کتاب «یوم الخلاص» در بارۀ امام مهدی-علیهالسّلام- و رویدادهای آخرالزّمان و به زبان عربی میباشد و نویسندهاش کامل سلیمان نویسندۀ شیعی لبنانی است. این کتاب در ایران دارای دو ترجمۀ فارسی یکی با نام «روزگار رهائی» از استاد علی اکبر مهدی پور و دیگری با نام «روز رهایی» از لطیف راشدی میباشد.
با بررسی دقیق کتاب یوم الخلاص ناگوارانه درمییابیم که نویسندهاش در برخی موارد در متن احادیث دست برده است، و گاه دو و یا سه روایت را با هم تلفیق و دستکاری کرده و به صورت یک حدیث درآورده است. نیز روایاتی را نقل کرده است که در کتب پیشینیان یافت نمیشوند، و عجیبتر از همه آن است که برخی روایات دروغین و ساختگی را با ذکر آدرسهایی دروغین در این کتاب آورده است که وقتی انسان به منبع اصل و جلد و صفحۀ یادشده از سوی مؤلّف مراجعه میکند، آن حدیث را در آن جا نمییابد!
موارد احادیث ساختگی و یا دستکاریشده در کتاب یوم الخلاص بسیار است، و برای نمونه یادآور می شویم: شیخ ابو الحسن نجفی مرندی که از مخالفان مشروطه بود، با تلفیقی نادرست از برخی احادیث و افزودههایی نادرست از خِیش، حدیثی را پیرامون طهران جعل کرده و به مرحوم مجلسی در بحار الأنوار نسبت داده است بدون ذکر جلد و صفحه. شگفتتر آن است که کامل سلیمان همان حدیث جعلی و دروغین را بیش از پیش دستکاری و کم و زیاد کرد و برایش آدرسی دروغین از بحار الانوار با ذکر جلد و صفحه ارائه نمود تا خاننده باورش شود که آن حدیث در آن کتاب و آدرس وجود دارد، در حالی که چنین نیست.
شیخ ابوالحسن مرندی، در کتاب «نور الأنوار»، مجلّد سوم، فصل هشتم، صفحۀ ۸-۲۹۷، که در پایانۀ کتاب «مجمع النورین و ملتقی البحرین» و گویا در سال ۱۳۲۸هـ.ق، در تهران، چاپ شده، چنین آورده است: «قال العلّامة المجلسی(ره): قال المفضّل بن عمر: قال لی جعفر بن محمّد: یا مفضّل، أ تدری أینما وقعت الزوراء؟ قلت: الله و حجّته أعلم. فقال: اعلم یا مفضّل، أنّ فی حوالی الریّ جبلاً أسود تبنی فی ذیله بلدة تسمّی بالطهران، و هی دار الزوراء التی تکون قصورها کقصور الجنّة و نسوانها کالحور العین...».
ترجمۀ عبارات یادشده که از جنبههای ادب عربی دارای غلطهایی آشکار و برخی واژگان نادرستاند، این است:
«علّامۀ مجلسی -رحمت خدا بر او باد- گفت: مفضّل پسر عمر گفت: جعفر پسر محمّد به من فرمود: ای مفضّل، آیا میدانی زوراء کجا جای گرفته است؟ گفتم: خدا و حجّت او داناترند. پس فرمود: بدان ای مفضّل که پیرامون ری کوهی سیاه است که در دامنهاش شهری ساخته و تهران نامیده خاهد شد، و همان، دارالزورایی است که کاخهایش چون کاخهای بهشت و زنانش مانند حور عین می باشند...».
کامل سلیمان در یوم الخلاص ص ۳۹۸ آورده است: «ثمّ روی أنّه قال علیهالسّلام فی مناسبة تحدّث فیها عن طهران: ... تصبح طهران قصورها کقصور الجنّة، و نسوانها کالحور العین، یتلبّسن بلباس الکفّار، و یتزیّین بزیّ الجبابرة، یرکبن السروج، و لایتمکّنّ لأزواجهنّ! و لاتکفی مکاسب الأزواج لهنّ! فرّوا منها إلى قلّة الجبال و من الجحر إلى الجحر کالثعلب بأشباله!!! (البحار، ج ۵۲، ص ۲۵۷، و بشارة الإسلام، ص ۱۳۱ إلى ص ۱۳۵ بتفصیل، و مصادر کثیرة غیرهما).
گفتنی است، پیامبر و اهل بیت گرامیاش-صلواتالّاهعلیهم- از تهران کنونی با عنوان «الریّ» یا «وراء الریّ» و یا «الزوراء» یادکردهاند، و هر حدیثی که در آن واژۀ «طهران» آمده باشد، ساختگی و دروغ است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژه ها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته های دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman