پادشاهی بنی اُمیّه هزار ماه
از احادیث اسلامی بهره گرفته می شود که برای بنی اُمیّه با دو شاخه شان -بنی سفیان و بنی مروان- دو دولت خاهد بود:
دولت نخستین همان است که پس از زمامداری چهار خلیفۀ مسلمانان، در سال 41 هـ.ق با دست معاویه پسر ابو سفیان بنیادگذاری شد و در سال 132 هـ.ق با کشته شدن مروان حمار با دست عبّاسیان پایان یافت، و دولت دوم آن است که در آخر الزّمان برپا می شود، و در این دولت واپسین، بنی مروان با رهبری اصهب مروانی چند ماهی جزیره و عراق را فرمانروایی می کنند، و بنی سفیان با رهبری عثمان سفیانی نه ماهی بیشتر سرزمینهای شام را فرمانروایی می کنند، و از برخی آیات قرآنی و روایات اسلامی هویدا می شود که زمان پادشاهی بنی اُمیّه همه اش هزار ماه از ماههای قمری خاهد بود، 991 ماه از آنها زمان دولت نخستینشان است که بی گمان، پیش از بنی عبّاس سپری شده است، و نه ماه از آنها زمان دولت دومشان در آخر الزّمان خاهد بود و در روزگار فرمانروایی سفیانی، واپسین پادشاهانشان، می گذرد!
در این جا دو روایت را یاد می کنیم که به زمان فرمانروایی بنی اُمیّه سربسته یا جدا جدا اشاره می کنند.روایتی که زمان فرمانروایی بنی اُمیّه همه اش را سربسته روشن می کند، این است:
از ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) روایت شده است که فرمود: رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در خابش دید که پس از وی، بنی اُمیّه از منبرش بالا میروند و مردم را از راه به گمراهی (جاهلیّت) برمی گردانند، پس، صبح کرد، در حالی که اندوهناک و ناشادمان بود. فرمود:
جبرائیل(علیه السّلام) بر وی فرود آمد و گفت: ای رسول خدا، چه شده است که من تو را اندوهناک و ناشادمان می بینم؟! فرمود: ای جبرائیل، بی گمان، من در این شب بنی اُمیّه را دیدم که پس از من از منبرم بالا می روند و مردم را از راه به گمراهی برمی گردانند! گفت: سوگند به آن که تو را به راستی پیامبر برانگیخت، این نیست چیزی که که بر آن آگاه شدی. پس سوی آسمان بالا رفت و درنگ نکرد که فرود آمد بر وی با آیه هایی از قرآن که با آن همدم باشد ... بر وی فرود آورد: «بی گمان، ما آن را فرود آوردیم در شب قدر* و چه چیز آگاهت کند که شب قدر چیست* شب قدر از هزار ماه بهتر است*»(1). خداوند(عزّ و جلّ) شب قدر را برای پیامبرش(صلّی الله علیه و آله) بهتر از هزار ماه پادشاهی بنی اُمیّه گردانید(2).
این داستان در کتابهای سنّیان چنین آمده است:
قاسم حُدّانی پسر فضل از یوسف راسِبی پسر مازِن روایت کرده است ... حسن[(علیهما السّلام)](3) فرمود: ... بی گمان، رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) بنی اُمیّه را دید که مردی پس از مردی بر منبرش سخنرانی می کنند، پس، آن رویداد او را ناشادمان کرد ... فرود آمد: «بی گمان، ما آن را در شب قدر فرود آوردیم* و چه چیزی آگاهت کند که شب قدر چیست* شب قدر بهتر از هزار ماه است*»(4) که بنی اُمیّه پادشاهی اش می کنند. [قاسم گفت:](5) پس، آن (زمامداری بنی اُمیّه) را شمردیم، نه افزون و نه کم می شود(6).
این روایت برای ما زمان فرمانروایی بنی اُمیّه را جدا جدا روشن می کند: حدیث گفت ما را ولید پسر مسلم و گفت:
خانده ام از کعب که گفت: بنی عبّاس هزار جز نه ماهی پادشاهی می کنند، وای بر آنان پس از آن، و پس از وای، وای ای(7).
چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه کعب الأحبار تابعی أن را به وی نسبت نداده است.
با نگاه به روایاتی که در بارۀ این که زمان پادشاهی بنی اُمیّه هزار ماه می باشد، آمده اند و با نگاه به آن که زمان فرمانروایی بنی عبّاس در روزگار دولت نخستینشان 524 سال بود، و روایتی آمده است که ایشان در روزگار دولت دومینشان در آخر الزّمان 40 سال فرمانروایی می کنند(8)، می یابیم که بی گمان، در این روایت پنهانکاری و عیب پوشانی ای از سوی راویان و رونوشت نویسانش روی داده است، و درست آن است که روایت این گونه باشد:
حدیث گفت ما را ولید پسر مسلم و گفت:
خانده ام از کعب که گفت: بنی اُمیّه هزار جز نه ماهی پادشاهی می کنند، وای بر آنان پس از آن، و پس از وای، وای ای(9).
بنا بر آن چه در کتابهای تاریخ یاد شده است، بنی اُمیّه هنگامی که امام حسن پسر امام علی(علیهما السّلام) با معاویه در سال 41 هجری صلح کرد، در فرمانروایی خُدگردان شدند، و پایان پادشاهیشان سال 132 پس از هجرت با دستان ابو مسلم کوفی پایه گذار دولت عبّاسی بود، و همۀ آنها 91 سال و چند ماه بود، و هر گاه از این زمان 8 سال و چند ماه از رهبری عبدالله پسر زُبَیر در مکّه و مدینه و دیگر سرزمینهای اسلامی انداخته شود، نزدیک 83 سال می ماند، پس زمان پادشاهیشان 991 ماه بود، و اگر در آخر الزّمان نه ماه پادشاهی کنند، دوران رهبری آنان میان مسلمانان به هزار ماه می رسد!
پس، از آن چه یاد کردیم و از احادیث اسلامی بهره می گیریم که مراد از سخنش: «وای بر آنان پس از آن» همان وای بر بنی اُمیّه پس از پادشاهی 991 ماهه شان است، از بنی عبّاس، و مقصود از گفتارش: «پس از وای، وای ای» همان وایی دیگر بر بنی اُمیّه پس از پادشاهی نه ماهه شان در آخر الزّمان است، از امام مهدی(علیه السّلام) و همراهانش.
بی گمان، در روایات اسلامی آمده است که بنی اُمیّه با رهبری عثمان سفیانی نه ماه در آخر الزّمان به فرمانروایی می رسند، از آنهاست این روایت:
از عیسی پسر اَعْیِن روایت شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:
سفیانی از شدنیهاست، و شورش وی در رجب است، و از آغاز شورش وی تا پایانش پانزده ما می باشد، شش ماهی که در آنها کارزار می کند، پس هر گاه بر شهرهای پنج گانه چیره شد، نه ماهی پادشاهی می کند، و نمی افزاید(10) بر آنها روزی(11).
مراد از «شهرهای پنج گانه» در این حدیث، دِمَشْق و حِمْص و فِلَسْطین و اُرْدُن و قِنِّسْرین می باشند.
---------------------------------------------------------------------
1. قرآن کریم، سورۀ قدر، آیۀ 3-1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
2. فروع الکافی، ج 4، ص 60-159، کتاب الصیام، ب 69، ح 10 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
4. قرآن کریم، سورۀ قدر، آیۀ 3-1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. میان دو کروشه از افزوده های ما است.
6. المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 380، کتاب معرفة الصحابة، ح 4857 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 7-426، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8776.
7. الفتن، ص 142، الجزء 3، ح 583 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
8. بنگرید: حدیث اَرْطَاَه در الفتن، ص 143، الجزء 3، ح 590.
9. الفتن، ص 142، الجزء 3، ح 583، با حذف و تصرّف در روایت (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
10. در همۀ نسخه های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «لم یزد» -نیفزوده است- یافت می شود که به «لایزید» اصلاح و ترجمه گردید.
11. الغیبة، نعمانی، ص 310، ب 18، ح 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور
پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخر الزّمان