آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

اللهم عجل لولیک الفرج

آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)

این وبلاگ برای ارائۀ پیشگوییهای گوناگون در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) و رویدادهای آخرالزّمان است که بیشتر آنها برگرفته از کتابهای زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به ویژه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی می باشند، و خوانندگان گرامی را از رویدادهایِ پیشِ رویِ جهان آگاه می سازند.

بایگانی

پیشبینی می‌شود تولّد هلال ماه محرّم الحرام سال ۱۴۴۲ هجری قمری در شامگاه چهارشنبه ۲۹ مرداد، صورت گیرد که در سراسر کشور به صورت هلال بسیار ضعیفی با ابزار خیلی پیشرفته قابل رؤیت است، ولی از آن‌جا که رؤیت هلال بنا بر نظر اکثر فقها با چشم غیرمسلّح ملاک است، غالب تقویمهای ایرانی روز جمعه را اوّل محرّم الحرام دانسته‌اند. بنا بر این، سال ۱۴۴۲ هجری قمری از جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ هجری شمسی شروع می‌شود و در سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ هجری شمسی پایان می‌پذیرد.

امسال سال فتنه‌هاست...!!!

منطقۀ خاورمیانه بشدّت ناامن خاهد شد و درگیری و نبرد و جنگ پیشبینی می‌شود...

مرد صاحب شأنی در اعراب کشته می‌شود...

گویا از سوریه یا عراق باشد...

یمن در کنار ایران از مهمترین کشورهای زمینه‌ساز ظهور است ... اخباری از یمن شنیده خاهد شد... 

از شامات تا بصره و کوفه دستخُش فتنه‌های رنگارنگ گردد ... کلید فتنه در بیروت خُرده شده است و آتش آن، منطقه را فرا گیرد ... تکۀ بعدی پازل فتنه حرکت بزدلانۀ امارات است در عادی سازی روابطش با رژیم جعلیِ کودک‌کش و صهیونیستی اسرائیل...

اضطراب و اختلاف شدّت گیرد و خروج بر حاکمان و امیران صورت پذیرد...!

شعله‌های آتش این فتنه به ایران هم خاهد رسید و بخشهایی از ایران، مانند خراسان و فارس، ملتهب گردد... (پناه برخدا)

بلایای آسمانی و زمینی شدّت گیرند ... بلاهای طبیعی‌ای مانند توفانها و بادهای سرخ، سونامی، سیل، زلزله و فوران آتشفشان در جهان... 

بیماریها و امراض در فصولی از سال شدّت گیرند ... به نظر می‌رسد فقط کرونا نباشد...

بیماریهای واگیردار شیوع پیدا کنند...

مرگ‌ومیر شدّت گیرد‌...

به نظر می‌رسد که آتشسوزیها ادامه یابند...

وقوع انفجارها در سراسر نقاط دنیا پیشبینی می‌شود...

ترکیه و لیبی تحرّکات نظامی خاهند داشت...

به کشاورزی و دامداری آفات رسند...

گرانی و کاهش غلّات در برخی نقاط جهان، مانند آذربایجان، عراق، عربستان و مصر و ... پیشبینی می‌شود...

قُوت غالب (نان) گران شود...
در فصل زمستان سرما شدّت یافته در برخی بلاد خشکسالی گردد...

باران کم ببارد و رودخانه‌ها کم‌آب شوند...

شدّت و سختی عالم‌گیر است...

در زمینۀ دیپلماسی اروپا و آمریکا همچنان دنبال مکر و حیله هستند ... و برخی سیاستمداران نیز با آنان همسو می‌باشند...

پیمانهایی به ظاهر بسته شوند، ولی مثل معاملۀ قرن نتیجه ندارند...

در ایران نیز گرانیها بیشتر شوند و فشارهای مضاعف اقتصادی بر مردم شدّت گیرند...

بزه‌کاری و فقر و فحشا و خُدکشی زیاد شوند... (پناه بر خدا)

در اواخر مرداد یا اوایل شهریور چهرۀ مشهور و سرشناسی از هنرمندان ایران بمیرد...

نیز به نظر می‌رسد امسال فردی از سران مخالفین سیاسی نظام بمیرد...

بازار بورس در اوایل شهریور موقعیّت به ظاهر خوبی پیدا می‌کند...

در دو ماه صفر و ربیع  امسال نیز فتنه‌هایی دیده می‌شوند…

مرگ پادشاه عربستان و اختلاف در عربستان پیشبینی می‌شود و بسته‌شدن راه حج بر روی مسلمانان...

در برج مهر اخباری در ایران منتشر شود و به نظر می‌رسد در برج آذر ساختار دولت تغییراتی به خُد ببیند...
در دی ماه امسال هم احتمال برخی اغتشاشات و درگیریهای خیابانی می‌رود...

رکود اقتصادی در غرب ادامه خاهد داشت...

بحران اقتصادی در جهان و اعلام خُدمختاری در بعضی از ایالتهای آمریکا پیشبینی می‌شود...

در آمریکا سوء قصد به رییس جمهور منفور و ملعونشان می‌شود که به نظر می‌رسد قِسر در رود، و دور دوم ریاست جمهوری را با مشکلات عدیده شروع خاهد کرد که البتّه این بار سرسالم به گور نخاهد برد...

دولت عاصب اسرائیل به سالهای پایانی حیات خُد رسیده است و نابودی او با سروصدای زیادی همراه خاهد بود و با اضمحلال و انهدام ارکان قدرتشان تحوّلات مهمّی روی خاهند داد...

باید خُد را برای روزها و ماهها و سالهای سخت آماده کرد...

به امید دیدن ظهور حضرت حجّت ابن الحسن العسکری(علیهماالسلام)

اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و أهلک أعدائهم

و الله أعلم بحقائق الأمور

...........................................................................................

ایران-تهران-علوی موسوی بروجردی

سه‌شنبه 28 مرداد 1399 برابر 28 ذی حجّۀ 1441

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۴۲
خادم گمنام

جنگ هند و پاکستان در آخرالزّمان

چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۱۳ ب.ظ

جنگ میان هند و پاکستان و روی‎ دادن ویرانی و کشتار در سرزمینهای هند و سند و چیره‎ شدن هندیان بر پاکستانیها از نشانه‎ های نزدیک‎ شدن زمان قیام امام مهدی(علیه ‎السّلام) است.

 


 

در کتاب ابو حُذَیْفَه از مُقاتِل روایت شده است که وی گفت:

پس از مرگ ضَحّاک، در کتابهای گردآوری‌ شده نزدش، در بارۀ گفتار خداوند(عزّ و جلّ): «و هیچ آبادی ‎ای نیست، مگر آن‎ که ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجه‎ کنندۀ آن می‎باشیم، شکنجه‎ ای سخت، و آن، در کتاب نوشته شده بود»(۱)، خانده ‎ام: ... ویران‎ شدن سند از سوی هند است... .(۲)

چنین می‎ نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى ‎الله‌ علیه ‌و آله) باشد، اگر چه ضَحّاک ابن مُزاحِم خراسانی تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

بدان که مراد از «روز قیامت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، روز قیام قائم(علیه ‎السّلام)، و مقصود از «کتاب» در این‎جا همان لوح محفوظ است.

قَتادَه از سعید ابن مُسَیِّب روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی(علیه‌السّلام)](۳) در بارۀ سخن او (خداوند) متعالی:

«هیچ آبادی ‎ای نیست، مگر آن که ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجه ‌کنندۀ آن می باشیم»(۴)، پرسیده شد؟ فرمود: ویران می‎شود ... سند از هند... .(۵)

امام علی ابن ابی طالب (علیهماالسّلام)، در بیان نشانه‎ های قیام قائم(علیه‌ السّلام)، فرمود:

ای وای بر سرزمینهای سند و هند از آن‎ چه(۶) در آن‌ جا ها فرود می‌آید از کشتن، سربریدن و ویران‌شدن در آن زمان... .(۷)

نیز امیر مؤمنان علی(علیه ‌السّلام)، در بیان رویدادهایی که پیش از قیام قائم(علیه ‌السّلام) خاهند بود، فرمود:

... چیره شدن هند بر سند... .(۸)

همچنین از برخی محاسبه‌ های جفری در بارۀ شورش خراسانی در مشرق بهره گرفته می‎شود که پیش از آن یا همراهش، سرزمینهای سند با بمبها و موشکهایی که دهلی آنها را بر آن‎ جاها پرتاب می‎کند، آشفته می‌شوند، و سخن بیرون‎ آمده از جفر این است: «مَحالِ سند زار به سَهمِ دهلی»(۹)، و گمانی نیست در این‎که هاشمی چینی در پی روی‌دادن جنگی میان هند و پاکستان و چیره‌شدن هندیان بر پاکستانیها، سپاهش را از سین‎ کیانگ در غرب چین به مُلْتان در جنوب استان پَنْجابِ پاکستان می‌آورد و سپس از آن‎جا سوی ازبکستان می‎ کوچد تا در سمرقند با شعیب تمیمی خراسانی همپیمان و همبسته شود.

با نگاه به روایات اسلامی ‎ای که در بارۀ هند و سند در آخرالزّمان آمده ‌اند، بهره می‌گیریم که مراد از «هِنْد»، کشور کنونی هند، و مقصود از «سِنْد»، کشور کنونی پاکستان می‌باشد.(۱۰)

شبه ‌قارّۀ هند در روزگاران کهن به دو بخش بزرگ با نام «سرزمینهای هند» و «سرزمینهای سند و پنجاب» جدا می‌شده است، و سرزمینهای سند که بخش بزرگی از کشور پاکستان ‎اند، همان سرزمینهای دربرگیرندۀ رود سند (Indus) می‌باشند که از فلات تبّت در شمال رشته‌کوههای هیمالیا سرچشمه می‌گیرد، و از بخش جامو و کشمیر در شمال غربی هند می‌گذرد، و بیشترش در سرزمینهای پاکستان، از شمال تا جنوب، روان می‌شود تا آن‌که نزدیک بندر کراچی در اقیانوس هند بریزد.

شایان یادآوری است، از هدفهای راهبردی دولتهای غربی ناتوان‌سازی دولتهای اسلامی در روزگار کنونی است، و دولت پاکستان از بزرگترین دولتهای اسلامی در خاورمیانه است، و آن، نخستین دولتی در میان مسلمانان است که به انرژی هسته‎ای دست یافت و جنگ‎افزار اتمی ساخت، و هند نیز کشوری است که در آن شمار بسیاری از مسلمانان می‎زیند. بنا بر این، اسرائیل و آمریکا در برافروختن آتش جنگ میان هند و پاکستان می‌کوشند، و بودن ناسازگاریها و درگیریهای ریشه‌دار و درازهنگام میان هندیان و پاکستانیها بر سر استان راهبردی کشمیر از چیزهایی است که مایه و زمینه‎ساز روی‌دادن جنگی بزرگ میان دو کشور می‌شود، و چنان‌که می‌دانید، پس از جدایی خونبار پاکستان از هند در سال ۱۹۴۷ م که بیش از یک میلیون کشته بر جای گذاشت، کشمیر سه بخش شد که دو بخش آن را هند گرفت و بخش سوم به پاکستان داده شد، و از آن زمان دو کشور بر سر چیره‌شدن بر همۀ بخش کشمیر درگیرند، و افزون بر این، چین نیز خاستار گرفتن بخشی از آن استان است، با این گواه که زیندگان بخش شرقی کشمیر که «آکسای» نامیده می‌شود، ریشه‌ای چینی دارند، و چینیها پس از نبرد با هندیان در سال ۱۹۶۶ م بر بخشی از شرق کشمیر چیره شدند، در حالی که کشمیریها می‌کوشند که از هر کدام از هند و پاکستان و چین جدا و خُدگردان شوند، و تا کنون یک جنگ میان چین و هند و سه جنگ میان هند و پاکستان بر سر سرزمین کشمیر روی داده است.

نیز از چیزهای ناسازگار میان پاکستان و هند آن است که اقتصاد پاکستان به گونه‌ای بنیادین بر کشاورزی پایه‌گذاری شده است که نیازمند آب می‌باشد، و فراهم‌کردن بخش بزرگی از نیازمندیهای سرزمینهای پاکستان از آبهای برخی رودها مانند سَتلُج و جِهلُم و سِند انجام می‌شود که از کوههای هیمالیا در شمال هند و بخش کشمیر سرازیر می‌شوند، و برای همین، کشمیر دارای برجستگی اقتصادی ویژه‌ای برای پاکستانیها است، افزون بر برجستگی سیاسی و ارتشی، و در برخی زمانها سران هند سران پاکستان را از بستن آب سند بر ایشان می‌ترسانند.
  
امروزه می‎بینید که میان هند با آمریکا و اسرائیل پیوندهای استواری یافت می‌شوند، و هند از همپیمانان روسیه نیز می‌باشد، و از نیروی ارتشی برتر و پایداری سیاسی نیرومندی برخُردار است، در حالی که هر چند پاکستان در گذشته یکی از همپیمانان آمریکا بود، آمریکاییها اکنون تلاشی در توانمندسازی نیروی ارتشی پاکستانیها نمی‌کنند، و کمکهای آنان به ایشان تنها اقتصادی است، و نیز پاکستان از همپیمانی‌اش با چین سود بسیاری نمی‌برد، و از پایداری سیاسی نیرومندی برخُردار نیست. پس، به‌ناچار اگر جنگی میان دو دولت هند و پاکستان روی دهد، هندیان پیروز خاهند شد.(۱۱)
------------------------------------------------------------ 

۱. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. البدء و التاریخ، الجزء ۴، ص ۴-۱۰۲، ف ۱۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
۴. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. مناقب آل أبی‏ طالب، ج ۲، ص ۳۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. در همۀ نسخه‎های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «و ما» یافت می‎شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۷. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۷، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۰۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. مَحال: محلها و جایها. زار: آشفته و پریشان. سَهْم: تیر. 
۱۰. سخن نویسنده. 
۱۱. بهره‎گرفته‎شده از: منابع گوناگون.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎ های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۱۳
خادم گمنام

امیر مؤمنان علی(علیه ‌السّلام)، در بیان نشانه‎ های قیام قائم(علیه ‎السّلام)، فرمود:

... مردم به کفر بازمی‌گردند. پس، در آن هنگام، خداوند ویران‎ کردن شهرها و سرزمینها را می‌آغازد... .(۱)

چنان‌که می‌دانید، شرق و غرب و شمال و جنوب جهان، سرزمینهای مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و بوداییان و کمونیستها و ... روز به روز در حال پُرشدن از نافرمانیها و کفر به خداوند، چون بی ‌خدایی، کشتار، ستم بر ناتوانان، ربا، دروغ، لختی گری، هرزگی، زناکاری، شراب ‌نوشی، رقص، موسیقی، قمار، شطرنج و دیگر ولنگاریها و گناهان، می‌باشند، به گونه‌ای که بشر می‌پندارد جهان آزاد رها شده است و برای آن خدایی و حسابرسی و داوری نیست. بنا بر این، با شروع ویرانیها در سوریه و عراق و یمن و افقانستان، اکنون شاهد تداوم این ویرانیها و گسترش آنها به دیگر کشورهای جهان هستیم، و بی‌گمان، در آینده‌ای نزدیک شاهد ویرانی فراگیر در شهرها و سرزمینهای این کرۀ آبی‌خاکی با بلاهای طبیعی و ساختگی گوناگون، مانند زلزله و سیل و توفان و آتش و جنگ، خاهیم بود!

 

فروبرده‌شدن بیروت در آخرالزّمان

در برخی اخباری که از پیشینیان به دست ما رسیده اند، آمده است که بیروت از سرزمینهایی است که خداوند در آخرالزّمان بر آنها خشم می‎گیرد، و آن‎جا با دو سرزمین دیگر در کناره‌های دریای شام فروبرده می‌شوند، و بر کسی پوشیده نیست که شهر بندری «بیروت» پایتخت لبنان از مراکز نافرمانی و بدکارگی در جهان می‎باشد.

کعب گفته است:

... آغاز کناره‌های دریا، خداوند بر آن‌جا خشم می‌گیرد؛ پس، برای آن خشم، صارِفِیَّه، قَیْسارِیَّه و بَیْرُوت فروبرده می‌شوند... .(۲)

«قیساریّه» شهری بندری در فلسطین، میان حَیْفا و یافا بود که اکنون ویرانه‌هایی از آن مانده‎ اند.(۳)

اکنون در سرزمینهای شام جایی با نام «صارفیّه» یافت نمی‌شود، و در نوشتارهای کهن، یاد نشده است، مگر در دو جا: یکی، در سخن کعب الاحبار، نقل ‎شده در «الفتن» ابن حَمّاد، و دیگری، در سخن ابو سفیان، نقل‌شده در «تاریخ مدینة دمشق» از ابن عَساکِر، و چنین می‌نماید که این واژه در گذر زمان دگرگون شده است، و آن همان صَفُورِیَّه، آبادیِ مشهور در ۶ کیلومتری شمال غربیِ شهر ناصِرَه در فلسطین می‌باشد.(۴)
———————————————— 

۱. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۳-۱۷۲، خطبة البیان ۱، ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲.الفتن، ص ۱۱-۳۱۰، الجزء ۶، ح ۱۱۹۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۴. بخشی از گفتار: «لبنان در آخرالزّمان».

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۳۳
خادم گمنام

طبق روایات اسلامی، سفیانی از آغاز تا میانه ‎های راهش با قدرتهای فرامنطقه و منطقه ‌ای مانند آمریکا و اروپا، اسرائیل، داعش لیبی که به مصر و اردن و اسرائیل و سوریه حمله می‌کند، نیروهای حزب الله لبنان، حکومت سوریه، حکومت مروانیان در عراق (ترکیبی از حزب بعث و داعش)، داعش قفقاز که به به ایران حمله می‌کند و وارد عراق می‌شود، حکومت شیصبانی کوفی، حکومت ایران، حکومت عربستان، نیروهای خراسانی و هاشمی چینی و حسنی گیلانی و خُد امام زمان (علیه ‌السّلام) مخالف است، و این یعنی سفیانی حاکمی شیطانی و ناوابسته به قدرتهای معاصر است!!!

 شاید برخی باورشان نشود که ما برای تک تک این ادّعاهایمان دلیل داریم و برخی از این دلایل را تا کنون در کانال آخرالزّمان ارائه داده‎ ایم، و کسانی که با ما همراه باشند، در آینده بیشتر با این دلایل آشنا خاهند شد. بله سفیانی در پایان راه و کمی پیش از نابودی، هنگامی که از مقاومت در برابر نیروهای خراسانی عاجز شد، از رومیان (اروپاییان و آمریکاییان) یاری می‎جوید و با آنان همپیمان می‌شود و صلیب در گردنش می ‎آویزد.

...................................................................................

سید سلیمان مدنی تنکابنی 
✔️کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۰
خادم گمنام

مسجد اموی در دمشق از کهنترین و بزرگترین مسجدهای مسلمانان است که آن را خلیفۀ اموی ولید ابن عبدالملک پس از ویران‎کردن کلیسایی که بر ویرانه‌های معبد ژوپیتر ساخته شده بود، ساخت(۱)، و این مسجد، افزون بر شگفتیهای ساختمانی و تاریخی ‎اش، جایگاه روی ‌دادن رویدادهایی شگفت‎ در آخرالزّمان است؛ و از آن رویدادهاست:

فروریختن بخشی از غرب مسجد دمشق در پی زمین ‌لرزه‎ای بزرگ در شام

محمّد ابن حَنَفِیَّه گفته است:

پیشتازان مغربی درون مسجد دمشق می‎روند؛ پس، هنگامی که آنان همچنان در شگفتیهایش می‌نگرند، ناگهان زمین سخت می‎لرزد و غرب مسجد آن‎جا کنده می‌شود، و آبادی‌ای که به آن حَرَسْتا گفته می‎شود، فروبرده می‌شود. سپس در آن هنگام، سفیانی برمی‌شورد و با ایشان کارزار می کند(۲) تا آنان را درون مصر کند. آن گاه، بازمی‌گردد و با مشرقیها می‌جنگد تا ایشان را به عراق برگرداند.(۳)

چنین می‎نماید که این روایت سخن پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) یا امام علی(علیه‎ السّلام) باشد، اگرچه محمّد ابن خَوْلَۀ حَنَفی تابعی آن را به یکی از آن‎ دو نسبت نداده است.

مراد از «مغربیها» در این حدیث، شورشیان آفریقایی از قیسیان، بربرها و سیاهان‎ اند که با رهبری اَعْرَج کِنْدِی از لیبی و پیرامونش بر مصر یورش می‎برند، سپس از آن ‎جا با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی به فلسطین و اردن می‎ آیند و بر دمشق یورش می‌برند، و «مشرقیها» شورشیان عراقی‎اند که از بغداد و کوفه بر دمشق یورش می‌برند و از پیروان اَصْهَب مَرْوانِی و پیروان هاشمی شَیْصَبانِی پدید می‌آیند.

از عَمّار ابن یاسر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه ‎هایی‎ اند ... فریادگری از دیوار [مسجد](۴) دمشق بانگ می‎زند: وای بر زمینیان از بدی‎ ای که بی‌گمان، نزدیک شده است، و غرب مسجد آن‎جا فروبرده می‎شود، به گونه‎ای که دیوارش(۵) فروبریزد، و سه تن در شام پدیدار می‎شوند که همۀ آنان خاستار پادشاهی‌اند: مردی ابقع، مردی اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان... .(۶)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

بنا بر آن‎چه از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود، زمین ‎لرزه‎ای سخت در سوریه در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه ‎السّلام) روی می‎دهد که نشانه ‎ای بزرگ برای مؤمنان است، و در آن، بیش از سد هزار تن کشته می ‌شوند، و با آن، دو بخش حَرَسْتا و جابِیَه فروبرده می‏شوند و بخشی از دیوار مسجد اَمَوی فرو می‌ریزد.

اَرْطَاَه گفته است:

هر گاه آبادی‏ ای از آبادی های دمشق فروبرده شود و بخشی از غرب مسجد آن‌جا فروریزد، در آن هنگام، ترکها و رومیان گرد می‌آیند و همگی می‎جنگند، و سه پرچم در شام برافراشته می‎شوند... .(۷)

نیز اَرْطَاَه گفته است:

هر گاه ترکها و رومیان گرد آیند و آبادی‌ای در دمشق فروبرده شود و بخشی از غرب مسجد آن‎جا فروریزد، سه پرچم در شام برافراشته می‎شوند: ابقع، اصهب و سفیانی... .(۸)

چنین می‎نماید که این دو حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله) باشند، اگرچه اَرْطَاَه ابن مُنْذِر تابعی آن‌ دو را به وی نسبت نداده است.

ابو رُومان روایت کرده است که علی[(علیه‌السّلام)] فرمود:

هر گاه دارندگان پرچمهای سیاه ناسازگاری کنند، آبادی‎ای از آبادیهای اِرَم فروبرده می‌شود، و گوشۀ غربی مسجدش فرومی‌ریزد، سپس در شام سه پرچم پدیدار می‎شوند: اصهب، ابقع و سفیانی... .(۹)

مقصود از «دارندگان پرچمهای سیاه» در این روایت، سیاه‌نشانان نخستین یا بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند، و «اِرَم» همان شهر دمشق است، و آبادی‎ای از آبادیهای ارم که فروبرده می‌شود، شهر حَرَسْتا می‎باشد، و ضمیر در سخن امام علی(علیه‎السّلام): «بر آنان» به دارندگان پرچمهای سیاه، اصهب و ابقع برمی‌گردد.

جابر ابن یزید جُعْفِی روایت کرده است که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی نجنبان تا نشانه‎ هایی را که برای تو یاد می‌کنم، ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی‎بینم تو به آن برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می‎زند، و صدای گشایش از سوی دمشق به شما می‎رسد، و آبادی‎ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده می‎شود، فروبرده می‎شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرومی‌ریزد... .(۱۰)

نیز جابر جعفی روایت کرده است که ابو جعفر [محمّد باقر](علیه‎السّلام) می‌فرمود:

به زمین بچسب [و](۱۱) هرگز دست و پایت را نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می‌زند، و فروبرده‌شدن آبادی‌ای از آبادی هایش و فروریختن بخشی از مسجدش را... .(۱۲)

 

چیره‌شدن سفیانی بر منبر مسجد دمشق و نشستنش بر آن

عُمَر ابن اُذَیْنَه روایت کرده است که ابو عبدالله [الصادق](علیه‌السّلام) فرمود:

پدرم [باقر](علیه‌السّلام) فرمود که امیر مؤمنان [علی](علیه‎السّلام) فرمود: پسر زن خُرَندۀ جگرها از درۀ خشک بیرون می‌آید، و او مردی میانه‎اندام، هراس‌انگیزچهره، درشت‎ سر و در چهره‎اش نشانۀ آبله‎ای است، هر گاه ببینی‌اش گمان می‌کنی که یک‌چشم است، نامش عثمان و پدرش عَنْبَسَه می‌باشد، و وی از فرزندان ابو سفیان است، تا آن‎که به سرزمینی پایدار و آرام و دارای آبی روان می‌آید، پس، بر منبرش چیره می‌شود.(۱۳)

مراد از «پسر زن خُرَندۀ جگرها»، سفیانی شامی است که از تبار هند دختر عُتْبَه و همسر ابو سفیان است که در اُحُد مکّیّان را بر کارزار با مسلمانان برانگیخت و در پایان جنگ شکم حمزه عموی پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را شکافت و جگرش را درآورد و جوید، پس، نتوانست آن را بخُرَد و انداخت، و مقصود از «سرزمینی پایدار و آرام و دارای آبی روان» در این‎جا، شهر دمشق است.

از محمّد ابن جعفر [باقر(علیه‌السّلام)] روایت شده است که علی ابن ابی طالب[(علیه‌السّلام)] فرمود:

مردی از فرزندان حسین که نامش نام پیامبر شماست، برمی‌شورد که با شورش او زیندگان آسمان و زمین شادمان می‌شوند. پس، مردی به وی گفت: سفیانی نامش چیست؟ فرمود: او از فرزندان خالد ابن یزید ابن ابی سفیان است ... از شام از دره‎ای از سرزمین دمشق که به آن درۀ خشک گفته می‌شود، بیرون می‌آید ... به دمشق می‎آید و بر منبرش می‌نشیند... .(۱۴)

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‎السّلام)، در بیان چگونگیها و کارهای سفیانی، فرمود:

... پس، در روز جمعه‎ای بیرون می‌آید و از منبر دمشق بالا می‎رود، و آن نخستین منبری است که بالایش می‎رود، پس سخنرانی می‎کند و به آنان فرمان جهاد می‎دهد، و با ایشان هم‌پیمان می‌شود بر آن‎که با وی در کاری ناسازگاری نمی‌کنند، چه خُشِشان بیاید از آن یا نپسندَندَش... .(۱۵)

ابن مُنادِی گفت: ابو سلیمان عبدالله ابن جَرِیر جُوالِقِی خبر داد من را از مردی اهل کتاب(۱۶) که وی آگاه کرد او را که دانیال پیامبر(علیه‌السّلام) در کتابش یاد کرده است:

... پس، سفیانی میان همراهانش در حال سخنرانی بر منبر دمشق برمی‎خیزد و می‎گوید: ای زیندگان این شهر، ای دمشقیها، شما گوشت و خون من می‌باشید، و من دشمن دشمنتان و دوست دوستتانم، و آنان را آرزومند و امیدوارشان می‌کند که وی چیزی را بر زیان آنان ویژۀ خُد نمی‌کند... .( ۱۷)

بر کسی که اخبار آشوبها و نبردهای پُرکشتار در آخرالزّمان را پیگیری می‌کند، پوشیده نمی ‌ماند، سخنانی که ابن منادی با سند هایش از کتاب دانیال آورده است، به‌راستی از احادیث اسلامی، به ‌ویژه سخن رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، می‌باشند، ولی با برخی نادرستها آمیخته گردیده و به کسی جز گوینده‎ اش نسبت داده شده‎اند، و بی‎گمان، در این‎جا آن‎چه از آنها درست و سازگار با دیگر خبرهاست را آورده ‎ایم.

کعب گفته است:

... پسر زن خُرَندۀ جگرها بر منبر دمشق می‎نشیند، و بربرها به میانۀ شام می‌آیند، پس، آن، نشانۀ شورش مهدی است.(۱۸)

مقصود از «بربرها» در این حدیث، گروهی از شورشیان آفریقایی‌اند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) از لیبی و پیرامونش به مصر و فلسطین و اردن و سوریه می‌آیند، و «میانۀ شام» همان شهر دمشق است.

 

کشته‎ شدن عَوْف سُلَمِی در مسجد دمشق

حَذْلَم ابن بَشِیر روایت کرده و گفته است: به علی ابن‏ حسین(علیهماالسّلام) گفتم: ویژگی شورش مهدی را برای من گزارش کن و راهنماییها و نشانه‎ های آن را به من بشناسان، فرمود:

پیش از شورش او، شورش مردی که به وی عَوْف سُلَمِی گفته می‌شود، در سرزمین جزیره می‎باشد، و پناهگاهش تکریت و کشته‎شدنش در مسجد دمشق است، سپس شورش شُعَیْب ابن صالح از سَمَرْقَنْد خاهد بود، سپس سفیانی نفرین‎شده از درۀ خشک برمی‎شورد، و او از فرزندان عُتْبَه پسر ابو سفیان است. پس، هر گاه سفیانی آشکار شود، مهدی پنهان می‎شود، سپس، در پی آن، برمی‌شورد.(۱۹)

گمان می‎کنم، «عَوْف سُلَمِی» یادشده در روایت یکی از سران بازماندگان حزب بعث و گروه داعش است که پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎السّلام) بر کشور عراق چیره می‌شوند، و او کسی است که سپاهی را بسیج می‎کند و بر دمشق یورش می‌برد، پس، لشکریان سفیانی دستگیر و در مسجد دمشق نابودش می‌کنند.

 

بدکارگی سفیانی با زن در محراب مسجد دمشق و کشتنش بازدارندۀ از کار ناپسند را
 حُذَیْفَه روایت کرده است که رسول خدا(صلّی ‎الله ‎علیه [وآله]وسلّم) فرمود:

... زن در مسجد دمشق در جامه در نشستی(۲۰) گردانده می‌شود تا آن‎که نزد ران سفیانی می‌آید و بر آن می‌نشیند، در حالی که او در محراب نشسته است. پس، مردی از مسلمانان برمی‎خیزد و می‎گوید: وای بر شما، آیا کفر ورزیدید به خداوند پس از ایمانتان! این، روا نیست. پس، برمی‌خیزد و گردنش را در مسجد دمشق می‎زند، و هر کس که در آن کار پیرویش کند، می‌کشد. در آن هنگام، فریادگری از آسمان بانگ می‎زند: بی‎گمان، خداوند(عزّ و جلّ) از شما دوران بسیارزورگویان و منافقان و پیروانشان را پایان داده است، و بهترین گروه مردمان محمّد(صلّی‎ الله ‎علیه [وآله] و سلّم) را سرپرست شما کرده است، پس، به او در مکّه بپیوندید، و بی‌گمان، وی مهدی است... .(۲۱)

 

بانگ ‎زدن جبرائیل(علیه‎السّلام) از دیوار مسجد دمشق

ا⁦ز عَمّار ابن یاسر روایت شده است که وی گفت:

بی‌گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزّمان خاهد بود، و برای آن نشانه‎هایی‎اند ... فریادگری از دیوار [مسجد](۲۲) دمشق بانگ می‎زند: وای بر زمینیان از بدی‎ای که بی‌گمان، نزدیک شده است، و غرب مسجد آن‎جا فروبرده می‎شود، به گونه‎ای که دیوارش(۲۲) فروبریزد، و سه تن در شام پدیدار می‎شوند که همۀ آنان خاستار پادشاهی‌اند: مردی ابقع، مردی اصهب و مردی از خاندان ابو سفیان... .(۲۴)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه عمّار ابن یاسر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
 
بنا بر آن‎چه هویداست، سخن وی: «فریادگری بانگ می‎زند» اشاره می‎کند به فریاد جبرائیل(علیه‌السّلام) و یکی از سه صدایی که در رجب پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام) شنیده می‎شوند، و «بدی‎ای که بی‎گمان، نزدیک شده است» همان آشوب کر و کوری است که شرق زمین و غرب آن را فرامی‎گیرد.

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‌ السّلام) فرموده است:

... پس، فرشتگان در آسمان آشفته می‌شوند، و خداوند(عزّ و جلّ) به جبرائیل(علیه‎السّلام) فرمان می‌دهد، پس، بر دیوار مسجد دمشق بانگ می‌زند: آگاه باشید که بی‌گمان، برای شما یاری آمده است ای گروه مردمان محمّد (مسلمانان)، بی‌گمان، برای شما یاری آمده است ای گروه مردمان محمّد، بی‎گمان، برای شما گشایش آمده است، و او مهدی(علیه‌السّلام) است که از مکّه بیرون می‎آید، پس، وی را پاسخ دهید... .(۲۵)

بنا بر آن‎چه هویداست، این بانگ در ماه محرّمی که امام مهدی(علیه‎ السّلام) در آن برمی‌خیزد، پس از پدیدآمدن کارهای زشت و کردارهای دردناک از سوی سفیانی و پیروانش، شنیده می‎شود.

جابر ابن یزید جُعْفِی روایت کرده است که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) فرمود:

ای جابر، به زمین بچسب و دست و پایی نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، ببینی، اگر به آنها برسی؛ نخستینشان ناسازگاری بنی عبّاس است، و نمی‎بینم تو به آن برسی، ولی پس از من آن را از من بازگو کن، و فریادگری از آسمان بانگ می‎زند، و بانگ پیروزی از سوی دمشق به شما می‎رسد، و آبادی ای از آبادیهای شام که جابیه نامیده می‎شود، فروبرده می‎شود، و بخشی از سوی راست مسجد دمشق فرومی‌ریزد... .(۲۶)

نیز جابر جعفی روایت کرده است که ابو جعفر [محمّد باقر](علیه‎السّلام) می‌فرمود:

به زمین بچسب [و](۲۷) هرگز دست و پایت را نجنبان تا نشانه‎هایی را که برای تو یاد می‌کنم، در سالی ببینی، و ببینی فریادگری در دمشق بانگ می‌زند، و فروبرده‌شدن آبادی‌ای از آبادیهایش و فروریختن بخشی از مسجد آن‌جا را... .(۲۸)

 

فرودآمدن عیسی(علیه‎ السّلام) از آسمان نزد منارۀ سفید مسجد دمشق

بنا بر برخی روایات اسلامی، عیسی مسیح(علیه‎السّلام) از آسمان نزدیک منارۀ سفید مسجد دمشق فرود می‌آید.

نَوّاس ابن سَمْعان گفته است: رسول خدا(صلّی ‎الله‎ علیه [وآله]و سلّم) دجّال را یاد کرد ... گفت:

... پس، هنگامی که او آن گونه است، ناگهان خداوند مسیح ابن مریم را برمی‌انگیزد، پس، نزد منارۀ سفید در شرق دمشق فرود می‎آید... .(۲۹)


-------------------------------------------------------------------
۱. بهره‌گرفته‌شده از برخی منابع.
۲. در همۀ نسخه‌های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فیقتلهم» ثبت شده است که به «فیقاتلهم» اصلاح و ترجمه شد.  
۳. الفتن، ص ۱۸۱، الجزء الرابع، ح ۷۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است که آن را از حدیثی دیگر گرفته‎ایم که در عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲ آمده است.
۵. در همۀ نسخه‎های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «حائطها» (دیوار دمشق) یافت می‎شود که به «حائطه» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الفتن، ص ۵-۱۴۴، الجزء الثالث، ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. الفتن، ص ۱۹۵، الجزء الرابع، ح ۷۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الفتن، ص ۸-۱۹۷، الجزء الرابع، ح ۸۰۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۹، ب ۱۴، ح ۶۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. میان دو کروشه از افزوده‌های ما است.
۱۲. التفسیر، عیّاشی، ج ۱، ص ۳-۱۶۲، ح ۲۲۲، سورة البقرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۳. کمال الدین، ص ۶۷۹، الجزء الثانی، ب‌ ۲۵، ح‌ ۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الفتن، ص ۴۷۳، الجزء العاشر، دنبالۀ ح ۱۴۸۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. عقد الدرر، ص ۸-۱۲۶، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. اهل کتاب پیروان یکی از دینهایی‎اند که برای پیامبران آنها کتابی آسمانی بود؛ مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان، و مراد از «مردی اهل کتاب» در این‌جا، انسانی یهودی یا مسیحی است.
۱۷. الملاحم، ص ۹-۷۶، ب ۶، ح ۲۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۸. الفتن، ص ۲۱۶، الجزء الرابع، ح ۸۶۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۹. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۴۳، ف ۷، ح ۴۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در نسخۀ چاپی السنن الواردة فی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «مجلس مجلس» (نشستی نشستی) یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در دیگر نسخه‎های چاپی این کتاب آمده است، به «مجلس» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. السنن الواردة فی الفتن، ص ۷۰-۲۶۹، الجزء الخامس، ب ۱۰۳، دنبالۀ ح ۵۹۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است که آن را از حدیثی دیگر گرفته‎ایم که در کتاب عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲ آمده است.
۲۳. در همۀ نسخه‎های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «حائطها» (دیوار دمشق) یافت می‎شود که به «حائطه» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۴. الغیبة، توسی، ص ۴-۴۶۳، ف ۷، ح ۴۷۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. عقد الدرر، ص ۱۳۱، ب ۴، ف ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۹، ب ۱۴، ح ۶۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۷. میان دو کروشه از افزوده‌های ما است.
۲۸. التفسیر، عیّاشی، ج ۱، ص ۳-۱۶۲، ح ۲۲۲، سورة البقرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۹. صحیح مسلم، ج ۴، ص ۳-۲۲۵۱، کتاب الفتن و أشراط الساعة، ب ذکر الدجّال، ح ۲۹۳۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۳۹
خادم گمنام

پدیدارشدن گرفتاریهای نوپدید و پخش‌شدن بیماریهای واگیر در پی انجام نافرمانیها و گناهان تازه از سوی مردم از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه دعا را کم کنند، گرفتاری فرود می‌آید، و هر گاه صدقات را رها کنند، بیماریها فراوان می‌شوند... .(۱)

عبّاس ابن هِلال شامی گفته است که شنیدم رضا (علیه‌ السّلام) می‌فرمود:

هر گاه بندگان گناهانی را که انجام نمی‌دادند، پدید آورند، خداوند برای آنان گرفتاریهایی را که نمی‌شناختند، پدید می‌آورد.(۲)

ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هرگز زنا در میان گروهی پدیدار نشده است، به گونه‌ای که آن را آشکار کنند، مگر آن‌که میان آنان طاعون و دردهایی پدیدار شده‌اند که در پیشینیانشان که درگذشتند، نبوده‌اند... .(۳)

سلیمان ابن خالد گفته است که شنیدم ابو عبدالله [صادق](علیه‌السّلام) می‌فرمود:

پیشاپیش قائم دو مرگ‌اند: مرگی سرخ و مرگی سفید تا آن‌که از هر هفت تن پنج تن از میان بروند. مرگ سرخ شمشیر، و مرگ سفید طاعون است.(۴)

شایان یادآوری است، «مرگ سرخ شمشیر» به ریختن خون مردمان با جنگها، و «مرگ سفید طاعون» به نابودی مردم با پخش‌شدن بیماریهای واگیر در میانشان اشاره می‌کند.

اَعْلَم اَزْدِی روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) فرمود:

پیشِ رویِ قائم مرگی سرخ و مرگی سپید و ملخی بهنگام و ملخی نابهنگام که مانند خون سرخ است، خاهند بود؛ ولی مرگ سرخ با شمشیر، و مرگ سپید با طاعون(۵) است.(۶)

ابو حمزۀ ثُمالِی گفته است که شنیدم ابو جعفر محمّد ابن علی(علیهما‏السّلام) می‏فرمود:

... ای ابو حمزه، قائم(علیه ‏السّلام) برنمی‌خیزد، مگر هنگام ترسی سخت، زمین‌لرزه‌هایی، آشوبی و گرفتاری‌ای که به مردم می‏رسند، طاعونی پیش از آن، شمشیری برنده میان عربها، ناسازگاری‌ای سخت میان مردم و پراکندگی‌ای در دینشان و دگرگونی‌ای در حالشان، به گونه‎ای که هر آرزوکننده‌ای، از بزرگی آن‌چه از درنده‌خویی مردمان و خُردن برخی از آنان دیگری را می‌بیند، هر صبح و شام آرزوی مرگ ‌کند، و شورش وی هر گاه برشورد، هنگام ناامیدی و دلسردی خاهد بود... .(۷)

موسی ابن جعفر، از پدرش، از پدرانش(علیهم‌السّلام) روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

پدیدارشدن بواسیر و مرگ ناگهانی و جُذام (خُرِه) از نزدیک‌شدن ساعت است.(۸)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

سَکُونِی از ابو عبدالله [صادق](علیه‌السّلام) روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود:

بی‌گمان، از پیش‎درآمدهای ساعت آن است که بیماری سست‎ کنندۀ بخشی از بدن و مرگ ناگهانی پخش شوند.(۹)

مقصود از «مرگ ناگهانی»، مرگهای ناگهانی گوناگون‌اند، مانند مرگ با سکته یا با کشتن ناگهانی.

ابو هُرَیْرَه روایت کرده است:

از نزدیک‎شدن ساعت آن است که مرد بدون درد بمیرد.(۱۰)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه ابو هریرۀ صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر ابن محمّد(علیهما‌السّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

... پس، در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید، میوه‌ها کاهش می‌یابند، سرزمینها بی‌باران و خشک می‌شوند، دچار گرانی نرخها و از درستی برگشتن پادشاه می‌شوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی میان شما پدیدار می‌شوند، و آشوبها از همۀ گوشه‌وکناره‌ها بر شما سایه می‌افکنند... .(۱۱)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... بهوش، ای وای بر بصره از آن‌چه(۱۲) در آن‌جا فرود می‌آید از طاعون و آشوبها که برخی از آنها در پی دیگری‌اند... .(۱۳)


بی‌گمان، امام علی(علیه‌السّلام) در این روایت از روی‌دادن برخی آشوبها و جنگهای پیاپی و فراگیرشدن برخی بیماریهای واگیر میان بصریان خبر داده است.

از کعب الاَحْبار روایت شده است که گفت:

... بی‌گمان، قائم از فرزندان علی(علیه‌السّلام) است که برای وی پنهان‌شدنی چون پنهان‌شدن یوسف و بازگشتی مانند بازگشت عیسی ابن مریم می‌باشد. سپس در پی پنهان‌شدنش، با برآمدن ستارۀ سرخ، ویران‌شدن زَوْرا که همان ری است، فروبرده‌شدن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، شورش سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربایجان، آشکار می‌شود؛ آن، نبردی می‌باشد که در آن، هزارانی و هزارانی کشته می‏شوند، هر کدام شمشیری آراسته را می‌گیرند که بر همگی پرچمهایی سیاه به جنبش درمی‌آیند؛ آن، جنگی است که مرگ سرخ و طاعون تیره با آن درمی‌آمیزند.(۱۴)

چنین می‎نماید که این حدیث ارزشمند دربردارندۀ برخی پیشبینیهای شگفت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

«ستارۀ سرخ» همان بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار است که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

«سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخرالزّمان است که در صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) رهبری برخی جنبشهایی که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند را می‌پذیرد، و در رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی‌شورد، و در ماه رمضان بر دمشق، سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می‌شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می‌برد.

«فرزندان عبّاس»، بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.

«جوانان ارمنستان و آذربایجان» نیروهای خَزَری از ترک و روس و جز آن‎دو می‎باشند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه ‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند تا مروانیان را یاری کنند، و در آن‌جا با هم نابود می‌شوند.

شمشیرهای آراسته همان جنگ‌افزارهای نو و آراسته‌ای می‌باشند که سپاهیان آنها را در آخرالزّمان به کار می‌گیرند.

مقصود از «پرچمهایی سیاه» در این روایت، پرچمهای سیاه کوچکی‌اند که آنها را، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه ‌السّلام)، هاشمی چینی رهبری و شعیب تَمِیمِی خراسانی فرماندهی می‌کند.

«طاعون تیره»، طاعونی سخت و سراسری است که به بسیاری از مردم می‌رسد.

کعب گفته است:

ترکها به جزیره می‌آیند تا آن‎که اسبهایشان از فرات سیراب شوند، پس، خداوند بر آنان طاعون را برمی‎انگیزد و می‎کشدشان؛ پس، از ایشان جز مردی رهایی نمی‌یابد.(۱۵)

چنین می‎نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «ترکها» در این حدیث، نیروهای فرمانروای ترکیه‎اند که کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام) از مرزهای جنوبی این کشور می‎گذرند و درون بخشی از سرزمینهای جزیره که در شمال و شرق سوریه جای دارد، میروند و به فرات می‌رسند، ولی از آن نمی‎گذرند.
 
امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در یادکردن برخی سرزمینهای مشرق و رویدادهایش، فرمود:

... ولی شهر تِرْمِذ پس بی‌گمان، آنان با طاعون نابودگر همه‎چیز می‌میرند؛ پس، کسی از ایشان نمی‌ماند.(۱۶)

«تِرْمِذ» شهری کهن بر کنارۀ شمالی رود جیهون (آمودریا) در جنوب شرقی ازبکستان است، و بیشتر زیندگانش گروههای تاجیک و اُزبک‎اند.(۱۷)

قَتادَه از سعید ابن مُسَیِّب روایت کرده است که امیر مؤمنان [علی(علیه‌السّلام)](۱۸) در بارۀ سخن او (خداوند) متعالی:

«هیچ آبادی‎ای نیست، مگر آن‎که ما پیش از روز قیامت نابودگر یا شکنجه‌کنندۀ آن می‎باشیم»(۱۹)، پرسیده شد؟ فرمود: ویران می شود ... سامان(۲۰) با طاعون... .(۲۱)

بنا بر آن‏چه هویداست، مراد از «سامان» در این روایت، سرزمینی در شمال افقانستان، میان بَغْلان و بَلْخ است که به آن «سَمَنْگان» (سَمَنْجان) گفته می‎شود، و ریشه‎اش «سامان‎گان» بوده است، و در شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است، و پادشاهان خاندان سامانی به آن‎جا نسبت داده می‎شوند، و بیشتر زیندگانش گروههای اُزبک و تاجیک‎اند.(۲۲)

در پایان، برخی حدیثهایی را که پیرامون برخی بیماریهای یادشده در این گفتار آمده‎اند، یاد می‎کنیم.

اَنَس ابن مالک روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

طاعون برای هر مسلمانی شهادت است.(۲۳)

اُسامَه ابن زید روایت کرده است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

هر گاه بشنوید در سرزمینی طاعون است، درون آن نروید، و اگر در سرزمینی طاعون افتاد و شما در آن‎ بودید، از آن‎جا بیرون نروید.(۲۴)

بر کسی پوشیده نمی‎ماند که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) بی‎گمان، در این سخن مسلمانان را به انجام قرنطینۀ بهداشتی در سرزمینهایی که در آنها طاعون پدیدار می‎شود، سفارش کرده است؛ برای پیشگیری از دچارشدن به این بیماری یا جلوگیری از پخش‌شدن آن در دیگر سرزمینها.

ابو هریره روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه[‌وآله]وسلّم) فرمود:

... از جُذام‎ گرفته بگریز، چنان‎که از شیر می‌گریزی.(۲۵)

امیر مؤمنان [علی](علیه‌السّلام) فرمود:

شستن نشیمنگاه با آب سرد بواسیر را می‌بُرَد.(۲۶)

محمّد ابن مسلم گفته است که شنیدم ابو جعفر [باقر](علیه‌السّلام) می‎فرمود:

بسیارنشستن در آبریزگاه بواسیر بر جای می‎گذارد.(۲۷)


-------------------------------------------------------------- 
۱. جامع الأخبار، ص ۵۰۹، ف ۱۴۱، ح ۳۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. الکافی، ج ۳، ص ۶۸۲، کتاب الإیمان و الکفر، ب الذنوب، ح ۲۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الکافی، ج ۴، ص ۱۱۹، کتاب الإیمان و الکفر، ب فی العقوبات المعاصی العاجلة، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. کمال الدین، ص ۶۸۳، الجزء الثانی، ب ۲۵، ح ۲۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. در همۀ نسخه‌های چاپی الغیبة نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «فالطاعون» یافت می‌شود که به «فبالطاعون» اصلاح و ترجمه گردید.
۶. الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۶، ب ۱۴، ح ۶۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الغیبة، نعمانی، ص ۴۰-۲۳۹، ب ۱۳، ح ۲۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. بحار الأنوار، ج ٥٢، ص ۲۶۹، ب ۲۵، ح ۱۵۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۹. الکافی، ج ۵، ص ۶۴۲، کتاب الجنائز، ب النوادر، ح ۳۹؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. فردوس الأخبار، ج ۴، ص ٢٩٨، ح ۶۴۲۳؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. الأمالی، للمفید، ص ۵-۶۴، المجلس السابع، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۲. در همۀ نسخه‌های چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «و ما» یافت می‌شود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۳. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۸، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الغیبة، للنعمانیّ، ص ۹-۱۴۸، ب ۱۰، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. الفتن، ص ۱۴۵، الجزء الثالث، دنبالۀ ح ۵۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۶. الفتوح، الجزء ۲، ص 320؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۷. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۱۸. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
۱۹. قرآن کریم، سورۀ اسراء، آیۀ ۵۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۰. در همۀ نسخه‌های چاپی مناقب آل أبی طالب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «شامان» یافت می‌شود که به «سامان» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۱. مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص ۳۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
۲۳. صحیح البخاریّ، ج ۳، ص ۱۰۴۱، کتاب الجهاد و السیر، ب الشهادة سبع سوى القتل، ح ۲۶۷۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۴. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۲۱۶۳، کتاب الطبّ، ب ما یذکر فی الطاعون، ح ۵۳۹۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۵. صحیح البخاریّ، ج ۵، ص ۹-۲۱۵۸، کتاب الطبّ، ب الجذام؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. الخصال، ص ۱۲-۶۱۱، ب الواحد إلى المئة، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. 
۲۷. علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۷۸، ب ۱۸۷، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۶
خادم گمنام

بایستگی اندوختن خُراک سال در آخرالزّمان

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۱۶ ب.ظ

از روی خرد و دستور دین پسندیده است که انسان خُراکیها و دیگر نیازمندیهای سالش را بیندوزد، و این کار هنگام برآمدن بزرگ ‎ستاره‎ای دنباله ‎دار در ماه رمضانِ پیش از ظهور امام مهدی (علیه‎ السّلام) بایسته است، و از نمونه‎های احتکار حرامی نیست که آن اندوختن خُردنیها هنگام کمبودشان در بازارها است.
  
بنا بر آن‌چه در احادیث اسلامی آمده است، بزرگ ‌ستاره‌ای دنباله‌دار که «گیسوی سختی‌آور» یا «گیسوی شیطان» نامیده می‌شود، کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، از صفر تا رجب در کرانه‌های آسمان می‌گردد تا آن‌که در شعبان میان خُرشید و زمین جای می‌گیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک می‌شود و پیرامونش می‌چرخد و اندک‌اندک درون پوشش گازی‌اش می‌رود و می‌سوزد و شعله‌ور می‌شود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی می‌کند، و تندبادی سرخ پدید می‌آورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومی‌باراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق می‌افتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم می‌شود.

عِبادَه ابن صامِت روایت کرده است که رسول خدا(صلّى‌الله‌علیه‌[وآله]وسلّم) فرمود:

هر گاه ستونی سرخ را از سوی مشرق در ماه رمضان دیدید، خُراک سالتان را بیندوزید؛ پس بی‌گمان، آن، سالِ گرسنگی است.(۱)

خالد ابن مَعْدان گفته است:

بی‎گمان، به‌زودی ستونی از آتش از سوی مشرق برمی‌آید که همۀ زیندگان زمین آن را خاهند دید. پس، هر کس به آن رسید، برای خانواده‎اش خراک سال را فراهم کند.(۲)


چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه خالِد ابن مَعْدان کلاعِی تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

مُعَمَّر ابن خَلّاد از ابو الحسن رضا(علیه‌السّلام) در بارۀ نگه‌داری خُراک در سال پرسید؟

فرمود: من انجامش می‌دهم.(۳)

حسن ابن جَهْم گفته است که از رضا(علیه‎السّلام) شنیدم که می‌فرمود:

بی‎گمان، انسان هر گاه خُراک سال را درون خانه کند، سبک‏بار و آسوده می‌شود.(۴)


-------------------------------------------------------------------- 
۱. مجمع الزاوئد و منبع الفوائد، ج ۵، ص ۳۵، کتاب الأطعمة، ب ادّخار القوت، ح ۷۹۸۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی.
۲. الفتن، ص ۱۵۰، الجزء الثالث، ح ۶۱۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی. 
۳. من لایحضره الفقیه، ج ٣، ص ۱۶۷، کتاب المعیشة، ح ۳۶۲۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی.
۴. الکافی، ج ۹، ص ۵۶۹، کتاب المعیشة، ب إحراز القوت، ح ١؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۱۶
خادم گمنام

آتشسوزیها و انفجارات و گرانیها

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۱۲ ب.ظ

آتشسوزیها و انفجارات و گرانیهای گاه ساعتی و وحشتناک کنونی در ایران خبر از حوادثی مهم و مشابه در ایران در سالهای نزدیک پیش رو می دهند!

همین دو خط مطب را بخانید و بدانید، کافی است. روایات گرانی را پیشتر آوردیم، و بحث روایی آتش را هم در آینده مطرح خاهیم کرد. هرچند در گذشته نیز گفتیم سیّد حسنی زمان قیامش هنگام سختی و آتش خاهد بود.

ذهن خد را درگیر خبرهای جزئی نکنید .... حوادث بسیار مهمّی در سال 1400 در ایران و جهان روی خاهند داد که پیش درآمد رویدادهای بزرگتر خاهند بود. 

.................................................................

سید سلیمان مدنی تنکابنی 

✔️کانال آخرالزّمانَ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۱۲
خادم گمنام

اوضاع اقتصادی نابسامان در آخرالزّمان

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۸ ب.ظ

عبدالله ابن عبّاس گفته است که با رسول خدا(صلّى ‎الله ‎علیه ‎و آله) حج گزاردیم، حجّ وِداع(۱). پس، کوبۀ در کعبه را گرفت و رویش را سوی ما کرد و فرمود:

ای گروه مردم، آیا شما را از پیش ‎در آمدهای «ساعت» آگاه نکنم؟ گفتند: بله ای فرستادۀ خداوند. فرمود: ... هنگام آن پیش‎ در آمدها بی‌نیاز از نادار پروا دارد از این‌ که از او بخاهد، و نادار از مردم در گردهمایی ‎شان درخاست می‎کند، پس، کسی در دستش چیزی نمی ‎گذارد، و در آن هنگام، سخن می‌گوید کسی که دانش‎آموخته نیست، پس، هنگام آن پیش ‎درآمدها برکت (فزونی) برداشته می‌شود، و نابهنگام باران باریده می‌ شوند، و هر گاه مرد درون بازار رود، نمی‎بیند بازاریان را مگر بدگویی‎کنندۀ آقایشان (خداوند)، این می‎گوید: نفروخته‎ام، و این می‎گوید: ‎چیزی سود نبرده‎ام، پس در آن هنگام، گروهی بر آنان چیره می‎شوند که اگر سخنی بگویند، می‌کشندشان، و اگر خاموش بمانند، ریشه‎کن می‎ کنندشان، خونشان را می‎ریزند، و دلهایشان را از هراس پرمی‎کنند، پس، کسی آنان را نمی‎بیند، مگر ترسان و هراسان... .(۲)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

ابو سُلالَه سُلَمِی روایت کرده است که رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه[وآله]وسلّم) فرمود:

به‌زودی امامانی بر شما خاهند بود که روزیهایتان را در دست می‌گیرند. با شما سخن می‌گویند و دروغ می‌گویند، و کار می‌کنند و کار را بد انجام می‌دهند، سپس از شما، جز با نیک‌شمردن زشتشان و باورکردن دروغشان، خُشنود نمی‌شوند. شما حق را به آنان بدهید تا آن را می‌پسندند، و اگر از حق گذر کردند، با ایشان کارزار کنید. پس، هر کس بر سر آن کشته شود، او شهید است.(۳)


---------------------------------------------------------------------
۱. حجّ وِداع واپسین حجّی است که پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‎وآله) آن را گزارد.
۲. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳-۳۷۲، کتاب الجهاد، ب ۴۹، ح ۱۱، با نقل از: کتاب الغیبة، نوشتۀ فضل ابن شاذان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. جامع الأحادیث، ج ۱۳، ص ۲۶۲، ح ۱۳۰۶۸، با نقل از: المعجم الکبیر؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‌هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۰۸
خادم گمنام

زنان در آخرالزّمان (بخش ۲)

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۳ ق.ظ

سوارشدن زنان بر زینها

عبدالله ابن عبّاس گفته است که با رسول خدا(صلّى‎ الله ‎علیه ‎و آله‎ و سلّم) حج گزاردیم، حجّ وِداع(۱). پس، کوبۀ در کعبه را گرفت و رویش را سوی ما کرد و فرمود:

آیا شما را از پیش‎ در آمدهای «ساعت» آگاه نکنم؟ و در آن روز، سلمان از همۀ مردم به او نزدیکتر بود، گفت: بله ای فرستادۀ خداوند. فرمود: ... هنگام آن پیش ‎درآمدها ... سوگند که بی‎گمان، زنان بر زینها سوار شوند؛ پس، از سوی مردم من (مسلمانان) نفرین خداوند بر آنان باد... .(۲)

 

از محمّد ابن مُسْلِم ثَقَفی روایت شده است که گفت: شنیدم که ابو جعفر محمّد ابن علی باقر(علیهماالسّلام) می‌فرمود:

قائمِ از ما یاری‎شده با ترسِ سخت و نیرومندشده با یاری‌کردن است ... گفتم: کی قائمِ شما برمی‌شورد؟ فرمود: هرگاه ... زنان بر زینها سوار شوند ... پس، در آن هنگام، شورش قائمِ ما خاهد بود... .(۳)

نزال ابن سَبْرَه گفته است که امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب(علیه‎السّلام) برای ما سخنرانی کرد، و خداوند(عزّ و جلّ) را ستود و بر وی آفرین گفت و بر محمّد و خاندان او درود فرستاد، سپس -سه بار- فرمود:

بپرسید ای مردم از من پیش از آن که مرا نیابید. پس، صَعصَعه ابن صُوحان سوی او برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان، کی دجّال برمی‌شورد؟ پس، علی(علیه‎ السّلام) به او فرمود: برای آن، نشانه‎ ها و چگونگی هایی ‌اند که برخی در پی دیگری می ‎آیند، مانند همانندی لنگۀ کفش با لنگۀ کفش، و اگر بخاهی تو را از آنها آگاه کنم؟ گفت: بله ای امیر مؤمنان. فرمود: به یاد بسپار، پس بی‎گمان، نشانۀ آن، هنگامی است که ... زنان بر زینها سوار شوند... .(۴)

«دجّال» مردی یک‎چشم و یهودی است که پس از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) و کمی پیش از فرودآمدن عیسی(علیه‎السّلام) برمی‌شورد و می‎گوید که خداست و در زمین تباهی می‌کند و مردم را در آشوب می‌افکند و گمراهشان می‌کند با جادو در زمانی چهل‌روزه، پس عیسی با فرمان مهدی(صلوات ‎الله ‎علیهما) وی را می‌کشد، و آشوب و تباهی در جهان پایان می‌یابد.
 
از احادیث اسلامی بسیار ناپسندی سوارشدن زنان بر زینهای اسبان و قاطران و چیزهایی همانند آن‎ دو در روزگار ما، مانند موتورسیکلتها و دوچرخه‎های بادی، بهره گرفته می‎شود؛ زیرا بی‎گمان، سوارشدن آنان بر زینها هوسهای زنانگیشان را برمی‌انگیزاند و مایۀ کشاندن نگاه بیگانگان سوی ایشان می‎شود، ولی نشستن زنان بر صندلیهای خُدروها، قطارها، کشتیها و هواپیماها، پس آن، مانند نشستن بر کجاوه‎های به ‌کاررونده در گذشته، ناپسندی‎ای در وی از سوی دستورهای دینی نیست.

♦️از حارث اَعوَر (یک ‎چشم) روایت شده است که امیر مؤمنان-علی-(علیه ‎السّلام) فرمود:

زنان را بر زینها بار نکنید که آنان را به بدکارگی برمی‎انگیزانید.(۵)

♦️ابن ابی عُمَیْر از برخی همراهانش روایت کرده است که ابو عبدالله-صادق-(علیه‎السّلام) فرمود:

زین جایگاه سوارشدنی نفرین‌شده برای زنان است.(۶)

♦️پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌) فرموده است:

... برای زن سوارشدن بر زین روا نیست، جز از ناچاری یا در سفر... .(۷)


--------------------------------------------------------------
۱. حجّ وِداع واپسین حجّی است که پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‎وآله) آن را گزارد.
۲. تفسیر القمّیّ، ج ۲، ص ۸۰-۲۷۹، سورۀ محمّد(صلّی‌الله‌علیه‎وآله)؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. کمال الدین، الجزء ۱، ص ۳۵۹، ب ۳۲ ح ۱۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. کمال الدین، ص ۷-۴۷۶، الجزء ۲، ب ۴۷، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. الفروع من الکافی، ج ۵، ص ۵۱۶، کتاب النکاح، ب فی تأدیب النساء، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۶. الفروع من الکافی، ج ۶، ص ۵۴۱، کتاب الدواجن، ب آلات الدواب، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. الخصال، ص ۵۸۸، أبواب السبعین و ما فوقه، ح ۱۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‎هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۹ ، ۰۰:۱۳
خادم گمنام

زنان در آخرالزّمان (بخش 1)

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۴ ق.ظ

زنانی پوشندگانِ برهنه و موی کوهان‌ شتری

اصْبَغ ابن نُباتَه از امیر مؤمنان-علی(علیه ‎السلام) روایت کرده است و گفت: شنیدم که می‎فرمود:

در آخرالزّمان و نزدیک ساعت، و آن بدترین زمانهاست، آشکار می‌شوند زنانی پوشندگانِ(1) برهنه و نشان‎ دهندگان آرایشها و نیکوییها به بیگانگان، [بیرون‎روندگان](2) از دین، روندگان درون گمراهیها، گرایندگان به هوسها، شتابندگان سوی کامجوییها، حلال ‎شمارندگان حرامها و جاویدانان در دوزخ.(3)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) است.

از عبدالله ابن عَمْر روایت شده است که رسول خدا(صلّی ‎الله‎ علیه [وآله] و سلّم) فرمود:

به ‎زودی در پایان این مردم (مسلمانان) مردانی خاهند بود که بر بالشها سوار می‎شوند تا به درِ مسجدهایشان بیایند، زنهایشان پوشندگانِ برهنه‎اند که بر سرهایشان(4) چیزهایی مانند کوهانهای شتران دوکوهانۀ لاغر است، پس، آنان را نفرین کنید؛ زیرا که بی‎گمان، آنان نفرین‌شده ‎اند... .(5)

بنا بر آن‎چه هویداست، مراد از «بالشها» در این حدیث، صندلیهای خُدروهای سواری امروزی‎اند، و مقصود از «پوشیدگانِ برهنه»، برخی زنان مسلمان در روزگار ما می‎باشند که جامه‎ هایی نازک و تنگ می‎پوشند که جلوی دیده ‎شدن تنهایشان را نمی‎گیرند.

امروزه می‎بینید، چنان‎که پیامبر(صلّی ‎الله‎ علیه ‎و آله) خبر داده است، برخی زنان مسلمان موهایشان را در پشت سرهایشان انبوه می‎کنند و می‌بندند، به گونه‎ای که مانند کوهان شتر گنده و قلمبه می‎شود، پس، با آن آراستن نگاه بیگانگان را سوی خُدشان می‎کشانند، و زنان در روزگار کهن این کار را با انبوه ‎کردن مو و بالابردن آن بر سر انجام می‎داده ‎اند، و در زمان ما بر مویشان با چیزی که در آن می‎گذارند، می افزایند.

♦️از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى ‎الله‎ علیه[وآله]‎و سلّم) فرمود:

دو دسته از زیندگان در آتش ‎اند که ندیده بودمشان: گروهی که با آنان تازیانه‎ هایی مانند دم گاوند که با آنها مردم را می ‌زنند، و زنانی پوشندگانِ برهنه و دلربایانِ گراینده که سرهایشان مانند کوهانهای کج شتران دو کوهانه ‎اند، درون بهشت نمی‌روند و بویش را نمی‎یابند، و بی‌گمان، بویش از راهی چنان و چنان یابیده می‌شود.(6)

مراد پیامبر(صلّی ‎الله ‎علیه ‎و آله) از سخنش: «ندیده بودمشان» آن است که ندیده بودمشان در میان کسانی که پیش از این در معراج دیده بودمشان، و مقصود از «گروهی که با آنان تازیانه‎ هایی مانند دم گاوند...»، پاسبانانی‎اند که در دستهایشان تازیانه‎هایی درازند که با آنها مردم را ناسزاوار می‎زنند، و «پوشندگانِ برهنه» همان زنان جامه ‌پوش و برهنه ‎تن می‌باشند.

......................................................................................
1. در نسخۀ چاپی من لایحضره الفقیه نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «کاشفات» یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در دیگر احادیثِ همانند این آمده است، به «کاسیات» اصلاح و ترجمه گردید. پس، «کاشفات» نادرست‎نویسی‌شدۀ «کاسیات» است.
2. از نسخۀ چاپی مَن لایحضره الفقیه پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، میان دو کروشه [خارجات] افتاده است، و ما آن را از «الوافی، ج 22، ص 809، ح 22237» افزوده و ترجمه کرده‌ایم.
3. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 390، کتاب النکاح، ب المذموم من أخلاق النساء و صفاتهنّ، ح ٤٣٧٤؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.  
4.  در همۀ نسخه‌‏های چاپی المستدرک علی الصحیحین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «رؤوسهم» یافت می‎شود که به «رؤوسهنّ» اصلاح و ترجمه گردید. 
5. المستدرک علی الصحیحین، ج ۵، ص 623، کتاب الفتن و الملاحم، ح ۸۳۹۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
6. صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۸۰، کتاب اللباس و الزینة، ب النساء، ح ۲۱۲۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‎هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۹ ، ۰۰:۰۴
خادم گمنام

ایران کشوری زلزله‎ خیز در آخرالزّمان

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۴۸ ق.ظ

زلزلهخیزبودن ایران

 بنا بر بررسیهای انجامشده، از ۴۰ نوع بلای طبیعی در سطح جهان، ۳۱ نوع آن در ایران روی میدهد. این کشور حادثهخیز، در میان بلایای طبیعی، بیشترین آسیبها را از زلزله دیده است، و سیل و خشکسالی در ردیفهای بعدی قرار دارند.(۱)

از آنجا که ایران روی کمربند جهانی زلزله قرار گرفته، کشوری لرزهخیز است.(۲) در ۱۰۰ سال گذشته، کشور ایران شاهد ۲۰ زلزلۀ بزرگ بوده که بیش از ۱۴۰ هزار نفر کشته و میلیونها مجروح در بر ‏داشته و باعث تخریب و ویرانی سدها شهر و روستا شده‌اند. بر اساس تحلیل نشریّۀ گلوبال تایْمْز، از سال ۱۹۹۱ م بیش از ۹۵۰ زمینلرزه در ایران رخ دادهاند که حدّاقل ۲۰ هزار کشته و چندین هزار مجروح بر جای گذاشته‌اند.(۳)

بیگمان، همۀ این آمارها به پیش از زلزلۀ اخیر بم برمیگردند. چنان‌که میدانید، در ۵ دی‏ ۱۳۸۲، زلزله‌ای به بزرگی ۶/۸ درجه در مقیاس امواج سطحی زمین، شهر بم و برخی مناطق پیرامون آن را لرزاند و ویران ساخت و نزدیک ۱۰۰ هزار تن کشته و زخمی بر جای گذاشت.

چرایی پس‌افتادن زلزلۀ تهران در آخرالزّمان

بنا بر گزارشهای کارشناسان ۲۴ شهر بزرگ ایران در مناطق بسیارخطرخیز زلزله قرار دارند و در این میان، ابرشهرِ تهران، جایگاهی ویژه دارد. در تهران، به لحاظ وضعیّت موجود گسترۀ شهر(۴) و با توجّه به پیشینۀ زمینشناسی منطقه و همچنین وجود گسلهای فعّال لرزهخیز، همیشه احتمال وقوع زمین لرزهای به بزرگی بیش از ۷ درجه در مقیاس امواج سطحی زمین وجود دارد.(۵)

کارشناسان می‌گویند، هرچند تهران هرروزه شاهد زلزلههایی سبک میباشد، مطالعات زمینشناسی و بررسی سیر تاریخی زلزلهها نشان میدهند که رویدادن زلزلهای بزرگ در تهران سالهاست به تأخیر افتاده است، و هرچه دیرتر روی دهد، توان ویرانگریاش بیشتر خاهد بود.(۶)

از دیدگاه نویسنده، دستی غیبی از وقوع زلزلهای شدید و ویرانگر در تهران پیشگیری کرده است، و در این کار، رازی بزرگ نهفته است؛ زیرا بنا بر مصالح الاهی و پیشبینی روایات اسلامی، تهران و مردمان این شهر در آخرالزّمان باید در بازۀ زمانی کوتاهی، به گونهای اندکاندک بینندۀ رویدادهای شگفتآوری جز زلزله باشند، و بیگمان، اگر پیش از وقوع آن رویدادهای آخرالزّمانی، زلزلهای ویرانگر و پُرکشتار در این شهر روی دهد، تهران رها و تهی از مردم می‌گردد، و جایگاه بروز چنان رویدادهایی نخاهد شد.  

آیا روایتی پیرامون روی‌دادن زلزله در تهران (ری) داریم؟

بر پایۀ پژوهشهای ۱۸سالۀ نویسنده در روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان، ویرانی ری (تهران)، بیشتر در پی جنگها و تندبادها و سنگبارانهای ناشی از گذر بزرگ‌ستارهای دنبالهدار از میان خُرشید و زمین در رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) خاهد بود، هرچند وقوع زلزلههایی ویرانگر در این شهر دور از انتظار نیست.

 در روایتی از کَعْب الْاَحبار، به ری «زَوْرا» و به بغداد «مزَوَّرَه» گفته شده است، و ویران‌شدن ری و فروبرده‌شدن بغداد از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) به شمار آمده‌اند:

... بی‌گمان، قائم از فرزندان علی(علیه‌السّلام) است که برای وی پنهان‌شدنی چون پنهان‌شدن یوسف و بازگشتی مانند بازگشت عیسی پسر مریم می‌باشد. سپس در پی پنهان‌شدنش، با برآمدن ستارۀ سرخ، ویران‌شدن زَوْرا که همان ری است، فروبرده‌شدن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، شورش سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و آذربایجان، آشکار می‌شود؛ آن، نبردی می‌باشد که در آن، هزارانی و هزارانی کشته می‏شوند و هر کدام شمشیری آراسته را گرفته‌اند که پرچمهای سیاهی بر همگی به جنبش درمی‌آیند؛ آن، جنگی است که مرگ سرخ و طاعون خاکستری با آن درمی‌آمیزند.(۷)

چنین مینماید که این حدیث ارزشمند در بر دارندۀ برخی پیشبینیهای شگفت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

هرچند ری در روزگاران کهن زلزله‌های سختی را دیده است که ویرانیهای بسیاری به بار آورده‌اند و کشته‌های فراوانی بر جای گذاردهاند، و در آینده نیز گمان روی‌دادن زمین‌لرزههایی سخت در این شهر می‌رود، تا کنون روایتی که آشکارا از ویرانی ری با زلزله در آخرالزّمان خبر دهد، یافت نشده است.

شاید از حدیثی که روایتگرش در آن به فروبردهشدن (خَسْف) برخی سرزمینهای جَبَل (کوهستان) اشاره کرده است، بتوان بهره گرفت که ری نیز در آخرالزّمان گرفتار زلزلهای سخت می‌گردد و در پی آن، بخشی از این شهر فروبرده می‌شود؛ زیرا ری از سرزمینهای جبل است و فروبردهشدن، بیشتر هنگامی روی خاهد داد که زمین سخت بلرزد.

از عبدالله ابن سَنان روایت شده است که از ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) پرسیده شد: سرزمینهای جَبَل (کوهستان) کجای میباشند؟ زیرا بیگمان، برای ما روایت شده است که هر گاه کار (زمامداری) به شما بازگردد، برخی از آنها فروبرده می‌شود، فرمود: بی‌گمان، در آنجاها جایگاهی است که به آن دریا گفته و قم نامیده می‌شود، و آن، مرکز شیعیان ما است، ولی ری، پس، وای بر آن‌جا از دو سویش، و بی‌گمان، آسودگی در آن از سوی قم و زیندگانش خاهد بود. گفته شد: دو سوی آن کدام است؟ فرمود: یکی از آن‌دو بغداد و دیگری خراسان است؛ زیرا شمشیرهای خراسانیها و بغدادیها در آن‌جا با یکدیگر بَرخُرد میکنند. پس، خداوند در کیفر آنان (زیندگان ری) شتاب میورزد و نابودشان می‌کند. زیندگان ری به قم پناه می‌برند و قمیها ایشان را پناه می‌دهند، سپس آنان از قم به جایی که به آن اَرْدَهار(۸) گفته می شود، می‌روند.(۹)

سرزمینهای «جَبَل» (کوهستان) یا سرزمین «جِبال» (کوهستانها) بخشهایی گسترده و کوهستانی از میانهها تا غرب کشور ایران است، و شهرهای بسیاری، مانند تهران، کرج، قزوین، زنجان، قم، کاشان، اسفهان، اراک، خرّم آباد، همدان، سنندج و کرمانشاه را در بر میگیرد.(۱۰)

مراد از «دریا» در این روایت، دریاچۀ حوض سلطان است که در ۳۶ کیلومتری شمال قم، در سوی راست راه این شهر به تهران، جای دارد، و «اَرْدَهار» آبادی کوهستانی آسودهای در ۸۵ کیلومتری جنوب قم و ۴۰ کیلومتری غرب کاشان، میباشد، و اکنون به آن اردهال گفته می‌شود.

«خراسانیها» نیروهایی‌اند که با رهبری هاشمی چینی و فرماندهی شعیب تمیمی خراسانی از سمرقند به ری (تهران) میآیند تا سپاه حسنی گیلانی را یاری کنند و با آنان سوی عراق بروند، و «بغدادیها» گروهی از نیروهای سفیانی شامیاند که از دمشق به بغداد میآیند، و آنان پس از نوسازی نیروها و افزایش آنها در این شهر، برای نبرد با ایرانیان و خراسانیها، درون ایران، بهویژه ری، میروند، و در ری، نخست با سپاه سومین رهبر انقلاب ایران می‌جنگند، و سپس با نیروهای شعیب خراسانی درگیر میشوند، و سرانجام در هم میشکنند و سوی عراق پسروی میکنند.

از کاربرد واژۀ «بغدادیها» در بیان ویژگی گروهی از سپاه سفیانی بهره میگیریم که عراقیان، بهویژه زیندگان بغداد، در پدیدآوردن این سپاه ستمکار یورشبرنده بر ری نقشی برجسته دارند.

حفره های مرگ زیر پای تهران

زیر پوسته ٢٨ کیلومتر اتوبان تهران-قم و ٢١ کیلومتر جاده ساوه خالی شده و ٢٥ کیلومتر از کمربندی آزادگان در معرض فرونشست قرار دارد. باند فرودگاه مهرآباد، راه آهن، پمپهای بنزین در کام فرونشست قرار دارند. مناطق ١٦ تا ٢٠ تهران بیشترین خطر فرونشست را دارند!

 فرونشست زمین ٢٨ کیلومتر از اتوبان تهران -قم، ٢١ کیلومتر از جاده ساوه و بزرگراه بهشت زهرا و ٢٥ کیلومتر از کمربندی آزادگان را تهدید می‌کند. رخداد هولناکی که اگر اتّفاق بیفتد، سونامی مرگباری در جاده تهران به جا می‌گذارد. این موضوعی است که کاوه زرگران رئیس کمیسیون کشاورزی و آب اتاق تهران با «شهروند» در میان میگذارد و میگوید: مرکز تحقیقات راه و شهرسازی با همکاری اتاق بازرگانی نقشه فرونشست دشت تهران را آماده کرده است، و بر اساس این نقشۀ هشداردهنده نه تنها جادههای منتهی به پایتخت در معرض یک تهدید هولناک هستند که زیر لایه پوستی زمین در محلّ راه آهن شهر، پمپ بنزینها و باند فرودگاه مهرآباد خالی شده است. برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی مهمترین عامل این فاجعهای است که تا چندقدمی تهرانیها قرار گرفته است. علاوه بر آن، فرسودهبودن لولههای آبرسانی شهر و نشت از آنها یکی دیگر از عوامل این تهدید بزرگ است. زرگران به «شهروند» میگوید: عمر شبکه آب تهران در برخی مناطق به بیشتر از ٣٠‌ سال می‌رسد و حالا لولههای منسوخ و از رده خارجشده به خطری بالقوّه در زیر زمین تهران تبدیل شدهاند. علاوه بر آن، حفّاریهای غیراصولی مترو در شهر، موضوع دیگری است که گزارش مرکز تحقیقات راه و شهرسازی نسبت به آن هشدار داده است. تهران که حالا تبدیل به یک بمب مرگبار شده است، بزرگترین راه نجات خُد را در اجرای طرح تعادلبخشی و احیای سفره‌های آب زیرزمینی می‌بیند. طرحی که وزارت نیرو متولّی اجرای آن شده است، امّا همچنان درگیر امّا و اگرهای تأمین اعتبار برای آن و کسریهای بودجه است.(۱۱)

زمین‌لرزه در اهواز

حسن بَصْری برای همشهریانش گفته است:

بادی زرد از سوی قبله(۱۲) نزد شما میآید، و سه روز و دو شب پایدار میشود، به گونهای که شب از زردیِ بسیار مانند روزِ روشن شود، و پس از آن، در آب فرورفتن بصره خاهد بود، سپس نشانههای پیاپیای از آسمان را پیشبینی کنید که مانند به رشته کشیدن دانهها پشت سر هماند. پس، نخستین نشانهها آذرخشها، سپس باد زرد، آنگاه بادی پایدار و صدایی از آسمان است که در آن مردمانی میمیرند، و در واسط نابودیای بسیار، و در کوفه شگفتیهایی، و در اهواز زمین‏لرزههاییاند که خانههای آنان گورهایشان خاهند شد، سپس راهها بسته میشوند و کسی از شهری به شهری نمی‌رود.(۱۳)

چنین مینماید که این حدیث شگفت از سخنان پیامبر(صلّىاللهعلیهوآله) یا امام علی(علیهالسّلام) باشد، اگرچه حسن بصری تابعی آن را به آندو نسبت نداده است.

 بنا بر آن‌چه هویداست، بیشتر رویدادهایی که در این روایت به آنها اشاره شده است، در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیهالسّلام) روی می‌دهند.

«اَهْواز» شهری در جنوب غربی ایران است که رود کارون از آن میگذرد و نزدیک مرزهای عراق جای دارد.(۱۴)

پیشگیری و کاهش زلزله و آسیبهایش

 شایان یادآوری است، همان ‏گونه که مقاومسازی ساختمانها و ساختن شهرها و روستاها در بخشهایی که زلزله‌خیز نیستند، مایۀ کاستن از خطرهای زلزله و آسودهماندن از آسیبهای آن میشوند، پرهیز از گناهان، دادن صدقه و خاندن برخی آیات قرآنی و دعاها نیز از روی‌دادن این پدیدۀ طبیعی و آسیبهایش میکاهند.

------------------------------------------------------------

۱. روزنامه ایران، ش ۲۳۱۰، ۳/۹/۱۳۸۱ هـ .ش، ص  ۶، با حذف و تصرّف.

۲. ۱۰ درسد از خشکیهای جهان در معرض زلزله قرار دارند، و متأسّفانه ایران جزو این ۱۰ درسد است؛ روزنامه جام‏ جم، ش ۶۲۴، ۱۹/۴/۱۳۸۱ هـ .ش، ص  ۴).

۳. روزنامه ایران، ش ۲۳۱۰، ۳/۹/۱۳۸۱ هـ .ش، ص ۶، با حذف و تصرّف.

۴. تراکم جمعیّت، انبوهی ساختمانها و فرسودگی و مقاومنبودن بیشتر آنها و نیز انباشت فاضلابهای بسیار در زیر تهران، این شهر را در برابر زلزله بسیار آسیبپذیر نموده است.

۵. روزنامه ایران، ش ۲۳۱۰، ۳/۹/۱۳۸۱ هـ .ش، ص  ۶، با حذف و تصرّف.

۶. بهرهگرفته‌شده از: برخی منابع.

۷. الغیبة، نعمانی، ص ۹-۱۴۸، ب ۱۰، ح ۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

۸. در همۀ نسخههای چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «اردستان» یافت میشود که به «اَرْدَهار» اصلاح و ترجمه گردید.

۹. بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ب ۳۶، ح ۲۰، با نقل از: تاریخ قم؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

۱۰. بهرهگرفته‌شده از: برخی منابع.

۱۱. روزنامه شهروند، ش ۱۰۳۳، ۸/۱۰/۱۳۹۵ هـ .ش، ص ۴.

۱۲. قبله همان سویی است که نمازگزار به آن سو نماز می‌گزارد، و چون قبله در سوی جنوب غربی بصره میباشد، باد یادشده از این سو می‌وزد.

۱۳. التشریف بالمنن، ص ۲۵۴، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب ۴۱، ح ۳۷۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

۱۴. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.

گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

🏻روش ما در نوشتن واژهها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.

کانال آخرالزّمان

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۴۸
خادم گمنام

این مردم سه سال فرصت دارند!!!

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۳۹ ق.ظ

در زمستان 1398، روزی با انسانی اهل دل و پند و موعظه هم‎ صحبت شدم، چون رند و زیرک بود، دستش را رو نمی‎کرد. جسته و گریخته و عوامانه حرفهایی می‎زد، و من که خوب به سخنانش گوش می‎دادم، بی‎ آن‎که از حوادث آخرالزّمان برایش چیزهایی بگویم، به گونه ‎ای کلّی پرسیدیم: آیا حوادث روزگار ما به ظهور امام زمان(علیه ‎السّلام) می ‎انجامند؟ پاسخ داد: کارها به آن سو پیش می‎ روند، ولی این را دانسته باش که این مردم سه سال فرصت دارند تا کارهایشان را جمع و جور کنند. بعد حوادث مهمّی رخ می‎دهند که بیشترشان سختی و عذابند تا به ظهور برسیم!!!

مراد از «فرصت» در این‎جا، مهلتی است که خداوند پیش از فرود عذابهای آخرالزّمانی به انسانها می‎دهد، و جمع و جور کردن کارها همان دست‎ کشیدن از ستم و سرکشی و گناه و پرداختن بدهکاریها و کمک به نیازمندان و دوری از زراندوزی و طلب حلالیّت از کسانی که حقّی بر گردن انسان دارند و توبه به درگاه خالق هستی و ... است.

یادآوری می‌شود، برخی افراد کج‌فهم عیبجویی نکنند و نگویند که آن بزرگوار وقتی برای ظهور تعیین کردند!!! زیرا تعیین وقت دقیق کاری مخالف روایات اسلامی است. 

آن کس که ز شهر آشنایی است//داند که متاع ما کجایی است

 

ایران-قم-سیّد سلیمان مدنی تنکابنی- 1399/1/21 

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۳۹
خادم گمنام

سه‎ گروه‌شدن بنی عبّاس در آخرالزّمان

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۵۰ ق.ظ

ابو اُمیّه کلبی از شیخی که روزگار نادانی عربها را دیده و ابروانش بر دو چشمانش افتاده بود، روایت کرده است که گفت:

همواره دارندگان پرچمهای سیاه گردنهایشان نیرومند است تا آن‌که در میان خُدشان ناسازگاری کنند؛ برخی از آنان با دیگری ناسازگاری می‌کنند و سه دسته می‎شوند: گروهی سوی بنی فاطمه و دسته‎ای سوی بنی عبّاس و گروهی سوی خُدشان فرامی‎ خانند.(۱)

چنین می‎نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى ‎الله‎ علیه ‎و آله) باشد، اگرچه شیخ راوی آن را به وی نسبت نداده است.

مراد از «دارندگان پرچمهای سیاه» در این روایت، سیاه‌نشانان نخستین یا بنی عبّاسی‌اند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروایی می‌کنند.
——————————————————— 

۱. الفتن، ص ۱-۱۴۰، الجزء ۳، ح ۵۷۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

📚گزیده‎هایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

✍🏻روش ما در نوشتن واژه‎ها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکته ‎های دیگر است.

✔️کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۵۰
خادم گمنام

سرنوشت اسرائیل و آزادی بیتالمقدس از اسرار الاهی است و تا کسی از آیات و روایات اسلامی آگاه نباشد، نمی‌تواند از این راز بزرگ پرده بردارد!

برخی میپندارند، از اینکه در روایات اسلامی آمده است که سفیانی بر پنج منطقۀ شام: حمص و قنّسرین و دمشق و اردن و فلسطین چیره میشود، میتوان نتیجه گرفت که سفیانی به اسرائیل حمله میکند و آن کشور را فتح میکند!!! اشتباه چنین افرادی در آن است که دسترس کامل به روایات اسلامی و منابع مهدویّت و آخرالزّمان ندارند و عجولانه و طبق میل شخصی خِیش نظر میدهند.

 نویسندۀ کانال آخرالزّمان، با بررسیهای گسترده و جامعی که پیرامون اسرائیل و فلسطین انجام داده است و در آینده روایات و دلایل و شواهد آن را نیز ارائه خاهد داد، چنین دریافته است که پیش از ظهور امام زمان(علیهالسّلام) هیچ گروهی یورش مهمّی بر اسرائیل انجام نمی‌دهند و قدرت فتح آن کشور و یا بیت‌المقدس غربی را ندارند! زیرا اروپا و آمریکا و سربازان پادشاه یمن نیروهایشان را برای پاسداری از اسرائیل و بیتالمقدس به رمله در فلسطین میفرستند (طبق چند روایت). بله تنها گروهی که پیش از ظهور به بیتالمقدس حمله می‌کنند تا آن‌جا را آزاد کنند، شورشیان آفریقاییاند که از لیبی به مصر و اردن و فلسطین و سوریه می‌آیند، ولی راه به جایی نمیبرند و بر بیت‌المقدس غربی و اسرائیل چیره نمیشوند و تنها به مصر، فلسطین شرقی، اردن و دمشق می‌آیند و سرانجام در هم میشکنند (طبق چندین روایت).

بنا بر آنچه گفته شد و در کتابهای شیعیان و سنّیان آمده است، تنها و تنها نیروهای پیرو امام مهدی(علیهالسّلام)، آن هم پس از ظهور آن بزرگوار نه پیش از ظهور، از چین و مُلتان و خراسان و سیستان و برخی شهرهای ایران در قم گرد میآیند، و سرانجام پس از آزادسازی عراق و حمله به ترکیه، نیروهایشان را به سوریه میفرستند و پس از آزادسازی دمشق و اردن و فلسطین شرقی از دست نیروهای سفیانی، به بیتالمقدس غربی و اسرائیل یورش میبرند، و آن جاها را آزاد میکنند تا امام مهدی(علیهالسّلام) از عراق و عیسی مسیح(علیه‌السّلام) از آسمان به دمشق و سپس در قدس فرود آیند (طبق چند آیه و روایت)!

امیدواریم بتوانیم در آینده گفتار کامل «سرنوشت اسرائیل و فلسطین و آزادی قدس شریف در آخرالزّمان» را در اختیار خانندگان گرامی بگذاریم که حاوی نکاتی شنیدنی و شگفت است، و در گفتار حاضر به گونهای گذرا به آنها اشاره کردیم، و بسیاری از نویسندگان و تحلیگران در این باره لغزیدهاند!

📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

🏻روش ما در نوشتن واژهها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۵۲
خادم گمنام

در روایات اسلامی از درگیری و آشوب میان مسلمانان و یهودیان در سرزمین فلسطین تعبیر به «فتنۀ فلسطین» شده است، و جنبش فلسطینیان راه به جایی نمی‌برد، و هنگامی که شورشیان آفریقایی به فلسطین رسیدند، گروه بسیاری از فلسطینیان به آنان می‌پیوندند، و سرانجام، به سفیانی که در سوریه برمی‌شورد و دشمن امام مهدی(علیه‌السّلام) است، می‌گرایند، و سفیانی نیز پس از فرار از دمشق، در میان آنان در بیتالمقدس شرقی پناه می‌گیرد، و فتح بیتالمقدس تنها به دست پیروان مشرقی امام مهدی(علیه‌السّلام) از اهالی سینکیانگ چین و مُلتان پاکستان گرفته تا خراسان و سیستان و برخی شهرهای ایران، بهویژه قم، خاهد بود.

 📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی

🏻روش ما در نوشتن واژهها،‌ بر پایۀ درست‌نویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.

کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۵۴
خادم گمنام

دیروز با یکی از اساتیدم که سالها پیش نزد ایشان شاگردی می کردم، تماسی برقرار شد. تذکّراتی پیرامون برخی مطالب آخرالزّمانی دادند، و ما نیز نکاتی را یادآور شدیم. از جملۀ تذکّرات ایشان این بود که فرمودند: از دیدگاه من مهمترین نشانۀ نزدیکشدن ظهور آن است که نه تنها مردم عادی، خواص (روحانیون و علمای شیعه) هم از امام زمان(علیهالسّلام) رویگردان شوند و نمازخانان در مضیقه قرار گیرند. حقیر در تأیید سخن ایشان عرض کردم: بله همین طور است، و روایاتی داریم که کمی پیش از ظهور بیشتر معتقدان به امامت ائمّۀ دوازدهگانه(علیهمالسّلام) از این امر برمیگردند، و امیدواریم با کفریّاتی که از برخی عالمان و روحانیون و خطبا این روزها میشنویم و در حال فزونی است، و گرفتاریها و سختیهایی که مردم روز به روز دچار آنها میشوند و سبب رویگردانی آنان از خدا و دین و مذهب میگردد، هرچه زودتر به آن وضعیّت برسیم و صف کفر و نفاق کثیر از صف ایمان قلیل جدا شود تا ظهور نزدیک شود و ایشان فرمودند: خدا کند که چنین باشد!!!

همه میدانند آرزوی ما رویگرداندن مردم و علما از دین و امام زمان(علیهالسّلام) نیست، ولی چون میدانیم ادّعاها بیشتر دروغیناند، و امتحانات الاهی چنین چیزی را آشکار می‌‏کنند، امیدواریم کفر و نفاق هرچه زودتر آشکار شود تا خبیث از پاکیزه جدا گردد. شاید سخنان ما در این مقاله برای دوستانمان نیز ناگوار باشد، ولی بعدها که حقیقت آشکار شد، خاهند دانست که ما چه میدیدیم و چه می‌دانستیم!!!

ناگفته نماند این پیشبینی گمراهی و برگشتن از دین و امام زمان(علیه‌ السّلام) شامل بندۀ نویسنده و شمای خاننده هم می‌شود، مگر اینکه پناه ببریم به خداوند از شرّ شیطان نفسی و شیطان جنّی تا از  آمایشهای سخت آخرالزّمانی سالم درآییم.

در آینده در ضمن گفتاری مفصّل با روایات اسلامی، رویگردانی مردم و خواص از دین و امام مهدی(علیهالسّلام) و جداشدن صف کفر و نفاق از ایمان را کمی پیش از ظهور ثابت خاهیم کرد، هرچند کارشناسان مباحث مهدوی خُد بر این امور واقفند.

 

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۵۷
خادم گمنام

قران مشتری و زحل و پیامدهای نجومی آن

جمعه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۰۱ ق.ظ

آن دسته از خانندگانی که از قدیم مطالب آخرالزّمانی ما را دنبال می‎کنند، خوب به یاد‎ می‎آورند که از دی‌ماههای حادثه ‎خیز در ایران سخن گفتیم و برخی پیشبینیها نیز در این باره ارائه داده‎ بودیم که تا کنون تحقّق یافتند، و برخی دیگر نیز در دی‎ماههای پیش رو پدیدار می‌شوند...

حال یادآور می‎شویم، در دی ماه 1399 رویدادی آسمانی و بسیارمهم رخ می‎دهد که در تحوّلات شگفت سالهای آینده نقش آفرین خاهد بود، و چه بسا در رویدادهای زمینی پیش از خُد نیز اثر گذار باشد ...

خاندن این بحث که برای نخستین ‎بار به شکلی کامل ارائه و در آن پرده از رازهایی نهان برداشته می‎شود، برای منجّمان و علاقمندان به علوم غریبه و پیشگویی، به ‎ویژه منتظران ظهور، جذّاب و شیرین خاهد بود!!!

✔️کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۰۱
خادم گمنام

پخش ‎شدن دود از آسمان در آخرالزّمان

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۱۴ ب.ظ


پخش شدن دود از آسمان از نشانه‎ های نزدیک‎ شدن زمان قیام امام مهدی(علیه السلام) است.

خداوند متعالی فرمود:

چشم به راه روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد* که مردم را فرامی‎گیرد، این شکنجه‌ای دردناک است*.(1)

بنا بر آن‎چه هویداست، مراد از «دودی آشکار» در این آیه، دودی است که در آسمان پخش می‎شود، در پی برآمدن بزرگ‎ ستاره‎ای دنباله‎ دار در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی (علیه ‎السّلام)، پس از رفتنش درون پوشش گازی زمین و سوختن و شعله‎ ورشدن و فروافتادنش در مشرق، و دود از نشانه‎ های رستاخیز نیست، ولی برخی روایات اسلامی که از آنها گمان می‎رود دود پس از قیام قائم و فرود عیسی مسیح(علیهماالسّلام) خاهد بود، از درهم ‎آمیختگی یا پیش‎ و پس ‎کردن برخی بخشهایشان تهی نیستند، و خداوند داناتر است. 
 
از حُذَیْفَة ابن اَسِید روایت شده است که گفت: رسول خدا(صلّى‌ الله ‎علیه [وآله] و سلّم) نزد ما آمد و ما در بارۀ «ساعت» گفتگو می‎کردیم، فرمود:

هرگز ساعت برپا نخاهد شد، تا آن‎که ده نشانه را ببینید: پس، یاد کرد دجّال، دود، یأجوجوج و مأجوج، برآمدن خُرشید از غروبگاهش، جنبنده، فرود عیسی پسر مریم(علیه‌السّلام)، فروبردنی در مشرق، فروبردنی در مغرب، فروبردنی در جزیرۀ عربها و آتشی که مردم را می کوچاند.(2)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه‌السّلام) می‌باشد.

از حذیْفَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى‌ الله‎ علیه [وآله]و سلّم) فرمود:

... پس، عیسی به بیت المقدس بازمی‎گردد و مؤمنان با وی‎ اند، در آن هنگام، دود آشکار می‎شود. گفتم: ای رسول خدا نشانۀ دود چیست؟ فرمود: برای آن سه صدای بلند شنیده می‎شود و دودی میان مشرق و مغرب را پُر می‌کند؛ ولی مؤمن سرماخُردگی‌ای به او می‌رسد، ولی کافر مانند مست می‎شود، دود در دو سوراخ بینی، دو گوش، دهان و پشتش می رود... .(3)

... «چشم به راه روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد»(4)

... از رسول خدا(صلّى‌ الله ‎علیه [وآله]و سلّم) روایت شده است:

نخستین نشانه‎ ها دود است ... حذیفه گفت: ای فرستادۀ خدا، دود چیست؟ پس، رسول خدا(صلّى‌ الله ‎علیه [وآله]و سلّم) آیه را خاند و فرمود: میان مشرق و مغرب را پُر می‎کند، چهل روز و شب می‎ماند... .(5)

از اَرْطَاَه روایت شده است که گفت:

آتشی یا دودی در مشرق چهل شب خاهد بود.(6)

چنین می‎نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى ‎الله‎ علیه ‎و آله) یا بهره‎ گرفته‎ شده از آنها باشد، اگرچه اَرْطَاَة ابن مُنْذِر تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

بنا بر آن‌چه هویداست، آغاز پخش‌شدن دود از آسمان در چهل شب، پس از برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار از مشرق در ماه رمضان پیش از ظهور امام مهدی(علیه‎ السّلام) و پایانش در ماه شوّال خاهد بود.
-------------------------------------------------------

1. قرآن کریم، سورۀ دخان، آیۀ 11-۱٠؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2.  الزهد و الرقائق، ابن مبارک، ص 60-559، ح 1606؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. السنن الواردة فی الفتن، ص 276، الجزء 5، ب 103، دنبالۀ ح 597؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. قرآن کریم، سورۀ دخان، آیۀ ۱٠؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. الکشّاف، ج 4، ص 272، سورۀ دخان؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
6. الفتن، ص 428، الجزء 9، دنبالۀ ح 1360؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

کانال آخرالزّمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۱۴
خادم گمنام

بسته‌شدن راههای پیونددهنده میان سرزمینها در پی جنگها و آشفتگیها، و بازداشتن بسیاری از مسلمان از رفتن به مکّه برای انجام کارهای حجّ واجب، از نشانه‌های نزدیک‌شدن زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) است.

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) فرمود:

... آگاه باشید که بی‏گمان، خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را می‏بندد، و دریا سوارِ خِیش را بازمی‏دارد... .(1)

کعب گفته است:

نزدیک است که دریا دشوار گردد، به گونه‌ای که کشتی‌ای در آن شناور نشود، و خشکی دشوار گردد، به گونه‌ای که کسی نتواند به خانه‌ای پناه برد.(2)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه کعب الاحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

حسن بَصْرِی گفته است:

... راهها بسته می‌شوند؛ پس، کسی از شهری به شهری نمی‌رود.(3)

چنین می‌نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى‌الله‌علیه‌وآله) باشد، اگرچه حسن بصری تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

ابو سعید خُدْرِی گفته است که پیامبر(صلّى‌الله‌علیه[وآله]‌وسلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) برپا نمی‌شود، مگر آن‌که خانۀ خدا (کعبه) حج‌گزارده نشود.(4)

بدان که مراد از «ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) می‌باشد.

از عبدالله ابن عُمَر روایت شده است که رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

... هر گاه مسجد بُراثا ویران گردد، حج از دست می‌رود. به او گفته شد: این مسجد براثا کجاست؟ فرمود: در غرب زورا از سرزمین عراق است که هفتاد پیامبر و سفارش‌شده(5) در آن‌جا نماز گزارده‌اند، و واپسین کسی که در آن‌جا نماز می‌گزارد، این است. و با دستش سوی سرور ما علی پسر ابو طالب(علیه‌السّلام) اشاره کرد.(6)

بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «زَوْرا» در این حدیث، دجلۀ بغداد است(7)، و «بُراثا» کویی در غرب دجله و شمال بغداد کنونی، میان کَرْخ و کاظِمَیْن، می‌باشد، و از روایات اسلامی بهره گرفته می‌شود که آن‌جا در روزگاران کهن جایگاه پرستش بسیاری از پیامبران و سفارش‌شدگانشان، مانند نوح و ابراهیم و امام علی(صلوات‌الله‌علیهم) بود، و خانۀ مریم و زادگاه عیسی(علیهما‌السّلام) در آن‌جاست، و در دوران اسلامی، با فرمان امام علی(علیه‌السّلام)، در آن‌جا مسجد براثا ساخته شد که از مسجدهای کهن در عراق می‌باشد، و همواره نزد شیعیان دارای جایگاهی ویژه بوده است، و آنان به دیدارش می‌روند و در آن نماز می‌گزارند، و بی‌گمان، مسجد گرامی براثا چند بار ویران گردیده است، و واپسین ویرانی‌اش با دستان پیروانش اصهب مروانی، در ماه ذی‌‌قعدۀ پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، خاهد بود، و در پی این رویداد ناگوار، راه حج بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، بسته می‌شود.(8)
 
جابر ابن عبدالله انصاری گفته است: اَنَس پسر مالک که خدمتگزار رسول خدا(صلّی‎الله‎علیه‎وآله) بود، برای من حدیث گفت:

هنگامی که امیر مؤمنان علی پسر ابو طالب(علیه‎السّلام) از کارزار نَهْرَوانیان(9) بازگشت، در بُراثا فرود آمد و در آن‎جا ترسایی مسیحی که حُباب نام داشت در دیرش بود ... پس، امیر مؤمنان(علیه‎السّلام) به وی فرمود: در کجا پناه می‎گیری؟ گفت: در دیری که برای من است، این‎جا، می‌باشم. امیر مؤمنان(علیه‎السّلام) به وی فرمود: پس از این روزت، در آن‌جا نمان، ولی در این‎جا مسجدی بساز ... هشدار ای حباب، به‌زودی کنار این مسجدِ تو شهری ساخته می‎شود و بسیارزورگویان در آن‌جا فراوان می‎شوند و گرفتاری در آن شهر سخت می‌گردد تا آن‎که هر شب جمعه‎ای در آن‎جا هفتاد هزار شرمگاه حرام آمیزش شوند. پس، هر گاه گرفتاریشان بزرگ شود، با کمک پلی بر مسجد تو یورش می‌برند(10) [و آن را ویران می‌کنند](11) ... جز کافری ویرانش نمی کند. هر گاه آن کار را کنند، از حج بازداشته می‌شوند ... و سبزیهایشان می سوزند... .(12)

شایان یادآوری است، اصهب مروانی و پیروانش، پس از آن‎که بر کشور عراق چیره می‌شوند، با برخی سران شیعه و پیروانشان، به‌ویژه کسانی که در کوفه می‌زیند، همپیمان می‌شوند، و برای همین، مروانیها سوی شیعه و جایگهای مقدّس آنان دست اندازی نمی‎کنند، ولی هنگامی که گرفتاری بر آنان سخت می‎شود، پیمانهای پیشینشان را می‎شکنند و دشمنیهایشان در بارۀ شیعیان را آشکار می‌کنند و برخی جایگاههای مقدّس نزد آنان، به‌ویژه مسجد براثا، را ویران می‌کنند. پس، هر گاه آن کار را بکنند، خداوند با دستان سفیانی و پیروانش آنان را از حج بازمی‌دارد و شکنجه‎شان می‎کند و می‌کشد.

مراد از شهری که در کنار مسجد براثا ساخته می‌شود، بغداد است که ابو جعفر منصور، دومین پادشاه بنی عبّاس، به پدیدآوردن آن در غرب دجله و جنوب براثا، از 145 تا 147 هـ.ق برابر 762 تا 764 م، فرمان داد، و آن‎جا را پایتخت دولت عبّاسیان کرد.
 
بنا بر آن‌چه هویداست، پلی که مروانیان ناصبی (ستیزه‎خو) از آن می‎گذرند و بر مسجد براثا یورش می‌برند و ویرانش می‌کنند، «پل صَرّافیّه» کنونی در شمال بغداد است که کوی وزیریّۀ سنّی‎نشین در شرق دجله را به کوی عُطَیْفیّۀ شیعه‎نشین در غرب آن پیوند می‎دهد.
 
سدِیر صَیْرَفِی گفت که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهماالسّلام) بودیم، به آنان رو کرد و فرمود:

حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید(13)، حج گزارید، پیش از آن‌که خشکی ‏سمت‌وسوی خُد را ببندد، حج گزارید پیش از ویران‌کردن مسجدی در عراق که میان درخت خرما و رودهاست، حج گزارید پیش از آن‌که در زَوْرا درخت سِدری (کُناری) بریده شود که بر بالای(14) ریشه‌های درخت خرمایی روییده است که مریم(علیهاالسّلام) از آن خرمای تازۀ چیده‌شده برداشت؛ پس در آن هنگام، از حج بازداشته می‌شوید... .(15)

مقصود از «مسجدی در عراق» مسجد گرامی بُراثا در غرب دجله است، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای کهن یا بخش غربی بغداد کنونی پایتخت عراق است، و «درخت خرما» همان درخت خرمایی است که مریم(علیهاالسّلام)، هنگام زاییدن عیسی(علیه‎السّلام) و گرفتن درد زایمان، زیر آن رفت و تنه‎اش را تکان داد؛ پس، خرمایِ ترِ تازه‌چیده‌شده‌ای بر وی فروریخت و از آن خُرد(16).
 
از محمّد ابن معروف هِلالی روایت شده است که ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما‏السّلام) فرمود:

گریختن با شتاب و ترس، گریختن با شتاب و ترس، هر گاه عربها افسارهایشان را بَرکنند و خشکی ‏ سمت‌وسوی خُد را ببندد و جلو حج گرفته شود. سپس فرمود: حج گزارید، پیش از آن‌که حج نگزارید، و با انگشتِ شست خِیش به قبله اشاره کرد و فرمود: در این سو هفتاد هزار تن یا بیشتر کشته می‌شوند.(17)

کندن عربها افسارهایشان را همان شورشهای برخی مردمان عرب بر فرمانروایانشان و کندن آنان ریسمان پادشاهان از گردنهایشان است، چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‎السّلام)، مانند شورش پیروان اَعْرَج کِنْدِی در لیبی و پیروان اَبْقَع فِهْرِی در مصر و پیروان اَصْهَب مَرْوانِی در عراق و پیروان سُفْیانِی شامِی در سوریه، و گمانی نیست در آن‎که این شورشها و جنبشها مایۀ جنگها و آشفتگیها و روی‎دادن کشتار، ویرانی و تاراج در سرزمینها می‌شوند. بنا بر این، از نمونه‎های آشوبهای آخرالزّمان به شمار می‎آیند، و پرهیز از آنها بایسته است.
   
بنا بر آن‎چه هویداست، کشتن هفتاد هزار تن در پی ناسازگاری سخت و درگیری خونینی خاهد بود که میان حجگزاران در ماه ذی‎حجّه در مکّه، پس از پخش‌شدن خبر کشته‌شدن پادشاه حجاز و سرزمینهای پیرامونش، روی می‌دهد.
  
از حَمْران روایت شده است که ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) فرمود:

... پس، هر گاه ... ببینی که خانۀ خدا بی‌گمان، بسته شد و فرمان داده می‌شود به رهاکردنش، پس، بپرهیز، و از خداوند(عزّ و جلّ) رهایی بخاه... .(18)

شایان یادآوری است، پس از روی‎دادن درگیری‌ای خونین میان حجگزاران در مکّه و کشتن بسیاری از آنان، کعبه بسته و پردۀ ارزشمندش تاراج می‎شود، و نیز سفیانی شامی پیش از آن، به رهاکردن خانۀ خدا فرمان می‎دهد و سوریها و عراقیها و مصریها را از حجگزاردن بازمی‎دارد و سپاهی را به مدینه می‎فرستد، پس، آن‎جا را تاراج می‎کنند و بسیاری از زیندگانش را می‌کشند، سپس هنگامی که می‌خاهند به مکّه بروند و کعبه را ویران کنند و امام مهدی(علیه‌السّلام) را دستگیر کنند و بکشند، ناگهان در بیدای مدینه فروبرده می‎شوند.
 
اصْبَغ ابن نُباتَه از امیر مؤمنان-علی-(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های شورش قائم(علیه‌السّلام)، روایت کرده است:

بهوش که بی‌گمان، برای شورش او(19) ده نشانه است: نخستین آنها «شکافتن کُنجها(20) در کوچه‌های کوفه»، «بستن مسجدها»(21)، «بازماندن حاجیان»، «فروبردنی»(22)، «پرتاب‌کردنی در خراسان»(23)، «برآمدن بزرگ‌ستارۀ دنباله‌دار»، «همراستایی ستارگان»، «کارزاری و آشفتگی‌ای»، «کشتاری» و «تاراجی»؛ آنها نشانه‌هایی ده‌گانه‌اند، و از نشانه تا نشانه شگفتی‌ای است. پس، هر گاه نشانه‌ها به پایان برسند، قائم ما، گیرندۀ حق(24)، قیام می‌کند.(25)

امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام)، در بیان نشانه‌های قیام قائم(علیه‌السّلام)، فرمود:

... از شام خبری می‌آید که بی‌گمان، جلو حجگزاران گرفته شده است. در آن هنگام، حاجیان از سمت‌وسوی حج بازداشته می‌شوند؛ پس، کسی از شام و از عراق حج نمی‌گزارد، و حج‌گزاری از مصر خاهد بود، و سپس، در پی آن، جلو حج گرفته می‌شود... .(26)

ابن مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه‌السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، در روزگار پنهان‌شدن کوتاه‌مدّتش، گفته است:

... آن گاه که او را دیدم، خِرَدم در خوبی و ویژگی‌اش سرگردان شد. پس، به من فرمود: ای پسر مهزیار، چگونه برادرانت را در عراق پشتِ سر گذاشتی؟ گفتم: در تنگیِ زندگی و ناخُشی، در حالی که بی‌گمان، شمشیرهای بنی شَیْصَبان پی‌درپی بر آنان بوده است. فرمود: خدا بکشد ایشان را، چگونه [از راستی](27) بازداشته می‌شوند! گویا این گروه را می‌بینم که در خانه‌های خِیش کشته شده‌اند، و فرمان خداوند آنان را شب یا روز فراگرفته است. گفتم: ای پسر فرستادۀ خدا، آن رویداد کی خاهد شد؟ فرمود: هنگامی که میان شما و راه کعبه، با دست گروههایی که بهره‌ای از خوبی برایشان نیست و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند، بسته شود، و سه [روز](28) سرخی در آسمان پدیدار شود که در آن، ستونهایی مانند ستونهای نقره‌ای‎اند که نورانی می‌درخشند، و شَرُوسِی، با هدفِ کوه سیاه در پشتِ ری که پیوسته به کوه سرخ و چسبیده به کوههای تالِقان است، از اَرْمَنِسْتان و آذَرْبایْجان بیرون می‌آید. پس، میان او و میان مَرْوَزی نبردی نابودگر و ریشه‌برانداز خاهد بود که در آن، خردسال سپیدمو، و از آن، بزرگسال پیر می‌شود، و میان آن‌دو کشتار آشکار می‌شود. پس، در آن هنگام، رفتن وی سوی زَوْرا را پیشبینی کنید، و در آن‌جا درنگ نمی‌کند تا به ماهان و سپس به واسِط عراق برود، و در آن‌جا، شش(29) [روز](30) یا کمتر می‌ماند. آن ‏گاه، به کوفان می‏‌رود، و میان آنان(31)، نبردی از نجف به حِیرَه تا غَرِی خاهد بود، نبردی سخت که در پی آن خِرَدها از یاد برده می‌شوند. پس، در آن هنگام، نابودی هر دو گروه می‌باشد، و بر خداوند است دروکردن بازماندگان... .(32)

«شَیْصَبان»، بنا بر آن‌چه از برخی فرهنگهای واژگان عربی هویداست، از نامهای شیطانِ رانده‌شده‌ای می‌باشد که در قرآن کریم با نام اِبْلِیس یاد شده است(33)، و مراد از «بنی شیصبان» در این حدیث، بنی عبّاس‌اند که شیطان هنگام بستن نطفه‌شان همبازشان است و آنان همدست شیطان‎اند در فریب‎دادن مردم و گمراه‎کردنشان، و دو بار بر مسلمانان چیره می‌شوند: بار نخست همان بود که پس از فروپاشی دولت بنی اُمیّه، سرزمینهای اسلامی را فرمانروایی کردند، و بار دوم آن است که در آخرالزّمان، بخشی از سرزمینهای مشرق را فرمانروایی می‌کنند، و اندکی پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) نابود می‌شوند.

چنین می‌نماید که مراد امام مهدی(علیه‌السّلام) از گروههایِ بی‌بهره از خوبی، مانند دین و انسان‎بودن، که راه حج را بر بسیاری از مسلمانان، به ویژه عراقیها، می‌بندند، همان سفیانی و پیروانش باشند که به مردم می‌گویند: بی‌گمان، ما خداباوران و پیروان روش پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشیم، ولی هنگامی که کارهایشان دیده می‌شوند، آشکار می‌شود که آنان کفرورزان به خدا و دشمنان فرستاده‌اش و بیرون‌روندگان از دین و انسانیّت می‌باشند.

سرخی که در آسمان پدیدار می‌شود، سرخی‌ای است که در پی برآمدن بزرگ‌ستاره‌ای دنباله‌دار و وزش تندبادی سرخ در ماه رمضان پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) پدید می‌آید، و ستونهای درخشنده مانند ستونهای نقره‌ای همان سنگهای آسمانی‌اند که درون پوشش گازی زمین می‌روند و می‌سوزند و شعله‌ور می‌شوند و برخی از آنها بر روی زمین می‌افتند.

بنا بر آن‌چه از برخی محاسبه‌های جفری و روایات اسلامی آشکار می‌شود، «شَرُوسِی» مرد روسیِ یهودی نژاد و ناصبی روشی است که نیروهای خَزَری را فرماندهی می‌کند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام) بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

«مَرْوَزِی» (مَرْوِی) مردی هاشمی است که نیاکان کهن وی در مَرْو که از شهرهای خراسان می‌باشد، می‌زیسته‌اند، و سومین رهبر انقلاب ایران است، و ایرانیانِ پایداری‌کننده در برابر یورش شروسی و نیروهایش را رهبری می‌کند، و شاید آن مرد همان «جَحّافی» (نیشابوری) یادشده در برخی احادیث اسلامی باشد، و خداوند داناتر است.(34)

«اَرْمَنِسْتان» سرزمینی است که میان جمهوری آذربایجان در شرق و ترکیه در غرب و گرجستان در شمال و رود اَرَس در جنوب جای دارد، و «آذَرْبایْجان» سرزمینی در شمال غربی ایران است که میان دریای خزر در شرق و ترکیه در غرب و رود اَرَس در شمال جای دارد، و آن جدای از جمهوری آذربایجان می‎باشد که نادرست به این نام نامیده شده است.

«پشتِ ری» همان بخش بلند جای‎گرفته در شمال شهر ری کهن است، و مراد از آن در این‎جا، بخش شمالی از شهر کنونی تهران می‎باشد، و «کوه سیاه» همان کوه تُوچال است که از دور سیاه دیده می‌شود و بر بخش تجریش و پیرامونش در شمال شهر تهران سایه می‌افکند و در بخش جنوبی کوههای اَلْبُرْز مرکزی جای دارد، و «کوه سرخ» همان کوه سرخی است که در بخش کرج، میان کوه سیاه در تهران و کوههای تالقان، جای دارد، و اکنون از آن سنگهای سرخ که در ساختمان کاربرد دارند، برداشته می‌شود، و مقصود از «تالِقان» در این حدیث، سرزمینی است که میان کَرَج و قَزْوِین، در 120 کیلومتری شمال غربی تهران جای دارد، و «زَوْرا» در این‎جا همان زورای نو یا بخش شمالی تهران کنونی پایتخت ایران می‎باشد.

«ماهان» دو تاییِ «ماه» است، و ماه در زبان فارسی کهن یا دَرِی به معنای شهر یا بزرگترین شهر هر سرزمینی می‎باشد، و عربها پس از گشودن دو شهر «دِینَوَرِ» و «نَهَاوَنْد»، نخستین را به کوفه وابسته کردند و «ماه کوفه» نامیدند، و دومین را به بصره وابسته کردند و «ماه بصره» نامیدند، و اکنون دینور در استان کِرْمانْشاه و نهاوند در استان هَمَدان جای دارد.

«واسِط» شهری است که اکنون کُوت نامیده می شود، و در راه بصره به بغداد، نزدیک مرزهای ایران جای دارد، و به این نام نامیده شده است؛ زیرا دوری آن تا بصره و کوفه نزدیک میانه می‌باشد.

«کُوفان» یا «کُوفَه» در روزگاران کهن سرزمینی شنزار و سرخ بر کنارۀ غربی رود فُرات بود که شهر کوفه در مشرق، و بخشهای بلند جای‎گرفته در پشت آن‎جا در مغرب، مانند ثَوِیَّه، غَرِی و نَجَف، را در بر می‌گرفت، و «غَرِی» جایگاهی در پایانه‎های پشت کوفه می‌باشد که پس از ثَوِیَّه، در جنوب حَنّانَه تا جنوب نُخَیْلَه در گورستان وادیِ سلام، جای دارد، و آرامگاه امام علی(علیه‌السّلام) در آن‎جا است، و «نجف» بلندی‌ای در پایانۀ پشت کوفه بر کنارۀ دریای نجف در مغرب می‌باشد که نزدیک 1 کیلومتر از آرامگاه امیر مؤمنان علی(علیه‌السّلام) دور است، و این نام با گذر زمانها شناسه‎ای شد برای شهری که در کنار همان بلندی پدید آمد، و «حِیْرَه» شهری کهن در جنوب شهر کوفه و پشت آن‌جا و نزدیک 7 کیلومتر از آن دور بود، و اکنون ویرانه‎هایی از آن در غرب شهری کوچک که ابو صُخَیْر نامیده می‎شود، مانده‎اند.(35)

از ابو سعید خُدْرِی روایت شده است که پیامبر(صلّی‎الله‎علیه‎[وآله]وسلّم) فرمود:

سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا، پس از شورش یأجُوج و مأجُوج، حج گزارده و عمره گزارده می‎شود.(36)

«حَجّ» دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در روزهایی ویژه از ماه ذی‎حجّه، و عُمْرَه دیدار خانۀ خدا در مکّه است با کارهایی ویژه در هر زمانی که باشد.
  
بدان که یأجوج و مأجوج، بنا بر پژوهش نویسنده در آیه‎های قرآنی و روایات اسلامی، نیروهایی از گروههای خَزَر رام‎نشده‌اند که در قَفْقاز جنوبی گرد می‌آیند، و چند ماه پیش از قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، با فرماندهی شَرُوسِی بر ایران یورش می‌برند، سپس به عراق می‌روند و در آن‌جا نابود می‌شوند.

مقصود پیامبر(صلّی‎الله‎علیه‎وآله) از سخنش: «سوگند که بی‎گمان، خانۀ خدا ... حج گزارده و عمره گزارده می‎شود» آن است که در دورۀ زمانی میان شورش یأجوج و مأجوج و قیام امام مهدی(علیه‌السّلام)، دیدار خانۀ خدا در مکّه به گونه‎ای سراسری رها نمی‎شود، بلکه برخی مسلمانان حجّ و عمره می‎گذارند.

در پایان یادآور می‎شویم، از برخی احادیث اسلامی هویدا می‌شود که امام مهدی(علیه‌السّلام) در روزگار پنهان‌شدنش، در هر سالی در روزهای برگزاری حج به مکّه می‎آید، ولی در واپسین حجّ پیش از قیامش که در آن ناسازگاری و یورش و کشتار میان حاجیان می‌افتند، امام در میانشان نمی‎آید و با آنان حج نمی‌گزارد؛ پس حجّشان پذیرفته نمی‎شود.

عبَیْد ابن زُرارَه گفته است که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیه‌السّلام) می‎فرمود:

مردم، امام خُد را از دست می‎دهند، پس، در جایگاه گردآمدن حاجیان هست و آنان را مى‌‏بیند، و آنان وی را نمی‎بینند.(37)

علی ابن محمّد رازی روایت کرده است از کسی که ابو عبدالله-صادق-(علیه‎السّلام) فرمود:

سالی که دارندۀ این فرمان در جایگاه گردآمدن حجگزاران نیست، از مردم حجّشان پذیرفته نمی‌شود.(38)
 
«فرمان» در این حدیث همان فرمان خداوند به برپاکردن راستی و برابری است، و «دارندۀ این فرمان» امام مهدی(علیهالسّلام) می‌باشد.

🔻عبدالله ابن عَمْر گفته است:

مردم، بی‎امام، با هم حج مى‌گزارند و با هم در عرفات می‎مانند... .(39)

چنین می‌نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى‎الله‎علیه‎وآله) باشد، اگرچه عبدالله ابن عَمْر صحابی آن را به وی نسبت نداده است.
---------------------------------------------------------------- 

1. إلزام ‏الناصب، ج 2، ص 185، خطبة البیان 2؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
2. الفتن، ص ۴۴، الجزء 1، ح 149؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. التشریف بالمنن، ص 2۵۴، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب ۴۱، ح ۳۷۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
4. المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 365، کتاب الفتن و الملاحم، ح 8570؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
5. مقصود از «سفارش‌شده» در این‌جا، کسی است که پیامبر به جانشینی‌اش پس از خُدش سفارش می‌کند.
6. التشریف بالمنن، ص 261، الفتن للسُّلَیْلیّ، ب 48، ح 379؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

7. یاقوت حَمَوِی گفته است: «... دجلۀ بغداد زورا نامیده شده است»؛ معجم البلدان، ج 3، ص 155، درگاه «زوراء». 
8. بهره‌گرفته‌شده از: برخی منابع.
9. «نَهْرَوانیان» همان خوارج (شورشیان) می‎باشند که بر امام علی(علیه‎السّلام) شوریدند. پس، میان آنان و سپاه امام نبردی در سرزمین نَهْرَوان -میان واسِط و بغداد-، در سال 38 هـ.ق، روی داد؛ بهره‎گرفته‎شده از: برخی منابع.
10. در همۀ نسخه‎های چاپی الیقین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سدّوا» یافت می‎شود که سازگار با آن‎چه در بحار الأنوار آمده است، به «شدّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
11. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
12. الیقین، ص 3-421، ب 157؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
13. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لایحجّوا» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در بحار الأنوار آمده است، به «لاتحجّوا» اصلاح و ترجمه گردید.
14. در نسخۀ چاپی الأمالی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «عسل» یافت می‌شود که به «عسقل» اصلاح و ترجمه گردید.
 15. الأمالی، مفید، ص 5-64، المجلس 7، ح 10؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
16. بنگرید: قرآن کریم، سورۀ مریم، آیۀ 25.
17. الأُصول الستّة عشر، ص 4-353، من نوادر علیّ ابن أسباط، ح 31؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
18. فروع الکافی، ج 8، ص 42-36، کتاب الروضة، ح 7؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
19. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «لخروجی» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در حدیثی مانند این که در کفایة الأثر، ص 266 آمده است: «ألا و إنّ لخروجه علامات عشرة...»، به «لخروجه» اصلاح و ترجمه گردید.
20. در نسخۀ چاپی مشارق أنوار الیقین پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‌جا «تحریف الرایات» یافت می‌شود که سازگار با آن‌چه در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) نقل‌شده در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 آمده است، به «تخریق الزوایا» اصلاح و ترجمه گردید. مقصود از «شکافتن کنُجها» پدیدیدآوردن پناهگاههاست.
21. در خطبۀ مخزون امام علی(علیه‌السّلام) که در بحار الأنوار، ج 53، ص 82، ب 29، ح 86 نقل شده، آمده است: «بستن مسجدها چهل شب»، و بنا بر آن‌چه هویداست، مرادش بستن مسجدهای کوفه در روزهای یورش سپاه سفیانی بر آن شهر و فرودآمدنشان در آن‌جاست. 
22. مراد از «فروبردنی» در این‌جا، فروبردن شهر حَرَسْتا در شمال شرقی دمشق و فروبردن سپاهی از سفیانی در بَیْدای مدینه است.
23. بنا بر آن‌چه هویداست، مقصود از «پرتاب‌کردنی در خراسان» در این‌جا، باراندن سنگها و شهابهای آسمانی بر شهر هَرات است که از سرزمینهای خراسان در شمال غربی افقانستان می‌باشد.
24. مراد از «حق» در این‌جا همان بهره و نصیب است، و حقِّ امام سرپرستی بر مردم می‎باشد.
25. مشارق أنوارالیقین، ص 262، خطبة الافتخار؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
26. إلزام الناصب، ج 2، ص 161، خطبة البیان 1؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
27. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
28. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
29. در همۀ نسخه‎های چاپی بحار الأنوار و کمال الدین نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این‎جا «سنة» یافت می‎شود که به «ستّة» اصلاح و ترجمه گردید.
30. میان دو کروشه از افزوده‎های ما است.
31. مرادش آن است: میان نیروهای خزر یورشگر با فرماندهی شروسی و نیروهای کوفی پاسداری‌کننده با رهبری شیصبانی و همتایانش نبردی خاهد بود، و آن‌دو همان دو گروه نابود شونده‌اند که در دنبالۀ حدیث به آنان اشاره شده است.
32. بحار الأنوار، ج 52، ص 6-45، ب 18، ح 32، با نقل از: کمال ‏الدین؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
33. در این باره بنگرید: لسان العرب، درگاه «شصب».
34. سخن نویسنده.
35. بهره‎گرفته‎شده از: منابع گوناگون.
36. الکتاب المصنّف، ج‌ 7، ص‌ 501، ح 37543؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
37. کمال الدین، ص 346، الجزء 2، ب 33، ح 33؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
38. دلائل الإمامة، ص 487، ح 485؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
39. الفتن، ص 238، الجزء 5، دنبالۀ ح 937؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۰۸
خادم گمنام

خانندگان گرامی، هر کس منکر علامات اصلی ظهور مثل یمانی، خراسانی و سفیانی شود، دروغگو و شیّاد است، و دروغگوتر و شیّادتر از وی کسی است که که سفیانی را اهل شام و خراسانی را اهل خراسان و یمانی را اهل یمن نداند. امروزه افرادی مدّعی‌اند که یمانی اهل عراق و بصره و فرزند امام زمان و قائم اوّل است. چنین افرادی قصدشان فریب و گمراهی مردم است، و هیچ روایتی نداریم که یمانی، عراقی و اهل بصره باشد، و اصلاً یمانی یعنی منسوب به یمن، و هیچ روایتی نداریم که امام زمان فرزندی دارد که پیش از خُدش ظاهر می‌شود و از مردم بیعت میگیرد، و هیچ روایتی نداریم که قائم اوّل در آن آمده باشد، بله پنج قیامگر بر حقّ قبل از ظهور داریم که یکی هاشمی چینی و دومی شعیب تمیمی خراسانی و سومی قریشی سیستانی و چهارمی حسنی گیلانی و پنجمی حسینی یمانی است. پس قائم اوّل نداریم.

نویسنده با تحقیقات 18 ساله در مباحث مهدویّت و آخرالزّمان به نتایجی که گفتم رسیدهام و مقالهای مفصّل و مستدلّ در بارۀ حسینی یمانی نوشتهام که ان شاء الله در فرصتی مناسب ارائه خاهم کرد، و حتّی در آنجا ثابت کردهام که یمانی موعود از خاندان حوثیهای یمن و یا خُد عبدالملک حوثی که امروزه امام زیدیّۀ جارودیّه و رهبر اهل یمن است، نمی‌تواند باشد؛ زیرا حوثیها از نسل امام حسن(علیهالسّلام) و قیامشان در غیر رجب و سالها پیش از ظهور بوده است، ولی یمانی موعود از نسل امام حسین(علیهالسّلام) و قیامش در رجب پیش از ظهور است. هر کس در مورد یمانی ادّعاهایی خلاف آنچه گفتم کند، در عقل و آگاهی و اعتقادات دینیاش شک کنید و از او دلیل بخاهید که دستِکم یک روایت بیاورد بر اثبات مدّعایش و مثلاً ثابت کند یمانی از عراق و بصره است!!!

باز هم تأکید میکنم اگر نشانههای ظهور را طبق روایات پیامبر و اهل البیت(علیهمالسّلام) دنبال نکنیم گمراه می‌شویم و دچار خشم خداوند می‌گردیم.

..........................................................................................

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۰۲
خادم گمنام

برخی روحانیّون آدرسهای غلط و گمراه‌کننده به منتظران ظهور میدهند و تاریخهایی را که قرار بود برای شیعیان گشایش و آسایشی در آنها پدید آید، مانند سال 70 یا سال 140،  ولی نشد را چنان جلوه میدهند که گویا قرار بود چیزی شبیه ظهور و برقراری عدالت در کلّ جهان روی دهد، ولی بداء شد، در حالی که اگر امام حسین(علیهالسلام) به شهادت نمیرسید و حاکم می‌شد، و یا امام صادق(علیهالسّلام) حاکم می‌شد، تنها آسایش و آسانی ای روی می‌داد، هرچند مخالفین و شیاطین تاب نمیآورند و اوضاع را چنان میکردند که در حکومت امام علی(علیهالسّلام) کردند. بنا بر این، اگر هر عالم و کارشناسی ادّعا کرد که در فلان تاریخ قرار بود ظهور روی دهد، ولی بدا و تغییر و تأخیر رخ داد، بدانید که بهرۀ چندانی از دانش آخرالزّمان و مهدویّت ندارد و تحلیلهایش در این امور سست و آبکی است! ظهوری که خداوند معیّن فرمود و پیامبران الاهی و جانشینانشان نشانههایش را فرمودهاند، تنها در آخرالزّمان روی میدهد، و به اعتقاد حقیر اکنون به وقت نهایی ظهور نزدیک شدهایم، ان شاء الله، و ظهور اختیاری هم که مانند بنیاسرائیل دعا کنیم تا خداوند زودتر منجی را برساند، دیگر زمانش گذشته است و من چنین اراده و اجتماع و اهتمامی در شیعیان نمیبینم تا چه رسد به دیگر گروهها. البتّه دعا برای فَرَج و نزدیکشدن ظهور وظیفۀ ماست و خواص و آثاری دارد. در هر حال، هر گاه وقت نهایی ظهور برسد، لحظه ای پس و پیش نمی شود.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۵۹
خادم گمنام

مژده‌ای بزرگ و بشارتی نو به همۀ منتظران ظهور

جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۴۹ ب.ظ

 

رسید مژده که ایّام غم نخاهد ماند         چنان نماند، چنین نیز هم نخاهد ماند

امروز بر آن شدم که بشارتی عظیم را به همۀ منتظران ظهور بدهم. به آنان که پس از گذر قرنها در این زمان پا به عرصۀ گیتی نهادهاند و برخی از آنان عمری را چشم به راه مهدی موعود بودند و اکنون در سنین کهنسالی پیگیر اخبار آخرالزّماناند.

این بشارت مقدّمه‌ای خاهد شد برای آن‌چه که در روزهای آینده پیرامون خروج یأجوج و مأجوج هرچند مختصر خاهیم گفت تا نخستین ملّتی باشیم که از این راز نهان، پرده برمیداریم. زیرا ما ایرانیان امانتی در قرآن کریم از ذوالقرنین پادشاه یا فرماندهی خداپرست و دادگر و ایرانی به ما رسیده است که ملّتهای دیگر از آن محروم‌اند ... و حقیر پس از توسّل به محضر امام عصر(عجّل‌ الله ‌فرجه) که علوم و قدرت ذوالقرنین و سلیمان (علیهما السّلام) را یکجا در اختیار دارد، از طرق مختلف به آن دست یافتم ... همین که پس از سالیان دراز بر آن شدم در این باره سخن بگویم خُد دلیلی روشن بر این است که در ماهها و سالهای پیش رو خبرهایی بس بزرگ در راه اند...  

در طول این 18 سالی که نویسنده مباحث مهدوی و آخرالزّمانی را دنبال و تبلیغ میکنم، برخی کسان بارها از من پرسیدند که شما با چه اطمینانی میگویید که ظهور در روزگار ماست و نه در روزگاری آینده؟!!!

نویسنده نخستین دلیلی را که به آن اشاره می‌کردم و می‌کنم این است که در مباحث آخرالزّمان و مهدویّت یک بار برای همیشه کار کارشناسانه‌ای انجام دادهایم، و همۀ اسناد و مدارک برجای مانده از گذشتگان، مانند متون زرتشتیان و یهودیان و مسیحیان و آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، را یک‌جا بررسی کرده‌ایم و نظرات کارشناسان فن در طول تاریخ را دیدهایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که زمان ظهور نه برای روزگاران گذشته بود که بگوییم واقع نشده و در آن بَداء رخ داده است، و نه برای روزگاری در آینده است که بگوییم سالیان دراز می‌بایست چشم به راه آن باشیم و اصلاً ما و مردمان این عصر به آن دوران نخاهیم رسید!

آنان که نشانههای ظهور را چیزهایی مبهم و ناراهگشا در فهم روزگار ظهور می‌دانند، در واقع بهرهای از معارف مهدوی و آخرالزّمانی نبردهاند. چگونه می‌شود نشانه‌های ظهور کماهمّیت باشند، در حالی که پیامبران و اولیاء الاهی، سدها و هزاران نشانه را برای ما به یادگار گذاشتهاند و ما را موظّف کردهاند که به آن نشانهها و تابلوهای راهنمایی توجّه کنیم تا راه را از بیراه تشخیص دهیم، و اگر به روزگار بسیار سخت آخرالزّمان و ماههای پیش از ظهور رسیدیم، ناامید نشویم و از راه بهدر نرویم و خُد را تا جایی که می توانیم، از فتنه ها و بلاها دور نگه داریم!

در مورد مباحث کارشناسانه پیرامون نشانههای ظهور و انطباق آنها بر روزگار ما نه بر روزگاران دیگر تا کنون احادیث و مباحث فراوانی را در کانال آخرالزّمان ارائه کردهایم و در آینده نیز ارائۀ دلایل و شواهد بر نزدیکی ظهور و بحثها و بررسیها در این باره ادامه دارند

نکته‌‍‍‌ای که اکنون می‌خاهم بر آن تأکید کنم و در گذشته جسته و گریخته در نوشتارهایمان اشاره میکردیم، آن است که خداوند این لطف را بر ما ارزانی داشته است که از علوم غریبه، مانند جفر و نجوم و روشن‌بینی، نیز در دانستن روزگار ظهور، نه تشخیص زمان دقیق آن، بهره جسته ایم و از اهل سرّ کمکهایی رسیده‌اند تا بدانیم که این روزگار و رویدادهایش با روزگاران دیگر بسی متفاوت است.

نویسنده خُد از اهل دلی روشنضمیر که به گونهای از حوادث آینده با خبر بود و برخی پیشبینی هایش را در کانال آخرالزّمان پیشتر ارائه دادیم و شماری از آنها نیز درست درآمدهاند، پیرامون اینکه آیا ظهور در دوران ماست و برخی شخصیّتهای قیامگر پیش از ظهور چون حسنی گیلانی و هاشمی چینی بدون آن‌که روایاتش را دیده و شنیده باشد، پرسیدهام و وی بر پایۀ دانش خدادادۀ خِیش از معاصربودن این دو بزرگوار با ما و آماده بودنشان برای قیام و دادن پرچم به امام زمان(علیهالسّلام) در آیندهای نزدیک خبر داد. نیز از رویدادهایی خبر داده است که او هرگز روایاتش را از من یا دیگران نشنیده و در جایی نخانده بود.

افزون بر آنچه گفتیم، برخی صاحبان جفر پیرامون حوادث پیش از ظهور و برخی نشانههای آن و حسنی گیلانی و هاشمی چینی و حسینی یمانی و دو حکومت مقتدر روزگار کنونی، یکی در شرق که حکومت بنی هاشم یا حکومت روحانیّون و معروف به جمهوری اسلامی است، و دیگری در غرب که حکومت آل سعود است، پرسیدند و خدا را شکر به این جواب رسیدند که این دو حکومت آخرین حکومتهای پیش از ظهور در خاورمیانه و آخرالزّماناند و قیامگران یادشده نیز اکنون زنده و هم روزگار ما ولی پنهان از دیدۀ اغیارند.

خانندگان قدیم ما خوب به یاد میآورند که از سالها پیش از برخی عبارتهای جفری در تبیین حوادث آینده و رویدادهای نزدیک به زمان ظهور سخن به میان آورده و چیزهایی نقل کردهایم که در اینجا به برخی نمونههای کهنه و نیز نمونههای نو و ناشنیده اشاره میکنیم

در پایانۀ آبان ۱۳۹۲ در بارۀ شخصیّت سیّد حسنی و جای زندگی وی که در گیلان قیام می کند، دو بار پرسیده شد، چنین جواب آمد: ده ساتر رشت بنجف حج را بستن آتش شدت ...

از این جواب برمی آید که جناب حسنی گیلانی اکنون در دهی ساتر است، و پس از پدیدارشدن آتش (ستارۀ دنبالهدار در ماه رمضان) و شدّت (سختی در میان مردم) و بستهشدن راه حج، از رشت به نجف خاهد رفت.

نیز پیرامون «شروسی» یادشده در روایت ابن مهزیار که حدود 1200 سال راز آن بر دانشمندان شیعه پوشیده بود، از دانشمندی جفری در این باره پرسیدم و پاسخی داد که پرده از معمّا برداشت:

آن بزرگوار از طریق جفر پرسید: شروسی کیست و در امر ظهور امام زمان چه نقشی دارد؟

پاسخ: خروج کند مردی روسی که نَسَب از یهود بَرَد ... (ادامۀ این عبارت جفری که بسی شگفت نیز هست، ممکن است در آینده ارائه شود).

با کمک همین جواب جفری و روایاتی که نزدمان بود، دانستیم وی فرماندهی ناصبی مذهب و در ظاهر مسلمان و یهودیتبار در میان نیروهای داعش قفقازی است که از شمال غربی کشور وارد جنگ با ایرانیان میشوند و سپس با ترس از سررسیدن نیروهای خراسانی، به عراق میروند تا به کمک اصهب مروانی -رهبر بعثیان و داعشیان در عراق- بشتابند و در آنجا به دست نیروهای سفیانی نابود می‌شوند.

همچنین از برخی محاسبههای جفری در بارۀ شورش خراسانی در مشرق بهره گرفته میشود که پیش از آن یا همراهش، سرزمینهای سند با بمبها و موشکهایی که دهلی آنها را بر آنجاها پرتاب میکند، آشفته میشوند، و سخن بیرون آمده از جفر این است: «مَحالِ سند زار به سَهمِ دهلی»(1).

نیز در پاسخ به سوال: وضعیّت ایران از باب حکومت و اخبار ظهور امام زمان چگونه باشد؟ پاسخ گرفته شد:

بسالی حکومت محمّد نامی(2) دگرگون شود به سرکردگی پیر کهنسال ... دو زلزلۀ دیگر زمین ایرانشهر(3) را بجنباند ... موعود بامر اله مهیّا شود بظهور، در آن هنگام نشانهای بعالم رسد، از ستارگان بر زمین ببارد و ستاره‌ای رهوار بر آسمان هویدا شود، پس از آن نشان، موعود به شاهی عالم رسد، باشند مردان مندیلهای سیاه بسرانشان، باشند بعضیشان از اصحاب او(4) و نیز بعضیشان قیام کننده بشرّ که آنان میآیند از جانب غرب که دعوی حق میکنند که با موعود به خصومت درآیند(5) ...

از آن‌چه گفتیم دانستیم که تا کنون هیچگاه در طول تاریخ و از آغاز عصر غیبت تا حال، دانش دانشمندان علوم غریبه، به‌ویژه جفر، و روشنبینی اصحاب سرّ تا این اندازه در خدمت مهدویّت و آخرالزّمان قرار نگرفته است.  

 --------------------------------------------------------------------

1. مَحال: محلها و جایها. زار: آشفته و پریشان. سَهْم: تیر.

2. مراد محمّدرضا پهلوی است.

3. مقصود از ایرانشهر کشور ایران است.

4. این مندیل یا دستار سیاه بر سران که اصحاب امام مهدی(علیهالسّلام) می باشند، نیروهاییاند که از شرق و خراسان میآیند.

5. این مندیل یا دستار سیاه بر سران که دشمنان امام مهدی(علیهالسّلام) می باشند و از غرب مانند شام و لیبی میآیند، گویا گروههایی مانند داعشاند.  

برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۹
خادم گمنام

مال دنیا را با مردم دنیا باید خُرد!

جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۵۵ ب.ظ

سخنی را که در عنوان بحث آوردم، سالیانی پیش از استادی دانشمند و حکیمی فرزانه شنیدم و آن را آویزۀ گوش جانم قرار دادم و امروز پیشکش خانندگان گرامی کردم.   

مهمترین سفارشهایی که برای این سال نو به ذهنم می‌رسد به شما عزیزان بکنم، هرچند شما خُد از من آگاهترید، پس از دعا برای تعجیل در فَرَج امام مهدی(علیه‌السّلام) و  چشم به راه ظهور وی بودن، و صلۀ ارحام و خیشاوندان به صورت حضوری یا با تماس تلفنی، تلاش‌کردن برای خدمت به آفریدگان خدا در حدّ توان و رفع گرفتاری نیازمندان است، به‌ویژه صاحبان منازل و مغازه‌ها و ... در این کسادی کسب و کار از مستاجران خُد اگر می‌توانند اجاره نگیرند. نکته‌ای را که می‌بایست پیشتر از اینها یادآور می‌شدم آن است که اگر کالایی را از فروشنده‌ای می‌خرید، در این شرایط بی‌رونقی بازار، تقاضای تخفیف و کاهش قیمت نکنید تا فروشنده سودی درخُر و شایسته ببرد. به فکر کسانی باشید که بیمارند و پول برای تهیّه دارو ندارند. همچنین اگر با کسانی قهرید، آشتی کنید. نیز اگر دارای امکانات مناسب زندگی از جمله اتومبیل هستید، گاهی سوار بر آن شوید و به گوشۀ شهر و آبادی بروید و غذایی برای سگها و دیگر جانورانی که چشم به راه و نیازمند غذا هستند و کسی به آنها توجّه نمی‌‌کند، ببرید، هیچ تفریح و گشت و گذاری از این بالذّت‌تر نیست، و بدانید هر کار خیری که می‌کنید، در نظام هستی و در درگاه خداوند گم نمی‌شود. 

.........................................................................................

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم
1 فروردین 1399
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۵۵
خادم گمنام

چرا مسلمانان بیش از ملّتهای دیگر گرفتارند؟!

جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۵۱ ب.ظ

روزی یکی از استادانم که دستی در علوم باطنی، به‌ویژه جفر دارد، از من پرسید: آیا می‌دانی چرا ما مسلمانان و ایرانیها، گرفتاریها و جنگ و خونریزی و اختلاف و فتنه در میانمان بیش از دیگر اقوام و ملّتهای جهان است؟! گفتم: از روی آیات قرآن و روایات اسلامی به پاسخی در این باره رسیده‌ام، ولی دوست دارم جوابش را از شما بشنوم. فرمود: سؤالی که با شما در میان نهادم مدّتها ذهن مرا به خُد مشغول کرده بود تا آن‌که از طریق علم جفر در این باره پرسیدم و جواب گرفتم که چون مسلمانان نام «الله» را زیاد به کار می‌برند و شعارشان الله است و کارهای خلاف خِیش را زیر این نام مقدّس، نیکو جلوه می‌دهند و از خدا نمی‌ترسند، دچار غضب وی و بلاهای گوناگون می‌شوند...!!!

از شنیدن سخن استاد سخت در شگفت شدم، و یاد برخی آیات و روایات اسلامی افتادم که از آنها نیز چنین چیزی برداشت می‌شود، و اکنون فرصت نیست آنها را در این گفتار فشرده بیاورم و واگذار می‌کنم به گفتارهای دیگر مهدوی و آخرالزّمانی اگر خدا بخاهد، و تنها بسنده می‌کنیم به یادآوری سخنی از خداوند که می‌فرماید: «بزرگ‌دشمنی‌ای است نزد خداوند که بگویید آن‌چه را نمی‌کنید»!(1)، و نیز بخشی از روایتی که پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در بارۀ گروهی از مسلمانان فرمود: «آگاه باشید که بی‌گمان، من از آنان بیزارم و آنان از من بیزارند ... آسمانیان (فرشتگان) از الله اکبر گفتن آنان آزرده می‌شوند»!(2)

شایان یادآوری است، در پاسخ به سؤال آن دسته از خانندگانی که می‌پرسند: آیا گرفتاریهای آخرالزّمانی همه‌اش برای مسلمانان در خاورمیانه است، یادآور می‌شوم، هرچند خاورمیانه قلب جهان است، و بیشتر حوادث آخرالزّمانی در این بخش از جهان روی می‌دهند، از آیات قرآنی و روایات اسلامی و نوشتارهای کتاب مقدّس و پیشگوییهای دانشمندانی چون نُسْتْرْآدامُوس فرانسوی چنین برمی‌آید که در سالهای پایانی آخرالزّمان تا خروج دجّال، آشوب و جنگ و ویرانی و بلاهای طبیعی، مانند سیل و زلزله و توفان و صاعقه، شرق و غرب جهان و شمال و جنوب آن را فرامی‌گیرند! 
------------------------------------------------------------ 

1. قرآن کریم، سورۀ صفّ، آیۀ 3؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
2. المعجم الکبیر، ج 4، الجزء 8، ص 83، ح 7494؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی
کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۵۱
خادم گمنام

خانندگان گرامی! آخرالزّمان دورانی استثنایی است. بلاها به مؤمن و کافر، جز در موارد استثنایی، آسیب می‌زنند و در روایات اسلامی توصیه به حفظ جان و گریز از بلاها شده است، و سیرۀ پیامبران و جانشینان آنان نیز چنین بوده است. خُد امام مهدی(علیه‌السّلام) نیز وقتی لشکر سفیانی از شام به مدینه می‌رسد، امام با دو تن دیگر از همراهانشان سوی مکّه فرار می‌کنند. اگر بخاهم روایات و موارد گریز از خطر نزد انبیاء و اوصیاء را بنویسم شاید کتابی شود. 

خوب است در این‌جا به روایتی اشاره کنیم که برخی از آن برداشتی عام و فراگیر می کنند، در حالی که این روایت در زمان نزدیک ظهور تخصیص می‌خُرد به روایتی دیگر.

امام رضا(علیه‌السّلام) فرمود:

... بی‌گمان، خداوند .... بلا را از اهل بغداد دور می‌کند با قبر موسی بن جعفر(علیهماالسّلام).(1)

همان گونه که گفتم، سالهایی پایانی آخرالزّمان جدای از دیگر سالها هستند. لذا امام صادق(علیه‌السلام) مردم را تشویق به خروج از بغداد می‌کنند. حال در این‌جا اگر شیعه‌ای بگوید ما به خاطر قبر امام موسی کاظم(علیه‌السّلام) این شهر را ترک نمی‌کنیم، در واقع حماقت خُد را ثابت کرده است!

مُفَضَّل پسر عُمَر گفت که به امام صادق(علیه‌السّلام) گفتم: ای آقای من، در آن زمان (آخرالزّمان) «دارُالْفاسِقِین» (جایگاه بیرون‌روندگان از دین) چگونه خاهد بود؟ فرمود:

در دوری از مهربانی خداوند و ناخشنودی اوست، آشوبها آن را ویران و هموار رهایش می‌کنند. پس، وای، و سراسر وای، برای آن‌جا و برای کسی که در آن‌جاست ... سوگند به خدا که بی‌گمان، در آن‌جا از شکنجه‌های گوناگون چیزهایی فرود می‌آیند که از آغاز روزگار دراز تا پایانش بر دیگر گروه مردمانِ نافرمانبردار فرود آمده‌اند، و سوگند که بی‌گمان، در آن‌جا از شکنجه چیزی فرود خاهد آمد که مانندش را چشمی ندیده و گوشی نشنیده است، و توفان زیندگانش جز با شمشیر نمی‌باشد. پس، وای بر کسی که در آن شهر جایگاهی گزیند؛ زیرا بی‌گمان، ماندگار در آن‌جا برای بدبختی‌اش می‌ماند، و بیرون‌رونده از آن‌جا در مهربانی خداوند است ... سپس خداوند آن شهر را با آن آشوبها و آن پرچمها ویران می‌کند تا آن‌که رهگذر بر آن‌جا می‌گذرد و می‌گوید: این‌جا زَوْرا بود؟!(2)

«دارُ الْفاسِقِین» (جایگاه بیرون‌روندگان از دین) لقبی است که خداوند در قرآن کریم، سورۀ اعراف، آیۀ 146، آن را به دوزخ داده است، و نخستین کسی که آن را در بارۀ دارالخلافۀ عبّاسی در بغداد در روزگار هارون(لعنه‌الله) به کار برده است، امام موسی کاظم(علیه‌السّلام) بود(3)، و سپس این واژه در بارۀ شهر بغداد یا زورای کهن زبانزد شیعیان شد، و مقصود از «فاسقین» در این جا، فرمانروایان بنی‌عبّاس و بنی مروان‌اند که خُدشان را مسلمان نشان می‌دهند، ولی آنان به راستی ناسازگاران با دین و بیرون‌روندگان از آن‌اند.
————————————————————-

1. بحار الأنوار، ج 57، ص 220، ب 36، دنبالۀ ح 49؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
 2. بحار الأنوار، ج 53، ص 5-14، ب 28، با نقل از: الهدایة الکبرى؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
3. بنگرید: الاختصاص، ص 262.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۵۰
خادم گمنام

حافظ اسرار الاهی کس نمی‌داند خموش               از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد!

 

🔺محمّد پسر فَرَج گفته است: ابو جعفر-امام جواد-(علیه‌السّلام)  برایم نوشت: هر گاه خداوند(تبارک و تعالی) بر آفریدگانش خشمگین شود، ما (اهل بیت) را از کنار آنان دور می‌کند.(1)

🔺چنان‌که می‌دانید، مردم بر یازده امام از امام علی تا امام حسن عسکری(علیهم‌السلام) جفا کردند، خداوند امام دوازدهم را از آنان دور کرد و غائب گردانید تا آسیب نبیند و در آخرالزّمان قیام کند و ریشۀ کفر و ظلم را برکند. 

🔺یکی از دوستان بزرگوار و نکته‌سنج ما با بهره‌گیری از چنین روایاتی و داشتن تفکّرات آخرالزّمانی می‌گفت: با آمدن ویروس کرونا و دورشدن مردم از مساجد و حرمهای اهل بیت پیامبر(صلوات‌الله‌علیهم) چنین می‌نماید که خداوند بر این مردم، برای دورویی و دیگر کارهای خطایشان، خشم گرفته است و آنان را از مساجد و حرمها و مکانها عبادت و نیایش دور کرده است. 

🔺نکتۀ دیگری‌که پس از گران‌کردن‌ بنزین در ایران به ذهنم رسید و در آن زمان پیرامونش هشدار دادم، و اکنون با پیدایش ویروس کرونا و همه‌گیری‌اش دوباره در ذهنم پررنگ شد، این است که در روایات اسلامی آمده است که صلۀ رحم یا ارتباط با خیشاوندان موجب طولانی‌شدن عمر، افزایش روزی، دفع بلاها و آبادانی شهرها می‌شود. بنا بر این، با شیوع ویروس کرونا که موجب کم‌شدن پیوندهای خیشاوندی شده است، می‌توان کوتاه‌شدن عمر مردم، فقر، فرودآمدن بلاها و ویرانی شهرها را در آینده‌ای نه‌چندان دور پیشبینی کرد، و پناه می‌بریم به خداوند از کارهای بد و بدیهایمان!!! در این روزها اگر به جهت رعایت بهداشت صلۀ ارحام حضوری خطرساز است، با تلفن و کمک‌رسانی صلۀ ارحام کنید.

🔺عجیبتر آن‌که با استفادۀ فراوان از الکل نجس برای ضدّعفونی کردن مکانها و دستها و نوشیدن علنی آن برای مصونیّت در برابر کرونا و یا به قصد مست‌کردن، پلیدی و نجاست به زندگی مردم بیش از پیش راه یافت و این خد پیامدهای خاصّ خیش، از بی‌برکتی در جانها و مالها و ...، را دارد.

حالا با این همه فقر و نداری و بیماری و مرگ و بیچارگی و دل‌ناخُشی مردم، گروهی هم زدند بر طبل بی‌عاری و  روی آوردند به رقص و قرطی‌بازی و ما حالمون خوب و شما حالتون خوب و همه حالشون خوب که می‌دانم در نهایت سر از ناکجا آبادها خاهند درآورد!!!
————————————————————- 

1. کافی، ج 1، ص 343، ح 31؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۴۵
خادم گمنام

از ویروس کرونا درسهایی بیاموزیم!

دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۴۱ ب.ظ

🔵هرچند بشر تا چیزی را تجربه نکند، درس نمی‌گیرد، و یکی از دانشمندان غربی نیز گفته است: «تجربه آموزگار بی‌رحمی است. اوّل نتیجه را می‌گوید و سپس درس را آغاز می‌کند»، تا همین‌جای کار نیز می‌توان از انتشار ویروس کرونا در چین و کشیده‌شدنش به ایران و دیگر کشورهای جهان درسهای فراوانی آموخت. 

🔺بشر نباید به قدرتهای ظاهری و پیشرفتهایش در علم و فن‌آوری بنازد. ببینید چینیها که به اوج شکوفایی علمی صنعتی خیش رسیده بودند، چگونه ناگهان با انتشار یک ویروس کوچک و مرگ و میری که در کشورشان به راه انداخت، دچار مشکلات بزرگ و خسارتهای فراوانی شدند، و کشورهای دیگر نیز از آسیب آن در امان نماندند، و چه بسا این بیماری در آینده به مشکلی فراگیر و خطرساز برای جهانیان تبدیل شود.
 
🔺هر خطری را می‌بایست در آغازش جدّی گرفت و به مقابله با آن پرداخت، نه آن‌که آن را به حال خُد رها و در باره‌اش پنهان‌کاری کرد تا کار از کار بگذرد و آسیبهایش فراوان شوند.

🔺 ارتباط با دشمنان خدا برای مسلمانان زیان‌آور است، و چنان‌که در طول سالیان دراز شاهد بوده‌ایم، ارتباط اقتصادی و سیاسی ما ایرانیان با چینیانِ دشمن خدا و دین چیزی جز هزینه‌های زیانبار و اقتصادی آسیب‌پذیر در پی نداشته است و اکنون نیز بیماری کرونای چینی گرفته‌ایم!

🔺آمدن بلا از چین به قم، خداناباوران و وهّابیان را وسوسه کرد که قم و قمیها را مسخره و ریشخند کنند، و مغرضانه و جاهلانه روایات اسلامی پیرامون دوربودن بلا از قم را زیر سؤال ببرند. یادتان باشد که هیچ وقت مردمی را که گرفتار بلایی شده اند، مسخره و ریشخند نکنید؛ زیرا ممکن است روزی خُدتان نیز به آن بلا دچار شوید. پیرامون دوربودن بلا از قم نیز به‌زودی توضیح خاهیم داد.

🔺انتشار ویروس کرونا در ایران و نیاز شدید مردم به ماسک و خُراکیهای تقویت‌کنندۀ سیستم ایمنی بدن، مانند زنجفیل و لیمو، تاجران زراندوز را فریفت که به فکر احتکار و گران‌کردن چنین کالاهایی بیفتند و قیمت آنها را چندین برابر افزایش دهند، غافل از آن‌که روزی ممکن است همین بیماری به سراغشان بیاید و با مرگشان آن‌چه اندوخته‌اند را به باد فنا دهد، و در مقابل برخی توانگران را تشویق کرد به خرید و تهیّۀ مایحتاج ضروری مردم چون ماسک و ... بپردازند و با اهدای آن به همنوعانشان قدم خیری بردارند و دلهایی را شاد کنند. همچنین کادرهای پزشکی درمانی را برانگیخت که با جان و دل و شبانه‌روزی در خدمت بیماران و گرفتاران باشند.
 
🔺انتشار ویروس کرونا و مرگ‌ومیری که در این سالهای آخرالزّمانی به راه انداخته است، هشدار و بیدارباشی برای بشر در آینده‌ای نه‌چندان دور که بیماریهایی کشنده‌تر از این گریبانگیرش می‌شود، و از هم‌اکنون می‌بایست خد را برای آن سالهای سخت احتمالی‌ آماده کند. نیز هشداری بود برای مذهبیها که روایات اسلامی پیرامون آخرالزّمانی، مانند فراوان‌شدن مرگ سفید با طاعون، را جدّی بگیرند، و به غیر مذهبیها نیز گوشزد کرد که آموزه‌های دینی را دروغ نپندارند.

🔺این روزها با آمدن ویروس کرونا از چین به ایران و بیشترین شیوعش در قم و گیلان، به‌ویژه رشت، سه نام چین و قم و گیلان یا رشت بر سر زبانها افتاد. اهل حروف بر این باورند که: «الأسماء تُنْزَل من السماء»؛ نامها از آسمان فرودآورده می‌شوند، و نیز شباهت نامها به هم و یا در کنار هم قرارگرفتن آنها نیز بی‌حکمت نیست. این نامها را در کنار هم به خاطر بسپارید تا در آینده یک بار دیگر و به گونه‌ای خُشایند زبانزد شموند. چین...قم... گیلان... 

شایان یادآوری است، هرچند تا کنون جز ضرر از چینیهای کافر همه‌چیزخار ندیده‌ایم، ولی شنیدنی اگر بدانید در سالی که ایرانیان چون دیگر مسلمانان دچار سختی و آشوب و جنگ می‌شوند و سفیانی شامی از دمشق بر کشورمان می‌تازد، از چینیان  ستمدیدۀ مسلمان گروهی با رهبری هاشمی چینی برمی‌شورند و به مُلتان و خراسان می‌آیند و از آن‌جا به کمک ایرانیان گرفتار می‌شتابتد و در ری به حسنی گیلانی می‌پیوندند که برای دادن پرچم به امام مهدی(علیه‌السّلام) در دیلمستان قیام می‌کند و از رشت به تهران و از آن‌جا به مشهد می‎‌روذ و همراه چینیان و خراسانیان و سیستانیان به قم می‌آیند و سرانجام به عراق می‌‌روند و رهسپار سرزمین شام برای آزادی قدس شریف می‌شوند. 
 .................................................

سید سلیمان مدنی تنکابنی 

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۱
خادم گمنام

مرگ سرخ و مرگ سفید در آخرالزّمان

شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ب.ظ


سلیمان پسر خالد گفته است که شنیدم ابو عبدالله-صادق-(علیه‌‏السّلام) می‌فرمود:

پیشاپیش قائم دو مرگ‌اند: مرگی سرخ و مرگی سفید تا آن‌که از هر هفت تن پنج تن از میان بروند. مرگ سرخْ شمشیر، و مرگ سفیدْ طاعون است.(1)

گفتنی است، «شمشیر» به جنگها و «طاعون» به پخش‌شدن بیماریهای واگیر در میان مردم اشاره می‌کنند.
--------------------------------------------------------------
1. کمال الدین، ص 655، ب 57، ح 27؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۵
خادم گمنام

پیشبینیهایی نجومی و جفری برای زمستان 1398

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۳۳ ق.ظ

پیشتر در کانال آخرالزّمان آورده بودیم که سال 1398 سالی موّاج در ایران است .

هرچند سال 1398 سالی سرنوشت ساز و موّاج بوده و می‌باشد، شخصی می‌گفت: امسال در ایران سه موج داریم. یکی همین موج گران‌کردن بنزین و پیامدهای ناگوارش، موج دیگری در دی ماه، و موج سومی که از دو موج قبلی بزرگتر است، در اواخر بهمن ماه.1398/9/10   

با توجّه به آن‌که از چند روز قبل برخی خانندگان می پرسیدند که آیا موج سوم همین جریان شیوع بیماری کرونا در ایران که از آخر بهمن موجی را پدید آورد و نیز سیل پیشبینی‌شده برای این کشور در پی آن می‌باشد؟ و ما و خیلی از دوستان نیز گمان می‌بردیم که همان‌دو باشند، در این باره با دوستی که این پیشبینی را کرده بود، تماس گرفتم و از وی همین سؤال را کردم، جواب داد: آن چه من در موج سوم پیشبینی می‌کردم فراتر از این جریان بود، و ربطی به سیل و کرونا ندارد، و جریانی سرنوشت‌ساز می‌باشد که زمان آن عقب افتاده است!

ناگفته نماند که این دوست پژوهشگر ما هرچند منجّم و آسترولوژ نیست، با بررسی تقاویم نجومی و تشابه رویدادها و انطباق احکام نجومی یادشده در کتب پیشینیان بر آنها، گاه پیشبینیهایی می‌کند که ارزشمند و قابل تأمّل و شنیدنی‌اند. وی در 24 دی 1398 به من مطالبی گفت و پیام داد و نکاتی را مطرح کرد که آنها را نگاه داشته‌ام که امروز بخشی از آنها را منتشر می‌کنم، هرچند اکنون تاریخ رویدادهای نجومیشان گذشته است و پیامدهایشان در حال وقوع‌اند.

🔵مقارنۀ ماه و مشتری در برج جدی در 3 بهمن 1398: آفت‌رسیدن به اشراف و اکابر و اجتماع مردم حسب الحکم بالضّرورة.

توضیح از نویسنده: شاید آفت‌رسیدن به اشراف و اکابر همین ابتلای برخی از آنان در ایران به بیماری کرونا باشد. اجتماع مردم حسب الحکم بالضّرورة یعنی گردن‌آمدن مردم طبق فرمان و دستور از روی ناچاری در یک‌جا.

🔵مقارنۀ ماه و عطارد در برج دلو در 5 بهمن 1398: خوف عوام النّاس از اخبار هائله (ترس عموم مردم از خبرهای دهشت‌انگیز).

🔵نیز در محاسباتی جفری که در 22 دی 1398، در پرسش از حوادث ماههای دی و بهمن و اسفند 1398 در ایران، انجام شده بود، و با برخی دوستان در میان نهادیم، ولی در کانال آخرالزّمان آورده نشد، کلمات زیر به چشم می‌خُرَند: «فتد بِتَن گره(1)، بُهت، رنج، رسد جان لب، فوت، هَرَب (فرار با ترس)، رجب...»!

-----------------------------------------------------

1. مراد از «گره»، مشکل و بیماری است.

ایران-قم- سیّد سلیمان مدنی تنکابنی 1398/11/13

کانال آخرالزّمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۳۳
خادم گمنام