آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

محمّد ابن حنفیّه گفته است:

پرچمی سیاه برای بنی عبّاس بیرون خاهد آمد. سپس پرچمی دیگر سیاه از خراسان بیرون می‌آید که سربندهایشان سیاه و تنپوشهایشان سفید است، پیشاپیش آنان مردی از تمیم است که به او شعیب ابن صالح ابن شعیب گفته می‌شود. همراهان سفیانی را در هم می‌شکنند تا آن‌که در بیت‌المقدس فرود آید و برای مهدی چیرگی‌اش را آماده کند و سیسد تن را از شام سوی وی بکشاند. میان شورش او تا آن‌که کار را به مهدی بسپارد، هفتاد دو ماه خاهد بود.(۱)

بنا بر پژوهش نویسنده، هنگامی که این روایت را با دیگر روایات بیانگر رویدادهای آخرالزّمان می‌سنجیم، می‌یابیم که در نقل و رونویسی نوشتار آن درهم‌ریختگی و نادرستی و افزودنی روی داده است، و درست آن است که روایت این گونه باشد:

محمّد ابن حنفیّه گفته است: پرچمی سیاه برای بنی عبّاس بیرون خاهد آمد. سپس پرچمی دیگر سیاه از خراسان بیرون می‌آید که سربندهایشان سیاه و تنپوشهایشان سفید است، پیشاپیش آنان مردی از تمیم است که به او شعیب ابن صالح(۲) گفته می‌شود. همراهان سفیانی را در هم می‌شکنند تا آن‌که در بیت‌المقدس فرود آید و برای مهدی چیرگی‌اش را آماده کند و سیسد تن را از شام سوی وی بکشاند. میان شورش او تا آن‌که کار را به مهدی بسپارد، هفت ماه(۳) خاهد بود.(۴)


چنین می‌نماید که این حدیث سخن پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا امام علی(علیه‌السّلام) باشد، اگرچه محمّد ابن خَوْلَۀ حَنَفِیَّه تابعی آن را به یکی از آن‌دو نسبت نداده است.

مراد از «بنی عبّاس» در این روایت، بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند، و مقصود از «خراسان» در این‌جا، بخشی از سرزمینهای خراسان است که تالقان در افغانستان و سمرقند در ازبکستان را در بر می‌گیرد، و چنان‌که می‌دانید، گذاشتن دستار سیاه بر سر و پوشیدن جامۀ سفید میان مردمان افغانی فراگیر است.

شایان یادآوری است، از همۀ روایات اسلامی، مگر این روایت، بهره گرفته می‌شود که شورش شعیب ابن صالح تمیمی در سمرقند در ماه رجب و قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در مکّه و سپردن کار به وی در ماه محرّم خاهد بود. پس، دوری زمانی میان شورش و میان قیام و کارسپاری بیش از هفت ماه نمی‌باشد.
----------------------------------------------------- 

۱. الفتن، ص ۲۱۳، الجزء ۴، ح ۸۵۱؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «شعیب ابن صالح ابن شعیب» یافت می‌شود که به «شعیب ابن صالح» اصلاح و ترجمه گردید.
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «اثنان و سبعون شهراً» یافت می‌شود که به «سبعة أشهر» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. الفتن، ص ۲۱۳، الجزء ۴، ح ۸۵۱؛ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۰ ، ۱۴:۱۲
خادم گمنام

تهران در آخرالزّمان

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۲۷ ق.ظ

تاریخچۀ ری و تهران

«رَیْ» شهری با پیشینه ای چند هزار ساله است که زمانی از بزرگترین و آبادترین شهرهای جهان بود. این شهر روزگاری در سر راه ابریشم که باختر دنیای آن زمان را به خاورش پیوند می داد، بود و بازرگانانی از گوشه کناره های جهان در آن جا رفت و آمد داشتند و به گفتۀ اصمعی، «عروس دنیا و مرکز تجارت مردم» بود(1). ری باستان که پیوندگاه خراسان، تبرستان، قزوین، گیلان، قم و ساوه و مرکز برجستۀ سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی به شمار می آمد، از روزگاران کهن زیر نگاه همگان بوده است، و خاهندگان زمامداری و جویندگان قدرت، همواره در پی چیره شدن بر آن بوده اند و بر این مرکز راهبردی یورش می برده اند.

شهر ری در گذر زمان با رویدادهای دهشتناکی، مانند زمین لرزه، درگیری های درونی و یورش بیگانگان که هر کدام ویرانی و کشتار را در پی داشت، رو به رو بود. ری از سدۀ سوم هجری قمری به پیش، در پیِ چند زمین لرزۀ سخت، کم کم رو به ویرانی نهاد. در نیمۀ نخست سدۀ پنجم هجری سلطان محمود قزنوی بر این شهر یورش برد(2)، و در نیمۀ نخست سدۀ هفتم هجری مُقُلها بر آن تاختند(3). هنوز آثار زلزله های پیشین و یورش دردمنشانۀ مقلها از میان نرفته بود که در نیمۀ دوم سدۀ هشتم هجری، ری دچار زلزله ای ویرانگر شد و یورش سپاهیان تیمور لنگ نیز آسیبهای بسیاری بر این شهر زد و آن را به ویرانی کشید. همۀ اینها مایۀ ویرانیهای گستردۀ ری شدند، به گونه ای که از آن پس، ری دیگر روی آبادانی به خود ندید و از ری کهن تنها بخشی از آن که اکنون به «شهر ری» مشهور می باشد، بر جای مانده است و پاره ای از  ویرانه های ری کهن هنوز نزدیک شهر کنونی ری پابرجاست.
 
بر پایۀ گزارشهای تاریخی، یورش بر ری که همواره با خود ویرانیهای بسیار و کشتارهای گسترده را همراه داشت، بیشتر در زمانی انجام می گرفت که مردم این شهر، دچار کشمکشهای مذهبی یا هماوردیهای سیاسی بر سر گرفتن قدرت و ریاست می شدند، و یارای پیشگیری از یورش دشمن یا ایستادگی در برابر آن نبودند.

مردم شهر ری، مانند بسیاری از ایرانیان، با آمدن سپاهیان مسلمان به ایران، به آیین اسلام درآمدند و روش تسنّن را برگزیدند و در نیمۀ نخست سدۀ دوم هجری قمری، گروهی از ایشان به مذهب شیعه روی آوردند. بنا بر نوشتۀ یاقوت حَمَوی (626-574 هـ.ق)، در سدۀ ششم و هفتم هجری قمری، نیمی از مردم ری و تمام زیندگان روستاهای پیرامونش، شیعه و از نیم دیگر نیز بیشترشان سنّیِ حنفی و کمتر آنان شافعی بودند و میان پیروان این سه مذهب کشمکشهای فراوانی بود(4). 

در کتابی فارسی که در سالهای 62-556 هـ.ق نوشته شده است، می خوانیم:

و بری با آنکِ نعمت بسیار بود گران باشد و اهل وی مخالفت یکدیگر کنند از بهر دین(5).

------------------------------------------------------------------

1. معجم البلدان، ج 3، ص 118، درگاه «الریّ».
2. بنا بر برخی گزارشهای تاریخی، سلطان محمود غزنوی که از شاهان سنگدل، هوسران و غارتگر بود، پس از رسیدن به ری و کشتار شیعیان، فرمان داد تا گروهی از دانشمندان و بزرگان شیعه را دستگیر کردند، بر دار آویختند و کتابهای شیعیان را از کتابخانه ها، به ویژه کتابخانۀ بزرگ صاحب ابن عبّاد - وزیر دانشمند دیالمه- گردآوری کردند و آن چه را در فقه، حدیث و کلام بود، سوزاندند و بر جای مانده ها را بار سد شتر کردند و به غزنین -مرکز حکومت غزنویان- بردند. همچنین، بنا بر نقلی، با دستور محمود غزنوی، در سه روز، تنور نانواییها و تون حمّامهای ری را جای هیزم، با سوزاندن کتابهای شیعیان گرم نگه داشتند! 
3. نجم الدین رازی، نویسندۀ مرصاد العباد، که خود اهل ری بود، شمار کشتگان و اسیران ری در یورش مُغُل بر این شهر را حدود 500 هزار تن برآورد کرده است!
4. بنگرید: معجم البلدان، ج 4، ص 51، درگاه «طِهْران».
5. عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات، ص 227، رکن 4 .

 

حدیثی شگفت از امام علی(علیه السلام) در بارۀ ری (تهران کنونی)

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در یادآوری سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:

... ولی ری، بی گمان، آن جا شهری است که به دست زیندگان خود به آشوب کشیده می شود(1) است، و آشوب ناشنوا در آن جا ماندگار است، و ویرانی آن در آخرالزّمان جز با دست دیلمها نخواهد بود، و سوگند که بی گمان، در ری، بر دروازۀ کوهستان، در آخرالزّمان آفریدگان بسیاری که شمارشان را جز آفریدگارشان کسی نمی داند، کشته می شوند، و بر دروازۀ کوهستان، هشت تن از بزرگان بنی هاشم که هر کدام خاستار رهبری است، گرفتار می شوند(2)، و مردی بزرگ که همنام پیامبری است، در ری در تنگنا می افتد و چهل روز در تنگنا می ماند، سپس، در پیِ آن رویداد، دستگیر و کشته می شود، و در زمامداری سفیانی، بی بارانی، دشواری و گرفتاری بزرگی به زیندگان ری می رسند(3).
—------------------------------------------------------------

1. در نسخۀ چاپی الفتوح پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «افتُتِنَت» یافت می شود که به «تُفْتَتَن» اصلاح و ترجمه گردید.
2. در نسخۀ چاپی الفتوح پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «لیُصِیبَنّ» یافت می شود که به «لیُصابَنّ» اصلاح و ترجمه گردید.
3. الفتوح، جزء 2، ص 80-79 (ترجمۀ نویسنده).
 

 

نکوهش ری و زورا و مردمانشان در احادیث اسلامی
بی گمان، ری و زورا (تهران) و زیندگانشان در روایات اسلامی با نکوهش یاد شده اند، و با نگاه به آن که در روزگاران گذشته و در زمان کنونی، انسانهای مؤمنی در ری می زیسته و می زیند، باید بگوییم که احادیث نکوهشگر زیندگان ری در گذشته، در بارۀ ناصبیانی است که با خاندان پیامبر(صلوات الله علیهم) و پیروانشان دشمن بودند، و روایات نکوهش زیندگان ری و زورا در آخرالزّمان، در بارۀ سرکشان و ستمکارانی است که بر شیعیان امام علی(علیه السّلام) کینه می ورزند و ربا می خرند و پس از شورش حسنی گیلانی، مردم را به جنگ با وی که از خاندان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) می باشد، وا می دارند، و گروهی از دورویانشان در ری و زورا به سپاه حسنی می پیوندند و با آنان به کوفه می روند و در آن جا با امام مهدی(علیه السّلام) ناسازگاری می کنند و به دست وی و همراهانش کشته می شوند.

در هر حال، آرزومندیم خداوند آن گروه از مؤمنانی را که اکنون در ری و زورا می زیند، از گرفتاریها و آشوبهای آخرالزّمان آسوده نگاه دارد.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وی فرمود:

ری، قزوین و ساوه دورشده از مهربانی خدا و ناخجسته می باشند(1).

از مردی نقل شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:

بی گمان، زیندگان ری در این جهان، از نوشیدن شراب، تشنه می میرند و تشنه گردآوری می شوند و تشنه درون آتش می روند(2).

از اَعْمَش روایت شده است که جعفر پسر محمّد(علیهما السّلام) فرمود:

شانزده دسته از گروه مردمان (مسلمانان) نیای من(صلّى الله علیه و آله) ما را دوست ندارند و ما را نزد مردم دوست داشتنی نمی کنند ... زیندگان شهری که «ری» خانده می شود، ایشان دشمنان خدا، دشمنان فرستادۀ او و دشمنان خاندان وی اند، جنگ با خاندان رسول خدا(صلّی الله علیه و ‏آله) را جهاد، و دارایی آنان را دارایی به چنک آورده می دانند، پس، برای ایشان شکنجۀ خارشدن در زندگانی این جهان و جهان دیگر می باشد و برای ایشان شکنجه ای ماندگار است ... زیندگان شهری که زورا نامیده و در آخرالزّمان ساخته می شود، از خونهای ما بهبودی می جویند و با ناخرسندی ما نزدیکی می خواهند و در دشمنی ما دوست می دارند و جنگ با ما را واجب و کارزار با ما را بایسته می دانند. ای پسرکم، بپرهیز از این گروهها، سپس بپرهیز از ایشان...(3).

یعقوب سَرّاج گفت که شنیدم ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) می فرمود:

سیزده شهر و گروه اند که قائم با زیندگانش می جنگد و آنان با وی می جنگند: مکّیها، مدنیها، شامیها، بنی اُمیّه، بَصْریها، دَسْت مَیْسانیها، کردهای کوه نشین، عربهای بیابانی، ضَبَّه ایها، غَنَویها، باهِلیها، اَزْدِیها و زیندگان ری (تهرانیها)(4).
—------------------------------------------—
1. کتاب البلدان، ص 543، قول فی الریّ و الدنباوند (ترجمۀ نویسنده).
 2. فروع الکافی، ج 6، ص 407، ب 15، ح 17 (ترجمۀ نویسنده).
 3. الخصال، ص 7-506، أبواب ستّه عشر، ح 4 (ترجمۀ نویسنده).
 4. الغیبة، نعمانی، ص 309، ب 17، ح 6 (ترجمۀ نویسنده).

گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم  

کانال آخرالزمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۰ ، ۰۰:۲۷
خادم گمنام

بسته‌شدن راههای پیونددهنده میان سرزمینها در پی جنگها و آشفتگیها، و بازداشتن بسیاری از مسلمان از رفتن به مکّه برای انجام کارهای حجّ واجب، از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) فرمود:

... آگاه باشید که بی‏گمان، خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را می‏بندد، و دریا سوارِ خِیش را بازمی‏دارد... .(1)

 

کعب گفته است:

نزدیک است که دریا دشوار گردد، به گونه‌ای که کشتی‌ای در آن شناور نشود، و خشکی دشوار گردد، به گونه‌ای که کسی نتواند به خانه‌ای پناه برد.(2)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

حسن بَصْرِی گفته است:

... راه ها بسته می‌شوند؛ پس، کسی از شهری به شهری نمی‌رود.(3)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه حسن بصری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

ابو سعید خُدْرِی گفته است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[وآله]‌وسلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) برپا نمی‌شود، مگر آن‌که خانۀ خدا (کعبه) حج‌گزارده نشود.(4)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد.

از عبدالله ابن عُمَر روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه مسجد بُراثا ویران گردد، حج از دست می‌رود. به او گفته شد: این مسجد براثا کجاست؟ فرمود: در غرب زورا از سرزمین عراق است که هفتاد پیامبر و سفارش‌شده(5) در آن‌جا نماز گزارده‌اند، و واپسین کسی که در آن‌جا نماز می‌گزارد، این است. و با دستش سوی سرور ما علی پسر ابو طالب(علیه‌السّلام) اشاره کرد.(6)

بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «زَوْرا» در این حدیث، دجلۀ بغداد است(7)، و «بُراثا» کویی در غرب دجله و شمال بغداد کنونی، میان کَرْخ و کاظِمَیْن، می‌باشد، و از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که آن‌جا در روزگاران کهن جایگاه پرستش بسیاری از پیامبران و سفارش‌شدگانشان، مانند نوح و ابراهیم و امام علی(صلوات‌الله‌علیهم) بود، و خانۀ مریم و زادگاه عیسی(علیهما‌السّلام) در آن‌جاست، و در دوران اسلامی، با فرمان امام علی(علیه‌السّلام)، در آن‌جا مسجد براثا ساخته شد که از مسجدهای کهن در عراق می‌باشد، و همواره نزد شیعیان دارای جایگاهی ویژه بوده است، و آنان به دیدارش می‌روند و در آن نماز می‌گزارند، و بی‌گمان، مسجد گرامی براثا چند بار ویران گردیده است، و واپسین ویرانی‌اش با دستان پیروانش اصهب مروانی، در ماه ذی‌‌قعدۀ پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، خاهد بود، و در پی این رویداد ناگوار، راه حج بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، بسته می‌شود.(8)
 
جابر ابن عبدالله انصاری گفته است: اَنَس پسر مالک که خدمتگزار رسول خدا(صلّی‎ الله‎ علیه ‎و آله) بود، برای من حدیث گفت:

هنگامی که امیر مؤمنان علی پسر ابو طالب(علیه ‎السّلام) از کارزار نَهْرَوانیان(9) بازگشت، در بُراثا فرود آمد و در آن‎جا ترسایی مسیحی که حُباب نام داشت در دیرش بود ... پس، امیر مؤمنان(علیه ‎السّلام) به وی فرمود: در کجا پناه می‎گیری؟ گفت: در دیری که برای من است، این‎جا، می‌باشم. امیر مؤمنان(علیه‎السّلام) به وی فرمود: پس از این روزت، در آن‌جا نمان، ولی در این‎جا مسجدی بساز ... هشدار ای حباب، به‌زودی کنار این مسجدِ تو شهری ساخته می‎شود و بسیارزورگویان در آن‌جا فراوان می‎شوند و گرفتاری در آن شهر سخت می‌گردد تا آن‎که هر شب جمعه‎ ای در آن‎جا هفتاد هزار شرمگاه حرام آمیزش شوند. پس، هر گاه گرفتاریشان بزرگ شود، با کمک پلی بر مسجد تو یورش می‌برند(10) [و آن را ویران می‌کنند](11) ... جز کافری ویرانش نمی کند. هر گاه آن کار را کنند، از حج بازداشته می‌شوند ... و سبزیهایشان می سوزند... .(12)

شایان یادآوری است، اصهب مروانی و پیروانش، پس از آن‎که بر کشور عراق چیره می‌شوند، با برخی سران شیعه و پیروانشان، به‌ویژه کسانی که در کوفه می‌زیند، همپیمان می‌شوند، و برای همین، مروانیها سوی شیعه و جایگهای مقدّس آنان دست اندازی نمی‎کنند، ولی هنگامی که گرفتاری بر آنان سخت می‎شود، پیمانهای پیشینشان را می‎شکنند و دشمنیهایشان در بارۀ شیعیان را آشکار می‌کنند و برخی جایگاههای مقدّس نزد آنان، به‌ویژه مسجد براثا، را ویران می‌کنند. پس، هر گاه آن کار را بکنند، خداوند با دستان سفیانی و پیروانش آنان را از حج بازمی‌دارد و شکنجه‎شان می‎کند و می‌کشد.

مراد از شهری که در کنار مسجد براثا ساخته می‌شود، بغداد است که ابو جعفر منصور، دومین پادشاه بنی عبّاس، به پدیدآوردن آن در غرب دجله و جنوب براثا، از 145 تا 147 هـ.ق برابر 762 تا 764 م، فرمان داد، و آن‎جا را پایتخت دولت عبّاسیان کرد.
 
بنا بر آن‌چه هویداست، پلی که مروانیان ناصبی (ستیزه ‎خو) از آن می‎گذرند و بر مسجد براثا یورش می‌برند و ویرانش می‌کنند، «پل صَرّافیّه» کنونی در شمال بغداد است که کوی وزیریّۀ سنّی‎نشین در شرق دجله را به کوی عُطَیْفیّۀ شیعه ‎نشین در غرب آن پیوند می‎دهد.
 
سدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید(13)، حج گزارید، پیش از آن‌که خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را ببندد، حج گزارید پیش از ویران‌کردن مسجدی در عراق که میان درخت خرما و رودهاست، حج گزارید پیش از آن‌که در زَوْرا درخت سِدری (کُناری) بریده شود که بر بالای(14) ریشه‌های درخت خرمایی روییده است که مریم(علیهاالسّلام) از آن خرمای تازۀ چیده‌شده برداشت؛ پس در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید... .(15)

مقصود از «مسجدی در عراق» مسجد گرامی بُراثا در غرب دجله است، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای کهن یا بخش غربی بغداد کنونی پایتخت عراق است، و «درخت خرما» همان درخت خرمایی است که مریم(علیهاالسّلام)، هنگام زاییدن عیسی(علیه‎ السّلام) و گرفتن درد زایمان، زیر آن رفت و تنه‎اش را تکان داد؛ پس، خرمایِ ترِ تازه‌چیده‌شده‌ای بر وی فروریخت و از آن خُرد(16).
 
از محمّد ابن معروف هِلالی روایت شده است که ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما‏السّلام) فرمود:

گریختن با شتاب و ترس، گریختن با شتاب و ترس، هر گاه عربها افسارهایشان را بَرکنند و خشکی ‏ سمت‌وسوی خُد را ببندد و جلو حج گرفته شود. سپس فرمود: حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید، و با انگشتِ شست خِیش به قبله اشاره کرد و فرمود: در این سو هفتاد هزار تن یا بیشتر کشته می‌شوند.(17)

کندن عربها افسارهایشان را همان شورشهای برخی مردمان عرب بر فرمانروایانشان و کندن آنان ریسمان پادشاهان از گردنهایشان است، چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه ‎السّلام)، مانند شورش پیروان اَعْرَج کِنْدِی در لیبی و پیروان اَبْقَع فِهْرِی در مصر و پیروان اَصْهَب مَرْوانِی در عراق و پیروان سُفْیانِی شامِی در سوریه، و گمانی نیست در آن‎که این شورشها و جنبشها مایۀ جنگها و آشفتگیها و روی‎دادن کشتار، ویرانی و تاراج در سرزمینها می‌شوند. بنا بر این، از نمونه‎ های آشوبهای آخرالزّمان به شمار می‎آیند، و پرهیز از آنها بایسته است.
   
بنا بر آن‎چه هویداست، کشتن هفتاد هزار تن در پی ناسازگاری سخت و درگیری خونینی خاهد بود که میان حجگزاران در ماه ذی‎حجّه در مکّه، پس از پخش‌شدن خبر کشته‌شدن پادشاه حجاز و سرزمینهای پیرامونش، روی می‌دهد.
  
از حَمْران روایت شده است که ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) فرمود:

... پس، هر گاه ... ببینی که خانۀ خدا بی‌گمان، بسته شد و فرمان داده می‌شود به رهاکردنش، پس، بپرهیز، و از خداوند(عزّ و جلّ) رهایی بخاه... .(18)

شایان یادآوری است، پس از روی‎دادن درگیری‌ای خونین میان حجگزاران در مکّه و کشتن بسیاری از آنان، کعبه بسته و پردۀ ارزشمندش تاراج می‎شود، و نیز سفیانی شامی پیش از آن، به رهاکردن خانۀ خدا فرمان می‎دهد و سوریها و عراقیها و مصریها را از حجگزاردن بازمی‎دارد و سپاهی را به مدینه می‎فرستد، پس، آن‎جا را تاراج می‎کنند و بسیاری از زیندگانش را می‌کشند، سپس هنگامی که می‌خاهند به مکّه بروند و کعبه را ویران کنند و امام مهدی(علیه‌السّلام) را دستگیر کنند و بکشند، ناگهان در بیدای مدینه فروبرده می‎شوند.
 
اصْبَغ ابن نُباتَه از امیر مؤمنان-علی-(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های شورش قائم(علیه‌السّلام)، روایت کرده است:

بهوش که بی‌گمان، برای شورش او(19) ده نشانه است: نخستین آنها «شکافتن کُنجها(20) در کوچه‌های کوفه»، «بستن مسجدها»(21)، «بازماندن حاجیان»، «فروبردنی»(22)، «پرتاب‌کردنی در خراسان»(23)، «برآمدن بزرگ‌ستارۀ دنباله‌دار»، «همراستایی ستارگان»، «کارزاری و آشفتگی‌ای»، «کشتاری» و «تاراجی»؛ آنها نشانه‌هایی ده‌گانه‌اند، و از نشانه تا نشانه شگفتی‌ای است. پس، هر گاه نشانه‌ها به پایان برسند، قائم ما، گیرندۀ حق(24)، قیام می‌کند.(25)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... از شام خبری می‌آید که بی‌گمان، جلو حجگزاران گرفته شده است. در آن هنگام، حاجیان از سمت‌وسوی حج بازداشته می‌شوند؛ پس، کسی از شام و از عراق حج نمی‌گزارد، و حج‌گزاری از مصر خاهد بود، و سپس، در پی آن، جلو حج گرفته می‌شود... .(26)

ابن مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه‌السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، در روزگار پنهان‌شدن کوتاه‌مدّتش، گفته است:

... آن گاه که او را دیدم، خِرَدم در خوبی و ویژگی‌اش سرگردان شد. پس، به من فرمود: ای پسر مهزیار، چگونه برادرانت را در عراق پشتِ سر گذاشتی؟ گفتم: در تنگیِ زندگی و ناخُشی، در حالی که بی‌گمان، شمشیرهای بنی شَیْصَبان پی‌درپی بر آنان بوده است. فرمود: خدا بکشد ایشان را، چگونه [از راستی](27) بازداشته می‌شوند! گویا این گروه را می‌بینم که در خانه‌های خِیش کشته شده‌اند، و فرمان خداوند آنان را شب یا روز فراگرفته است. گفتم: ای پسر فرستادۀ خدا، آن رویداد کی خاهد شد؟ فرمود: هنگامی که میان شما و راه کعبه، با دست گروههایی که بهره‌ای از خوبی برایشان نیست و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند، بسته شود، و سه [روز](28) سرخی در آسمان پدیدار شود که در آن، ستونهایی مانند ستونهای نقره‌ای‎اند که نورانی می‌درخشند، و شَرُوسِی، با هدفِ کوه سیاه در پشتِ ری که پیوسته به کوه سرخ و چسبیده به کوههای تالِقان است، از اَرْمَنِسْتان و آذَرْبایْجان بیرون می‌آید. پس، میان او و میان مَرْوَزی نبردی نابودگر و ریشه‌برانداز خاهد بود که در آن، خردسال سپیدمو، و از آن، بزرگسال پیر می‌شود، و میان آن‌دو کشتار آشکار می‌شود. پس، در آن هنگام، رفتن وی سوی زَوْرا را پیشبینی کنید، و در آن‌جا درنگ نمی‌کند تا به ماهان و سپس به واسِط عراق برود، و در آن‌جا، شش(29) [روز](30) یا کمتر می‌ماند. آن ‏گاه، به کوفان می‏‌رود، و میان آنان(31)، نبردی از نجف به حِیرَه تا غَرِی خاهد بود، نبردی سخت که در پی آن خِرَدها از یاد برده می‌شوند. پس، در آن هنگام، نابودی هر دو گروه می‌باشد، و بر خداوند است دروکردن بازماندگان... .(32)

«شَیْصَبان»، بنا بر آن‌چه از برخی فرهنگهای واژگان عربی هویداست، از نامهای شیطانِ رانده‌شده‌ای می‌باشد که در قرآن کریم با نام اِبْلِیس یاد شده است(33)، و مراد از «بنی شیصبان» در این حدیث، بنی عبّاس‌اند که شیطان هنگام بستن نطفه‌شان همبازشان است و آنان همدست شیطان‎اند در فریب‎ دادن مردم و گمراه‎ کردنشان، و دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، سرزمینهای اسلامی را فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، بخشی از سرزمینهای مشرق را فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

چنین می‌نماید که مراد امام مهدی(علیه‌السّلام) از گروههایِ بی‌بهره از خوبی، مانند دین و انسان‎بودن، که راه حج را بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، می‌بندند، همان سفیانی و پیروانش باشند که به مردم می‌گویند: بی‌گمان، ما خداباوران و پیروان روش پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشیم، ولی هنگامی که کارهایشان دیده می‌شوند، آشکار می‌شود که آنان کفرورزان به خدا و دشمنان فرستاده‌اش و بیرون‌روندگان از دین و انسانیّت می‌باشند.

سرخی که در آسمان پدیدار می‌شود، سرخی‌ای است که در پی برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار و وزش تندبادی سرخ در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پدید می‌آید، و ستونهای درخشنده مانند ستونهای نقره‌ای همان سنگهای آسمانی‌اند که درون پوشش گازی زمین می‌روند و می‌سوزند و شعله‌ور می‌شوند و برخی از آنها بر روی زمین می‌افتند.

بنا بر آن‌چه از برخی محاسبه‌های جفری و روایات اسلامی آشکار می‌شود، «شَرُوسِی» مرد روسیِ یهودی نژاد و ناصبی روشی است که نیروهای خَزَری را فرماندهی می‌کند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

«مَرْوَزِی» (مَرْوِی) مردی هاشمی است که نیاکان کهن وی در مَرْو که از شهرهای خراسان می‌باشد، می‌زیسته‌اند، و سومین رهبر انقلاب ایران است، و ایرانیانِ پایداری‌کننده در برابر یورش شروسی و نیروهایش را رهبری می‌کند، و شاید آن مرد همان «جَحّافی» (نیشابوری) یادشده در برخی احادیث اسلامی باشد، و خداوند داناتر است.(34)

«اَرْمَنِسْتان» سرزمینی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و رود اَرَس در جنوب جای دارد، و «آذَرْبایْجان» سرزمینی در شمال غربی ایران است که میان دریای خزر در شرق و ترکیه در غرب و رود اَرَس در شمال جای دارد، و آن جدای از جمهوری آذربایجان می‎باشد که نادرست به این نام نامیده شده است.

«پشتِ ری» همان بخش بلند جای‎گرفته در شمال شهر ری کهن است، و مراد از آن در این‎جا، بخش شمالی از شهر کنونی تهران می‎باشد، و «کوه سیاه» همان کوه تُوچال است که از دور سیاه دیده می‌شود و بر بخش تجریش و پیرامونش در شمال شهر تهران سایه می‌افکند و در بخش جنوبی کوههای اَلْبُرْز مرکزی جای دارد، و «کوه سرخ» همان کوه سرخی است که در بخش کرج، میان کوه سیاه در تهران و کوههای تالقان، جای دارد، و اکنون از آن سنگهای سرخ که در ساختمان کاربرد دارند، برداشته می‌شود، و مقصود از «تالِقان» در این حدیث، سرزمینی است که میان کَرَج و قَزْوِین، در 120 کیلومتری شمال غربی تهران جای دارد، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای نو یا بخش شمالی تهران کنونی پایتخت ایران می‎باشد.

«ماهان» دو تاییِ «ماه» است، و ماه در زبان فارسی کهن یا دَرِی به معنای شهر یا بزرگترین شهر هر سرزمینی می‎باشد، و عربها پس از گشودن دو شهر «دِینَوَرِ» و «نَهَاوَنْد»، نخستین را به کوفه وابسته کردند و «ماه کوفه» نامیدند، و دومین را به بصره وابسته کردند و «ماه بصره» نامیدند، و اکنون دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد.

«واسِط» شهری است که اکنون کُوت نامیده می شود، و در راه بصره به بغداد، نزدیک مرزهای ایران جای دارد، و به این نام نامیده شده است؛ زیرا دوری آن تا بصره و کوفه نزدیک میانه می‌باشد.

«کُوفان» یا «کُوفَه» در روزگاران کهن سرزمینی شنزار و سرخ بر کنارۀ غربی رود فُرات بود که شهر کوفه در مشرق، و بخشهای بلند جای‎ گرفته در پشت آن‎جا در مغرب، مانند ثَوِیَّه، غَرِی و نَجَف، را در بر می‌گرفت، و «غَرِی» جایگاهی در پایانه‎ های پشت کوفه می‌باشد که پس از ثَوِیَّه، در جنوب حَنّانَه تا جنوب نُخَیْلَه در گورستان وادیِ سلام، جای دارد، و آرامگاه امام علی(علیه‌السّلام) در آن‎جا است، و «نجف» بلندی‌ای در پایانۀ پشت کوفه بر کنارۀ دریای نجف در مغرب می‌باشد که نزدیک 1 کیلومتر از آرامگاه امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) دور است، و این نام با گذر زمانها شناسایی شد برای شهری که در کنار همان بلندی پدید آمد، و «حِیْرَه» شهری کهن در جنوب شهر کوفه و پشت آن‌جا و نزدیک 7 کیلومتر از آن دور بود، و اکنون ویرانه ‎هایی از آن در غرب شهری کوچک که ابو صُخَیْر نامیده می‎شود، مانده‎ اند.(35)

از ابو سعید خُدْرِی روایت شده است که پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه‎[وآله]وسلّم) فرمود:

سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا، پس از شورش یأجُوج و مأجُوج، حج گزارده و عمره گزارده می‎شود.(36)

 

«حَجّ» دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در روزهایی ویژه از ماه ذی‎حجّه، و عُمْرَه دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در هر زمانی که باشد.
  
بدان که یأجوج و مأجوج، بنا بر پژوهش نویسنده در آیه‎های قرآنی و روایات اسلامی، نیروهایی از گروههای خَزَر رام‎نشده‌اند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

مقصود پیامبر(صلّی‎ الله‎ علیه ‎و آله) از سخنش: «سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا ... حج گزارده و عمره گزارده می‎شود» آن است که در دورۀ زمانی میان شورش یأجوج و مأجوج و قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، دیدار خانۀ خدا در مکّه به گونه‎ای سراسری رها نمی‎شود، بلکه برخی مسلمانان حجّ و عمره می‎گذارند.

در پایان یادآور می‎شویم، از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود که امام مهدی(علیه‌السّلام) در روزگار پنهان‌شدنش، در هر سالی در روزهای برگزاری حج به مکّه می‎آید، ولی در واپسین حجّ پیش از قیامش که در آن ناسازگاری و یورش و کشتار میان حاجیان می‌افتند، امام در میانشان نمی‎آید و با آنان حج نمی‌گزارد؛ پس حجّشان پذیرفته نمی‎شود.

عبَیْد ابن زُرارَه گفته است که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) می‎فرمود:

مردم، امام خُد را از دست می‎دهند، پس، در جایگاه گردآمدن حاجیان هست و آنان را مى‌‏بیند، و آنان وی را نمی‎بینند.(37)

علی ابن محمّد رازی روایت کرده است از کسی که ابو عبدالله-صادق-(علیه‎السّلام) فرمود:

سالی که دارندۀ این فرمان در جایگاه گردآمدن حجگزاران نیست، از مردم حجّشان پذیرفته نمی‌شود.(38)
 
«فرمان» در این حدیث همان فرمان خداوند به برپاکردن راستی و برابری است، و «دارندۀ این فرمان» امام مهدی(علیه السّلام) می‌باشد.

🔻عبدالله ابن عَمْر گفته است:

مردم، بی ‎امام، با هم حج مى‌گزارند و با هم در عرفات می‎مانند... .(39)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‎ الله‎ علیه ‎وآله) باشد، اگرچه عبدالله ابن عَمْر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
---------------------------------------------------------------- 

1. إلزام ‏الناصب، ج 2، ص 185، خطبة البیان 2؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
2. الفتن، ص ۴۴، الجزء 1، ح 149؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. التشریف بالمنن، ص 2۵۴، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب ۴۱، ح ۳۷۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 365، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8570؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. مقصود از «سفارش‌شده» در این‌جا، کسی است که پیامبر به جانشینی‌اش پس از خُدش سفارش می‌کند.
6. التشریف بالمنن، ص 261، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب 48، ح 379؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

7. یاقوت حَمَوِی گفته است: «... دجلۀ بغداد زورا نامیده شده است»؛ معجم البلدان، ج 3، ص 155، درگاه «زوراء». 
8. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
9. «نَهْرَوانیان» همان خوارج (شورشیان) می‎باشند که بر امام علی(علیه‎السّلام) شوریدند. پس، میان آنان و سپاه امام نبردی در سرزمین نَهْرَوان -میان واسِط و بغداد-، در سال 38 هـ.ق، روی داد؛ بهره‎گرفته‎شده از: برخی منابع.
10. در همۀ نسخه‎های چاپی الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سدّوا» یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در بحار الأنوار آمده است، به «شدّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
11. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
12. الیقین، ص 3-421، ب 157؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
13. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لایحجّوا» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در بحار الأنوار آمده است، به «لاتحجّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
14. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «عسل» یافت می‌شود که به «عسقل» اصلاح و ترجمه گردید.
 15. الأمالی، مفید، ص 5-64، المجلس 7، ح 10؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
16. بنگرید: قرآن کریم، سورۀ مریم، آیۀ 25.
17. الأُصول الستّة عشر، ص 4-353، من نوادر علیّ ابن أسباط، ح 31؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
18. فروع الکافی، ج 8، ص 42-36، کتاب الروضة، ح 7؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
19. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لخروجی» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در حدیثی مانند این که در کفایة الأثر، ص 266 آمده است: «ألا و إنّ لخروجه علامات عشرة...»، به «لخروجه» اصلاح و ترجمه گردید.
20. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «تحریف الرایات» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) نقل‌شده در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 آمده است، به «تخریق الزوایا» اصلاح و ترجمه گردید. مقصود از «شکافتن کنُجها» پدیدیدآوردن پناهگاههاست.
21. در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) که در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 نقل شده، آمده است: «بستن مسجدها چهل شب»، و بنا بر آن‌چه هویداست، مرادش بستن مسجدهای کوفه در روزهای یورش سپاه سفیانی بر آن شهر و فرودآمدنشان در آن‌جاست. 
22. مراد از «فروبردنی» در این‌جا، فروبردن شهر حَرَسْتا در شمال شرقی دمشق و فروبردن سپاهی از سفیانی در بَیْدای مدینه است.
23. بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «پرتاب‌کردنی در خراسان» در این‌جا، باراندن سنگها و شهاب های آسمانی بر شهر هَرات است که از سرزمینهای خراسان در شمال غربی افقانستان می‌باشد.
24. مراد از «حق» در این‌جا همان بهره و نصیب است، و حقِّ امام سرپرستی بر مردم می‎باشد.
25. مشارق أنوارالیقین، ص 262، خطبة الافتخار؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
26. إلزام الناصب، ج 2، ص 161، خطبة البیان 1؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
27. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
28. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
29. در همۀ نسخه‎ های چاپی بحار الأنوار و کمال الدین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سنة» یافت می‎شود که به «ستّة» اصلاح و ترجمه گردید.
30. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
31. مرادش آن است: میان نیروهای خزر یورشگر با فرماندهی شروسی و نیروهای کوفی پاسداری‌کننده با رهبری شیصبانی و همتایانش نبردی خاهد بود، و آن‌دو همان دو گروه نابود شونده‌اند که در دنبالۀ حدیث به آنان اشاره شده است.
32. بحار الأنوار، ج 52، ص 6-45، ب 18، ح 32، با نقل از: کمال ‏الدین؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
33. در این باره بنگرید: لسان العرب، درگاه «شصب».
34. سخن نویسنده.
35. بهره ‎گرفته‎ شده از: منابع گوناگون.
36. الکتاب المصنّف، ج‌ 7، ص‌ 501، ح 37543؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
37. کمال الدین، ص 346، الجزء 2، ب 33، ح 33؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
38. دلائل الإمامة، ص 487، ح 485؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
39. الفتن، ص 238، الجزء 5، دنبالۀ ح 937؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۰ ، ۱۳:۵۱
خادم گمنام

مسخ شدن بدعتگزاران در دین

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ب.ظ

از جمله حوادث بسیار عجیبی که در آخرالزمان روی خواهد داد، مسخ شدن برخی عالمان بدعتگزار در دین است. هنگامی که زمان قیام امام مهدی(علیه ‏السّلام) نزدیک شد، گروهی از دست ‏اندرکاران امور دینی و فرهنگی، بر اثر ترویج نوآوری های غیر دینی و به بازی ‏گرفتن دین، در صورت و سیرت بوزینه و خوک می‏ گردند، و بدین گونه، در میان مردم رسوا می‏ شوند(1).

 


رسول خدا(صلّی ‏الله‏ علیه ‏و‏ آله) فرمود:

در آخر این امّت، خسف، مسخ و قذف خواهد بود...(2).

مراد پیامبر اسلام(صلّی ‏الله‏ علیه ‏و‏ آله) از «آخر این امّت»، مسلمانانی است که در آخرالزمان زندگی می کنند(3).
خَسْف، فرورفتن چیزی در زمین یا غرق‏ شدن آن در آب است. مَسْخ، دگرگونی صورت و سیرت چیزی است به شکلی جز آنچه هست؛ مانند مبدّل‏ شدن انسان اهلی دوپا به حیوان وحشی چهارپا. قَذْف، پرتاب‏ کردن چیزی از مکانی به مکانی دیگر است؛ مانند سنگ‏باران، بمب‏ باران و موشک‏ باران(4).
محمّد بن مُسلِم گفت: مردی از امام صادق(علیه‏ السّلام) پرسید: قیام‏ کنندۀ شما کی ظاهر می شود؟ فرمود:

هنگامی که گمراهی زیاد و هدایت کم شود؛ ستم و تباهی بسیار
و درستی و راستی اندک گردد؛ مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند؛
فقها به دنیا روی آورند و بیشتر مردمان به شعرها و شاعران گرایند؛
گروهی از اهل بدعت ها مسخ شوند، به‏ گونه‏ ای که بوزینه و خوک گردند...(5).

بر اساس احادیث اسلامی، حادثۀ مسخ شدن در آخرالزمان، هم در بغداد و نیز در تهران رخ می دهد.
حُذَیفَه از رسول خدا(صلّی الله علیه وآله)، در بارۀ وقوع عذاب مسخ در بغداد، چنین نقل کرده است:

در زوراء رویدادی خواهد بود. گفتند: ای رسول خدا، زوراء چیست؟
فرمود: شهری است در مشرق، میان رودها که شرورترین
آفریدگان خدا و زورگویانِ امّت من در آنجا ساکن می شوند و چهار
نوع عذاب می شود؛ با شمشیر، خسف، قذف و مسخ شدن(6).

ابن عبّاس نیز از حادثۀ مسخ شدن بعضی از دانشمندان دین در زوراء، در پیِ وزیدن بادی سرخ در این شهر، خبر داده است:

باد سرخی در زوراء می وزد که مردم نمی شناسندش. پس به
عالمانشان پناه می برند و چنین می یابند که آنان بوزینگان و خوکانی
گشته اند که صورتهاشان سیاه و چشمهاشان کبود است(7).

هرچند به طور قطعی نمی دانیم که مراد از «زوراء» در کلام ابن عبّاس، شهر بغداد یا منطقۀ «پشت ری» (بخش شمالی تهران جدید) است، از دو سخن امام صادق(علیه السلام) هویداست که عذاب مسخ، در پشت ری (تهران) هم واقع خواهد شد.
اَعمَش از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است:

... اهل شهری که «ری» نامیده می شود. ایشان دشمنان خدا،
دشمنان رسول او و دشمنان خاندان وی هستند و جنگ با خاندان
رسول خدا(صلّی ‏الله‏ علیه ‏و‏ آله) را جهاد و مال ایشان را غنیمت
می پندارند و برای ایشان (اهل ری) عذاب خوارشدن در زندگی
دنیا و آخرت بوده و برای ایشان عذابی ماندگار است...(8).

ابو بصیر می گوید:

به ابو عبدالله(علیه السلام) گفتم: سخن او (خداوند) عزّوجلّ:
«عذاب خوارشدن در زندگی دنیا...»(9)، آن عذاب خوارشدن در دنیا
چیست؟ فرمود:« ای ابا بصیر، چه خواری ای سخت تر از آنکه
مرد در خانه، سراپرده، کنار برادرانش در میان خانواده اش باشد
و ناگهان اهل خانه بر او گریبان چاک داده و یاری طلبند.
مردم بپرسند: چه شده؟! گفته شود: فلانی همین الآن مسخ شد!
پس گفتم: [مسخ] پیش از قیام قائم یا پس از آن [خواهد بود]؟
فرمود: نه، بلکه پیش از آن [خواهد بود] (10)
.

گفتنی است، اگرچه در روایات اسلامی به زمان دقیق وقوع عذاب مسخ اشاره نشده است، به نظر می رسد این حادثۀ شگفت در ماه رمضان سال پیش از قیام امام مهدی(علیه‏ السّلام) رخ خواهد داد.
نیز شایستۀ یادآوری است، چنان که در قرآن کریم، آمده، قوم عاد از جملۀ امّتهایی است که در گذشته گرفتار عذاب مسخ شده اند:

امّا قوم عاد، پس به ناحق در زمین تکبّر ورزیدند ... در نتیجه، در روزهایی
شوم، تندبادی بر آنان فرستادیم تا به ایشان عذاب خوارشدن در زندگی
دنیا را بچشانیم، و بی گمان، عذاب آخرت خوارکننده تر خواهد بود...(11).

--------------------------------------------------------
1. مژذۀ ظهور، ج 2، ص 168، پ 1، با حذف، تصرّف و تکمیل.
2. کنز العمّال، ج 7، جزء 14، ص 123، ح 38714.
3. نگارنده.
4. روزگار رهائی، ج 2، ص 854، بخ 17، با حذف و تصرّف اندک.
5. گزیدۀ کفایة‏ المهتدی، ص 286، ذیل ح 39.
6. عقد الدرر، ص 117، ب 4، ف 2. 7. التشریف بالمنن، ص 283، ب 72، ح 410، فتن سُلَیلی.
8. بحار الأنوار، ج 57، ص 206، ب 36، ح 5 .
9. سورۀ فصّلت، آیۀ 16.
10. الغیبة، ص 269، ب 14، ح 41.
11. سورۀ فُصّلت، آیۀ 6- 15.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۴۶
خادم گمنام

آشفتگی خراسان و عراق در آخرالزّمان

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ق.ظ

امام علی(علیه‌السّلام) دربارۀ نشانه‌های ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) در آخرالزّمان به ابو موسی اشعری فرمود:

... هر گاه خراسان آشفته شود، میان گرگانیها و تبرستانیها جنگ درگیرد و سیستان ویران شود... .(1)

«خراسان» سرزمینی پهناور در آسیای میانه است که از شمال شرقی ایران آغاز و تا مرزهای غربی چین و هند کشیده می‌شود، و اکنون بیشتر افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و بخشی از ایران و قرقیزستان را در بر می‌گیرد، و «گرگان» سرزمینی میان تبرستان و خراسان بود که اکنون استان گلستان در شمال شرقی ایران را در بر می‌گیرد، و «تبرستان» سرزمینی میان گرگان و گیلان بود که اکنون استان مازندران در شمال ایران را در بر می‌گیرد.(2)
————————————————

1. بحار الأنوار، ج 57، ص 217، ب 36، ح 47، با نقل از: تاریخ قمّ؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 

از بررسی روایات اسلامی چنین برمی‌آید که کمی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، سرزمینهای خراسان و نیز جزیره و عراق، همانند شام و یمن، دچار آشوب و آشفتگی می‌شوند. یمن و سوریه که هم‌اکنون گرفتارند و گرفتاریشان بیشتر نیز می‌شود، و جزیره و عراق نیز گرفتار داعش و حزب بعث می‌گردند و با ایران درگیر جنگ می‌شوند، و سرزمین خراسان، به‌ویژه افغانستان، نیز با درگیری گروههای معارض دچار آشوب و آشفتگی می‌شود.

چنان‌که می‌دانید، گروه داعش در بخشهایی از افغانستان نفوذ دارد، و گروه طالبان هم از گذشته تا کنون بخشهایی از این کشور را در اختیار دارد و تازگیها نیز شهرهایی از آن را گرفته است و همچنان با دولت مرکزی درگیر است. 

نیز بنا بر اخبار جسته و گریخته‌ای که می‌رسند، میان طالبانیها و گروه مبارزان سین‌کیانگیِ ضدّ چین نیز ارتباطات و همکاریهایی هست، و اینان به برخی فراریها و پناهجویان آنان پناه داده‌اند.

بنا بر این، با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، بروز درگیریها و آشوبهای جدید در این منطقه اجتناب ناپذیر است، و چه بسا آمریکا نیز منطقه را برای زمینه‌سازی چنین درگیریهایی خالی می‌کند تا غیر مستقیم غرب چین و استان سین‌کیانگ را ضدّ چینیان بشوراند!

در هر حال چنین به نظر می‌رسد که از سال 1400 شمسی مردم خراسان، به‌ویژه افغانها، دچار دور تازه‌ای از سختیهای آخرالزّمانی شوند!

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۶
خادم گمنام

افزایش گرمای زمین در آخرالزّمان(ویرایش شده)

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۳۴ ب.ظ

گرم‌شدن زمین و بالارفتن درجۀ گرمای آن از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

مالک گفته است که شنیدم عَمْر ابن سعید پسر برادر حسن -شیخی کهن‌سال از زیندگان یمن- می‌گفت:

از نشانۀ نزدیک‌شدن ساعت (زمان قیام قائم) افزایش گرمای زمین است.(۱)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه شیخ راوی آن را به وی نسبت نداده است.

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

ابو موسی اَشْعَری از رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) روایت کرده است که فرمود:

ساعت برپا نمی‌شود ... مگر آن‌که ... زمستان بسیار گرم شود... .(۲)

بنا بر پژوهش بسیاری از کارشناسان، گرم‌شدن زمین و بالارفتن درجۀ گرمای آن در پی افزایش گازهای گلخانه‌ای در هوای فشردۀ پیرامون زمین و جنب و جوشهای بسیار در خُرشید، به‌زودی به ناخُشیهای سختی می‌انجامد که به زندگی میلیونها مردم آسیب می‌زنند؛ مانند افزایش تراز آب دریاها با آب‌شدن کوههای یخ در دو قطب شمالی و جنوبی و در آب فرورفتن بخشهای کناره‌ای، و پیدایش تندبادها، سیلها، خشکیها، آتش‌سوزیهای بزرگ و شتابان‌شدن نابودی بیشه‌زارها و روییدنیها و پخش‌شدن گرسنگیها و روی‌دادن درگیریها و جنگهای خونین در سراسر جهان.

بی‌گمان، کارشناسان هواشناسی بر این‌که گرمای زمین در ۳۰ سال گدشته پیوسته رو به افزایش است، هم‌سخن می‌باشند، و برخی پایگاههای هواشناسی جهانی خبر داده‌اند که سال ۲۰۱۶ م در میان ۱۳۷ سال گذشته، یعنی از آغاز نوشتن درجۀ دما در سال ۱۸۸۰ م، گرمترین بوده است، و پیشبینی کرده‌اند که سالهای آینده از این هم گرمتر خاهند شد.(۳)
---------------------------------------------------------- 

۱. السنن الواردة فی الفتن، ص ۲۰۲، الجزء ۴، ب ۷۲، ح ۴۳۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. تاریخ دمشق، ج ۲۲، ص ۱۱، راوی ۲۶۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۳۴
خادم گمنام

سه سال سخت در آخرالزّمان (ویرایش شده)

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۴۳ ب.ظ

از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که در آخرالزّمان سه سالی سخت خاهند بود که در آنها گرفتاریها و ناخُشیهای گوناگونی فرود می‌آیند که زمین را ویران و بسیاری از زیندگانش را نابود می‌کنند، و آن سالهای سخت از سه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‎ السّلام) در ماه محرّم در مکّه آغاز می‌شوند و در ماه رمضان پس از قیامش به پایان می‌رسند، و در آغاز سال سوم که سخت‌ترین سالهای سه‌گانه است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» نامیده می‌شود، در ماه رمضان برمی‌آید، و در پایانه‌هایش دجّال یک‌چشم هنگام بی‌بارانی و گرسنگی‌ای سخت در زمانی چهل‌روزه برمی‌شورد. پس، عیسی ابن مریم(علیهماالسّلام) از آسمان در شام فرود می‌آید و به بیت المقدس می‌رود و پشت سر مهدی(علیه‌السّلام) نماز می‌گزارد و دجّال را با فرمان امام می‌کشد، و سختیها، به‌ویژه آشوبها و جنگها، پایان می‌یابند.


خداوند متعالی فرموده است:

«بی‌گمان، با سختی آسایشی است»(۱).

امام علی(علیه ‎السّلام) فرمود:

هنگام سختی بیش از اندازه، گشایش می‌باشد، و زمان تنگ‌شدن دایره‌های گرفتاری، آسایش خاهد بود.(۲)

ابو اُمامَه باهِلِی گفته است که رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه‌[وآله]وسلّم) برای ما سخنرانی کرد ... فرمود:

... بی‌گمان، پیش از شورش دجّال، سه سالی سخت خاهند بود که در آنها گرسنگی سختی به مردم می‌رسد. خداوند در سال نخست به آسمان فرمان می‌دهد که یک‌سوم بارانش را بازدارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس، یک‌سوم روییدنی‌اش را بازمی‌دارد. سپس در [سال](۳) دوم به آسمان فرمان می‌دهد، پس دوسوم بارانش را بازمی‌دارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس دوسوم روییدنی‌اش را بازمی‌دارد. سپس خداوند در سال سوم به آسمان فرمان می‌دهد، پس، همۀ بارانش را بازمی‌دارد و قطره‌ای نمی‌بارد، و به زمین فرمان می‌دهد، پس، همۀ روییدنی‌اش را بازمی‌دارد و سبزی‌ای نمی‌رویاند، و هیچ دارندۀ سُم‌شکافداری نمی‌ماند، مگر آن‌که نابود شده باشد، جز آن‌چه خداوند بخاهد... .(۴)

تُبَیْع گفته است: پیشِ رویِ دجّال سه نشانه است:

سه سالی گرسنگی، و رودها می‌کاهند، و گیاهان خُشبوی زرد می‌شوند و چشمه‌ها می‌خشکند و مَذْحِج و هَمْدان از عراق جابه‌جا می‌شوند تا آن‌که در قِنَّسْرِین و حَلَب فرود ‌آیند؛ پس، دجّال را بامداد یا آغاز شب در خانه‌هایتان بشمارید.(۵)

چنین می‌نماید که این خبر از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) یا بهره‌گرفته‌شده از آن باشد، اگرچه تُبَیْع حِمْیَری تابعی پسر زن کعب الاحبار آن را به وی نسبت نداده است.

مَذْحِج و هَمْدان از قبیله‌های قحطانی یمنی‌اند، و مردمانی از این دو قبیله پس از اسلام‌آوردنشان با دست علی(علیه‌السّلام) در روزگار پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) کم‌کم به عراق آمدند و در کوفه و پیرامونش جای گرفتند و از شیعیان امام علی(علیه‌السّلام) شدند و در جنگها یاری‌اش کردند، سپس بخشی از هَمْدانیها به خوزستان و کرمان و خراسان از سرزمینهای ایران کوچیدند و اکنون ایشان در آن‌جاها زندگی می‌کنند.(۶)

«قِنَّسْرِین» از شهرهای کهن در شمال غربی سوریه بود، و اکنون نشانه‌ها و ویرانه‌هایی از آن نزدیک ۴۰ کم جنوب غربی شهر بزرگ «حَلَب» بر جای مانده‌اند، و امروزه در این بخش روستایی با نام عِیس یا اِسْکِی حلب یافت می‌شود.(۷)

از ابو سعید خُدْری روایت شده است که پیامبر خدا(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

در مردم من (مسلمانان) در آخرالزّمان گرفتاری‌ای سخت از پادشاهشان فرود می‌آید که گرفتاری‌ای از آن سخت‌تر شنیده نشده است، به گونه‌ای که زمین گسترده برایشان تنگ شود و تا آن‌که زمین از برگشتن از راستی و ستم‌ورزی لبریز شود، تا جایی که مؤمن پناهگاهی نمی‌یابد که به آن از ستم پناه برد. پس، خداوند(عزّ و جلّ) مردی از فرزندان و نوادگانم را برمی‌انگیزد و زمین را از دادن بهرۀ هر کس و برابری پُر می‌کند، چنان‌که از ستم‌ورزی و برگشتن از راستی لبریز شده است، زیندۀ آسمان و زیندۀ زمین از وی خُشنود می‌شوند، زمین از دانه‌اش چیزی را نمی‌اندوزد، مگر آن‌که بیرونش اندازد، و آسمان از بارانش چیزی را نمی‌اندوزد، جز آن‌که آن را بر ایشان بسیار بریزد، در آن‌جا هفت یا هشت یا نُه سالی‌ زندگانی می‌کند، زندگان بودن مردگان را آرزو می‌کنند، برای آن‌چه خداوند(عزّ و جلّ) از خوبی‌اش با زیندگان زمین کرده است.(۸)

بی‌گمان، بیشتر روایات اسلامی در اندازۀ زمان فرمانروایی امام مهدی(علیه‌السّلام) میان هفت تا هفتاد سال ناسازگارند، و باور دارم که بیشتر آن اندازه‌ها از افزوده‌های روایتگران و رونوشت‌برداران‌اند، و درست در نزد من همان چیزی است که در کتابهای شیعیان و سنّیان آمده است، از پایداری دولتش نزدیک بیست سال، و خداوند داناتر است، و از برخی حدیثها هویدا می‌شود که در پایان کار مهدی(علیه‌السّلام)، امام حسین(علیه‌السّلام) به دنیا بازمی‌گردد و مؤمنان او را می‌شناسند، و هر گاه مرگ مهدی فرا رسد، حسین او را می‌شوید و می‌پوشاند و به خاک می‌سپارد، و سیسد و نه سال پادشاهی می‌کند، سپس پیامبر و امیر مؤمنان علی و دیگر پیامبران و سفارش‌شدگان(صلوات‌الّاه‌علیهم) با برخی دشمنانشان به دنیا بازمی‌گردند، پس، از آنان خونخاهی می‌کنند و می‌کشندشان، و برای مهدی(علیه‌السّلام) نیز بازگشتی خاهد بود، و بازگشت‌کنندگان با دیگر مؤمنان زندگی می‌کنند تا رستاخیز برپا شود.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه[وآله]‌وسلّم) فرمود:

ساعت برپا نمی‌شود، مگر آن‌که مرد از گور برادرش بگذرد و بگوید: ای کاش جای تو بودم.(۹)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

عبدالّاه ابن عَمْر گفته است:

روزگاری بر مردم فرا می‌رسد که مرد دارندۀ بزرگی و دارایی و فرزند، از آن‌چه از گرفتاری سرپرستانش می‌بیند، آرزوی مرگ می‌کند.(۱۰)

نیز عبدالّاه ابن عَمْر گفته است:

سوگند که بی‌گمان، روزگاری بر مردم فرا می‌رسد که مرد، از سختی آن‌چه از گرفتاری در زمین است، در آن آرزو می‌کرد که کاش او و خانواده‌اش درکشتی‌ای پُر بودند که آنان را در دریا می‌گردانْد.(۱۱)

چنین می‌نماید که این دو حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه ‎علیه‌ و آله) باشند، اگرچه عبدالّاه ابن عَمْر ابن عاص صحابی آن‌دو را به وی نسبت نداده است.

اَصْبَغ ابن نُباتَه گفت که امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‌السّلام) در کوفه سخنرانی کرد، پس، خدای متعالی را ستود و بر وی آفرین گفت، سپس فرمود:

ای مردم، بی‌گمان، قریشیانی پیشوایان عربها می‌باشند ... و سوگند که بی‌گمان، از خانوادۀ من مردی خاهد بود که به فرمان خداوند فرمان می‌دهد و نیرومندی است که با داوری خدا داوری می‌کند، و آن، پس از روزگاری ترش‌کننده روی و نمایانگر بدی است که در آن، گرفتاری سخت، امیدواری بریده و رشوه (پول زور) پذیرفته می‌شود... .(۱۲)

ابو حمزۀ ثُمالی گفته است که شنیدم ابو جعفر محمّد ابن علی(علیهما‏السّلام) می‌فرمود:

... ای ابو حمزه، قائم(علیه‎السّلام) برنمی‌خیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمین‌لرزه‌هایی، آشوبی و گرفتاری‌ای که به مردم می‏رسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاری‌ای سخت میان مردم و پراکندگی‌ای در دینشان و دگرگونی‌ای در حالشان، تا آن‌جا که هر آرزوکننده‌ای، از بزرگی آن‌چه از درنده‌خویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را می‌بیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ می‌کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(۱۳)

سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالّاه جعفر ابن محمّد(علیهما‌السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید، میوه‌ها کاهش می‌یابند، سرزمینها بی‌باران و خشک می‌شوند، دچار گرانی نرخها و از راستی برگشتن پادشاه می‌شوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار می‌شوند، و آشوبها از همۀ گوشه‌وکناره‌ها بر شما سایه می‌افکنند... .(۱۴)

مَدائِنِی در کتاب «صِفِّین» روایت کرده و گفته است: علی(علیه‌السّلام) پس از پایان کار نَهْرَوان(۱۵) سخنرانی کرد و چیزهای نو و شگفتی از نبردهای پُرکشتار را یادآور شد و فرمود:

هر گاه میان شما، نژادآمیختگان افزون و نَبَطِیها چیره شوند، ویران‌شدن عراق نزدیک خاهد شد ... پس در آن هنگام، کشته و با گرفتاریهای گوناگون زده و با شمشیر درو می شوید و سوی آتش می‌روید و گرفتاری، چنان‌که پالان پشت شتر را می‌گزد، شما را می‌گزد... .(۱۶)

بی‌گمان، امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) در این پیشگویی از روی‌دادن برخی رویدادهای برجسته در عراق، به‌ویژه شهر بغداد، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) خبر داده است، و آن، هنگامی است که میان عراقیها گروههای نژادآمیخته، مانند گروه داعش و دیگر تروریستهایی که از سراسر جهان به عراق می‌آیند، افزون شوند، و نیز هنگامی است که نَبَطِیها، مانند برخی کسان از حزب بعث، بر زیندگان عراق چیره می‎شوند، و «نَبَطِیها» گروهی ناعرب و ناپارسی‌اند که در سیاه زمینِ عراق جای دارند، و به کشاورزی، چوپانی و هنرهای دستی سرگرم می‌باشند.

از ابو بَصِیر روایت شده است که ابو عبدالّاه [صادق](علیه‌السّلام) فرمود:

ناگزیر پیشاپیش قائم سالی خاهد بود که در آن مردم گرسنه می‌شوند، و به آنان ترسی سخت از کشتن و کاستنی از داراییها و جانها و میوه‌ها می‌رسند؛ پس بی‌گمان، آنها در کتاب خداوند روشن‌اند، سپس این آیه را خاند: «و سوگند که بی‌گمان، شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و میوه‌ها می‌آزماییم، و به شکیبایان مژده بده»(۱۷).(۱۸)

نیز از ابو بَصِیر روایت شده است که ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) فرمود:

قائم(علیه‌السّلام) در تک‌سالی از سالها برمی‌خیزد: نه‌ای، یک‌ای، سه‌ای، پنج‌ای. و فرمود: هر گاه بنی اُمیّه ناسازگاری کنند، پادشاهیشان می‌رود، سپس بنی عبّاس پادشاهی می‌کنند، پس، هموار در جوانی از پادشاهی و فراوانی از زندگانی خاهند بود تا آن‌که در میانشان ناسازگاری کنند، و هر گاه ناسازگاری کنند، پادشاهیشان می‌رود، و زیندگان مشرق و زیندگان مغرب ناسازگاری کنند، و روی‌آورندگان به قبله (مسلمانان) نیز بله، و مردم، از آن‌چه بر آنان از ترس می‌گذرد، با دشواری‌ای سخت رویاروی می‌شوند، پس، همواره در آن حال‌اند تا آن‌که فریادگری از آسمان بانگ زند، و هر گاه بانگ بزند، پس، رهسپار شوید، رهسپار شوید، و سوگند به خداوند که بی‌گمان، گویا او را میان گوشه و جایگاه می‌نگرم که با مردم پیمان می‌بندد، با فرمانی نو و کتابی تازه و چیرگی‌ای نوین از آسمان. آگاه باشید که هرگز پرچمی برای وی بازگردانده نمی‌شود تا آن‌که بمیرد.(۱۹)

مراد از «بنی عبّاس» در این حدیث، بنی عبّاسی‌اند که دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، در سرزمینهای اسلامی فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، در بخشی از سرزمینهای مشرق فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

مقصود از «زیندگان مشرق و زیندگان مغرب» در این‌جا، جهانیان نامسلمان‌، مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان و پیروان دیگر آیینها، می‌باشند.

بدان که پس از شنیده‌شدن صدای بلند جبرائیل(علیه‌السّلام) از آسمان در ماه رمضان، امام مهدی(علیه‌السّلام) در مدینه آشکار می‌شود، سپس در ماه محرّم به مکّه می‌رود و پهلوی کعبه، میان گوشۀ شرقی‌اش که حجر اسود در آن است و جایگاه ایستادن ابراهیم(علیه‌السّلام)، می‌ایستد و همراهانش با او پیمان می‌بندند. پس، سزاوار است برای مؤمنان که پس از صدای بلند و پیش از قیام، از مدینه و دیگر سرزمینها رهسپار مکّه شوند تا به امامشان بپیوندند.

از فُضَیْل روایت شده است که ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) ... فرمود:

... هر گاه نیازمندی و تنگدستی سخت شوند و برخی از مردم دیگری را نشناسند (از برآوردن نیاز برادران روی‌گردان شوند)، پس، در آن هنگام، هر صبح یا غروب، این فرمان را پیشبینی کنید... .(۲۰)

مراد از «فرمان» در این روایت، فرمان خداوند به نابودی خاندان عبّاس در پایان دولت دومشان کمی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

امیر مؤمنان علی(علیه‎ السّلام)، در بیان نشانه‎ های ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، فرمود:

... مرگها فراگیر و سختیها در دولت پادشاه و زنان فراوان می‌شوند... .(۲۱)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در یادآوری برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایشان، فرمود:

... سوگند که بی‌گمان، در زمامداری سفیانی، بی‌بارانی، دشواری و گرفتاری‌ای بزرگ به زیندگان ری می‌رسند.(۲۲)

«سُفْیانِی» همان عُثْمان ابن عَنْبَسَه شامی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که جنبش خُد را در صفری پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در سوریه می‌آغازد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

بنا بر آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

شیخ مفید(رحمه‌الّاه) در کتابش آورده است:

هر گاه بزرگ‌ستاره‌ای سرخ را ببینی که آن را نمی‌شناسی و در گذرگاههای ستارگان نیست، در آسمان از جایی به جایی می‌رود، مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بی‌گمان، آن، نشانۀ جنگ، گرفتاریها، کشتن بزرگان، فراوانی بدیها، دلنگرانیها و آشوب در مردم است.(۲۳)

کعب ابن حارث از کاهِنی به نام «سَطِیح»(۲۴)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، روایت کرده است:

... برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای که عربها را سخت و ناگهان می‌ترساند، و برای آن مانند دُم است؛ پس، در آن هنگام، بارانها نمی‌بارند، رودها خشک، شهرها(۲۵) ناسازگار و نرخها در همۀ سرزمینها گران می‌شوند... .(۲۶)

در کتاب مقدّس آمده است: وقتی عیسی بر کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد او آمده، گفتند: به ما بگو این وقایع کِی روی خاهند داد و نشانۀ آمدن تو و پایان این عصر چیست؟* عیسی پاسخ داد:

به‌هوش باشید تا کسی گمراهتان نکند.* زیرا بسیاری به نام من خاهند آمد و خاهند گفت: «من مسیح هستم»، و بسیاری را گمراه خاهند کرد.* و جنگها و اخبار جنگها را خاهید شنید. امّا مشوّش مشوید؛ زیرا چنین وقایعی می‌باید رخ دهند، ولی هنوز پایان فرا نرسیده است.* زیرا قومی بر قوم دیگر و حکومتی بر حکومت دیگر برخاهند خاست، و گرسنگیها و وباها و زلزله‌ها در جایها پدید آیند.* امّا همۀ اینها تنها آغاز درد زایمان است.* در آن زمان شما را تسلیم خاهند کرد تا آزار بسیار بینید، و شما را خاهند کشت... .* زیرا در آن زمان چنان مصیبت عظیمی روی خاهد داد که مانندش از آغاز جهان تا کنون روی نداده، و هرگز نیز روی نخاهد داد.* اگر آن روزها کوتاه نمی‌شد، هیچ بشری نجات نیافتی، ولی به‌خاطر برگزیدگان، آن روزها کوتاه خاهند شد.*(۲۷)

نیز در کتاب مقدّس آشکار شده است که بازۀ زمانی پایانی روزهای شرارت و مصیبت در جهان نزدیک سه سال و نیم می‌باشد:

بسیاری پاکیزه و سفید و صاف خاهند شد، ولی شریران شرارت خاهند ورزید، و هیچ کدام از آنان نخاهند فهمید، ولی خردمندان خاهند فهمید.* و از زمانی که قربانی دائمی متوقّف شود و پلیدی ویرانی برپا گردد، هزار و دویست و نود روز خاهد بود.* خُشا به حال آن‏که انتظار کشد و به هزار و سیسد و سی ‏و پنج روز برسد.*(۲۸)

در نوشتارهای زرتشتیان آمده است:

در پایان هزارۀ هوشیدر بامی، دیوی مَهِیب(۲۹) به نام «مَلْکوش»، زمستانی سخت و ترسناک پدید می‌آورد، و در مدّت سه سال، سراسر گیتی را با برف و باران و تگرگ و باد سرد و طوفان ویران می‌سازد، و مردمان و جانوران و دیگر موجودات روی زمین را نابود می‌کند.(۳۰)

بنا بر پژوهش نویسنده، هُوشِیدَر(۳۱) یا هوشیدر بامِی(۳۲) همان بهرام (هاشمی چینی) و نخستین زمینه‌ساز زمامداریِ سوشیانت (امام مهدی‌علیه‌السّلام) است که در چین آشکار می‌شود، و چند ماه پیش از قیام سوشیانت، از چین و مُلْتان به سرزمین خراسان می‌آید و در آن‌جا برمی‌شورد، و همراه پَشُوتَن (شعیب خراسانی) برای یاری هوشیدر ماه (حسنی گیلانی) به ایران می‌آید و سپس به عراق می‌رود و از آن‌جا رهسپار دمشق و بیت‌المقدس می‌شود.

گفتنی است، «مَلْکوش» واژه‌ای پهلوی و به معنای «مرگ و نابودی» است.

در پایان یادآوری می‎کنیم، هرچند بیشتر این گرفتاریها و سختیهایی که اندکی پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎ السّلام) روی می‎دهند، از نشانه ‎های نزدیک ‎شدن آن‎اند، ولی از پیامدهای آن نیستند، بلکه برآیندهای فراوانیِ نافرمانیهای بشر و کارهای تباهش در آن بازۀ زمانی می‌باشند.
--------------------------------------------------------------- 

۱. قرآن کریم، سورۀ انشراح، آیۀ ۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. نهج البلاغة، ص ۸۶۰، ب المختار من الحکم، ش ۳۴۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. در نسخۀ چاپی سنن ابن ماجة پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «السنة» افتاده است، و ما آن را از نسخۀ چاپی این کتاب در مصر افزوده و ترجمه کرده‌ایم.
۴. سنن ابن ماجة، ج ۵، ص ۱۹۷ و ۲۰۱، أبواب الفتن، ب فتنة الدجّال...، ح ۴۰۷۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. الفتن، ص ۱-۳۶۰، الجزء ۷، دنبالۀ ح ۱۳۱۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۷. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
۸. المستدرک على الصحیحین، ج ۵، ص ۶۵۹، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۴۸۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الفتن، ص ۴۳، الجزء ۱، ح ۱۴۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. الفتن، ص ۴۵، الجزء ۱، ح ۱۵۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الفتن، ص ۳۲۱، الجزء ۶، ح ۱۲۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. الملاحم، ابن مُنادی، ص ۶-۳۰۴، ب ۴۳، ح ۲۵۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۳. الغیبة، نعمانی، ص ۴۰-۲۳۹، ب ۱۳، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الأمالی، مفید، ص ۵-۶۴، المجلس ۷، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. مراد از «کار نَهْرَوان» نبردی است که میان گروهی گمراه از مسلمانان با نام خَوارِج (شورشیان) و سپاه امام علی(علیه‌السّلام) در سرزمین نهروان -میان واسِط و بغداد-، در سال ۳۸ هـ.ق، روی داده است؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۶. شرح نهج البلاغة، ج ۳، الجزء ۶، ص ۵-۱۳۴، ب الخطب و الأوامر، دنبالۀ خطبۀ ۷۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. گفتنی است، این سخن که به امام علی‏(علیه‌السّلام) نسبت داده شده است، در نسخه‌های چاپی «وقعة صفّین» نزد ما، یافت نمی‌شود، و شاید ابن ابی الحدید آن را از نسخه‌ای که فراگیرتر از این نسخه‌ها بوده، آورده است، و یا آن را از منبعی دیگر گرفته و نامش را نادرست برده است، و به هر روی، این سخن و همانندهایش جز از پیامبر یا سفارش شدۀ وی(صلوات‌الّاه‌علیهما) پدید نمی‌آید.
۱۷. قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. الغیبة، نعمانی، ص ۲۵۹، ب ۱۴، ح ۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۹. الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۰، ب ۱۴، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی.
۲۰. تفسیر القمّی، ج ۱، ص ۱۱-۳۱۰، سورة یونس؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۱. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰۴، خطبة التَّطَنْجِیَّة؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
۲۲. الفتوح، ج ۲، ص ۱-۳۲۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۳. الاختصاص، ص ۱۶۲، آفة العلامات فی السنة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۴. سَطِیح کاهن از شناخته‌شده‌ترین پیشگویان عرب در روزگار نادانی عربها بود که از برخی چیزهای پنهان خبر می‌داد، و مردی یمنی زیندۀ شام بود که ناتوان زاده شده بود، و همواره چون پاره‌گوشتی بی‌استخان پهن‌شده بر روی زمین بود، به گونه‌ای که نمی‌توانست بایستد یا بنشیند؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع. 
۲۵. در همۀ نسخه‌های چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «الأعصار» یافت می‌شود که به «الأمصار» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۶. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳-۱۶۲، ب ۱۱، با نقل از: مشارق أنوار الیقین؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۷. کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل مَتّی، ب ۲۴، بند ۹-۳ و ۲۲-۲۱.
۲۸. کتاب مقدّس، عهد عتیق، کتاب دانیال نبی، ب ۱۲، بند ۱۲-۱۱.
۲۹. شیطانی ترسناک.    
۳۰. سوشیانت، ص ۹۷، بخ ۴، یادداشت ۱.
 ۳۱. «هوشیدر» به معنای «پرورانندۀ قانون» است. 
۳۲. بسا از برای امتیاز، «بامی» را به اسم اوّلین موعود افزوده، هوشیدر بامی گفته‌اند؛ سوشیانت، ص ۶۴، بخ ۲. بامی (به معنای روشن و درخشان) یعنی مشرقی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۴۳
خادم گمنام

عبدالله های سه گانه در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ ق.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۰۰
خادم گمنام

سرنوشت بشّار اسد و زمامداری اش

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۴۶ ق.ظ

بر پایۀ روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان، آشوب شام، به‌ویژه سوریه، را هیچ کس نمی‌تواند آرام کند، و اگر از جایی آرام شود، از جایی دیگر سر برمی‌آورد، و ۱۲ سال دوام می‌یابد، و سپس فروپاشی حکومت زمامدار شام، در پی یورش شورشیان آفریقایی از لیبی به مصر و بیت المقدس و اردن و دمشق، و یورش نیروهای شیصبانی کوفی و اصهب مروانی از عراق به دمشق و یورش نیروهای سفیانی از جنوب دمشق به این شهر خاهد بود، و واپسین زمامدار شام که گویا همین بشّار اسد ‌باشد، پس از کشته‌شدن زمامدار کوتاه‌قد و بسیارزورگوی مصر که گویا همین عبدالفتّاح سیسی است، و فروپاشی پادشاهی عبدالله هاشمی در اردن، و نیز در پی آشکارشدن پرچم سفیانی در شام، با دست مردم دمشق کشته می‌شود، و مردم به سفیانی می‌پیوندند، و وی بر منبر دمشق می‌نشیند، و از برخی محاسبات جفری که چند سال قبل انجام گرفته است، چنین برمی‌آید که کشته‌شدن بشّار اسد با «سرب» (گلوله) خاهد بود، و در هر حال کشته‌شدن واپسین زمامدار شام پیش از سفیانی در ماه رمضان پیش از ظهور یا کمی پیش از آن خاهد بود، و خداوند داناتر است.

گفتنی است، بنا بر آن‌چه که با بهره‌گیری از چندین روایت اسلامی و برخی محاسبات جفری پیشبینی کردیم،  همۀ خبرهایی که در بارۀ فرار بشّار اسد به ایران یا روسیه در گذشته شنیدید و یا در آینده خاهید شنید، دروغهایی بیش نیستند و نخاهند بود، و همان گونه که روش بیشتر زمامداران عرب برکنارشده، مانند صدّام و مبارک و قذّافی و علی عبدالله صالح می‌باشد که از کشورشان فرار نکردند تا آن‌که دستگیر و زندانی و کشته ‌شدند یا مردند، بشّار اسد نیز از دمشق و سوریه خارج نخاهد شد تا آن‌که در همان جا کشته شود!!!

نیز شایان یادآوری است، با نگاه به آن‌که آشوب شامِ یادشده در احادیث اسلامی که دوازده سال به درازا می‌کشد، گویا همین آشوب سوریه است که با شعارنویسی برخی کودکان شهر دَرْعا بر زیان زمامداری بشّار اسد در ۲۲ ربیع اوّل ۱۴۳۲ برابر ۲۶ فوریه ۲۰۱۱ آغاز شد، می‌توان سال ۱۴۴۴ هـ.ق برابر ۲۰۲۳ م را پایان دوران زمامداری این شخص در سوریه دانست، و خداوند داناتر است. 

-------------------------------------------------------------------------------
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۴۶
خادم گمنام

به مناسبت 10 و نیم ساله‌شدن آشوب سوریه

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۴۲ ق.ظ

آشوب فراگیر پایدار در آخرالزّمان

از برخی احادیث اسلامی بهره گرفته می‌شود که زیندگان خاورمیانه، به‌ویژه مسلمانان، پیش از شورش سفیانی، گرفتار آشوبی فراگیر می‌شوند که دوازده سال پایدار می‌ماند، و آغاز آن آشوب از شام و پایانش در همان‌جا خاهد بود.
 
ابن مُسَیَّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. از سویی بالا می‌آید و از سویی آرام می‌شود، و پایان نمی‌یابد تا آن‌که فریادگری فریاد زند: بی‌گمان، فرمانده آن کس است.(۱)

 

نیز ابن مُسَیَّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. سپس کار مردم بر چیزی استوار نمی‌شود و برای آنان گروه گردآمده‌ای نخاهد بود تا آن‌که فریادگری از آسمان فریاد زند: بر شما باد آن کس، و پنجۀ دستی برآید که اشاره می‌کند.(۲)

چنین می‌نماید که این دو روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشند، اگرچه سعید ابن مسیّب تابعی آن‌دو را به وی نسبت نداده است.

بدان که در ماه محرّم سال قیام قائم(علیه‌السّلام)، جبرائیل(علیه‌السّلام) از آسمان بانگ می‌زند که مهدی فرماندۀ مردم است، و پنجۀ دستی آویزان در هوا آشکار می‌شود که سوی وی اشاره می‌کند.

بنا بر آن‌چه هویداست، آشوب شام همان «آشوب سوریه» است که گویا آغازش از بازی کودکان بود، و در شهر دَرْعا زبانه کشید، هنگامی که شماری از کودکان شعارهایی را بر زیان زمامداری سوریه در ۲۲ ربیع اوّل ۱۴۳۲ برابر ۲۶ فوریه ۲۰۱۱ بر دیوار مدرسه‌شان نوشتند و با دست نیروهای امنیّتی بازداشت شدند، و پس از آن، آشوب با دستان برخی گروههای تروریستی و پشتیبانی برخی دولتهای غربی، عربی و ترک، در سراسر سوریه و برخی بخشهای لبنان پخش شد، و پس از گذشتن نزدیک چهار سال از درنگش در آن دو کشور، در ۱۰ شعبان ۱۴۳۵ برابر ۹ ژوئن ۲۰۱۴ با دستان گروه داعش و بازماندگان حزب بعث، درون کشور عراق رفت، و آن همچنان که بود، پایدار می‌باشد، و گمانی نیست در آن‌که آشوب یادشده پس از دوازده سال به درگیری میان گروه حسنی لبنانی، گروه اصهب مروانی، گروه ابقع فهری و گروه سفیانی شامی و به آشکارشدن گنج فرات کشیده می‌شود، و آشوب با قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پایان می‌یابد، و خداوند داناتر است.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

پس از من چهار آشوب سوی شما می‌آیند: نخستین آنها در آن خونها حلال دانسته می‌شوند، دومین آنها در آن خونها و داراییها حلال دانسته می‌شوند، سومین آنها در آن خونها، داراییها و شرمگاهها حلال دانسته می‌شوند، و چهارمین، ناشنوا، کور و فراگیر است که مانند جنبش موج در دریا می‌جنبد تا آن‌که کسی از مردم از آن پناهگاهی نمی‌یابد، و خانه‌ای از عربها و ناعربها نمی‌ماند، مگر آن‌که آن را از خاری و ترس پُر کند، در شام می‌گردد، عراق را می‌پوشاند و جزیره را با دست و پایش می‌کوبد، و گروه مردمان (مسلمانان) در آن، چون مالیده‌شدن چرم، مالیده می‌شوند، گرفتاری در آن سخت می‌شود، به گونه‌ای که کار نیکو در آن زشت دانسته، و کار زشت در آن نیکو شناخته گردد، کسی از مردم نمی‌تواند در آن بگوید: نه نه. سپس آن را از سویی نمی‌دوزند، مگر آن‌که از سویی دیگر بشکافد، مرد در آن صبح می‌کند، در حالی که مؤمن است و شب می‌کند در حالی که کافر است، و رهایی نمی‌یابد در آن، مگر کسی که مانند دعای فرورفته در دریا دعا کند، آن آشوب دوازده سال پایدار می‌ماند، از میان می‌رود هنگامی که از میان می‌رود، در حالی که بی‌گمان، فرات از کوهی از تلا پرده برداشته است؛ پس، بر سر آن کارزار می‌کنند تا آن‌که از هر نه تن هفت تن کشته شوند.(۳)

شایان یادآوری است که این روایت در کتاب الفتن دو بخش شده بود، و ما آن دو بخش را برای فراگیرشدن بهره‌اش، به هم پیوند دادیم و روایت را بر گونۀ یگانه و درستش در این‌جا آوردیم.

«شام» سرزمینی پهناور در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا بر کنارۀ شرقی دریای مدیترانه است، و فلسطین، اردن، لبنان و بیشتر سوریۀ کنونی و بخشی از جنوب ترکیه و شرق مصر را در بر می‌گیرد.(۴)

«عِراق» بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن‌دو است که از سامَرّا بر کنارۀ خاوری دجله و هِیْت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می‌شود و تا آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بَصْرَه در شمال کویت کشیده می‌شود.(۵)

«جَزِیرَه» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات است که از جزیرۀ ابن عُمَر، نَصِیبِین، مارِدِین، دِیار بَکْر، حَرّان و شانْلِی اُورْفا در جنوب شرقی ترکیه آغاز می‌شود و به قامِشْلِی، حَسَکه، رأسُ الْعَیْن، عَیْن العَرَب، رَقَّه و بُصَیْرَه در شمال شرقی، شمال و شرق سوریه می‌رسد و تا درون کشور عراق، از مَوْصِل بر کنارۀ خاوری دجله تا تَکْرِیت بر کنارۀ باختری دجله و حَدِیثَه بر کنارۀ خاوری فرات، کشیده می‌شود.(۶)
------------------------------------------------------------ 

۱. المصنّف، عبدالرزّاق، ج ۱۱، ص ۲-۳۶۱، ح ۲۰۷۴۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الفتن، ص ۲۳۶، الجزء ۵، ح ۹۲۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الفتن، ص ۳۱، الجزء ۱، ح ۸۷ و الفتن، ص ۱۵۹، الجزء ۳، دنبالۀ ح ۶۵۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۵. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۶. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۴۲
خادم گمنام

بشارتی دربارۀ نزدیک‌بودن زمان قیام حسنی گیلانی

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۲۵ ب.ظ

طبق پیشبینیهای نجومی برای اقتران مشتری و زحل و بشارتی برخاسته از رؤیایی صادق که در آن به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران خبر از حسنی گیلانی(حفظه‌‌الّاه) می‌دادم، قیام این سیّد در دوران رئیس‌جمهوری‌ای خاهد بود که در خرداد 1400 برگزیده می‌شود. روی‌دادن جنگ و ویرانی در فلسطین و اسرائیل و اوج‌گرفتن گرانیها در ایران نیز خبر از رویدادهایی غیر منتظره می‌دهند!

این خاب در اوائل اردیبهشت امسال (1400) دیده شده است، و از گفتن نام شخصی که در خاب دیده‌ام معذورم. تنها می‌توانم بگویم وی شخصی شمالی بود، ولی هیچ ارتباط ظاهری و باطنی میان او و جناب سیّد حسنی وجود ندارد!

در هر حال، طبق برخی پیشبینیها جناب سیّد حسنی پس از درخشش صاعقه‌هایی عظیم و وحشتناک در ماه رمضان، ناگهان در ایران آشکار خاهد 

---------------------------------------------------------------------------

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۲۵
خادم گمنام

آشوب فراگیر پایدار در آخرالزّمان

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۱۶ ب.ظ

ماجرای درگیریها و موشک‌بارانهای این روزهای مسلمانان فلسطینی غزّه با یهودیان اسرائیل بخش کوچکی از فتنۀ دوازده سالۀ آخرالزّمانی است. پیشتر نیز گفته بودیم در پایانه‌های این دورۀ دوازده ساله حکومت حاکمان مصر و اردن و سوریه فرو می‌پاشند و آن گاه فتنۀ سفیانی آغاز می‌شود 👇👇👇

 

آشوب فراگیر پایدار در آخرالزّمان

از برخی احادیث اسلامی بهره گرفته می‌شود که زیندگان خاورمیانه، به‌ویژه مسلمانان، پیش از شورش سفیانی، گرفتار آشوبی فراگیر می‌شوند که دوازده سال پایدار می‌ماند، و آغاز آن آشوب از شام و پایانش در همان‌جا خاهد بود.
 
ابن مُسَیَّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. از سویی بالا می‌آید و از سویی آرام می‌شود، و پایان نمی‌یابد تا آن‌که فریادگری فریاد زند: بی‌گمان، فرمانده آن کس است.(۱)

نیز ابن مُسَیَّب گفته است:

در شام آشوبی خاهد بود که گویا آغازش بازی کودکان است. سپس کار مردم بر چیزی استوار نمی‌شود و برای آنان گروه گردآمده‌ای نخاهد بود تا آن‌که فریادگری از آسمان فریاد زند: بر شما باد آن کس، و پنجۀ دستی برآید که اشاره می‌کند.(۲)

چنین می‌نماید که این دو روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشند، اگرچه سعید ابن مسیّب تابعی آن‌دو را به وی نسبت نداده است.

بدان که در ماه محرّم سال قیام قائم(علیه‌السّلام)، جبرائیل(علیه‌السّلام) از آسمان بانگ می‌زند که مهدی فرماندۀ مردم است، و پنجۀ دستی آویزان در هوا آشکار می‌شود که سوی وی اشاره می‌کند.

بنا بر آن‌چه هویداست، آشوب شام همان «آشوب سوریه» است که گویا آغازش از بازی کودکان بود، و در شهر دَرْعا زبانه کشید، هنگامی که شماری از کودکان شعارهایی را بر زیان زمامداری سوریه در ۲۲ ربیع اوّل ۱۴۳۲ برابر ۲۶ فوریه ۲۰۱۱ بر دیوار مدرسه‌شان نوشتند و با دست نیروهای امنیّتی بازداشت شدند، و پس از آن، آشوب با دستان برخی گروههای تروریستی و پشتیبانی برخی دولتهای غربی، عربی و ترک، در سراسر سوریه و برخی بخشهای لبنان پخش شد، و پس از گذشتن نزدیک چهار سال از درنگش در آن دو کشور، در ۱۰ شعبان ۱۴۳۵ برابر ۹ ژوئن ۲۰۱۴ با دستان گروه داعش و بازماندگان حزب بعث، درون کشور عراق رفت، و آن همچنان که بود، پایدار می‌باشد، و گمانی نیست در آن‌که آشوب یادشده پس از دوازده سال به درگیری میان گروه حسنی لبنانی، گروه اصهب مروانی، گروه ابقع فهری و گروه سفیانی شامی و به آشکارشدن گنج فرات کشیده می‌شود، و آشوب با قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پایان می‌یابد، و خداوند داناتر است.

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

پس از من چهار آشوب سوی شما می‌آیند: نخستین آنها در آن خونها حلال دانسته می‌شوند، دومین آنها در آن خونها و داراییها حلال دانسته می‌شوند، سومین آنها در آن خونها، داراییها و شرمگاهها حلال دانسته می‌شوند، و چهارمین، ناشنوا، کور و فراگیر است که مانند جنبش موج در دریا می‌جنبد تا آن‌که کسی از مردم از آن پناهگاهی نمی‌یابد، و خانه‌ای از عربها و ناعربها نمی‌ماند، مگر آن‌که آن را از خاری و ترس پُر کند، در شام می‌گردد، عراق را می‌پوشاند و جزیره را با دست و پایش می‌کوبد، و گروه مردمان (مسلمانان) در آن، چون مالیده‌شدن چرم، مالیده می‌شوند، گرفتاری در آن سخت می‌شود، به گونه‌ای که کار نیکو در آن زشت دانسته، و کار زشت در آن نیکو شناخته گردد، کسی از مردم نمی‌تواند در آن بگوید: نه نه. سپس آن را از سویی نمی‌دوزند، مگر آن‌که از سویی دیگر بشکافد، مرد در آن صبح می‌کند، در حالی که مؤمن است و شب می‌کند در حالی که کافر است، و رهایی نمی‌یابد در آن، مگر کسی که مانند دعای فرورفته در دریا دعا کند، آن آشوب دوازده سال پایدار می‌ماند، از میان می‌رود هنگامی که از میان می‌رود، در حالی که بی‌گمان، فرات از کوهی از تلا پرده برداشته است؛ پس، بر سر آن کارزار می‌کنند تا آن‌که از هر نه تن هفت تن کشته شوند.(۳)

شایان یادآوری است که این روایت در کتاب الفتن دو بخش شده بود، و ما آن دو بخش را برای فراگیرشدن بهره‌اش، به هم پیوند دادیم و روایت را بر گونۀ یگانه و درستش در این‌جا آوردیم.

«شام» سرزمینی پهناور در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا بر کنارۀ شرقی دریای مدیترانه است، و فلسطین، اردن، لبنان و بیشتر سوریۀ کنونی و بخشی از جنوب ترکیه و شرق مصر را در بر می‌گیرد.(۴)

«عِراق» بخش جنوبی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آن‌دو است که از سامَرّا بر کنارۀ خاوری دجله و هِیْت بر کنارۀ باختری فرات آغاز می‌شود و تا آبادان در جنوب غربی ایران و پایانۀ بَصْرَه در شمال کویت کشیده می‌شود.(۵)

«جَزِیرَه» بخش شمالی سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات است که از جزیرۀ ابن عُمَر، نَصِیبِین، مارِدِین، دِیار بَکْر، حَرّان و شانْلِی اُورْفا در جنوب شرقی ترکیه آغاز می‌شود و به قامِشْلِی، حَسَکه، رأسُ الْعَیْن، عَیْن العَرَب، رَقَّه و بُصَیْرَه در شمال شرقی، شمال و شرق سوریه می‌رسد و تا درون کشور عراق، از مَوْصِل بر کنارۀ خاوری دجله تا تَکْرِیت بر کنارۀ باختری دجله و حَدِیثَه بر کنارۀ خاوری فرات، کشیده می‌شود.(۶)
------------------------------------------------------------ 

۱. المصنّف، عبدالرزّاق، ج ۱۱، ص ۲-۳۶۱، ح ۲۰۷۴۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الفتن، ص ۲۳۶، الجزء ۵، ح ۹۲۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الفتن، ص ۳۱، الجزء ۱، ح ۸۷ و الفتن، ص ۱۵۹، الجزء ۳، دنبالۀ ح ۶۵۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۵. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۶. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۱۶
خادم گمنام

ویران شدن سرزمینها در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۱۷ ب.ظ

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‎ های قیام قائم(علیه‎ السّلام)، فرمود:

... مردم به کفر بازمی‌گردند. پس، در آن هنگام، خداوند ویران‎ کردن شهرها و سرزمینها را می‌آغازد... .(۱)

چنان‌که می‌دانید، شرق و غرب و شمال و جنوب جهان، سرزمینهای مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و بوداییان و کمونیستها و ... روز به روز در حال پُرشدن از نافرمانیها و کفر به خداوند، چون بی‌خدایی، کشتار، ستم بر ناتوانان، ربا، دروغ، لختیگری، هرزگی، زناکاری، شراب‌نوشی، رقص، موسیقی، قمار، شطرنج و دیگر ولنگاریها و گناهان، می‌باشند، به گونه‌ای که بشر می‌پندارد جهان آزاد رها شده است و برای آن خدایی و حسابرسی و داوری نیست. بنا بر این، با شروع ویرانیها در سوریه و عراق و یمن و افغانستان، اکنون شاهد تداوم این ویرانیها و گسترش آنها به دیگر سرزمینها و کشورهای جهان، به‌ویژه فلسطین و اسرائیل، هستیم، و بی‌گمان، در آینده‌ای نزدیک شاهد ویرانی فراگیر در شهرها و سرزمینهای این کرۀ آبی‌خاکی با بلاهای طبیعی و ساختگی گوناگون، مانند زلزله و سیل و طوفان و آتش و جنگ، خاهیم بود!

---------------------------------------------------------------------------

📚گزیده‎ هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۱۷
خادم گمنام

پیش از هر سخن شایان یادآوری است، از روایات اسلامی چنین برمی‌آید که وقت دقیق ظهور امام مهدی(علیه‌ السّلام) و زمان دقیق خروج دجّال تک‌چشم را کسی جز خداوند نمی‌داند. بنا بر این، تا زمانی که نشانه‌های مقدّماتی و زماندار این دو رویداد بزرگ پدیدار نشوند، هر بحثی پیرامون زمان وقوع آن دو احتمالی و مشروط به شرایطی ویژه خاهد بود.
 
نیز گفتنی است، سالهای آخرالزّمانی را که ظرف وقوع رویدادهای آخرالزّمان‌اند، باید قمری و از ماه رمضان آغاز کنیم؛ زیرا بنا بر احادیث اسلامی، ماه رمضان آغاز سال و سر سال است، و در روایات به وقوع بسیاری از حوادث در ماههای قمری اشاره شده است، نه شمسی.
 
همچنین خوب است بگوییم، با توجّه به آن‌که در روایات اسلامی به تقارن نوروز باستانی ایرانیان که شمسی است با زمان چیره‌شدن امام مهدی(علیه‌السّلام) بر دجّال و پایان سلطه‌اش بر جهان اشاره شده است، و از سویی تا کنون برخی نشانه‌های عمومی ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) و خروج دجّال روی داده‌اند، و احتمال وقوع این دو رویداد شگفت در آینده‌ای نزدیک می‌رود، و از سویی دیگر، سر سال شمسی (فروردین و نوروز) و سر سال قمری (رمضان) در حال رسیدن و نزدیک‌شدن به هم می‌باشند، و به گونه‌ای شاهد تقارن و برابری تقریبی سال شمسی و سال قمری با هم هستیم. به عنوان نمونه، در امسال، ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ برابر ۱ رمضان ۱۴۴۲ بود، و تا سه سال دیگر، سر این دو سال شمسی و قمری بسیار به هم نزدیکتر نیز می‌‌شوند.
 
باز هم می‌باید اشاره کنیم که ماههای سال قمری، با توجّه به سرعت گردش ماه و جلوافتادن ۱۰ روزۀ آن در هر سال، همواره چرخشی و نابرابر و ناپایدار در برابر سال شمسی می‌باشند، و هر سال قمری ۳۵۴ روز، و هر سال شمسی ۳۶۵ روز دارد، و هر ۳۳ سال قمری برابر ۳۲ سال شمسی است.
 
با نگاه به اهمّیّت برخی اعمال عبادی هرساله نزد مسلمانان، مانند روزۀ ماه رمضان و حجّ ماه ذی‌حجّه، از زمان پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) به این سو، و نیز ثبت حوادث تاریخی بر پایۀ ماههای قمری در دفاتر دیوانی پادشاهان و کتب تاریخی دانشمندان مسلمان، احتمال اشتباه در شمارش سالها و ماههای قمری بسیار دور از ذهن می‌باشد.

بنا بر این، اگر در روایات اسلامی آمده است که در ماه صفر پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) جنگها آغاز می‌شوند، و در ماه رجب سفیانی و خراسانی و یمانی قیام می‌کنند، و در ماه رمضان بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار با درخششی فراوان پدیدار می‌شود که در نیمۀ آن ماه که روز جمعه است، هنگام طلوع خُرشید، بخشی از آن ستاره بر روی زمین فرو می‌افتد و مردم در آن ساعت باید درون خانه‌ها پناه بگیرند و در و پنجره‌ها را ببندند و هر کس بیرون از خانه باشد آسیب می‌بیند، و در ماه ذی‌حجّه پادشاه حجاز کشته می‌شود و میان حاجیان در مکّه کشتار می‌شود، و امام مهدی(علیه‌السّلام) در سالی فرد در ماه محرّم روز شنبه عاشورا قیام می‌کند، بی‌گمان می‌توان گفت که سال فرد و ماههای قمری مورد نظر احادیث اسلامی در آخرالزّمان همان سالهای فرد و ماههای قمری شناخته‌شده نزد مردم و نوشته‌شده در تقویمهایشان است، و اگر جابه‌جایی‌ای در آنها رخ داده باشد، تاریخهای یادشده در روایات بی‌ارزش می‌شوند و همۀ منتظران رویدادهای آخرالزّمانی گیج و سرگردان می‌گردند.

اکنون می‌پردازیم به پاسخ‌دهی به پرسش آغازین این گفتار و می‌گوییم، هرچند ۱۴۰۰ شمسی که به ‌گونه‌ای تقریبی برابر رمضان ۱۴۴۲ تا شعبان ۱۴۴۳ قمری است، بنا بر برخی شواهد موجود و محاسبات جفری، سالی سخت و سیاه و شر و رویدادخیز است، در صورتی می‌تواند سرآغاز سه سال سخت پیش از خروج دجّال باشد که برخی رویدادهای یادشده در روایات اسلامی در آن و در دو سال پسین‌اش روی دهند.  
  
نخست آن‌که در این سالِ نخستین، باید کم‌بارانی و خشکسالی و کمبود محصولات کشاورزی نسبت به سالهای پیشین افزایش چشمگیری یابند، و همان گونه که در برخی روایات آمده است، یک‌سوم بارندگیهای سالانه نسبت به سالهای قبل و نیز بعد کاهش یابند و در سال بعدی دوسوم بارانها و در سال سوم بارانی نبارد.
 
دوم آن‌که در این سال می‌بایست سختیها، مانند گرانی نرخها و تنگدستی و گرسنگی مردم، نسبت به سالهای گذشته افزایش چشمگیری یابند و سال بعد بیشتر و در سال سوم فراوان و فراگیر شوند.
 
سوم آن‌که در این سال می‌بایست پادشاهی مقتدر از پادشاهان سرزمینهای اسلامی از دنیا برود.
 
چهارم آن‌که باید در سال پسین (سال دوم)، از ماه صفر جنگهایی نو آغاز شوند و شاهد جنگهایی میان هند و پاکستان، هند و چین و ایران و بحرین و ... و شورش نیروهای هاشمی چینی و نیز در اواخر سال دوم، شاهد بارندگیهایی شدید و چیره‌‌شدن حزب بعث و داعش بر عراق و کشته‌شدن پادشاه این کشور و جنگ ایران و عراق و نیز چیره‌شدن پادشاه یمن بر این کشور و شورش شورشیان آفریقایی در لیبی و یورش آنان بر مصر تا سوریه، و همچنین شورش یمانی در یمن و خراسانی در سمرقند و سفیانی در وادی خشک و ... باشیم. در پایان همین سال یا در آغاز سال سوم، پادشاه مصر و سوریه و برخی سران دیگر کشورها کشته می‌شوند.
 
پنجم آن‌که باید در آغاز سال سوم، در ماه رمضان ستاره‌ای دنباله‌دار که همان گیسوی سختی‌آور و نشانۀ عذاب و کشتار و خشکسالی شدید است، پدیدار شود، و در نیمۀ رمضان بسوزد و شعله‌ور شود و بخشی بزرگ از آن با صدایی ترسناک بر زمین بیفتد و در ۲۳ رمضان به نام امام مهدی(علیه‌السّلام) از آسمان ندا داده شود.
 
اگر رویدادهایی که برای امسال و سال دیگر به گونه‌ای احتمالی پیشبینی کرده‌ایم روی ندهند، بی‌گمان، در پایان سال سوم نیز دجّال خروج نخاهد کرد. بنا بر این، چاره‌ای جز صبر و انتظار نخاهیم داشت.

--------------------------------------------------------------------------------

ایران-قم-سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر رمضان ۱۴۴۲ 

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۳۳
خادم گمنام

سرنوشت اسرائیل و بیت‌المقدس در آخرالزّمان

جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۵۷ ق.ظ

طبق پیشبینی روایات اسلامی، کمی پیش از ظهور، شورشیان آفریقایی، مانند داعش لیبی که سنّیان افراطی‌اند، رهسپار سوریه می‌شوند، و حکومت مصر و اردن را سرنگون می‌کنند، و در میان راه یورشی ناموفّق بر بیت‌المقدس و اسرائیل می‌برند که در آن هنگام، نیروهای اروپایی و آمریکایی و نیروهای پادشاه یمن از اسرائیل محافظت می‌کنند! گفتیم پادشاه یمن؛ زیرا وی پیشتر با کمک اسرائیل و اروپا و آمریکا بر حوثیها چیره و قدرت را در یمن به دست می‌گیرد و وامدار آنان است!

ناگفته نماند، وقتی نیروهای شورشی آفریقایی به دمشق رسیدند و با نیروهای هوادار حاکم سوریه درگیر شدند، ناگهان سفیانی بر همگان می‌شورد، و مردم دمشق فرمانروای خُد را می‌کشند و به سفیانی می‌پیوندند! سفیانی هم که در آغاز با اروپا و آمریکا دشمن است و با نیروهایشان می‌جنگد، سرانجام با آنان متّحد می‌شود، و تا کنون به مدرکی دست نیافتم که بر اسرائیل یورش ببرد، ولی خد و گروهی از نیروهایش در پایان کار از دمشق به بیت‌المقدس می‌روند.

در هر حال، اسرائیل و بیت‌المقدس سرانجام چند ماهی پس از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، به دست گروهی از یاران مشرقی وی فتح خاهند شد!

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۵۷
خادم گمنام

شیعیان در چین

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۰۶ ب.ظ

شمار رسمی شیعیان چین اندک، اما نفوذ غیر رسمی اندیشه شیعی بین مسلمانان آنجا بسیار است. آمار غیر رسمی از شمار شیعیان چین بین پانزده تا بیست هزار نفر است. اندیشه شیعی در چین در دو گروه اساسی تجلی می‌یابد. اول شیعیان به معنای اخص در کوه‌های پامیر (اسماعیلیه) و اطراف شهرهای خُتَن و یارغَند (دوازده امامی) و دومی در شیعیان به معنای اعم که در طریقت‌های متعددی چون نقشبندیه، قادریه، کبرویه و غیره تشکیل یافته‌اند. تشیع در میان قوم تاجیک در کاشغر و معدودی از دسته‌های قوم ایغور در «یارغند» پیروانی دارد. تاجیک‌های کاشغر به فرقه اسماعیلیه و اویغورهای «یارغند» به شیعه دوازده امامی تعلق مذهبی دارند.

شیعیان دوازده امامی بیشتر در شهرهای ختن و یارغند و مناطق اطراف آن در ایالت خودمختار سین کیانگ اسکان دارند. تشیع مانند اصل اسلام از طریق ایران و شبه قاره وارد چین شده است. این شیعیان همچنان که خود اظهار می‌کنند غالبا کشمیری الاصل بوده‌اند که در اثر دشواری زندگی اقتصادی یا سیاسی آن نواحی به سمت شرق رفته‌اند.

در حال حاضر نیز شیعیان شهرهای یاد شده ارتباط خود را با شهر گلیگیت که از شهرهای شیعه نشین پاکستان است حفظ کرده و از آن طریق تغذیه فکری می‌شوند. دوری راه این شیعیان با عتبات سبب شده است تا آنان، اماکن متبرکه‌ای را به نام امامان ساخته و آنها را زیارت کنند. یکی از معروف‌ترین آنها آرامگاه جعفر صادق(ص) در شهر یارغند است. همچنین امامان جماعت شیعه که عنوان پیشنماز را دارند، افزون بر مسجد، تکیه و تالار هم دارند که در ایام سوگواری در آنها، نوحه‌هایی را به عنوان «خاک کربلا» می‌خوانند.

یکی از مناطق مسلمان نشین، استان خَتَن است که شهر جنگجو در آن واقع شده و دارای بیست مسجد است. روستای قدندین از توابع شهر خوجیا در همین شهر است. در این شهر با حمایت مالی ایران در کنار مسجد، مدرسه‌ای برای برادران و مدرسه‌ای به نام فاطمیه برای خواهران بنا شده است.

در جزیره «سَنُ یا» مسلمانان فراوانی زندگی می‌کنند. در روستای خوی شین در شهر سنُ یا، مدرسه‌ای با نام مدرسه علوم اسلامی اهل بیت در پنج کلیومتری سنُ یا وجود دارد که در سال ۱۹۸۱ تأسیس شده است. طی سال‌های اخیر شماری از طلاب چینی به مشهد آمده و در دانشگاه رضوی این شهر تحصیلات خود را به پایان برده‌اند. افزون بر شیعیان امامی در چین، سنی‌های نقشبندی این کشور که غالباً از مسلمانان صوفی به شمار می‌روند علاقه فراوانی به دوازده امام داشته و نام آنان را در سینه خود محفوظ نگاه داشته‌اند.

آثار شیعی در بین مسلمانان چین مانند شمشیر ذوالفقار در بین مسلمانان زیاد است، اما به دلیل نبود مبلّغ شیعه، آنها شیعه بودن خود را فراموش کرده‌اند.

منبع: ویکی شیعه

----------------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۰۶
خادم گمنام

خشکسالی در انتظار است

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۰۳ ب.ظ

آثار گرم شدن جهانی هوای کره زمین از هم اکنون در روسیه دیده می شود و انتظار می رود مناطق جنوبی این کشور در سال جاری با خشکسالی مواجه شوند.

به گزارش برنا، شبکه دوم تلویزیون دولتی روسیه روز یکشنبه در گزارشی با استناد به دیدگاه های کارشناسان اعلام کرد که کاهش شدید بارندگی و خشکسالی مناطق جنوبی روسیه را تهدید می کند.

-----------------------------------------------------------------------------

کانال آخرالزمان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۰۳
خادم گمنام

یکی از دوستان بزرگوار که از اساتید دانشگاه در دیار تنکابن و سالیانی دراز از منتظران ظهور امام مهدی(علیه ‌السّلام) و پیگیر رویدادهای آخرالزّمان است، برای نویسنده گزارشی فرستاد که خبر از زیستن شمار فراوانی از سادات بنی هاشم و شیعیان در استان سین‌کیانگ در غرب چین می‌دهد، و سازگار با روایاتی است که بیانگر شورش گروهی از زمینه‌سازان حکومت امام مهدی(علیه‌السّلام) با رهبری مردی هاشمی‌تبار در چین می‌باشند.

چندین سال پیش، در سفری هوایی از رامسر به تهران، با شخصی که چهره‌ای شاد و جذّاب داشت، آشنا شدم. وی که از سادات طباطبایی و پدرش مشهدی و مادرش یزدی بود و دکتری زبان‌شناسی داشت و با چند زبان آشنا بود، سالیان درازی را در کشورهای اروپایی زیسته بود و سفرهای بسیاری به گوشه و کنار جهان، به‌ویژه افغانستان، پاکستان، هند، نپال و چین، داشت، و با ادیان و مذاهب گوناگون آشنا بود. پس از آن سفر، با هم دوست شدیم و نشستهایی داشتیم، و روزی از سفرهایش برایم خاطراتی نقل کرد و گفت:

سفری به تبّت که سرزمینی کوهستانی و بلند و معروف به بام دنیاست، داشتم، و در آن‌جا معبد بوداییان و راهبان بودایی را دیدم. نیز به شهر شینینگ در غرب چین رفتم و با «دونگ گوان عبدالّاه»، از علمای بزرگ و رهبر مسلمانان چین، دیداری داشتم.

در همین سفر به ایالت خُدمختار سِین‌کیانْگ رفتم که خاستگاه ترکهای مسلمان اُیغُر می‌باشد، و در یکی از بخشهایش، روزی در بازاری محلّی سرگرم قدم‌زدن بودم که در مغازه‌هایش غذاهای حلال دیدم، و از غذاهای حرام، مانند سگ و گربه که چینیان می‌خُرَند، خبری نبود، و خُشحال شدم و کمی تعجّب کردم. ناگهان ذهنم درگیر نکته‌ای شد که پیشتر آگاهی‌ای به آن داشتم و ناخدآگاه از خاطرم گذشت که شجرۀ بنی‌هاشم و نسل گرامی پیامبر اسلام(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) و امام علی(علیه‌السّلام) در همۀ دنیا پراکنده‌ و دارای مناصبی‌اند و گاهی در ملّتهای دیگر ذوب شده‌اند، مانند جُرج فلان در انگلیس یا توماس فلان در کانادا و ایالات متّحدۀ آمریکا، و نیز شنیده بودم که در چین هم نزدیک به ده‌ هزار تن از سادات مدنی زندگی می‌کنند، و با اندکی پرس‌وجو دریافتم که در همین استان جایی سادات‌نشین یافت می‌شود.

فردای آن روز به آن‌ سرزمین(۱) رسیدم، و پس از گشت‌وگذاری کوتاه، ساعت سه از ظهر گذشته بود که صدای اذان عصر را از بلندگوهای مسجد با آداب شیعیان دوازده‌امامی و با لهجه‌ای خاص که هیچ گاه از یادم نمی‌رود، شنیدم. وضو گرفتم و خُدَم را به مسجد رساندم و همراه نماز عصر نمازگزاران، نماز ظهر و عصرم را که هر دو قصر بودند، به امام جماعت مسجد که دستاری کوچک را یک دور بر سر پیچیده بود، اقتدا کردم، و پس از نماز مشغول تعقیبات نماز عصر شدم و آن قدر خُشحال بودم که وصف‌ناشدنی است. ناگهان از پشت شبستان مسجد ولوله و صداهایی شنیدم. نگاهم را تیز کردم و دیدم نوجوانان و جوانان و مردانی میان‌سال که همگی مسلّح به شمشیر و گونه‌ای ابزار رزمی مانند نانچیکو برای دفاع شخصی‌اند، در حال ورزشهای رزمی‌ می‌باشند، و چنان چابک و چالاک بودند و جست‌وخیز می‌کردند که گویا در کف پای آنان فنر کار گذاشته شده است، و از روی دیواری بلند به‌آسانی می‌پریدند، و دانستم که این برنامۀ هر روزۀ آنان پس از نماز عصر می‌باشد.

من که زبان ترکی اُیغُری که گویش بومی مسلمانان غرب چین و زبان ماندارین که گویش بومی بسیاری از چینیهاست را نمی‌دانستم، کسی را در میان آنان یافتم که آشنا به زبان انگلیسی بود، و با وی دوست شدم و شرح احوالشان را پرسیدم، و او گفت: در این سرزمین بیست هزار تن از سادات و بنی هاشم زندگی می‌کنند که همگی از منتظران ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشند و با دولت مرکزی کاری ندارند و بیشتر نیازمندیهای ضروری زندگیشان را خدشان تولید می‌کنند. پرسیدم: شما هم از سادات می‌باشید؟ گفت: مگر می‌شود نباشم. گفتم:‌ من هم از سادات و نسل رسول الّاه(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) هستم، و دیگر احساس غربت نمی‌کردم، و آن شب را مهمانش شدم. در پی غروب آفتاب با دوستم برای نمار مغرب به مسجد رفتیم و نماز را به همان امام جماعت اقتدا کردیم، و پس از نماز، امام برای نمازگزاران سخنان کوتاهی گفت و دعا کرد، و به خانۀ میزبان برگشتیم، و نماز عشا و صبح را نیز همان گونه در وقتش در مسجد گزاردیم. از شغل و کارشان پرسیدم، گفت:‌ بیشتر مردم ما کشاورزی می‌کنند و من هم کشاورزم. صبح که به مزرعه‌اش رفتیم، دریافتم که خداوند چه نعمت فراوانی به آنان داده است، و از دیدن کشاورزی پُررونق و محصولات و میوه‌های کم‌نظیر از نظر کیفی و کمّی در شگفت شدم و بسیار لذّت بردم؛ زیرا با آن‌که سفرهای گوناگونی به دیگر مناطق جهان، مانند اروپا، آمریکا، آفریقا، داشتم، چنین چیزی را هرگز در جایی دیگر ندیده بودم!

پس از دو روز، ناچار به خداحافظی با دوستم و مردم آن دیار شدم، در حالی که حسّ عجیبی داشتم و بُغض گلویم را گرفته بود، و آن‌جا را به قصد رفتن به دیگر مناطق آن کشور، برای دیدن دیوار چین و کاخهای سلاطین و امپراتوری کهن چین، ترک کردم. 
---------------------------------------------------------- 

۱. اکنون که گزارش این سفر را برایتان می‌نویسم، نام آن آبادی و سرزمین که دوستم به آن‌جا رفته و نامش را گفته بود، از یادم رفته است، و ناگوارانه باید گفت که دیگر به آن سیّد بزرگوار که در سنّ نزدیک به ۸۰ سالگی و در اردیبهشت ۱۳۹۲ هـ.ش درگذشته است، دسترس ندارم؛ خدایش بیامرزد.
 
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۰۱:۰۷
خادم گمنام

بروز اختلاف میان شرق و غرب در آخرالزّمان

شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۳۵ ب.ظ


بالاگرفتن تنشها و اختلافات میان اروپا و آمریکا با چین و روسیه و تحریمهای متقابل و قاتل خاندن پوتین از سوی بایدن همگی از رویدادهایی مهم در روابط شرق و غرب و تحقّق برخی پیشبینیهای روایات اسلامی در آینده‌ای نزدیک در بارۀ بروز اختلاف میان اهل مشرق (مانند چین و کره شمالی و روسیه و ایران) و اهل مغرب (اروپا و آمریکا) خبر می‌دهند!

------------------------------------------------------

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۳۵
خادم گمنام

آیا می‌دانید که واژۀ «زمینه‌سازان ظهور» واژه‌ای نوساخته از سوی برخی نویسندگان و سخنوران هم‌روزگار ما می‌باشد و در روایات اسلامی به کار نرفته است، و اگر آن را درست بدانیم و بخاهیم برایش مصداقی پیدا کنیم، سفیانی نیز از زمینه‌سازان ظهور است؛ چون با ستم و کشتار زمینۀ ظهور امام مهدی(علیه ‌السّلام) را فراهم می‌کند.

آن‌چه تنها در یک روایت اسلامی آشکارا به کار رفته و درونمایۀ برخی دیگر از روایات اسلامی نیز است، زمینه‌سازان حکومت امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد که به قیامگران چینی و خراسانی‌ای اشاره دارد که نزدیک شش ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) در مشرق‌زمین قیام می‌کنند و قدرت را در خاورمیانه در دست می‌گیرند و با تلاشها و نبردها و سپردن پرچم به امام مهدی(علیه‌السّلام) زمینه پادشاهی‌اش را فراهم می‌کنند.

از عبدالّاه ابن حارث ابن جَزْء زُبَیْدی روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

مردمی از مشرق برمی‌شورند که برای مهدی زمینه‌سازی می‌کنند؛ مرادش زمامداری‌اش است.(۱)


--------------------------------------------------------------------------- 
۱. سنن ابن ماجة، ج ۵، ص ۲۱۵، ک الفتن، ب خروج المهدیّ، ح  ۴۰۸۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۲۷
خادم گمنام

دوران رویداد‌خیز ۱۰۰ ساله در آخرالزّمان

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۸ ب.ظ

دورانهای رویداد‌خیز

با بهره‌گیری از دانش نجوم و تجربیّات هزاران‏ سالۀ بشر چنین می‌یابیم که در سر بازه‌های زمانی ویژه‌ای، رویدادهایی پدیدار می‌شوند که بر چرخۀ زندگی آدمی و دیگر زیندگان کرۀ زمین اثر‏گذارند. بازه‌های ۷ ساله، ۱۲ ساله، ۲۰ ساله، ۲۹ ساله، ۴۰ ساله، ۶۰ ساله، ۷۰ ساله،۱۰۰ ساله، ۳۰۰ ساله، ۴۰۰ ساله، ۱۰۰۰ ساله و ۷۰۰۰ ساله از برجسته‌ترین دوره‌های حادثه‌خیزند.
 
شایان یادآوری است، برخی از این دورانهای رویداد‌خیز با دورۀ گردش برخی کرات منظومۀ شمسی به گرد خُرشید همخانی دارند؛ مانند دورۀ ۱۲ سالۀ مشتری و دورۀ ۲۹ سالۀ زحل. همچنین در پدیدآمدن دوره‌های دراز‏مدّت، گاه دو یا چند دورۀ کوتاهتر با هم گرد می‌آیند؛ مانند دورۀ ۴۰ ساله که نزدیک به یک دورۀ ۲۹ سالۀ زحل و ۱۲ سالۀ مشتری را در بر می‌گیرد. در هر حال، کسی می‌تواند از این بازه‌های زمانی رویداد‌خیز رویدادهایی را پیشبینی کند که از دانش تاریخ و احکام نجومی و محاسبات جفری برخُردار باشد.

 

نگاهی گذرا به تاریخ سد سال پیش ایران و جهان

یکی از بازه‌های زمانی رویداد‌خیر دورۀ ۱۰۰ ساله است. اگر به سد سال پیش برگردیم و نگاهی گذرا به اوضاع آن زمان جهان و ایران بیندازیم، می‌بینیم: انقلاب بُلشِویکی روسیه با رهبری لنین در اکتبر ۱۹۱۷ برابر آبان ۱۲۹۶ آغازیده شد که به سرنگونی حکومت ۳۰۰ سالۀ تزارها انجامید، و پس از یک دوره جنگهای داخلی بین ارتش سرخ و سفید، با پیروزی ارتش سرخ در اکتبر ۱۹۲۲، کشور شوروی پدید آمد. جنگ جهانی اوّل که در ۱۹۱۴ آغاز شد و چهار سال به درازا کشید و ۱۰ میلیون کشته و ویرانیهای فراوانی بر جای گذاشت، در نوامبر ۱۹۱۸ برابر آبان ۱۲۹۷ پایان یافت. در این میان، ایران نیز از آسیبهای جنگ جهانی اوّل و انقلاب کمونیستی در همسایۀ شمالی‌اش روسیه دور نبود، و در سال ۱۲۹۸-۱۲۹۷ هـ.ش، همزمان با پادشاهی احمدشاه قاجار و مصادف با آخرین سال جنگ جهانی اوّل، کشور از شمال و جنوب زیر سیطرۀ نیروهای امپراتوری بریتانیا، روسیه و آلمان بود، و هر کدام از این بیگانگان، بخشی از سرزمین ایران را در اشغال خُد داشتند، و افزون بر آن دو رویداد، جهان از فوریه ۱۹۱۸ تا آوریل ۱۹۲۰ برابر بهمن ۱۲۹۶ تا فروردین ۱۲۹۹ درگیر بیماری واگیر و مرگبار آنفلوآنزای اسپانیایی شد که نزدیک به ۵۰ میلیون تن را به کام مرگ فرستاد، و ایران نیز در همان زمان یکی از بالاترین آمارهای مرگ بر اثر آنفلوانزای اسپانیایی و وبا و گرسنگی را داشت، و نزدیک به سه میلیون از جمعیّت ده ‎میلیونی کشور مردند!

در هر حال، در پایانه‌های حکومت قاجاریان، و پادشاهی احمد شاه قاجار، ایران دستخُش آشگفتیهای فراوان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود، و فقر، گرسنگی، بیماری، دزدی، راهزنی، سرکشی و ناامنی سراسر کشور را فرا گرفته بود که ناگهان میرپنج رضاخان، با همکاری انگلیسیها و برخی رجال سیاسی و مذهبی داخلی، همراه با شماری از نیروهای قزّاق، از قزوین بر تهران تاخت و در ۳ اسفند ۱۲۹۹ برابر ۲۲ فوریه ۱۹۲۱ این شهر را فتح و کودتا کرد. وی نخست سردارسپه، سپس وزیر جنگ و آن گاه نخست‌وزیر و در ۲۴ آذر  ۱۳۰۴ برابر ۱۵ دسامبر ۱۹۲۵، با برکناری احمدشاه، پادشاه ایران شد، و به زمامداری ۱۳۰ سالۀ ترکهای قاجار پایان داد، و کشور را از نابسامانی و آشفتگی رهانید، و به آبادانی و ایجاد امنیّت و برانداختن شاهزاده‌های قاجاری ستمگر و خوانین سرکش و سران خُدمختار و سرکوب کمونیستهای وابسته به روسیه پرداخت، ولی در پی خُدکامگیها و نداشتن باورهای دینی و نیز برخی برنامه‌هایی که از سوی انگلیسیها به وی داده شده و ناچار به اجرای آنها بود، از در ناسازگاری با روحانیّون و مذهبیها و آزادیخاهان و روشنفکران درآمد و قانون کشف حجاب را پیاده کرد و به ناروا انسانهایی را کشت و داراییهایی را مصادره کرد، و سرانجام، پس از ۱۶ سال فرمانروایی، برای سرکشیهایی که در برابر انگلیسیها کرده بود و ناخشنودیهایی که مردم از وی داشتند، از قدرت برکنار و به جزیرۀ موریس در جنوب غربی اقیانوس هند فرستاده شد و در همان‌جا مرد.

نیز در سد سال پیش، با آمدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از اراک به قم در ۲۹ اسفند ۱۲۹۹ برابر ۱۰ رجب ۱۳۳۹ و ماندگارشدنش در این شهر، حوزۀ علمی قم در سال ۱۳۰۰ هـ.ش برابر ۱۳۴۰ هـ.ق بنیادگذاری شد که در برابر حوزۀ نجف، اسفهان، تهران، قزوین و مشهد سر بلند کرد، و روحانیون و مبلّغان دینی فراوانی پروراند، و اکنون آن حوزۀ علمی به سدسالگی‌اش رسیده است، هرچند قم از سدۀ دوم هجری قمری، با مهاجرت گروهی از شیعیان اشعری یمنی‌تبار از کوفه به این شهر، اندک‌اندک مرکز حدیث و فقه و کلام گردیده، و دارای برخی مدارس علمی و کتابخانه‌هایی شده بود.

 

نگاهی پیشبینانه به اوضاع کنونی ایران و جهان و دگرگونیهای پیشِ ‌رو

اگر پس از گذشت ۱۰۰ سال از روزگار آشفته و نابسامان ایران و جهان و دگرگونیهایی که در آن زمان پدیدار شدند، اکنون نیز به اوضاع آشفته و نابسامان و آخرالزّمانی ایران و دیگر کشورهای جهان و نیز آشوبها و جنگهایی که از سالها پیش در برخی کشورهای خاورمیانه، مانند افغانستان، عراق، سوریه، یمن، فلسطین و لیبی، آغاز شده‌‌اند و همچنان پایدارند، نگاهی بیندازیم، پیشبینی برخی دگرگونیهای بنیادین سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینی در ایران و دیگر کشورهای جهان در سالهای نزدیک پیش رو، از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ هـ.ش، دور از انتظار نخاهد بود! و خداوند داناتر است.

--------------------------------------------------------------------------------

ایران-قم-سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی - ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ 

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۸
خادم گمنام

بسم الله الرحمن الرحیم

لحظۀ تحویل سال ۱۴۰۰ هجری شمسی: شنبه ۳۰ اسفند سال ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۷.۲۸ می‌باشد، مصادف با ۶ شعبان المعظّم ۱۴۴۲ هجری قمری و مقارن با ۲۰ مارچ (مارس) ۲۰۲۱ میلادی.

همان طور که می‌دانیم، برای تعیین اوّلین روز سال جدید (یعنی اوّل فروردین هر سال)، اگر لحظۀ تحویل سال جدید قبل از لحظۀ ظهر باشد، همان روز، اوّل فروردین (شروع نوروز باستانی) است، و اگر بعد از لحظۀ ظهر سال تحویل باشد، فردای آن روز اوّل نوروز خاهد بود.
 
و از آن‌جا که قرن چهاردهم هجری خُرشیدی نیز از روز چهارشنبه ۱ فروردین ۱۳۰۱، آغاز شده و روز یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ به اتمام خاهد رسید؛ لذا امسال یکشنبه اوّل فروردین آخرین سال قرن ۱۴ شروع خاهد شد، و دوشنبه اوّل فروردین ۱۴۰۱ شمسی اوّلین روز و اوّلین سال قرن پانزدهم هجری خاهد بود...!!!

و جالب است که بدانیم، در سال ۱۳۹۹ دو تا لحظه سال تحویل داشتیم ... روز جمعه اوّل فررودین ۱۳۹۹ و حالا روز شنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۹.

طبق محاسبات نجومی، لحظۀ سال تحویل، صاحب روز برج زحل، صاحب ساعت قمر، طالع وقت به نشان زودیاک  برج سرطان (خرچنگ) و صاحب طالع قمر می‌باشد.

قمر در بین کواکب سعد است؛ لذا حکم به سعدیّت تحویل سال می‎کنیم، و از آن‌جا که در سال ۱۴۰۰ شمسی دو تا عید نیمه شعبان داریم (نخستین در دوشنبه ۹ فروردین و دومین در جمعه ۲۷ اسفند ۱۴۰۰)، آن را به فال نیک می‌گیریم، و امیدواریم که امسال خدای منّان بر همۀ مؤمنین و شیعیان و محبّین اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السّلام) و همۀ محرومان و مستضعفان عالم هستی منّت نهاده و به صورت ویژه‌ای دستگیری نماید و برکات عظیم و بی‌حدّ و حصر خُد و امدادهای غیبی‌اش را نصیب همۀ ما بفرماید و هر لحظه ما را به ظهور مولایمان نزدیکتر و امیدوارتر فرماید.

و امّا پیشبینی رویدادهای سال جدید...

درحالی وارد سال ۱۴۰۰ شمسی می‌شویم که چندماهی (قریب به ۵ ماه ) به پایان سال ۱۴۴۲ هجری قمری مانده است، و پیشتر پیشبینیهای خد در بارۀ سال ۱۴۴۲ قمری را به عرض رسانده بودیم؛ لذا آن موارد را می‌توان به پیشبینیهای سال جدید شمسی اضافه کرد، و در یک جمله باید گفت که سال ۱۴۴۲ قمری را سال فتنه‌های رنگارنگ نامگذاری کردیم (فتأمّل).

❌فتنۀ بازار سرمایه (بورس)
❌فتنۀ گرانی گوشت و میوه و ارزاق مردم
❌فتنۀ گرانی مسکن و اجاره بها
❌فتنۀ افزایش قیمت دلار  و افزایش قیمت خدرو 
❌فتنۀ کمبود اقلام ضروری و مایحتاج مردم
❌فتنۀ کم‌کاری مسئولین و بی‌تفاوت‌شدن به خاسته‌های مردم
❌فتنۀ ترور اشخاص مهم 
❌فتنۀ برخی گروههای سیاسی
❌و البتّه فتنه‌های دیگر...

امّا نتیجۀ این فتنه‌ها:

 ✅بیداری و هشیاری عامّۀ مردم بوده و در نهایت به گرفتاری خائنین و دشمنان ختم خاهد شد.
✅و در پی آن، برخی عزل و نصبها و فرار و گریزهایی دیده می‌شوند...

امسال سال سخت‌کوشی و کار و تلاش است...

سال ازدواجهای یهویی ... و سال جابه‌جاییها ... و سال تغییر قدرت امّا با سر و صدای فراوان...

احتمال برخی درگیریها و اغتشاشات و شورشها می‌رود...

برای کشاورزان و کارمندان و کارگران امسال سال خوبی خاهد بود...

در عالم سیاست حوادث مختلفی به وقوع می‌پیوندند...

در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری پیشبینی میشود که فردی کت و شلواری به موفقیّت برسد و قدرت از معمّمین گرفته شود...

امسال بیماری و بستری‌شدن برای برخی پادشاهان بزرگ خاورمیانه دیده می‌شود...

جلساتی محرمانه تشکیل خاهد شد تا تصمیماتی در زمینۀ جایگزینی گرفته شود...

در بین مراجع عظام امسال فوت شخصیّت برجسته‌ای دیده می‌شود که جهان تشیّع عزادار آن خاهد شد...

احتمال ترور برخی شخصیتّهای برجسته و سیاسی می‌رود... 

از شهرهایی مانند اصفهان، تبریز، گنبد کاووس سر و صدا به گوش می‌رسد ... آشوب و فتنه در شمال کشور دیده می‌شود...

البتّه سمت سیستان و کردستان را هم ناامن خاهند کرد...

ان شاء الله ختم به خیر شود...

در مورد بیماری منحوس کرنا احتمال این‌که این بیماری فروکش کند و کمتر شود، زیاد است، ولی سازندگان این ویروس دست‌بردار نیستند و ممکن است بیماریهای مسری و تنفّسی دیگری در عالم فراگیر شوند...
  
متأسّفانه آمار طلاق و جدایی و دزدی و سرقت و بزهکاری افزایش می‌یابد...

در جهان به‌زودی آشوبها و هرج و مرجهای تازه‌ای شروع خاهند شد و ممکن است شاهد درگیریهای مذهبی باشیم...
 
امسال برای جهان سال مهاجرت خاهد بود...

در عربستان هرج و مرج دیده می‌شود و قتل و غارت...

ترکیه درگیر ناامنی و ناآرامی‌خاهد شد...

یمن موفقیّتهای تازه‌ای به دست خاهد آورد...

و در سوریه تلاش برای کشته‌شدن بشّار اسد تقویت می‌شود...

به طور کلّی امسال سال ترور شخصیّتهای سیاسی و اثرگذار است...

آمریکا در تلاش است تا داعش را احیا کند و چیزی بدتر از آن را در خاورمیانه پدید آورد...

سوریه همچنان در آتش فتنه‌ها می‌سوزد...

عراق و لبنان درگیر اعتراضات مردمی میشوند و فتنۀ جدیدی در آنها شکل می‌گیرد...

چین و روسیه در اقتصاد جهانی گوی سبقت را ربوده و بر قدرتشان افزوده می‌شود... 

در اروپا، انگلستان هم شاهد حوادث سیاسی خاهد بود...

امسال سال محافظه کارهاست، و لاکن لگدپرانیهایی را شاهد خاهیم بود...

وضعیّت در میان سیاهپوستان جالب نخاهد بود و ممکن است جنگ داخلی در کشورهای سیاهپوست‌نشین روی دهد...

امنیّت راهها در جهان به خطر خاهد افتاد و مرگهای دست‌جمعی را شاهد خاهیم بود...
 
خطر سیلها و زلزله‌ها هم در ایران و هم در جهان با شدّت بیشتری احتمال می‌رود؛ لذا باید احتیاط کرد و برای دفع بلاها دعا کرد...

جریان بورس امسال هم فراز و نشیبهایی خاهد داشت ... و در برخی مسائل اقتصادی ثبات و رشد را بعد از بحرانهای شدید و گذشت چند ماه خاهیم داشت...

امسال سال پیشنهادات کاری هم هست ... پس، باید فرصتها را غنیمت بدانیم...

امسال را باید با چشم ذخیره‌سازی برای سال بعد دید...

سال ۱۴۰۱ سال تحوّلات عظیم در دنیاست ... لذا ممکن است بسیار سخت و دلهره‌آور باشد، امّا کسانی که با احتیاط کامل در امسال به فکر پس‌انداز هستند، سال بعد مشکلات کمتری خاهند داشت...

این را هم باید اضافه کرد که در بین بروج سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، برج اردیبهشت، مرداد، شهریور و دی بسیار مهم خاهند بود، و ممکن است حوادثی مهم در آن ماهها روی دهند.

در پایان آرزو می‌کنم که یگانه دادار هستی بهترینها را برای امّت اسلامی و همۀ مستضعفین عالم مقدّر فرماید و امدادهای غیبی خُد را شامل حال همۀ عزیزان حاضر در گروه بفرماید.

برای سال جدید پیشنهاد می‌شود هرروز ذکر لاحول و لاقوة الّا بالله العلیّ العظیم ۱۰۰ بار گفته شود و همچنین پیشنهاد می‌شود امسال هرروز یا هر شب سورۀ مبارکۀ واقعه خانده شود و به امام رضا(علیه‌السّلام) هدیه گردد...

 و برای گشایش در کارها دعای هفتم صحیفۀ سجادیه ترک نشود...

فرموده‌اند از خواصّ سورۀ مبارکۀ واقعه آن است که کسی آن را تلاوت کند، از غافلان نخاهد بود؛ لذا امیدواریم به برکت این سوره در این سالهایی که بوی ظهور منجی عالم بشریّت به مشام می‌رسد، از غافلان نباشیم.

به امید دیدن ظهور حضرت حجّت ابن الحسن العسکری(علیهماالسّلام)

اللّهُمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فَرَجَهم و أهلک أعدائهم

و الله أعلم بحقائق الأمور

-------------------------------------------------------

ایران-تهران-علوی موسوی بروجردی

سه‌شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ برابر ۲۵ رجب ۱۴۴۲

✍🏻روش ما در نوشتن واژه ‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۳۰
خادم گمنام


نویسنده سالها پیش از استاد حسن عرفان شهرضایی، از روحانیان سخنور، نویسنده و مدرّس ساکن قم، شنیده است:
 
در سالهای آغازین پیروزی انقلاب ایران، زمانی که در کشورمان، در پی تحریمهای اقتصادی دولتهای غربی و برخی مشکلات داخلی، قیمت کالاها و خدمات رو به گرانی می‏‌نهاد، و دولت انقلابی تازه‌کار بعضی کالاهای ضروری و مورد نیاز مردم را سهمیّه‌بندی کرده بود و به صورت تعاونی در اختیار آنان می‌گذاشت، در شهرضای اسفهان، مردی خُش‌مشرب، بذله‌گو و عاقلی در جامۀ دیوانگان، با نام مشهدی محمّدعلیِ ناظم می‌زیست که گاه‌گاه اشعاری می‌سرود، بر کاغذی می‌نوشت و به کلاه بوقی بلندی که بر سرش می‌گذاشت، می‌چسباند و در کوچه‌ها و ‏خیابانهای شهر می‌گشت. مردم که با او انس گرفته و به دیدنش علاقه‌مند بودند، از روی کلاه، اشعارش را می‌خاندند و در اندک‌زمانی ورد زبانشان می‌شد. از شعرهای ناظم شهرضایی این بیتها بود:

          بهمن را تیر کردند              مردم را پیر کردند
         آبِ به این فراوونی              تا نشده تعاونی
           مهدی بیا، مهدی بیا

شایان یادآوری است، در مصرع نخست این شعر، به دو گونه بسته‌بندی سیگار با نشان تجارتی بهمن و تیر اشاره شده است. در آن زمان، سیگار بهمن در آغاز با کیفیّتی مناسب و بهایی ارزان به بازار می‌آمد، ولی پس از مدّتی نایاب شد، و ادارۀ دخانیّات، سیگار تیر را با کیفیّتی کمتر و بهایی بیشتر به بازار عرضه کرد. ناظم که خُد سیگار می‌فروخت و گاهی نیز آن را می‌کشید، از باب «مشت نمونۀ خروار»، به این گرانی و کیفیّت نامناسب یکی از کالاهای مصرفی مردم اشاره و اعتراض، و گرانیهای آینده را هم پیشبینی کرده است.

.............................................................................................

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۱۱
خادم گمنام

از جمله حکمتهای الاهی آخرالزّمانی که می‎توان از طریق برخی روایات اسلامی به آن دست یافت، آن است که پیش از ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام)، و هنگامی که خداوند اراده می‌کند بر مردم به سبب کفرشان عذاب بفرستد، بیشتر مردم جهان از کفّار و اشرار و بی‌دینان خاهند بود. بنا بر این، از سالها پیشتر، ازدواجهای حلال و زایشها کم می‌شوند و به همین نسبت فرزندان حلال نیز کاهش و فرزندان حرام افزایش می‌یابند. از برخی روایات نیز دانسته می‌شود که نازایی زنان حدود 30 سال طول می‌کشد.  

------------------------------------------------------------- 

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۰۹
خادم گمنام

با توجّه به احتمال اعلان «آغاز شمارش معکوس شروع سالهای سخت آخرالزّمانی» از ماه رمضان ۱۴۴۲، از ارائۀ برخی اخبار روزانه و حاشیه‌ای در کانال آخرالزّمان خُدداری می‌کنیم، و فقط به آوردن آیات قرآنی، روایات اسلامی و پیشگوییهای متون کتابهای مقدّس یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان و پیشگوییهای برخی دانشمندان قدیم مانند نوسترآداموس و استخراجات جفری و نجومی و برخی تحلیلهای آخرالزّمانی می‌پردازیم.

به دلیل ضیق وقت، از دیدن پیامها، نظرات، خبرها و پاسخگویی به سؤالات جدّاً معذوریم. فقط گفتارهای کانال آخرالزّمان را اگر دوست داشتید، دنبال کنید...

...............................................................................

✔️کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۰۹
خادم گمنام

کناره‌گیری پاپ کنونی از جایگاه خود

کناره‌گیری پاپ بِنِدِیکْت شانزدهم رهبر کاتولیکهای جهان که از آوریل ۲۰۰۵ با عنوان دویست‌ و شصت و پنجمین پاپ برگزیده شد، نخستین کناره‌گیری‌ای است که پس از ۶۰۰ سال روی می‌دهد(۱)، و آشکارکردن خبر این تصمیم ناگهانی، در ۱۱ فوریه ۲۰۱۳ برابر ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، سران واتیکان را شگفت‌زده کرده است. گروهی آن را از نشانه‌های آخرالزّمان و نزدیک‌شدن زمان فرود عیسی مسیح(علیه‌السّلام) برمی‌شمارند، و بر این باورند که پاپ نو واپسین پاپ این دوران خاهد بود، و گروهی دیگر آن را نشانۀ ناخجستگی و پدیدآمدن گرفتاریهای خدایی در پیِ کارهایِ زشت آدمیان و افزایش تباهکاری در میان بشر امروزی و حتّی کشیشان مسیحی می‌دانند. در این سالهای واپسین، میلیونها تن از کلیساها بیرون رفته‌اند و به گونه‌ای رسمی از دین مسیحیّت دوری جسته‌اند، و این پدیده رو به فزونی است.
 
پاپ جوزِف راتْزِینْگر ۸۵ ساله دلیل کناره‌‌گیری خُد از این مقام را در نامه‌ای چنین بیان کرده است: کهولت سن و سرعت تحوّلات دنیای مدرن باعث شده که نتوانم مسئولیّتی را که به من واگذار شده است، خوب انجام دهم. به همین سبب و با آگاهی کامل از اهمّیّت این کار، من با آزادی کامل اعلان می‌کنم که مقام اسقفی کلیسای رم را رها خاهم کرد.

سخنگوی واتیکان گفت: پاپ ۸۵ ساله ساعت نوزده به وقت گرینویچ در تاریخ ۲۸ فوریه کناره‌گیری خاهد کرد و تا زمان انتخاب جانشین برای وی، این منصب خالی خاهد ماند. کاردینالهای کلیسای واتیکان در ماه مارس نشستی خاهند داشت تا پاپ جدید را برگزینند.

پیشگویی سنت مالاچی در بارۀ واپسین پاپ جهان

یکی از مشهورترین پیشگوییها در بارۀ پاپها، پیشگویی سَنْت مالاچِی است که از قدّیسان ایرلندی و کشیش بزرگی بود که میان سالهای ۱۰۹۴ تا ۱۱۴۸ م می‌زیست.
 
او در الهامات تصویری‌ای که داشته است، ویژگیهای ۱۱۲ پاپ پس از خُدش را به گونه‌ای استعاری در عنوانهایی کوتاه بیان کرده است. از دیدگاه وی، پس از این پاپها دنیا به پایان می‌رسد، و این، سرآغاز رستاخیز خاهد بود.

مالاچی پاپ پیش از پایان را «شکوه زیتون» وصف کرده است که به باور برخی مفسّران، با پاپ بندیکت شانزدهم سازگاری دارد. هرچند پاپ بندیکت شانزدهم از گروه کشیشان بندیکتی نیست، پس از رسیدن به این مقام، لقب بندیکت را به یاد بندیکت مقدّس نِرْسِیا برای خدش برگزید.
 
بندیکت که در نشر مسیحیّت بسیار نقش داشت، بنیادگذار سلسلۀ بندیکتهاست، و نشان خانوادگی بندیکتها شاخۀ زیتون می‌باشد. برخی می‌گویند: این‌که مالاچی از پاپ پیش از پایان با عنوان «شکوه زیتون» یاد کرده است، به تلاشهایی اشاره دارد که پاپ بندیکت شانزدهم برای برقراری صلح در جهان انجام داد، و چنان‌که می‌دانید، شاخۀ زیتون سمبل صلح است. بنا بر این، پاپ بندیکت شانزدهم باید پاپ پیش از پاپ پایانی باشد، و جانشین او واپسین پاپ جهان خاهد بود، و خداوند داناتر است.
  
سنت مالاچی از پاپ سدودوازدهم با عنوان «پِیتِر رُمِی» نام برده و در بارۀ وی چنین پیشگویی کرده است:

با واپسین پیگیریهای کلیسای مقدّس رم، پیتر رمی آن‌جا خاهد نشست؛
کسی که گوسفندانش را در سختیهای بسیار خاهد چَرانَد، 
و هنگامی که این سختیها به پایان رسند، شهر هفت تپه ویران خاهد شد،
و قاضی ترسناک در بارۀ مردمش قضاوت خاهد کرد. پایان.(۲)

در نوشته‌های سنت مالاچی، «پیتر رمی»، پیتر زیندۀ شهر رم در ایتالیا یا پیتر زیندۀ سرزمین روم است، و «گوسفندان»، مردمان پیرو آیین مسیحیّتاند، و «شهر هفت تپه»، شهر باستانی رُم(۳) در کشور ایتالیاست که واتیکان، زیستگاه پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان، و مرکز کلیسای کاتولیک، در آن‌جاست، و «قاضی ترسناک»، خداوند است که بندگانش را داوری خاهد کرد و پاداش یا کیفر کارهایشان را می‌دهد. 

سرانجام، پس از برگزاری نشستهای پی‌درپی و چند روزۀ ۱۱۵ کاردینال در واتیکان، در شامگاه چهارشنبه ۱۳ مارس ۲۰۱۳ برابر ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، دود سفید از دودکش کلیسای «سِیسْتِینا» به هوا برخاست و ناقوس آن نواخته و خبر انتخاب دویست‌وشست‌وششمین رهبر مسیحیان کاتولیک جهان داده شد. پاپِ نو خورخه ماریو بِرْگولِیو آرژانتینی ۷۶ ساله است که لقب «فرانسیس اوّل» را برای خد برگزید. وی نخستین پاپ نااروپایی می‌باشد که به این جایگاه رسیده است، و به باور بسیاری از مسیحیان غربی، واپسین پاپ جهان پیش از ظهور عیسی مسیح(علیه‌السّلام) می‌باشد.

گفتنی است، هرچند نام پاپ نو، چنان‌که سنت مالاچی پیشبینی کرده بود، پیتر نیست و خدش نیز زادۀ بُوئْنُوس آیْرِس می‌باشد، چون خانواده‌اش مهاجرانی ایتالیایی‌اند، اهل سرزمین روم به شمار می‌آید. پدر پاپ زادۀ شهر پورتا کومارو (آسْتِی) در ایتالیا و مادرش زادۀ بُوئْنُوس آیْرِس ولی از خانواده‌ای در شمال ایتالیاست.

 

پیشگویی نسترآداموس در بارۀ واپسین پاپ جهان

نُسْتْرْآدامُوس، پیشگو و ستاره‌شناس مشهور فرانسوی، در بارۀ واپسین پاپ دوران آخرالزّمان، چنین می‌سراید:

ستارۀ بزرگ برای هفت روز شعله‌ور خاهد شد،
ابر سببِ نمایان‌شدن دو خُرشید می‌شود.
سگ «ماستیف» بزرگ سراسر شب زوزه خاهد کشید،
هنگامی که پاپ سرزمینش را جابه‌جا کند.(۴)

مراد نسترآداموس از «ستارۀ بزرگ»، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار است که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و با گازها و گردهای همراه خُد و دود برخاسته ازسوختنش، سبب پیدایش ابرهایی انبوه و تیره در آسمان می‌شود، و در پی این رویداد، در روز دو چیز درخشنده هم زمان در آسمان دیده می‌شوند که چنین پدیده‌ای مایۀ شگفتی مردم خاهد شد: یکی خُرشید و دیگری ستارۀ دنباله‌داری که در حال سوختن است.

سگ «ماسْتِیف» گونه‌ای مشهور از سگهای انگلیسی است که از نزدیک به دوهزار سال پیش به این سو، برای نگهبانی و مبارزه پرورش داده می‌شود.
 
چنان‌که می‌دانید، در برخی زمانها و مکانها، زوزه‌کشیدن یا شیهه‌کشیدن پیشاپیش جانورانی مانند سگ و اسب از بروز رویدادهایی مانند زلزله و جز آن خبر می‌دهد.
 
بر پایۀ این پیشگویی، در سال آشکارشدن ستارۀ دنباله‌دار بزرگی که هفت شب و روز می‌درخشد، پاپ ناچار می‌شود جایگاهِ خُد در واتیکان و شهر رم را رها کند و به سرزمینی دیگر بکوچد.
--------------------------------------------------------------

۱. تا کنون تنها دو پاپ خُدخاسته از جایگاهشان کناره‌گیری کرد‌ه‌ا‌ند: یکی پاپ کولستین پنجم، در سال ۱۲۹۴ م، و دیگری پاپ گریگوری دوازدهم، در سال ۱۴۱۵ م.
۲. نوشتار انگلیسی دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، پیشبینی پاپها، نوشتۀ سنت مالاچی؛ ترجمۀ مهندس سیّد محمّدعلی شمس.
۳. نزدیک به هزار سال پیش از میلاد مسیح(علیه‌السّلام) گروهی از رومیهای مهاجر که هزار سال پیشتر از اروپای مرکزی به سرزمین ایتالیا کوچیده بودند، با ساختن دهکده‌هایی بر روی هفت تپهٔ کم بلندا در پیچ و خم رود تِیبِر بر لبۀ شمالی دشت حاصل‌خیز لاتیوم، آغاز به یکجانشینی کردند، و بدین گونه، شهر رم پدید آمد؛ دانشنامۀ آزاد «ویکی پدیا»، سرواژه «روم»، با حذف و تصرّف.
۴. نوشتارهای نسترآداموس به زبان فرانسوی و برگردان آن به زبان انگلیسی، سانتوری ۲، رباعی ۴۱؛ ترجمۀ مهندس سیّد محمّدعلی شمس.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۰۲
خادم گمنام

واپسین زمامداران ایران در آخرالزّمان

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۰۳ ق.ظ

با نگاه به آن‌که ایران در گذر تاریخ و پهنای جهان همواره کشوری برجسته و راهبردی بوده است، در سخنان پیامبران، پیشوایان دینی، پیشگویان و دانشمندان به سرنوشت این کشور و مردمش در آخرالزّمان اشاره‌های فراوانی شده است.

بی‌خبران از آموزه‌های دینی و روی‌گردانان از باورهای مهدوی و آخرالزّمانی چنین می‌پندارند که حکومت روحانیان در ایران رو به پایان است، و به‌زودی حکومتی سکولار با ریاست یا پادشاهی کسانی چون شاهزاده رضا پهلوی روی کار می‌آید..... 

(بخشهایی از گفتار خاندنی، شنیدنی و راهبردی: واپسین زمامداران ایران در آخرالزّمان) 

نخست بنا داشتیم پیرامون خروج زندیق از قزوین که در روایات اسلامی به آن اشاره شده است، گفتاری کوتاه ارائه کنیم و بگوییم آیا مراد از زندیق رضاشاه پهلوی است یا شخصی دیگر  ... ولی به نظرمان آمد که همه این مطالب را سرانجام یکجا پیش از پدیدارشدن پادشاه سوم در ایران یا کمی پس از آن ارائه کنیم. در هر حال بحثهایی خاندنی و شنیدنی در این گفتار خاهیم داشت، از جمله پیرامون رویبضه که آیا مراد حکومت روحانیون است؟ یا نه طبق ظاهرش و با جابجا کردن حروف «ر و ی ب ض ه» همان «رضا بهلوی» است ... مروزی است یا رازی و جحافی یا نیشابوری چه کسی است که در زمان جنگ پایانی با عراق در ایران به قدرت می رسد و آیا یا غربیها می‌توانند دیگر بار حاکمان دست‌نشانده‌ای در ایران و کشورهای همسایه روی کار بیاورند و یا کار خدشان هم رو به پایان است؟ آیا نظامیان کمی پیش از ظهور قدرت را قبضه می کنند ... صبورانه پیگیر گفتارهای آخرالزّمانی کانال باشید .... به امید نزدیک‌شدن زمان ظهور مولایمان صاحب الزّمان عجّل الّاه تعالی فرجه.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۰۳
خادم گمنام

به دست آوردن تواناییهای مالی و اندوختن خُراکیها و دیگر نیازمندیهای انسان در سال از کارهایی‌اند که با خرد و دین سازگارند، و آن کارها در آخرالزّمان، برای نگاهداری جانها و ایمان، هنگام ناپدیدشدن آسودگی و خُراک، بایسته‌اند، به‌ویژه هنگام برآمدن بزرگ‎ستاره‎ای دنباله‎دار در ماه رمضانِ پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎السّلام)، و از نمونه‎های زر و سیم‌اندوزیِ پرهیز داده‌شده از آن یا از نمونه‌های احتکار خُردنیها و جز آنها که در آیین اسلامی بازداشته شده‌اند، نیستند؛ زیرا بی‌گمان، زر و سیم‌اندوزی آن است که کسی دارایی فراوانی را گردآوری کند و آنها را برای روزی‌خُرانش یا در راه خدا نپردازد، و احتکار آن است که بازرگان چیزی را که خریده است، هنگام گرانی و کمبودش، از فروشش خُدداری کند تا آن را هنگام سخت‌نیازمندی مردم، بیشتر از نرخی که خریده است، بفروشد، و با این کار مایۀ آسیب‌زدن و تنگ‌گرفتن بر ایشان شود.

بنا بر آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیار ترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.
  
عُبادَه ابن صامِت روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه‌[وآله]وسلّم) فرمود:

هر گاه ستونی سرخ را از سوی مشرق در رمضان دیدید، خُراک سالتان را بیندوزید؛ پس بی‌گمان، آن، سالِ گرسنگی است.(۱)

خالد ابن مَعْدان گفته است:

بی‎گمان، به‌زودی ستونی از آتش از سوی مشرق برمی‌آید که همۀ زیندگان زمین آن را خاهند دید. پس، هر کس به آن رسید، برای خانواده‎اش خراک سال را فراهم کند.(۲)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه خالِد ابن مَعْدان کلاعِی تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

از اَنَس روایت شده است که گفت: شنیدم که رسول خدا(صلّی‎الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

بهترین یاری‌کردن بر دین خُراک سال است.(۳)

از سالم بندۀ زید ابن صُوحان نقل شده است که گفت:

با آقایم زید ابن صوحان در بازار بودیم که سلمان پارسی از کنارمان گذشت، در حالی که پیمانه‌ای به اندازۀ بار شتری(۴) از خُراکی خریده بود. پس، زید به او گفت: ای ابو عبدالّاه، این کار را می‌کنی، در حالی که تو همدم رسول خدا(صلّی‎الّاه‌علیه[وآله]وسلّم) بودی؟! گفت: بی‌گمان، انسان، هنگامی که روزی‌اش را فراهم آورد، برای بندگی آرام و آسوده می‌شود، و وسوسه (اندیشۀ بیهوده) از وی ناامید می‌گردد.(۵)

بدان هنگامی که به روشهای همراهان پیامبر(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) و امام علی(علیه‌السلام) در تاریخ اسلام نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که سلمان در بالاترین پله‌های زهد و ایمان بود، و با آن همه، در به دست آوردن چیزهایی که مایۀ زندگانی می‌باشد و فراهم‌آوردن خُراک سال تلاش می‌کرده است.

حسن ابن جَهْم گفته است که از رضا(علیه‎السّلام) شنیدم که می‌فرمود:

بی‎گمان، انسان هر گاه خُراک سال را درون خانه کند، سبک‏بار و آسوده می‌شود.(۷)

از مِقْدام ابن مَعْدِی کَرَب روایت شده است که گفت: از رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) شنیدم که می‌فرمود:

هر گاه در آخرالزّمان باشد، مردم ناچارند در آن، از زرها و سیمها که مرد با آنها دین و دنیایش را بر پا دارد»(۸).
-------------------------------------------------------------------- 

۱. المعجم الأوسط، ج ۱، ص ۲۴۱، ح ۳۷۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الفتن، ص ۱۵۰، الجزء ۳، ح ۶۱۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳.  فوائد أبی علیّ ابن فَضالة، ح ۱۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. در نوشتار عربی خبر، در این‌جا «وسقاً» یافت می‌شود، و هر وَسَق، پیمانه و ظرف بزرگی است که با آن دانه‌ها و مانند آنها وزن می‌شوند، و به اندازۀ ۶۰ صاع یا برابر بار شتری است؛ بهره‌گرفته‌شده از: فرهنگنامه‌های زبان عربی. 
۵. المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۱۹، ح ۶۰۵۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. من لایحضره الفقیه، ج ٣، ص ۱۶۷، ک المعیشة، ح ۳۶۲۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الکافی، ج ۹، ص ۵۶۹، ک المعیشة، ب إحراز القوت، ح ١؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. المعجم الکبیر، ج ۲۰، ص ۲۷۹، ح ۶۶۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

آخرالزّمان, [05.03.21 09:26]
📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۲۵
خادم گمنام

پدیدارشدن آشوبهای گوناگون در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۹، ۰۳:۰۲ ب.ظ

🔵آشوب تیره

از عَوْف ابن مالک روایت شده است که رسول خدا (صلّی‌الّاه‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

چگونه می‌باشی تو ای عوف، هنگامی که این گروه مردم (مسلمانان) بر هفتاد و سه دسته جدا شوند، یکی در بهشت و دیگرانشان در آتش؟! گفتم: و آن کی خاهد بود، ای رسول خدا؟ فرمود: هر گاه پاسبانان فراوان شوند، کنیزان سروری کنند، جوانانِ موی بر پشت لب روییده(۱) بر منبرها بنشینند و قرآن را ابزارهای نوازندگیِ دمیدنیِ خُد کنند، مسجدها آراسته گردند، منبرها بلند شوند، مالیات چیز دست به دست شونده(۲) و امانت دارایی آسان به چنگ آمده شود، برای جز خدا فقه در دین آموخته شود، مرد زنش را فرمانبرداری و مادرش را نافرمانی [و دوستش را نزدیک](۳) و پدرش را دور کند، پسینیان این گروه مردم (مسلمانان) پیشینیان آن را ناسزا گویند، قبیله را بیرون‌روندگان از راه درست مهتری کنند و رهبر گروه پَست‌‏ترینشان باشد، و مرد برای پرهیز از بدی‌اش گرامی داشته شود، پس، در آن روز آن رویداد خاهد بود ... سپس آشوبی تیره و تاریک می‌آید، سپس آشوبها برخی در پی دیگری‌اند تا آن‌که مردی از خاندان من برشورد که به وی مهدی گفته می‌شود؛ پس، اگر به او رسیدی، پیروی‌اش کن و از راهیافتگان باش.(۴)

مقصود از «آشوبی تیره»، آشوبی سخت و سراسری است که به بسیاری از مردم می‌رسد.
---------------------------------------------------------------------

۱. در همۀ نسخه‌های چاپی المعجم الکبیر نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «الحُمْلان» (گوسفندان) یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در برخی روایات اسلامی آمده است از «نشستن نوجوانان بر منبرها» و «نوجوانان بر منبرها سخنرانی می‌کنند»، به «الغلمان» اصلاح و ترجمه گردید.
۲. مرادش آن است که گاهی برای این و گاهی برای آن باشد.
۳. میان دو قلّاب از افزوده‌های ما است که آن را از روایتی مانند این روایت گرفته‌ایم که در «سنن الترمذیّ» آمده است.
۴. المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۵۱، ح ۹۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

 
از ابن ابی صَدَقَۀ یمانی روایت شده است که گفت:

پیش روی ساعت امیرانی دروغگو، وزیرانی شتاب‌ورز در نافرمانیها، امانتدارانی خیانتکار، سرپرستان گروههایی ستمکار و عبادت‌پیشگانی(۱) بیرون‌رونده از راه درست برانگیخته می‌شوند؛ خاهشهایشان گوناگون، چهره‌هایشان چهرۀ ترسایان است، برای آنان دوری از نافرمانیها و چیزهای آمیخته با حلال و حرامی(۲) نیست، دلهایشان بدبوتر از مردارهاست، خداوند آنان را آشوبی تیره و تاریک می‌پوشاند، سرگردان و کورکورانه در آن می‌افتند، مانند سرگردان و کورکورانه‌افتادن یهودیان [در](۳) تاریکی.(۴)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله)باشد، اگرچه ابن ابی صدقۀ یمانی آن را به وی نسبت نداده است.

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.
--------------------------------------------------------------- 

۱. واژۀ «القُرّاء» در متن عربی حدیث به معنای عبادت‌پیشگان و قرآن‌خانان می‌باشد، و چنین می‌نماید که مراد از آن در این‌جا همان معنای نخست است.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی السنن الواردة فی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «دعة» یافت می‌شود که سازگار با آن چه در «البحر الزخّار» آمده است، به «الغلمان» اصلاح و ترجمه گردید.
۳. میان دو قلّاب از افزوده‌های ما است.
۴. السنن الواردة فی الفتن، ص ۱۱۸، الجزء ۳، ب ۳۶، ح ۲۱۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

از اَصْبَغ ابن نُباتَه روایت شده است که گفت:

امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) سخنرانی کرد و فرمود: ... چشم به راه آشوب اَمَوی و دولت کسرَوی باشید، سپس دولت بنی عبّاس با گشایش و سختی(۱) روی می‌آورد، و شهری میان دِجْلَه و دُجَیل(۲) و فُرات ساخته می‌شود که به آن زَوْرا گفته می‌شود، نفرین‌شده است کسی که آن‌جا زیست کند، از آن‌جا سرشت بسیارزورگویان بیرون می‌آید، در آن‌جا کاخها بلند و پرده‌ها آویزان می‌شوند، با فریب و شتاب‌ورزی در نافرمانیها رفتار می‌کنند(۳)، پس، بنی عبّاس که ۴۲ پادشاه‎اند(۴)، آن‌جا را به شمار سالهای پادشاهیشان دست به دست می‌کنند، سپس آشوب تیره و گردنبند سرخ(۵) است که در پسِ آن(۶) گیرندۀ حق می‌باشد.(۷)

بنا بر آن‌چه هویداست، مراد از «دولت کسرَوی» در این حدیث، دولت پادشاهان بنی اُمیّه است که خلافت اسلامی را به دولت پادشاهی موروثی مانند دولت کسراها (خسروها) در ایران کهن دگرگون کردند، و دولت عبّاسیان نیز این گونه بوده است، و برخی پژوهشگران باور دارند که مقصود از «گردنبند سرخ» همان کراوات سرخ است که غربیان مسیحی بر گردنهایشان می‌پوشند و به صلیب نسبت داده می‌شود و نماد فرهنگ غربی در روزگار ما می‌باشد، و شاید یادکردن آن در این‌جا به جنبش رومیان صلیبی در آخرالزّمان و لشکرکشی آنان در سرزمینهای اسلامی و دست‌اندازیشان در کارهای مسلمانان اشاره می‌کند، و خداوند داناتر است، و مقصود از «زَوْرا» در این‌جا، زورای کهن یا شهر بغداد می‌باشد که پایتخت عبّاسیان بوده است.

بدان که از روایات اسلامی بهره‌گرفته می‌شود که برای بنی عبّاس دو دولت و چهل پادشاه می‌باشد: دولت نخستین همان است که در سرزمینهای اسلامی، پس از فروپاشی دولت اَمَوی، بنیادگذاری و ۵۲۴ سال با سی و هفت پادشاه ماندگار شد و از میان رفت، و دولت دومین آن است که در بخشی از سرزمینهای مشرق، در آخرالزّمان بر پا می‌گردد و ۴۰ سال با سه پادشاه پایدار می‌ماند، سپس کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شود.
--------------------------------------------------------------- 

۱. در مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۰۸، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «بالروع و الیأس» (با ترس و ناامیدی) یافت می‌شود.
۲. دِجْلَه و فُرات از بزرگترین رودهایی‌اند که از عراق می‌گذرند، و دُجَیْل رودخانه‌ای میان بغداد و تکریت است که سرزمینهایی را آبیاری می‌کند و در رود دجله می‌ریزد؛ بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۳. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «یتعلون» یافت می‌شود که به «یتعاملون» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «۴۲ ملکاً» یافت می‌شود، ولی بهره‌گرفته‌شده از دیگر روایات اسلامی «۴۰ ملکاً» می‌باشد، و دور نیست که این بند از افزوده‌‌های رونوشت‌برداران باشد.
۵. این بند از حدیث در بحار الأنوار، ج ۴۱، ص ۳۱۸، ب ۱۱۴، ح ۴۲، با نقل از: مناقب آل أبی طالب این گونه آمده است: «الفتنة الحمراء و القلادة الغبراء» (آشوب سرخ و گردنبند تیره)، و درست همان چیزی است که در مشارق أنوار الیقین آمده است؛ زیرا به کار برده شده در روایات اسلامی همان آشوب تیره است، نه آشوب سرخ. 
۶. در همۀ نسخه‌های چاپی مشارق أنوار الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «عنقها» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه که در حدیثی در مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۰۸ آمده است، به «عقبها» اصلاح و ترجمه گردید.  
۷. مشارق أنوارالیقین، ص ۲-۲۶۰، خطبة الافتخار؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

ابوبَصِیرازابو جعفر [باقر](علیه‎السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الّاه‌علیه‌وآله) روزی که نزدش گروهی از همراهانش بودند، فرمود:

«خدایا برادرانم را به من بشناسان» -دو بار-. پس، کسی از همراهانش که پیرامونش بود، گفت: آیا ما برادرانت نیستیم ای رسول خدا؟! فرمود: نه، بی‌گمان، شما همراهان من می‌باشید، و برادرانم گروهی از آخرالزّمان‌اند که ایمان آورده‌اند، در حالی که مرا ندیده‌اند، سوگند که بی‌گمان، خداوند آنان را با نامهایشان و نامهای پدرانشان به من شناسانده است، پیش از آن‌که ایشان را از پشتهای پدرانشان و شکمهای مادرانشان بیرون آوَرَد، بی‌گمان، یکی از آنان سخت ماندگارتر است بر دینش از کشیدن درختی خاردار در شب بسیار تاریک، یا مانند گیرندۀ آتش برافروختۀ درخت گز(۱)، اینان چراغهای تاریکیها می‌باشند، خدا ایشان را از هر آشوب تیرۀ تاریکی رهایی می‌بخشد.(۲)


------------------------------------------------------------- 
۱. درخت گز چوب سفتی دارد و آتش آن دیر خاموش می‌شود.
۲. بصائر الدرجات، ص ۸۴، الجزء ۲، ب ۱۴، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

🔵آشوب سخت و رنگارنگ و ریشه‌برانداز

از حُذَیفَه ابن یَمان روایت شده است که گفت:

در آخرالزّمان سه آشوب خاهد بود: سخت و رنگارنگ و ریشه‌برانداز. پس، «سخت» در رهبری فرزندان عبّاس می‌باشد؛ ریختن [خونها](۱) و گرفتن داراییها به ناراستی. و «رنگارنگ» در زمان مردی از ایشان خاهد بود که در بارۀ هیچ مؤمنی پیمانی را نگاه نمی‌دارد(۲)، اگر از وی درخاست مهربانی شود، مهربانی نمی‌ورزد، و اگر توانا شود، چشم‌پوشی نمی‌کند، خاهشش گردآوری داراییهاست، در میان مردم روشی پست دارد، سپس می‌میرد ... سپس ناسازگاری می‌افتد، سپس مردی از ایشان برمی‌خیزد و مردم را سوی خِیش فرامی‌خاند که با وی گروه هوادارانی بد و کمک‌کارانی ستمگرند. پس بی‌گمان، مردم در آن روز، از سختی گرفتاری‌ای که میانشان فرود می‌آید، آرزوی مرگ می‌کنند ... پس، مردمان در زمانش در سختی و گرفتاری‌ای(۳) خاهند بود، سپس می‌میرد یا کشته می‌شود. و «ریشه‌برانداز» پس، گروهی‌اند که از مغرب برمی‌شورند، راستی را با نادرستی در هم می‌آمیزند، و سوی مردی از قریشیان فرامی‌خانند، چهره‌هایشان و فراخانهایشان سوی زشتی است، فرزندان عبّاس را جستجو می‌کنند؛ پس، هر کس به آن زمان برسد، باید پَلاسی از پلاسهای خانه‌اش باشد، و آن، زمانِ سفیانی است؛ پس، مردمان همواره آن گونه‌اند تا آن‌که محمّد ابن عبدالّاهِ حسینیِ مهدی برشورد ... پس، برای وی میان مَقام و زَمْزَم پیمان گرفته می‌شود ... سپس بی‌گمان، وی سوی شام می‌رود و سفیانی را می‌کشد، سپس بی‌گمان، وی با همراهانش در سرزمینهای رومیان می‌رود و با فرمان خداوند قُسْطَنْطِینِیَّه را می‌گشاید ... پس، هنگامی که ایشان آن گونه‌اند، ناگهان به آنان خبر می‌رسد که بی‌گمان، دجّال برشوریده است، رها می‌کنند آن‌چه را که در دستانشان است و سوی او روی می‌آورند؛ پس، در آن هنگام، مسیح عیسی ابن مریم فرود می‌آید و دجّال را می‌کشد.(۴) 

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه حُذَیْفَه ابن یَمان صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

بر کسی که اخبار آشوبها و نبردهای پُرکشتار در آخرالزّمان را پیگیری می‌کند، پوشیده نمی‌ماند که بی‌گمان، به این حدیث برخی سخنانی افزوده شده‌اند که از رسول خدا(صلّی‌الّاه‌علیه‌وآله) نمی‌باشند، و ما در این‎جا آن‎چه از آنها درست و سازگار با دیگر احادیث بوده‌اند را آوردیم، و جای نیاورده‌ها سه نقطه گذاشتیم.

مراد از «فرزندان عبّاس» در این‌جا بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروانی می‌کنند، و مقصود از «مغرب» در این‌جا همان شام، و «مردی از قریشیان»، عثمان ابن عَنْبَسَه سفیانی است که با بنی عبّاس دشمنی می‌ورزد و از آنان خونخاهی می‌کند.

امام مهدی(علیه‌السّلام) در مدینه آشکار می‌شود، سپس به مکّه می‌رود و کنار کعبه، میان جایگاه ایستادن ابراهیم(علیه‌السّلام) و چاه زَمْزَم، می‌ایستد و همراهانش با او پیمان می‌بندند.
 
«قُسْطَنْطِینِیَّه» شهری بزرگ و کهن بر کنارۀ دریای مَرْمَرَه در ترکیه است که پایتخت امپراتوری روم شرقی بود، و ترکهای عثمانی آن را گشودند و آن را اِسْتانْبُول نامیدند و پادشاهانشان در آن‌جا ماندگار شدند تا آن‌که پایتخت را به آنکارا جابه‌جا کردند، و چون این شهر میان دو قارّۀ اروپا و آسیا جای دارد، به آن دروازۀ اروپا گفته می‌شود.(۵)
----------------------------------------------------- 

۱. میان دو قلّاب از افزوده‌های ما است. 
۲. این گفتار برگرفته از سخن خداوند متعالی در قرآن کریم، سورۀ توبه، آیۀ ۱۰ است: «در بارۀ هیچ مؤمنی پیمانی را نگاه نمی‌دارند، و آنان همان ستمکاران‌اند».
۳. در نسخۀ چاپی الملاحم پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «شدّة و غلاء» یافت می‌شود که به «شدّة و بلاء» اصلاح و ترجمه گردید.
۴. الملاحم، ص ۱۰-۲۰۹، ب ۲۶، ح ۱۵۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.

 📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۰۲
خادم گمنام

بنا بر روایتی که تازگیها به آن دست یافته‌ام و پژوهشها و نیز مشورتی که با یکی از اساتید بزرگوارم داشته‌ام؛ افزون بر راههای آشکار سرایت برخی بیماریها، مانند کُرُنا، موجوداتی مانند جنّ نیز در انتقال سریع آنها نقش دارند، و به طور کلّی، با ساخت‌وسازهای روزافزون و نامناسب انسانها و دستکاری نادرست در طبیعت و آلوده‌کردن آبها و تخریب زیستگاهها و راندن و کوچاندن اجباری این مخلوقات ناپیدای الاهی، آسیبها و دشمنیهای جنّیان نسبت به انسانها در روزگار ما بسیار افزایش یافته است، و مایۀ دخالت آنان در پیدایش برخی حوادث و رویدادهای آسیب‌زا، مانند انتقال سریع بیماریها از کشوری و شهری به جاهای دور و نزدیک، آتش‌سوزیها و تصادفات جاده‌ای، شده است.

بنا بر این، خاندن آیة‌الکرسی از «الّاه لا الاه  -تا- هو العلیّ العظیم» پس از هر نماز واجب و قبل از خاب و پیش از رفتن به بیرون از خانه و کنارگذاشتن دو بار صدقه هرچند اندک در روز، یکی صبح و دیگری غروب، و دود دادن هفته‌ای یک تا سه بار اسپند و کمی کندر، و خُردن اندکی نمک پیش و پس از غذا و لخت‌نکردن کامل و نخُردن همۀ گوشتهای چسبیده به استخانها که غذای جنّیان است، و نرفتن به پارکها و جنگلها و کوهستانها و بیابانها و کنار رودها و دریاها از کمی پیش از غروب آفتاب تا کمی پس از طلوع آن، و بردن نام خداوند هنگام ورود به دستشویی و حمّام و هنگام درآوردن لباس و پوشیدن آن را سفارش می کنیم. فَالّاهُ خَیْرٌ حَافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.

------------------------------------------------------------------

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۵۷
خادم گمنام