مژدهای بزرگ و بشارتی نو به همۀ منتظران ظهور
رسید مژده که ایّام غم نخاهد ماند چنان نماند، چنین نیز هم نخاهد ماند
امروز بر آن شدم که بشارتی عظیم را به همۀ منتظران ظهور بدهم. به آنان که پس از گذر قرنها در این زمان پا به عرصۀ گیتی نهادهاند و برخی از آنان عمری را چشم به راه مهدی موعود بودند و اکنون در سنین کهنسالی پیگیر اخبار آخرالزّماناند.
این بشارت مقدّمهای خاهد شد برای آنچه که در روزهای آینده پیرامون خروج یأجوج و مأجوج هرچند مختصر خاهیم گفت تا نخستین ملّتی باشیم که از این راز نهان، پرده برمیداریم. زیرا ما ایرانیان امانتی در قرآن کریم از ذوالقرنین پادشاه یا فرماندهی خداپرست و دادگر و ایرانی به ما رسیده است که ملّتهای دیگر از آن محروماند ... و حقیر پس از توسّل به محضر امام عصر(عجّل الله فرجه) که علوم و قدرت ذوالقرنین و سلیمان (علیهما السّلام) را یکجا در اختیار دارد، از طرق مختلف به آن دست یافتم ... همین که پس از سالیان دراز بر آن شدم در این باره سخن بگویم خُد دلیلی روشن بر این است که در ماهها و سالهای پیش رو خبرهایی بس بزرگ در راه اند...
در طول این 18 سالی که نویسنده مباحث مهدوی و آخرالزّمانی را دنبال و تبلیغ میکنم، برخی کسان بارها از من پرسیدند که شما با چه اطمینانی میگویید که ظهور در روزگار ماست و نه در روزگاری آینده؟!!!
نویسنده نخستین دلیلی را که به آن اشاره میکردم و میکنم این است که در مباحث آخرالزّمان و مهدویّت یک بار برای همیشه کار کارشناسانهای انجام دادهایم، و همۀ اسناد و مدارک برجای مانده از گذشتگان، مانند متون زرتشتیان و یهودیان و مسیحیان و آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، را یکجا بررسی کردهایم و نظرات کارشناسان فن در طول تاریخ را دیدهایم و به این نتیجه رسیدهایم که زمان ظهور نه برای روزگاران گذشته بود که بگوییم واقع نشده و در آن بَداء رخ داده است، و نه برای روزگاری در آینده است که بگوییم سالیان دراز میبایست چشم به راه آن باشیم و اصلاً ما و مردمان این عصر به آن دوران نخاهیم رسید!
آنان که نشانههای ظهور را چیزهایی مبهم و ناراهگشا در فهم روزگار ظهور میدانند، در واقع بهرهای از معارف مهدوی و آخرالزّمانی نبردهاند. چگونه میشود نشانههای ظهور کماهمّیت باشند، در حالی که پیامبران و اولیاء الاهی، سدها و هزاران نشانه را برای ما به یادگار گذاشتهاند و ما را موظّف کردهاند که به آن نشانهها و تابلوهای راهنمایی توجّه کنیم تا راه را از بیراه تشخیص دهیم، و اگر به روزگار بسیار سخت آخرالزّمان و ماههای پیش از ظهور رسیدیم، ناامید نشویم و از راه بهدر نرویم و خُد را تا جایی که می توانیم، از فتنه ها و بلاها دور نگه داریم!
در مورد مباحث کارشناسانه پیرامون نشانههای ظهور و انطباق آنها بر روزگار ما نه بر روزگاران دیگر تا کنون احادیث و مباحث فراوانی را در کانال آخرالزّمان ارائه کردهایم و در آینده نیز ارائۀ دلایل و شواهد بر نزدیکی ظهور و بحثها و بررسیها در این باره ادامه دارند.
نکتهای که اکنون میخاهم بر آن تأکید کنم و در گذشته جسته و گریخته در نوشتارهایمان اشاره میکردیم، آن است که خداوند این لطف را بر ما ارزانی داشته است که از علوم غریبه، مانند جفر و نجوم و روشنبینی، نیز در دانستن روزگار ظهور، نه تشخیص زمان دقیق آن، بهره جسته ایم و از اهل سرّ کمکهایی رسیدهاند تا بدانیم که این روزگار و رویدادهایش با روزگاران دیگر بسی متفاوت است.
نویسنده خُد از اهل دلی روشنضمیر که به گونهای از حوادث آینده با خبر بود و برخی پیشبینی هایش را در کانال آخرالزّمان پیشتر ارائه دادیم و شماری از آنها نیز درست درآمدهاند، پیرامون اینکه آیا ظهور در دوران ماست و برخی شخصیّتهای قیامگر پیش از ظهور چون حسنی گیلانی و هاشمی چینی بدون آنکه روایاتش را دیده و شنیده باشد، پرسیدهام و وی بر پایۀ دانش خدادادۀ خِیش از معاصربودن این دو بزرگوار با ما و آماده بودنشان برای قیام و دادن پرچم به امام زمان(علیهالسّلام) در آیندهای نزدیک خبر داد. نیز از رویدادهایی خبر داده است که او هرگز روایاتش را از من یا دیگران نشنیده و در جایی نخانده بود.
افزون بر آنچه گفتیم، برخی صاحبان جفر پیرامون حوادث پیش از ظهور و برخی نشانههای آن و حسنی گیلانی و هاشمی چینی و حسینی یمانی و دو حکومت مقتدر روزگار کنونی، یکی در شرق که حکومت بنی هاشم یا حکومت روحانیّون و معروف به جمهوری اسلامی است، و دیگری در غرب که حکومت آل سعود است، پرسیدند و خدا را شکر به این جواب رسیدند که این دو حکومت آخرین حکومتهای پیش از ظهور در خاورمیانه و آخرالزّماناند و قیامگران یادشده نیز اکنون زنده و هم روزگار ما ولی پنهان از دیدۀ اغیارند.
خانندگان قدیم ما خوب به یاد میآورند که از سالها پیش از برخی عبارتهای جفری در تبیین حوادث آینده و رویدادهای نزدیک به زمان ظهور سخن به میان آورده و چیزهایی نقل کردهایم که در اینجا به برخی نمونه های کهنه و نیز نمونههای نو و ناشنیده اشاره میکنیم.
در پایانۀ آبان ۱۳۹۲ در بارۀ شخصیّت سیّد حسنی و جای زندگی وی که در گیلان قیام می کند، دو بار پرسیده شد، چنین جواب آمد: ده ساتر رشت بنجف حج را بستن آتش شدت ...
از این جواب برمی آید که جناب حسنی گیلانی اکنون در دهی ساتر است، و پس از پدیدارشدن آتش (ستارۀ دنبالهدار در ماه رمضان) و شدّت (سختی در میان مردم) و بستهشدن راه حج، از رشت به نجف خاهد رفت.
نیز پیرامون «شروسی» یادشده در روایت ابن مهزیار که حدود 1200 سال راز آن بر دانشمندان شیعه پوشیده بود، از دانشمندی جفری در این باره پرسیدم و پاسخی داد که پرده از معمّا برداشت:
آن بزرگوار از طریق جفر پرسید: شروسی کیست و در امر ظهور امام زمان چه نقشی دارد؟
پاسخ: خروج کند مردی روسی که نَسَب از یهود بَرَد ... (ادامۀ این عبارت جفری که بسی شگفت نیز هست، ممکن است در آینده ارائه شود).
با کمک همین جواب جفری و روایاتی که نزدمان بود، دانستیم وی فرماندهی ناصبی مذهب و در ظاهر مسلمان و یهودیتبار در میان نیروهای داعش قفقازی است که از شمال غربی کشور وارد جنگ با ایرانیان میشوند و سپس با ترس از سررسیدن نیروهای خراسانی، به عراق میروند تا به کمک اصهب مروانی -رهبر بعثیان و داعشیان در عراق- بشتابند و در آنجا به دست نیروهای سفیانی نابود میشوند.
همچنین از برخی محاسبههای جفری در بارۀ شورش خراسانی در مشرق بهره گرفته میشود که پیش از آن یا همراهش، سرزمینهای سند با بمبها و موشکهایی که دهلی آنها را بر آنجاها پرتاب میکند، آشفته میشوند، و سخن بیرون آمده از جفر این است: «مَحالِ سند زار به سَهمِ دهلی»(1).
نیز در پاسخ به سوال: وضعیّت ایران از باب حکومت و اخبار ظهور امام زمان چگونه باشد؟ پاسخ گرفته شد:
بسالی حکومت محمّد نامی(2) دگرگون شود به سرکردگی پیر کهنسال ... دو زلزلۀ دیگر زمین ایرانشهر(3) را بجنباند ... موعود بامر اله مهیّا شود بظهور، در آن هنگام نشانهای بعالم رسد، از ستارگان بر زمین ببارد و ستارهای رهوار بر آسمان هویدا شود، پس از آن نشان، موعود به شاهی عالم رسد، باشند مردان مندیلهای سیاه بسرانشان، باشند بعضیشان از اصحاب او(4) و نیز بعضیشان قیام کننده بشرّ که آنان میآیند از جانب غرب که دعوی حق میکنند که با موعود به خصومت درآیند(5) ...
از آنچه گفتیم دانستیم که تا کنون هیچگاه در طول تاریخ و از آغاز عصر غیبت تا حال، دانش دانشمندان علوم غریبه، بهویژه جفر، و روشنبینی اصحاب سرّ تا این اندازه در خدمت مهدویّت و آخرالزّمان قرار نگرفته است.
--------------------------------------------------------------------
1. مَحال: محلها و جایها. زار: آشفته و پریشان. سَهْم: تیر.
2. مراد محمّدرضا پهلوی است.
3. مقصود از ایرانشهر کشور ایران است.
4. این مندیل یا دستار سیاه بر سران که اصحاب امام مهدی(علیهالسّلام) می باشند، نیروهاییاند که از شرق و خراسان میآیند.
5. این مندیل یا دستار سیاه بر سران که دشمنان امام مهدی(علیهالسّلام) می باشند و از غرب مانند شام و لیبی میآیند، گویا گروههایی مانند داعشاند.
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان