن صدّام در عراق و قذّافی در لیبی.

این که برخی نویسندگان یا گویندگان نوشته و یا گفته اند گنجی که فرات از آن پرده برمی‌دارد، چاهها و منابع نفتی است، نوشته و سخنی ناکارشناسانه و نادرست است؛ زیرا در احادیث اسلامی تصریح شده است که آن گنج پاره‌های تلا و نقره می‌باشد .... لاکن ممکن است شبه تلا و نقره یا حتی تلا و نقره واقعی باشد ... ولی فریب و دام خداوند برای لشکر پادشاهان جبّار است و آنان را به کشتن می‌دهد و کسی از برداشتن آن گنج ثروتمند نخاهد شد...

بحث تفصیلی در گفتار «نبرد قرقیسیا و آشکارشدن گنج فرات در آخرالزّمان» خاهد آمد.

---------------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
سید سلیمان مدنی تنکابنی 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۹:۱۰
خادم گمنام

کعب الأحبار گفته است:

... هر گاه آشوب را در سرزمینهای شام ببینی، مرگ و مردن است، و بَنِی اَصْفَر (رومیان) جنبش می کنند و به سرزمینهای عربها می رسند. پس، میان آنان (رومیها و عربها) نبردهایی خاهند بود(1).

حُذَیْفه گفت:

... گفتم: بنی اصفر چه کسانی اند ای رسول خدا؟ فرمود: رومیان...(2)، و نویسنده می گوید: عربها رومیان را «بَنِی اَصْفَر» -پسران مرد زرد- می نامیدند؛ زیرا آنان چنین می پنداشتند که پدر نخست رومیها که همان روم است، مردی زردپوست بود(3).

از روایت وَلِید پسر مُسْلِم بهره گرفته می شود که ترکها و رومیان، در پیِ گردش ستاره ای دنباله دار در کرانه های آسمان از ماه صفر تا رجب سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، درون سرزمینهای عربی می آیند.

وَلید گفته است:

... بی گمان، ستاره ای که از نشانه هاست، ستاره ای می باشد که در صفر و در دو ربیع یا در رجب در کرانه ها می گردد، و هنگام آن رویداد، خاقان با ترکها می رود، و در پیِ او رومیان اند که با پرچمها و صلیبها آشکار می شوند(4).

«خاقان» واژه ای ترکی است که در روزگاران کهن لقب پادشاه ترکان بود، و بنا بر آن چه هویداست، در این حدیث، مراد از «خاقان» همان رئیس جمهوری کشور ترکیه است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوب شرقی این کشور می گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می روند، و مقصود از «رومیان»، نیروهایی مسیحی اند که از سرزمینهایی مانند اروپا، امریکا و استرالیا به اسکندریّه در شمال مصر، رَمْلَه در شمال فلسطین، حِمْص در غرب سوریه و دشت عُمْق، میان حَلَب و اَنْتاکِیَه، در شمال غربی سوریه و قَرْقِیسِیا در شرق این کشور می آیند.

محیی الدّین ابن عربی با سندهایش از کتاب ابن‏ عصمه گزارش کرده است:

... پس، در آن زمان زمامدار مغرب(5) با سپاهی بسیار و لشکریانی انبوه جنبش می کند، و در شرق و غرب فرود می آیند ... پس، خبر آن رویداد به رومیان می رسد، و در ناوگانهای دریایی بزرگ جنبش می کنند و کناره های دریا را می گشایند ... سپس سفیانی با لشکرهایی بزرگ برمی شورد ... سپس مهدی برمی شورد...(6).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه راوی آن را به وی نسبت نداده است.
 
بنا بر آن چه هویداست، مراد از «زمامدار مغرب» در این روایت، همان اَعْرَجِ کِنْدِی رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان آفریقایی در لیبی است که سپاهش را به مصر می آورد، و آنان را با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی برای نبرد سوی فلسطین، اُردن و سوریه می فرستد، و مقصود از «رومیان» در بسیاری از روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان، همان اروپاییان و بسیاری از آمریکاییان و استرالیاییها می باشند که از فرزندان رومیان اند، و «کناره های دریا» در این جا همان کناره های دریای مدیترانه است. 
—--------------------------------------------------- 

1. التشریف بالمنن، ص 263، فتن سُلَیْلی، ب 50، ح 382 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. الفتن، ص 300-299، جزء 5، ح 1165 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
4. الفتن، ص 152، جزء 3، دنبالۀ ح 620 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. در نسخۀ چاپی محاضرة ‏الأبرار پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «الغرب» یافت می شود که به «المغرب» اصلاح و ترجمه گردید.
6. محاضرة ‏الأبرار، ج 1، ص 3-341 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم https://telegram.me/joinchatakheruzzaman

آخرالزّمان
بررسی راهبردی رویدادهای آخرالزّمان
با بهره گیری از: آیات، روایات و پیشگوییها

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۵۴
خادم گمنام

نبرد قرقیسیا در آخرالزمان

دوشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ

                                             

قرقیسیا شهرى کوچک نزدیک سرچشمه رود خابور در نهر فرات است که امروز به ویرانه اى نزدیک شهر دیر الزور ، کنار مرز سوریه تبدیل شده و به مرز ترکیه هم نسبتاً نزدیک است .برخى روایات در مورد نبردى بزرگ در آن سامان سخن گفته و آن را به سفیانى ربط داده اند که در زمان امام مهدى(علیه السلام) خواهد بود. در آن سال در هر نقطه اى از مغرب زمین ، کشمکش زیادى روى مى دهد . نخستین سرزمین عرب که خراب مى شود ، شام است.
جم البلدان حموى   مى گوید : این شهر ، به سبب قرقیسیا بن طهمورت ملک به این نام نامیده شد . حمزه اصفهانى مى گوید : قرقیسیا معرّب کرکیسیا است که برگرفته از « کرکیس » ، نام محل اسب دوانى است که به عربى «حلبه» مى گویند و در شعر ، بسیارى اوقات بصورت مقصور مى آید . ( آخرش حذف مى شود ) .

برخى روایات در مورد نبردى بزرگ در آن سامان سخن گفته که بعضى وقت آن را معین کرده و بین بنى عباس و بنى امیه دانسته اند . بعضى روایات هم آن را به سفیانى ربط داده اند که در زمان امام مهدى(علیه السلام) خواهد بود اما برخى دیگر ، سبب درگیرى را گنجى مى دانند که در مسیر فرات پیدا مى شود و بین سفیانى و اتراک اختلاف پیش مى آید .

از جمله روایات ، کافى  از امام باقر(علیه السلام) آورده است که به میسّر فرمود : فاصله شما و قرقیسیا چقدر است ؟ عرض کردم : نزدیک است ، کنار ساحل فرات ، فرمود : اتفاقى در آنجا خواهد افتاد که از روزى که خدا آسمان ها و زمین را آفریده و تا زمانى که آسمان ها و زمین وجود خواهند داشت ، مانند آن وجود نداشته و نخواهد داشت . (میدان جنگ) سفره پرندگان خواهد بود و درندگان زمین و پرندگان آسمان ، از آن سفره سیر خواهند شد . افراد قبیله « قیس » در آن نبرد کشته مى شود و خونخواه و طرفدارى نخواهند داشت .

صاحب کافى مى گوید : عده اى این روایت را آورده اند و اضافه کرده اند : منادى ندا مى دهد : بیایید و گوشت ستمگران را بخورید !

در از حذیفه بن منصور از امام صادق(علیه السلام) : خدا مائده (در روایتى « مأدبه» ) و سفره اى در قرقیسیا دارد که فردى از آسمان از این رخداد مطلع مى شود و مى گوید : اى پرندگان آسمان و درندگان زمین ! بیایید از گوشت بدن ستمگران سیر شوید !

از عبد الله بن ابى یعفور آمده است که ابو جعفر(علیه السلام) به من فرمود : فرزندان عباس و مروان در قرقیسیا نبردى خواهند داشت که در آن نبرد زورمندان به بلوغ نرسیده، پیر مى شوند . خداوند پیروزى را نصیب شان نخواهد کرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمین وحى مى شود که از گوشت ستمکاران سیر شوید . آن گاه سفیانى خروج مى کند .

از جمله روایاتى که در مورد خروج سفیانى و ظهور امام مهدى وارد شده ، حدیثى است که مفید در اختصاص  آورده است : جابر جعفى مى گوید که ابوجعفر(علیه السلام) به من فرمود : اى جابر ! سرِ جایت بمان و تکان نخور (=کارى نکن )تا نشانه هایى را که برایت مى گویم ، ببینى و آنها را دریابى : نشانه اول ، اختلاف فرزندان فلانى (بنى عباس بر سر مُلک) است که گمان نمى کنم آن را ببینى ، ولى پس از من اینها را نقل کن . نشانه دیگر صدایى است که از آسمان شنیده مى شود ، همچنین صدایى که از جانب دمشق به شما مى رسد و نوید فتح مى دهد . قریه اى از شام به نام « جابیه » فرو مى رود و قسمت راست مسجد دمشق فرو مى ریزد و گروهى از ترکستان خروج مى کنند ، و پس از آن اوضاع مردم آشفته خواهد شد . برادران ترک در جزیره پیاده مى شوند و جمعى از روم خروج کرده و در « رمله » فرود مى آیند .

اى جابر ! در آن سال در هر نقطه اى از مغرب زمین ، کشمکش زیادى روى مى دهد . نخستین سرزمین عرب که خراب مى شود ، شام است . در شام سه پرچم مختلف با هم جنگ خواهند داشت : پرچم اول اصهب ( سرخ و سفید ) پرچم دوم ابقع (سیاه و سفید) و پرچم سوم سفیانى است . سفیانى با پرچم ابقع برخورد مى کند و با هم مى جنگند و او و تمام همراهانش را به قتل مى رساند . بعد پرچم اصهب را تار و مار مى کند . آن گاه هدفى جز رفتن به عراق ندارد . سپس لشکر او به قرقیسیا مى رسد و جنگى در آنجا جنگ درمى گیرد که صد هزار نفر از ستمگران کشته مى شود
پس از آن سفیانى هفتاد هزار لشکر به کوفه مى فرستد ، آنها مردم کوفه را یا مى کشند، یا دار مى زنند ، و یا به اسیرى مى گیرند . در این بین چند لشکر از خراسان با سرعت برق، منازل میان راه را طى مى کنند . چند نفر از یاران قائم در میان آنها هستند . سپس مردى از موالى اهل کوفه قیام مى کند ، ولى سرلشکر سفیانى او را بین حیره و کوفه به قتل مى رساند .

آن گاه سفیانى لشکرى به مدینه مى فرستد . مهدى از مدینه به مکه مى رود . چون خبر رفتن مهدى از مدینه به سرلشکر سفیانى مى رسد، لشکرى را به دنبال او مى فرستد، ولى وى را نمى یابند مهدی وارد مدینه می‌شود. سرلشکر سفیانى در بیابان « بیدا » فرود مى آید . در آن جا گوینده اى از آسمان صدا مى زند : اى بیدا ! این قوم را نابود گردان ، و با این صدا زمین آنها را در کام خود فرو مى برد . تنها سه نفر از آنها باقى مى ماند که خدا صورت هاى آنها را به عقب برمى گرداند . آن سه نفر از قبیله کلب اند . این آیه درباره اینها آمده است :

« اى کسانى که کتاب آسمانى به شما داده شد ! ایمان بیاورید به آنچه نازل کردیم ، که آنچه را نزد خود دارید ، تصدیق مى کند ، پیش از آن که بعضى از صورت ها را تغییر دهیم ، و آن را به پشت برگردانیم » ( نساء/50 )

در آن روز قائم در مکه است . او در آن جا به بیت الحرام ( خانه خدا ) تکیه مى دهد ، در حالى که به آن پناه بُرده است . مى گوید : اى مردم ! ما از خدا و هر کسى که دعوت ما را بپذیرد ، یارى مى طلبیم . من از خانواده محمد ، پیغمبرتان هستم . ما از هر کس به خدا و محمد نزدیک تریم . 

ابن حماد گفته « ارطاة » را نقل کرده که معرکه قرقیسیا را به سفیانى ربط داده و طرفین را ترک و روم قرار داده و مى گوید : وقتى ترک ها و رومیان گرد بیایند و قریه اى در دمشق فرو رود و دیوار سمت غرب مسجد دمشق فرو ریزد ، در شام سه پرچم برافراشته مى شود : ابقع ، اصهب و سفیانى . در دمشق مردى و همراهانش محاصره شده و کشته مى شوند و دو نفر از آل ابو سفیان خروج مى کنند که پیروزى با دومى است . وقتى پیروان « ابقع » از مصر حرکت کنند ، سفیانى با سپاهش بر ضد آنها شورش مى کند ، و آنقدر از ترکان و رومیان در قرقیسیا مى کشد که درندگان زمین از گوشت شان سیر مى شوند .

اما این روایت ، فقط سخنى بُریده است . همچنین چند روایت وجود دارد که احادیث را مربوط به گنجى مى داند که در آن اختلاف دارند . روشن ترین روایت ، روایتى است که از ابن حماد از پیامبر آورده شده است : « کوهى از طلا و نقره در مسیر فرات نمایان مى شود که از هر نُه نفر که براى دستیابى بر آن بجنگند ، هفت نفر کشته مى شوند . اگر شاهد چنین وضعى بودید ، نزدیک آن نشوید . . . فتنه چهارم هجده سال است ، سپس رخدادهایى نمودار مى شود که خود را نشان مى دهد و فرات کوهى از طلا را نمایان مى کند . امت بر آن هجوم آورده ، از هر نُه نفر ، هفت تن کشته مى شود .
از على(علیه السلام) : سفیانى در شام ظهور مى کند ، آن گاه نبردى میان آنها در قرقیسیا رخ مى دهد (و آن قدر کشته مى دهد) که پرندگان آسمان و درندگان زمین از لاشه هایشان سیر مى شوند . سپس در پشت سرشان جنگى رخ مى دهد و گروهى مى آیند تا وارد خراسان شوند . لشکر سفیانى در پى اهالى خراسان مى آیند ، چنانکه شیعه آل محمد را در کوفه مى کشند ، آن گاه اهل خراسان در پى مهدى بیرون مى روند .

مقصود از فتنه چهارم در این حدیث معلوم نیست ، چرا که تعداد فتنه ها در روایات ناهمگون است . با اینکه تشخیص آخرین فتنه متصل به ظهور مهدى(علیه السلام) آسان است اما اکثر نصوص مربوط به این معرکه ، مُرسَل و گفته اشخاص بوده و جزء احادیث نبوى نیست اما اگر درست باشد ، احتمال دارد که گنج مذکور ، منبع نفت یا معدن طلا و نقره باشد که محل درگیرى سه دولت مى شود اما بیشتر احادیث مى گوید طرف مقابل سفیانى در این معرکه ، ترک ها هستند و چون درگیرى به خاطر ثروتى است که در مرزهاى سوریه و ترکیه وجود دارد ، بنابراین ممکن است منظور از ترک ها ، اهالى فعلى ترکیه باشند .

برخى روایات مى گوید پیش از خروج سفیانى ، عده اى در جزیره اى که جزیره ربیعه یا دیار بکر ، نزدیک قرقیسیاست ، فرود مى آیند . شاید مقصود روس ها یا دیگران باشند که امت ترک نامیده مى شوند .

بر اساس روایات ، مهدى(علیه السلام) نخستین پرچم خود را براى جنگ با ترکان برمى افرازد . مقصود از جزیره در اینجا منطقه اى نزدیک موصل است که آن نیز دیار ربیعه نامیده مى شود ، اما « رمله » که نیروهاى روم در آنجا فرود مى آیند ، شاید « رمله » فلسطین یا مصر باشد ،

کانال تلگرام https://web.telegram.org/#/im?p=@joinchatakheruzzaman

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۶
خادم گمنام