آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

چه کسانی بر اسرائیل و بیت المقدس چیره می شوند؟

چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۵۶ ب.ظ

در تورات، سِفْر تثنیه، فصل 28، بخش لعنت، بندهای 49، 50 و 52 آمده است:

«و خداوند از دور یعنی از اقصای زمین، امّتی را که مثل عقاب می پرد، بر تو خاهد آورد. امّتی که زبانش را نخاهی فهمید. امّتی مهیب صورت که طرف پیران را نگاه ندارد و بر جوانان ترحّم ننماید ... و تو را در تمامی دروازه هایت محاصره کند تا دیوارهای بلند و حصینی که بر آنها توکّل داری، در تمامی زمینت منهدم شود؛ و تو را در تمامی دروازه هایت، در تمامی زمینی که یَهُوَه خدایت به تو می دهد، محاصره خاهد نمود».

برای روشن شدن تفسیر درست نوشتارهای کتاب تورات و دانستن این که گروه یورش برنده بر اسرائیل و گشایندگان بیت المقدس در آخر الزّمان چه کسانی اند، می بایست به پاره ای از روایات اسلامی نگاهی بیندازیم تا بدانیم آنان نیروهایی مشرقی‌اند که از چین و ملتان و خراسان، با رهبری هاشمی چینی و فرماندهی شعیب تمیمی خراسانی و با پرچمهایی سیاه و کوچک، در سال ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، به ایران می آیند و به یاری حسنی گیلانی می شتابند، و همگی به قم می آیند، و نیروهای پیرو سفیانی یورشگر بر ایران را در هم می شکنند و سوی عراق پس می رانند، و پس از رفتن به آن‌جا، گروهی را با فرماندهی شعیب برای همپیمان شدن با امام مهدی(علیه السّلام) در مکّه، سوی آن شهر می فرستند، و سپس به سرزمین شام می روند و پس از گرفتن دمشق، با یورش بر اسرائیل، بیت المقدس را می گیرند و یهودیان آشوبگر را نابود می‌کنند. 

بنا بر این، سرزمینهای دوردست نسبت به اسرائیل، همان چین، و گروهی که مانند عقاب می پرند و دارای چهره ای ترسناک و زبانی نافهمیدنی برای یهودیان می باشند، همان مسلمانان ترک تبار اُیْقُر زینده در استان سین گیانگ چین اند که جنگجو و دلیر و چون عقاب(1)، چُست و چالاک، بر دشمن یورش می برند، و چهره هایی پهن و گرد چون سپر دارند و کوسه (ریش بر چانه روییده) می باشند و دانستن زبانشان که ترکی ایغوری است، برای دیگر مردمان بسیار دشوار است.

از بُرَیْد پسر معاویۀ عِجْلِی و کُلَیْب پسر معاویۀ صَیْداوی روایت شده است که گفته اند: شنیدیم که ابو جعفر -باقر-(علیه السلام) می فرمود:

گویا می بینم که از سرزمینهای دوردست مشرق، از سرزمینی که به آن «شیلا» گفته می شود، گروهی برشوریده اند که حقّ خدشان را از چینیها می خاهند، و داده نمی شوند؛ سپس آن را می خاهند و داده نمی شوند. پس، هر گاه آن را ببینند، شمشیرهای خد را بر دوشهایشان می گذارند و با آنان می جنگند. پس، چینیها پذیرای دادن آن چه خاسته اند، می شوند، و ایشان نمی پذیرند و مردم بسیاری از آنان را می کشند. سپس بر همۀ سرزمینهای ترکها(2) و هندیان(3) چیره می شوند و سوی خراسان روی می آورند و آن جا را از زیندگانش می خاهند و داده نمی شوند و آن را با زور می گیرند، و می خاهند که پادشاهی را جز به زمامدار شما نسپارند. پس، هر گاه سفیانی برشورد، آنان با او پیکار می کنند و همگی کشته می شوند، و آنان با کسانی که آنان را کشته اند (سپاهیان سفیانی) با دعای زمامدارتان به این جهان باز می گردند و آنان از ایشان خونخاهی می کنند و سوی پایان این جهان در زمامداری او زندگی می کنند(4).

شِیلا در روزگاران کهن نامی بود که بر دو سرزمین از سرزمینهای مشرق گفته می شد:

1. شیلا، چنان‌که در فرهنگهای جغرافی و تاریخی چینیان آمده است، نام سرزمینی گسترده در شمال غربی چین بود که امروزه استان سِینْ کِیانْگ و بخشهایی از غرب استان گانْسُو را در بر می‌گیرد، و سخن امام باقر(علیه السّلام) به همین بخش اشاره می کند.

2. شیلا یا سیلا نام شبه جزیرۀ کره بود؛ چنان که در مروج الذهب، ج 1، ص 6-155، آمده است: «پس از آبادیهای چین، به سوی دریا سرزمینهایی که شناخته شده و وصف شده باشند، وجود ندارند، جز سرزمینهای سیلا و جزایر آن...».(5)

بی گمان، امام باقر(علیه السّلام) در این حدیث به شورشهای مردمی مسلمانان ترک اُیْغور در روزگار کنونی در استان سین کیانگ (سرزمین نو) برای جدایی و خدگردان شدن از دولت چین اشاره دارد، و شایان یادآوری است که سین کیانگیها در 120 سال گذشته بیش از 100 بار بر چینیان شوریدند، و پس از بنیادگذاری «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» در سال 1993 م دو شورش برجسته برای آنان روی داد: نخستین در سال 2009 م که از ایشان در آن نزدیک به 200 تن کشته شدند، و دومین در سال 2014 م که از ایشان در آن نزدیک به 100 تن کشته شدند، و اگر این دو شورش همان دوتایی باشند که در روایت به آن دو اشاره شده است، می بایست در آینده ای نزدیک چشم به راه روی دادن شورش سوم این مردم ستمدیده بر چینیان کافر باشیم.

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، فرمود:

... پس، هر گاه قیامگر که از چین و مُلْتان آمده است، در خراسان به پا خیزد، سفیانی سربازانش(6) را سوی او می فرستد، پس، بر وی چیره نمی شوند. سپس قیامگری از ما در گیلان به پا می خیزد، و مشرقی او را برای دورکردن پیروان عثمان یاری می کند، و  آبُر و دَیْلَم به وی پاسخ می دهند، و از وی بخشش و خُشی می یابند...(7).

مراد از «قیامگر که از چین و مولتان آمده است»، هاشمی چینی است که جنبش خُد را از استان سِین کِیانْگ در چین می آغازد، و چند ماه پس از شورش شعیب تمیمی خراسانی در سمرقند در ماه رجب سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، با سپاهش از چین به ملتان می رود و سپس به خراسان می آید و در آن جا برمی شورد، و در این هنگام، شعیب همراه یارانش با وی پیمان می بندد و فرمانده سپاهش می شود و سپس همگی سوی ری می روند و هاشمی (مشرقی) گروهی از نیروهایش را با فرماندهی شعیب تمیمی خراسانی برای یاری حسنی گیلانی درون این شهر می فرستد، و «پیروان عثمان»، گروهی از لشکریان عثمان سفیانی پسر عَنْبَسَه اند که بر برخی شهرهای ایران  یورش می برند(8).

«مُلْتان» سرزمینی در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان است، و مرکزش شهر باستانی ملتان می باشد(9)، و بنا بر خبرهایی که به دست ما رسیده اند، اکنون در این سرزمین، گروهی از شیعیان چشم به راه ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.

«خراسان» سرزمینی پهناور در آسیای میانه است که از شمال شرقی ایران آغاز و تا مرزهای غربی چین و هند کشیده می شود، و اکنون بیشتر افقانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و بخشی از ایران و قرقیزستان را در بر می گیرد(10)، و مردمان این سرزمین از روزگاران کهن، به دلیری، جنگاوری و دوست داشتن پیامبر و خاندان گرامی اش(صلوات الله علیهم) شناخته شده بودند.

 از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّی الله علیه و سلّم) فرمود:

پرچمهای سیاهی از خراسان بیرون می آیند که چیزی آنها را برنمی گرداند، تا آن که در اِیلِیا بر پا شوند؛ مرادش بیت المقدس است(11).

سَدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و برایشان فرمود:

... پس، وای بر شما ای زیندگان عراق، آن گاه که پرچمها از خراسان ‏سوی شما بیایند، و وای بر زیندگان ری از ترکها، وای بر زیندگان عراق از زیندگان ری، و وای بر آنان (تهرانیها، ترکان و عراقیها) سپس وای بر آنان از کوسه ها. سدیر گفت: گفتم: ای سرور من، کوسگان(12) کیان اند؟ فرمود: گروهی اند که گوشهایشان در کوچک بودن مانند گوشهای موش، تنپوششان آهن، سخنشان مانند سخن شیاطین (پریان)، مردمکهای چشمهایشان کوچک و موى بر پشت لبهایشان درآمده و گونه ها و تنهایشان بی مو است. پناه برید به خدا از بدیشان، آنان خداوند بر دستانشان دین را چیره می کند و ریسمان فرمان ما می باشند(13).

امام صادق(علیه السّلام) در این حدیث به برخی جنگهای خونخاهانه ای اشاره می کند که میان مسلمانان اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) تا آغازه هایش روی می دهند، و مراد از «زیندگان ری»، تهرانیهایی می باشند که در روزگار اصهب مروانی با «عراقیها» می جنگند، و «ترکها» همان نیروهای ترکی اند که زیر فرمان شَرُوسِی از قفقاز جنوبی بر ایران، به ویژه ری، یورش می برند و سپس سوی عراق می روند، و مقصود از «کوسه ها»، نیروهای ترک اُیْقُری می باشند که ریشهایشان بر چانه هایشان می باشد و با رهبری هاشمی چینی از استان سین کیانگ در چین به ملتان و خراسان می آیند، و همراه خراسانیان با فرماندهی شُعَیْب تَمِیمِی خراسانی از سمرقند سوی ری می روند و زیندگان آن جا را برای نافرمانیشان کیفر می دهند، و سپس سوی عراق می روند و بازماندگان نیروهای یورشگر ترک و نیروهای عراقی و ناعراقی پیرو سفیانی را در هم می شکنند، و بازماندگان پیروان اصهب مروانی و هاشمی شیصبانی در عراق را نابود می کنند، و آنان پس از یورش بر سرزمین ترکها، سوی دمشق و بیت المقدس می روند، و چون زبان ترکی ایقری که زیندگان سین کیانگ با آن سخن می گویند، از دشوارترین و پیچیده ترین زبانهای جهان است، امام آن را به سخن پریان همانند کرده است.
—----------------------------------------------------------— 

1. مردمان تبّت و سین کیانگ عقاب را پرنده ای مقدّس می دانند و دوستدار عقاب می باشند و خود را بورقوت (عقاب) می نامند و حرکاتی مانند حرکات عقاب و رقصی به نام رقص عقاب دارند.
2. به ترکستان شرقی یا سین کیانگ اشاره دارد.
3. به بخشهایی از هند و پاکستان اشاره دارد که در گذشته ای نه چندان دور یک کشور بودند.
4. منتخب کفایة المهتدی، ص 4-3، ح 2 (ترجمۀ نویسنده).
5. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
6. در نسخۀ خطّی منتخب کفایة المهتدی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «فی الجنود» یافت می شود که به «الجنود» اصلاح و ترجمه گردید.
7. منتخب کفایة المهتدی، نسخۀ خطّی، ص 4، ح 3 (ترجمۀ نویسنده)، و از همین منبع در: إلزام‏ الناصب، ج 2، ص 133، نیز نقل شده است.
8. سخن نویسنده.
9. بهره گرفته شده از: دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، درگاه «مولتان».
10. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
11. الفتن، ص 9-138، جزء 3، ح 569 (ترجمۀ نویسنده).
12. کوسه: کسی که ریشش بر چانه اش روییده است نه بر دو گونه (بهره گرفته شده از: کتابهای زبان عربی).
13. الأمالی، ص 5-64، مجلس 7، ح 10 (ترجمۀ نویسنده).

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم  

کانال تلگرامی آخرالزمان 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۰۶
خادم گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی