آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سفیانی پ» ثبت شده است

صفر دومین ماه از ماههای دوازده‌گانۀ سال هجری قمری نزد مسلمانان است، و از برخی روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان بهره گرفته می‌شود که هر گاه خدای متعالی بخاهد امام مهدی-علیه‌السّلام- را بر جهانیان چیره کند، میان آنان، به‌ویژه مسلمانان، جنگهایی پایدار و آشوبهایی فراگیر را در بازه‌ای یک‌ساله پیش می‌اندازد که از صفر سال پیش از قیام امام آغازیده، و در صفر پس از قیامش پایان‌داده می‌شوند، و چنین می‌نماید که آغاز جنبشهای اصهب مروانی در عراق و اعرج کندی در لیبی و عثمان سفیانی در سوریه همان آغاز آشوبها و جنگهایی باشند که در این بازۀ زمانی روی می‌دهند، و برخی پژوهشگران باور دارند که شوریدن ترکها بر ارمنیها در قفقاز جنوبی آغاز آن جنگها و آشوبها است، و خداوند داناتر است.

در این‌جا شایان اشاره است که ماه صفر در روزگار نادانی عربها به بدشگونی شناخته شده بود، و عربها باور داشتند که صفر ماه فرودآمدن ناشادمانیها و ناخُشایندها است، و افسوس این‌که آن باور نادرست میان مسلمانان تا روزگار کنونی ما نیز پخش شده است، به گونه‌ای که بسیاری از ایشان می‌گویند که صفر ماهی بدشگون است، به‌ویژه واپسین روز چهارشنبۀ آن. پس، از سفرکردن در صفر یا پیوند زناشویی در آن خُدداری می‌کنند، در حالی که از پیامبر و خاندانش-صلوات‌الّاه‌علیهم- چیزی که نشانگر ناخجستگی این ماه یا برخی روزهایش باشد، به ما نرسیده است، مگر برخی روایتهایی که در بارۀ رویدادهای صفر پیش از ظهور امام مهدی-علیه‌السّلام- آمده‌اند، و آن نیز برایِ مؤمنان چشم‌به‌راه نیکو است.
 
از کتاب عبدالّاه ابن بَشّار، شیرخُرده(۱) با حسین-علیه‌السّلام-، روایت شده است:

هر گاه خداوند بخاهد خاندان محمّد را چیره گرداند، جنگ را از صفر تا صفر پیش می‌اندازد، و آن، در آستانۀ قیام مهدی-علیه‌السّلام- است.(۲)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه عبدالّاه ابن بَشّار ابن ابی عَقِب دُئْلی لَیْثی، شاعر مشهور و دارندۀ قصیدۀ مَلاحِم، آن را به وی نسبت نداده است.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌[وآله]وسلّم- فرمود:

مرگی(۳) در صفر خاهد بود... .(۴)

بی‌گمان رسول خدا-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- در این روایت از روی‌دادن مرگی در ماه صفر خبر داده است، و هرچند ما آشکارا نمی‌دانیم که این مرگ برای چه چیزی و برای چه کسی یا کسانی و در چه جایی روی می‌دهد، گمان می‌رود که آن مرگ خُد به خُدِ مردی بلندپایه میان مسلمانان یا مرگ بسیاری از مسلمانان در پیِ جنگی است که در سرزمینهایشان روی می‌دهد، و خداوند داناتر است.
 
شایان یادآوری است، هنگامی که ما به نوشتار همۀ این حدیث برمی‌گردیم، می‌بینیم که در گزارش برخی سخنانش پیش‌وپس‌انداختنی روی داده است، و از آن‌چه پس‌انداخته شده است، سخن «مرگی در صفر خاهد بود» می‌باشد، در حالی که آن، به رویدادی در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- در ماه محرّم اشاره می‌کند.

بر پایۀ آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت‌شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرو می‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

از ابن مسعود روایت شده است که گفت:

در صفر نشانه‌ای خاهد بود، و ستاره‌ای که برای وی دنباله‌هایی‌اند، پدیدار(۵) می‌شود.(۶)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه عبدالّاه ابن مسعود صحابی آن را به وی نسبت نداده است.


 
از روایت وَلِید ابن مُسْلِم و جز آن بهره گرفته می‌شود که ترکها و رومیان، هنگام گردش ستاره‌ای دنباله‌دار در کرانه‌های آسمان از ماه صفر تا رجب پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، درون سرزمینهای کردی و عربی می‌روند.

ولید گفته است:

... جز این نیست که ستارۀ نشانه‌ها ستاره‌ای است که در صفر و در دو ربیع یا در رجب در کرانه‌ها می‌گردد، و در آن هنگام، خاقان با ترکها می‌رود، در پیِ او رومیان آشکارشونده با پرچمها و صلیبها می‌روند.(۷)

«خاقان» واژه‌ای ترکی است که در روزگاران کهن لقب پادشاهان ترکها بود، و بنا بر آن‌چه هویداست، مراد از «خاقان» در این حدیث، واپسین فرمانروای ترکیه در آخرالزّمان است که نیروهای ترکش از مرزهای جنوبی این کشور می‌گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق کشور سوریه جای دارد، می‌روند، و مقصود از «رومیان آشکارشونده با پرچمها و صلیبها»، نیروهایی مسیحی‌اند که از سرزمینهای رومیان، مانند اروپا و آمریکا، به دشت عُمْق، میان حَلَب و اَنْتاکِیَه، در شمال غربی سوریه، قَرْقِیسِیا در شرق این کشور و حِمْص در غرب سوریه و رَمْلَه در شمال فلسطین و اسکندریّه در شمال مصر می‌آیند.

از ذی قَرَبات(۸) روایت شده است که گفت:

مردم در صفر ناسازگاری می‌کنند، و به چهار تن می‌گرایند: مردی در مکّه پناهنده، و دو مرد در شام که یکی از آن دو سفیانی و دیگری کبودچشم و زردی آمیخته با سرخی و سپیدی از فرزندان حَکَم است، و مردی از زیندگان مصر که [کوتاه‎ قدّی](۹) بسیار زورگو است، پس آنان چهار تن می‌باشند. مردی از کِنْدیان خشمگین می‌شود و سوی کسانی که در شام‌اند، می‌رود و سپاه را به مصر می‌آورد. پس آن بسیار زورگو کشته می‌شود و مصر چون پاشیده‌شدن سرگین شتر پاشیده می‌شود. سپس [سفیانی سپاهی را](۱۰) سوی کسی که در مکّه است، می‌فرستد.(۱۱)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه ذو قَرَبات حِمْیَری صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «مردی در مکّه پناهنده» در این حدیث، امام مهدی-علیه‌السّلام- است که پس از پنهان‌شدنی دراززمان، در ماه محرّم سال قیامش، در مدینه آشکار می‌شود، و هنگامی که سپاه سفیانی به این سرزمین می‌رسد، و می‌خاهند وی را دستگیر کنند و بکشند، او بر جان خِیش نگران می‌شود و سوی مکّه می‌گریزد و به کعبه پناه می‌برد.
 
بدان که «پناهنده» از ویژگیهای امام مهدی-علیه‌السّلام- می‌باشد، و بر کسی که از زبان عربی آگاه است، پوشیده نیست که پناهنده در این‌جا معنایش «پناهنده به کعبه در آینده» می‌باشد، و از این حدیث و دیگر احادیث اسلامی بهره گرفته می‌شود که پیروان امام مهدی-علیه‌السّلام- هنگامی که برخی نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان ظهورش را در ماه صفر پیش از قیامش می‌بینند، با برخی نشانه‌هایی که پیشتر دیده‌اند، چشم‌به‌راه ظهور و قیامش در ماه محرّم سال قیامش می‌شوند.

«سُفْیانِی» همان عُثْمان ابن عَنْبَسَه شامی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- رهبری جنبشی را در سوریه می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

«دیگری کبودچشم و زردی آمیخته با سرخی و سپیدی از فرزندان حَکَم» همان اَصْهَب مَرْوانِی، رهبر زیندگان جزیره(۱۲) و عراق(۱۳) و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد مَرْوان حِمار پسر محمّد پسر مروان پسر حکم پسر ابو عاص پسر اُمیّه در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- رهبری جنبشی را در سرزمینهای جزیره و عراق می‌پذیرد، و در رجب یا نزدیکش بر بغداد، سپس بر بیشتر سرزمینهای کشور عراق چیره می‌شود، و با هاشمی شَیْصَبانِی شورشگر در کوفه پیمان می‌بندد، و سپاهش با فرماندهی عَوْف سُلَمِی با ایران می‌جنگد، و بر سوریه یورش می‌برد.

بر پایۀ آن‌چه هویداست، «مردی از زیندگان مصر که کوتاه‎ قدّی بسیار زورگو است»(۱۴) همان واپسین کسی است که پیش از یورش سپاه شورشیان آفریقایی از لیبی بر این سرزمین و بر پا خاستن ابقع فهری مصری در آن‌جا، مصر را فرمانروایی می‌کند؛ پس او کسی است که با دست آن سپاه یا با دست گروهی از مصریان سَلَفی‌ای که به این سپاه می‌پیوندند، کشته می‌شود.

«مردی از کِنْدیان» همان عبدالرحمان اَعْرَج کِنْدِی رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان آفریقایی در آخرالزّمان است که چندماهی پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- رهبری جنبشی را در لیبی و پیرامونش می‌پذیرد، و در جمادی آخر یا نزدیکش در آن‌جا برمی‌شورد، سپس سپاهش را به مصر می‌آورد، و آنان را با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی مصری برای نبرد سوی فلسطین، اردن و سوریه می‌فرستد.

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب-علیه‌السّلام- فرمود:

سه پرچم ناسازگاری می‌کنند: پرچمی در مغرب، وای بر مصر از آن‌چه(۱۵) در آن‌جا فرود می‌آید از آنان (مغربیها)، و پرچمی در جزیره، و پرچمی در شام؛ آشوب یک‌سالی میان آنان پایدار می‌شود... .(۱۶)

بی‌گمان امام علی-علیه‌السّلام- در این روایت از روی‌دادن آشوبهایی خبر داده است که یک‌سالی میان نیروهای اعرج کندی از لیبی و نیروهای اصهب مروانی از جزیرۀ عراقی و نیروهای عثمان سفیانی از سوریه پایدار می‌مانند، و از برخی احادیث اسلامی بهره گرفته می‌شود که آشوبها میان پرچمداران سه‌گانه از ماه صفر پیش از قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- آغازیده می‌شوند، و در صفر پس از قیامش پایان‌داده می‌شوند.

از شَهْر ابن حَوْشَب روایت شده است که گفت:

... در صفری از صفرها هر بسیار زورگویی در جایگاه گردآمدن رودها کشته می‌شود.(۱۷)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر-صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه شهر ابن حوشب تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «صفری از صفرها» در این روایت، صفری است که در پیِ محرّمی می‌آید که امام مهدی-علیه‌السّلام- در آن ماه در مکّه قیام می‌کند، و مقصود از «جایگاه گردآمدن رودها»، سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن دو می‌باشند که کشتارگاه بسیاری از بسیار زورگویان در آخرالزّمان‌اند.

ابو بَصِیر از ابو عبدالّاه [صادق]-علیه‌السّلام- روایت کرده و گفته است: از او در بارۀ رجب پرسیدم؟ فرمود:

آن ماهِ یادآوری است که عربهای روزگار نادانی آن را بزرگ می‌داشته‌اند، و آن را ماه ناشنوای خدا می‌نامیده‌اند(۱۸). گفتم: شعبان؟ فرمود: کارها در آن شاخه شاخه می‌شوند. گفتم: رمضان؟ فرمود: ماه خدا است، و در آن به نام زمامدارتان و نام پدرش بانگ زده می‌شود. گفتم: پس شوّال؟ فرمود: کار گروه در آن پراکنده می‌شود. گفتم: پس ذی قعده؟ فرمود: در آن می‌نشینند(۱۹). گفتم: پس ذی حجّه؟ فرمود: آن ماهِ خون است. گفتم: پس محرّم؟ فرمود: در آن حلال حرام، و حرام حلال‌کرده می‌شود. گفتم: صفر و ربیع؟ فرمود: در آن دو رسوایی‌ای سخت زشت و کاری بزرگ است. گفتم: جمادی؟ فرمود: در آن گشودن است از آغازش تا پایانش.(۲۰)

بر پایۀ آن‌چه هویداست، مراد از «کارها» در این حدیث، کارهای بنی عبّاس می‌باشد، و «زمامدارتان» همان امام مهدی-علیه‌السّلام- است، و مقصود از «گروه»، فرمانروایان بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.

در پایان این گفتار برای شما روشن می‌کنم که بر پایۀ برخی روایات اسلامی، در آخرالزّمان میان مسلمانان آشوبها و جنگهایی پدیدار می‌شوند که هجده سال پایدار می‌مانند، و در واپسین سال، از صفر تا صفر در آستانۀ قیام امام مهدی-علیه‌السّلام-، آشوبها و جنگها همۀ سرزمینها و مردمان را فرا می‌گیرند و سختر می‌شوند، به گونه‌ای که پایدار و ناگسستنی خاهند شد.

از بَزَنْطِی روایت شده است که امام رضا-علیه‌السّلام- فرمود:

پیشاپیش این رویداد کشتاری بسیار ریشه‌برانداز(۲۱) است. گفتم: بسیار ریشه‌برانداز چیست؟ فرمود: پایداری است که سست نمی‌شود.(۲۲)

مراد امام رضا-علیه‌السّلام- از سخنش: «این رویداد»، قیام امام مهدی-علیه‌السّلام- است.
--------------------------------------------------------- 

۱. بی‌گمان در برخی روایات اسلامی آمده است که «حسین-علیه‌السّلام- از فاطمه-علیهاالسّلام- و از زنی دیگر شیر نخُرد»، و در هیچ روایت و تاریخی یافت نمی‌شود که عبدالّاه ابن بشّار و امام حسین-علیه‌السّلام- از یک پستان شیر خُرده باشند، مگر در این سخن، و شاید مراد گوینده‌اش آن باشد که آن دو را یک دایه پرورش داده است.
۲. الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۸۵، ب ۱۱، ف ۱۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «صوت» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در المستدرک علی الصحیحین آمده است، به «موت» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. الفتن، ص ۱۴۹، الجزء ۳، ح ۶۱۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یبتدأ» یافت می‌شود که به «یتبدّی» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الفتن، ص ۱۴۸، الجزء ۳، ح ۶۰۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الفتن، ص ۱۵۲، الجزء ۳، دنبالۀ ح ۶۲۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. در نسخۀ چاپی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «ذی قریات» یافت می‌شود که به «ذی قربات» اصلاح و ترجمه گردید.
۹. میان دو چنگک از افزوده‌های ما است که آن را از روایت دیگری از ذی قربات مانند این روایت که در «الفتن، ص ۱۹۶، الجزء ۴، ح ۸۰۱» آمده است، گرفته و ترجمه کرده‌ایم.

۱۰. میان دو چنگک از افزوده‌های ما است که آن را از روایت دیگری از ذی قربات گرفته‌ایم که گفته است: «پس هر گاه سفیانی به کسی که در مصر است برسد، سپاهی را سوی کسی که در مکّه است، می‌فرستد، و مدینه را سخت‌تر از حَرَّه ویران می‌کنند تا آن‌که به بَیْدا رسیدند فرو برده می‌شوند»؛ الفتن، ص ۲۲۷، الجزء ۵، ح ۸۹۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الفتن، ص ۱۹۸، الجزء ۴، ح ۸۰۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. جزیره بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات از جنوب شرقی ترکیه و شمال و شرق سوریه تا درون عراق است، و مراد از «جَزِیرَه» در این‌جا، بیشتر سرزمینهای جزیره می‌باشد که درون کشور عراق جای دارد، و از مَوْصِل در شمال تا تَکْرِیت بر کنارۀ باختری دجله و حَدِیثَه بر کنارۀ خاوری فرات کشیده می‌شود؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۳. مقصود از «عِراق» در این‌جا، بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن دو است که از سامَرّا بر کنارۀ خاوری دجله و هِیْت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می‌شود و تا آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بَصْرَه در شمال کویت کشیده می‌شود؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۴. برخی پژوهشگران گمان می‌کنند که این مرد همان عبدالفتّاح سِیسِی رئیس جمهوری کنونی مصر است که نماد زمامداران سکولار ستیزه‌گر با گروههای سَلَفی (گذشته‌گرا) مانند گروه اِخوانِ مسلمین و داعش می‌باشد، و خداوند داناتر است. زمامداران سکولار کسانی‌اند که نه باورهای دینی را پشتیبانی و نه با آنها ناسازگاری می‌کنند.
۱۵. در همۀ نسخه‌های چاپی عقد الدرر نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۶. عقد الدرر، ص ۷-۱۲۶، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. الملاحم، ص ۱۶۶، ب ۱۸، ح ۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. بر کسی که به تاریخ روزگار نادانی عربها می‌نگرد پوشیده نمی‌ماند که آنان واژۀ «الّاه» را به کار می‌برده‌ و او را باور می‌داشته‌اند، ولی ایشان برای «الّاه» همبازانی می‌گرفتند و بتها را در کنار «الّاه» می‌پرستیده‌اند. و جوهری در الصِّحاح گفته است: «مردم روزگار جاهلیّت رجب را ماه ناشنوای خدا می‌نامیده‌اند. خلیل گفته است: جز این نیست که به آن نام نامیده شده است، چون در آن ماه صدای یاریخاهی و کارزاری و برخُرد جنگ‌افزاری شنیده نمی‌شده است؛ زیرا آن از ماههای حرام است».
۱۹. در نسخۀ چاپی سرور أهل الإیمان پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یقاعدون» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در بحار الأنوار آمده است، به «یقعدون» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۰. سرور أهل الإیمان، ص ۴۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۱. در همۀ نسخه‌های چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا و پس از آن «بَیُوح» و «البیوح» یافت می‌شوند که سازگار با آن‌چه در روایتی دیگر مانند این روایت که در بحار الأنوار آمده است، به «بَؤُوح» و «البؤوح» اصلاح و ترجمه گردیدند. 
۲۲. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲، ب ۲۵، ح ۶، با گزارش از: قرب الإسناد؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تُنِکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان 
@joinchatakheruzzaman

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۴ ، ۱۴:۳۵
Admin

حدیثی شگفت پیرامون رویدادهای ری در آخرالزّمان

يكشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۱:۰۲ ب.ظ

امیر مؤمنان علی-علیه‌السّلام-، در یادآوری برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایشان، فرمود:

... ولی ری، پس بی‌گمان آن‌جا شهری است که با دست زیندگانش به آشوب کشیده می‌شود(۱)، و آشوب ناشنوا در آن‌جا ماندگار است، و ویرانی آن در آخرالزّمان جز با دست دیلمها نخاهد بود، و سوگند که بی‌گمان در ری، بر دروازۀ کوهستان، در آخرالزّمان مردمان بسیاری که شمارشان را جز آفریدگارشان کسی نمی‌داند، کشته می‌شوند، و سوگند که بی‌گمان بر دروازۀ کوهستان، هشت تن از بزرگان بنی هاشم که هر کدام خاستار پادشاهی است، گرفتار می‌شوند(۲)، و سوگند که بی‌گمان مردی بزرگ که همنام پیامبری است، در ری در تنگنا می‌افتد و چهل روز در تنگنا می‌ماند، سپس در پیِ آن، دستگیر و کشته می‌شود، و سوگند که بی‌گمان در زمامداری سفیانی، بی‌بارانی، دشواری و گرفتاری‌ای بزرگ به زیندگان ری می‌رسند.(۳)


————————————————-
۱. در نسخۀ چاپی الفتوح پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «افتُتِنَت» یافت می‌شود که به «تُفْتَتَنُ» اصلاح و ترجمه گردید.
۲. در نسخۀ چاپی الفتوح پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لیُصِیبَنّ» یافت می‌شود که به «لیُصابَنّ» اصلاح و ترجمه گردید.
۳. الفتوح، الجزء ۲، ص ۸۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ گفتار «تهران در آخرالزّمان»؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۰۳ ، ۱۳:۰۲
Admin

اوضاع عراق و شام و مصر در آخرالزّمان

سه شنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۳، ۰۳:۵۱ ب.ظ


کعب گفته است:

سوگند که بی‌گمان نزدیک است که عراق مانند مالیدن چرم مالیده شود، و شام چون جداکردن مو شاخه شاخه شود، و مصر چون پاشیدن سرگینِ شتر پاشیده شود؛ پس در این هنگام، فرمان فرود می‌آید.(۱)

 

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر-صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله- باشد، اگرچه کعب الأحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«شام» سرزمینی پهناور در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا بر کنارۀ شرقی دریای مدیترانه است، و فلسطین، اردن، لبنان و بیشتر سوریۀ کنونی و بخشی از جنوب ترکیه و شرق مصر را در بر می‌گیرد(۲)، و مقصود از «فرمان» در این‌جا همان فرمان خداوند به قیام قائم-علیه‌السّلام- است.

بدان که این روایت از روی‌دادن چندشاخگی گروهی و جدایی سرزمینی در شام، به‌ویژه سوریه، پیش از شورش سفیانی خبر می‌دهد. 
——————————————

۱. الفتن، ص ۱۳۹، الجزء ۴، ح ۵۷۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۰۳ ، ۱۵:۵۱
Admin

خانندگان گرامی، بر پایۀ پژوهش مفصّلی که در روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخر الزّمان انجام داده ایم، یمانی موعود جوانی از نسل امام حسین(علیه السّلام) می باشد که پس از چیره شدن پادشاه چشم فروهشته و ستمگر یمن بر این کشور به ویژه صنعا- که ظاهراً همین منصور هادی است-، در ماه رجب سال ظهور امام مهدی(علیه السلام)، همزمان با قیام شعیب خراسانی در سمرقند و قیام سفیانی شامی در وادی یابس در جنوب دمشق، در یمن قیام می کند.

بنا بر این، یمانی موعود بر عبدالملک حوثی رهبر شورشیان زیدی در یمن منطبق نیست؛ زیرا حوثیها از سادات حسنی می باشند و قیامشان قبل از رجب سال ظهور انجام گرفته است!!!

نیز منطبق بر احمد اسماعیل همبوشی بصری نیست؛ زیرا این شخص اصلا سیّد نیست و جوان نیست و اهل بصره می باشد نه یمن!!!!

در هر حال، هر وقت دیدید که شخصی در گفتار و نوشتارش یمانی را جز آن که ما در دو سه خط معرّفی کردیم، معرّفی کرد، بدانید که یا جاهل است و ناکارشناس، و یا شیّاد و دروغگو!!!

در آینده در مقاله «یمن در آخر الزّمان» به گونه ای مفصّل در بارۀ یمانی موعود بحث خاهیم کرد تا هیچ شکّ و شبه ای برای کسی باقی نماند. قیامگران بر حق مثل یمانی و قیامگران نا بر حق مانند سفیانی نشانه هایی دارند که هیچ شیّاد کذّابی نمی تواند خد را جای آنها به مردم معرّفی کند و مدّعی آنان شود. 

 سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم https://t.me/joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۷
Admin