از نشانه های نزدیک شدن زمان قیام امام مهدی(علیه السّلام) پخش شدن ملخها، به ویژه ملخ سرخ، در برخی سرزمینهای اسلامی، مانند مصر، یمن، حجاز و شام، و یورش بردنِ بهنگام و نابهنگامِ آن بر کشتزارها می باشد که مایۀ نابودکردن داده های کشاورزی و نایابی فراورده های خوراکی و روی دادن گرسنگی فراگیر است.
بنا بر آنچه در قرآن کریم آمده است، ملخ از رنجهایی بود که بر فرعون و گروهش فرو فرستاده شدند. خدای متعالی فرمود:
«و بی گمان، فرعونیان را گرفتار خشکسالیها و کاستنِ میوه ها کردیم تا شاید آنان یادآور شوند ...
پس بر ایشان توفان و ملخها و کنِه ها و قورباغه ها و خون را فرستادیم، نشانه هایی جداگانه؛
پس خود را بزرگ شمردند، در حالی که گروهی بَزِهْکار بودند»(1).
از اَعْلَم اَزْدِی نقل شده است که امیر مؤمنان -علی-(علیه السّلام) فرمود:
پیشِ رویِ قائم مرگی سرخ و مرگی سپید و ملخی بهنگام و ملخی نابهنگام که مانند
خون سرخ است، خواهند بود. مرگ سرخ با شمشیر، و مرگ سپید با طاعون است(2).
شایان یادآوری است، ملخ از بدترین زیان رسانها برای کشتزارها می باشد، و ملخ بیابانی سرخ از بدترین گونه های ملخهاست که در شرق افریقا یافت می شود، و بی گمان، در این سالهای واپسین، یورش این گونه از ملخ، بر کشتزارهای سرزمینهای جای گرفته در شرق افریقا و در شبه جزیرۀ عربی، دیده شده است.
مَعاذ پسر جَبَل گفته است:
از یمن بیرون بروید پیش از پاره شدن رشته -مرادش راه است-، و پیش از آنکه برای
شما توشه ای مگر ملخ نباشد، و پیش از آنکه آتشی شما را سوی شام براند(3).
چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه معاذ صحابی پسر جبل آن را به وی نسبت نداده است.
این روایت به روی دادن سه رویداد بزرگ در یمن در آخرالزّمان اشاره می کند: بسته شدن راههای پیوند دهنده میان یمن و دیگر کشورها با روی دادن جنگ و ناآسودگی، نایابی خوراک و پدیدارشدن گرسنگی با یورش ملخها بر کشتزارهای یمن، و کوچانده شدنِ یمنیها سوی شام در پیِ ترکیدن برخی آتش فشانهای یافت شده در یمن و شعله ورشدن آتشهایی بزرگ از آنها سوی آسمان و روان شدن گدازه های بیرون آینده از دهانه ها و شکافهای آن آتش فشانها چون رودی از آتش بر زمین، و گمانی نیست در اینکه کمی پیش از آغاز این جوششهای آتش فشانی یا هنگام روی دادن آنها، صداهایی مانند غرش ابر و لرزشهایی بزرگ پدید می آیند که سرزمین یمن را سخت می لرزانند و زیندگانش را می ترسانند.
از حُذَیْفَه پسر یَمان نقل شده است که پیامبر(صلّی الله علیه و سلّم) فرمود:
... ویرانی یمن از ملخ است...(4).
از وَهْب پسر مُنَبِّه نقل شده است که گفت:
... ویرانی یمن از سوی ملخ و پادشاه است...(5).
چنین می نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه وهب صنعانی تابعی پسر منبّه که نژادش هَراتی است، آن را به وی نسبت نداده است.
قَتادَه از سعید پسر مُسَیِّب نقل کرده است که امیر مؤمنان در بارۀ سخن او (خدای) متعالی: «هیچ آبادی ای نیست، مگر آنکه ما پیش از روز قیامت نابودگر یا رنج دهندۀ آن می باشیم»(6)، پرسیده شد؟ فرمود:
ویران می شود ... یمن از ملخ و پادشاه...(7).
بدان که بی گمان، مراد از «روز قیامت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، همان روز قیام قائم(علیه السّلام) می باشد.
چنین می نماید که مقصود از «پادشاه» در دو حدیث یادشده، همان منصور قحطانی ای باشد که پیش از قیام منصور حسینی یمانی، در یمن با ستم فرمانروایی می کند، و میان وی و یمنیها درگیری روی می دهد، و بنا بر آنچه هویداست، بی گمان، منصور قحطانی همان عبدربّه منصور هادی رئیس جمهوری کنونی یمن می باشد.
در کتاب ابو حُذَیْفَه از مُقاتِل نقل شده است که وی گفت: پس از مرگ ضَحّاک، در کتابهای نگه داری شده نزدش، در بارۀ سخن خدای عزیز و جلیل: «و هیچ آبادی ای نیست، مگر آنکه ما پیش از روز قیامت نابودگر یا رنج دهندۀ آن می باشیم، رنجی سخت، و آن، در کتاب (لوح محفوظ) نوشته شده بود»(8)، خوانده ام:
... ویرانی یمن از ملخها و حَبَشِیان است...(9).
مراد از «حَبَشِیان»، همان گروههای سیاه پوستِ زینده در سرزمینهای حبشه اند که اکنون کشورهای إِتْیوپی، اِرِیتْرِه، سُومالِی و جِیبُوتِی را در بر می گیرد.
پوشیده نیست که خاستگاه این ملخهایی که بر یمن یورش می برند، افریقاست، و آنها از دریای سرخ می گذرند و به این سرزمین یا سرزمینهای حجاز و شام می آیند.
----------------------------------------------------
1. قرآن کریم، سورۀ اعراف، آیۀ 33-130 (ترجمۀ نویسنده).
2. الغیبة، نعمانی، ص 286، ب 14، ح 61 (ترجمۀ نویسنده).
3. الفتن، ص 427، جزء 9، ذیل ح 1359 (ترجمۀ نویسنده).
4. التذکرة، ص 50-1349، باب خراب الأرض و البلاد قبل الشام (ترجمۀ نویسنده).
5. السنن الواردة فی الفتن، ص 12-211، جزء 4، ب 76، ح 456 (ترجمۀ نویسنده).
6. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ 58 (ترجمۀ نویسنده).
7. مناقب آل أبی طالب، ج 2، ص 312 (ترجمۀ نویسنده).
8. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ 58 (ترجمۀ نویسنده).
9. البدء و التاریخ، جزء 4، ص 3-102، ف 13 (ترجمۀ نویسنده).