آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روم در آخرالزّمان» ثبت شده است

کعب الأحبار گفته است:

... هر گاه آشوب را در سرزمینهای شام ببینی، مرگ و مردن است، و بَنِی اَصْفَر (رومیان) جنبش می کنند و به سرزمینهای عربها می رسند. پس، میان آنان (رومیها و عربها) نبردهایی خاهند بود(1).

حُذَیْفه گفت:

... گفتم: بنی اصفر چه کسانی اند ای رسول خدا؟ فرمود: رومیان...(2)، و نویسنده می گوید: عربها رومیان را «بَنِی اَصْفَر» -پسران مرد زرد- می نامیدند؛ زیرا آنان چنین می پنداشتند که پدر نخست رومیها که همان روم است، مردی زردپوست بود(3).

از روایت وَلِید پسر مُسْلِم بهره گرفته می شود که ترکها و رومیان، در پیِ گردش ستاره ای دنباله دار در کرانه های آسمان از ماه صفر تا رجب سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، درون سرزمینهای عربی می آیند.

وَلید گفته است:

... بی گمان، ستاره ای که از نشانه هاست، ستاره ای می باشد که در صفر و در دو ربیع یا در رجب در کرانه ها می گردد، و هنگام آن رویداد، خاقان با ترکها می رود، و در پیِ او رومیان اند که با پرچمها و صلیبها آشکار می شوند(4).

«خاقان» واژه ای ترکی است که در روزگاران کهن لقب پادشاه ترکان بود، و بنا بر آن چه هویداست، در این حدیث، مراد از «خاقان» همان رئیس جمهوری کشور ترکیه است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوب شرقی این کشور می گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می روند، و مقصود از «رومیان»، نیروهایی مسیحی اند که از سرزمینهایی مانند اروپا، امریکا و استرالیا به اسکندریّه در شمال مصر، رَمْلَه در شمال فلسطین، حِمْص در غرب سوریه و دشت عُمْق، میان حَلَب و اَنْتاکِیَه، در شمال غربی سوریه و قَرْقِیسِیا در شرق این کشور می آیند.

محیی الدّین ابن عربی با سندهایش از کتاب ابن‏ عصمه گزارش کرده است:

... پس، در آن زمان زمامدار مغرب(5) با سپاهی بسیار و لشکریانی انبوه جنبش می کند، و در شرق و غرب فرود می آیند ... پس، خبر آن رویداد به رومیان می رسد، و در ناوگانهای دریایی بزرگ جنبش می کنند و کناره های دریا را می گشایند ... سپس سفیانی با لشکرهایی بزرگ برمی شورد ... سپس مهدی برمی شورد...(6).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه راوی آن را به وی نسبت نداده است.
 
بنا بر آن چه هویداست، مراد از «زمامدار مغرب» در این روایت، همان اَعْرَجِ کِنْدِی رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان آفریقایی در لیبی است که سپاهش را به مصر می آورد، و آنان را با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی برای نبرد سوی فلسطین، اُردن و سوریه می فرستد، و مقصود از «رومیان» در بسیاری از روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان، همان اروپاییان و بسیاری از آمریکاییان و استرالیاییها می باشند که از فرزندان رومیان اند، و «کناره های دریا» در این جا همان کناره های دریای مدیترانه است. 
—--------------------------------------------------- 

1. التشریف بالمنن، ص 263، فتن سُلَیْلی، ب 50، ح 382 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. الفتن، ص 300-299، جزء 5، ح 1165 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
4. الفتن، ص 152، جزء 3، دنبالۀ ح 620 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. در نسخۀ چاپی محاضرة ‏الأبرار پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «الغرب» یافت می شود که به «المغرب» اصلاح و ترجمه گردید.
6. محاضرة ‏الأبرار، ج 1، ص 3-341 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم https://telegram.me/joinchatakheruzzaman

آخرالزّمان
بررسی راهبردی رویدادهای آخرالزّمان
با بهره گیری از: آیات، روایات و پیشگوییها

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۵۴
خادم گمنام

روم در آخرالزّمان (ویرایش شده)

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۶ ق.ظ

«روم»، در بسیاری از روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان، اگر مقصود از آن ملّتها باشد، همان اروپاییان و بسیاری از امریکاییان و استرالیاییها می باشند که از فرزندان رومیان اند، و اگر مقصود از آن سرزمینها باشد، همان سرزمینهای اروپاست(1).
1. سخن نویسنده.


چیرگی شمار رومیان بر دیگر گروهها

مُسْتَوْرِد قریشی گفته است که شنیدم رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) می فرماید:

ساعت (زمان قیام قائم) بر پا می شود، در حالی که رومیان بیشترین مردمان اند(1).

بدان که بی گمان، مراد از «ساعت»، در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، همان زمان قیام قائم(علیه السّلام) می باشد.
از این حدیث بهره گرفته می شود که بی گمان، شمار رومیان پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) بر شمار دیگر مردمان از ترکها، عربها، بربرها، کردها، فارسها، روسها، هندیان و دیگران افزون می شود.
1. الفتن، ص 331، جزء 6، ح 1247 (ترجمۀ نویسنده).


رومیان سختگیرترین مردم بر مسلمانان
مستورد گفته است که شنیدم رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) می فرماید:

سختگیرترین مردم بر شما (مسلمانان) رومیها می باشند،
و بی گمان، نابودی آنان با ساعت (زمان قیام قائم) خواهد بود(1).

1. المسند، ج 6، ص 296، ح 18045 (ترجمۀ نویسنده).


ویران شدن کناره های دریای روم
امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های ظهور قائم(علیه السّلام)، فرمود:

... هنگامی که ... کناره های روم را شکافتن(1) ویران کند...(2).

بی گمان، امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) در این روایت از پدیدآمدن شکافهایی بزرگ و شیارهایی گسترده در برخی بخشهای ساحلی پیرامون دریای مدیترانه خبر داده است، و بنا بر آنچه هویداست، این رویداد شگفت از پیامدهای زلزله ای سخت می باشد که در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) روی می دهد و بخشهای بسیاری از اروپا، ترکیه، سوریه، عراق، لبنان، اسرائیل، مصر و دیگر سرزمینها را ویران می کند.
 بی گمان، نُوسْتْرْاَدَمُوس، پیشگو و ستاره شناس مشهور فرانسوی، از احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته و به روی دادن زمین لرزه هایِ پیاپی ای که مایۀ غرق شدن برخی شهرهای کناره ای ترکیه و اروپا می شوند، و به یورش نیروهای خزر و ترک بر ایران و یورش نیروهای قیسی و بربر بر مصر و سوریه در فصل بهار، اشاره کرده است:

برای چندین شب زمین خواهد لرزید.
در بهار دو تلاشِ پی در پی انجام می گیرد.
کورِنْتوس و اِفِسُوس در دو دریا شناور می شوند.
جنگ در دو نبرد دلیرانه پایدار خواهد ماند(3).

شایستۀ یادآوری است، کورِنْتوس شهری کهن و بندری در جنوب یونان می باشد که بر خلیج کورنتوس جای دارد، و اِفِسُوس شهری کهن در غرب ترکیه و نزدیک کنارۀ دریای اِژِه جای گرفته است(4)، و چنان که می دانید، گروههای خزر و ترک و قیس و بربر به دلیری در جنگ شناخته شده اند.
1. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از إلزام الناصب، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «البزح» یافت می شود که به «البذح» اصلاح و ترجمه گردید.
2. إلزام الناصب، ج ۲، ص 183، خطبۀ بیان 2 (ترجمۀ نویسنده).
3. نوشتارهای نوسترادموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری 2، رباعی 52 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).
4. بهره گرفته شده از: برخی منابع.

 

آشکارکردن جنگ افزار از سوی فرنگیها
اَرْطَـاَه پسر مُنْذِر گفته است: به ما رسیده است که بی گمان، «ناثِ» پیامبری بود، و او روزگار دراز را یاد کرد ...؛ پس، ویژگی سده های گذشته و آنچه در بارۀ آنها بود را بیان کرد تا به واپسین سده ها (آخرالزّمان) رسید و گفت:

... قریشیها سازش خود را رها می کنند و مصر جلویِ پرداختی مردم به دولت را
می گیرد و فرنگیها ابزارهای جنگی خود را آشکار می کنند و بر سرزمین یمن
مردی از فرزندان قحطان فرمانروا می گردد که منصور نامیده می شود...(1).

در این روایت، مراد از «قریشیها» همان عربها، و مقصود از «فرنگیها» همان اروپاییان، به ویژه فرانسویها، می باشند، و پیشگیری از پرداختیِ مردم مصر به دولت در پیِ کشته شدن فرمانروای بسیارزورگوی آنجا هنگام یورش بربرهای مغربی بر این سرزمین روی خواهد داد، و بنا بر آنچه هویداست، بی گمان، مردی از فرزندان قحطان که منصور نامیده می شود، همان عبدربّه منصور هادی رئیس جمهوری کنونی یمن است.
1. الفتن، ص 9- 477، جزء 10، ح 1496 (ترجمۀ نویسنده).

 

هم پیمانی و ناسازگاری میان رومیان و ترکها
از برخی روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان برمی آید که بی گمان، رومیان و ترکان، در آغاز کار، برای کارزار با مسلمان، به ویژه ایرانیان، عراقیها و سوریها، هم پیمان می شوند، ولی در پایان، برای افزودن سودها و برآورده کردن آزمندیها، ناسازگاری می کنند.
از عَمّار پسر یاسِر نقل شده است که گفت:

بی گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خواهد بود، و برای آن دولت نشانه هایی اند.
 پس، هر گاه [آن زمان را](1) ببینید، بر زمین بچسبید و [دستهایتان را](2) نگه دارید تا آنکه
نشانه های آن دولت بیایند. هنگامی که رومیان و ترکان بر شما بشورانند، و لشکرها بسیج
 شوند، و پادشاه شما که داراییها را می اندوزد، بمیرد، و پس از او، مردی ناتوان(3) پادشاه
شود که شش ماه(4) پس از پیمان بسته شدن با وی بر کنار می گردد، و نابودی زمامداری
آنان از همان جایی می آید که پدیدار شد، و ترکها و رومیان با هم ناسازگاری می کنند،
و جنگها در زمین فراوان می شوند...(5).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه عمّار صحابی پسر یاسر آن را به وی نسبت نداده است.
شایان یادآوری است، فرمان دادن به خانه نشینی و آرامش پیش از آشکارشدن برخی نشانه های قیام امام مهدی(علیه السّلام)، به ویژه شورش سفیانی، از آن چیزهایی است که مؤمنان را از رفتن درون آشوبها پرهیز می دهد، و ایشان را به گوشه گیری از آنها راهنمایی می کند.
بدان که بی گمان، مقصود از «ترکها» در بسیاری از احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان، همان ترکهای ترکیه اند.
از روایت عمّار و دیگر احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می شود که بی گمان، دولتهای روم و ترک، مانند امریکا، فرانسه و ترکیه، نیروهایی از ترکان و خزرها را با فرماندهی شَرُوسِی در قَفْقاز جنوبی بسیج می کنند، و آنان را در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) بر ایران می شورانند، و سپس سوی عراق می فرستند، و سرانجام، همۀ این یورشگران در آنجا نابود می شوند. بنا بر این، نبرد این گروه شورشی از جنگهای نیابتی است.
پادشاهی که داراییها را می اندوزد و می میرد، همان عبدالله مالدار دومین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاسی است که در آخرالزّمان بر بخشی از سرزمینهای مشرق زمین چیره می شوند، و مرد ناتوانی که جانشین وی می شود و پس از گذشتن شش ماه از زمامداری اش بر کنار می گردد، همان واپسین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاس در آخرالزّمان است.
سخن پیامبر(صلّی الله علیه و آله): «نابودی زمامداری آنان از همان جایی می آید که پدیدار شد» به رازی بزرگ اشاره می کند، و آن این است که بی گمان، هم پیدایش و هم نابودی زمامداری بنی عبّاس در آخرالزّمان، از روم خواهد بود.
1. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.
2. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.
3. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از الغیبة، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «صحیح» -تندرست- یافت می شود که سازگار با آنچه در دو روایت همانند این روایت که در کتاب الفتن آمده اند، به «ضعیف» اصلاح و ترجمه گردید.
4. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از الغیبة، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «سنین» -سالها- یافت می شود، همچنان که در دو روایت همانند این روایت که در کتاب الفتن آمده اند، «سنتین» -دو سال- یافت می شود، و  ما سازگار با درون مایۀ برخی احادیث، آن را به «ستّة أشهر» اصلاح و ترجمه کرده ایم، و خداوند داناتر است.
5. الغیبة، توسی، ص 4-463، ف 7، ح 479 (ترجمۀ نویسنده).


ناسازگاری میان سپاهیان روم
امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های ظهور قائم(علیه السّلام)، فرمود:

... هنگامی که ... میان سپاهیان روم ناسازگاری روی دهد،
و آنچه پنهان شده بود، آشکار شود...(1).

بی گمان، مقصود از «سپاهیان روم» در این حدیث، همان سازمان پیمان اتلانتیک شمالی است که در آوریل 1949 پدید آورده و «ناتو» نامیده شد، و اکنون (آوریل 2009) شمار هم پیمانانش به 28 دولت می رسد، و آنها ایالتهای به هم پیوستۀ امریکا و کانادا و بسیاری از دولتهای اروپایی و ترکیه می باشند.
1. إلزام الناصب، ج ۲، ص 4-183، خطبۀ بیان 2 (ترجمۀ نویسنده).

 

سست شدن توانایی رومیان
امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های قیام قائم(علیه السّلام)، فرمود:

آگاه باشید، ای وای بر بصره از آنچه(1) فرود می آید در آنجا از طاعون و آشوبها که برخی
در پیِ دیگری می آیند... آگاه باشید، ای وای بر بغداد از ری، از مرگ، کشتار و ترسی که
زیندگان عراق را فرا می گیرند، هنگامی که میان ایشان شمشیر فرود آید. پس، آن اندازه
 که خدا بخواهد، کشته می شوند. و نشانۀ آن، هنگامی است که توانایی رومیان سست
شود و عربها چیره گردند، و مردم، مانند جنبش مورچگان، سوی آشوبها بخیزند. پس،
در آن هنگام، عجمها (پارسیان) بر عربها (عراقیها) می شورند و بصره را می گیرند...(2).

بی گمان، امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) در این روایت از روی دادن برخی آشوبها و جنگهای پیاپی و فراگیرشدن برخی بیماریهای واگیر میان مسلمانان در بخشی از سرزمینهای اسلامی خبر داده است، و چنان که می بینید، امروزه بی گمان، جایگاه و توانایی دولتهای اروپا و امریکا رو به سستی و فروریزی است، و جایگاه و توانایی برخی دولتها و گروههای عربی رو به فزونی و پیشرفت است، به گونه ای که هر چه می خواهند، انجام می دهند، و گمانی نیست در اینکه پس از چیره شدن اصهب مروانی و پیروانش، از بر جای ماندگان حزب بعث و گروه داعش، بر عراق، ایرانیان بر این کشور یورش می برند و شهر راهبردی بصره را می گیرند.
بدان که بی گمان، «عَجَم» نامی است برای همۀ مردمان ناعرب، ولی چه بسیار عجم به کار می رود و با چیزی که همراه سخن است، دانسته می شود که مقصود از آن همان پارسیان یا ایرانیان اند، چنان که در این حدیث آمده است.
1. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از إلزام الناصب، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «و ما» یافت می شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
2. إلزام الناصب، ج 2، ص 158، خطبۀ بیان 1 (ترجمۀ نویسنده).


تنگنای رومیان بر شامیها
از روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می شود که بی گمان، در سال ظهور امام مهدی‏(علیه السّلام)، هنگام برپایی دولت اصهب مروانی در سرزمینهای جزیره و عراق، دولت ایران عراق را در تنگنای اقتصادی می افکند و از رسیدن داراییها و خوراکیها به زیندگان آنجا پیشگیری می کند، و نیز هنگام برپایی دولت سفیانی در سرزمینهای شام، دولتهای اروپا و امریکا این سرزمینها را در تنگنای اقتصادی می افکنند و از رسیدن داراییها و خوراکیها به زیندگان آنجا جلوگیری می کنند.
از جابِر پسر عبدالله نقل شده است که حُذَیْفَه گفته است:

نزدیک است برای زیندگان عراق درهم (پولی) و پیمانه ای (خوراکی ای) گردآوری نشود؛
عجمها (پارسیان) ایشان را از آن باز می دارند، و نزدیک است برای زیندگان شام دینار (پولی)
و پیمانه ای (خوراکی ای) گردآوری نشود؛ رومیها (غربیها) ایشان را از آن باز می دارند(1).

چنین می نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه حُذَیْفَه صحابی پسر یَمان آن را به وی نسبت نداده است.
شام سرزمینی پهناور در خاورمیانه و جنوب غربیِ آسیا بر کنارۀ شرقی دریای مدیترانه است، و فلسطین، اردن، لبنان و بیشتر سوریۀ کنونی را در بر می گیرد(2).
1. الفتن، ص 463، جزء 10، ح 1442 (ترجمۀ نویسنده).
2. بهره گرفته شده از: برخی منابع.


رفتن رومیان درون شام و چیرگیشان بر آنجا
از برخی خبرهای بیانگر رویدادهای آخرالزّمان هویدا می شود که بی گمان، رومیها، پیش از آنکه سپاه قیسیان و بربرهای مغربی به مصر برسد و پیش از آنکه سپاه سفیانی بر دمشق چیره شود، درون سرزمینهای شام می روند، و چند ماهی بر بخشهایی از آنجاها، به ویژه درازای کناره های شام میان اَنْتاکِیَه تا عَرِیش، چیره می شوند.
امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان رویدادهایی که پیش از قیام قائم(علیه السّلام) خواهند بود، فرمود:

... چیره شدن رومیان بر شام...(1).

عبدالرحمان پسر سلمان گفته است:

پادشاهی از پادشاهان روم بر همۀ شام، مگر دِمَشْق و عَمَّان،
چیره می شود و سپس در هم می شکند...(2).

چنین می نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه عبدالرحمان شامی تابعی پسر سلمان آن را به وی نسبت نداده است.
چنان که می دانید، بی گمان، دمشق اکنون پایتخت سوریه، و عمّان اکنون پایتخت اردن می باشد، و سفیانی بر این دو شهر و پیرامونشان چیره می شود.
مَکْحُول گفته است:

بی گمان، رومیها، چهل صبح، شام را می شکافند، در حالی که
چیزی از آنجا جلوگیرشان نمی شود، مگر دمشق و بلندیهای بَلْقاء(3).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه مکحول دمشقی تابعی آن را به وی نسبت نداده است.
بَلْقاء اکنون استانی در غرب کشور اردن و در همسایگی اسرائیل است، و مرکز آن شهر سَلْط می باشد، و مراد از «بلندیهای بَلْقاء» همان رشته کوههایی اند که میان رودخانۀ زَرْقا در شمال و رودخانۀ مُوجِب در جنوب کشیده می شوند(4).
بنابر روایتی از وَلِید پسر مُسْلِم، بی گمان، آمدن ترکها و رومیان به سرزمینهای عربها در پیِ گردش ستاره ای دنباله دار در کرانه های آسمان از صفر تا رجب سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) خواهد بود.
ولید گفته است:

... بی گمان، ستاره ای که از نشانه هاست، ستاره ای می باشد که در صفر و دو ربیع
یا در رجب در کرانه های آسمان می گردد، و در آن هنگام، خاقان با ترکها می رود،
و در پیِ او رومیان اند که با پرچمها و صلیبها آشکار می شوند...(5).

«خاقان» واژه ای ترکی است که در گذشته لقب پادشاه ترکان بود، و بی گمان، در این حدیث، مراد از «خاقان» همان پادشاه کشور ترکیه است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوب شرقی این کشور می گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می روند، و مقصود از «رومیها»، نیروهایی مسیحی اند که از اروپا و امریکا و استرالیا به رمله در شمال فلسطین و حمص در میانه و عمقِ حلب در شمال سوریه می آیند.
از روایت عمّار و دیگر احادیث اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می شود که بی گمان، در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) ترکهای ترکیه برای پیشگیری از پیشروی سپاهیان سفیانی سوی شمال سوریه، درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می روند، و رومیان برای پاسداری از اسرائیل، به ویژه بیت المقدس، در برابر یورش قیسیان و بربرهای مغربی و یورش سپاهیان سفیانی به رملۀ فلسطین می آیند.
از عَمّار پسر یاسِر نقل شده است که گفت:

بی گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خواهد بود، و برای آن دولت نشانه هایی اند.
... سه تن در شام پدیدار می شوند که همۀ آنان خواستار زمامداری اند: مردی ابقع، مردی
اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان که میان کلبیها برمی شورد، و مردم را در دمشق در
تنگنا می اندازد(6)، و مغربیها(7) سوی مصر می روند. پس هر گاه ایشان درون آنجا بروند،
همان، نشانۀ [شورش](8) سفیانی است، و پیش از آن، کسی که به خاندان
محمّد(علیهم السّلام) فرا می خواند، برمی شورد، و ترکان در جزیره(9)
فرود می آیند، و رومیان در فلسطین فرود می آیند...(10).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه عمّار صحابی پسر یاسر آن را به وی نسبت نداده است.
«مردی ابقع» همان اَبْقَع فِهْرِی، رهبر قیسیان و بربرهای مغربی است که در آغازه های سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) رهبری جنبشی را که پیشتر در لیبی آغازیده شده بود، می پذیرد، و در ماه جمادی آخر یا رجب همان سال در آنجا قیام می کند، و سپس سپاهش با فرماندهی اَعْرَج کِنْدِی در مصر فرود می آید، و بر فلسطین، اُردن و سوریه یورش می برد.
«مردی اصهب» همان اَصْهَب مَرْوانِی، رهبر زیندگان جزیره(11) و عراق(12) و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد مَرْوان حِمار در آخرالزّمان است که در ماه صفر سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) رهبری جنبشی را که پیشتر در سرزمینهای جزیره آغازیده شده بود، می پذیرد، و سپس در همان سال بر کشور عراق چیره می شود، و با شَیْصَبانِی هاشمی در کوفه پیمان می بندد، و سپاهش با فرماندهی عَوْف سُلَمِی با ایران می جنگد، و بر سوریه یورش می برد.
«مردی از خاندان ابو سفیان» همان عُثْمان سُفْیانِی پسر عَنْبـَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در ماه صفر سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) رهبری جنبشی را که پیشتر در شام آغازیده شده بود، می پذیرد، و در ماه رجب همان سال در درۀ خشک قیام می کند، و سپس بر دمشق و بیشتر سرزمینهای شام چیره می شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می برد.
«کسی که به خاندان محمّد(علیهم السّلام) فرا می خواند» همان هاشمی خُراسانی، رهبر خراسانیان است که در آغازه های سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) رهبری جنبشی را که پیشتر در استان سِینْ کِیانْگ چین آغازیده شده بود، می پذیرد، و در ماه رجب همان سال، در سَمَرْقنْد قیام می کند، و سپس سپاهش را با فرماندهی شُعَیْب تَمِیمِی پسر صالح به ایران، عراق و شام می آورد.
بی گمان، مراد از «جزیره» در این حدیث، همان بخشی از سرزمینهای جزیره است که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، و سفیانی، پس از آنکه بنی مروانِ پیرو اصهب را از شام سوی جزیره می راند و در آنجا فرود می آید و با ترکان و رومیان در قرقیسیا نبرد می کند، به دمشق باز می گردد، و سپس سپاهیانش را سوی عراق می فرستد.
1. مناقب آل أبی طالب، ج 2، ص 309 (ترجمۀ نویسنده).
2. الفتن، ص 304، جزء 6، ح 1167 (ترجمۀ نویسنده).
3. الفتن، ص 303، جزء 6، دنبالۀ ح 1166 (ترجمۀ نویسنده).
4. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
5. الفتن، ص 152، جزء 3، دنبالۀ ح 620 (ترجمۀ نویسنده).
 6. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از الغیبة، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «یحضر» یافت می شود که سازگار با آنچه در روایتی همانند این که در کتاب الفتن آمده است، به «یحصر» اصلاح و ترجمه گردید.
7. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از الغیبة، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «الغرب» یافت می شود که به «المغرب» اصلاح و ترجمه گردید.
8. میان دو کروشه از افزوده های ما هست که آن را از حدیثی همانند این روایت گرفته ایم که در کتاب عقد الدرر آمده است.
9. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از الغیبة، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «الحِیْرَة» یافت می شود که به «الجزیرة» اصلاح و ترجمه گردید. گفتنی است، هر چند، بر پایۀ برخی روایات اسلامی، گروهی از ترکها و خزرها با فرماندهی شروسی بر ایران یورش می برند و سوی عراق می روند و در حیره، نزدیک کوفه، فرود می آیند، ولی در اینجا مراد همان فرودآمدن ترکان در بخشی از جزیره هم زمان با فرودآمدن رومیان در رملۀ فلسطین است.
10. الغیبة، توسی، ص 4-463، ف 7، ح 479 (ترجمۀ نویسنده).
11. مراد از «جَزِیْرَه» در اینجا همان بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات است که از جنوب شرقی ترکیه و شمال و شرق سوریه آغاز می شود و به درون کشور عراق تا تکریت بر کنارۀ باختری دجله و حدیثه بر کنارۀ خاوری فرات کشیده می شود، و مَیّافارِقِین، مارِدِین، شانْلِی اُورْفا، رَقَّه، مَوْصِل، تَکْرِیت و حَدِیثَه از شهرهای آن می باشند (بهره گرفته شده از: برخی منابع).
12. مقصود از «عِراق» در اینجا همان بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن دو است که از سامرا بر کنارۀ خاوری دجله و هیت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می شود و تا پایانۀ آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بصره در شمال کویت کشیده می شود، و سامَرا، هِیْت، رَمادِی، فَلُّوجَه، بَغْداد، کَرْبَلا، حِلَّه، کُوفَه، نَجَف، کُوت و بَصْرَه از شهرهای آن می باشند (بهره گرفته شده از: برخی منابع).
از جابِر پسر یزید جُعْفِی نقل شده است که ابو جعفر محمّد باقر پسر علی(علیهما السّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی مجنبان تا نشانه هایی را که برای تو یاد می کنم،
ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی بینم تو به آن
برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می زند، و بانگ
 پیروزی از سوی دمشق به شما می رسد، و آبادی ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده
می شود، فروبرده می شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرو می ریزد،
و شورشیانی که از سوی ترکها برمی شورند، و در پیِ این گروه، آشفتگی روم خواهد
 بود، و به زودی ترکان روی می آورند تا آنکه در جزیره فرود آیند، و به زودی شورشیان روم
روی می آورند تا آنکه در رمله فرود آیند. پس، ای جابر، در آن سال، در هر زمینی از سوی
مغرب ناسازگاری بسیاری می باشد. پس نخستین زمینی که ویران می شود، سرزمین
شام است، سپس در آن هنگام، بر سه پرچم درگیر می شوند: پرچم اصهب، پرچم ابقع
و پرچم سفیانی. پس سفیانی با ابقع رو به رو می شود و کارزار می کنند و سفیانی وی
و پیروانش را می کشد، و سپس اصهب را می کشد، و آن گاه، برایش هدفی جز روی نهادن
سوی عراق نمی باشد، و سپاهش از قرقیسیا می گذرد و در آنجا کارزار می کنند و در آنجا
سد هزار تن از زورگویان کشته می شوند، و سفیانی سپاهی را سوی کوفه می فرستد...(1).

جابِیَه شهری کهن بود که امروزه از میان رفته است و نزدیک شهر نَوی در شمال غربی دشت حَوْران در استان دَرْعا جای دارد، و از آن مگر نشانه هایی پراکنده و تپه ای آتشفشانی که به تلّ الجابیه مشهور می باشد، بر جای نمانده است(2).
در این حدیث بی گمان، مراد از «شورشیانی که از سوی ترکها برمی شورند»، همان نیروهای ترک و خزری می باشند که زیر فرمان شروسی، در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، بر ایران یورش می برند، و با نگاه به برخی روایات اسلامی و پیشگوییهای نوسترادموس بهره می گیریم که بی گمان، مقصود از «آشفتگی روم» پس از یورش گروهی شورشی از سوی ترکها، همان درهم آمیختگی و آشفتگی ای است که اروپا دچار آن دو می شود، در پیِ زمین لرزه هایِ پیاپیِ بزرگی که در بخش دریای مدیترانه و پیرامونش روی می دهند و مایۀ در آب فرورفتن برخی شهرهای کناره ای و ویرانی برخی سرزمینهای اروپا و ترکیه و دیگر جاها می شوند.
بی گمان، مقصود از «جزیره» در این روایت همان بخشی از سرزمینهای جزیره است که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد.
رَمْلَه از بزرگترین و کهنترین شهرهای تاریخی فلسطین است که امروزه در استان مرکزی اسرائیل، در 38 کیلومتری شمال غربی قدس، جای دارد(3).
قَرْقِیسِیا -عربی شدۀ کرکیسیوم یونانی- از شهرهای کهن در سرزمینهای میان دو رود در کنار ریزشگاه رود خابور در فرات بود که اکنون تپه هایی باستانی از آن، نزدیک شهر دَیْرُ الزَّوْر بر جای مانده اند، و شهر بُصَیْرَه که در شرق سوریه و نزدیک مرزهای غربی عراق جای دارد، بر آن برپا شده است(4).
1. الغیبة، نعمانی، ص 289، ب 14، ح 67 (ترجمۀ نویسنده).
2. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
3. الموسوعة الحرّة «ویکیبیدیا»، درگاه «الرملة»، با تصرّفی اندک، ترجمۀ نویسنده.
4. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
از جابر جعفی نقل شده است که ابو جعفر -محمّد باقر-(علیه السّلام) می فرمود:

به زمین بچسب [و](1) هرگز دست و پایت را مجنبان تا نشانه هایی را که برای تو یاد می کنم،
در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می زند، و فرو برده شدن آبادی ای از
آبادیهایش و فروریختن بخشی از مسجد آنجا را. پس، هر گاه ببینی ترکها از رُها(2) گذشتند،
پس، ترکها روی آورند تا آنکه در جزیره فرود آیند، و رومیها روی آورند تا آنکه در رَمْلَه فرود آیند،
و آن، سالِ ناسازگاری در هر زمینی از سرزمینهای عربهاست، و بی گمان، زیندگانِ شام
 در آن هنگام بر سه پرچم درگیر می شوند: اصهب و ابقع و سفیانی...(3).

رُها از شهرهای کهن در شمال سرزمینهای میان دو رود (دجله و فرات) است که اکنون با نام شانْلِی اُورْفا شناخته می شود، و مرکز استانی با همین نام در جنوب شرقی ترکیه و نزدیک مرزهای شمالی سوریه می باشد(4).
1. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.
2. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از التفسیر، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «جازوها» یافت می شود که به «جازوا الرُّها» اصلاح و ترجمه گردید.
3. التفسیر، عیّاشی، ج 1، ص 3-162، ح 222، سورۀ بقره (ترجمۀ نویسنده).
4. بهره گرفته شده از: برخی منابع.


درگیری میان مغربیها با رومیان در اسکندریّه
بنا بر آنچه از روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان آشکار می شود بی گمان، نیروهای قیسی و بربر مغربی پس از یورش بر کشور مصر، با نیروهای رومی پاسداری کننده از فرمانروای مصر در اسکندریّه کارزار و از آنجا بیرونشان می کنند.
نَجِیب پسر سَرِی گفته است:

عبدالرحمان با مغربیها برمی شورد، در حالی که بی گمان، رومیها بر اسکندریّه
چیره شده اند. پس، ایشان در آنجا می باشند و آنان (مغربیها) با ایشان (رومیان)
کارزار می کنند و در هم می شکنندشان و از آنجا دورشان می کنند(1).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه نَجِیب تابعی پسر سَرِی آن را به وی نسبت نداده است.
بنا بر آنچه هویداست، بی گمان، مراد از «عبدالرحمان» در اینجا همان اعرج کندی فرمانده سپاه قیسیان و بربرهای مغربی در لیبی است که ابقع فهری آنان را رهبری می کند.
اسکندریّه شهری بندری است که بر کنارۀ دریای مدیترانه جای دارد، و دومین شهر بزرگ کشور مصر پس از قاهره می باشد، و در گذشته پایتخت آن کشور بوده است(2).
عُقْبَه جُهَنِی پسر عامِر گفته است:

هر گاه مغربیها برشورند، رومیان با مغربیها درگیر می شوند(3).
پس در آن هنگام، اسکندریّه، مصر و کنارۀ شام ویران می شوند(4).

چنین می نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه عُقْبَه جُهَنِی صحابی پسر عامِر آن را به وی نسبت نداده است.
بر کسی پوشیده نیست که مراد از «مصر» در این حدیث و همانندهایش تنها سرزمین مصر است، نه کشور کنونی مصر که شهر اسکندریّه را نیز در بر می گیرد.
1. الفتن، ص 185، جزء 4، ح 755 (ترجمۀ نویسنده).
2. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
3. در همۀ نسخه های چاپی یافت شده نزد ما از الفتن، در نوشتار عربیِ حدیث، در اینجا «خلفت الروم علی المغرب» یافت می شود که به «خالفت الروم أهل المغرب» اصلاح و ترجمه گردید.
4. الفتن، ص 184، جزء 4، ح 753 (ترجمۀ نویسنده).


دو نبرد خونین میان رومیان و مسلمانان در فلسطین
از احادیث اسلامی بهره گرفته می شود که از سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) تا سال قیامش میان رومیان و مسلمانان در سرزمینهای شام درگیریهایی روی می دهند که سخت ترین آنها دو تا می باشند:
نختستین: «نبرد خونین کوچک»، و آن جنگی است که در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) در سرزمین فلسطین، میان عربها و بربرهای مسلمان با رومیان پاسداری کنندۀ کشور اسرائیل، روی می دهد.
دومین: «نبرد خونین بزرگ»، و آن جنگی است که در سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) در چراگاه عَکّا در فلسطین، میان امام و یاران مؤمنش با رومیان و هم پیمانانشان، هنگام گشودن کشور اسرائیل و آزادکردن بیت المقدس، روی می دهد، و این، همان جنگی است که یهودیها و مسیحیان آن را نبرد آرْمَگِدُون می نامند.
کعب الأحبار گفته است:

... هر گاه آشوب را در سرزمینهای شام ببینی، مرگ است و مردن،
و بَنِی اَصْفَر (رومیان) جنبش می کنند و سوی سرزمینهای عربها
می آیند؛ پس میان آنان (رومیها و عربها) نبردهایی خواهند بود(1).

حذیفه گفت: ... گفتم: بنی اصفر چه کسانی اند ای رسول خدا؟ فرمود: رومیان...(2)، و نویسنده می گوید: عربها رومیان را «بَنِی اَصْفَر» -پسران مرد زرد- می نامیدند؛ زیرا آنان چنین می پنداشتند که پدر نخست رومیها که همان روم است، مردی زردپوست بود(3).
نیز کعب گفته است:

در فلسطین دو درگیرى میان رومیان خواهد بود که یکى از آن دو «چیدن»
نامیده می شود، و دومی «دروکردن»(4).

بنا بر آنچه هویداست بی گمان، «چیدن» در «نبرد خونین کوچک» می باشد، و «دروکردن» در «نبرد خونین بزرگ» خواهد بود.
چنین می نماید که این دو روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشند، اگرچه کعب الأحبار تابعی آن دو را به وی نسبت نداده است.
حَسّان پسر عَطِیَّه گفته است:

رومیان در نبرد خونین کوچک بر دشت اردن و بیت المقدس چیره می شوند(5).

نیز حسّان پسر عطیّه گفته است:

رومیها در دشت عَکّا فرود می آیند، و بر فلسطین، دل اردن و بیت المقدس، مدّت چهل روز، چیره
 می شوند و از گردنۀ اَفِیق نمی گذرند. سپس پیشوای مسلمانان سوی آنان می رود و ایشان
را در چراگاه عکّا گرد می آورد. پس در آنجا کارزار می کنند، به گونه ای که خون به موهای پشت
 پاهای اسبان می رسد. خداوند آنان را در هم می شکند، و مسلمانان ایشان را می کشند،
مگر گروهی که به کوهستان لبنان و سپس به کوهستانی در سرزمین روم می روند(6).

چنین می نماید که این دو حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشند، اگرچه حسّان شامی تابعی پسر عطیّه آن دو را به وی نسبت نداده است.
عَکّا از بزرگترین و کهنترین شهرهای تاریخی فلسطین است که امروزه در استان شمالی اسرائیل، بر کنارۀ شرقی دریای مدیترانه جای دارد، و از قدس نزدیک به 181 کیلومتر از شمال غربی آنجا دور می باشد(7).
دشت عکّا در شمال فلسطین  جای دارد، و در تنگنای میان کوه کرمل در جنوب و مرزهای فلسطینی-لبنانی نزدیک راس ناقوره در شمال می باشد(8).
گردنۀ گردنۀ اَفِیق یا گردنۀ فِیق همان گردنه ای است که به زمین پست از سرزمین اردن سرازیر می شود، و از بالای آنجا طبریّه و دریاچه اش آشکار می شود(9).
بر کسی پوشیده نیست که بی گمان، مقصود از «رسیدن خون به موهای پشت پاهای اسبان» در این حدیث، همان فرورفتن چرخهای خودروهای ارتشیِ به کار رونده در آخرالزّمان در خون کشته های نبرد می باشد.
1. التشریف بالمنن، ص 263، فتن سُلَیْلِی، ب 50، ح 382 (ترجمۀ نویسنده).
2. الفتن، ص 300-299، جزء 5، ح 1165 (ترجمۀ نویسنده).
3. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
4. الفتن، ص 336، جزء 6، ح 1261 (ترجمۀ نویسنده).
5. الفتن، ص 345، جزء 6، ح 1296 (ترجمۀ نویسنده).
6. الفتن، ص 303، جزء 6، دنبالۀ ح 1166 (ترجمۀ نویسنده).
7. الموسوعة الحرّة «ویکیبیدیا»، درگاه «عکا»، با حذف و تصرّف (ترجمۀ نویسنده).
8. بهره گرفته شده از: برخی منابع.
9. معجم البلدان، ج 2، ص 525، درگاه «دیر فیق» (ترجمۀ نویسنده)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۰۳:۴۶
خادم گمنام