پدیدارشدن گرفتاریهای نو پدید و پخش شدن بیماریهای واگیر در آخرالزّمان
پدیدارشدن گرفتاریهای نوپدید و پخششدن بیماریهای واگیر در پی انجام نافرمانیها و گناهان تازه از سوی مردم از نشانههای نزدیکشدن زمان قیام امام مهدی(علیهالسّلام) است.
پیامبر(صلّىاللهعلیهوآله) فرمود:
... هر گاه دعا را کم کنند، گرفتاری فرود میآید، و هر گاه صدقات را رها کنند، بیماریها فراوان میشوند... .(۱)
عبّاس ابن هِلال شامی گفته است که شنیدم رضا (علیه السّلام) میفرمود:
هر گاه بندگان گناهانی را که انجام نمیدادند، پدید آورند، خداوند برای آنان گرفتاریهایی را که نمیشناختند، پدید میآورد.(۲)
ابو جعفر [باقر](علیهالسّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّىاللهعلیهوآله) فرمود:
... هرگز زنا در میان گروهی پدیدار نشده است، به گونهای که آن را آشکار کنند، مگر آنکه میان آنان طاعون و دردهایی پدیدار شدهاند که در پیشینیانشان که درگذشتند، نبودهاند... .(۳)
سلیمان ابن خالد گفته است که شنیدم ابو عبدالله [صادق](علیهالسّلام) میفرمود:
پیشاپیش قائم دو مرگاند: مرگی سرخ و مرگی سفید تا آنکه از هر هفت تن پنج تن از میان بروند. مرگ سرخ شمشیر، و مرگ سفید طاعون است.(۴)
شایان یادآوری است، «مرگ سرخ شمشیر» به ریختن خون مردمان با جنگها، و «مرگ سفید طاعون» به نابودی مردم با پخششدن بیماریهای واگیر در میانشان اشاره میکند.
اَعْلَم اَزْدِی روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی](علیهالسّلام) فرمود:
پیشِ رویِ قائم مرگی سرخ و مرگی سپید و ملخی بهنگام و ملخی نابهنگام که مانند خون سرخ است، خاهند بود؛ ولی مرگ سرخ با شمشیر، و مرگ سپید با طاعون(۵) است.(۶)
ابو حمزۀ ثُمالِی گفته است که شنیدم ابو جعفر محمّد ابن علی(علیهماالسّلام) میفرمود:
... ای ابو حمزه، قائم(علیه السّلام) برنمیخیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمینلرزههایی، آشوبی و گرفتاریای که به مردم میرسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاریای سخت میان مردم و پراکندگیای در دینشان و دگرگونیای در حالشان، به گونهای که هر آرزوکنندهای، از بزرگی آنچه از درندهخویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را میبیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(۷)
موسی ابن جعفر، از پدرش، از پدرانش(علیهمالسّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّىاللهعلیهوآله) فرمود:
پدیدارشدن بواسیر و مرگ ناگهانی و جُذام (خُرِه) از نزدیکشدن ساعت است.(۸)
بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیهالسّلام) است.
سَکُونِی از ابو عبدالله [صادق](علیهالسّلام) روایت کرده است که پیامبر(صلّىاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
بیگمان، از پیشدرآمدهای ساعت آن است که بیماری سست کنندۀ بخشی از بدن و مرگ ناگهانی پخش شوند.(۹)
مقصود از «مرگ ناگهانی»، مرگهای ناگهانی گوناگوناند، مانند مرگ با سکته یا با کشتن ناگهانی.
ابو هُرَیْرَه روایت کرده است:
از نزدیکشدن ساعت آن است که مرد بدون درد بمیرد.(۱۰)
چنین مینماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّىاللهعلیهوآله) باشد، اگرچه ابو هریرۀ صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر ابن محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:
... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته میشوید، میوهها کاهش مییابند، سرزمینها بیباران و خشک میشوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه میشوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار میشوند، و آشوبها از همۀ گوشهوکنارهها بر شما سایه میافکنند... .(۱۱)
امیر مؤمنان علی(علیهالسّلام)، در بیان نشانههای قیام قائم(علیهالسّلام)، فرمود:
... بهوش، ای وای بر بصره از آنچه(۱۲) در آنجا فرود میآید از طاعون و آشوبها که برخی از آنها در پی دیگریاند... .(۱۳)
بیگمان، امام علی(علیهالسّلام) در این روایت از رویدادن برخی آشوبها و جنگهای پیاپی و فراگیرشدن برخی بیماریهای واگیر میان بصریان خبر داده است.
از کعب الاَحْبار روایت شده است که گفت:
... بیگمان، قائم از فرزندان علی(علیهالسّلام) است که برای وی پنهانشدنی چون پنهانشدن یوسف و بازگشتی مانند بازگشت عیسی ابن مریم میباشد. سپس در پی پنهانشدنش، با برآمدن ستارۀ سرخ، ویرانشدن زَوْرا که همان ری است، فروبردهشدن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، شورش سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربایجان، آشکار میشود؛ آن، نبردی میباشد که در آن، هزارانی و هزارانی کشته میشوند، هر کدام شمشیری آراسته را میگیرند که بر همگی پرچمهایی سیاه به جنبش درمیآیند؛ آن، جنگی است که مرگ سرخ و طاعون تیره با آن درمیآمیزند.(۱۴)
چنین مینماید که این حدیث ارزشمند دربردارندۀ برخی پیشبینیهای شگفت از سخنان پیامبر(صلّىاللهعلیهوآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.
«ستارۀ سرخ» همان بزرگستارهای دنبالهدار است که «گیسوی سختیآور» یا «گیسوی شیطان» نامیده میشود، و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام)، از صفر تا رجب در کرانههای آسمان میگردد تا آنکه در شعبان میان خُرشید و زمین جای میگیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک میشود و پیرامونش میچرخد و اندکاندک درون پوشش گازیاش میرود و میسوزد و شعلهور میشود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی میکند، و تندبادی سرخ پدید میآورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومیباراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق میافتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم میشود.
«سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را میپذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمیشورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره میشود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش میبرد.
«فرزندان عبّاس»، بنی عبّاسیاند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی میکنند.
«جوانان ارمنستان و آذربایجان» نیروهای خَزَری از ترک و روس و جز آندو میباشند که در قَفْقاز جنوبی گرد میآیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش میبرند، سپس به عراق میروند تا مروانیان را یاری کنند، و در آنجا با هم نابود میشوند.
شمشیرهای آراسته همان جنگافزارهای نو و آراستهای میباشند که سپاهیان آنها را در آخرالزّمان به کار میگیرند.
مقصود از «پرچمهایی سیاه» در این روایت، پرچمهای سیاه کوچکیاند که آنها را، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام)، هاشمی چینی رهبری و شعیب تَمِیمِی خراسانی فرماندهی میکند.
«طاعون تیره»، طاعونی سخت و سراسری است که به بسیاری از مردم میرسد.
کعب گفته است:
ترکها به جزیره میآیند تا آنکه اسبهایشان از فرات سیراب شوند، پس، خداوند بر آنان طاعون را برمیانگیزد و میکشدشان؛ پس، از ایشان جز مردی رهایی نمییابد.(۱۵)
چنین مینماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّىاللهعلیهوآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.
مراد از «ترکها» در این حدیث، نیروهای فرمانروای ترکیهاند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام) از مرزهای جنوبی این کشور میگذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق سوریه جای دارد، میروند و به فرات میرسند، ولی از آن نمیگذرند.
امیر مؤمنان علی(علیهالسّلام)، در یادکردن برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:
... ولی شهر تِرْمِذ پس بیگمان، آنان با طاعون نابودگر همهچیز میمیرند؛ پس، کسی از ایشان نمیماند.(۱۶)
«تِرْمِذ» شهری کهن بر کنارۀ شمالی رود جیهون (آمودریا) در جنوب شرقی ازبکستان است، و بیشتر زیندگانش گروههای تاجیک و اُزبکاند.(۱۷)
قَتادَه از سعید ابن مُسَیِّب روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی(علیهالسّلام)](۱۸) در بارۀ سخن او (خداوند) متعالی:
«هیچ آبادیای نیست، مگر آنکه ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجهکنندۀ آن میباشیم»(۱۹)، پرسیده شد؟ فرمود: ویران می شود ... سامان(۲۰) با طاعون... .(۲۱)
بنا بر آنچه هویداست، مراد از «سامان» در این روایت، سرزمینی در شمال افقانستان، میان بَغْلان و بَلْخ است که به آن «سَمَنْگان» (سَمَنْجان) گفته میشود، و ریشهاش «سامانگان» بوده است، و در شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است، و پادشاهان خاندان سامانی به آنجا نسبت داده میشوند، و بیشتر زیندگانش گروههای اُزبک و تاجیکاند.(۲۲)
در پایان، برخی حدیثهایی را که پیرامون برخی بیماریهای یادشده در این گفتار آمدهاند، یاد میکنیم.
اَنَس ابن مالک روایت کرده است که پیامبر(صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم) فرمود:
طاعون برای هر مسلمانی شهادت است.(۲۳)
اُسامَه ابن زید روایت کرده است که پیامبر(صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم) فرمود:
هر گاه بشنوید در سرزمینی طاعون است، درون آن نروید، و اگر در سرزمینی طاعون افتاد و شما در آن بودید، از آنجا بیرون نروید.(۲۴)
بر کسی پوشیده نمیماند که رسول خدا(صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم) بیگمان، در این سخن مسلمانان را به انجام قرنطینۀ بهداشتی در سرزمینهایی که در آنها طاعون پدیدار میشود، سفارش کرده است؛ برای پیشگیری از دچارشدن به این بیماری یا جلوگیری از پخششدن آن در دیگر سرزمینها.
ابو هریره روایت کرده است که رسول خدا(صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم) فرمود:
... از جُذام گرفته بگریز، چنانکه از شیر میگریزی.(۲۵)
امیر مؤمنان [علی](علیهالسّلام) فرمود:
شستن نشیمنگاه با آب سرد بواسیر را میبُرَد.(۲۶)
محمّد ابن مسلم گفته است که شنیدم ابو جعفر [باقر](علیهالسّلام) میفرمود:
بسیارنشستن در آبریزگاه بواسیر بر جای میگذارد.(۲۷)
--------------------------------------------------------------
۱. جامع الأخبار، ص ۵۰۹، ف ۱۴۱، ح ۳۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الکافی، ج ۳، ص ۶۸۲، کتاب الإیمان و الکفر، ب الذنوب، ح ۲۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الکافی، ج ۴، ص ۱۱۹، کتاب الإیمان و الکفر، ب فی العقوبات المعاصی العاجلة، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. کمال الدین، ص ۶۸۳، الجزء الثانی، ب ۲۵، ح ۲۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. در همۀ نسخههای چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «فالطاعون» یافت میشود که به «فبالطاعون» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۶، ب ۱۴، ح ۶۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الغیبة، نعمانی، ص ۴۰-۲۳۹، ب ۱۳، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. بحار الأنوار، ج ٥٢، ص ۲۶۹، ب ۲۵، ح ۱۵۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الکافی، ج ۵، ص ۶۴۲، کتاب الجنائز، ب النوادر، ح ۳۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. فردوس الأخبار، ج ۴، ص ٢٩٨، ح ۶۴۲۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الأمالی، للمفید، ص ۵-۶۴، المجلس السابع، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. در همۀ نسخههای چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «و ما» یافت میشود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۳. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۸، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الغیبة، للنعمانیّ، ص ۹-۱۴۸، ب ۱۰، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. الفتن، ص ۱۴۵، الجزء الثالث، دنبالۀ ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. الفتوح، الجزء ۲، ص 320؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۱۸. میان دو کروشه از افزودههای ما است.
۱۹. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در همۀ نسخههای چاپی مناقب آل أبی طالب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «شامان» یافت میشود که به «سامان» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۲۳. صحیح البخاریّ، ج ۳، ص ۱۰۴۱، کتاب الجهاد و السیر، ب الشهادة سبع سوى القتل، ح ۲۶۷۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۴. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۲۱۶۳، کتاب الطبّ، ب ما یذکر فی الطاعون، ح ۵۳۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۹-۲۱۵۸، کتاب الطبّ، ب الجذام؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الخصال، ص ۱۲-۶۱۱، ب الواحد إلى المئة، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۷. علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۷۸، ب ۱۸۷، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان