از روایات اسلامی بهره گرفته میشود که در آخرالزّمان سه سال سخت خاهند بود که در آنها گرفتاریها و ناخُشیهای گوناگون فرود میآیند که زمین را ویران و بسیاری از زیندگانش را نابود میکنند، و آن سالهای سخت از سه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام) در ماه محرّم در مکّه آغاز میشوند و در مضان پس از قیامش به پایان میرسند، و در آغاز سال سوم که سختترین سالهای سهگانه است، بزرگستارهای دنبالهدار که «گیسوی سختیآور» نامیده میشود، در ماه رمضان برمیآید، و در پایانههایش دجّال یکچشم هنگام بیبارانیای سخت در زمانی چهلروزه برمیشورد. پس، عیسی پسر مریم(علیهماالسّلام) از آسمان در دمشق فرود میآید و به بیت المقدس میرود و پشت سر مهدی(علیهالسّلام) نماز میگزارد و دجّال را با فرمان امام میکشد، و سختیها، بهویژه آشوبها و جنگها، پایان مییابند.
خداوند متعالی فرموده است:
«بیگمان، با سختی آسایشی است».(1)
نیز امام علی(علیهالسّلام) فرمود:
هنگام سختی بیش از اندازه، گشایش میباشد، و زمان تنگشدن دایرههای گرفتاری، آسایش خاهد بود.(2)
ابو اُمامَه باهِلِی روایت شده است که گفت: رسول خدا(صلّیاللهعلیهوسلّم) برای ما سخنرانی کرد ... فرمود:
... بیگمان، پیش از شورش دجّال، سه سال سخت خاهند بود که در آنها گرسنگی سختی به مردم میرسد. خداوند در سال نخست به آسمان فرمان میدهد که یکسوم بارانش را بازدارد، و به زمین فرمان میدهد، پس، یکسوم روییدنیاش را بازمیدارد. سپس در [سال](3) دوم به آسمان فرمان میدهد، پس دوسوم بارانش را بازمیدارد، و به زمین فرمان میدهد، پس دوسوم روییدنیاش را بازمیدارد. سپس خداوند در سال سوم به آسمان فرمان میدهد، پس، همۀ بارانش را بازمیدارد و قطرهای نمیبارد، و به زمین فرمان میدهد، پس، همۀ روییدنیاش را بازمیدارد و سبزیای نمیرویاند، و هیچ دارندۀ سُمشکافداری نمیماند، مگر آنکه نابود شده باشد، جز آنچه خداوند بخاهد... .(4)
در نوشتارهای زرتشتیان آمده است: در پایان هزارۀ هوشیدر بامی، دیوی مهیب(5) به نام «مَلْکوش»، زمستانی سخت و ترسناک پدید میآورد، و در مدّت سه سال، سراسر گیتی را با برف و باران و تگرگ و باد سرد و طوفان ویران میسازد، و مردمان و جانوران و دیگر موجودات روی زمین را نابود میکند.(6)
بنا بر پژوهش نویسنده، هُوشِیدَر(7) یا هوشیدر بامِی(8) همان بهرام یا هاشمی چینی و نخستین زمینهساز زمامداریِ سوشیانت یا همان امام مهدی(علیهالسّلام) است و در چین آشکار میشود، و چند ماه پیش از قیام سوشیانت، از چین و مُلْتان به سرزمین خراسان میآید و در آنجا برمیشورد، و پس از چیرهشدن بر آسیای میانه، به یاری ایرانیان میشتابد و سپس به عراق میرود و از آنجا رهسپار دمشق و بیت المقدس میشود.
گفتنی است، «مَلْکوش» واژهای پهلوی و به معنای «مرگ و نابودی» است.
از ابو سعید خُدْری روایت شده است که پیامبر خدا(صلّیاللهعلیهوسلّم) فرمود:
در مردم من (مسلمانان) در آخرالزّمان گرفتاریای سخت از پادشاهشان فرود میآید که گرفتاریای از آن سختتر شنیده نشده است، به گونهای که زمین گسترده برایشان تنگ شود و تا آنکه زمین از برگشتن از راستی و ستمورزی لبریز شود، تا جایی که مؤمن پناهگاهی نمییابد که به آن از ستم پناه برد. پس، خداوند(عزّ و جلّ) مردی از فرزندان و نوادگانم را برمیانگیزد و زمین را از بهرهدهی و برابری پُر میکند، چنانکه از ستمورزی و برگشتن از راستی لبریز شده است... .(9)
از ابو حمزۀ ثُمالی روایت شده است که گفت:
شنیدم ابو جعفر محمّد پسر علی(علیهماالسّلام) میفرمود:
... ای ابو حمزه، قائم(علیهالسّلام) برنمیخیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمینلرزههایی، آشوبی و گرفتاریای که به مردم میرسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاریای سخت میان مردم و پراکندگیای در دینشان و دگرگونیای در حالشان، تا آنجا که هر آرزوکنندهای، از بزرگی آنچه از درندهخویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را میبیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ میکند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(10)
سَدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:
... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته میشوید، میوهها کاهش مییابند، سرزمینها بیباران و خشک میشوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه میشوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار میشوند، و آشوبها از همۀ گوشهوکنارهها بر شما سایه میافکنند... .(11)
از ابو بَصِیر روایت شده است که ابو عبدالله-صادق-(علیهالسّلام) فرمود:
ناگزیر پیشاپیش قائم سالی خاهد بود که در آن مردم گرسنه میشوند، و به آنان ترسی سخت از کشتن و کاستنی از داراییها و جانها و میوهها میرسند؛ پس بیگمان، آنها در کتاب خداوند روشناند، سپس این آیه را خاند: «و سوگند که بیگمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوهها میآزماییم، و به شکیبایان مژده بده»(12).(13)
از فُضَیْل روایت شده است که ابو جعفر-باقر-(علیهالسّلام) ... فرمود:
... هر گاه نیازمندی و تنگدستی سخت شوند و برخی از مردم دیگری را نشناسند (از برآوردن نیاز برادران رویگردان شوند)، پس، در آن هنگام، هر صبح یا شام، این کار (نابودی پادشاهی خاندان عبّاس و ظهور امام مهدیعلیهالسّلام) را پیشبینی کنید... .(14)
امیر مؤمنان علی(علیهالسّلام)، در یادآوری برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:
... سوگند که بیگمان، در زمامداری سفیانی، بیبارانی، دشواری و گرفتاریای بزرگ به زیندگان ری میرسند.(15)
«سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در ماه صفر پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را میپذیرد، و در ماه رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمیشورد، و در ماه رمضان بر دمشق و سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره میشود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش میبرد.
بنا بر آنچه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگستارهای دنبالهدار که «گیسوی سختیآور» یا «گیسوی شیطان» نامیده میشود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام)، از ماه صفر تا رجب در کرانههای آسمان میگردد تا آنکه در ماه شعبان میان خُرشید و زمین جای میگیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک میشود و پیرامونش میچرخد و اندکاندک درون پوشش گازیاش میرود و میسوزد و شعلهور میشود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی میکند، و تندبادی سرخ پدید میآورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومیباراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق میافتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم میشود.
شیخ مفید(رحمهالله) در کتابش آورده است:
هر گاه بزرگستارهای سرخ را ببینی که آن را نمیشناسی و در گذرگاههای ستارگان نیست، در آسمان از جایی به جایی میرود، مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بیگمان، آن، نشانۀ جنگ، گرفتاریها، کشتن بزرگان، فراوانی بدیها، دلنگرانیها و آشوب در مردم است(16).
کعب پسر حارث از کاهِنی به نام «سَطِیح»(17)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، روایت کرده است:
... برآمدن بزرگستاره که عربها را سخت و ناگهان میترساند، و برای آن مانند دُم است؛ پس، در آن هنگام، بارانها نمیبارند، رودها خشک، شهرها(18) ناسازگار و نرخها در همۀ سرزمینها گران میشوند... .(19)
---------------------------------------------------------------
1. قرآن کریم، سورۀ انشراح، آیۀ 6؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2. نهج البلاغة، ص 860، ب المختار من الحکم، ش 341؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. در نسخۀ چاپی سنن ابن ماجه پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «السنة» یافت نمیشود، و ما آن را سازگار با آنچه در نسخۀ چاپی این کتاب در مصر آمده است، افزوده و ترجمه کردهایم.
4. سنن ابن ماجه، ص 5-913، کتاب الفتن، ب 33، ح 4077؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. شیطانی ترسناک.
6. سوشیانت، ص 97، بخ 4، یادداشت 1.
7. «هوشیدر» به معنای «پرورانندۀ قانون» است.
8. بسا از برای امتیاز، «بامی» را به اسم اوّلین موعود افزوده، هوشیدر بامی گفتهاند؛ سوشیانت، ص 64، بخ 2. بامی (به معنای روشن و درخشان) یعنی مشرقی.
9. المستدرک على الصحیحین، ج 5، ص 376، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8611؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
10. الغیبة، نعمانی، ص 40-239، ب 13، ح 22؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
11. الأمالی، ص 5-64، المجلس 7، ح 10؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
12. قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ 155؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
13. الغیبة، نعمانی، ص 259، ب 14، ح 6؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
14. تفسیر القمّیّ، ج 1، ص 11-310، سورۀ یونس؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
15. الفتوح، الجزء 2، ص 80؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
16. الاختصاص، ص ۱۶۲، آفة العلامات فی السنة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
17. سَطِیح کاهن از شناختهشدهترین پیشگویان عرب در روزگار نادانی عربها بود که از برخی چیزهای پنهان خبر میداد، و مردی یمنی زیندۀ شام بود که ناتوان زاده شده بود، و همواره چون پارهگوشتی بیاستخان پهنشده بر روی زمین بود، به گونهای که نمیتوانست بایستد یا بنشیند؛ بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
18. در همۀ نسخههای چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «الأعصار» یافت میشود که به «الأمصار» اصلاح و ترجمه گردید.
19. بحار الأنوار، ج 51، ص 3-162، ب 11، با نقل از: مشارق أنوار الیقین؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان