آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاه نشانان» ثبت شده است

خبری امیدوار کننده برای دوستان منتظر!!!

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۰۵ ق.ظ

برخی خانندگان منتظر و نگران گاهی چنین اظهار می دارند که با وضعیت اقتصادی خاورمیانه، به ویژه ایران عزیز ما که گرانی و اختلاس و دزدی روز به روز بیشتر می شود و سرمایه داران وابسته به حکومتها روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود و گوشت به 100 هزار تومان و سیب زمینی به 7 هزار تومان و برنج به 25 هزار تومان و پراید به 50 میلیون تومان و قیمت مسکن و اجاره منزل به کذا و کذا رسیده و مالیاتها روزافزون و کمرشکن و اقتصاد لیبرالی شده که بنایش بر نابودی مستضعفان است، مردم فقیر و ناتوان معلوم نیست چه به سرشان خاهد آمد و چه بسا خاهند مرد؟!!!

پاسخ روشن ما این است که بله مسلمانان، به ویژه مستضعفان، به شرایط سخت و دشواری می رسند و هنگامی که قدرتمندان و ثرومندان مردم بیچاره را به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوند، ناگهان با سیل و باران و زلزله و جنگهای ناخاسته مانند شورش اصهب مروانی و داعش در عراق و شورش داعش در قفقاز و لیبی و شورش هاشمی چینی در سین کیانگ و شورش شعیب در تالقان و سمرقند و قیام سید حسنی در گیلان و شورش قریشی سیستانی در سیستان رو به رو می شوند و دچار چالش و تزلزلی غیر قابل کنترل می گردند و یاران قیامگران بر حقّی که انصار امام مهدی(علیه السلام) می باشند و نام بردیم، همان مستضعفان پا برهنه اند؛ نه قدرتمندان غافل و ستمگر و ثروتمندان پولِ حرام جمع کرده؛ پس اینان فرصت نابودی آنان را پیدا نمی کنند... و در آن زمان همان گونه که با بهره گیری از روایات اسلامی پیشتر وعده داده بودیم، جنبش تنگدستان شیعۀ علی(علیه السّلام) شکل می گیرد، و از سین کیانگ و مولتان و خراسان و ایران و عراق تا سوریه و قدس و اسرائیل همه به دست همین پابرهنگان پرهیزگار می افتد!

اینک اشاره به سه روایت.... 

محمّد پسر مُسْلِم گفت که شنیدم ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) می فرمود:

بی گمان، پیش از قائم، آزمایشی از سوی خداوند خاهد بود. گفتم: فدایت شوم، آن آزمایش چیست؟ آیۀ «و سوگند که بی گمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوه ها می آزماییم، و به شکیبایان مژده بده» را خاند. سپس فرمود: ترس از پادشاهان پسرانِ آن کس [در پایان زمامداریشان]، گرسنگی از گرانی نرخها، کاستن داراییها از بی رونقیِ داد و ستدها و کمیِ بهرۀ آنها، کاستنِ جانها از مرگی شتابان و فراگیر و کاستنِ میوه ها از رویش اندک کِشْته ها و کمفزونی میوه ها. سپس فرمود: و شکیبایان را در آن هنگام به شتابان کردن شورش قائم(علیه السّلام) مژده بده(1).

مراد از «پادشاهان پسرانِ آن کس» در این حدیث، فرمانروایان بنی عبّاس اند که در آخر الزّمان بر بخشی از سرزمینهای مشرق چیره می شوند.

1. الإرشاد، ج 2، ص 8-377 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، فرمود:

... پس، هر گاه قیامگر که از چین و مُلْتان آمده است، در خراسان به پا خیزد، سفیانی سربازانش(1) را سوی او می فرستد، پس، بر وی چیره نمی شوند. سپس قیامگری از ما در گیلان به پا می خیزد، و مشرقی او را برای دورکردن پیروان عثمان یاری می کند، و  آبُر و دَیْلَم به وی پاسخ می دهند، و از وی بخشش و خُشِیها می یابند...(2).

