کوتاه شدن زمان پادشاهی بنی عبّاس پس از مرگ عبدالله عبّاسی
ابو بَصِیر گفت که شنیدم ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) می فرمود:
کسی برای من مرگ عبدالله را گردن بگیرد، برای او قائم را گردن می گیرم. سپس فرمود: هر گاه عبدالله بمیرد، مردم پس از وی بر کسی گرد نمی آیند، و این پراکندگی اگر خدا بخاهد، جز با زمامدار شما به پایان نمی رسد، و پادشاهیِ سالیانه می رود، و پادشاهیِ ماهانه و روزانه می شود. گفتم: آن رویدادها به درازا خاهند کشید؟ فرمود: چنین نیست(1).
با نگاه به آن که حدیث اشاره کننده به مردن عبدالله کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) را ابو بصیر از امام صادق(علیه السّلام) در روزگار دولت نخست عبّاسیان شنیده و روایت کرده است، و بی گمان، همین امام بزرگوار در روایاتی دیگر آشکارا فرموده است که بنی عبّاس دیگر بار در آخر الزّمان به فرمانروایی می رسند، می تواند گفته شود که مرادش از عبدالله، واپسین پادشاهان بنی عبّاس در آخر الزّمان است، و خداوند داناتر است.
از این روایت هویداست، عبداللّهی که امام صادق(علیه السّلام) برای گردن گیرندۀ مرگش قیام قائم(علیه السّلام) را به گردن گرفته است، پادشاهی پایانی است که پس از وی، فرمانروایی سازش شده بر او در کشورش نمی آید، و اگر مقصود از «عبدالله» در این جا همان عبدالله عبّاسی واپسین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاس در آخر الزّمان باشد، پس بی گمان، از سخن امام بهره گرفته می شود که پس از مرگ وی درگیریها و ناسازگاریهایی میان ته مانده های دستگاه عبّاسی بر سر رهبری روی می دهند، و زمان فرمانرواییشان کوتاه می شود و جز چند ماه و چند روز پایدار نمی ماند.
------------------------------------------------------------
1. الغیبة، توسی، ص 447، ف 7، ح 445 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی