از جمله حوادث بسیار عجیبی که در آخرالزمان روی خواهد داد، مسخ شدن برخی عالمان بدعتگزار در دین است. هنگامی که زمان قیام امام مهدی(علیه السّلام) نزدیک شد، گروهی از دست اندرکاران امور دینی و فرهنگی، بر اثر ترویج نوآوری های غیر دینی و به بازی گرفتن دین، در صورت و سیرت بوزینه و خوک می گردند، و بدین گونه، در میان مردم رسوا می شوند(1).
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) فرمود:
در آخر این امّت، خسف، مسخ و قذف خواهد بود...(2).
مراد پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله) از «آخر این امّت»، مسلمانانی است که در آخرالزمان زندگی می کنند(3).
خَسْف، فرورفتن چیزی در زمین یا غرق شدن آن در آب است. مَسْخ، دگرگونی صورت و سیرت چیزی است به شکلی جز آنچه هست؛ مانند مبدّل شدن انسان اهلی دوپا به حیوان وحشی چهارپا. قَذْف، پرتاب کردن چیزی از مکانی به مکانی دیگر است؛ مانند سنگباران، بمب باران و موشک باران(4).
محمّد بن مُسلِم گفت: مردی از امام صادق(علیه السّلام) پرسید: قیام کنندۀ شما کی ظاهر می شود؟ فرمود:
هنگامی که گمراهی زیاد و هدایت کم شود؛ ستم و تباهی بسیار
و درستی و راستی اندک گردد؛ مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند؛
فقها به دنیا روی آورند و بیشتر مردمان به شعرها و شاعران گرایند؛
گروهی از اهل بدعت ها مسخ شوند، به گونه ای که بوزینه و خوک گردند...(5).
بر اساس احادیث اسلامی، حادثۀ مسخ شدن در آخرالزمان، هم در بغداد و نیز در تهران رخ می دهد.
حُذَیفَه از رسول خدا(صلّی الله علیه وآله)، در بارۀ وقوع عذاب مسخ در بغداد، چنین نقل کرده است:
در زوراء رویدادی خواهد بود. گفتند: ای رسول خدا، زوراء چیست؟
فرمود: شهری است در مشرق، میان رودها که شرورترین
آفریدگان خدا و زورگویانِ امّت من در آنجا ساکن می شوند و چهار
نوع عذاب می شود؛ با شمشیر، خسف، قذف و مسخ شدن(6).
ابن عبّاس نیز از حادثۀ مسخ شدن بعضی از دانشمندان دین در زوراء، در پیِ وزیدن بادی سرخ در این شهر، خبر داده است:
باد سرخی در زوراء می وزد که مردم نمی شناسندش. پس به
عالمانشان پناه می برند و چنین می یابند که آنان بوزینگان و خوکانی
گشته اند که صورتهاشان سیاه و چشمهاشان کبود است(7).
هرچند به طور قطعی نمی دانیم که مراد از «زوراء» در کلام ابن عبّاس، شهر بغداد یا منطقۀ «پشت ری» (بخش شمالی تهران جدید) است، از دو سخن امام صادق(علیه السلام) هویداست که عذاب مسخ، در پشت ری (تهران) هم واقع خواهد شد.
اَعمَش از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است:
... اهل شهری که «ری» نامیده می شود. ایشان دشمنان خدا،
دشمنان رسول او و دشمنان خاندان وی هستند و جنگ با خاندان
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) را جهاد و مال ایشان را غنیمت
می پندارند و برای ایشان (اهل ری) عذاب خوارشدن در زندگی
دنیا و آخرت بوده و برای ایشان عذابی ماندگار است...(8).
ابو بصیر می گوید:
به ابو عبدالله(علیه السلام) گفتم: سخن او (خداوند) عزّوجلّ:
«عذاب خوارشدن در زندگی دنیا...»(9)، آن عذاب خوارشدن در دنیا
چیست؟ فرمود:« ای ابا بصیر، چه خواری ای سخت تر از آنکه
مرد در خانه، سراپرده، کنار برادرانش در میان خانواده اش باشد
و ناگهان اهل خانه بر او گریبان چاک داده و یاری طلبند.
مردم بپرسند: چه شده؟! گفته شود: فلانی همین الآن مسخ شد!
پس گفتم: [مسخ] پیش از قیام قائم یا پس از آن [خواهد بود]؟
فرمود: نه، بلکه پیش از آن [خواهد بود] (10).
گفتنی است، اگرچه در روایات اسلامی به زمان دقیق وقوع عذاب مسخ اشاره نشده است، به نظر می رسد این حادثۀ شگفت در ماه رمضان سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) رخ خواهد داد.
نیز شایستۀ یادآوری است، چنان که در قرآن کریم، آمده، قوم عاد از جملۀ امّتهایی است که در گذشته گرفتار عذاب مسخ شده اند:
امّا قوم عاد، پس به ناحق در زمین تکبّر ورزیدند ... در نتیجه، در روزهایی
شوم، تندبادی بر آنان فرستادیم تا به ایشان عذاب خوارشدن در زندگی
دنیا را بچشانیم، و بی گمان، عذاب آخرت خوارکننده تر خواهد بود...(11).
--------------------------------------------------------
1. مژذۀ ظهور، ج 2، ص 168، پ 1، با حذف، تصرّف و تکمیل.
2. کنز العمّال، ج 7، جزء 14، ص 123، ح 38714.
3. نگارنده.
4. روزگار رهائی، ج 2، ص 854، بخ 17، با حذف و تصرّف اندک.
5. گزیدۀ کفایة المهتدی، ص 286، ذیل ح 39.
6. عقد الدرر، ص 117، ب 4، ف 2. 7. التشریف بالمنن، ص 283، ب 72، ح 410، فتن سُلَیلی.
8. بحار الأنوار، ج 57، ص 206، ب 36، ح 5 .
9. سورۀ فصّلت، آیۀ 16.
10. الغیبة، ص 269، ب 14، ح 41.
11. سورۀ فُصّلت، آیۀ 6- 15.