مُلْتان سرزمینی در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان است، و مرکزش شهر باستانی ملتان می باشد (بهره گرفته شده از: دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، درگاه «مولتان»)، و بنا بر خبرهایی که به دست ما رسیده اند، اکنون، در این سرزمین، گروهی از شیعیان چشم به راه ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.

1. در نسخۀ خطّی منتخب کفایة المهتدی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «فی الجنود» یافت می شود که به «الجنود» اصلاح و ترجمه گردید.
2. منتخب کفایة المهتدی، نسخۀ خطّی، ص 4، ح 3 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی)، و از همین منبع در: إلزام‏ الناصب، ج 2، ص 133، نیز نقل شده است.

از عَمْر پسر سَعْد روایت شده است که امیر مؤمنان -علی-(علیه السّلام) فرمود:

قیامت بر پا نمی شود، مگر آن که چشم دنیا کنده شود، و سرخی در آسمان پدیدار شود، و آن،  اشکهای باربران عَرْش (تخت پادشاهی خداوند) بر زمینیان است، [و](1) مگر آن که در آنان گروهی به هم پیوسته(2) پدیدار شوند که سوی فرزندانم فرامی خانند و ایشان از فرزندانم بیزارند ... بی گمان، برای بنی عبّاس روزی مانند روز بسیار بلند است، و برای آنان در آن روز شیونی چون شیون زن باردار می باشد، و وای بر شیعیان فرزندان عبّاس از جنگی که میان نهاوند و دینور پیش می آید، آن جنگِ تنگدستان شیعۀ علی است که پیشاهنگشان مردی از همدان خاهد بود که همنام پیامبر(صلّی الله علیه و آله) است...(3).

دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد، و شخصی که نیروهای مبارز را فرماندهی می کند و قصد رفتن به عراق را دارد، همان حسنی گیلانی است ...

1. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
2. در همۀ نسخه های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا پس از واژۀ «عصابة» سخن «لا خلاق لهم» -بهره ای از خوبی برایشان نیست- یافت می شود که چون پیاپی آمده بود، انداخته شد.
3. الغیبة، نعمانی، ص 50-149، ب 10، ح 5 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

در پایان شایان یادآوری است، فتنه سوریه حدود 12 ساله و حکومت اسرائیل حدود 73 سال و هفت ماهه شود، به وعده الاهی می رسیم ان شاء الله ....

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۱:۰۵
خادم گمنام

عبداللّه های سه گانه در آخر الزّمان (بخش 8)

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۳۳ ب.ظ

عبدالله عبّاسی از نژاد مأمون و عبدالله سفیانی از نژاد خالد

از شگفتیهای تاریخ اسلام آن است، همان گونه که عبّاسیان بر بنی اُمیّه شوریدند و زمانی دراز در جایگاهشان ایستادند، اَمویان نیز در آخر الزّمان بر بنی عبّاس می شورند و آنان را کیفر می دهند، و چند ماهی پادشاهی می کنند، و چون عبدالله مأمون عبّاسی پادشاهی بسیار سیاستمدار و فریبکار و دانشمند به احادیث آمده در بارۀ رویدادهای آخر الزّمان و قیام امام مهدی(علیه السّلام) بود، و بنا بر آگاهی نابسنده اش از خبرها و پیشگوییهای یادشده در کتابهای گذشتگان، می پنداشت که وی واپسین رهبران بنی عبّاس و مهر پایان آنان است، و سفیانی شامی از خاندان اُمیّه و حسنی گیلانی از خاندان ابو طالب پس از وی بی درنگ بر خاندان عبّاس می شورند، برای همین، نرمخویی با خاندان ابو طالب و دوست داشتن خاندان پیامبر(صلوات الله علیهم) و دلسوزی بر پیروان و دوستدارانشان را وانمود می کرد، و امام رضا(علیه السّلام) را، جای پسرش عبّاس، ولی عهد و جانشینش برگزید، برای جلوگیری از ریختن خونهای خاندانش و پایداری دوستی میان آل عبّاس و آل ابو طالب پس از مرگش، و در پاسخ نامه ای که عبّاسیان برای او نوشتند و پاسخ آن و چرایی گرامی داشتن وی آل ابو طالب و یاری دادنش به آنان را می خاستند، نوشت:
«... پس، رشید خبر داد به من [از](1) پدرانش و از آن چه در «کتاب دولت» و جز آن یافته بود که هفتم از فرزندان عبّاس برپا نمی شود برای بنی عبّاس پس از وی گروه به پاخاسته ای، و همواره خُشِی برای آنان با زندگی اش بستگی خاهد داشت ... هر گاه خُدِ مرا از دست دهید، برای خُدتان پناهگاهی جستجو کنید، و دور است(2)، برای شما نیست مگر شمشیر، حسنی شورشگر و ورزیده(3) نزد شما می آید، پس، شما را درو می کند، دروکردنی، یا سفیانی خارکننده، و قائمِ مهدی که از ریختن خونهایتان پیشگیری نمی کند، جز خونهایی که سزاوار نریختن باشند...»(4)، و با همۀ آنها، امام رضا(علیه السّلام) با دست مأمون(لعنه الله) شهید شد، و پدرش موسی کاظم(علیه السّلام) با دست پدرش هارون رشید(لعنه الله) شهید شد، برای کینه توزی و رشک بردن آن دو بر خاندان ابو طالب(علیهم السّلام)!

شاید مراد از «جز کتاب دولت» در سخن مأمون، خبر ابن منادی و حدیث فضل کاتب باشد که در پی می آیند.

ابن مُنادِی گفت: ابو سلیمان عبدالله جُوالِقِی پسر جَرِیر خبر داد من را از مردی اهل کتاب(5) که وی آگاه کرد او را که دانیال پیامبر(علیه السّلام) در کتابش یاد کرده است:

... میان فرماندهان عجمها (پارسیان) دشمنی و ناسازگاری روی می دهد ... کسی را که می خاهند برمی دارند و کسی را که می خاهند، سرپرست می کنند، زمانی نادراز ... تا آن که کار مردم را مردی از فرزندان پادشاه هفتم سرپرستی کند، سپس در پی ماههایی اندک، مردی که از خاندان پادشاه سوم است و به وی سفیانی گفته می شود، سرپرستی می کند...(6).

بر کسی که اخبار آشوبها و نبردهای پُرکشتار در آخر الزّمان را پیگیری می کند، پوشیده نمی باشد، سخنانی که پسر منادی با سندهایش از کتاب دانیال آورده است، به راستی از احادیث اسلامی، به ویژه سخن رسول خدا(صلّی الله علیه و آله)، می باشند، ولی با برخی نادرستها آمیخته گردیده و به کسی جز گوینده اش نسبت داده شده اند، و بی گمان، در این جا آن چه از آنها درست و سازگار با دیگر خبرهاست را آورده ایم.
بدان که «عَجَم» نامی برای همۀ مردمان ناعرب است، ولی چه بسیار عجم به کار می رود و با چیزی که همراه سخن می باشد، دانسته می شود که مقصود از آن همان پارسیان یا ایرانیان اند، چنان که در این حدیث آمده است.

مراد از «مردی از فرزندان پادشاه هفتم»، عبدالله عبّاسی واپسین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاس در مشرق در آخر الزّمان است که از نژاد مأمون عبّاسی هفتمین رهبر از بنی عبّاس پس از بنی اُمیّه می باشد، و مقصود از «پادشاه سوم» که سفیانی از خاندان وی می باشد، خالد پسر یزید پسر معاویه پسر ابو سفیان است، چنان که در حدیثی که امام باقر(علیه السّلام) از امام علی(علیه السّلام) روایت کرده، آمده است: «مردی از فرزندان خالد پسر یزید پسر معاویه پسر ابو سفیان برمی شورد...»(7).

از فضل کاتب روایت شده است که گفت: نزد ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) بودم، ... فرمود:

بی گمان، آن کس پسر آن کس تا آن که رسید به هفتمین از فرزندان آن کس، گفتم: پس، نشانه در میان ما و شما چیست، فدایت شوم؟ فرمود: ای فضل، از زمین جدا نشو تا آن که سفیانی برشورد. پس، هر گاه سفیانی بشورد، سوی ما برگردید...(8).

با نگاه به آن که امام صادق(علیه السّلام) در این حدیث پادشاهان بنی عبّاس را، تنها از نخستین تا هفتمین آنان، بی شمارش دیگرانشان، برشمرد و سپس شورش سفیانی را یاد کرد، به اندیشۀ انسان پیشی می گیرد که هفتمینشان همان واپسینشان است، با آن که گمانی نیست در دانابودن امام به این که پادشاهان بنی عبّاس چهل پادشاه اند، و این که سفیانی بر چهلمین از ایشان برمی شورد، و سخن درست در این جایگاه آن است که بگوییم امام در پیِ شمردن همۀ رهبران بنی عبّاس نبود، بلکه به شمارش هفت تای نخستین از آنان و پایان بردن سخن به یادآوری هفتمینشان و شورش سفیانی بسنده کرد؛ زیرا وی از سوی نیاکانش آگاه بود که عبّاسی هفتم که مأمون است، بزرگترین رهبران عبّاسی در پادشاهی و دانشمندترینشان در دانش می باشد و واپسین رهبران بنی عبّاس در آخر الزّمان از نژاد وی است و سفیانی بر او می شورد، چنان که ابن اَحْنَف از امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) روایت کرده است: «هفتمین آنان دانشمندترینشان است»(9).

به هر روی، چیزی که از روایات اسلامی آشکار می شود و در جهان بیرونی روی می دهد، برپایی دو دولت با چهل پادشاه برای بنی عبّاس می باشد: دولت نخستین همان است که در سرزمینهای اسلامی، پس از فروپاشی دولت اَمَوی، بنیادگذاری و 524 سال با سی و هفت پادشاه ماندگار شد و از میان رفت، و دولت دومین آن است که در بخشی از سرزمینهای مشرق، در آخر الزّمان برپا می گردد و 40 سال با سه پادشاه پایدار می ماند، سپس کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) نابود می شود، و سفیانی و حسنی و خراسانی در پایان این دولت بر عبدالله عبّاسی که مردی از نسل پادشاه هفتم از بنی عبّاس (مأمون) می باشد، می شورند.  
----------------------------------------------------------- 

1. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
2. مرادش آن است که دستانتان به پناهگاه نمی رسد.
3. در نوشتار عربی سخن مأمون در این جا «الحسنیّ الثائر البائر» یافت می شود. در تهذیب اللّغة آمده است: «البائِر: المُجَرِّب (ورزیده)». محمّدباقر مجلسی(رحمه الله) در بحار الأنوار، ج 49، ص 215، در بیان واژۀ «البائر» گفته است: «البائر الهالک (نابودشونده)»؛ زیرا وی کشته می شود، و می تواند «الباتر» باشد که شمشیر برنده است»، و نویسنده می گوید که درستِ در این جایگاه همان معنایی است که از تهذیب اللّغة آوردیم؛ زیرا مراد از «حسنی ثائر (شورشگر)» همان حسنی گیلانی ای است که در دیلم برمی شورد و بر دشمنانش چیره می شود و چیرۀ کسی نمی شود تا آن که به کوفه و نجف برود و با امام مهدی(علیه السّلام) پیمان ببندد، و روایتی یافت نمی شود که به کشته شدنش اشاره کند، و امام علی(علیه السّلام) در باره اش فرمود: «قیامگری از ما در گیلان به پا می خیزد»؛ منتخب کفایة المهتدی، ص 4، ح 3، نسخه ای خطّی عکسی، ولی حسنی هالک (نابودشونده) همان کسی است که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) خُدسرانه در مکّه برمی شورد و کشته می شود، چنان که از ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) روایت شده است: «هنگامی که ... حسنی جنبش کند ... پس، حسنی به شورش پیشی می گیرد و مکّیان بر وی یورش می برند و می کشندش و سرش را سوی شامی می فرستند»؛ روضة الکافی، ج 8، ص 154، ح 285. 
4. الطرائف، ص 280 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. اهل کتاب پیروان یکی از دینهایی اند که برای پیامبرانش کتابی آسمانی بود؛ مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان، و مراد از «مردی اهل کتاب» در این جا، انسانی یهودی یا مسیحی است.
6. الملاحم، ص 8-76، ب 6، ح 21 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
7. الفتن، ص 193، جزء 4، ح 792 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
8. روضة الکافی، ج 8، ص 188، ح 412 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
9. مناقب آل أبی طالب، ج 2، ص 11-310 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور 
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۳۳
خادم گمنام

قیام سید خراسانی

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۳۹ ب.ظ

 پاسخ سید سلیمان مدنی تنکابنی پژوهشگر و نویسنده در حوزه ی مهدویت و آخرالزمان به افرادی که می گویند سید خراسانی از ایران است و می خواهند حقایق را پنهان کنند.

دو نفر منتقدی که سید خراسانی را ایرانی می دانند:

1- به گمان من، آنکسی که بدیهیات ظهور را انکار می کنه و مهمترین تکیه گاه شیعیان در جهان امروز رو به بنی عباس تشبیه می کنه (و ارتباط واضح خلفای عثمانی قدیم و عثمانیان جدید مثل اردوغان رو با حکومت عباسیان و مشابهت روشهای مکارانه شون رو نادیده می گیره) و خراسانی و شعیب رو اهل چین و ماچین میدونه (در حالیکه میدانیم شعیب صالح و گنجهای طالقان به یاری حسنی گیلانی میروند و هر عاقلی میدونه که طالقان ایران به گیلان نزدیکتره یا تالقان افغانستان)، چنین آدمی سزاوارتر به صفت دجال هست.

2-آخه سید خراسانی از سین میانگ با چی میخواد بیاد نصف دنیا رو بگیره؟ با چوب و چماق؟
هشت سال جلو دنیا وایستادیم، شهید دادیم، سی سال تحریم و فشار رو ما تحمل کردیم، ولایت طاغوت رو ما به ولایت امان زمان تبدیل کردیم، اسرائیل از ترس موشک های ماست که جرئت نکرده بیاد نیل تا فرات رو صاف کنه، ماییم که جلویی تکفیری ها توی عراق و سوریه وایستادیم، اون وقت سید خراسانی از چین بیاد و شعیب هم از تالقان؟!!! تازه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شده بنی عباس آخرالزمان!!!

پاسخ سید سلیمان مدنی تنکابنی :

یادآور می شویم که مراد از طالقان در روایات مرتبط با شعیب و گنجهای خدا در طالقان همان طالقان افغانستان است؛ زیرا در روایات آمده است که شعیب اهل طالقان است و خروج وی از سمرقند خواهد بود، و در روایتی از امام علی(علیه السلام) که به سرزمینهایی در آخرالزمان و گنجهای خدا در طالقان اشاره فرموده است، طالقان را کنار سمرقند بیان کرده است، و چنان که می دانید این دو منطقه در خراسان به هم نزدیک اند و طالقان درست پایین منطقه سمرقند قرار گرفته است.

البته شعیب پس از خروج در سمرقند به ری می آید و در تهران با دشمنان امام زمان علیه السلام مانند سپاه سفیانی که بر ری یورش می برند، می جنگد و به کمک حسنی گیلانی می شتابد. همه این روایتها امروزه در اینترنت یافت می شوند و ما در مقاله مفصل خود آنها را می آوریم و هیچ روایتی ندارد شعیب اهل ری است و این مطلب را شیخ علی کورانی بی دلیل ادعا کرده است.
اما سید خراسانی یا هاشمی خراسانی که روایات اسلامی بر جوان بودن وی تصریح دارند، طبق روایات اسلامی از شیعه و سنی، در بخشهایی از چین جنبش خود را می آغازد و به ماوراء النهر در خراسان می آید و سپس همراه شعیب به سوی ری می آید و با سپاه سفیانی می جنگد و از ایران به عراق و سپس سوی شام و بیت المقدس می رود. گفتنی است اکنون استان سین بیش از 50 میلیون مسلمان دارد که خواهان استقلال از حکومت چین اند.
خراسان سرزمینی پهناور در آسیای میانه است که از شمال شرقی ایران آغاز و تا مرزهای غربی چین و هند کشیده می شود، و اکنون بیشتر افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان و بخشهایی از ایران و قرقیزستان را در بر می گیرد (با بهره گیری از: برخی منابع).
اینک می پردازیم به بیان روایاتی که بر چینی بودن سیّد خراسانی تصریح دارند:
هنگامی که پسر مَهْزِیار اهوازی، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، با امام مهدی(علیه‏ السّلام) رو به رو شد، امام به وی فرمود:


ای پسر مهزیار -در حالی که دستش را کشید- تو را از خبری آگاه
می کنم؛ بی گمان، هر گاه چینی پنهان شده ای را بجوید(1) و مغربی
 جنبش کند و عبّاسی برود و با سفیانی پیمان بسته شود،
به سرپرست از سوی خدا اجازه داده می شود؛ پس در
صَفا و مَرْوَه(2)، میان 313 نفر بی کم و کاستی برمی شورم...(3).


در این حدیث، مراد از «چینی» همان هاشمی خراسانی است که جنبش خود را از چین می آغازد و در ماه رجبِ سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) در سمرقند -از شهرهای خراسان- به پا می خیزد و مهدی(علیه السّلام) را در پایانۀ روزهای پنهان شدنش می جوید و فرمانبرداری را به وی می سپارد.
1. در همۀ نسخه های چاپی موجود نزد ما از مختصر البصائر، در اینجا نادرست، «فقد» ثبت شده است که به «تفقّد» اصلاح و ترجمه شد.
2. مغربی همان فَهْرِی مغربی از قبیلۀ قیس و رهبر بربرهایِ سلفی در شمال افریقاست که جنبش خود را از مغرب می آغازد و بر مصر و سوریه یورش می برد.
3. مختصر البصائر، ص 429، ح 508.
امام باقر(علیه السّلام) می فرماید:


گویا می بینم که از دورترین سرزمینهای مشرق، از شهری که به آن
«شیلا» گفته می شود، گروهی قیام کرده و حقّ خود را از چینیها
می خواهند، امّا به آنان داده نمی شود؛ دگر باره آن را می خواهند
و همچنان داده نمی شوند. چون کار را چنین دیدند، شمشیرهای خود را
بر دوشهایشان می گذارند و با آنان می جنگند. در نتیجه، چینیها راضی
می شوند آنچه را این گروه خواسته اند، بدهند، امّا ایشان نمی پذیرند
و شمار زیادی از آنان را می کشند. سپس همه سرزمینهای ترکها(1)
و هندیان(2) را می گیرند و سوی خراسان می آیند و تسلیم آنجا
را از مردم آن سامان می خواهند، امّا به مقصود نمی رسند. در نتیجه،
خراسان را به زور می گیرند و چیزی جز دادن حکومت به صاحب شما
(امام مهدی علیه السلام) نمی خواهند. در این هنگام، سفیانی برمی شورد
می کند و آنان با او درگیر و همگی کشته می شوند. امّا هم آنان و هم
کشندگانشان (سپاهیان سفیانی) با دعای صاحب شما به دنیا باز می گردند
و ایشان از آنان انتقام می گیرند و تا پایان دنیا در حکومت او زندگی می کنند(3).


1. به استان سین کیانگ و مناطق ترک نشین اطراف اشاره دارد.
2. به هند، پاکستان اشاره دارد که در گذشته یک کشور بودند.
3. منتخب کفایة المهتدی، ص 4 - 3، ح 2.
بی گمان، این حدیث به مبارزات استقلال طلبانۀ مسلمانان ترک نژاد در استان سین کیانگ چین در عصر کنونی اشاره دارد.
گفتنی است، یاران خراسانی در آغاز کار گروهی از مسلمانان مبارز چینی می باشند که بیشترشان سنّیان اند و ماهها و بلکه سالها پیش از ظهور خراسانی، شورش خود را در استان سین کیانگ، با هدف کسب استقلال از دولت چین، آغاز کرده اند و پس از گزینش حسینی خراسانی به رهبری خود و پیوستن به شیعیان، هدفشان دگرگون می شود و سپس به مولتان در پاکستان می آیند و پس از اسقرار در سرزمین خراسان و تشکیل دولت، برای پیوستن به امام مهدی(علیه السلام)، سوی عراق لشکر می کشند.
نگارنده چند سال قبل از برخی طلاب چینی ساکن قم شنید که در میان چینیهای ساکن سین کیانگ گروهی از سادات از جمله سادات مدنی نیز می زیند. البته سید خراسانی ممکن است از نسل جعفر بن ابی طالب(علیهما السلام) باشد نه سید حسینی.
امام علی(علیه السلام) نیز فرموده است:


... پس هر گاه آن شخص به پا خاسته ای که از چین و مولتان(1) آمده است،
در خراسان قیام کند، سفیانی لشکرهایش را به سوی او می فرستد...(2).


1. مُولْتان سرزمینی است که در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان جای دارد، و مرکزش شهر تاریخی مولتان است(با بهره گیری از: دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، مدخل «مولتان».)، و اکنون، در این سرزمین، گروه بسیاری از شیعیان منتظر ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.
2 . إلزام الناصب، ج 2، ص 133.
مؤلّف «البدء و التاریخ»، پس از بیان روایتی از پسر عبّاس، در بارۀ دارندگان پرچمهای سیاه و مهیّاگران حکومت مهدی(علیه السلام) در مشرق، از  برخی کارشناسان چنین نقل کرده است:


... بی گمان، نقطۀ آغاز حرکت آنها (پرچمهای سیاه) از کشور چین
و ناحیه ای که به آن «ختن»(1) گفته می شود، خواهد بود.
در آنجا گروهی از فرزندان فاطمه(علیها السلام)
از نسل حسین بن علی هستند...(2).


1. خُتَن شهر و منطقه ای در بلاد ترکستان چین و نزدیک مرزهای جامو و کشمیر است. ختن امروزه در استان سین کیانگ در غرب چین قرار دارد که بیشترین جمعیّت آن را مسلمانان ترک تبار تشکیل می دهند.
2. البدء و التاریخ، ج 2، ص 175، ف 9.


سلام جناب تنکابنی
چرا آن اشکالی را که در مورد روایت ظهور خراسانی از شیلا نوشتم، پاسخی ندادی؟ "از نظر دانش روانشناسی"، سانسور کردن سوالات و متکلم وحده بودن، نشانه ضعف و نداشتن دلیل محکم نمی باشد احیانا؟
[پاسخ:]
سلام جناب مهدی، گویا شما مقالۀ ما در بارۀ قیام خراسانی در وبلاگ قبلی مان را نخوانده اید. چنین بحثهایی را قبلاً اشاره کرده ام و در آینده بیشتر خواهم کرد. بله ما هم می دانیم شیلا نام شبه جزیرۀ کره است. پیشتر گفته ایم که این کلمه ممکن است تصحیف شیملا باشد. نیز می تواند نام منطقه ای در قدیم در همان سین کیانگ باشد که اکنون نام دیگری باشد. چنان که در خراسان قدیم به نام شیلارود یا شیله رود برمی خوریم. ما از نظر پژوهش و تحقیق و روانشناسی مشکل نداریم. مشکل از ناحیۀ شما و مانند شماهاست که حقیقت را بر نمی تابید و به فحش و تهمت و مطالب بی دلیل روی می آورید و تا کنون نتوانستید حتی یک دلیل بر درستی سخن تان در بارۀ ایرانی بودن خراسانی و شعیب بیاورید.
اینک بخشی از مقالۀ قدیم خود را که برخی خوانندگان گرامی در وبلاگ قبلی دیده اند، در اینجا می آوریم و چه بسا ممکن است و احتمال دارد که این اشکال را شما از ما در آنجا گرفته باشید، البته به صورت احتمال می گویم تا تهمت دروغگویی نزنید:
شیلا یا سیلا نامی بود که در قدیم بر شبه جزیرۀ کره اطلاق می گردید. به عنوان نمونه، در مروج الذهب، ج 1، ص 6- 155، می خوانیم: «پس از آبادیهای چین، به سوی دریا سرزمینهایی که شناخته شده و وصف شده باشند، وجود ندارند، جز سرزمینهای سیلا و جزایر آن...». با توجّه به آنکه میان کرۀ شمالی و همسایه اش چین اختلافی وجود ندارد، نمی تواند مراد از «شیلا»- در متن حدیث یادشده - کرۀ شمالی باشد.
بنا بر این، با توجّه به متون روایات اسلامی و توضیحات برخی نویسندگان مسلمان و مبارزات استقلال خواهانۀ مسلمانان ترک نژاد استان سین کیانگ با دولت چین، باید گفت، «شیلا» نام سرزمینی در ختن یا مناطق نزدیک به آن است که اکنون این نام کاربرد ندارد و یا ما از آن بی خبریم.
البتّه این احتمال نیز وجود دارد که «شیلا» در اصل همان «شیملا» - شهر و منطقه ای کوهستانی و سرسبز در شمال غربی هند - باشد و در ضبط کلمه اشتباهی روی داده است. همچنین احتمال دارد نام منطقه ای در کشمیر هند باشد که مجاور منطقۀ ختن در استان سین کیانگ است.


بیش از اینها نیز مطالب هست ولی فرصت نیست، و در هر حال فحش و ناسزاشنیدن
در مسیر نشر معارف قرآنی و اهل البیت(علیهم السلام) بسیار شیرین است.
خداوند به ما و همۀ دوستان حقجو صبر دهد و به برخی دوستان ناآگاه بصیرت.
لطفا در این باره نظر ندهید که ارائه نخواهد شد و می خواهیم
بحث طولانی نشود. البته اگر روایتی در باره ایرانی بودن هاشمی خراسانی
ارائه شود،با کمال میل در وبلاگ می آوریم.
----------------------------------
از نظر دانش روانشناسی، فحش و ناسزاگویی نشانه ضعف
و نداشتن دلیل محکم می باشد.
-------------------------------------
گفتنی است، نگارنده تا کنون از هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی ایران،
از ابتدای انقلاب تا کنون، ادّعای سید خراسانی یا شعیب بودن را نشنیده
است، و این گونه مطالب تنها از سوی برخی افراد کم بهره از دانش
و ساده لوح ارائه گردیده است.
نیز شایستۀ یادآوری است، همان گونه که ما پیشتر نیز یادآور شده ایم،
انقلاب ایران و حکومت روحانیون در ایران به ظهور امام مهدی(علیه السلام)
و قیام حسنی گیلانی منتهی می شود، و امریکا و انگلیس
دیگر بار بر ایران عزیز چیره نمی شوند.

نوشته سید سلیمان مدنی تنکابنی 

۲۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۳۹
خادم گمنام